مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
جرایم شهری
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و رابطه آن با آسیب های اجتماعی و اقتصادی از مشخصه های اصلی الگوی توسعه شهری کشور در چند دهه اخیر است و رشد و توسعه شتابان و توزیع نامتعادل در دوره جدید ، یکی از عوامل اصلی بروز آسیب های اجتماعی به شمار می رود. رشد شتابان شهرنشینی و توسعه کلان شهرها آسیب های اجتماعی و کالبدی بسیاری را به دنبال داشته است، بویژه کلان شهرها که از مهمترین مراکز و کانون های بروز ناهنجاری ها و جرایم مختلف اجتماعی بوده است. جغرافیای شهری معاصر، روابط میان محیط جغرافیایی و جرایم شهری را از دیدگاه جغرافیای اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد و در آن نفش مولفه- های جغرافیایی شهر در بروز آسیب های اجتماعی در شهر مورد مطالعه قرار می گیرد. تمرکز7/41در صد جمعیت شهرنشینی در نه کلان شهر کشور و توزیع نامتوازن جمعیت شهری در پهنه کشور، از ویژگی های شهرنشینی ایران است که ارتباط تنگاتنگی باپدیده های اجتماعی دارد. تبدیل شهرنشینی شتابان به شهرنشینی مشکل زا در واقع حاصل بارگذاری بحرانی جمعیت و به تبع آن فعالیت در شهرها و توزیع ناهمگن آن در شبکه شهری است که خصیصه ها و آسیب های اجتماعی زیادی را به بار آورده است. توجه به مهاجرت به عنوان آسیب اجتماعی، به معنای پذیرش آن به عنوان معلولی است که از الگوی خاص توسعه ناشی می شود.در تحلیل پویش اجتماعی جامعه شهری ایران طی دهه های اخیر، بررسی نقش مهاجرت در زمینه سازی برای پیدایش آسیب های اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است که در این پژوهش به بررسی این مقوله پرداخته شده است. بردارهای اصلی رشد شتابان شهرنشینی و توزیع نامتعادل آن در شبکه شهری، مهاجرت روستایی، حاشیه نشینی، ناهمگونی در بافت اجتماعی و نارسایی در ارائه خدمات اجتماعی می باشد، که در این پژوهش به تحلیل و بررسی این بردارها با بار کمی و کیفی آن پرداخته شده است که این اقدام یکی از مهمترین عوامل در آسیب شناسی اجتماعی ناشی از آسیب شناسی فضایی توسعه شهری است. روش کار در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از روش اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده و به تحلیل داده ها پرداخته شده است
تأثیر بلندمرتبه سازی بر میزان جرایم شهری(مطالعه ی موردی: مناطق بیست ودوگانه ی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجّه به مفهوم امنیّت و روش های بالابردن آن، امروزه به یکی از اولویّت های اساسی نظریه پردازان و برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. با وجود نظریه ها و تئوری های زیادی که در زمینه ی جرایم شهری وجود دارد، دیدگاه های مربوط به نقش توسعه ی کالبدی و فیزیکی شهر بر کاهش جرایم شهری یا کاستن از وقوع جرم، موضوع مستقل و با اهمّیّتی است که در قالب تئوری های نوین شهرسازی و برنامه ریزی شهری بدان اشاره می شود. در مقاله ی حاضر که با هدف بررسی رابطه بین بلندمرتبه سازی با میزان و نوع جرایم شهری و همچنین شناسایی نقاط جرم خیز در مناطق بیست ودوگانه ی شهر تهران صورت گرفته است، پس از بررسی دیدگاه ها و نظرهای مختلف در باب جرم وجنایت و امنیّت شهری، به سابقه ی بلندمرتبه سازی در شهر تهران پرداخته شده است؛ سپس برای بررسی میزان معناداری، شاخص هایی در زمینه ی دو متغیّر امنیّت و عمودی سازی انتخاب شده است. شاخص های جرایم شهری عبارت اند از وقوع قتل، نزاع جمعی، نزاع فردی، مجموع سرقت ها، مفاسد اجتماعی، جعل اسناد مالکیّت، وقوع کلاهبرداری و شاخص های عمودی سازی عبارت اند از تعداد ساختمان های بلندمرتبه، تعداد آپارتمان ها و تراکم ساختمانی. نتایج روابط آماری به دست آمده بیانگر این مطلب است که رابطه ی کاملاً معناداری بین این دو نوع از شاخص ها وجود دارد، چنان که مناطق جرم خیز شهر تهران سراسر منطبق بر مناطق عمودی سازی شده شهر هستند و ضرایب همبستگی به دست آمده و خطّ رگرسیون کشیده شده نیز این نکته را کاملاً تأیید می کنند. بنابراین در زمینه ی امنیّت شهری تنها نباید به پلیس و نقش آن در ایجاد امنیّت توجّه کرد، بلکه باید به نقش عوامل تأثیرگذار بر میزان جرایم و ارائه ی راه کارهایی برای کاستن از جرم با استفاده از طرّاحی محیطی و نوع مساکن نیز اهمّیّت داده شود تا با این راه کارها از وقوع جرم در محیط های شهری پیشگیری کرد.
بررسی تطبیقی جرایم در بافت های شهری (مورد مطالعه: شهر پارس آباد مغان-استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرایم شهری زاییده گریزناپذیر جمعی شدن و تراکم افراد انسانی در شهرها است. جرم و جنایت به عنوان یک عامل نگران کننده اجتماعی در فضاهای شهری امنیت شهروندان را با مشکل مواجه کرده است. مباحث خشونت شهری و جرایم و ارتباط آن با بافت فیزیکی شهرها ازجمله مباحث مهمی است که در تمامی جوامع به اشکال و میزان گوناگون و متفاوت مشاهده می شود. در این پژوهش سعی شده است تا میزان وقوع جرایم در بافت های مجاز و غیرمجاز شهری به صورت تطبیقی در شهر پارس آباد مغان مورد بررسی قرارگیرد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است و ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنانی است که در دو بافت موردمطالعه ساکن هستند. برای جمع آوری داده ها براساس روش کوکران 350نمونه از ساکنان برای بررسی میزان جرایم در محل سکونت آنها به طور تصادفی انتخاب شدند. ازاین بین، 175خانوار از بافت مجاز و 175خانوار نیز از بافت غیرمجاز انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی (مانند آزمون تیتست، کایدو، تحلیل میانگین چندجامعه) و همچنین برای سطح بندی جرایم از مدل تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج کلی به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که میزان وقوع جرایم در بافت غیرمجاز شهری بیشتر از بافت مجاز است. به عبارت دیگر، بین نوع بافت کالبدی شهرها و میزان جرایم رابطه معنی داری وجوددارد.
ایمن سازی فضاهای بی دفاع شهری جهت پیشگیری از وقوع جرایم با تاکید بر طراحی محیطی (مورد شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
133 - 162
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روش های ارتقاء آن، به عنوان یکی از اولویت های اساسی حرفه مندان و نظریه پردازان شهری تبدیل شده است. جدای از اثرات اجتماعی و فرهنگی ناشی از برنامه ریزی و طراحی محیط های امن شهری بر الگوهای رفتار شهروندی و بهبود کیفیت محیطی نواحی سکونتی، تبیین ویژگی ها و اثرات مترتّب بر نقش کالبدی شهر بر کاهش جرائم شهری و یا کاستن از وقوع جرم، موضوع مستقل و با اهمیتی است که در قالب نظریه های نوین شهرسازی و برنامه ریزی شهری بدان اشاره می شود؛ بنابراین توجه به نقش کالبدی شهر (برنامه ریزی و طراحی شهری) در کاهش و پیشگیری از جرائم شهری اهمیت اساسی دارد و بایستی مفاهیم، اصول، پارادایم ها و راهبردهای مربوط به آن، مورداشاره قرار گیرد. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل مفاهیم و اصول مرتبط با رویکرد ایمن سازی فضاهای بی دفاع شهری برای پیشگیری از وقوع جرائم با تأکید بر طراحی محیطی در شهر یاسوج است و روش آن، توصیفی-تحلیلی است که برای تدوین راهبردهای منفعل سازی کانون های جرم خیز و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج از تکنیک SOAR استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توجه به اصول و شاخص های طراحی بهینه محیطی از جمله نظارت شهرداری بر تأسیسات و امکانات، توزیع متعادل کاربری ها، توجه به کاربری اراضی شهر و مکان یابی کاربری ها، سازگاری کاربری های شهری، استفاده از دوربین های مداربسته و روشنایی فضاهای شهری و ... می تواند در کاهش وقوع جرائم و ایمن سازی فضاهای بی دفاع نقش بسزایی ایفا کند؛ و در نهایت متناسب با تکنیک SOAR در ایمن سازی و طراحی فضاهای بی دفاع شهری، (۴۰) راهبرد ارائه شده است.
سنجش عوامل تأثیرگذار جرائم در فضای کالبدی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال پنجم تابستان ۱۳۹۹شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
121 - 138
حوزه های تخصصی:
چینش فضای کالبدی شهر بر مکان زندگی شهروندان تأثیر فراوانی دارد. عواملی نظیر شکاف عمیق میان بافت های سنتی و مدرن، فراموش کردن و به حاشیه راندن بخشی از شهر در روند توسعه، بی برنامگی، توسعه بی رویه، و بحران مهاجرت موجب شده کیفیت کالبدی کنونی، نیازهای ساکنان را برآورده نکند و زمینه را برای وقوع بسیاری از جرائم در شهر فراهم کند. شهر ارومیه هم یک مثال در این زمینه است. از این رو، هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع جرم درگیری در شهر ارومیه است، پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام تحقیق، توصیفی تحلیلی می باشد و گردآوری داده ها پژوهشی، اسنادی و میدانی است. برای تحلیل داده های جمع آوری شده، از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزارهای SPSS و Expert Choice کمک گرفته شد. نتایج حاصل از سنجش ارتباط متغیرها بیانگر این است که از منظر مؤلفه های مدل تحلیل محیطی-کالبدی جرم (شامل اصل تقویت نظارت طبیعی با 4 سنجه، اصل قابلیت کنترل دسترسی ها با 3 سنجه، اصل تقویت قلمروهای طبیعی با 5 سنجه، اصل حفظ و نگهداری از محیط با یک سنجه و اصل حمایت از فعالیت های اجتماعی سالم با 2 سنجه)، شهر ارومیه دارای نقاط بالقوه بسیاری برای وقوع جرم است. در مجموع، بر اساس سنجه های رهیافت تحلیل کالبدی-محیطی جرم بیشتر این نقاط بالقوه برای وقوع جرم در حاشیه شهر ارومیه قرار دارند.
ایمن سازی فضاهای بی دفاع شهری و نقش آن در کاهش وقوع جرایم شهری (مورد شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روشهای ارتقاء آن، به عنوان یکی از اولویت های اساسی حرفه مندان و تئوری پردازان شهری تبدیل شده است. جدای از اثرات اجتماعی و فرهنگی ناشی از برنامه ریزی و طراحی محیط های امن شهری بر الگوهای رفتار شهروندی و بهبود کیفیت محیطی نواحی سکونتی، تبیین ویژگیها و اثرات مترتّب بر نقش کالبدی شهر بر کاهش جرایم شهری و یا کاستن از وقوع جرم، موضوع مستقل و با اهمیتی است که در قالب تئوریهای نوین شهرسازی بدان اشاره می شود. بنابراین توجه به نقش کالبدی شهر (برنامه ریزی و طراحی شهری) در کاهش و پیشگیری از جرایم شهری اهمیت اساسی دارد و بایستی مفاهیم، اصول، پارادایم ها و استراتژیهای مربوط به آن، مورد اشاره قرار گیرد. این امر از آن جهت دارای اهمیت است که امروزه در فرایندهای طراحی فضاهای شهری کمتر به پتانسیل های بالقوه مناطق شهر و ساختمانها در کاهش یا جلوگیری از جرائم توجه می شود. رویکرد حاضر را می توان طراحی کارآمد و بهینه محیط مصنوع در کاهش جرائم شهری قلمداد کرد که در بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایتمندی شهروندی تاثیر بسزایی دارد. هدف از نوشتارحاضر ، بررسی و تحلیل مفاهیم و اصول مرتبط با رویکردایمن سازی و طراحی فضاهای بی دفاع شهری و نقش آن در کاهش وقوع جرایم شهری است. روش تحقیق مقاله ، توصیفی _ تحلیلی است که با روش تحلیل استنباطی، داده های مستخرج از پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS.22 و SmartPLS2.0.3 ارائه شده است. در نهایت با استفاده از نتایج حاصل شده و به کارگیری مدل معادلات ساختاری، به اولویت بندی میزان تاثیرگذاری مولفه های مختلف در ایمن سازی و طراحی فضاهای بی دفاع شهری و نقش آن در کاهش وقوع جرایم شهری و تحلیل همبستگی بین معیارها پرداخته شده است.
تبیین اثرات حاشیه نشینی بر میزان وقوع جرایم شهری در شهر یاسوج مطالعه موردی سکونتگاه های پیرامونی مادوان سفلی ، بلهزار و مهریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های ناکارآمد شهری از جمله حاشیه نشینی و مسائل و مشکلات مبتلا به آنها، طی چند دهه اخیر، به عنوان یکی از ابرچالش های نظام برنامه ریزی ومدیریت شهرهای کشور مطرح شد. عدم جذب حاشیه نشینان درنظام اقتصادی و اجتماعی شهر موجب رانده شدن این افراد به نواحی غیررسمی می گردد که مستعد وقوع انواع جرائم و بزهکاری های متعدد می باشند.از جمله اهداف این پژوهش بررسی ارتباط مکان محل سکونت شهروندان نواحی پیرامونی شهر یاسوج و افزایش جرم در این سکونتگاه ها می باشد.پژوهش حاضر برحسب ماهیت، توصیفی- استنباطی و بر حسب هدف تحقیق دانش پژوهی (توسعه ای – کاربردی) است. چارچوب مکانی پژوهش و جامعه ی آماری مشتمل بر جمعیت شهر یاسوج( 134532 نفر) و سکونتگاه های پیرامونی شامل مادوان سفلی ، بلهزار و مهریان(تعداد 19908 نفر) می باشد(مرکزآمار ایران، 1395) روش برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 383 نفر، روش نمونه گیری تصادفی، ابزار جمع آوری داده های بزهکارانی که دراین محدوده جغرافیایی مرتکب جرائم شهری شده اند ، از طریق پرسشنامه و کسب اطلاعات از ارگان های مرتبط صورت گرفت . به منظور روایی پرسشنامه تحقیق، از نظرات اساتید مشاور و راهنما و برای سنجش پایایی کار پیمایش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد بین مکان محل سکونت شهروندان نواحی پیرامونی شهر یاسوج و افزایش جرم در این سکونتگاه ها ارتباط معناداری وجود دارد و مهاجرت،فرهنگ فقر، زیرساخت های نامناسب شهری،آسیب های روانی و اجتماعی،اختلافات خانوادگی و ناموسی در میزان جرائم شهری موثر می باشند.
کیفیت زندگی و توسعه پایدار شهری (موردمطالعه: منطقه 3 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
۱۷۹-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
در نیم قرن اخیر روند شهرنشینی در ایران سیر صعودی داشته و این روند رو به رشد جمعیتی و البته کالبدی شهر تهران، باعث شده تا مناطق مختلف پایتخت در ارائه خدمات شهری به همه اقشار و گروه ها در چارچوب اهداف توسعه پایدار با معضلات جدی رو به رو گردند. از این رو در این مطالعه منطقه ۳ تهران بر اساس شاخص های کیفیت زندگی و با تأکید بر رویکرد شکوفایی شهری مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی از روش اسنادی جهت انجام مطالعات اکتشافی، تدوین مبانی نظری تحقیق به همراه تکنیک فیش برداری (فیش برداری الکترونیکی) بهره گرفته شد. داده های آماری تحقیق از سازمان های مختلف چون مرکز آمار ایران و شهرداری تهران گردآوری، طبقه بندی و تحلیل شدند و در نهایت از تکنیک SWOT جهت شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات منطقه 3، بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند منطقه ۳ تهران علی رغم نقاط قوت از قبیل سرانه بالای فضای سبز، فضای آموزشی کافی، کیفیت و سهولت دسترسی ها برای ساکنان به فضاهای عمومی و راه های ارتباطی، با مشکلات جدی چون آمار بالای جرم و انواع آلودگی های صوتی و زیست محیطی به سبب وجود کاربری های فرامنطقه ای مواجه است.
تحلیل شاخص اجتماعی، اقتصادی محلات و ارتباط آن با جرایم شهری (مطالعه موردی شهر سمنان)
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال دوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴
31 - 46
حوزه های تخصصی:
در محیط پیرامون ما علل و دلایل زیادی وجود دارد که می تواند در کاهش و افزایش جرایم نقش داشته باشند. یکی از عوامل مهم، بروز وقوع و نوع جرم شاخص اجتماعی و اقتصادی می باشد شاید در نگاه اول این گونه تصور شود که نمی توان تحلیل خاصی روی این موضوع داشت اما با تمرکز بر این موضوع و استفاده از تحلیل فرصت های جرم به ما امکان می دهد این شاخص مهم را مورد بررسی قرار دهیم. تلاش ما در این مقاله دستیابی به پاسخ این پرسش است که آیا شاخص های اجتماعی و اقتصادی محلات با وقوع جرایم در محلات ارتباط دارد یا نه؟ برای این منظور، الگو و فرایندی طراحی و به وسیله آن مقدار اثرگذاری متغیرهای این شاخص ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان می دهد شاخص اجتماعی و اقتصادی بر میزان و نوع جرایم محله های شهر سمنان تأثیر گذار بوده است.
تحلیل رابطه فرسودگی کالبدی و جرم در کلانشهرها ( نمونه موردی: منطقه 12 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
بافت فرسوده شهر تهران، 3268 هکتار است که حدود 5 درصد مساحت شهر تهران را تشکیل می دهد و منطقه 12 که هسته تاریخی است، از فرسوده ترین مناطق شهری تهران می باشد. بروز انواع ناهنجاری های اجتماعی در بافت های فرسوده کلانشهر تهران به دغدغه ای بسیار مهم برای مدیران شهری تبدیل شده است. لذا این پژوهش، با هدف بررسی الگوهای مکانی و شرایط تسهیل کننده ارتکاب جرایم در محدوده بافت های فرسوده منطقه 12 کلانشهر تهران انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن تحلیلی، تطبیقی می باشد. در این پژوهش برای شناسایی الگوهای فضایی توزیع جرایم از آزمون های: شاخص نزدیک ترین همسایه و تخمین تراکم کرنل استفاده شده است. جامع ه آماری پژوهش حاضر مشتمل برافراد مجرمی است که در کلانتری های تهران برای آنها پرونده تشکیل شده است و به عنوان نمونه آماری، 560 فقره از جرایم منطقه 12 شهرداری تهران بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد مرکز تمرکز کانون های جرم خیز در قسمت های مرکزی و شمال شرقی و شمال غربی منطقه 12 تهران شکل گرفته است که این امر نشان از وضعیت نامساعد این بخش از نظر بزهکاری نسبت به سایر بخش های دیگر آن دارد. بیشترین درصد جرایم در بلوک هایی با 60 -40، 80-60، 100-80 درصد بی دوامی رخ داده است. به طوری که از مجموع 560 فقره بزه ارتکابی، 509 فقره معادل 69/87 درصد کل جرایم در بلوک های بی دوام با درصد بالای بی دوامی اتفاق افتاده است.
سیاست گذاری راهبردی بر کاهش میزان وقوع جرایم شهری در سکونتگاه های غیر رسمی شهر یاسوج نمونه موردی (مادوان سفلی، بلهزار و مهریان)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 119
حوزه های تخصصی:
شهر یاسوج در سال های اخیر رشد زیادی از جنبه کالبدی و اقتصادی داشته و مهاجرپذیر بوده است، بیشترین توسعه در سکونتگاه های پیرامونی شهر یاسوج بوده و افزایش پدیده حاشیه نشینی مشهود می باشد، از طرفی امنیت شهر یاسوج را این سکونتگاه ها مورد تأثیر خود قرار داده اند. از دیگر اهداف این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر جرم در نواحی پیرامونی شهر یاسوج و تأثیر آن بر برنامه ریزی جرم خیزی می باشد تا از طریق مهندسی اجتماعی و توانمندسازی فرهنگی ساکنین همراه با مشارکت مردمی با رویکرد محلی نسبت به کاهش و حل جرائم شهری اقدام کرد. پژوهش حاضر برحسب ماهیت، توصیفی - استنباطی و برحسب هدف تحقیق دانش پژوهی (توسعه ای–کاربردی) است و با محور قراردادن سیاست گذاری اجتماع محور بر کاهش میزان وقوع جرایم شهری در سکونتگاه های پیرامونی شهر یاسوج به بررسی این اثرات می پردازد. یافته های این پژوهش، رابطه مستقیم با درصد بالایی را بین برنامه ریزی جرم خیزی با عوامل جرم از جمله: فقر، بی سوادی، بیکاری، مدیریت ناکارآمد، اختلافات قومی و کاهش آن ها از طریق توانمندسازی اجتماع محور با تأکید بر مهندسی اجتماعی، آگاهی بخشی، بسترسازی و ریل گذاری توسط مقامات محلی از طریق مشارکت همه جانبه ساکنین محلی را نشان می دهد.