مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
ژئوپلیتیک
حوزه های تخصصی:
منطقه گرایی و همگرایی های منطقه ای یکی از سازوکارهای مهم در توانمندسازی و توسعه کشورها در دوران جدید است. در دهه های اخیر، فدراسیون روسیه به عنوان بزرگ ترین و قوی ترین کشور جداشده از اتحاد شوروی، تلاش های زیادی برای منطقه گرایی در اوراسیا انجام داده است. در این میان، اتحادیه اقتصادی اوراسیایی مهم ترین و فعال ترین اتحادیه در قلمروی اتحاد شوروی است که با محوریت روسیه از سال 2015 به وجود آمده است. جمهوری اسلامی ایران که همواره از فرایندهای منطقه گرایی در حوزه های پیرامونی و سازما ن های منطقه ای شرق و غرب کنار گذاشته شده یا به آن ها وارد نشده است، همکاری و همگرایی با اتحادیه اقتصادی اوراسیایی را در دستور کار قرار داده است. امضای موافقت نامه موقت تشکیل منطقه آزاد تجاری میان جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی در سال 2018 گامی در این زمینه بوده است. بر این اساس، این پرسش مطرح می شود که سیاست های منطقه گرایی روسیه و ایران در چارچوب همگرایی اقتصادی اوراسیایی چگونه است و چه هدف هایی را دنبال می کنند؟ این نوشتار را به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و اسنادی انجام داده ایم. نتایج نوشتار نشان می دهد که برخلاف نام اقتصادی موافقت نامه، هدف های سیاسی و ژئوپلیتیکی آن برای روسیه و ایران اهمیت و اولویت بالایی دارد. همچنین تحریم های گسترده ایالات متحد علیه ایران و تنگاهای ژئوپلیتیکی روسیه و چالش با غرب سبب شده است بر حسب ضرورت و نیاز روسیه و ایران در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیایی همکاری کنند.
تبیین عوامل ژئوپلیتیکی اقتصادی مؤثر بر راهبردهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران در حوزه خلیج فارس
حوزه های تخصصی:
امروزه کشورهای دنیا تلاش می کنند با بهره گیری از عوامل ژئوپلیتیکی نسبت به اتخاذ راهبردهای مناسب در راستای منافع ملّی خود اقدام نمایند. منطقه خلیج فارس و کشورهای پیرامونی آن یکی از مناطق حساس و راهبردی دنیا است که به دلیل ارزش های ارتباطی، ژئواکونومیکی، ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. مقاله حاضر با هدف تبیین و شناسایی عوامل ژئوپلیتیکی اقتصادی مؤثر بر راهبردهای دفاعی ج.ا.ایران در حوزه خلیج فارس اجرا شده و سعی دارد تا به پرسش اصلی آن «عوامل ژئوپلیتیکی اقتصادی مؤثر بر راهبردهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران در حوزه خلیج فارس کدام اند؟»» پاسخ دهد. نوع تحقیق، توسعه ای و شیوه گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز کتابخانه ای و اسنادی و میدانی است و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و موردی زمینه ای تلاش گردیده تا این عوامل اقتصادی شناسایی و نسبت به تأیید و تعیین نقش عوامل آن ها (در قالب بسترهای فرصت آفرین، تهدید زا، قوت و ضعف) اقدام گردد. در همین رابطه پرسش نامه های مربوطه بین جامعه آماری 40 نفری به صورت تمام شمار توزیع و با استفاده روش های تجزیه وتحلیل آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS به جمع بندی پاسخ های تحقیق پرداخته شده است. در نهایت 26 عامل استخراج و معرفی گردید که «وجود ذخایر مناسب نفت و گاز در ایران» و «وجود ذخایر مناسب نفت و گاز در کشورهای منطقه خلیج فارس» و «وضعیت اقتصاد ایران به دلیل فشار اقتصادی آمریکا و سایر کشورهای منطقه در قالب تحریم های فلج کننده» به عنوان مهم ترین عوامل ژئوپلیتیک اقتصادی مؤثر بر راهبردهای دفاعی ج.ا.ایران در حوزه خلیج فارس رتبه بندی گردیدند.
رویکرد نوین روسیه نسبت به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس
حوزه های تخصصی:
سیاست روسیه نسبت به منطقه خلیج فارس، به ویژه از آغاز هزاره دوم تاکنون، ضمن توجه به بعضی از اهداف تاریخی و همچنین تحت تأثیر تحولات داخلی و سازوکارهای جدید منطقه ای و جهانی؛ شامل انگیزه های جدیدی شده است. در این مقاله، نویسندگان با توجه به رویکرد چندجانبه گرایی روسیه و تلاش این کشور برای پیوند اهداف ژئوپلیتیکی و انگیزه های ژئواکونومی در منطقه خلیج فارس، درصدد ارائه پاسخی متقن بدین سؤال اند که رویکرد نوین روسیه نسبت به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شامل چه اهدافی می شود؟ براساس فرضیه مدنظر این پژوهش، رویکرد نوین روسیه نسبت به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، پس از تحولات سال 2011 و با توجه به نوع سیاست ها و اختلافات اعضا و همچنین تحولات خاورمیانه و حوزه خلیج فارس، در سه گروه «عربستان، امارات و بحرین»، «کویت و عمان» و «قطر» تقسیم بندی شده و به این شورا به عنوان یک سازمان و بلوک متحد و یکپارچه نگریسته نشده است. رویکردی که مبتنی بر چندجانبه گرایی و در پیوند میان اهداف ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی پیگیری شده است. در مقابل، کشورهای شورای همکاری نیز در جهت به حداکثر رساندن منافع و همچنین با هدف متنوع ساختن روابط خود در کنار حفظ رابطه با آمریکا و غرب، به گسترش روابط سیاسی، اقتصادی، علمی و نظامی با روسیه پرداخته اند.
تبیین چالش های ژئوپلیتیکی روابط ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
1 - 31
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های اثرگذار بر مناسبات کشورها با هم چالش های ژئوپلیتیکی است که پیشرانه اثرگذاری در شکل دهی به تعاملات دو یا چندجانبه قلمداد می شود. روابط ایران و فرانسه در سطوح مختلف متأثر از استراتژی های ملی و نیز علائق ژئوپلیتیکی دارای تفاوت ها و گاه تعارضاتی می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، استفاده از منابع کتابخانه ای و نظرات متخصصان با استفاده از روش تاپسیس در پی بررسی چالش های روابط ژئوپلیتیکی ایران و فرانسه می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیرهایی چون حضور گروه منافقین(مجاهدین خلق) در فرانسه و ایدئولوژی سیاسی متفاوت دو کشور، در سطح ملی، متغیرهایی چون سیاست خارجی تجدیدنظر طلب ایران و عدم تمایل به همگرایی و تعامل در سطوح منطقه ای و تحولات ژئوپلیتیکی منطقه جنوب غرب آسیا در سطح منطقه ای و متغیرهای مبارزه ایران با تروریسم و افراط گرایی و تعلق ژئوپلیتیکی دو کشور به ساختارهای امنیتی متفاوت در سطح جهانی، بیشترین اثرگذاری را دارند
ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و چشم انداز همکاری ایران و هند در چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
61 - 87
حوزه های تخصصی:
با آغاز سده بیست و یکم ایران و هند موافقت نامه های زیادی جهت گسترش همکاری اقتصادی و سیاسی با یکدیگر امضا کرده اند. یکی از مهم ترین همکاری های دو کشور، توافق نامه سرمایه گذاری هند در چابهار است. ایران و هند طبق اعلامیه دهلی نو در سال 2003 توافق کردند که بندر چابهار را توسعه بخشند اما توافق نهایی بین دو کشور در می 2016 حاصل شد و در سال 2019 سرمایه گذاری هند در چابهار عملیاتی شد. مقاله حاضر به بررسی دلایل تأخیر سرمایه گذاری هند(2003 تا 2019) در بندر چابهار و چشم انداز همکاری ایران و هند در این بندر می پردازد. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق از نوع قیاسی-فرضیه ای است یعنی با استفاده از مفاهیم کلیدی ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک به توصیف و تحلیل مسئله پرادخته می شود. گردآوری داده ها عمدتاً به صورت اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به رغم منافع و اهداف مشترک ژئواکونومیکی، اما اهداف متضاد ژئوپلیتیکی دو کشور باعث شده تا روند سرمایه گذاری هند در چابهار با تأخیر روبه رو شده و نتایج ملموسی برای آن در آینده تصور نشود.
تبیین نظری بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک و ارائه مدل پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
811 - 832
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش الگویابی مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک میان واحدهای سیاسی است. روابط ژئوپلیتیک روابط میان واحدهای سیاسی در مقیاس های ملی، منطقه ای، و جهانی است. بیشتر مفاهیم در رابطه با روابط ژئوپلیتیک معمولاً فقط به ارائه تعریف بسنده کرده اند و مشکل یافتن الگوهایی است تا معنای کیفی به روابط ژئوپلیتیکی بدهد. بدین منظور، نخست باید مجموعه ای از عوامل و مؤلفه ها را تعریف کرد که به روابط ژئوپلیتیکی منجر می شود. شناسایی مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیکی در این پژوهش بر اساس مطالعه نظریه ها و رویکردهایی است که نظریه پردازان و اندیشمندان جغرافیای سیاسی، ژئوپلیتیک، علوم سیاسی، روابط بین الملل، و محیط زیست ارائه کرده اند. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس هدف نظری و بر اساس ماهیت توصیفی - تحلیلی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک میان کشورها بر اساس مطالعه نظریه ها و رویکرد ها در چهار بُعد هیدروپلیتیک، ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، و ژئوکالچر قرار دارد. در این میان بسترها و زمینه های هیدروپلیتیک شامل «رودخانه های بین المللی»، «مرزهای دریایی مشترک»، و «عامل زیست محیطی» بسترها و زمینه های ژئوپلیتیک شامل «مسائل سرزمینی»، «موقعیت جغرافیایی»، «هژمونی منطقه ای»، «رویکرد امنیتی»، «وزن ژئوپلیتیکی»، «پیمان ها و ائتلاف ها»، «کدهای ژئوپلیتیک»، و «همسایگی و تعداد همسایگان» است. بسترها و زمینه های ژئواکونومیک شامل «منابع زیرزمینی و فسیلی» و «تنگه های بین المللی» بوده و بسترها و زمینه های ژئوکالچر نیز شامل «تعدد گروه های قومی در کشورهای همجوار»، «پیوند مذهبی با کشورهای پیرامونی»، «عامل تاریخی و تمدنی»، و «عامل ایدئولوژیک گرایی» است. هر کدام از این مؤلفه ها در چندین نظریه و رویکرد مورد تأکید قرار گرفته اند.
تبیین جایگاه ژئوپلیتیکی بندرچابهار در جاده ابریشم دریای قرن21چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
۱۰۷-۱۱۶
حوزه های تخصصی:
کشور چین طرح احیای جاده ابریشم را با نام« پروژه یک کمربند -یک راه» به عنوان طرح فراگیر منطقه ای مطرح نموده است. هدف کلان این طرح ارتقا سطح توسعه کشورهای مابین مرزهای شرقی و غربی اوراسیا از طریق تسهیل همکاری های منطقه ای و توسعه زیر ساخت های کشورهای معبر عنوان شده است. این پروژه دارای دو مسیر بری«کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و بحری «جاده ابریشم دریایی قرن21» است. پروژه یک کمربند -یک راه دارای ابعاد مختلف ژئوپلیتیکی، اقتصادی، سیاسی و تجاری است. زمینه های همکاری های غیراقتصادی در چارچوب طرح مزبور شامل: تامین امنیت مسیرهای مبادلاتی، تقویت همکاری های ضد تروریسم در سطح منطقه، طراحی سازوکارهای حل و فصل منازعات در خصوص دعاوی زمینی و دریایی، توسعه منابع دریایی، همکاری در زمینه حفاظت زیست محیطی در مسیر جاده ابریشم و افزایش مبادلات فرهنگی می باشد. این پژوهش که به روش توصیفی– تحلیلی تهیه شده است به تبیین جایگاه ژئوپلیتیکی بندر چابهار در جاده ابریشم دریایی قرن 21 چین پرداخته است.
جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قراباغ: اهداف و پیامدهای ژئوپلیتیکی (با تأکید بر رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناقشه قراباغ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سال 2020 به جنگ دوم قراباغ تبدیل شد. باکو در این جنگ توانست در قالب پروژه ای که ترکیه و رژیم صهیونیستی تدارک دیده بودند، به پیروزی هر چند ناقص ولی سریع برسد. این تحقیق درصدد است تا با استفاده از ادبیات نظری «ژئوپلیتیک تهاجمی»، ضمن مطالعه اهداف باکو در پروژه جنگ دوم قراباغ به پیامدهای ژئوپلیتیکی این جنگ و پیشنهادهای رسانه ای برای رسانه های برون مرزی ایران جهت تنویر افکار عمومی بپردازد. برای دست یابی به این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که جمهوری آذربایجان علاوه بر آزادسازی سرزمین های اشغال شده خود در خارج از قراباغ به دنبال دستیابی به اهداف توسعه طلبانه ژئواستراتژیک همسو با علایق آنکارا و تل آویو بوده است. هر چند جمهوری آذربایجان به بخشی از اهداف خود رسید، اما بازی های ژئوپلیتیکی شکل گرفته پس از جنگ 44 روزه همسو با اهداف ترکیه و رژیم صهیونیستی ادامه دارد. این موضوع دورنمای صلح پایدار در منطقه قفقاز را دچار ابهام می سازد.
مدل هاگت و تحلیل منازعات منطقه ای (مطالعه موردی: جنگ ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۷
95-124
حوزه های تخصصی:
علل و عوامل، ریشه ها و تداوم منازعات میان دولت ها و پیامدهای ناشی از آن، از جایگاه مهمی در نظریه های ژئوپلیتیک برخوردار است. از این رو، نظریه پردازان ژئوپلیتیک به شیوه های مختلف سعی کرده اند برای تقلیل و پیشگیری از منازعات میان دولت ها با طرح نظریه ها و مدل های مختلف به تبیین و تحلیل این مهم بپردازند. یکی از نظریه های مطرح در میان نظریات ژئوپلیتیک، «مدلِ های پوتیتکای پیتر هاگت» است که مبنای پژوهش حاضر است. منازعات ابعاد و سطوح مختلفی دارد که یکی از آن، منازعات در سطح منطقه ای است. بر این اساس تحلیل منازعات منطقه ای، به ویژه منازعات میان دولت ها در منطقه حساس و استراتژیک غرب آسیا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از منازعات مهمی که در این منطقه رخ داد جنگ ایران و عراق است که هشت سال به طول انجامید. بنابر این در پژوهش حاضر سعی می شود با استفاده از مدل ذکر شده به این سوال پاسخ داده شود که تا چه میزان منابع جغرافیاییِ منازعات منطقه ای در میان دو کشور ایران و عراق، با عوامل دوازده گانه مدل ِ های پوتیتکای هاگت قابل تطبیق می باشد؟ این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و یافته های تحقیق ضمن توضیح مؤلفه های مدلِ های پوتیتکای پیتر هاگت در درک مسئله این پژوهش، تاییدگر این فرضیه است که از دوازده عاملی که هاگت به عنوان منابع جغرافیایی تنش زا نام می برد، هفت مورد از آن به وضوح در روابط دو کشور ایران و عراق مشاهده می شود و در بروز جنگ میان آن ها، نقش داشته است.
شاخص های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی مؤثر در آمایش مناطق مرزی (مورد مطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمایش سرزمین به عنوان مجموعه ای از دانش ها، فنون، اصول، سیاست ها، برنامه ها، اقدامات و عملیات هماهنگ و منسجمی است که به منظور از بین بردن نابرابری ها، ساماندهی و نظم بخشیدن به فضاها و مکان های زیستی و جغرافیایی به کار گرفته می شود. استان کرمانشاه به دلیل واقع شدن در مناطق مرزی غرب کشور و هم جواری با کشور عراق و دارابودن مرزهای طولانی و درعین حال پیچیده، همواره مسائل خاصی به همراه داشته است. تحقیق حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری کتابخانه ای – پیمایشی با هدف شناسایی معیارهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی مؤثر تحقق برنامه های آمایشی استان کرمانشاه با استفاده از روش های آماری T تک نمونه ای و رگرسیون خطی صورت گرفته است. نتایج آزمون T تک نمونه ای در بخش شاخصه ای ژئوپلیتیکی نشان داد که نزدیکی به قلمرو سیاسی بی ثبات و بحران زای کشور عراق با امتیاز میانگین 3.84 و در بحث شاخصهای ژئواکونومی عدم توسعه مناسب اقتصادی با امتیاز 3.92 بیشترین اهمیت را از نظر کارشناسان بر روی تحقق پذیری برنامه های آمایشی داشته اند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که معیارهای ژئوپلیتیکی دارای تأثیرگذاری بیشتری بر روی تحقق پذیری آمایش سرزمین در استان کرمانشاه بوده است.
بررسی و ارزیابی متغیرهای اقتصادی موثر بر قدرت ملی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی حاصل جمع جبری عوامل مثبت و منفی فراوانی است که از سرچشمه ها و منابع متعددی تشکیل شده است. یکی از منابع مهم قدرت ملی در جهان امروز که در دوره بعد از جنگ سرد اهمیت بسزایی یافت قدرت اقتصادی می باشد؛ که خود بستر ساز امور روبنایی دیگر مانند قدرت سیاسی، نظامی و ... محسوب می گردد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که مهم ترین متغیرهای و شاخص های شکل دهنده به قدرت اقتصادی کشورها کدام ها هستند؟ یافته های تحقیق با بررسی اسناد کتابخانه ای نشان می دهد که چهار مولفه اصلی قدرت اقتصادی شامل امور زیربنایی، مبادله تولید، سطح تولید و منابع مالی می توانند بر قدرت اقتصادی تاثیرگذار باشند. در این بین 61متغیر مرتبط با مولفه های چهارگانه نیز شناسایی شد. سپس با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرت جهت اندازه گیری میزان اهمیت هر یکی از این متغیرها در اختیار صاحب نظران داخلی قرار گرفت. بر این اساس زیرساخت های اقتصادی، صادرات تکنولوژی سطح بالا، واردات مواد غذایی و ذخایر ارزی بین المللی دارای بیشترین درجه اهمیت بودند. و از سویی دیگر متغیرهایی ازجمله سهم فقیرنشینان در مصرف درآمد ملی، رقابت اقتصادی، مالکیت خارجی و هزینه های تجاری جرائم خشونت آمیز دارای کمترین درجه اهمیت بودند. در نهایت می توان بیان نمود کشورها برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود ناگزیر هستند به عوامل و متغیرهای قدرت آفرین در بعد اقتصادی توجه داشته باشند.
ملاحظات ژئوپلیتیکی سیاست های انرژی چین در منطقه سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهارم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۰
33 - 64
حوزه های تخصصی:
پس از آنکه چین سیاست انجام اصلاحات در ساختارهای اقتصادی خود را از پایان دهه ی 1360 در پیش گرفت، اقتصاد این کشور با شتاب چشمگیری گسترش یافت و بر میزان مصرف انرژی در بخش های گوناگون اقتصادی افزوده شد. با رشد نیاز چین به انرژی، مساله ی ی امنیت دسترسی به این کالا، به یکی از موضوعات مهم در سیاست خارجی این کشور و در روابط این کشور با مناطق پیرامونی، تبدیل شد. اما گسترش حضور چین در سطح منطقه ای، تنها به خاطر وابستگی این کشور به انجام واردات انرژی و تلاش برای ایمن سازی راه های دستیابی به آن نیست؛ بلکه، این امر را باید در چارچوبی کلان تر و با در نظر گرفتن اهداف اقتصادی و برنامه های سیاسی این کشور در نظر گرفت. در واقع، افزایش پیوندهای میان چین و کشورهای رو به توسعه و گسترش حضور منطقه ای این کشور را باید در چارچوب افزایش نفوذ و جایگاه سیاسی این کشور در سطح بین المللی دید و نباید آن را تنها به تلاش این کشور برای دسترسی به منابع انرژی فروکاست. در مجموع، اینطور به نظر می رسد که اگرچه مساله ی تامین امنیت انرژی نقش مهمی در شکل دهی به رفتار منطقه ای و جهانی چین بازی می کند، اما نتوانسته است سیاست خارجی این کشور را به طور کامل پیرو این دست ملاحظات نماید. در این نوشتار تلاش خواهد شد تا نشان داده شود در حالی که انرژی عامل مهمی در سیاست خارجی چین در روابط این کشور با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای است، اما این طور به نظر می رسد که انرژی بیشتر نقش ابزاری کاربردی برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیکی چین در این منطقه را بازی می کند و برای درک ماهیت سیاست های انرژی چین، باید در چارچوبی کلان تر به بررسی اولویت های چندگانه سیاست های امنیتی و رقابتی چین با دیگر کشورها در منطقه ی سازمان همکاری شانگهای پرداخته شود.
تأثیر ویژگی های ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان بر روابط با جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۲
83 - 117
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد شناخت تأثیرات ویژگی های ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان بر روابط دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران می باشد. کشور آذربایجان در منطقه ای واقع شده که به دلیل خصوصیات جغرافیایی و همسایگی با ایران همواره مورد توجه قدرت های جهانی بوده است و بنابراین بررسی ژئوپلیتیک این کشور می تواند در اتخاذ تصمیمات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی کشور ما سودمند و برای کاستن از تصادمات احتمالی در آینده مفید واقع شود. از این رو در این تحقیق برای پاسخ به این سوال که ویژگی های ژئوپلیتیکی آذربایجان چه تأثیری بر روابط با ایران دارد، از شیوه تحلیل محتوا استفاده شده تا به درک کامل تری از شناخت ویژگی ها و ریشه یابی چالش ها، فرصت ها و تهدیدها کمک نماید. در پایان ضمن تبیین تأثیر عوامل مختلف ژئوپلیتیکی آذربایجان در کاهش یا افزایش سطح روابط میان دو کشور،به تجزیه و تحلیل و ارایه پیشنهادهای لازم در این زمینه پرداخته خواهد شد.
تأثیر چالش ژئوپلیتیک بر همبستگی ملی (مطالعه موردی جزایر سه گانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ششم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
63 - 87
حوزه های تخصصی:
بخشی از رفتار سیاسی بازیگران بین المللی در قالب ایجاد چالش ژئوپلیتیک در مناسبات واحدهای سیاسی نمود می یابد که هدف آن تحمیل اراده یا افزایش هزینه های مادی و معنویِ کشور رقیب است. منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس عرصه هماوردی دو سازه هویتی ایرانی-شیعی در برابر سازه هویتی عربی-سنی و کشمکش سرزمینی کشورهای منطقه بوده که در این میان مناسبات ایران و امارات متحده عربی بر سر مالکیت جزایر سه گانه، نمود رسانه ای و دیپلماتیک پرهیاهویی داشته است. حافظه تاریخی ملت ایران نسبت به یکپارچگی ملی حساسیت بالایی دارد؛ به گونه ای که همه جریان های سیاسی آن، جدای از جهت گیری ایدئولوژیک شان بر همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی تأکید جدی دارند. نوشتار حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از داده های کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این سؤال است که امارات متحده عربی از رهگذرِ برساختن تهدید ایران به دنبال چیست و ادعاهای امارات نسبت به جزایر سه گانه چه پیامدی را به دنبال داشته است. نتایچ پژوهش نشان می دهد که کشور امارات متحده عربی از رهگذرِ برساختنِ تهدید ایران از یک سو به دنبال تقویت بنیادهای ضعیف همبستگی ملی در امارات هفتگانه است و می خواهد با ایجاد چالش ژئوپلیتیک از طریق بین المللی کردن کشمکش سرزمینی بر هزینه های اصل قابل مذاکره نبودن مالکیت جزایر از سوی ایران بیفزاید. از طرف دیگر، پیامد این ادعاها و چالش ژئوپلیتیکی امارات، سبب همبستگی و وحدت ملی در ایران شده است.
ژئوپلیتیک اوکراین و نقش آن در رقابت روسیه و ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هشتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۶
111 - 138
حوزه های تخصصی:
در 21 نوامبر 2013 ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور اوکراین در اجلاسی در لیتوانی توافقنامه تجاری و تعامل با اتحادیه اروپا را لغو کرد و از امضای آن سر باز زد. این موضوع باعث اعتراضات گسترده در اوکراین شد و با کشته شدن 5 نفر از معترضان، اوکراین وارد جدی ترین بحران سیاسی خود پس از انقلاب نارنجی در 2004 شد. همانند سایر بحران ها ازجمله بحران سوریه در سال 2011 روسیه و ایالات متحده امریکا با اعلام جانبداری از دولت و معترضان، دوباره در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند. پرسش اصلی این است که ریشه اصلی اهمیت اوکراین برای روسیه و ایالات متحده را در چه امری باید جست وجو کرد؟ یا به عبارت بهتر، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر نگرش روسیه و ایالات متحده در بحران اوکراین چیست؟ پژوهش حاضر استدلال می کند که ریشه اصلی تقابل روسیه و ایالات متحده در اوکراین را باید در اهمیت ژئوپلیتیک اوکراین و رقابت ژئوپلیتیک روسیه و ایالات متحده آمریکا در دوران پس از جنگ سرد دانست. اوکراین از مهم ترین مناطق استراتژیک اوراسیا و شرق اروپاست. هدف از این پژوهش، بررسی مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر نگرش شرق و غرب در بحران اوکراین است. از نظریه ژئوپلیتیک برای تحلیل موضوع پژوهش استفاده شده و روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
بررسی عوامل مؤثر ژئوپلیتیک عراق و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۸
63 - 94
حوزه های تخصصی:
حوزه ژئوپلیتیک عراق دارای نیروهای همگرا و واگرایی است که تحت شرایط خاص عمل می کنند و دائم با یکدیگر در حال رقابت هستند. عراق با تحولاتی روبه رو بوده که به تغییر و تحول در ساختار قدرت و هویت آن منجر شده و نتیجه ای جز دگرگونی در ژئوپلیتیک و رویکردهای بازیگران و کنشگران منطقه ای نداشته است. گروه های قومی و مذهبی، هیدروپلیتیک، هویت ملی و هویت عربی، منابع نفتی و درآمدهای عظیم ناشی از آن و کیفیت دسترسی به خلیج فارس و ... در آمایش و روند تحولات عراق، باعث اتخاذ راهبردهای ژئوپلیتیک شده که بسته به وضعیت عراق و نوع و ترکیب حکومت این کشور، بر امنیت ملی ایران اثر گذاشته، به دشمن، رقیب راهبردی و یا شریک استراتژیک جمهوری اسلامی ایران تبدیل می شود. پژوهش ذیل با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است و ضمن بررسی جغرافیای سیاسی، فضای درونی، تاریخی و ژئوپلیتیک عراق، به مجموعه الزامات فضایی، امنیتی و سیاسی می پردازد.
بررسی ساختار قدرت در منطقه غرب آسیا، با تأکید بر پنج کشور پیرامونی جمهوری اسلامی ایران (بحرین، قطر، امارات متحده عربی،کویت و عمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۲
31 - 66
حوزه های تخصصی:
سنجش قدرت ملی، مستلزم ارزیابی و محاسبه مؤلفه ها و عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، سرزمینی، فرهنگی و ... کشورهاست. شناخت و اندازه گیری قدرت ملی کشورها به منظور تعیین وزن و منزلت ژئوپلیتیک آنها همواره مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران علوم سیاسی بوده است. می توان گفت بین قدرت ملی یک کشور و میزان نقش آفرینی آن در صحنه بین المللی، رابطه مستقیمی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی قدرت ملی پنج کشور پیرامونی ایران، شامل امارات متحده عربی، کویت، قطر، عمان و بحرین در ابعاد قدرت(قدرت سخت و قدرت نرم) است. در این میان، پرسش اصلی آن است که ساختار قدرت در پنج کشور پیرامونی ایران چگونه است؟ فرضیه تحقیق، بیان داشته که: «به نظر می رسد مؤلفه های قدرت ملی، کشورهای منتخب منطقه غرب آسیا را به ترتیب در سه سطح امارات- قطر، کویت- عمان و بحرین قرار می دهد.» این نوشتار، که نتیجه یک طرح پژوهشی است، از حیث هدف، تحقیقی-کاربردی، از حیث سطح تحلیل برخوردار از ماهیتی توصیفی- تحلیلی و از حیث رویکرد و طبقه بندی روش، متکی به روش کتابخانه ای- محاسباتی و مطالعات کتابخانه ای است. داده های مورد نیاز، از راه مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به تارنماهای اینترنتی با استفاده از ابزار فیش، گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که ساختار قدرت بین پنج کشور مورد نظر، آنها را در سه سطح از قدرت قرار می دهد: در سطح اول قدرت، کشورهای امارات و قطر، در سطح دوم، کشورهای کویت و عمان و در سطح سوم، کشور بحرین قرار می گیرند.
راهبردهای امنیتی چین در مقابل تحرکات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۲
125 - 146
حوزه های تخصصی:
روابط چین و ایالات متحده را شاید بتوان پیچیده ترین و پرتناقض ترین روابط در میان قدرت های بزرگ دانست. روابطی که با تأثیرپذیری از متغیرهای متعدد و در موارد بسیاری متضاد، همواره دچار نوسان و در مقاطعی پیش بینی ناپذیر بوده است. چین به مثابه نماینده قدرت های نوظهور، و آمریکا به عنوان نماینده قدرت های سنتی، نمادهای دو فرایند رقیب و متعارض در سیاست های جهانی سده بیست ویکم محسوب شده و روابط آنها به مهم ترین گزاره ادبیات سیاسی بین الملل تبدیل شده است. با توجه به نسبت معنادار تحول در روابط آمریکا و چین، و با چرخش قدرت در روابط بین الملل، فهم ماهیت و مؤلفه های تأثیرگذار بر روابط دو کشور؛ به ویژه فهم راهبردهای امنیتی آنها در مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک جهان می تواند در فهم چشم انداز آینده نظام بین الملل بسیار روشنگر باشد. بر همین اساس، در این مقاله سعی شده با استفاده از یک مدل تحلیلی که تعدیلی بر مدل واقعگرای ساختاری کنث والتز است، ضمن مطرح کردن این پرسش که: «راهبردهای امنیتی چین در مقابل تحرکات ژئوپلیتیک آمریکا در مناطق ژئواستراتژیک دنیا چه خواهد بود؟» و با طبقه بندی راهبردهای امنیتی چین در چهارگونه مدل رفتاری موازنه سخت و موازنه نرم، دنباله روی سخت، دنباله روی نرم- که البته هر کدام از آنها نیز تابعی از ترکیب سه عامل قدرت نسبی، ایدئولوژی نسبی و امنیت نسبی هستند- سعی در تبیین موضوع داریم. این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی-توصیفی و تاریخی انجام گرفته است و ضمن تمرکز بر مفهوم مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در ادبیات روابط بین الملل، درصدد واکاوی مدل رفتاری و راهبردهای امنیتی قدرتی نوظهور و خواهان نقشی بیشتر در معادلات بین ا لمللی، در برابر قدرتی کلاسیک در این عرصه، در قالب مدلی تحلیلی، برآمده است.
راهبرد کلان آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران در دولت جو بایدن؛ از سیاست ژئوپلیتیک زدایی تا مشروعیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
41 - 66
حوزه های تخصصی:
از زمان اشغال سفارت آمریکا در سال 1358 تا کنون، ایران و آمریکا روابطی خصومت آمیز و پرتنش را تجربه کرده اند. در طول این مدت کاخ سفید از هیچ تلاشی برای تغییر حکومت در تهران چشم پوشی نکرده است. پرسش اصلی پژوهش این است که راهبرد کلان آمریکا برای مقابله با ج.ا.ایران در دوره جو بایدن چیست؟ فرضیه اصلی پژوهش به ژئوپلیتیک زدایی در خارج و مشروعیت زدایی در داخل به عنوان دو راهبرد جدید آمریکا برای مقابله با ایران اشاره دارد. بنابر این، هدف مقاله بررسی و تحلیل این دو راهبرد خواهد بود. برای این منظور داده های لازم به شیوه کتابخانه ای گردآوری و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس آموزه های جنگ هوشمند، هدف آمریکا از اقدامات مذکور طی یک فرآیند سینوسی و فرسایشی، تهی سازی و اعتبارزدایی از نظام سیاسی ایران در دو سطح داخل و خارج (مشروعیت زدایی و تسلیم سازی) و تهی سازی ظرفیت استراتژیک و ژئوپلیتیک ایران در منطقه برای خارج کردن ابزارهای قدرت از دست آن (تضعیف برای تسلیم یا تغییر رژیم) است.
استراتژی سیاسی و نظامی ناتو در چشم انداز 2030 و پیامدهای جهانی
منبع:
سازمان های بین المللی سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
247-277
حوزه های تخصصی:
ماهیت پویای ساختار و توزیع جهانی قدرت، محیط بین المللی را به عرصه تحولات پرشتاب سیاسی، نظامی و امنیتی تبدیل کرده است. تأسیس ناتو، نتیجه یکی از همین تحولات، یعنی گسترش سریع توان نظامی و ژئوپلیتیک شوروی بود. این سازمان در طول حیات خود با چالش های گسترده ای مواجه بوده است که یکی از مهم ترین آن ها فروپاشی شوروی و از بین رفتن فلسفه تأسیسی آن بود؛ اما ناتو در فضای پساجنگ سردی روابط بین الملل با اتکا بر مفاهیم استراتژیک خود و با استفاده از درگیری روسیه در دوران گذار و همچنین برجسته سازی تهدیدات نوظهور همچون تروریسم، نه تنها به حیات خود تداوم بخشید، بلکه تعداد اعضای آن از 16 کشور (قبل از فروپاشی شوروی) به 30 کشور (2020) افزایش پیدا کرد. با وجود سطح بالای سازگاری ناتو با تحولات بین المللی، توزیع جهانی قدرت به سرعت در حال تغییر است؛ به نحوی که چالش های بنیادی و اساسی را پیش روی این نهاد قرار داده است. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخ به سه مسئله اساسی شامل چیستی چالش ها و تهدیدات پیش روی ناتو در ارزیابی محیط سیاسی و امنیتی بین المللی، استراتژی مواجهه ناتو با این تهدیدات و پیامدهای آن بوده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ضمن استخراج نظام تهدیدهای پیش روی ناتو از طریق مطالعه اسنادی، به برخی از مهم ترین محورهای استراتژی ناتو تا سال 2030 پرداخته و در پایان پیامدهای جهانی استراتژی جدید ناتو را در حوزه های مورد بحث تحلیل کرده است.