مقدمه: فقرای شهری قبل از آن که به بن بست واقعی در زندگی برسند و خطرات اساسی را برای خود و جامعه میزبان فراهم آورند، از ابتکارات زیادی بهره برداری می کنند تا امکان بقای خود را فراهم آورند. تنوع استراتژی هایی که توسط خانوارهای فقیر در ایران و جهان بکارگرفته میشود، زیاد بوده و با توجه به نوع و وسعت استفاده، پیامدهای متفاوتی دارند. روش: در این مطالعه، به شیوه توصیفی و تحلیلی، عوامل موثر بر گزینش استراتژیهای بقا در بین ساکنین بافت های ناکارآمد شهری(بخش حاشیه ای) بررسی شد. با توجه به ماهیت موضوع، داده ها به دو روش کیفی(نمونه ای به حجم 30 خانوار) و کمی، نظرسنجی از 300 نفر از خانوارهای ساکن در این محدوده بدست آمد. داده های گردآمده، به دو شیوه کیفی بر اساس تحلیل مضمون(طبق چهارچوب براون و کلارک) و کمی در قالب رگرسیون لجستیک، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اگرچه تعداد خانوارهایی که استراتژی های پر خطر را انتخاب می کنند اندک و در حد 10 درصد می باشند، اما همین تعداد با توجه به شرایط مرزی شهر مدنظر و شرایط فرهنگی و اجتماعی آن، بسیار مهم و اساسی است. در بخش کمی نیز مشخص گردید که احتمال این که خانوارهایی با سرمایه اجتماعی اندک به سمت گزینش استراتژی های پر خطر رغبت نشان دهند، 2 برابر کسانی که از سرمایه اجتماعی بهره می برند. بحث: توسعه سرمایه اجتماعی در بین فقرا نه تنها از ماندگاری آنها در این چرخه جلوگیری می کند، بلکه حتی در صورت ورود به چرخه فقر، می توانند استراتژی های را مدنظر قرار دهند که کمترین پیامد اجتماعی، خانوادگی و فردی را به دنبال داشته باشد. برای تقویت سرمایه اجتماعی شکل دادن انجمن ها و ارتباطات فرهنگی در بین ساکنین بافت های ناکارآمد شهری ضرورت دارد.