مطالب مرتبط با کلیدواژه

پدیدارشناسی


۴۶۱.

بررسی تطبیقی اندیشه های بنیادین پدیدارشناسی (با رویکرد هوسرلی) با مضامینی چند در شعر سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سپهری پدیدارشناسی نگاه حضور چیزها حیرت زبان برگشت به خود چیزها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۶
سهراب سپهری از جمله شاعران ایرانی است که در شعر خود مضامینی را خلق کرده است که میتوان آنها را از جهاتی با اصول و قواعد اصلی پدیدارشناسی تطابق داد. آنچه در اشعار این شاعر از درونمایه های اصلی به حساب میآید، یکی شدن و آمیختگی سوژه درک کننده1 و ابژه درکشده2 است، درونمایهای که از جهات گوناگون و در نفی دکارتگرایی، با اصلی در پدیدارشناسی تطابق داده میشود که سوبژکتیویته (ذهنیت) را از ابژکتیویته (عینیت) جدا نمیداند، و «نگاه» به عنوان یک فعلِ ارتباطی، وحدت و آمیختگی سوژهای را که نگاه میکند با ابژهای که به آن نگاه میشود را تحقق میبخشد، و میدانیم که «نگاه» از جمله مضامینی است که بهشدت مورد نظر مرلوپونتی بوده است. هدف اصلی در این مقاله این است که با تکیه بر چهار دیوانِ آخرِ شاعر ویژگیهای نگاه و بینش او که قابل مقایسه با برخی اصول اندیشه پدیدارشناسی است، مطرح شود. برای عملی شدن این هدف غایی، ابتدا مفاهیم و مبانی اصلی پدیدارشناسی و به خصوص مفاهیمی مطرح میشوند که در راستای هدف این مقاله باشند، هرچند در این مجال کوتاه پرداختن به جزئیات این مفاهیم میسر نیست. سپس به تفصیل به یکی از درونمایه های اساسی شعر سپهری، که از مفاهیم اصلی پدیدارشناسی نیز هست یعنی پرسشانه نگاه و مسئله ثقل حضور اشیاء میپردازیم. در ارتباط با همین درونمایه ها به مسئله بازگشت به ریشه ها و ازسرگیری زمان کودکی انسان میپردازیم، یعنی زمانی که انسان بدون هیچ پیشفرضی و به شکلی پیشاتأملی جهان را بهشکلی شهودی درک و با آن ارتباط برقرار کرد. نگاه شهودی سپهری به جهان که در نفی همه پیشفرضها شکل میگیرد و او را در ارتباطی ناب و بدیع با جهان قرار میدهد. با نگاه بدون پیشفرض به ابژه ها و چیزها تطابق داده میشود. در پدیدارشناسی، نتیجه این ارتباط مبتنی بر نگاه شهودی به جهان، نگاهی عاری از هرگونه پیشفرض علمی و فلسفی است که مسئله اساسی «حیرت» را مطرح میکند، مسئلهای که در شعر سپهری از جمله درونمایه های بنیادی به شمار میرود و با بحث «حیرت» در پدیدارشناسی تطابق پیدا میکند. در نهایت، با تکیه بر مباحث مطرحشده پس از پرداختن به مسئله خواست و تمایل پروسواس شاعر برای ماندن در لحظه و کسب تجارب هستی در حال و مقایسه این خواست مبنی بر فراتر نرفتن از چهارچوب لحظه با تعلق پدیدارشناسی به معنای رخدادی دفعی و آنی که در «حال» شکل میگیرد، به توجیه نفیِ زبان میپردازیم که مانعی جهت ارتباط شهودی و بیواسطه شاعر با جهان است.
۴۶۲.

تحول پدیدارشناختی خط-نقاشی از منظر نشانه-معناشناختی، با مطالعه موردی پنج اثر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تحلیل گفتمان تعامل نظام کلامی نظام بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۰۸
نشانه-معناشناسی از رهگذر تحلیل گفتمان و با التفات به مقوله های پدیدارشناختی به چگونگی شکلگیری معنا در متن را بررسی میکند. در این میان به وجوه مختلف حسی، ادراکی و جسمانهای و سوژگانی متن هم توجهمیشود. ازسوی دیگر، هرگونه بررسی گفتمانی خواهناخواه باید در چارچوب نظامهای گفتمانی صورتپذیرد. بنابر اصل بالا نگارندگان در پژوهش حاضر، با گزینش اتفاقی پنج اثر نقاشی-خط با مضمون واحد بسم ا...، درنظردارند با رویکرد نشانه-معناشناختی مبتنیبر تحلیل گفتمان پدیدارشناختی، به شیوهای توصیفی-تحلیلی چگونگی تعامل دو عنصر اساسی تشکیلدهنده هنرخط-نقاشی را در چارچوب متن مورد ارزیابی قرار دهند. بهبیاندیگر پرسش اصلی این پژوهش این است که چگونه دو عنصر اساسی تشکیلدهنده هنرخط-نقاشی در متن، با یکدیگر وارد تعامل معنادار میشوند. نهایت، با بررسیهای انجامشده در تحقیق حاضر، معلومشد که تعامل متن کلامی و تصویر، درکل پیروی از روابط میان تمامی عناصر گفتمان است و فرایندی پویا را از یک نظام معناداری کلاسیک و برنامهمدار بهسوی یک نظام تصادفی معنا نشانمیدهد که در آن اوج ادغام نظام کلامی در دل یک نظام تصویری، دیدهمیشود. این دستاورد، ضمن تأیید دیدگاه لیوتار مبنیبر برخورداری تصویر از وجوه ضدگفتمانی، بیانگر آن است که بهتناسب غلبه عنصر بصری بر کلامی عبور از یک وضعیت برنامهمدار به یک وضعیت تصادفی و براساس ریسک و احتمال دیدهمیشود. این دستاورد، دیدگاه لیوتار را به آنچه لاندوفسکی درباره نظامهای گفتمانی مطرحمیکند، متصلمیکند. افزونبراین بنابر دستاورد تحقیق، نظام کهنالگوی استعاری و اسطورهای مدنظر لیکاف و جانسون که از سوی کرس و لوون در تحلیل رابطه متن و تصویر استفادهمیشود، در پارهای متنها براثر ورود عنصر خودآگاهی به بستر تولید و معناداری متن، وارونه میگردد. این مسأله فرضیه انگیختهبودن نشانه ها را که پیرو هلیدی از سوی کرس و لوون مطرحمیشود، به نفع ادعای مکتب پاریس مخدوشمیسازد. ضمناینکه، تحقیق حاضر نشانمیدهد که میتوان با همافزایی میان الگوی نظامهای گفتمانی لاندوفسکی، فضاهای نشانهای لوتمن و لایهشناسی مدنظر کرس و لوون یک نظریه کلان پدیدآورد. این امر درعینحال، توجیهگر سیر تحول خط-نقاشی به نقاشی-خط در یک فرایند دیگریمحور(اخلاق و مرامی) بهتناسب غلبه تصویر است که یک فضای نشانهای خلاق را در یک وضعیت درزمانی بهنحو انضمامی و متقارن با نظام گفتمانی ریسکپذیر، نمایانمیسازد، که از وجوه خودآگاهی گفتمانی هم برخوداراست.
۴۶۳.

شناخت حریم در معماری با رویکردی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حریم معماری مکان مرز پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۱۷۸
معماری، بازتاب فهم انسان از پیوندهای وجودی با عالم است و منجر به خلق مکان ها می شود. هر مکان با مرزهای خود حریمی را به تعین می رساند که تجلی پیوندهای وجودی انسان است. این ارتباطِ نزدیک میان مرز و حریم می تواند به یکسان انگاشتن این دو مفهوم منجر شود. حال آنکه اگرچه هر حریمی الزاماً به صورت مرز تعین می یابد، مرز با حریم تفاوت دارد و همچنین، هر مرزی لزوماً تعین حریم نیست. کار معماری همواره با تعیین حدود و مرزها همراه است. این از طرفی مشخص می کند که پرداختن به مفاهیم مرز و حریم، موضوعی مهم در معماری است، ولی از طرف دیگر ممکن است موجب تقلیل در مفهوم حریم شود؛ به این معنا که چنین مفهومی چیزی اعتباری تلقی شود که نسبتی میان آن و معنای بنیادین معماری برقرار نیست و تنها نسبت آن با کالبد اثر معماری است. هدف این پژوهش، تبیین نظری ضرورت حریم است و برای نیل به آن، به پرسش از خاستگاه حریم پرداخته ایم. در این پژوهش که با روش استدلال منطقی و در حوزه پژوهش های کیفی انجام شده، عمده استدلال ها بر پایه نظریه اندیشمندانی است که با رویکردی پدیدارشناختی به معماری نگریسته اند. در این رهگذر پس از بررسی و ریشه شناسی واژه حریم، برای درک جایگاه آن در معماری، ارتباط سه گانه انسان، مکان و حریم بررسی شده است و نتایج زیر به دست آمده اند؛ حریم، برخاسته از وجود انسان و پیوندهایی است که با ماسوای خود برقرار می کند و امری تکوینی است؛ قضاوت درباره مکان و معیار اصیل و حقیقی بودن آن، مبتنی بر حریم و کمال تعین آن است. شکل حریم، برخاسته از همان وجود موجودات است؛ هم وصل می کند و هم موجب فصل می شود؛ در ظهور آن مفهوم هندسی ناب نیست، بلکه بازتاب دهنده ابعاد وجودی موجود است و مبتنی بر مراتب پیوندهای وجودی انسان، قابلیت ایجاد یک طیف پیوسته از بیرونِ بیرون به درونِ درون را دارد.
۴۶۴.

کاربرد روش تحقیق کیفی برای فهم ابعاد عاطفی مکان (نمونه موردی: فضای زیرزمینی شوادان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوادان پدیدارشناسی تجربه بودن تعامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۱
این مقاله به بررسی ابعاد عاطفی مکان در فضای زیرزمینی شوادان که در فصول گرم سال در خانه های شهر دزفول استفاده می شود می پردازد. موضوع این تحقیق، عدم پاسخگویی به برخی از نیازهای روحی و آسایشی مردم در معماری امروز است. در معماری گذشته ایران، مکان های فراوانی یافت می شدند که می توانستند آثار روحی مثبتی را برای مردم در خود داشته باشند. اما اینکه چه تجربه ای تعامل بین مردم و مکان سکونت و استقرارشان را تعریف می کند، و این تجربه چگونه و در چه ابعادی از احساس و عاطفه رخ می نماید، تاکنون در ایران بررسی نشده است. هدف این تحقیق نیز دستیابی به چنین ابعادی از تجربه حضور مردم در شوادان هاست. فهم تجربه مردم در کشف ابعاد عاطفی مکان، برآمده از نگرش پدیدارشناسانه به مکان است. لذا روش تحقیق انتخابی، پدیدارشناختی است. اما اهمیت شوادان به عنوان نمونه مکانی این تحقیق، نخست به خاطر نوع معماری متمایز آن است که در مقایسه با ساختارهای متداول، طبیعتی بکر را در خانه های دزفولی فراهم آورده است. دلیل دوم انتخاب شوادان، تداوم زندگی در آن دسته از خانه های دزفولی است که گاه از فضای زیرزمینی آنها استفاده می شود. این تحقیق با مصاحبه نیمه ساختاری از 20 نفر، بر پایه تعامل مردم و مکان شوادان، به نتایجی از کشف معانی ای چون انقطاع، آرامش، تنش زدایی، فراغت ذهن و تفکر رسیده است. معانی به دست آمده، مفهوم مکان شوادان را از بعد عاطفی نشان می دهند.
۴۶۵.

روشی برای تحلیل خصیصه های باهمستانی در نظام محلات شهری؛ نمونه موردی؛ محله نازی آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله باهمستان پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
«باهمستان» در محلات شهری عاملی مهم در ایجاد حس اعتماد، منزلت، تعلق و مشارکت ساکنان به شمار می رود که امروزه در حوزه ادبیات شهر شناسی به آن توجهی ویژه می گردد. این مفهوم و خصیصه های آن تاکنون به روشنی در حوزه ادبیات شهر شناسی کشور مورد بررسی قرار نگرفته است. تحلیل و بررسی مفهوم مورد نظر به واسطه موضوعیت، نیاز به روش شناسی به خصوصی دارد. هدف این نوشتار، گذر از تعاریف کلی مفهوم باهمستان و درک خصیصه های اصلی و ارائه روشی ساختارمند جهت تحلیل آن در نظام محلات شهری است. جهت این امر، محله نازی آباد تهران مورد مطالعه قرارگرفت. مبانی نظری نوشتار برگرفته از نظریات شولتس، رلف و کراس شکل یافت و برای پژوهش، بهره گیری از دو رویکرد اول شخص و اگزیستانسیال برگرفته از روش پدیدارشناسی انتخاب گردید. ارزیابی نتایج، حکایت از مکان بودن، مولد معنا بودن، وجود ارزش و سرمایه های اجتماعی متنوع در میان خرده فرهنگ های سنی و جنسی مختلف و برانگیختن حس تعلق به مکان و اجتماع ساکنان نسبت به محله نازی آباد دارد. در مجموع محله نازی آباد را می توان یک باهمستان معرفی نمود که تمامی خصیصه های باهمستان با اعتبار بالایی در آن صدق می کنند. تحلیل خصیصه های باهمستان مبتنی بر روش پیشنهادی در سایر محلات شهری و بررسی تطبیقی آن ها از آن روی حائز اهمیت است که می تواند برای مدیران و برنامه ریزان شهری سنجه ای در میزان دستیابی به محلاتی شهروند مدارتر باشد.    
۴۶۶.

پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی گردشگری تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۶۳
با تبدیل جامعه به مقصد گردشگری، زندگی ساکنان تحت تأثیر قرار گرفته و دستیابی به گردشگری پایدار با هدف حفظ و ارتقا ویژگی های ساکنان اهمیت ویژه ای در عرصه برنامه ریزی توسعه گردشگری می یابد. با افزایش روند روبه رشد گردشگری داخلی و خارجی، توسعه گردشگری پایدار در یک منطقه نیازمند توجه به خواسته ها و ادراکات ساکنان نسبت به پدیده گردشگری بوده و نادیده گرفتن این موضوع می تواند چالش هایی را در بلندمدت برای توسعه گردشگری در منطقه ایجاد کند.  پژوهش حاضر از پارادایم تفسیری و به طور خاص رویکرد پدیدارشناسی برگرفته از آرای هایدگر  بهره برده است تا با تأکید بر وجه ادراکی گردشگری از منظر کسانی که آن را تجربه می کنند، یعنی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد به موضوع بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنان بافت تاریخی گردشگرپذیر شهر یزد و با استفاده از پدیدارشناسی اول شخص و اگزیستانسیال انجام شده است. داده ها نیز با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی کدگذاری شده و چارچوب مفهومی روایت پدیدارشناسانه ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با پدیده گردشگری و مؤلفه های اصلی و فرعی آن تدوین شده است. بر اساس یافته های پژوهش، تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی ویژگی های فردی، روابط زیسته، ارزش ها) و ویژگی های زیست جهان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی فضای کسب وکار، فضای کالبدی-محیطی، فضای اجتماعی و فضای شخصی-سکونتی)، به عنوان عوامل مؤثر در پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری شناسایی شده اند.
۴۶۷.

بررسی داستان دقوقی از منظر روش ترکیبی هانری کربن

تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
هانری کربن برای بررسی متون، خاصه متون شرقی و اسلامی، شیوکه خاصی را ابداع کرد که ترکیب دو دیدگاه مادی و فیزیکی و دیدگاه ذهنی و خیالی است. او برای این منظور پدیدارشناسی هوسرل (و دیگر فیلسوفان این نحله) را با نگره های شرقی، خاصه با اندیشه های شیخ اشراق پیوند می زند. عالم خیال منفصل ماحصل این پیوند و ترکیب است؛ این عالم، جهانی است. برزخی که رویدادها و عناصر آن مابین دو دنیای مادی و خیالی قرار می گیرند. داستان دقوقی، روایتی است عرفانی و اخلاقی از دفتر سوم مثنوی که ساحت وقایع و رویدادهای آن فراواقعی است و از مختصات عالم خیال منفصل برخوردار. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، می کوشد تا با بهره گیری از روش پدیدارشناسی هانری کربن به بررسی اجزای عالم خیال منفصل در روایت دقوقی بپردازد. بر اساس یافته های این مطالعه، برخی از مؤلفه های عالم خیال منفصل که در روایت دقوقی دیده می شوند، عبارتند از: انفسی بودن زمان، عدم تبعیت از جغرافیای مادی، تناقض و عدم تطابق با ویژگی های ماده، شیوکه خیالی (مثالی) در ادراک و آگاهی، تجسّم و تجسّد معانی انتزاعی، عدم تبعیت از روابط علّی و معلولی و ... .
۴۶۸.

درک تجربه زیسته مدیران روابط عمومی ورزشی از بحران های رسانه ای (رویکردی پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتبار سازمان بحران رسانه پدیدارشناسی ورزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۹۵
ورزش به عنوان یک پدیده ای اجتماعی از ذینفعان مختلفی تأثیر می پذیرد و بر آن ها تأثیر می گذارد و ممکن است در این فرایند مشکلات و بحران هایی را تجربه کند. هدف از این تحقیق درک تجربه زیسته مدیران روابط عمومی ورزشی از بحران های رسانه ای است که از طریق روش تحقیق کیفی و با استفاده از استراتژی پدیدارشناسی انجام شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 16 مشارکت کننده انتخاب شدند و از طریق مصاحبه های عمیق و پدیدارشناسانه داده ها جمع آوری شدند. با استفاده از رویکرد هفت مرحله ای دیکلمن(1989) داده ها تجزیه وتحلیل شدند. بر اساس تجزیه وتحلیل انجام شده پنج دسته معانی برای تجربه زیسته مدیران روابط عمومی از بحران های رسانه ای شناسایی شدند که عبارت اند از تخریب وجهه و اعتبار سازمان؛ فقدان آینده نگری و شفافیت؛ پاسخ سنجیده و فعالانه به بحران؛ سنجش به هنگام امور و گزینش گری اقدامات؛ و ابهام اطلاعاتی و لایه ای شدن منافع ذینفعان. این معانی تجربه شده در زیست جهان های مدیران روابط عمومی ورزشی برساخت هایی از کنش اجتماعی شان هستند که در صورت تحلیل صحیح، مدنظر قرار دادن و به کارگیری آن ها می توان مدیریت بهتری را در بحران های رسانه ای ورزشی شاهد بود.
۴۶۹.

پدیدارشناسی آیین کُتل در ایل بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هویت پدیدارشناسی آیین کُتل ایل بختیاری سوگ سیاوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۵
  آیین ها جزء لاینفک فرهنگ هر جامعه ای محسوب می شوند. بی شک حیات ملت ها و آداب ورسوم آنان بستگی به تداوم عناصر و مؤلفه های فرهنگی و تاریخی شان دارد. در این راستا پژوهش حاضر باهدف تحلیل پدیدارشناختی آیین کُتل بر اساس تجربه ی زیسته ی مشارکت کنندگان در ایل بختیاری ساکن شهرستان دزفول انجام شده است. محقق در این پژوهش کیفی از روش پدیدارشناسی، نمونه گیری هدفمند و تکنیک مصاحبه عمیق با 17 نفر از طوایف مختلف ایل بختیاری که در این آیین شرکت می کردند ، برای جمع آوری اطلاعات بهره جسته است. تمامی مصاحبه ها ضبط و بلافاصله روی کاغذ نگاشته و با رویکرد تفسیری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیشینه تاریخی و اسطوره ای این آیین به «سوگ سیاوش»  بر می گردد. علاوه بر این، 24 مفهوم از مصاحبه های انجام شده با مشارکت کنندگان استخراج گردید که در قالب 5 مقوله اصلی دسته بندی شدند و عبارتند از: «هویت جویی ، «وحدت بخشی»، «مشارکت خودانگیخته»، «معنابخشی به زندگی»، «تحمل پذیری». نتایج پژوهش بیانگر آن است که برگزاری چنین آیین هایی در نزدیک کردن افراد و طوایف مختلف به یکدیگر و تأثیر گذاری بر رفتارشان نقش مهمی داشته و موجب تداوم فرهنگ جامعه و آداب و رسوم آنان می شود.  
۴۷۰.

تحلیل و بررسی امکان هوش مصنوعی هیدگری در آرای هیوبرت دریفوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی هیوبرت دریفوس هوش مصنوعی هیدگری فلسفه ذهن پدیدارشناسی آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۰۵
هیوبرت دریفوس با روش پدیدارشناسانه خود که برگرفته از آموزه های هیدگر و مرلوپونتی است، دو پارادایم هوش مصنوعی، یعنی نمادگرایی و پیوندگرایی را به نقد می کشد. وی سپس جریانی را از پارادایم سوم هوش مصنوعی، یعنی حیات مصنوعی با قید شروطی ویژه می پذیرد. این جریان به هوش مصنوعی هیدگری مشهور است. در این مقاله با بیان اجمالی نقد های دریفوس بر دو پارادایم نخست هوش مصنوعی، رأی نهایی وی در خصوص امکان پذیرش هوش مصنوعی هیدگری بررسی می شود. به نظر نویسنده این مقاله، دست کم به سه طریق می توان امکان هوش مصنوعی هیدگری بر مبنای نظریات دریفوس را نشان داد. راهکار نخست با استفاده از رهیافت دنیل سوسر و بر اساس تعاملگرایی ارائه می شود؛ راهکار دوم با استناد به دیدگاه جان سرل و تفکیک هوش مصنوعی قوی و ضعیف بیان می شود؛ راهکار سوم باتوجه به آموزه هم تحققی، میان آگاهی، هوشمندی و رفتار هوشمندانه نشان می دهد که این امکان به چه ترتیب میسّر است. 
۴۷۱.

واکاوی رویکرد هرمنوتیکی حسن حنفی در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسن حنفی نومعتزله پدیدارشناسی تاریخی نگری هرمنوتیک نظریه تفسیر رویکرد التقاطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۱
حسن حنفی از متفکران روشنفکر معاصر مصر، دارای نظریه خاصی درباره هرمنوتیک متن به نام «نظریه تفسیر» است. این نظریه بر تأثیر پیش فرض های مفسّر در تفسیر، نسبی گرایی و قرائت های مختلف از دین مبتنی است. پشتوانه فکری حنفی در نظریه پردازی از مکاتبی چون پدیدارشناسی، اومانیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم و رویکرد تاریخی-تمدنی و نومعتزله به عاریت گرفته شده است. از نظر او هرمنوتیک همان علم تأویل است و متن صورت مجردی است که نیاز به مضمونی دارد که آن را پر کند؛ از این رو ما مضمون معاصری را برای متن قرار می دهیم. حنفی با این قرائت هرمنوتیکی می خواهد به ارکان ایمان و اسلام مسلط شده، به بازخوانی علم کلام بپردازد. تفسیر او تفسیر تجربی زنده مشترک میان مفسر و خواننده است که متوقف بر غایت، روش و نیازهای مفسر می باشد؛ همچنین بر نیازها و مطالبات مردم تمرکز و بر ابراز حق اغلب مردم تکیه کرده، اولویت را به واقعیت و تاریخ می دهد. به تفکر التقاطی و گزینشی حنفی انتقادهای جدی و بنیادینی وارد است که در این مقاله به آن می پردازیم. در این نوشتار بر خلاف پژوهش های پیشین که اغلب بر گزارش و روش شناسی اندیشه های نوگرای حنفی در بازسازی میراث اسلامی متمرکز شده اند، با روش توصیفی و تحلیل مفهومی و گزاره ای به تبیین و نقد رویکرد هرمنوتیکی حنفی در تفسیر قرآن پرداخته می شود.
۴۷۲.

پرسش از سوژه و سوبژکتیویته پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، با تأکید بر مفهوم «پوئبلو» نزد ارتگا یی گاست(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اِگزیستانسیالیسم سوبژکتیویته ارتگا یی گاست پوئبلو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۹
پرسش از سرشت سوژه ی پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، در نگاه نخست، غالبا دازاین خویشمند هایدگر یا وجود لنفسه (انسان مسؤول) سارتر را به خاطر می آورد. اما با توجه به مبانی هستی شناسانه، انسان شناسانه و شناختیِ منظر پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، شاید بتوان هر تعیّنِ مبتنی بر اصالت و خویشمندی- همچون دو پیشنهاد مذکور- را ناکافی و یا حتی بالکل تناقض آمیز انگاشت. اگر نقد لویناسیِ سوبژکتیویته در معنای بالا و تأکید او بر وجوه نااصیل خودبودگی دازاین صادق باشد، به نظر می رسد برای رسیدن به این سوژه و سوبژکتیویته ی ویژه باید مسیری متفاوت (یا متعارض) را پیش گرفت. نوشته ی حاضر برای ارائه ی دورنمایی از این سوژه ی پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی -آن چه در یک بررسی تاریخی، از این منظر، فاعل تاریخ شناخته شده و، در نتیجه، باید موضوع پژوهش تاریخی باشد- بر آراء خوسه ارتگا ئی گاست تمرکز خواهد کرد. اولویت «بودن» بر «داشتن» نزد مارسل، تمایز هایدگری میان «تودست بودگی» و «پیش دست بودگی»، بصیرت هوسرل مبنی بر تام پذیری همواره ناتمام ادراک اشیاء و تجربه ی «چارگانه «ی هایدگری، از جمله مهمترین بصیرت های پدیدارشناسان و اگزیستانسیالیست های راهبری است که راه را برای ارائه ی راه حلی متفاوت هموار می کنند و همگی نوید ظهور یک اگزیستانسیالیسم قومی را می دهند. نتیجه و سرجمع این بصیرت های سازنده را می توان در تعریف خاص ارتگا از «وضعیت» و همچنین «افق امکانات»، و در نهایت، مفهوم «پوئبلو» نزد او یافت. «پوئبلو»- از اصطلاحات پرتکرار در دستگاه فکری ارتگا- از طریق تفسیری ویژه می تواند آن سوژه و سوبژکتیویته ی غیرفردی و، در عین حال، غیرجهانیِ وفادار به مبانی فلسفه های پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی باشد.
۴۷۳.

بررسی اشکالات پدیدارشناختی نظریه وجود ذهنی با نگاهی به نظریه داده های حسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی داده های حسی وجود ذهنی حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۲۳
در فلسفه ادراک حسی معاصر، آزمونهای متعددی از جمله آزمونهای پدیدارشناختی که بر جنبه های آگاهانه تجربه های حسی تمرکز می کند، برای بررسی نظریه های مختلف در این زمینه مطرح شده است. نظریه داده های حسی یکی از نظریاتی است که پدیدارشناسی تجربیات حسی را به درستی نشان نمی دهد و اشکالات متعددی بر آن وارد است. از جمله این اشکالات می توان به ناکارآمدی این نظریه در تبیین برخی از مسائل مانند جنبه شی محوریِ پدیدارشناختی ادراک حسی، بحث پدیدارشناختی مربوط به کیفیات اولیه و بحث عمق اشاره کرد. طرفداران این نظریه با اتخاذ موضع وجودشناختی و معرفت شناختی، پاسخهای مختلفی را به این اشکالات داده اند. با توجه به قرابت بین نظریه وجود ذهنی در سنت فلسفه اسلامی و نظریه داده های حسی می توان این اشکالات را به نظریه وجود ذهنی نیز عرضه کرد. با بهره گیری از برخی مبانی حکمت متعالیه مانند بحث اتحاد ماهوی میان اشیاء خارجی و صور ذهنی آنها، قیام صدوری صور حسی و خیالی به نفس، تفکیک میان حمل اولی و حمل شایع و ویژگیهای علم حضوری می توان از نظریه وجود ذهنی در مقابل اشکالات پدیدارشناختی دفاع کرد.
۴۷۴.

تحلیل پدیدارشناسانه مصرف کنندگان پوشاک زنانه خارجی (با رویکرد اصلاح مدل ذهنی مصرف کالای خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی مصرف مدل ذهنی نقشه اجماعی پدیدارشناسی اثر کشور مبدأ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۶
این پژوهش با هدف تحلیل پدیدارشناسانه مصرف کنندگان پوشاک زنانه خارجی با رویکرد اصلاح مدل ذهنی کالای مصرف خارجی صورت گرفته است. این پژوهش از نظر روش ش ناسی در زمره پژوهش های کیفی و از استراتژی پدیدارشناسی بهره گرفته است. همچنین پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، دارای رویکرد تفسیری و ساخت گرایی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و اکتشافی است. داده های این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته روش زیمت استخراج گردیده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کدگذاری موضوعی با واحد تحلیل پاراگراف بوده است. نتایج حاصل از کدگذاری در قالب ماتریس اجماعی از سازه های ذهنی استخراج شده از نمونه ترسیم گردیده است. ماتریس اجماعی نشان می دهد سازه هایی مثل حس خوب، راحتی، کیفیت، دوام، لذت بخشی و طراحی مرتبط ترین سازه ها در ذهن این افراد است. در پایان، سازه ها و روابط بین سازه ها در نقشه اِجماعی تحلیل گردیده و پیشنهادهایی بر مبنای نقشه اِجماعی ارائه شده است.
۴۷۵.

ژئومورفولوژی شناختی و نگاره دهلران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تکامل دهلران ژئومورفولوژی شناختی سازمندی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۱۷۱
ژئومورفولوژی دانشی برآمده از جغرافیا و انسان از مؤلفه های شکل دهنده آن است و نمی تواند فارغ از آن تلقی شود. مهمترین ویژگی انسان را باید در شناخت شناسی و قابلیت های شناختی وی قلمداد کرد. در ژئومورفولوژی شناختی، شناخت انسان در قلمرو بیولوژیک آنچنان که در باستان شناسی و زیست شناسی بر آن تأکید می شود نیست بلکه بر مفهوم «انسان» تأکید دارد. خِرد عاطفی انسان از تجربه ای که «مکان» در اختیار او قرار می دهد به عنوان دستاویزی برای «آغازگاه» سازمندی اجتماعی خود بهره می گیرد. بنا به عقیده ورف همانند زبان و فرهنگ مکان، نیز منطق فکری و چهارچوب فهمی ساکنان خود را در مقیاسی خاص شکل می دهد. این پژوهش با استفاده از داده هایی مانند نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، مدل ارتفاع رقومی(DEM)، داده ها و اطلاعات تپه های باستانی و داده های شهر و روستاها سعی دارد نظریه تکاملی مارکس و گوردن چایلد در مورد سازمندی های اجتماعی را با مطالعه نگاره دهلران رد یا تأیید کند. این پژوهش در دیدگاه تأویلی با روش پدیدارشناسی تحلیل و با روش گرندد تئوری انجام شد. گزاره های زیر از نظریه «شناخت شناسی مکانی» در نگاره دهلران با روش گردندد تئوری بدست آمده است: : 1- سازمندهای اجتماعی در ایران از نظریه مارکس و گوردن چایلد پیروی نمی کنند و با هویت مکانی یا تغییر نسبت ها در فضا رابطه مستقیمی دارند. 2- سازمندی اجتماعی بر اساس هویت مکانی و خرد عاطفی انسان با یک آغازگاه شکل می گیرد. 3- سازمندی های روستاشهری، سازمندی روستایی، سازمندی روان و نیمه روان در کنار هم دیده می شوند و هیچ یک تکامل یافته دیگری نیست.
۴۷۶.

تحلیل پدیدار شناسی آثار منفی شهرک های صنعتی بر تجربه زیسته مردم بومی روستا (مطالعه موردی شهرک صنعتی خیرآباد آراک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آثار منفی پدیدارشناسی روستای خیرآباد شهرک صنعتی مردم بومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۳
در مطالعات مربوط به ارزیابی آثار صنعتی سازی بر توسعه روستایی ، بیشتر، پیامدهای مثبت این پدیده در نظر گرفته شده و به آثار منفی آن بر مردم بومی روستا صریح و همه جانبه پرداخته نشده است . یکی از دلایل این امر آن است که نظری ه جامعی دربار ه پیامدهای منفی صنعتی سازی وجود ندارد ؛ هرچند در برخی مطالعات در کنار پیامدهای مثبت به برخی پیامدهای منفی نیز اشاره شده است. دلیل دیگر آن است که در مطالعات داخل کشور از رویکردهای کمی و شاخص های از پیش تعیین شده و عینی استفاده شده و امکان بررسی همه ابعاد ، به ویژه آثار منفی آن در قالب پرسش نامه ، وجود نداشته است. اما نظریات و مطالعات مختلف نشان می دهد که صنعتی سازی ، به خصوص اگر از نوع شهرک های صنعتی باشد ، می تواند آثار منفی و جبران ناپذیری بر فضای روستا بگذارد . بنابراین ، برای شناخت و فهم آثار منفی این پدیده از رویکرد کیفی و بررسی روستای خیرآباد استان مرکزی به عنوان مورد مطالعاتی روستای دارای شهرک صنعتی استفاده شده است. در میان رویکردهای کیفی نیز ، ب ه دلیل آنکه هدفْ کشف و ایجاد درکی عمیق تر از پدید ه صنعتی سازی است که کنشگران فعال آن را تجربه کرده اند، از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شده است. نتایج ب ه دست آمده با استفاده از روش پدیدارشناسی نشان داده است که آثار منفی در قالب مضمون های کاهش امنیت اجتماعی، گسترش ناموزون چشم اندازهای شهری در روستا، تغییر و تضعیف فرهنگ بومی روستا، رشد نامتوازن منطقه ای جمعیت، افزایش آلودگی محیط زیست، ناپایداری اقتصادی روستا، فقدان ظرفیت اقتصادی برای زنان، و از بین رفتن ظرفیت های گردشگری روستا برای مردم بومی روستا تجربه شده است که کمتر موردتوجه نظریه پردازان بوده است.
۴۷۷.

بررسی مؤلفه های پدیدارشناختی یوهانی پالاسما در بستر جغرافیای تاریخی مکان (نمونه موردی: میدان حسن آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی ادراک چند حسی یوهانی پالاسما میدان شهری میدان حسن آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۴
نگرشِ کیفی به معماری و فضاهای کالبدی شهر به عنوان یک مقوله میان رشته ای عمدتاً محصول کار فکری خلاقانه و دانش یک فرد یا یک گروه با تخصص یکسان همچون طراحی نیست. با توجه به این که معماری و شهرسازی معاصر، با نتایجِ ناامیدکننده و غیر صمیمانه ای از حس زدایی ارتباط انسان با واقعیت پیش می رود، تأکید بیش ازاندازه بر ابعاد ذهنی و مفهومی، به نابودی ماهیت فیزیکی و حسی معماری می انجامد. گفتمان پدیدارشناسانه برآمده از یک تجربه معمارانه است که به پتانسیل های مکان در توجه هم زمان به ذهن و بدن مخاطب بستگی دارد که به تجربه آگاهانه معنا بخش منجر خواهد شد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که اندیشه های پالاسما در تجربه مکان که از طریق مشارکت همه ی حواس در فرآیند ادراک، مرکزیت تن در دریافت محیط حاصل می شود،.بر اساس چه مؤلفه هایی شکل می گیرد؟ و آیا خوانش این مؤلفه ها در تجربه حضور در یک میدان شهری(حسن آباد) قابل روایت است؟ برای پاسخ به این سؤال از روش پدیدارشناسی و بر اساس الگوی ماکس ون منن و همچنین با روش کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است که بر اساس آن از طریق مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز با 30 نفر از مشارکت کننده ها انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت ادراک حسی، هسته مرکزی تجربه ما و فهم ما از جهان است تا تجربه ای ژرف از فضا و زمان و معنای معمارانه را کسب کند تا گسترش معماری ابژه گرا به معماری حاصل از کیفیات تجربیِ حاصل از بدن و سیستم های حسی اش تبدیل شود.
۴۷۸.

تحلیل پدیدار شناختی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی معلمان در دوران آموزش مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی معلمان پدیدارشناسی آموزش مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
همه گیری ویروس کرونا بحران بی سابقه ای درزمینهٔ اشتغال و آموزش وپرورش ایجاد کرده است. شیوع این ویروس و متعاقب آن مجازی شدن آموزش، تأثیرات منفی و زیان باری بر کیفیت زندگی معلمان داشته و باعث به وجود آمدن چالش هایی در امر آموزش وزندگی شخصی آنان شده است. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسانه به شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی معلمان در دوران آموزش مجازی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان ساکن شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که 17 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به حد اشباع انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مبتنی بر ون منن استفاده شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت زندگی معلمان در دوران آموزش مجازی متأثر از دوازده مضمون فرعی بود که در پنج عامل اصلی شامل مشکلات اقتصادی، فرسایش شغلی، کاهش تعاملات بین فردی، فقدان اوقات فراغت و فشار روانی طبقه بندی شد. این پژوهش می تواند در شناخت بیشتر مشکلات و نیازهای جامعه معلمان در در دوران آموزش مجازی، راهگشا باشد.
۴۷۹.

تحلیل روان شناختی داستان "یافتن شاه باز را به خانه ی کَمپیر زن" مولوی از منظر پدیدارشناسی و روان تحلیل گری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان تحلیل گری پدیدارشناسی سازه های شخصی مطالعه تطبیقی مولوی و داستان یافتن شاه باز را به خانه ی کمپیر زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۱۶۱
بررسی رابطه آراء مولوی با رویکردها و نظریه های روان شناختی به مراتب گسترده تر از تحلیل تطبیقی یک داستان است و وسعت اندیشه ورزی وی، امکان تحلیل کل آن را در مقیاس یک کار تحلیلی مختصر ممکن نمی سازد؛ لذا تحقیقات و مطالعات انجام گرفته در حوزه مولوی شناسی بصورت گزینشی به انطباق آرا وی با مکاتب روان شناختی جدید از زوایای مختلف پرداخته اند. در این راستا نوشته حاضر نیز می خواهد با استخراج مضامین روان شناختی بویژه از منظر نظریه شناختی جرج کلی و روان تحلیل گری در حکایت " یافتن شاه باز را به خانه کَمپیر زن   " مولوی سهمی هر چند اندک در دانش افزایی بر ادبیات پژوهشی مربوطه داشته باشد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد رفتارهای کَمپیر زن   به خوبی بر نظریه سازه های شخصی جرج کلی منطبق است همچنین، انتخاب باز و پیامدهای این انتخاب که بر اساس تمایلات لذت گرایانه و بدون تفکر در پیامد آن انجام گرفته است با نظریه فرایند تفکر نخستین نظریه روان تحلیلگری انطباق دارد.
۴۸۰.

واکاوی دانش، مهارت و نگرش دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان استان فارس در زمینه حقوق شهروندی

کلیدواژه‌ها: دانش نگرش مهارت حقوق شهروندی دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
حقوق شهروندی، مجموعه ای از تکالیف اجتماعی و سیاسی افراد جامعه در قبال یکدیگر می باشد که در توسعه و رفاه اجتماعی همگان موثر است. دانشگاه و مدرسه، دو مرکز اساسی برای تربیت افراد در ابعاد مختلف وجودی انسان و از آن جمله بعد اجتماعی و سیاسی محسوب می شوند که تربیت شهروندی و آگاهی افراد از حقوق شهروندی خویش و دستیابی به مهارت های لازم برای حضور فعال و مشارکت جویانه در جامعه، از خلال این نوع تربیت می گذرد. هدف این پژوهش، واکاوی دانش، مهارت و نگرشِ دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان استان فارس در زمینه حقوق شهروندی بوده است. با توجه به ماهیت موضوع مورد مطالعه، رویکرد این پژوهش کیفی می باشد و از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 14 نفر از دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان سطح استان فارس بودند که در سال های 1395 و 1396 از دانشگاه فرهنگیان فارغ التحصیل شده بودند و به شیوه هدفمند انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق و با رعایت قاعده اشباع نظری گردآوری شد. فعالیت افراد در امور اجتماعی و سیاسی، ملاک انتخاب مشارکت کنندگان بود. براساس یافته های پژوهش، 214 مفهوم اولیه به دست آمد که در 6 طبقه با عنوان مضمون اصلی دسته بندی شدند. مضامین مذبور عبارتند از: 1- فرصت های ناشی از شناخت حقوق شهروندی 2- آسیب های ناشی از عدم شناخت حقوق شهروندی 3- رشد خلاقیت و ابتکار 4- مهارت نقد و بررسی مسایل و رویارویی با چالش ها 5- عضویت در گروه ها و تشکل ها 6- مشارکت در امور سیاسی است که در سه مقوله دانش، مهارت و نگرشِ حقوق شهروندی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که دانش آموختگان با وجود دانش و مهارت های قابل توجه در زمینه حقوق شهروندی، در نگرش سیاسی نیازمند بازبینی و رفع ابهامات هستند.