مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
الگوی توانمندسازی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر دستیابی به الگوی توانمندسازی فرماندهان و مدیران ناجا است. روش تحقیق، اکتشافی و جامعه آماری شامل3800 نفر از فرماندهان و مدیران عالی، میانی و عملیاتی ناجا می باشند. تعداد 1100 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای بعنوان نمونه های تحقیق تعیین شدند. با استفاده از آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف، فریدمن و کروسکال والیس داده های گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که 27 عامل با میانگینی حدود 60 تا 87 در مقیاس 100 درجه ای بر توانمندسازی فرماندهان و مدیران ناجا تاثیر دارند. این عوامل در قالب 3 بعد و 8 گروه عبارتند از: بعد فردی شامل: گروه عوامل روان شناختی، اسلامی، انقلابی و حرفه ای؛ بعد سازمانی شامل: راهبردهای مدیریتی، ساختاری و ماهیت سازمانی؛بعد محیطی شامل: محیط حقوقی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، اجتماعی.در بین 27 عامل، 3 عامل ایمان، ظلم ستیزی و مردم داری بیشترین تاثیر را داشته اند و 3 عامل ساختار، محیط اجتماعی، سیاسی و سبک رهبری کمترین تاثیر را داشته اند.
طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بانک سپه براساس یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی می باشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک های هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبنای آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود.
الگوی توانمندسازی عمومی فرماندهی در صحنه جنگ های آینده جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال دوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵
27 - 55
حوزه های تخصصی:
ماهیت جنگ همواره در حال تغییر و تحول بوده و سرعت این تغییر در عصر حاضر از هر زمان دیگری بیشتر بوده است و با گذر زمان و پیشرفت فناوری صحنه های جنگ پیچیده تر و گسترده تر می گردند؛ همین تغییرات نیاز به مطالعه در خصوص جنگ های آینده و توانمندی های مقابله با آن را مخصوصاً در حوزه فرماندهی ضروری تر می نماید. هدف این تحقیق تبیین و ارائه ابعاد و مولفه های الگوی توانمندسازی عمومی فرماندهی در صحنه جنگ های آینده جمهوری اسلامی ایران است. این تحقیق از حیث جهت گیری کاربردی و حیث هدف توصیفی - اکتشافی و از نوع ترکیبی (کیفی- کمی) می باشد. ابتدا به روش تحلیل محتوا و با مطالعه پیشینه و ادبیات نظری و مصاحبه با خبرگان، و کدگذاری باز، توانمندسازهای فرماندهی در صحنه جنگ های آینده شناسایی و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل عاملی اکتشافی، شاخص هایی که بار عاملی مورد قبول را داشته اند، تعیین شدند؛ سپس مقوله بندی و کدگذاری محوری شاخص های دسته بندی شده با استفاده از نظر خبرگان انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل اساتید و دانش آموختگان دانشگاه عالی دفاع ملی به تعداد 199 نفر بوده و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 85 نفر برآورد شده است. در نتیجه تحقیق چهار بعد اصلی اثرگذار بر توانمندسازی عمومی فرماندهی در صحنه جنگ های آینده شامل تحلیل راهبردی(با هفت شاخص)، دانش و مهارت راهبردی(با سه شاخص)، بصیرت فرماندهی ( با سه شاخص)، تصمیم گیری راهبردی (با دو شاخص) ارائه گردیده است.
بررسی تأثیر الگوی توانمندسازی روانی – اجتماعی بر سلامت روان زنان دارای همسر بیمار روانی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۳
37 - 71
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی در مددکاری اجتماعی به عنوان یک استراتژی مداخله برای کمک به خانواده هایی است که عوامل خطرسازی در رابطه با سلامت روان آن ها وجود دارد. این پژوهش نیز به منظور بررسی تأثیر الگوی توانمندسازی روانی- اجتماعی در بهبود سلامت روان زنان دارای همسر بیمار روانی مزمن انجام شد. در این پژوهش نیمه تجربی (با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری و گروه کنترل)، 40 نفر از زنانی که همسرشان مبتلا به اختلالات مزمن روانی بوده و در سال 1391 در بیمارستان روانپزشکی فرشچیان همدان بستری گردیده اند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل 20 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه توانمندسازی روانی-اجتماعی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق پرسشنامه سلامت روان SCL-90-R جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس دومتغیری با اندازه گیری های مکرر روی یک متغیر و آزمون توکی استفاده شد. نمره سلامت روان زنان دارای همسر بیماری روانی مزمن در گروه مداخله در آزمون SCL-90-R نسبت به گروه کنترل، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش بیشتری ( p=0/01 ) نشان می دهد. نتیجه این که استفاده از الگوی توانمندسازی در ارتقاء سلامت روان زنانی که همسران آن ها از اختلالات مزمن روانپزشکی در رنج اند مؤثر می باشد و بنابراین توانمندسازی با این الگو می تواند بالقوه منجر به بهبود سلامت هم در بیماران و هم اعضای خانواده آن ها گردد.
واکاوی الگوی توانمندسازی اجتماع محور در روستاهای منطقه مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
185 - 214
حوزه های تخصصی:
الگوهایی گوناگون از توانمندسازی جوامع محروم ارائه شده است، ولی تناسب آنها با شرایط جغرافیایی و زمانی مناطق مختلف امکان استفاده از آنها را محدود می کند. در نگاهی کلی، الگوی توانمندسازی از سوی متخصصان بهداشت و روان شناسی، مدیریت و جامعه شناسی و نیز صاحب نظران مسائل اجتماعی در جهان بسط و توسعه یافته است. هدف مطالعه حاضر دستیابی به الگویی برای توانمندسازی جوامع محروم در منطقه مکران با تاکید بر رویکرد توانمندسازی اجتماع محور در مناطق روستایی بود. بدین منظور، با توجه به جامعه مورد نظر، از روش کیفی به طور غالب استفاده شد و در عین حال، برای سنجش سطح توسعه و دستیابی به نمونه های آزمایشی، روش کمی به کار رفت. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، گروه متمرکز در سطوح مختلف به همراه مشاهده مشارکتی بود. یافته های پژوهش نشان داد که باید توانمندسازی هم «از پایین به بالا» و هم «از بالا به پایین» اجرا شود؛ به ویژه، توانمندسازی در این جامعه مجموعه ای درهم تنیده از توانمندسازی افراد، نهادها و حکمرانان و نیز مدیران و کارشناسان سازمانی است. از این رو، باید الگوی توانمندسازی بر پایه این سه گروه و با تاکید بر آموزش عمومی و مهارتی طراحی شود.
طراحی و تبیین مدل توانمندسازی حرفه ای مدیران ورزشی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
264 - 300
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تبیین مدل توانمندسازی حرفه ای مدیران زن در ورزش کشور انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. مدیران سازمان های ورزشی و اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه ها جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت برای مدل سازی در نرم افزار اسمارت پی .ال .اس. به تعداد 167 نفر برآورد شد. نمونه گیری به روش قضاوتی انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه مستخرج از بخش کیفی با 89 سؤال در مقیاس پنج گزینه ای لیکرت بود. روایی ابزار پژوهش از طریق ارزیابی روایی محتوایی (10 نفر)، پایایی (آلفای کرونباخ) و روایی سازه (شاخص های برازش) تأیید شد. مدل پژوهش شامل سه سطح زمینه ای، ساختاری-فرایندی و کارکردی با 10 متغیر اصلی و 22 بُعد آن ها بود. نتایج مدل سازی نشان داد که اثر مدیریت ملی (با ضریب مسیر 0.454) و محیط ورزش (با ضریب مسیر 0.373) بر ظرفیت سیستمی معنا دار بود. اثر ظرفیت سیستمی بر راهبردپذیری (با ضریب مسیر 0.794)، تأمین اطلاعاتی (با ضریب مسیر 0.776) و بستر سازمانی (با ضریب مسیر 0.700) معنا دار مشاهده شد. اثر بستر سازمانی، تأمین اطلاعاتی و راهبردپذیری بر آمادگی شغلی معنا دار بود (به ترتیب با ضرایب مسیر 0.897، 0.455 و 0.323). اثر آمادگی شغل نیز بر رویه حرفه ای سازی (با ضریب مسیر 0.752) و رویه توانمندسازی (با ضریب مسیر 0.672) معنادار مشاهده شد. همچنین اثر رویه حرفه ای سازی و رویه توانمندسازی به ترتیب با ضرایب مسیر 0.966 و 0.192 بر نتایج توانمندسازی معنا دار بود. براساس یافته های پژوهش می توان گفت توانمندسازی حرفه ای مدیران زن در سازمان های ورزشی، حاصل برآیند زنجیره ای از عوامل زمینه ای، ساختاری، فرایندی و کارکردی است؛ ازاین رو مداخله مثبت در هریک از عوامل می تواند اثر درخور توجهی بر عملکرد مدیران و تعمیم عدالت جنسیتی در مدیریت سازمان های ورزشی بگذارد.
الگوی تربیتی توانمندسازی و ارتقاء استعدادها در خبر رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بکارگیری استعدادها بعنوان منابع انسانی پیش برنده در سازمانهای مختلف از جمله خبر رسانه ملی به امری ضروری تبدیل شده که بایسته است الگوی تربیتی ویژه ای نیز مختص آنها طراحی و ارائه شود؛ توانمندسازی و ارتقاء بخشی از این الگوی تربیتی است که این پژوهش تلاش می کند به آن دست یابد. بدین منظور در جهت تعیین معیارها و روشهای توانمندسازی مبتنی بر الگو هاتوم و با بهره گیری از پژوهش ترکیبی کثرت گرا (گردآوری همزمان داده های کیفی و کمی، ترکیب آنها و استفاده از نتایج برای درک مسئله) و با استفاده از روش مصاحبه و پرسشنامه، از جامعه هدف 50 نفره متشکل از خبرگان خبر سیما، داده های مورد نیاز در بخش کیفی با حجم نمونه 20 نفره مبتنی بر اشباع نظری و انتخاب با تکنیک گلوله برفی و در بخش کمی با حجم نمونه 44 نفر مبتنی بر فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده با جایگزین، جمع آوری گردید. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و با بهره گیری از رویکرد آتراید-استرلینگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که در نهایت شبکه مضامین شامل 35 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و نیز 2 مضمون فراگیر حاصل شد که در نتیجه معیارهایی برای توانمندسازی استعدادها متناسب با عملکرد قوی در گذشته و پتانسیل قوی در آینده بعنوان دو مضمون فراگیر پیشنهاد و نیز روشهایی برای افزایش یادگیری شناختی، هوش عاطفی و تجربه برای بهبود شایستگیهای فنی، صلاحیت های بین فردی و شایستگی های مدیریتی ارائه گردید.
ارائه الگوی توانمندسازی مهارت های زندگی برای کودکان تحت سرپرستی مراکز نگهداری شبانه روزی (محدوده سنی ۶ تا ۱۲ سال) شهر کرمانشاه در سال 1401- 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
149 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی توانمند سازی مهارت های زندگی برای کودکان تحت سرپرستی مراکز نگهداری شبانه روزی بهزیستی بود. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر داده ترکیبی کیفی و کمی (آمیخته) و از نظر روش مطالعه پدیدار شناسی است. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه روانشناسی کودک که سابقه کار و آشنایی با کودکان بهزیستی و آسیب های این کودکان را داشتند بود که از طریق نمونه گیری هدفمند به صورت گلوله برفی تا اشباع نظری انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از مصاحبه عمیق به شناسایی مولفه های توانمند سازی مهارت های زندگی و استخراج پروتکل آموزشی و سپس طراحی ابزار جهت سنجش اثربخشی الگو پرداخته شد. جهت تجزیه و تحلیل دادها در بخش کیفی از تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و روایی همگرا و واگرا استفاده شد.داده ها ازطریق نرم افزارهایSPSS ,MAXQDA و smart-pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد الگوی توانمند سازی مهارت های زندگی شامل 6 مولفه (دوستی، مهربانی، مهارت مشارکت و همکاری، مهارت تفکر خلاق، احساس مسئولیت و اعتماد به نفس) و 36 شاخص می باشد و الگوی حاصل از لحاظ روایی هم گرا و واگرا نیز مورد قبول بود. همچنین پرسشنامه به دست آمده از روایی و پایایی مناسبی برخودار بود.