مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنان سرپرست


۱.

بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی شوشتر (با تاکید بر سیاست های اجتماعی موجود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شوشتر سازمان بهزیستی کمیته امداد وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد اشتغال
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی مددکاری اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۳۸۰ تعداد دانلود : ۹۰۸
هدف از تحقیق بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی شوشتر بوده است. تحقیق پیمایشی و جمع آوری اطلاعات با کمک اسناد و پرسش نامه حاصل شده است. کلیه زنان تحت پوشش کمیته امداد و اداره بهزیستی شهرستان شوشتر در سال 1390 که در مجموع 2300 نفر بوده اند، مورد مطالعه قرار گرفته اند از این تعداد 1700 نفر تحت پوشش کمیته امداد و 600 نفر تحت حمایت اداره بهزیستی قرار دارند. نتایج نشان می دهد، درصد بالایی از زنان با تحصیلات بالا مهارت خاصی ندارند و به جز سازمان حمایت کننده از طرف خانواده حمایت نمی شوند، بین ارزیابی دو گروه از وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان    می دهد که بین دو گروه زنان تحت سرپرست کمیته امداد و اداره بهزیستی تفاوت معنی داری به لحاظ درآمد، تحصیلات و میزان امکانات رفاهی وجود ندارد و سیاست های موجود دو سازمان بیشتر با رویکرد حمایت های اولیه زندگی است کمتر در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار است.
۲.

بررسی اثربخشی آموزش توانمندسازی رفتاری بر بهبود رابطه مادر-کودک و خودکارآمدپنداری والدگری زنان سرپرست خانوار

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی خودکارآمدی والدینی رابطه والد - کودک زنان سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۳۶۵
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش توانمندسازی رفتاری بر بهبود رابطه مادر-کودک و خودکارآمدپنداری والدگری زنان سرپرست خانوار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه هدف این پژوهش مادران سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شاهرود بود که پس از بررسی جامعه مورد پژوهش از بین مادران سرپرست به صورت در دسترس، مادرانی که نمره های آن ها در پرسشنامه های خودکارآمدی والدینی و رابطه ی والد-فرزندی نمره پایینی کسب کرده بودند؛ 30 مادر به عنوان نمونه های پژوهشی انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار داده و گروه آزمایش 8 جلسه آموزش توانمندسازی رفتاری به صورت گروهی (جلسات روان- آموزشی) دریافت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کو واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توانمندسازی رفتاری به مادران میزان خودکارآمدپنداری والدگری (19/3= F ، 04/0= p ) را نیز به طور معناداری افزایش داده است؛ همچنین این آموزش در والدین میزان رابطه والد-کودک (53/7= F ، 01/0= p ) را نیز به طور معناداری افزایش داده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش توانمندسازی رفتاری به مادران، خودکارآمدپنداری والدگری و رابطه والد-کودک را ارتقا می دهد.
۳.

تدوین مدل ساختاری راهبردهای مقابله ای بر اساس سرمایه های اجتماعی و روان شناختی با میانجی گری هوش معنوی در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل ساختاری سرمایه های اجتماعی سرمایه های روانشناختی هوش معنوی زنان سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۶۶
هدف ازپژوهش حاضتدوین مدل ساختاری راهبردهای مقابله ای بر اساس سرمایه های اجتماعی و روانشناختی با میانجیگری هوش معنوی در زنان سرپرست خانوار بود.پژوهش حاضر توصیفی ازنوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود.جامعه موردمطالعه زنان سرپرست بهزیستی بود که در تیر-شهریور1398 به صورت طبقه بندی بعدی(سهمیه ای) ازشمیرانات،شهریار وشرق تهران نمونه گیری انجام شد.حجم نمونه باتوجه به تعدادمتغیرهای پژوهش،300 نفر درنظر گرفته شد.ابزار تحقیق پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس(CRI)؛ سرمایه های اجتماعی بولن( SC- IQ)؛ سرمایه های روانشناختی لوتانز (PCQ )وهوش معنوی کینگ( SSI )بود.داده ها ازطریق نرم افزار SMARTPLS-3 به منظور برآوردپارامترهای مدل موردبررسی قرار گرفت.نتایج نشان دادمدل برازش مطلوب را داشت و اگرچه اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای پیش بین ومیانجی برمتغیرملاک(راهبرد مقابله ای) معناداربود ولی این ارتباط با همه مولفه های راهبردهای مقابله ای معنادار نبود.نتیجه گیری:رابطه مستقیم بین سرمایه های اجتماعی و روانشناختی باراهبردهای مقابله ای معناداربودولی رابطه سرمایه های روانشناختی با راهبرد حل مسئله معنادار شناسایی نشد. بعلاوه اگرچه رابطه غیر مستقیم بین سرمایه های اجتماعی ،روانشناختی و هوش معنوی با راهبردهای مقابله ای معناداربودولی با مولفه های راهبردی هیجان مداروجلب حمایت اجتماعی این ارتباط معنادار نشان داده نشد.واژگان کلیدی:مدل ساختاری ،سرمایه های اجتماعی ،سرمایه های روانشناختی ،هوش معنوی،زنان سرپرست
۴.

مادران، سرپرستی خانوار و شادکامی خانواده (یک مطالعه کیفی در بین زنان سرپرست خانوار شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرپرست شادکامی والدگری مضاعف بازاندیشی استیگما یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۷
شادکامی در عصر حاضر به یک مسئله مهم و حتی به یکی از ابعاد توسعه اجتماعی تبدیل شده است و زنان به ویژه مادران، نقش مهمی در تأمین این شادکامی در خانواده دارند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، مطالعه نقش زنان سرپرست خانوار در شادکامی خانواده است که به روش کیفی و تکنیک تحلیل محتوا و مصاحبه با 20نفر از زنان سرپرست خانوار در شهر یزد انجام گرفت. از بین یافته های پژوهش، شش مفهوم نهاییِ «نگرش بازاندیشانه، مدیریت اقتصادی زندگی، طردگریزی فعالانه، استیگمای ناشی از فرهنگ، تلاش در جهت توسعه و تعمیق روابط اجتماعی و تمرکز ویژه بر تربیت و رشد همه جانبه فرزندان» به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که درواقع زنان پژوهش حاضر همه سعی و تلاش خویش را به کار می گرفتند که شادکامی را در بین فرزندان خویش به وجود آورند، مشکلات اقتصادی را مدیریت کنند و با داغ ننگ ناشی از سرپرست خانوار بودن و مشکلات پس از آن کنار بیایند، همچنین در روحیات خویش نوعی بازاندیشی مثبت داشته باشند و با تقویت روحیه خویش، برای شادکامی فرزندانشان تلاش کنند. درواقع آنان به دنبال آن بودند که نگاهی همه جانبه به نیازهای فرزندانشان، ازجمله نیازهای مالی-عاطفی- تعاملاتی، آموزشی، فراغتی داشته باشند که همه این تلاش ها و ایثار مادرانه، تحت عنوان مقوله «والدگری مضاعف» تشخیص داده شد؛ زیرا این زنان بیان می داشتند که بعد از پذیرش نقش سرپرستی خانوار، وظایف پدری و مادری را توأمان انجام می دهند که فراتر از وظایف مادرانگی صرف است. بر اساس نتایج پژوهش، توجه به نیازهای سرپرستان خانوار و توانمندسازی آنان متعاقب آن، بر شادکامی خانواده تأثیر دارد. توجه نهادهای حمایتی و سیاست گذاران اجتماعی- فرهنگی به زنان سرپرست خانوار توصیه می شود.
۵.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت تاب آوری ناگویی هیجانی احساس تنهایی زنان سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۳
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود. طرح تحقیق این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار مرکز مشاوره اکسیر کرمانشاه بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. بدین صورت از بین کسانی که تمایل شرکت در مداخله به همراه ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری دردسترس 40 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، ۱۹۹۴) و احساس تنهایی (اشر، هایمل و رنشاو، 1984) بود. درمان مبتنی بر شفقت به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا شد. داده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 با احتمال 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که این درمان نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار اثربخش بوده اند (05/0P<). نتایج نمایان گر افق های جدیدی در مداخلات روان شناختی است و می توان از این درمان به عنوان یک روش درمانی مؤثر استفاده کرد.
۶.

مدل علی رابطه حمایت اجتماعی و سرمایه روان شناختی با توانمندسازی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی سرمایه روان شناختی توانمندسازی استرس زنان سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه حمایت اجتماعی و سرمایه روان شناختی با توانمندسازی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار یاسوج تشکیل دادند که از این جامعه 250 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش را مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی زیمت و همکاران(1988)، پرسشنامه ی سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و پرسشنامه ی استرس ادراک شده کوهن (1983) تشکیل دادند. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS و AMOSنسخه 25 با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که رابطه مستقیم بین سرمایه روانشناختی با توانمندسازی و رابطه مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با استرس ادراک شده معنی دار میباشد اما، رابطه مستقیم بین حمایت اجتماعی با توانمندسازی معنی دار نمی باشد. همچنین، رابطه غیر مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از طریق میانجی گری استرس ادراک شده معنی دار میباشد. می توان گفت زنان سرپرست خانواری که از حمایت اجتماعی در رویارویی با مشکلات برخوردار هستند با همدردی و مشورت با دیگران و با کمک سرمایه روان ششناختی می توانند با استرس ناشی از مشکلات روزمره دست و پنجه نرم کنند و در نتیجه این توانمندسازی از سلامت روان کافی برخوردار گردند.