مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
توانمندسازی
حوزه های تخصصی:
تدوین استراتژی مناسب برای توانمندسازی محلات حاشیه نشین سیلاب، احمدآباد و یانونق دره سی شهر تبریز در ارتباط با شاخص های کالبدی-زیست محیطی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و مدیریت شهری برای برقراری عدالت اجتماعی در بین ساکنین شهر تبریز هدفی است که مقاله حاضر به دنبال آن می باشد. در این پژوهش سعی شد در چارچوب برنامه ریزی استراتژیک، عوامل قوت، ضعف، فرصت و تهدیدات محلات شناسایی و با تحلیل آن در قالب تکنیک SWOT، مناسب ترین استراتژی برای توانمندسازی محلات با بهره گیری از مدل QSPM، توأم با برنامه های اقدامی توانمندسازی معرفی گردد. روش مطالعه، توصیفی و تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز با استفاده از پرسشنامه از 25 نفر از کارشناسان سازمان ها و اساتید دانشگاه جمع آوری و نرمال بودن داده ها از طریق آزمون کولموگروف- اسمیرنف انجام گرفت. تشکیل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار بر توانمندسازی محلات و تحلیل آن ها در تکنیک SWOT، نشان داد که شاخص های اجتماعی-فرهنگی مهم ترین عامل در توانمندسازی محلات می باشد. در بین ابعاد موردبررسی محلات، بعد قوت با مجموع امتیاز وزنی 45/3 و ضعف با 30/3، تهدیدات با 80/2 و فرصت با 27/2 مهم ترین عوامل در توانمندسازی محلات و استراتژی های رقابتی و تهاجمی با اختصاص دادن 6/14 از کل نمره عوامل (48) و با میانگین امتیاز 9/2، مناسب ترین استراتژی برای توانمندسازی محلات می باشد. استفاده از توان بالای مشارکتی ساکنان محلات در اجرای طرح ها و پروژه های عمرانی در راستای سامان دهی بافت های فرسوده و بهسازی محلات با نمره 3/3، اجرای مانورهای بلایای طبیعی با رویکرد آگاه سازی ساکنین محله با نمره 8/2 و رعایت اصول فنی و مهندسی در ساخت وساز واحدهای مسکونی و نظارت دقیق مهندسان ناظر با نمره 3/2، مهم ترین برنامه های اقدامی توانمندسازی محلات شناخته شد.
الگوی برنامه ریزی توسعه روستایی با تأکید بر پارادایم های نوین (مورد مطالعه: شهرستان های پاکدشت و ری در پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
183 - 197
حوزه های تخصصی:
در بعضی از کشورها همچون ایران، برنامه ریزی های توسعه روستایی و شهری به شکل کاملاً مجزا و براساس «دیدگاه بخشی» صورت می پذیرد که چالش ها و مسائل متعددی در فرایند توسعه سکونتگاه های روستایی این گونه کشورها ایجاد کرده است. بر این شالوده، تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بر روی 54 روستای نمونه از 124 روستای ناحیه مورد مطالعه انجام شد. علاوه بر این تعداد 31 پرسشنامه نیز در سطح کارشناسان و مدیران نهادها و سازمان های مرتبط با برنامه ریزی توسعه روستایی به صورت مستقیم تکمیل شد. همچنین، برای ارائه چهارچوب معنی داری از روش های توصیفی تحلیلی، آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر در کلیتی منطقی و در قالب فرآیند علمی پژوهش استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد برنامه ریزی مجزا و متخصص محور به لحاظ توانمندسازی، ظرفیت سازی و نوع مشارکت روستاییان در توسعه سکونتگاه های روستایی اثرگذار نبوده و تأثیرات بسیار کمی در ارتقای شاخص های توسعه سکونتگاه های روستایی در ابعاد محیط طبیعی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- زیربنایی آن ها داشته است. از این رو در تبیین الگوی بهینه برنامه ریزی توسعه تغییر رویکرد از عقلایی گرایی به ارتباطی، واگذاری به بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد و در این غالب توجه به توانمندسازی و ظرفیت سازی ساکنان روستایی، مشارکت، ارتقای سرمایه اجتماعی، یکپارچگی فعالیت ها و سازگاری بین آن ها و تنظیم روابط عناصر قدرت در راستای توسعه پایدار پیشنهاد می گردد.
توانمند سازی زندانیان و تأثیر آن بر اقتصاد خانواده از نگاه فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
169 - 184
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از آسیب های مجازات حبس، به خصوص وقتی که سرپرست خانواده محکوم به حبس شود، تحمیل مشکلات اقتصادی بر خانواده هاست. هدف پژوهش حاضر این است که تأثیر توانمند سازی زندانیان را بر اقتصاد از منظر فقهی بررسی کند. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است و از روش کتاب خانه ای استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: توانمند سازی زندانیان از سازوکارهای بازپروری و اصلاح زندانیان است که برنامه های مختلفی از قبیل آموزش، اشغال و حرفه آموزی را شامل می شود. اشتغال و حرفه آموزی جدا از تأثیری که بر پیش گیری از تکرار جرم دارد می تواند از منظر اقتصادی به بهبود وضعیت اقتصادی و معیشت خانواده زندانیان، هم در دوره مجازات حبس و هم پس از آن کمک کند. مبنای فقهی توانمندسازی زندانیان در راستای حمایت از خانواده آن ها، «قاعده وزر» است که بر شخصی بودن مجازات ها و مسئولیت کیفری دلالت دارد. بر اساس قاعده مورد اشاره، مجازات صرفاً به مرتکب جرم اختصاص دارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش توانمندسازی زندانیان در اشتغال آن ها، لازم است بیش از پیش به توانمند سازی در زندان ها توجه شود. اشتغال و حرفه آموزی زندانیان در بستر یک رویکرد اصلاح گرایانه و نگاه اقتصادی به مجازات و حبس تحقق پذیر است.
تحلیل مسیرمولفه های جهش تولید، موانع زادیی –پشتیبانی در توانمندسازی تعاونی های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
56 - 69
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی تحقیق، تحلیل مسیر مولفه های جهش تولید، موانع زدایی در توانمندسازی تعاونی های روستایی در استان کهگیلویه و بویراحمد بود. روش شناسی/رهیافت: تحقیق حاضر از نوع ترکیبی- همسوسازی است. در بخش کیفی، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر از خبرگان تعاونی ها انتخاب شدند. در بخش کمی روش تحقیق، پیمایشی-علی است و تعداد 249 نفر از اعضای تعاونی ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحلیل مضمون، 6 مولفه ی اصلی جهش تولید-موانع زدایی را شناسایی کرد: شاخص های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی- قانونی، مدیریتی، آموزشی، زیرساختی می باشد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که شاخص های مدیریتی-سازمانی با ضریب استاندارد 220/0 دارای بیشترین تاثیر؛ و شاخص های قانونی-سیاسی با ضریب استاندارد 125/0 دارای کمترین تاثیر بر روی توانمندسازی تعاونی های روستایی دارد. از این رو، می توان با موانع زادیی و توجه به شاخص های تولید در بخش تعاونی، عملکرد این بخش را بهبود بخشید. اصالت / نوآوری: در تحقیقات پیشین، عوامل موثر بر موفقیت عملکرد تعاونی مورد بحث قرار گرفت. در این تحقیق، ضمن در نظر گرفتن شاخص های شناسایی شده در تحقیقات پیشین، مشخصاً شاخص های جهش تولید-موانع زادیی در پرتو بیانات رهبر معظم انقلاب و گام دوم انقلاب استخراج و نقش آنها را در توانمدسازی تعاونی های روستایی مورد مطالعه قرار داده است. روش و نتایج این تحقیق، جنبه نوآوری دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی تعاونی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
134 - 147
حوزه های تخصصی:
روش تحقیق پژوهش حاضر، ترکیبی (کیفی– کمی) با رویکرد اکتشافی است. در بخش کمی جامعه آماری 655 شرکت تعاونی با 19901هزار نفر عضو تعاونی در شهر زاهدان بودند که از این میان، به طور تصادفی 8 شرکت تعاونی با 300 عضو به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس بر اساس جدول کرجسی و مورگان 169پرسشنامه به طور تصادفی ساده و با انتساب متناسب در هر هشت تعاونی تکمیل گردید. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شد. بر این اساس از طریق روش فراترکیب تعداد 47 مقاله در زمینه توانمندسازی تعاونی ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و شاخص های پژوهش شناسایی شد. در مرحله دوم پژوهش به منظور اعتبارسنجی مدل پژوهش از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS نسخه دو استفاده شد و جهت اولویت بندی شاخص های شناسایی شده از روش AHP با نرم افزار اکسپرت چویس نسخه 11 (Expert Choice) استفاده گردید. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. روایی پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی تأیید گردید. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد که حاکی از پایایی مناسب ابزار پژوهش است. نتایج تحلیل داده های پژوهش حاکی از آن بود مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است و بر اساس نتایج AHP شاخص بازاریابی با وزن 88/0 بیشترین اولویت را در توانمندسازی تعاونی ها دارد.
طراحی الگوی توانمندسازی مشاوران مدرسه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۵۵-۶
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توانمندسازی مشاوران مدرسه و بر مبنای نظریه داده بنیاد و با به کارگیری روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. روش: بدین منظور تعداد 12 معلم، 14 مشاور مدرسه، 13 دانش آموز (در سطح استان اردبیل) به شیوه نمونه گیری هدفمند و تعداد 9 متخصص و استاد مشاوره (در سطح کشور) به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و داده ها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیاده سازی متن مصاحبه ها و ورود اطلاعات به نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA، با کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 245 مفهوم و 17 مقوله محوری شد. همچنین، نتایج کدگذاری انتخابی نشان داد که مقوله هسته توانمندی مشاوران مدرسه است که تحت تأثیر شرایط علّی (صلاحیت علمی، شغلی و اخلاقی)، شرایط مداخله گر (بلوغ عاطفی، خودکارآمدی، مهارت های حرفه ای و هماهنگی) و شرایط زمینه ای (بلوغ عقلی، هوش هیجانی، سلامت روان، مهارت های ارتباطی، سرسختی روانشناختی و شخصیت کاریزماتیک) در قالب راهبردهای توسعه سازمانی و فردی است که حاصل آن بهبود کارآمدی مشاوران مدرسه به صورت مستقیم و غیرمستقیم است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر توصیه می شود از الگوی حاضر به منظور توانمندسازی مشاوران مدرسه و همین طور طراحی و تدوین برنامه های مختلف در جهت بهبود خدمات راهنمایی و مشاوره مدرسه استفاده شود.
تحلیل مؤلفه های توسعه گردشگری اجتماع محور در مناطق روستایی؛ مطالعه موردی: شهرستان های مریوان و سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
241-268
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف گردشگری اجتماع محور، ایجاد منافع برای جامعه محلّی است. با وجود این درکشورهای در حال توسعه، تحقق آن با مشکلاتی همراه بوده است. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف تحلیل مؤلفه های توسعه گردشگری روستایی با رویکرد اجتماع محور انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، روستائیان بالای 15 سال روستاهای هدف گردشگری شهرستان های مریوان و سروآباد استان کردستان بود. به منظور تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و استنباطی از جمله مقایسه میانگین و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد به ترتیب مؤلفه های «شمول گرایی و شبکه سازی افقی»، «توانمندسازی و تقویت زیرساخت ها»، «نوآوری باز و تقاضامحوری»، «حفظ اصالت محلی» و «انتفاع و مشارکت عادلانه» از مهمترین مؤلفه های توسعه گردشگری اجتماع محور در نواحی روستایی به شمار می رود. این مطالعه می تواند نقش عمده ای در ارائه بینش صحیح، در زمینه چگونگی ارتقاء مشارکت جوامع محلّی در صنعت گردشگری و انتفاع آنها داشته باشد.
تأثیر سبک مدیریت اسلامی بر توانمندسازی کارکنان حوزه علمیه قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و مدیریت سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
171 - 193
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به مطالعه تأثیر سبک مدیریت اسلامی بر توانمندسازی کارکنان حوزه علمیه قم پرداخته است روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری توصیفی−پیمایشی به شمار می آید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته دارای 29 گویه براساس طیف لیکرت بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار های SPSS و lisrel استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، کارکنان حوزه علمیه در شهر قم می باشد که از روش نمونه گیری غیرتصادفی استفاده شده است. حجم نمونه نیز طبق فرمول جامعه نامحدود کوکران، 130 نفر در نظر گرفته شده است و پایایی از طریق آلفای کرونباخ و روایی پرسشنامه با نظر خبرگان تأیید گردید. نتایج تحقیق نشان داد که سبک مدیریت اسلامی بر توانمندسازی کارکنان در حوزه علمیه قم تأثیر دارد. یعنی سبک مدیریت اسلامی بر اعتماد و اطمینان کارکنان حوزه علمیه قم تأثیر می گذارد، سبک مدیریت اسلامی بر اثرگذاری کارکنان حوزه علمیه قم تأثیر می گذارد، سبک مدیریت اسلامی بر معناداری خدمات کارکنان حوزه علمیه قم تأثیر می گذارد، سبک مدیریت اسلامی بر خودمختاری کارکنان حوزه علمیه قم تأثیر می گذارد و در نهایت سبک مدیریت اسلامی بر خودکارآمدی کارکنان حوزه علمیه قم تأثیر می گذارد.
تبیین اثر میانجی توانمندسازی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و رضایتمندی شغلی کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
97 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین اثر میانجی توانمندسازی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و رضایتمندی کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل است. روش پژوهش کمی و از حیث هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ توصیفی- پیمایشی و از نظر نحوه اجرا؛ از نوع همبستگی و تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل کلیه سرپرستان خط تولید شرکت ایران خودرو دیزل به تعداد 105 نفر است که به دلیل کم بودن حجم جامعه، تمامی اعضا به روش تمام شمار به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه توانمندسازی (لاسچینگر و همکاران، 2001)، رهبری تحول آفرین (باس و آولیو، 2004) و رضایت شغلی (هاکمن و اولدهام، 1976) می باشد. روایی آنها به روش صوری و محتوایی بررسی و تأیید شد و پایایی آنها نیز از طریق آلفای کرونباخ (81/0) به دست آمد. داده ها در بخش توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی (ضریب تأثیر 77/0)، توانمندسازی بر رضایت شغلی کارکنان (ضریب تأثیر 67/0) و رهبری تحول آفرین بر رضایت شغلی کارکنان (ضریب تأثیر 66/0) تأثیر مثبت و معناداری دارد. اثر رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی و رضایتمندی شغلی کارکنان نشان می دهد که مدیران شرکت ایران خودرو دیزل می توانند ﺑ ﺎ اﻃ ﻼع از اﻫﻤﯿﺖ ﻫﺮ ﯾﮏ از متغیرهای فوق، توجه به مبحث رهبری تحول آفرین، توانمندسازی و همچنین مؤلفه های آن ها،گام های مؤثرتری در راستای بهبود رضایتمندی شغلی کارکنان برداشته و شرایط را برای بهبود کیفیت تولیدات و افزایش رضایت مشتریان به نحو مطلوبی ایجاد نمایند..
تبیین و شناسائی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان (مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش به منظور تبیین و شناسایی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی توصیفی و از نوع پیمایشی- کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل که در سال 1398 مشغول به کار می باشند،به تعداد 7319 نفر تشکیل می داد. از این تعداد 380 نفر با استفاده از جدول مورگان و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بدست آمد، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی، tتک نمونه ای و آزمون فریدمن)SPSS24 استفاده گردید که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (0/96) گزارش گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه مؤلفه های توانمندسازی همبستگی های مشاهده شده معنادار و مدل از برازندگی خوبی برخوردار می باشد. نتیجه گیری: در کل نتایج نشان داد که مؤلفه های چهارگانه توانمندسازی یعنی (فردی، میان فردی، سازمانی و فنی) از دیدگاه کارکنان مورد تأیید می باشد و مقدار آمارهt نشان داد که مؤلفه های توانمندسازی در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل از دیدگاه نمونه آماری مورد تایید می باشند همچنین نتایج بدست آمده از آزمون فریدمن نشان داد که مقدار آماره خی 2 (1068/817) در خصوص جایگاه و اهمیت هرکدام از مؤلفه های توانمندسازی از دیدگاه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سطح اطمینان 95/0 معنادار می باشد. بر این اساس بالاترین رتبه به مؤلفه سازمانی و پایین ترین رتبه مربوط به مؤلفه فنی می باشد.
بررسی وضعیت نظام آموزش و توسعه کارکنان صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
145 - 167
حوزه های تخصصی:
آموزش صحیح منابع انسانی، ضمن این که در سطح شرکت های بیمه باعث ارتقاء عملکرد کارکنان و شرکت بیمه می گردد، زمینه های برخورد شایسته کارکنان با مشتریان را نیز فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود نظام آموزش صنعت بیمه انجام پذیرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی و از حیث زمانی گذشته نگر و از حیث هدف، کاربردی است. روش پژوهش از نظر نوع داده ها در زمره روش های کیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شاغلین بخش آموزش شرکت های بیمه می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای با 26 گویه باز است. یافته های این تحقیق شامل شناسایی ضعف های موجود در نظام آموزشی صنعت بیمه در ایران است. شیوه های اصلی آموزش در صنعت بیمه با تأکید بر تجربه و دانش افراد بازنشسته، نشان از بالا بودن سهم روش آموزش استاد-شاگردی است که تأثیر و نقش مسؤلین اصلی و مدیران ارشد یک شرکت در فرهنگ آموزش و شیوه های پاسخگویی آن را تبیین می کند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد به منظور یکپارچه نمودن فرایندهای آموزش و توسعه کیفیت نظام آموزشی در سطح صنعت بیمه کشور و همچنین طراحی نظام بهبود و شایستگی منابع انسانی، سازماندهی آموزش ضروری می باشد.
چگونگی توانمندسازی فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران درحوزه تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
149 - 172
حوزه های تخصصی:
در ادبیات موضوعی روش های مختلفی همچون آموزش، ایفای نقش، بازی جنگ و رزمایش های نظامی جهت توسعه توانمندی فرماندهان ارتش در حوزه تصمیم گیری آورده شده است. همچنین در ادبیات موضوعی به این نکته اشاره شده است که مدل های تصمیم گیری در ارتش های بزرگ دنیا، باتوجه به زمینه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و سطح فناوری کشورها با هم تفاوت دارد و در هر کشور با توجه به شرایط خاص خود، روش های منحصربه فردی به منظور توسعه توانمندی فرماندهان نظامی خود به کار گرفته شده است. در این تحقیق بعد از مطالعه ادبیات موضوعی حول موضوع تحقیق و بررسی مدل های مختلف تصمیم گیری در ارتش های بزرگ دنیا، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با فرماندهان ارتش ترتیب داده شد. سپس با استفاده از نرم افزار Maxqda، تحلیل کیفی- اکتشافی مصاحبه ها صورت پذیرفت و در نهایت با استفاده از نتایج مراحل قبل به توسعه مدلی در توضیح چگونگی افزایش توانمندی های فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران در حوزه تصمیم گیری متناسب با ساختار سیاسی، فرهنگی و مدل تصمیم گیری ارتش جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. راستی آزمایی مدل توسعه داده شده، پرسش نامه ای طراحی گردید که با تحلیل نتایج حاصل از آن در نرم افزار SPSS و استفاده از آزمون تی تک نمونه ای این نتیجه حاصل شد که 4 متغیر آموزش، تجربه، بازی وارسازی و بازخوردگیری بر روی توانمندسازی فرماندهان ارتش ج.ا ایران در حوزه تصمیم گیری تأثیر دارند.
توانمندسازی نیروی انسانی (موردکاوی کارکنان وزارت آموزش و پرورش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۹ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۷
1 - 14
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه صاحب نظران معتقدند که نیروی انسانی یکی از مولفه های کلیدی در خلق ارزش واقعی برای سازمانها و شرکتها به شمار می رود. لازمه رقابت واقعی سازمانها و بقاء جهت ادامه حیات، عملیاتی کردن اهداف و اجرای استراتژی های مناسب است. این اهداف درصورتی تحقق می یابد که نیروی انسانی توانمند گردد. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی وشناسایی عوامل مؤثربر توانمندسازی منابع انسانی به منظور بهبود محیط سازمانی، تشکیلات و روشها می باشد. روش پژوهش: تحقیق کنونی از حیث روش انجام در زمره تحقیقات توصیفی-پیمایشی طبقه بندی می شود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارشناسان و مدیران برنامه ریز مستقر در دبیرخانه ستاد وزارت آموزش وپرورش به تعداد100نفر بصورت سرشماری کامل می باشند. که پس از توزیع پرسشنامه ها، تعداد96 مورد با اطلاعات صحیح جمع آوری شد و آزمونهای آماری از جمله آزمون کولمو گروف-اسمیرنوف، آزمون t و آزمون میانگین یک جامعه در این ارتباط مورد استفاده قرارگرفت. یافته ها: یافته های این تحقیق نشان می دهد جایگاه سازمانی آموزش و پرورش ازلحاظ شیوه رهبری، مشارکت و غنی سازی شغلی کارکنان از حد انتظار پایین بوده درحالی که ازنظر بعد آموزشی بالا است. لذا نیازمند آسیب شناسی جدی و تقویت ابعاد شیوه رهبری، مشارکت و غنی سازی شغلی نیروی انسانی در آموزش و پرورش می باشد. نتیجه گیری: به منابع انسانی باید با دید سرمایه انسانی دربلندمدت نگاه کرد. همچنین در تعریف بیانیه ماموریت و تدوین چشم انداز بایستی منابع انسانی را از اولویت های اساسی سیاستهای سازمان در نظر گرفت. دراین میان توانمندسازی کارکنان موجب افزایش قدرت مادی و معنوی سازمان و اتخاذ شیوه رهبری واقع بینانه می شود. به عبارت دیگر طی مسیر رشد تکاملی سازمان و فرایند قدرت گرفتن و مشارکت همه جانبه در گرو توانمندسازی کارکنان است که باید به آن توجه ویژه شود.
تبیین نقش فناوری اطلاعات در توانمندسازی کارکنان از طریق فرهنگ سازمانی (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی استان بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۹ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۸
126 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش فناوری اطلاعات در توانمندسازی کارکنان از طریق فرهنگ سازمانی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی بوده و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان بوشهر می باشد که حدود 350 نفر و حجم نمونه 196 نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه فرهنگ سازمانی «دنیسون»، فناوری اطلاعات «محمودی» و توانمندسازی کارکنان «توماس و ولتهوس» در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بوده است. روایی هر سه پرسشنامه از نظر صوری، محتوایی و سازه مورد بررسی قرار گرفته و پایایی آنها نیز با اجرای آزمایشی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر با 86/0، 75/0 و 81/0 بدست آمده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه علی قوی بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان و نیز میان فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی وجود دارد. همچنین، یافته های تحقیق نشان داد که فرهنگ سازمانی در مجموع می تواند به افزایش رابطه بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان منجر شود؛ ولی اثر مستقیم فناوری اطلاعات بر توانمندسازی بیشتر از اثر غیرمستقیم آن از طریق فرهنگ سازمانی است.
ارائه الگوی توانمندسازی منابع انسانی در سازمان های فرهنگی (مورد مطالعه: سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۷ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۹
71 - 87
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: توانمندسازی کارکنان یکی از تکنیک های موثر برای افزایش بهره وری و استفاده بهینه از ظرفیت و توانایی های فردی و گروهی کارکنان در راستای اهداف سازمانی است. در این پژوهش تلاش شده است تا با یک رویکرد کاربردی به مفهوم توانمند سازی کارکنان به توضیح و تبیین ابعاد این مفهوم پرداخته و ابعاد، مؤلفه های توانمندسازی را در سازمان های فرهنگی در قالب یک مدل مفهومی معرفی نماییم.
روش پژوهش: از نظر هدف، با توجه به اینکه نتایج این پژوهش می تواند در ارتقای توانمندی کارکنان سازمان های فرهنگی به کار رود، تحقیق از نوع کاربردی است؛ و از نظر روش گرد آوری اطلاعات، پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است.
یافته ها: یافته های حاصل از اجرای آزمون t نشان می دهد، وضعیت مؤلفه های راهبردهای اجرایی، حمایت مدیران، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران از نظر نمونه مورد پژوهش در حد ضعیفی قرار دارد؛ و مؤلفه های ویژگی های فردی و ماهیت شغل از نظر نمونه مورد پژوهش در حد مطلوبی قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد: بین تمام متغیرها، همبستگی معناداری وجود دارد؛ لذا مفروضه رابطه خطی بین متغیرها تایید می شود. علاوه بر همبستگی معنادار، هیچ کدام از ضرایب بالاتر از 9/0 نیست و این بدان معنا است که بین متغیرها واریانس مشترک زیادی وجود نداشت لذا در تحلیل از آن ها استفاده شد. بالاترین میزان همبستگی مربوط به رابطه بین ساختار سازمانی و ماهیت شغل است.
راهبردهای فرهنگی در توانمندسازی اقشار آسیب پذیر(مطالعه موردی: خانواده های تحت پوشش بنیاد خیریه وفاق سبز علوی کشور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
27 - 40
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه کشورها برای دستیابی به توسعه پایدار، توانمندسازی را کارآمدترین روش یافته اند. هدف توانمندسازی کمک به افراد ضعیف است تا تلاش نمایند با افزایش مهارت ها بر ضعف هایشان غلبه کنند و جنبه های مثبت زندگیشان را بهبود بخشند. پژوهش حاضر درتلاش است تا ضمن تحقیق در مورد عوامل متعدد درونی و بیرونی به بررسی راهبردهای توانمندسازی فرهنگی اقشار آسیب پذیر جامعه بپردازد.
روش پژوهش: در این راستا از میان مددجویان تحت پوشش بنیاد خیریه وفاق سبز علوی کشور تعداد 329 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند که در طول مدت 6 ماه در 20 دوره آموزشی فرهنگی و مهارتی به صورت هدفمند شرکت نمودند، سپس با بهره گیری از رویکردهای مختلف نظری و روش میدانی، 4 راهبرد فرهنگی شامل: ترویج فرهنگ قرآنی، تاکید بر هویت فرهنگی، تاکید بر هویت ملی و آموزش مهارت های زندگی بر روی 5 مؤلفه توانمندسازی شامل: خوداثربخشی، خودسامانی، پذیرفتن شخصی نتیجه، معنی دار بودن و اعتماد، مورد سنجش قرار گرفت و بر اساس آنها، به تحلیل داده های گردآوری شده پرداخته شد.
یافته ها: در این پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه های ارسالی پیش از آزمون آلفای کرونباخ میزان 80 درصد را نشان داد و مقدار پایایی بدست آمده بیشتر از 70 درصد شد. در این پژوهش برای بررسی عادی یا نرمال بودن توزیع داده ها، از آزمون کولوموگراف - اسمیرنوف استفاده کردیم. با توجه به نتایج این آزمون دریافتیم که نمونه ی موردنظر این پژوهش موردنظر دارای توضیع نرمالی نمی باشد. به همین دلیل برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های غیرپارامتریک آماری بهره جستیم. برای آزمون فرضیه های این پژوهش نیز از آزمون کای اسکوئر بهره گرفتیم.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق بدین صورت است: در فرضیه اول با انجام آزمون ضریب همبستگی، همبستگی بین ترویج فرهنگ قرآنی و توانمندسازی قشر آسیب پذیر 542/0، در مورد فرضیه دوم همبستگی بین تأکید بر هویت دینی و توانمندسازی قشر آسیب پذیر 319/0، همچنین در فرضیه سوم ، همبستگی بین تأکید بر هویت ملی و توانمندسازی قشر آسیب پذیر 256/0 به دست آمد که در سطح اطمینان 95/0 وجود این رابطه تأیید شد. در مورد فرضیه چهارم نیز، همبستگی بین آموزش مهارت های زندگی و توانمندسازی قشر آسیب پذیر 571/0 به دست آمد که در سطح اطمینان 95/0 وجود این رابطه تأیید شد. چارچوب مفهومی این پژوهش برگرفته از نظریه کنش ارتباطی تالکت پارسونز و نظریه بازتولید فرهنگی لویی آلتوسر و پیر بوردیو می باشد.
مدل فرهنگ سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس سبکهای رهبری (تحولگرا - عملگرا) و توانمندسازی کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
45 - 61
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف از پژوهش ارائه مدل فرهنگ سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی براساس سبک های رهبری (عمل گرا، تحول گرا)، و توانمندسازی کارکنان بود.
روش پژوهش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای استان تهران به تعداد 5800 نفر بود و نمونه با استفاده از جدول گرجسی و مورگان به تعداد 360 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای طبقه ای انتخاب و به وسیله پرسشنامه های استاندارد فرهنگ سازمانی رابینز (1999)، سبک های رهبری (عمل گرا، تحول گرا) باس و اولیو (1985) و توانمندسازی اسپریتزر (1997) مورد ارزیابی قرار گرفتند. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید دانشگاه تایید و پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0، 94/0 و 95/0 تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی (تاییدی، اکتشافی) و مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون تی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه های فرهنگ سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی به ترتیب اولویت شامل خلاقیت و نوآوری (84/0)، خطرپذیری (84/0)، توجه به جزئیات (89/0)، توجه به ره آورد (87/0)، توجه به اعضاء (91/0)، نتایج تصمیمات (81/0)، توجه به سیستم (82/0)، جاه طلبی (87/0)، پایداری (90/0)، می باشند. هم چنین وضعیت ابعاد شناسایی شده فرهنگ سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی در حالت بالاتر از میانگین قرار دارد. علاوه بر این، مولفه های سبک های رهبری با ضریب مسیر (84/0) و توانمندسازی (82/0)، تاثیر معناداری با اجرای مدل فرهنگ سازمانی دارند. از طرف دیگر، در وضعیت موجود، سطح معناداری در همه متغیرها در وضعیت مطلوبی قرار دارد.
نتیجه گیری: براساس مولفه های شناسایی شده مدل فرهنگ سازمانی ارائه شد و برازش آن با استفاده از شاخص های مطلق، نسبی و تعدیل یافته مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج حاکی از برازش آن داشت.
توانمند سازی نظام مدیریت شهری بر اساس الگوی شهر شهروند مدار در ایلام
افزایش بی حد و ناگهانی جمعیت شهری ناشی از رشد طبیعی و مهاجرت روستائیان و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و نیز تحولات شگرف فرهنگی و تکنولوژی و همچنین جهانی شدن و تأثیرات آن بر جوامع مختلف باعث بوجود آمدن مسائل و مشکلات فراوانی در حوزه مدیریت شهری گشته است. این جریان باعث اختلال و چالش در مدیریت شهری شده و لزوم توجه به برنامه ریزی در جهت استفاده از خرد جمعی، تکثرگرایی، مسئولیت پذیری، مشارکت شهروندان، عدالت و حقوق شهروندی، پاسخ گویی به شهروندان، جهت توانمندی مدیران را ایجاب می نماید. مدیریت شهری،در درجه اول ارتباط تنگاتنگی با جامعه شهری در سطح خرد، شکل گیری و شکل دادن به جامعه مدنی محلی و شهری، شهروندسازی محلی، ارتقای شهروندمداری شهری، تثبیت حقوق و وظایف شهروندی، تقویت مشارکت شهروندی و عدم توجه به خواست و نظر شهروندان در اداره امور محلی و شهری دارد. این مقاله توانمند سازی مدیریت شهری را در بستر مفاهیم عدالت اجتماعی، مشارکت شهروندی، مدیریت شهری مشارکتی و پاسخ گو و شهروند مداری که تأثیر فراوانی در توسعه انسانی پایدار دارد را در شهر ایلام مورد بررسی قرار می دهد. شهر ایلام که در طول سه دهه بعد از انقلاب با امواج رو به افزایش مهاجرت روبرو بوده، تحولات زیادی در ساختار کالبدی و اجتماعی پیدا کرده است این امر برنامه ریزی صحیحی را طلب می کرده و در حال حاضر نیز مدیریت نظام یافته ایی را می طلبد. در این میان تقویت روحیه مشارکت و شهروند مداری ازعواملی هستند که می تواند این نظم در هم ریخته را انتظام بخشد. در ادامه تحقیقاتی که برای انجام رساله در چارچوب توانمند سازی نظام مدیریت شهری و شهروند مداری در شهر ایلام تدوین گردیده و راهکارهای مناسب با استفاده از روش های کمی و کیفی ارائه شده است.
نقش سازمان های غیر دولتی (NGO) درتوانمندسازی زنان و جوانان روستایی (نمونه: روستای اردوغش)
توانمندسازی و کسب مهارت های بهره برداری بهینه از منابع محلی، ایجاد زمینه های لازم برای مشارکت است. با توجه به نقش محوری زنان در خانواده و برنامه های توسعه جوامع محلی، توانمند سازی زنان یکی از مهمترین اقدامات برنامه های توسعه به شمار ِمی آید. یکی از مهمترین راه های توانمند سازی زنان روستایی، تشکیل نهادهای محلی (تشکل های غیر دولتی) است. شناخت زمینه های ایجاد و گسترش تشکل های محلی و نقش آن در فرایند توسعه و ترویج روستایی و توانمند سازی به خصوص در بین زنان روستایی با توجه به نقش محوری در اقتصاد خانوار روستایی، از اهداف تحقیق حاضر است. این تحقیق با تأکید بر نظریه توانمند سازی در روستاهای دهستان اردوغش و با تاکید ویژه بر باشگاه کشاورزان جوان به عنوان تنها تشکل فعال منطقه و به صورت میدانی(تکمیل 60 پرسش نامه و مصاحبه با افراد) صورت گرفته است. این تشکل حدود 90 عضو داشته که 40 نفر از آنان را زنان تشکیل می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد که؛ پی گیری برنامه های آموزشی، ایجاد مراکز فعالیت از جمله بسته بندی محصولات باغی، ایجاد گروه های تخصصی در زمینه های اشتغال زایی، فرهنگی، ورزشی و ... منجر به ایجاد توانایی ها و مهارت هایی در بین زنان گردیده است. بعلاوه استفاده مستمر از نیروی کار زنان همراه با مشارکت دادن آنان در عرصه تصمیم گیری و ایجاد زمینه برای مشارک آنان در فعالیت های مختلف باعث بالارفتن آگاهی و توانایی آنان در مسائل مربوط به خود و روستا است. از طرف دیگرعواملی نظیر: عدم اطلاع رسانی مناسب، مشکلات مالی، عدم پشتیبانی کافی دستگاه های ذی ربط و موانع فرهنگی و اجتماعی در کند شدن روند حرکت و پیشرفت برنامه های تشکل مذکور مؤثر بوده اند.
نقش سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی(مطالعه موردی: پیرامون محله استخر عینک رشت)
پژوهش حاضر در محدوده استخر عینک شهر رشت انجام شده است. محله استخر عینک رشت در سمت جنوب غربی شهر رشت قرار گرفته و از ویژگی های بارز این محله، جذب افراد مهاجر از قومیت های مختلف، وجود زمین های با مالکیت بدون سند و سکونت افراد کم درآمد می باشد و مجموع این عوامل سبب ایجاد مساکن غیررسمی و محروم از زیرساخت های خدماتی نظیر: شبکه فاضلاب، آب آشامیدنی و ... گردیده است. در این مطالعه از مدل های کمی مبتنی بر شبکه هنجارها، معیارهای پیوند همسایگی و اعتماد و مشارکت مدنی به سنجش میزان سرمایه اجتماعی (تعاون، همکاری و اعتماد متقابل) پرداخته شده است؛ تحلیل آماری صورت گرفته توسط نرم افزار SPSS نشان داد محدوده مورد مطالعه از پتانسیل بالایی در زمینه همکاری و تعاون برخوردار است و بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی محدوده تحقیق رابطه معناداری وجود دارد؛ در صورت برنامه ریزی مناسب می توان از سرمایه اجتماعی به عنوان یک اهرم توانمند در بهسازی و احیای محله بهره جست. تحقیق حاضر در صدد است که به شناسایی راه های باز تولید سرمایه اجتماعی از قبیل: شناسایی شبکه های اجتماعی، شیوه های اعتماد سازی، درگیرکردن ساکنین در انجام امور و افزایش آگاهی در بین ساکنان... در سکونتگاه های غیررسمی و در محله استخر عینک رشت پرداخته وراه حل های علمی و واقع گرایانه برای افزایش کیفیت زندگی از طریق سرمایه اجتماعی در این نوع سکونتگاه ها و در محله مورد مطالعه ارایه دهد در پایان پیشنهاداتی نظیر بهره گیری از افراد بومی در مشاغل توسعه توریسم در استخر، ارائه تسهیلات جهت جذب سرمایه گذار و ... ارائه گردید.