مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
توانمندسازی
مدیریت محلی مفهومی نسبتاً جدیدی است که از ارکان اصلی حل مسائل و مشکلات روستایی به شمار می آید و کاربرد آن در حوزه ی مسائل روستایی روز به روز در حال افزایش می باشد. امروزه یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه همه جانبه و پایدار نواحی روستایی، نقش مدیران محلی درجریان توسعه روستایی است، به طوریکه با سیاست گذاری و اجرای صحیح مدیریت و برنامه های توسعه روستایی در قالب هدایت آن ها برای استفاده از توانمندی ها، قابلیت ها و مشارکت مردمان محلی راه رسیدن به توسعه پایدار روستایی را هموار می گردد. با توجه با اینکه زنان روستایی نقش کلیدی در امور مختلف بویژه تولیدات کشاورزی، صنایع روستایی و... دارند، در جریان توسعه روستایی حائز اهمیت هستند، و توانمندسازی آنان در کانون مفاهیم جدید توسعه و تقویت راهبردهای فقر زدایی در مناطق روستایی شناخته شده است. در این راستا، مقاله حاضر سعی دارد به بررسی نقش مدیران محلی (شورای اسلامی و دهیار) در توانمند سازی زنان روستایی در دهستان استرآباد جنوبی واقع در شهرستان گرگان بپردازد. روش پژوهش حاضر بصورت توصیفی- تحلیلی است و تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر بدست آمده است. سپس بعد از طراحی پرسش نامه ایی زنان روستایی دهستان استرآباد جنوبی بصورت تصادفی ساده/سیستمایتک مورد سنجش و آزمون قرار گرفتند. برای سنجش داده ها از آزمون های تحلیل همبستگی (اسپیرمن، کندال، کرامر) و مک نمار در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است و یافته های تحقیق حاکی از آن است که مدیران محلی با عملکردهای خود تأثیر قابل توجهی در زمینه های مختلف اعم از ایجاد فرصت های شغلی مناسب، افزایش درآمد، تقویت تعاونی ها و تشکل های زنان و همچنین توجه به مهارت های زنان روستایی در دهستان استرآباد جنوبی داشته اند.
اثرگذاری مشارکت در توانمند سازی سکونتگاههای مساله دار شهری (مطالعه موردی : محله بانبرز ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
روند فزاینده ی شهرنشینی مسائل را در ابعاد مختلف در پی داشته که یکی از این مسائل سکونتگاههای مساله دار شهری هستند که به شکلی خودرو و بدون برنامه شکل می گیرند. حل این مسئله نه با برخورد مقطعی، گزینشی و پراکنده کاری یا رهاسازی بلکه باید از طریق یک راهکار بنیادینی و بصورت ریشه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. جدای از روش های برخورد با این سکونتگاهها، لحاظ کردن دیدگاه و نگرش ساکنین محلی از مهمترین مولفه های تاثیرگذار در فرآیند ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاههای مسئله دار بشمار می رود. این پژوهش امکان سنجی نقش مشارکت اجتماعی در توانمندسازی سکونتگاه مساله دار بانبرز و همچنین بسترسازی برای ارتقای شرایط محله به نحوی پایدار از طریق مشارکت ساکنین را هدف خود قرار داده است. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از ابزار کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنین محله بانبرز می باشند ، حجم نمونه با فرمول کوکران با 5 درصد خطا، 376 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار spss از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد مشارکت اجتماعی به میزان 566/0 بر توانمندسازی سکونتگاه مورد بررسی موثر می باشد. همچنین 8/91 درصد از ساکنان محله تمایل به مشارکت فراگیر جهت ساماندهی و توانمندسازی محله از طریق مشارکت های تصمیم گیری و مدیریت، تامین مالی هزینه ها(انجام طرح ها) ، تامین نیروی انسانی برای توسعه محله دارند.
بررسی توانمندسازی زنان فقیر شهری با تاکید بر نگرش مثبت شهروندی (مطالعه موردی: محله ی آخماقیه ی کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
توانمندسازی زنان فقیر شهری با تاکید بر نگرش مثبت شهروندی، به عنوان یک رویکرد نوین انگیزش درونی در زنان است که می تواند بسترهایی را به وجود آورد که فرصت هایی را برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگی زنان فقیر شهری باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای محله آخماقیه در شهر تبریز است که در منطقه 7 شهرداری واقع شده است. حجم نمونه بر اساس مدل اصلاح شده کوکران 342 نفر برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بیشترین تاثیر در مدل ساختاری یر متغیرهای توانمندسازی و نگرش مثبت شهروندی به ترتیب متغیرهای موثر بودن با ضریب تاثیر 362/0 و خود رضایتمندی با ضریب تاثیر410/0 بوده است. همچنین کمترین ثاثیر در مدل ساختاری برای این متغیرها به ترتیب برای متغیرهای نگرش مثبت شهروندی با ضریب تاثیر 172/0 و تحمل پذیری با ضریب تاثیر 215/0 بوده است. در این تحقیق مدل ضرایب تعیین متغیرهای وابسته نشان می دهد که 4/13درصد از واریانس متغیر توانمند سازی را متغیرهای وارد شونده بر آن توجیه می کند. همچنین نتایج آزمون استون- گیسر، که برای متغیر وابسته توانمندسازی برابر با 152/0و برای متغیر نگرش مثبت شهروندی برابر با 138/0 محاسبه شده است، نشان می دهد که مدل در نظر گرفته شده، ظرفیت و توان پیش بینی لازم را دارد.
الگوی تربیتی توانمندسازی و ارتقاء استعدادها در خبر رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بکارگیری استعدادها بعنوان منابع انسانی پیش برنده در سازمانهای مختلف از جمله خبر رسانه ملی به امری ضروری تبدیل شده که بایسته است الگوی تربیتی ویژه ای نیز مختص آنها طراحی و ارائه شود؛ توانمندسازی و ارتقاء بخشی از این الگوی تربیتی است که این پژوهش تلاش می کند به آن دست یابد. بدین منظور در جهت تعیین معیارها و روشهای توانمندسازی مبتنی بر الگو هاتوم و با بهره گیری از پژوهش ترکیبی کثرت گرا (گردآوری همزمان داده های کیفی و کمی، ترکیب آنها و استفاده از نتایج برای درک مسئله) و با استفاده از روش مصاحبه و پرسشنامه، از جامعه هدف 50 نفره متشکل از خبرگان خبر سیما، داده های مورد نیاز در بخش کیفی با حجم نمونه 20 نفره مبتنی بر اشباع نظری و انتخاب با تکنیک گلوله برفی و در بخش کمی با حجم نمونه 44 نفر مبتنی بر فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده با جایگزین، جمع آوری گردید. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و با بهره گیری از رویکرد آتراید-استرلینگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که در نهایت شبکه مضامین شامل 35 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و نیز 2 مضمون فراگیر حاصل شد که در نتیجه معیارهایی برای توانمندسازی استعدادها متناسب با عملکرد قوی در گذشته و پتانسیل قوی در آینده بعنوان دو مضمون فراگیر پیشنهاد و نیز روشهایی برای افزایش یادگیری شناختی، هوش عاطفی و تجربه برای بهبود شایستگیهای فنی، صلاحیت های بین فردی و شایستگی های مدیریتی ارائه گردید.
مدل علی رابطه حمایت اجتماعی و سرمایه روان شناختی با توانمندسازی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه حمایت اجتماعی و سرمایه روان شناختی با توانمندسازی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار یاسوج تشکیل دادند که از این جامعه 250 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش را مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی زیمت و همکاران(1988)، پرسشنامه ی سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و پرسشنامه ی استرس ادراک شده کوهن (1983) تشکیل دادند. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS و AMOSنسخه 25 با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که رابطه مستقیم بین سرمایه روانشناختی با توانمندسازی و رابطه مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با استرس ادراک شده معنی دار میباشد اما، رابطه مستقیم بین حمایت اجتماعی با توانمندسازی معنی دار نمی باشد. همچنین، رابطه غیر مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از طریق میانجی گری استرس ادراک شده معنی دار میباشد. می توان گفت زنان سرپرست خانواری که از حمایت اجتماعی در رویارویی با مشکلات برخوردار هستند با همدردی و مشورت با دیگران و با کمک سرمایه روان ششناختی می توانند با استرس ناشی از مشکلات روزمره دست و پنجه نرم کنند و در نتیجه این توانمندسازی از سلامت روان کافی برخوردار گردند.
شناسایی چالش ها و راهکارهای ظرفیت سازی نهادی در اجتماعات محله ای: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
161 - 196
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت ظرفیت سازی نهادی در اجتماعات محله ای پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و راهکارهای ظرفیت سازی نهادی در اجتماعات محله ای انجام شد. برای این کار ضمن بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش، چهارچوب کلی سوالات مطالعه برای فاز کیفی مطالعه مشخص شد. اطلاعات با روش کیفی و با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی از طریق مصاحبه با 20 نفر از صاحب نظران حوزه های شهرسازی، برنامه ریزی شهری، علوم اجتماعی و ... که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها در محیط نرم افزار مکس کیودا-2018 انجام شد. نتایج در دو مقوله اصلی چالش ها و موانع ظرفیت سازی نهادی و راهکارهای ظرفیت سازی و 13 زیرمقوله شامل: تمامیت خواهی دولت و نهادسازی تحمیلی، عدم بومی سازی ظرفیت سازی نهادی، فقدان ساختار سازمانی اجرایی کارآمد، موانع قانونی حقوقی، تعارض منافع و پتانسیل فسادزای برنامه های مشارکت نهادی، سرمایه اجتماعی پایین، بافت اجتماعی نامتجانس و روابط ارگانیک، (طراحی و اجرای برنامه های مشارکتی، طراحی و بازنگری قوانین و آیین نامه ها، تقویت نقش پرورشگری نهادهای دولتی، برنامه ریزی محله محور پایین به بالا، افزایش سرمایه اجتماعی، پیوند سنت و مدرنیته در ظرفیت سازی نهادی ارائه شد. در نهایت انجام مناسب ظرفیت سازی مستلزم توجه به چالش ها و موانع و استفاده از راهکارهای مناسب از جمله همکاری و هماهنگی عناصر ظرفیت سازی است.
نقش حمایت های اقتصادی دولت بر توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیر رسمی (مطالعه موردی: شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
263 - 300
حوزه های تخصصی:
امروزه پاسخ ب ه نیازهای در حال افزایش جامعه -که طالب بیشترین تسهیلات و بالاترین کیفیت زندگی هستند- دشوار شده است اما دولت ها امکانات خودشان را در جهت بهبود زندگی مردم به کار میگیرند تا فرایند عدالت اجتماعی با محوریت توانمندسازی در مناطق سکونتگاهی غیررسمی شهری که از جمله مهم ترین سکونتگاه های جمعیتی هستند و بیشتر فعالیت های غیر مولد اقتصادی که ارتباط مستقیم با فعالیت های مولد اقتصاد شهری را دارد، اتفاق بیفتد. هدف از این مطالعه بررسی میزان تاثیرگذاری حمایت های اقتصادی بر توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیررسمی می باشد، بدین جهت با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به جمع آوری داده ها از طریق فرمول کوکران 383 نفر از افراد سرپرست خانوار در سکونتگاهای غیررسمی شهر رشت پرداخته شد.یافته ها نشان داد که در اغلب موارد میانگین شاخص ها و گویه های مورد مطالعه، دارای میانگین پایین تر از حد متوسط نظری می باشند یعنی حمایت های اقتصادی دولت نتوانسته بهبودی در وضعیت زیست مناطق سکونتگاهی غیررسمی ایجاد کند اما بر اساس آزمون کای دو، بیشترین حمایت های اقتصادی دولت به ترتیب متعلق به شاخص بهبود دسترسی بهداشتی و درمانی، شاخص تنوع بخشی رژیم غذایی، و افزایش توان و قدرت خرید می باشد. در مجموع حمایت های اقتصادی دولت در چندسال گذشته، نتوانسته است به صورت قابل قبول بر روی توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیررسمی تاثیرگذار باشد.
بررسی نقش توانمندسازی کارکنان نیروی انتظامی در تحول و تعالی سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۳
159 - 185
حوزه های تخصصی:
توجه به تعالی سازمانی و توانمندسازی کارکنان به دلیل تحولات شتابنده و رقابت برای موفقیت بیشتر در بین سازمان های نظامی بیش از پیش افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی نقش توانمندسازی کارکنان نیروی انتظامی در تعالی سازمانی با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان نیروی انتظامی که در سال1400 در استان اردبیل مشغول خدمت بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایِ چندمرحله ای تعداد 320 پرسشنامه توزیع شد. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون های روایی محتوایی، میانگین واریانس استخراج شده، پایایی مرکب و آلفای کرونباخ، با نرم افزار Smart Pls محاسبه شد که ضرایب به دست آمده، روایی و پایایی ابزار سنجش را تأیید نمود. با تحلیل داده ها مشخص شد؛ سطح تعالی سازمانی و توانمندسازی کارکنان بالاست و توانمندسازی کارکنان 64 درصد از تغییرات تعالی سازمانی را تبیین می کند. نتایج تحلیل فرضیه ها نشان داد، حمایت سازمانی ادراک شده، سبک مدیریت، تجربه شغلی و سرمایه های فرهنگی و اقتصادی، نقش تعدیل گر در روابط توانمندسازی کارکنان و تعالی سازمانی نیروی انتظامی دارند. همچنین معیارهای Z و R2 نشان داد، مدل ساختاری تجربی از برازش مناسب برخوردار است.
طراحی فرایند پرورش استراتژیست در سازمان های ورزشی با استفاده از رویکرد آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
323 - 307
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر، طراحی فرایند پرورش استراتژیست در سازمان های ورزشی با استفاده از رویکرد آمیخته اکتشافی بود. روش پژوهش: جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، شامل نخبگان و متخصصان مرتبط با حوزه ورزش بودند، که از سوابق مدیریتی برخوردار بودند و با حجم نمونه 12 نفر به روش هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه صورت گرفت. جامعه آماری در بخش کمی تمامی مدیران کل و معاونان ادارات کل ورزش و جوانان استان های کشور و اعضای هیأت علمی مدیریت ورزشی دانشگاه های دولتی سراسر کشور بودند (305 نفر) که حجم نمونه 179 نفر با استفاده از جدول مورگان به صورت تصادفی خوشه ای گزینش شدند. در بخش کیفی از نظریه داده بنیاد با رویکرد ساختارگرایی برای تحلیل یافته ها استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کمی از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرهای استادان و نیز روایی همگرا و واگرا با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. یافته ها: در بخش کیفی مدل ارائه شده شامل 47 مؤلفه در کدگذاری اولیه بود که در 12 بعد و 3 مرحله به ترتیب (الزامات سازمانی، شایستگی های استراتژیست و شیوه های توسعه شایستگی های استراتژیست) طبقه بندی شدند. در بخش کمی نتایج نشان داد مدل ارائه شده دارای برازش مناسبی بود. نتیجه گیری: طی کردن فرایند پرورش استراتژیست در چارچوب این مدل می تواند بر تدوین و اجرای موفق تر برنامه های راهبردی در سازمان های ورزشی صحه بگذارد و مسیر تحقق مأموریت ها، اهداف سازمانی و رشد و تعالی سازمان های ورزشی را بهبود بخشد و توسعه دهد.
عوامل مرتبط با گزینش استراتژیهای بقا توسط فقرای شهری در ساکنان بافتهای ناکارآمد شهر تربت جام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
۱۶۳-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فقرای شهری قبل از آن که به بن بست واقعی در زندگی برسند و خطرات اساسی را برای خود و جامعه میزبان فراهم آورند، از ابتکارات زیادی بهره برداری می کنند تا امکان بقای خود را فراهم آورند. تنوع استراتژی هایی که توسط خانوارهای فقیر در ایران و جهان بکارگرفته میشود، زیاد بوده و با توجه به نوع و وسعت استفاده، پیامدهای متفاوتی دارند. روش: در این مطالعه، به شیوه توصیفی و تحلیلی، عوامل موثر بر گزینش استراتژیهای بقا در بین ساکنین بافت های ناکارآمد شهری(بخش حاشیه ای) بررسی شد. با توجه به ماهیت موضوع، داده ها به دو روش کیفی(نمونه ای به حجم 30 خانوار) و کمی، نظرسنجی از 300 نفر از خانوارهای ساکن در این محدوده بدست آمد. داده های گردآمده، به دو شیوه کیفی بر اساس تحلیل مضمون(طبق چهارچوب براون و کلارک) و کمی در قالب رگرسیون لجستیک، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اگرچه تعداد خانوارهایی که استراتژی های پر خطر را انتخاب می کنند اندک و در حد 10 درصد می باشند، اما همین تعداد با توجه به شرایط مرزی شهر مدنظر و شرایط فرهنگی و اجتماعی آن، بسیار مهم و اساسی است. در بخش کمی نیز مشخص گردید که احتمال این که خانوارهایی با سرمایه اجتماعی اندک به سمت گزینش استراتژی های پر خطر رغبت نشان دهند، 2 برابر کسانی که از سرمایه اجتماعی بهره می برند. بحث: توسعه سرمایه اجتماعی در بین فقرا نه تنها از ماندگاری آنها در این چرخه جلوگیری می کند، بلکه حتی در صورت ورود به چرخه فقر، می توانند استراتژی های را مدنظر قرار دهند که کمترین پیامد اجتماعی، خانوادگی و فردی را به دنبال داشته باشد. برای تقویت سرمایه اجتماعی شکل دادن انجمن ها و ارتباطات فرهنگی در بین ساکنین بافت های ناکارآمد شهری ضرورت دارد.
بررسی و ارزیابی توانمندسازی جوانان در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعۀ موردی: کوی علی ابن ابی طالب شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جوانان به عنوان یک سرمایه اجتماعی نیروی بالنده و موتور محرکه یک کشور هستند که در صورت برنامه ریزی و آموزش صحیح به عنوان نیرویی فعال در اعتلای اهداف عالی جامعه عمل می کنند؛ اما در برخی مناطق ازجمله حاشیه نشین به خاطر شرایط جغرافیایی، نبودِ خدمت رسانی، فقر، رواج بزهکاری و اعتیاد و ... جوانان در معرض انواع آسیب های اجتماعی قرار می گیرند. هدف پژوهش: در این مقاله تلاش شده است، با مطالعه پیشینه پژوهش و منابع، ابعاد توانمندسازی جوانان استخراج شده و با تهیه پرسشنامه وضعیت جوانان از نظر این ابعاد بررسی شود. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نوع، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف، کاربردی است. برای تعیین حجم نمونه با توجه به جامعه آماری این محله که طبق سرشماری سال 1395 بالغ بر ۳۷۲۴۹ نفر بوده، از فرمول کوکران استفاده شده است. ابتدا 30 پرسشنامه در میان جوانان توزیع شد. بعد از تکمیل پرسشنامه و طبق واریانس به دست آمده از نمونه اولیه و با توجه به شناخت از محل 200 نفر محاسبه شد. داده ها با ابزار پرسشنامه جمع آوری شد که از طریق آنلاین و منتشرشدن در شبکه های اجتماعی یا ارسال لینک با حضور در محل و ارسال پیامکی و همچنین تکمیل دستی انجام و با استفاده از نرم افزار spss و amos تحلیل شد. نتایج: حاکی از آن است که عامل محیط بیشترین بار عاملی را با وزن 94/0 به خود اختصاص داده است؛ همچنین عامل زمینه شخصی با بار عاملی 84/0 در مرتبه بعد قرار دارد که نشان دهنده وجود زمینه زیاد برای برنامه های توانمندسازی در بین جوانان است.
تبیین ساختار مفهومی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی پیرامون شهر یاسوج با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
105 - 118
حوزه های تخصصی:
مهم ترین اثر رشد و گسترش شهرنشینی مهاجرت عظیم به شهرها، پیدایش بحران حاشیه نشینی و ظهور سکونتگاه های غیررسمی است. فقر، بی سوادی، سطح پایین آگاهی، نرخ بیکاری، سکونت غیررسمی، اشتغال غیررسمی و ... از مشکلات بنیادین سکونتگاه های غیررسمی به شمار می روند. آسیب پذیر بودن زیستی این محیط ها در برابر بحران نیز از دیگر ویژگی های بارز این سکونتگاه ها می باشد.هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی می باشد که در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد و با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. جهت تحلیل داده های کیفی از روش فراترکیب و تحلیل محتوا به صورت توأم استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند از افراد متخصص و صاحب نظر، اساتید دانشگاه در رشته شهرسازی (با بیش از 15 سال سابقه کار) و مدیران و تصمیم گیران در امور مسائل شهری می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش 6 مؤلفه اصلی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی عبارت اند از: حکمروایی، مشارکت و اعتماد، فرهنگ و اجتماع، هویت، ادراک محیط و سرزندگی. بر اساس سؤالات مطرح شده در فرایند مصاحبه، 937 ارجاع ارائه گردید. با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 19 زیر درون مایه استخراج گردید. بر اساس کشف روابط علی و معلولی بین مؤلفه ها، مدل اسپیرال به عنوان مدل مفهومی نهایی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی ارائه گردید که دارای 6 چرخه می باشد. درونی ترین چرخه با سه مؤلفه «برنامه ریزی نهادینه و تخصص گرا»، «تقویت نقش و وظیفه های محلی» و «تشکیل ستاد بین بخشی» مؤلفه حکمروایی می باشد. به ترتیب سایر چرخه ها مشارکت و اعتماد، فرهنگ و اجتماع، هویت، ادراک محیط و چرخه خارجی توانمندسازی بومی سکونتگاه های غیررسمی مؤلفه ایجاد سرزندگی در فرایند طراحی و برنامه ریزی سکونتگاه های غیررسمی می باشد.
ارزیابی میزان توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع توانمندسازی زنان گامی ضروری برای قرارگرفتن در مسیر توسعه انسانی و مدیریت استعدادها محسوب می گردد. توانمندسازی زنان روستایی در راستای عدالت جنسیتی بوده و از عوامل اساسی توسعه پایدار محسوب می شود. بنابراین آگاهی از میزان توانمندی زنان برای برنامه ریزی توسعه ضروری می باشد. این پژوهش علی با هدف بررسی میزان توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر آن انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، جمعیت فعال زنان روستایی (64-15 سال) در شهرستان کرمانشاه بودند (41267=N) و نمونه ها با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود که بر اساس مدل گیتس و گیتس (2017) طراحی و ابعاد منابع (رفاه جسمی و روحی، آگاهی انتقادی و دارایی ها)، عاملیت (تصمیم گیری، رهبری و اقدام جمعی) و ساختارهای نهادی (حمایت خانواده، جامعه، بازار و دولت) را شامل می شد. بر اساس یافته ها، میانگین توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه کمتر از حد متوسط بود. میزان توانمندی زنان روستایی در مؤلفه های منابع و عاملیت در سطح پایین تر از متوسط و بیشترین میزان توانمندی مربوط به ساختارهای نهادی بود. از بین متغیرهای مورد بررسی، حمایت خانواده از زنان روستایی و رفاه جسمانی نیز بالاترین میانگین ها را کسب کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سه متغیر سطح تحصیلات، امکان شرکت در کلاس های آموزشی و امکان داشتن پس انداز سهم عمده ای در تبیین واریانس توانمندسازی زنان روستایی ایفا می کنند. پیشنهاد می شود در طراحی و اجرای پروژه های توانمندسازی زنان روستایی تقویت و انسجام سازمانی بین نهادهای دست اندرکار در راستای مدیریت یکپارچه توانمندسازی زنان روستایی صورت پذیرد. در این بین توسعه آموزش های غیررسمی و تأمین اعتبارات خرد تأکید گردد.
برنامه ریزی راهبردی توانمندسازی زنان روستایی استان کرمانشاه ازطریق کارآفرینی: کاربرد تکنیک Meta-SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
90 - 113
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف برنامه ریزی راهبردی توانمندسازی زنان روستایی استان کرمانشاه ازطریق کارآفرینی به صورت توصیفی - تحلیلی انجام و ازطریق مصاحبه و تکمیل پرسش نامه داده ها گردآوری شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار Meta-SWOT استفاده شد. افراد مشارکت کننده در پژوهش تعداد 18 نفر از خبرگان امور زنان روستایی استان در سازمان جهاد کشاورزی، کمیته امداد امام خمینی، استانداری، سازمان بهزیستی، سازمان تعاون روستایی، اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی استان و دانشگاه رازی بودند که به صورت هدفمند- معیاری انتخاب شدند. به منظور شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی کارآفرینی زنان روستایی بر اساس پنج مرحله تکنیک Meta-SWOT اقدام شد. بر اساس نتایج دو عامل «ظرفیت بالا در کشاورزی استان» و «وجود گیاهان دارویی و خوراکی» دارای بالاترین اوزان بودند که این نشانگر اهمیت آن ها نسبت به سایر عوامل در توسعه توانمندسازی کارآفرینی زنان روستایی استان کرمانشاه بود. نتایج بررسی عوامل محیطی نیز حاکی از آن بود که عامل «عدم هماهنگی کامل بین دستگاه های اجرایی» با بیشترین میزان قدرت و تأثیرگذاری، به عنوان مانع توسعه توانمندسازی کارآفرینی زنان روستایی استان کرمانشاه است. بر اساس نقشه راهبردی، سه راهبرد مهم توانمندسازی کارآفرینی زنان «ارتقای انسجام اجتماعی و تسهیل شبکه ارتباطی بین زنان روستایی»؛ «تدوین قوانین و فراهم نمودن زمینه هایی برای حمایت از تولیدات و بازارهای خانگی زنان روستایی» و «ایجاد زمینه ها و بسترهای لازم جهت حمایت از برند صنایع دستی، فراورده های کشاورزی و دامی»، است. پیشنهاد می شود با ارائه مهارت های آموزشی ازطریق دوره های فنی - حرفه ای، کارآفرینی، کشاورزی، ترویجی و بازاریابی در ارتباط با ظرفیت های منطقه و اهمیت آن ها ضمن تقویت دانش علمی و عملی زنان روستایی به توسعه توانمندسازی آن ها کمک نمود.
پایدارسازی اجتماعی - کالبدی پیراشهر مشهد با رویکرد توانمندسازی اجتماعات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد فزاینده شهرنشینی همراه با گسترش فضای پیراشهری در کلان شهرهای ایران از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیریت های رسمی شهر و مدیران ملی است. از سوی دیگر ساماندهی ساکنین بافت های ناکارآمد در فضاهای پیراشهری با محوریت مشارکت همه جانبه آنان مبتنی بر توانمندسازی اجتماعات محلی، یکی از روش های برون رفت از ناپایداری اجتماعی-کالبدی فضای پیراشهری در کلان شهرها بشمار می رود. هدف این پژوهش سنجش میزان تأثیرگذاری توانمندسازی اجتماعات محلی و ساکنین بافت های ناکارآمد کلان شهر مشهد در پایداری اجتماعی-کالبدی شهرک شهید باهنر از منظر مشارکت پذیری مردمی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی و ابزار گردآوری داده ها علاوه بر پرسشنامه، مشاهدات عینی و کشفیات حقیقی پژوهشگر می باشد. داده های پژوهش نیز با استفاده از آزمون t تک متغیره، ANOVA و همبستگی پیرسون آزمون شدند. جامعه آماری پژوهش شامل 33937 نفر ساکنین شهرک شهید باهنر است. به منظور گردآوری داده ها، از روش نمونه گیری تصادفی، از 379 نفر از ساکنین نظرسنجی به عمل آمده است. نتایج وجود رابطه معنادار بین متغیرها را ثابت نموده و تأثیر متغیر توانمندسازی و پایداری را تائید می نماید. همچنین با توجه به بتای استاندارد به دست آمده سهم و نقش اعتماد اجتماعی در تبیین متغیرهای پایداری بسیار بیشتر از سایر متغیرهای توانمندسازی می باشد. درنتیجه یکی از ابزارهای مدیریت شهری برای ایجاد پایداری اجتماعی و کالبدی فضاهای پیراشهری، توانمندسازی ساکنین این فضاها می باشد.
شناخت و تحلیل توانمندسازی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر توسعه پایدار (مورد مطالعه: دهستان کلاشی شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی همواره با چالش های مختلفی مواجه بوده و از مهمترین رویکردهای برون رفت از این چالش ها، توانمندسازی با رویکرد توسعه پایدار است؛ چرا که بی توجهی به ارتقای ظرفیت ها و توانمندسازی، ناپایداری روستاها را تشدید می نماید. هدف مطالعه، شناخت و تحلیل توانمندسازی سکونتگاه های روستایی با تاکید بر توسعه پایدار در دهستان کلاشی شهرستان جوانرود و سپس ارائه راهبرد در این زمینه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی است. محدوده مطالعاتی تحقیق شامل روستاهای دهستان کلاشی بوده که از روش نمونه گیری هدفمند ابتدا روستاهای بالای 20 خانوار به جهت دارا بودن آستانه جمعیتی در دریافت خدمات انتخاب گردید و سپس با توجه به فاصله از مرکز شهرستان، از شش روستا 41 نفر برای نمونه انتخاب شده است. تحلیل با روش های SWOT ،SOAR و QSPM انجام شده است. نتیجه نشان داد که مشارکت روستایی در بروز هر گونه مخاطره محیطی به عنوان مهمترین قوت؛ راکد ماندن فعالیت های کشاورزی و بهره برداری نامناسب از آب و زمین کشاورزی به عنوان مهمترین ضعف؛ تجاری سازی کشت صمغ ون در اشتغال زایی به عنوان مهمترین فرصت و بروز بحران های زیست محیطی (خشک سالی و غیره) به عنوان مهمترین تهدید در راستای توانمندسازی سکونتگاه های روستایی است. همچنین از مهمترین راهبردهای توانمندسازی سکونتگاه های روستایی مورد مطالعه را می توان ایجاد زمینه های لازم برای مشارکت روستاییان در تجاری سازی و توسعه صمغ و حمایت از مشارکت مردم در توسعه فعالیت های تبدیلی گیاه صمغ ون نام برد.
تحلیلی بر نقش توانمندسازی و آموزش شهروندان در توسعه زیرساخت های شهری؛ مورد مطالعه، شرکت آب و فاضلاب استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
1 - 20
حوزه های تخصصی:
با توجه به گستردگی و پیچیدگی فعالیت آموزشی و لزوم اطلاع از نتایج عملکرد آنها، ارزیابی برنامه ها، کارکنان و خدمات آنها می تواند نقش موثری در فراهم آوردن کیفیت آموزشی و در نتیجه بالارفتن عملکرد افراد داشته باشد. اهداف ارزیابی به طور عمده در جهت بهبود سازمان و بهبود و بهسازی فرد پیش بینی شده است و در موارد متعددی چون ارتقا، انتقال، تغییر پست و انتصاب مورد استفاده قرار می گیرد و در نهایت به توسعه منجر می شود. چنانچه ارزیابی به طور اصولی و صحیح انجام شود، از بسیاری مشکلات مدیریت و کارکنان کاسته می گردد. بر این اساس، این مطالعه تلاش دارد به ارزیابی توانمند سازی منابع انسانی بواسطه نظام جامع آموزش شرکت آب و فاضلاب استان تهران بپردازد. این پژوهش از نظر دسته بندی تحقیقات برحسب هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت داده ها و شیوه گردآوری آنها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آمارش پژوهش کلیه کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان تهران می باشد که در دوره های آموزشی برگزار شده در این شرکت حضور داشته اند. ابزار گردآوری داده های ابعاد مدل پیشنهادی پژوهش، پرسشنامه است. در این مطالعه از آزمون میانگین یک جامعه و تحلیل رگرسیون برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. جهت انجام آزمون های آماری نیز از SPSS استفاده شد. بر مبنای تجزیه و تحلیل داده ها، هفت فرضیه مطروحه تأیید گردید. در نهایت هم با توجه به فرضیات تایید شده پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی برای مدیران و محققین ارائه گردید.
سیاست گذاری راهبردی بر کاهش میزان وقوع جرایم شهری در سکونتگاه های غیر رسمی شهر یاسوج نمونه موردی (مادوان سفلی، بلهزار و مهریان)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 119
حوزه های تخصصی:
شهر یاسوج در سال های اخیر رشد زیادی از جنبه کالبدی و اقتصادی داشته و مهاجرپذیر بوده است، بیشترین توسعه در سکونتگاه های پیرامونی شهر یاسوج بوده و افزایش پدیده حاشیه نشینی مشهود می باشد، از طرفی امنیت شهر یاسوج را این سکونتگاه ها مورد تأثیر خود قرار داده اند. از دیگر اهداف این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر جرم در نواحی پیرامونی شهر یاسوج و تأثیر آن بر برنامه ریزی جرم خیزی می باشد تا از طریق مهندسی اجتماعی و توانمندسازی فرهنگی ساکنین همراه با مشارکت مردمی با رویکرد محلی نسبت به کاهش و حل جرائم شهری اقدام کرد. پژوهش حاضر برحسب ماهیت، توصیفی - استنباطی و برحسب هدف تحقیق دانش پژوهی (توسعه ای–کاربردی) است و با محور قراردادن سیاست گذاری اجتماع محور بر کاهش میزان وقوع جرایم شهری در سکونتگاه های پیرامونی شهر یاسوج به بررسی این اثرات می پردازد. یافته های این پژوهش، رابطه مستقیم با درصد بالایی را بین برنامه ریزی جرم خیزی با عوامل جرم از جمله: فقر، بی سوادی، بیکاری، مدیریت ناکارآمد، اختلافات قومی و کاهش آن ها از طریق توانمندسازی اجتماع محور با تأکید بر مهندسی اجتماعی، آگاهی بخشی، بسترسازی و ریل گذاری توسط مقامات محلی از طریق مشارکت همه جانبه ساکنین محلی را نشان می دهد.
ارزیابی رضایت مندی از شاخص های توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر مسائل اجتماعی و اقتصادی (نمونه موردی: محله خلیل آباد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از شاخص های اقتصادی و اجتماعی توانمندسازی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی و همچنین سنجش میزان رضایتمندی از این شاخص ها به منظور تسهیل مشکلات و ارتقاء توانمندی ساکنین این سکونتگاه ها می تواند به عنوان رهیافتی کارگشا و اثربخش قلمداد گردد. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان رضایتمندی ساکنین سکونتگاه غیررسمی خلیل آباد تبریز از شاخص های اقتصادی و اجتماعی توانمندسازی است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی – تحلیلی بوده که برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پرسشنامه و آزمون های اسپیرمن، تی تک نمونه ای و فریدمن استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی گردآوری شده و حجم نمونه هم طبق فرمول کوکران معادل 379 نفر برآورده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها و پرسشنامه ها حاکی از آن است که از نظر ساکنان محله خلیل آباد تبریز به لحاظ میزان رضایت مندی در بین مؤلفه های مورد مطالعه، مؤلفه امنیت (2/97) و حمایت از نظام اقتصاد محلی و بازاریابی صنایع کوچک محله ای (1/35) به ترتیب بیشترین و کمترین میزان رضایت مندی را داشتند و همچنین به لحاظ اهمیت مؤلفه امنیت (9/58) در رتبه نخست و مؤلفه امید به زندگی (4/94) در رتبه آخر قرار داشتند. یافته های دیگر تحقیق نشان می دهد شاخص های اقتصادی و اجتماعی دارای رابطه معنادار با یکدیگر هستند و در نهایت می توان گفت میزان رضایت مندی ساکنین از هر دو شاخص توانمندسازی پائین تر از حد متوسط می باشد.
باز آفرینی شهری با تاکید بر بهسازی و توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی در کلان شهرها (مورد مطالعه: شمس آباد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رواج و گسترش حاشیه نشینی که در 50 دهه گذشته به معضلی برای کلانشهرها ازجمله تبریز تبدیل شده است اکنون دامنه اش از کلانشهرها و شهرها فراتر رفته و دامنه اش از کلانشهر و شهرها فراتر رفته و دامن روستاهای اطراف را نیز گرفته و توسعه این پدیده بر مشکلات ساکنان این روستا نیز افزوده است. هدف از پژوهش حاضر باز آفرینی شهری با تاکید بر بهسازی و توانمندسازی سکونتگاههای غیر رسمی در کلانشهرها کیس مورد مطالعه: شمس آباد تبریز می باشد روش تحقیق حاضر ﺗﺤﻘیﻖ ﺣﺎﺿﺮ از ﻟﺤﺎظ ﻣﺎﻫیﺖ و روش ﺗﻮﺻیﻔﻰ - ﺗﺤﻠیﻠﻰ و از ﺣیﺚ ﻫﺪف کﺎرﺑﺮدى ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻰآیﺪ. در ﻣﺮﺣﻠﻪ اول اﻃﻼﻋﺎت از ﻃﺮیﻖ ﺑﺮرﺳﻰ ﻣﺘﻮن، ﻣﻨﺎﺑﻊ، اﺳﻨﺎد، ﻣﻨﺎﺑﻊ ایﻨﺘﺮﻧﺘﻰ و کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪاى ﮔﺮدآورى ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام خبرگان صنعت ساخت ساز و توسعه شهری می باشد. یافته ها حاکی از آن است که روش های SWOT و روش AHP روش هایی برای باز آفرینی شهری با تاکید بر بهسازی و توانمندسازی سکونتگاههای غیر رسمی است که می توان نتیجه گرفت زیر معیار S1 یعنی دارا بودن نیروی انسانی با وزن ۳۸۸/0 به عنوان مهم ترین مزیت و در بین نقاط ضعف موجود W1 یعنی نامناسب بودن زیرساخت ها از بین تهدیدات پیش روی نیز میتواند T1 یعنی کاهش منابع طبیعی با وزن 0195/0 مهمترین تهدید و در بین فرصت ها O1 یعنی تشکیل همایش های ملی و منطقه ای در جذب سرمایه های دانشی با وزن ۲۷۰/ ۰ به عنوان مهمترین فرصت بهسازی و توانمندسازی منطقه شمس آباد تبریز شناخته شده است