مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
ژئوپلیتیک
منبع:
علوم و فنون نظامی سال نهم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۳
127 - 146
حوزه های تخصصی:
روابط سنتی فضایی در بین فعالان غیر نظامی فضایی در دوران بعد از جنگ سرد با تحول سریع در تعداد، و با ماهیت جدید سازمانی، در حال شکل گیری است. دوران بعد از جنگ سرد و شرایط سیاسی ناشی از آن که همکاری های فضایی را به همکاری بین بلوکی محدود کرده بود از بین رفته است؛ و این شرایط اجازه توسعه محور های جدید مکانیسم همکاری را می دهد. پیش بینی می شود بین المللی و منطقه ای شدن فعالیت های فضایی که در سال های اخیر شاهد آن بودیم سرعت بگیرد و منجر به شکل گیری جغرافیای جدید فعالیت های فضایی غیر نظامی شود.
تبیین رابطه آینده نگاری و نیروی دریایی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۵
129 - 150
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی مشتمل بر مجموعه تلاش هایی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگوها و عوامل تغییر و یا ثبات، به تجسم آینده های بالقوه و برنامه ریزی برای آن ها می پردازد. آینده پژوهی منعکس می کند که چگونه از دل تغییرات (یا تغییر نکردن) "امروز"، واقعیت "فردا" تولد می یابد. رویکرد آینده نگاری در رابطه با نیروی دریایی راهبردی در واقع ترسیم آینده ای برای ایجاد زمینه ها و زیرساخت های سیادت دریایی ج.ا.ا. در منطقه ی ژئواستراتژیک خلیج فارس می باشد. این مقاله تلاش دارد با استفاده از روش سناریونویسی ضمن بیان آینده های بدیل به بیان آینده های باورکردنی و در نهایت آینده های مطلوب فراروی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بازه ی زمانی ایران 1404 بپردازد. چهار آینده ی پیش روی نداجا متکی بر عدم قطعیت ها شامل نیروی دریایی خاکستری(در حالت وجود محیط منازعه و عدم برخورداری از توانمندی فناوری دفاعی دریایی داخلی)، نیروی دریایی سبز1(در حالت وجود محیط منازعه و برخورداری از توانمندی فناوری دفاعی دریایی داخلی)، نیروی دریایی سبز2(در حالت وجود محیط رقابت و عدم برخورداری از توانمندی فناوری دفاعی دریایی داخلی) و نیروی دریایی آبی(در حالت وجود محیط رقابت و برخورداری از توانمندی فناوری دفاعی دریایی داخلی) فراروی نیروی دریایی آجا خواهد بود.
نقش نظام های سیاسی نامتجانس حوزه خلیج فارس در بی ثبات سازی امنیت منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۸۲
235 - 266
ایجاد بی ثباتی در امنیت یک منطقه جغرافیایی از دو مؤلفه “درون زا” و “بیرون زا” ناشی می شود و هر یک از این مجموعه عوامل متأثر از یکدیگر می باشد. پیکربندی امنیت منطقه خلیج فارس از دیرباز متأثر دو عامل درونی و بیرونی بوده است، هرچند که در بازه های زمانی مختلف نقش هر یک از این عوامل با تغیییراتی روبرو شده است. در نظم ژئوپلیتیکی حاکم بر نظام بین الملل، یکی از دلایلی که موجب بی ثباتی امنیت منطقه خلیج فارس شده است نوع کارکرد نظام های سیاسی حاکم بر کشورهای این منطقه است. وجود نظام های سیاسی سه گانه حوزه خلیج فارس که تفاوت های بنیادی با یکدیگر دارند، منجر به تشدید روند بی ثباتی در این منطقه شده است. در این مقاله تلاش شده تا ضمن تبیین تفاوت های بنیادین حاکم بر نظام های سیاسی حوزه خلیج فارس، به تشریح تأثیرات ژئوپلیتیکی هر یک از این نظام های سیاسی در ایجاد بی ثباتی در منطقه بپردازیم.
ژئوپلیتیک خلأهای حقوقی مبارزه با آلودگی دریاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۸۳
179 - 202
افزایش عبور و مرور دریایی با کشتی های تجاری، ناوهای جنگی و زیردریایی ها و به دنبال آن گسترش آلودگی دریاها در سده اخیر، نه تنها منجر به تهدید و انهدام منابع حیاتی و زیستگاه های دریایی شده است بلکه زمینه تنش و منازعه بین واحد ها و بازیگران سیاسی را فراهم آورده و می تواند تهدیدی برای جامعه جهانی باشد. اگرچه الزامات حقوقی در این عرصه برای مبارزه با آلودگی دریا ها به صورت دوجانبه، منطقه ای و بین المللی در قالب معاهدات و کنوانسیون ها منعقد شده است. اما به نظر می رسد نارسایی هایی در این عرصه از حقوق بین الملل دریا ها وجود دارد که باعث تنش و منازعه بین کشور ها و ژئوپلیتیک شدن دریاها شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با به کار بردن خلأ به واکاوی این موضوع پرداخته است. نتایج پژوهش گویای آن است که خلأهایی در مبارزه با آلودگی دریا ها در الزامات حقوقی که تاکنون تدوین شده، وجود دارد که از مهم ترین دلایل آن، حاکمیت محور بودن حقوق دریا هاست. ازاین رو، این خلأ ها به صورت همکاری، رقابت، تنش و منازعه، رفتار بازیگران سیاسی را تحت تأثیر قرار داده است تا آنجا که ژئوپلیتیسین ها ضمن طرح ژئوپلیتیک زیست محیطی، این خطر را احساس کرده و شکل گیری اجماع جهانی برای مبارزه با آلودگی های دریایی جهت کمک به حقوق دانان در پرکردن این خلأها را ضروری دانسته اند تا از این طریق ضمن تدوین الزامات و قوانین با ضمانت اجرایی بالا، بتوان از پیامد های ژئوپلیتیک آن جلوگیری و جامعه بشری به سمت صلح هدایت شود.
نواوراسیاگرایی روسیه و موازنه قدرت در شرق مدیترانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۰۱
145 - 172
سیاست خارجی دوره ریاست جمهوری یلتسین با آرمان ملی گرایان روسیه که خواهان احیای جایگاه قدرت برتر در جهان بودند تضاد داشت. ایده نواوراسیاگرایی و بازسازی جایگاه از دست رفته در مناطق تحت نفوذ شوروی سابق باعث از بین رفتن روابط همگرایانه با آمریکا شد. اولویت بازیابی قدرت در ژئوپلیتیک تحت کنترل شوروی سابق، روسیه را به سوی تشکیل ائتلاف های منطقه ای و نظامی برای دستیابی به موازنه قدرت و احیای نظام چند قطبی سوق داد. سیاست های نواوراسیاگرایی با سازوکار موازنه قدرت نظامی و مشارکت های راهبردی گذار به سوی نظام تک - چندقطبی در آغاز قرن ۲۱ را تسریع کرده است. گرایش به نظم منطقه ای مطلوب با وقوع بحران در روابط روسیه و آمریکا در اروپای شرقی و دریای سیاه شکل گرفت که دامنه آن به ژئوپلیتیک شرق مدیترانه و مرزهای جنوبی اعضای ناتو کشیده شد. بر اساس یافته های پژوهش رویکرد موازنه ای روسیه در برابر هژمونی آمریکا در مدیترانه با تجاوز به سوریه و مبارزه با تروریسم آغاز شد که به تدریج شکافی راهبردی میان آمریکا و ترکیه ایجاد کرد. استقرار تسلیحات راهبردی در شرق مدیترانه به شکل گیری زنجیره ای از ائتلاف های نظامی استراتژیک با کشورهای ساحلی انجامید که در چارچوب نظریه نومنطقه گرایی جای می گیرد. اهمیت دستیابی به موازنه قدرت برای روسیه در جنگ سرد جدید، دامنه جنوبی ناتو در مدیترانه را عرصه رویارویی نظامی روسیه و آمریکا قرار داده است. مبارزه همه جانبه روسیه با تروریسم برگ برنده ای برای همگرایی نظامی و شکل دهی به نظم جدید منطقه ای بر ضد هژمونی آمریکا و گسترش نفوذ ژئوپلیتیک در سواحل جنوب مدیترانه است. در این پژوهش با روش تحلیلی - کیفی در صدد تأثیر رویکرد نواوراسیاگرایی بر شکل گیری مقاومت در برابر یک جانبه گرایی آمریکا هستیم که نوید بخش شکل گیری نظام تک - چندقطبی از طریق سازمان دهی به ائتلاف های منطقه ای و نظامی در برابر هژمونی آمریکاست.
ظرفیت های راهبردی جهان اسلام در هندسه جهانی قدرت
حوزه های تخصصی:
فضای چندگفتمانی و چندپارگی، ورود قدرت های منطقه ای و جهانی به بازی ائتلاف قدرت یا ائتلاف گفتمانی وتلاش آنها برای بازسازی و برسازی خود به منظور کسب سهم بیشتر در نظام آتی بین الملل، حکایت از آن دارد که جهان در این پیچ تاریخی، آبستن شکل گیری نظمی سیال و شاهد تغییراتی در دوران گذار از نظام بین الملل وستفالیایی به عصر پساوستفالی است. با افول قدرت های جهانی و هژمونی غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا در سال های اخیر از یک طرف و رشد قدرت های منطقه ای از طرف دیگر، تحول و تغییر در مناسبات قدرت در سطح بین الملل مشهود و ظهور یافته است و چندجانبه گرایی در حال شکل گیری است و نشانه های بروز نظام نوین چندوجهی در مقابل نظام یک جانبه گرایی سلطه، اکنون برجسته شده است. جهان اسلام که نقطه مرکزی آن در منطقه جنوب غرب آسیا واقع شده است از جمله تمدنی است که از ظرفیت های ژئواستراتژیک، ژئوکالچر، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک فوق العاده ای برخوردار بوده که می تواند آن را در معادلات و مناسبات بین المللی در جایگاه شایسته ای قرار دهد و وضعیت آن را ارتقاء دهد. بنابراین تلاش شده ظرفیت های متعدد جهان اسلام مورد بررسی قرار گیرد و تحقیق انجام شده در پی پاسخ به این موضوع است که جهان اسلام دارای چه منابعی از قدرت است که می تواند بر ارتقاء و تکوین قدرت آن تأثیر گذاشته و سبب نقش پر رنگ جهان اسلام در معادلات جهانی گردد. شایان ذکراست که گردآوری داده ها نیز عمدتاً از طریق کتابخانه ای و بانک اطلاعاتی صورت گرفته و از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
قابلیت ها و ظرفیت های همگرایی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان اسلام پهنه سرزمینی وسیعی با پراکنش جمعیتی مسلمانان، از سواحل اقیانوس اطلس تا غرب چین و با امتداد و جهت جغرافیایی تقریباً جنوب غربی – شمال شرقی است که برخوردار از امتیازات اقتصادی، جغرافیایی، ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی، ژئوکالچری و... است. با وجود موقعیت مناسب کشورهای اسلامی و برخورداری از بسیاری از ظرفیت ها و مزیت ها، این کشورها همواره با مشکلات عدیده ای در ابعاد مختلف خصوصاً در ابعاد اقتصادی و توسعه ای روبرو بوده و هستند. یکی از مهم ترین معضلات موجود در دنیای اسلام، موضوع اختلافات و تنش ها در میان کشورهای اسلامی و واگرایی ها است که توسعه ی کشورهای اسلامی را در جهت منفی متأثر کرده است. مقاله حاضر، با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای درصدد بررسی و تحلیل قابلیت ها و ظرفیت های همگرایی در جهان اسلام است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که جهان اسلام با وجود واگرایی هایی که با آن مواجه است، دارای قابلیت ها و ظرفیت های قابل توجهی است که از بین آنها، در این مقاله چند ظرفیت و قابلیت مهم در جهان اسلام مورد بحث قرار گرفته اند.
بحران سوریه؛ عرصه تقابل منطقه ای ایران با محور سه گانه آمریکا، اسرائیل و عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز اعتراضات سیاسی در سوریه، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای هر کدام منطبق با علایق خود، جهت گیری مختلفی را در رابطه با این کشور که از اهمیت راهبردی خاصی هم در منطقه خاورمیانه برخوردار است؛ اتخاذ نمودند. تلاش دولت هایی نظیر آمریکا، عربستان برای ساقط کردن حکومت بشار اسد از جلوه های بارز مداخله بازیگران بیرونی در این بحران بود که در برابر شاهد رویکرد حفظ وضع موجود دولت هایی چون ایران، عراق و روسیه در بحران سوریه هستیم. تضاد منافع این قدرتها باعث طولانی شدن بحران شده و آثار آن با وجود گذشت نزدیک به یک دهه از زمان شروع اعتراضات هنوز هم دیده می شود. پرسش اصلی مقاله اهداف منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در سوریه با عطف به رویکرد عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که محور سه گانه آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیتسی بر سر تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی ایران در سوریه هم پوشانی کامل منافع دارند. با عطف به این امر، جمهوری اسلامی ایران از حضور در سوریه و اتحاد راهبردی با دولت مرکزی این کشور به دنبال رفع تهدیدات منطقه ای و امنیتی اش از سوی اسرائیل، عربستان و آمریکا است.
نقش شاخص های ژئوپلیتیکی، در امنیت شهرهای مرزی (مطالعه موردی شهر گنبد کاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره در ادبیات جغرافیای سیاسی ، امنیت مرزی پیش زمینه امنیت داخلی کشور است و شهرهای مرزی نیز به عنوان مدخل ورودی هر کشور تحت تاثیر عوامل داخلی و خارجی اثر گذار بر امنیت این نواحی است . منطقه جغرافیای ترکمن صحرا همواره یکی از مهمترین مناطق مرزی و به عنوان یکی از مناطق خاص ژئوپلیتیکی در سطح ملی مطرح بوده است و در سال های اخیر به دلیل مشکلات مرتبط با توسعه ، قاچاق کالا ، نابرابری امکانات و سطح خدمات ، با چالش هایی مواجه بوده است . شهر گنبد کاووس یکی از بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرهای اقوام ترکمن را تشکیل می دهد و با توجه به تحولات این شهر خصوصا دز زمینه های طبیعی – سیاسی و اقتصادی و حمایت های دشمنان جمهوری اسلامی ایران از اقوام ترکمن و وجود تهدیدات فرامرزی ، امروزه پرداختن به موضوع حاضر بیش از پیش دارای ضرورت است . پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به ارزیابی نقش شاخص های ژئوپلیتیکی، در امنیت شهرهای مرزی(شهر گنبدکاووس) پرداخته است . جامعه آماری پژوهش حاضر از کلیه اساتید و کارشناسان حوزه های علوم سیاسی و جغرافیایی سیاسی تعیین گردید که حجم نمونه آن تعداد 35 نفر تخمین زده شده است . نتایج نشان داد که عوامل طبیعی بیش از عوامل اقتصادی و سیاسی ، امنیت مرزهای شمالشرقی را تهدید می کند و همچنین میان عوامل ژئوپلیتیک و امنیت مرزی رابطه ای مستقیم وجود دارد اما شدت این روابط در برخی از متغیرها متفاوت است.
تعاملات چین با قاره آفریقا در پرتو ابتکار یک کمربند- یک جاده
منبع:
پژوهش ملل خرداد ۱۳۹۹ شماره ۵۳
75-92
روابط چین با قاره آفریقا در طول دو دهه اخیر رو به رشد بوده است. امروز این کشور روابط اقتصادی گسترده- ای با قاره آفریقا در حوزه تجارت، سرمایه گذاری، کمک های مالی و وام دارد. این روابط گسترده اقتصادی آثار قابل توجهی در حوزه تعاملات سیاسی و امنیتی این کشور با کشورهای این قاره داشته است از این رو تعاملات سیاسی و امنیتی دوجانبه و چندجانبه چین با قاره آفریقا در سال های اخیر افزایش یافته است و چین به یک کنشگر موثر جهانی در صلح و ثبات این قاره تبدیل شده است. قاره آفریقا با داشتن زمینه های مختلف اقتصادی و جغرافیایی به محلی برای رقابت قدرت های جهانی از جمله آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و چین تبدیل شده است. این بازیگران تلاش می کنند تا با نفوذ سیاسی و اقتصادی در این قاره با هدف حفظ و گسترش منافع خود در این قاره به رقابت ژئوپلیتیک با سایر قدرت های جهانی بپردازند. باتوجه به این مسئله چین تلاش می کند ابتکار یک کمربند – یک جاده، که صدها میلیارد دلار برای آن پیش بینی کرده است، را به قاره آفریقا گسترش دهد تا ضمن کسب منافع اقتصادی، زمینه را برای ارتقاء جایگاه سیاسی و نظامی و در نتیجه ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیک خود را در این قاره فراهم آورد.
اهمیت استراتژیکی تنگه هرمز در مقایسه با تنگه های بین المللی جهان
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۳
8 - 23
حوزه های تخصصی:
به طور معمول در تمام حکومت های موجود در جهان عوامل قدرت یابی کشورها را براساس مؤلفه های ژئوپلیتیکی آن قرار می دهند و در سیاست های منطقه ای و جهانی خود از این مولفه ژئوپلیتیکی به شدت متاثر می باشند. از جمله ی این مولفه های ژئوپلتیکی مسیرهای دریایی می باشند، که در ساختار ژئوپلتیکی کشورها از عوامل قدرت یابی بسیار مهمی محسوب می گردند. امروزه با وقوع تحولات جدید از جمله کشف نفت و به دنبال آن تحولات شگرف درعرصه ی تکنولوژی نقش ژئواکونومیکی تنگه های بین المللی نیز مورد توجه بسیار قرار گرفته است و با ورود قدرت های بزرگ به این مناطق در جهت تامین منافع خود، بعد استراتژیک در کنار بعد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی آن نیز گسترده گردید. نظر به اهمیت تنگه هرمز در اقتصاد جهانی و نقش جغرافیایی از نظر بعد ارتباطی آن، و همچنین با توجه به وابستگی های مستقیم و غیرمستقیمی که در جهان نسبت به این تنگه وجود دارد، پرسش اصلی این نوشتار در این راستا قرار می گیرد که نقش استراتژیک تنگه هرمز در مقایسه با تنگه های بین المللی جهان دربردارنده ی چه ویژگی هایی است؟ فرضیه پژوهش بر این مبنا قرار می گیرد که تنگه هرمز به لحاظ نقش ارتباطی به عنوان متصل کننده ی خلیج فارس با اقیانوس هند و همچنین نقش تجاری گسترده ای که در ترانزیت انرژی در جهان ایفا می کند،دارای اهمیت استراتژیکی گسترده ای است.
ژئوپلیتیک انرژی و سیاست خارجی ایران (1396-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
489 - 514
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی در تحقیق حاضر بررسی تأثیرپذیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از مولفه های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک از یک سو و چگونگی بهره مندی و به کارگیری آن مولفه ها برای پویایی و کارآمدی بیشتر سیاست خارجی می باشد. این مقاله با هدف بررسی ژئوپلیتیک انرژی و سیاست خارجی ایران (1396 -1357) به روش اسنادی به انجام رسید. در پاسخ به سوال اصلی پژوهش: ژئوپلیتیک انرژی چه تاثیر بر سیاست خارجی ایران (1396- 1357) داشته است؟ نتایج نشان می دهد: انرژی در دهه ی 50 نقش مهمی را در تنظیم روابط و مناسبات سیاست خارجی ایران با دنیای بیرونی داشت. پس از پیروزی انقلاب پیوند میان انرژی، رشد اقتصادی و تقویت نظامی به کلی قطع شد. در این میان انرژی نه به منزله ابزاری کار آمدی جهت تقویت بنیه نظامی کشور و یا تسلّط بر منطقه، بلکه همچون اهرمی علیه «استکبار جهانی»، مورد نظر قرار گرفت. در دهه 1380 رویکرد تعامل با بازیگران نظام بین المللی و تنش زدایی در سیاست خارجی ایران در صدر برنامه های دولتی قرار دارد، و با استفاده از استراتژی و ژئوپلیتیک انرژی سعی در تعامل با کشورهای عمده مصرف کننده انرژی که صاحبان سرمایه و تکنولوژی نیز هستند، می شود. از سال 1384 تا 1392 نیز این سیاست تنش زدایی در سیاست خارجی ایران به همراه عدالت محوری و نگاه به شرق وجود دارد؛ در زمینه ژئوپلیتیک انرژی نفت و گاز در این دوران اهرم فشار (تحریم) به صورت جدی و شدید بر ایران سایه افکنده بود. از سال 1392 تاکنون سیاست خارجی ایران دو برنامه متفاوت را در خصوص ژئوپلیتیک انرژی به خود دیده است در بخش اول دوران رونق در بحث تعاملات انرژی و در نیمه دوم وجود تحریم های پی در پی و شدید موجب محدودیت هایی برای جمهوری اسلامی ایران در تامین انرژی جهانی شده است.
نگرشی بر چالش های ژئوپلیتیکی ترکیه در قبال شیعیان منطقه (در دوران حزب عدالت و توسعه)
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک حساس، امنیت متزلزل، ثبات شکننده و جنگ های پایان ناپذیر را باید خصلت همیشگی و موجود در منطقه خاورمیانه قلمداد نمود. گذشته از حضور بعضاً مخرب قدرت های فرامنطقه ای در این منطقه، به این مسأله مهم باید اذعان داشت که قدرت های منطقه ای همواره خود بسترساز بحران های متعدد بوده اند. جمهوری ترکیه از زمان قوام و زعامت حزب عدالت و توسعه همواره داعیه دار اسلام سکولار و منادی رهبری بر جهان اسلام از یک سو و ایفای نقش ژاندارمی منطقه از سوی دیگر بوده است. این مسأله پس از جنبش های منتهی به بیداری اسلامی در اوان سال های 2010 به بعد رنگ و بوی وسیع تری به خود یافته است. در این مقاله، نویسندگان با بهره گیری از نظریه چالش های ژئوپلیتیکی و نیز استفاده از روش جامعه شناسی تاریخی (روش تحقیق) درصدد ارائه پاسخی متقن بدین سؤال اند که اصولاً ماهیت چالش های ژئوپلیتیکی ترکیه با همسایگان (شیعه نشین) به چه دلایلی بوده است؟ فرضیه تحقیق بر این مبناست که چالش های ترکیه با کشورهای شیعه نشین منطقه ریشه در تحولات خاورمیانه، مساله آب و بحران های زیست محیطی، مسائل ارضی و قومیتی و حمایت از گروه تکفیری- تروریستی داعش دارد. یافته های پژوهش حاکی از این مسأله است که در سیاست های پراگماتیستی حزب عدالت و توسعه در خلال سال های پس از بهار عربی به ایجاد چهار ضلعی بحران در منطقه منتهی گردیده است که بازخورد آن میلیتاریزه شدن منطقه، شکاف های قومیتی وسیع، توسعه فعالیت های گروه های بنیادگرای رادیکال و گسست سیاسی با شیعیان بوده است.
بررسی پیامدهای سیاسی – اقتصادی تنش در تنگه استراتژیک هرمز
حوزه های تخصصی:
تنگه هرمز یکی از تنگه های حساس و راهبردی دنیا است که به دلیل ارزش های ارتباطی، ژئواکونومیکی، ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی عامل جغرافیایی مؤثری در موازنه قدرت و تنش های منطقه ای و بین المللی محسوب می گردد. از آنجا که این تنگه دروازه اصلی تجارت بین المللی ایران و همسایگان جنوبی آن به آب های آزاد، صدور انرژی و تمرکز سیاست خارجی منطقه ای و بین المللی است، بروز هرگونه بحران و تنش در آن منجر به تأثیرگذاری در سطح منطقه و جهان می گردد. هدف این پژوهش، تبیین اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی تنگه هرمز و پیامدهای سیاسی – اقتصادی تنش در این تنگه استراتژیک است. داده ها با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری گردیده و با روش استفاده از توصیفی کیفی سعی دارد به ارائه پاسخ یه سؤال این تحقیق که «اهمیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی تنگه هرمز چیست؟ و ایجاد تنش در آن چه پیامدهای سیاسی و اقتصادی در عرصه منطقه ای به دنبال دارد؟» بپردازد. یافته های پژوهش نشان داد تنگه هرمز بدون تردید، یکی از مهم ترین و حساس ترین مناطق جهان در نگرش های ژئوپلیتیک و محاسبات استراتژیک می باشد. تنگه هرمز تا زمانی راهبردی است که جریان انتقال انرژی از آن با امنیت و بدون تنش در بین کشورهای منطقه صورت پذیرد. ایجاد تنش در این تنگه حیاتی و بروز هرگونه ناامنی تردد در آن، آثار زیانباری و جبران ناپذیری از قبیل حضور و مداخله قدرت های جهانی و منطقه ای، ناامنی در تردد کشتی ها، فشار اقتصادی و سیاسی بر کشورهای حوزه خلیج فارس، افزایش قیمت نفت، تزلزل اقتصاد جهان، بحران های سیاسی، اقتصادی و انرژی در سطح جهانی و منطقه ای را در پی خواهد داشت.
فرصت های ژئوپلیتیکی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در جنوب آسیا (شبه قاره هند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۰
31-58
حوزه های تخصصی:
مناطق ژئوپلیتیکی پیرامونی، نقش ویژه ای در سیاست خارجی کشورها ایفا می کنند. در این میان، یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم پیرامونی ایران منطقه جنوب آسیا است. آنچه که در جنوب آسیا رخ می دهد بر منافع ایران تاثیر گذار می باشد. بنابراین داشتن شناخت مناسب در سیاست خارجی، توانایی لازم را برای حفظ و تقویت منافع ملی ایران در منطقه جنوب آسیا فراهم می نماید. هدف این پژوهش تبیین فرصت های ژئوپلیتیکی سیاست خارجی ایران در منطقه جنوب آسیا می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی و همچنین روش جمع آوری یافته های پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی خواهد بود. یافته های کیفی نشان می دهد که بخشی از شاخص های طبیعی و انسانی کشور های منطقه جنوب آسیا با جمهوری اسلامی ایران از تجانس و هم تکمیلی در ابعاد مختلف اقتصادی، ارتباطی، فرهنگی، دینی و علمی برخوردار می باشند و یافته های میدانی دوازده شاخص را به عنوان شاخص های فرصت آفرین جمهوری اسلامی ایران در جنوب آسیا تائید می کند.
تحلیل ژئوپلیتیکی تهدید تروریسم بوکوحرام در غرب آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
203 - 228
حوزه های تخصصی:
پیدایش و رشد گروه های سلفی از دهه 1990 میلادی از معضلات و بحران های غرب آفریقا است. در این میان، نیجریه، بزرگترین کشور مسلمان نشین قاره آفریقا، طی سه دهه گذشته از مهم ترین مناطق فعالیت گروه های سلفی بوده به گونه ای که فعالیت گروه های افراطی در این کشور موجب شکل گیری بحران و همچنین تسری ناامنی و بی ثباتی به فراسوی مرزهای این کشور شده است. گونه شناسی عملکرد بوکوحرام به عنوان یکی از مهم ترین گروه های تروریستی در منطقه غرب آفریقا که ادعای برپایی خلافت اسلامی دارد، دارای سویه های مهم ژئوپلیتیکی است؛ پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی پسارویدادی انجام و داده ها و اطلاعات آن بر مبنای تحلیل روندها، ارزیابی می شود. این پژوهش بر مبنای آموزه های«نظریه امواج بین المللی تروریسم» ناظر بر این پرسش است که گسترش گروه تروریستی بوکوحرام چه تأثیری بر ژئوپلیتیک نیجریه و منطقه غرب آفریقا دارد و این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که بوکوحرام با بهره گیری از نیروهای سلفی در غرب آفریقا و با استفاده از الگوی موج چهارم تروریسم بین المللی می تواند تغییرات ژئوپلیتیکی را در نیجریه و منطقه غرب آفریقا موجب شود. یافته های پژوهش همچنین نشان می دهد که فعالیت های بوکوحرام در غرب آفریقا شباهت های قابل توجهی با فعالیت های داعش در غرب آسیا دارد.
پوتین و الحاق کریمه به روسیه؛ واکاوی ژئوپلیتیکی از اقدام روسیه در الحاق شبه جزیره کریمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز بحران اوکراین، به عنوان یکی از مهم ترین مناقشات قرن بیست و یکم، روسیه را در مقابل غرب قرار داده و به یکی از بحث برانگیزترین مسائل در عرصه بین الملل تبدیل شده است. رویِ کار آمدن غرب گرایان در انتخابات 2004 در اوکراین و اتفاقات متعاقب آن موجب گسترش تنش در روابط غرب و روسیه شد. تشدید این تنش ها باعث شد روسیه نسبت به منافع سنتی خود در اوکراین احساس خطر کند و در پی تشدید بحران، روسیه شبه جزیره کریمه را به خود الحاق کرد. الحاق شبه جزیره کریمه توسط روسیه با واکنش تند غرب و اروپا مواجه شد و تحریم های سخت و گسترده ای علیه روسیه اعمال شد. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که روسیه از الحاق کریمه چه منافعی عایدش می شود که حاضر به تحمل تحریم های شدید غرب و اروپا شده است؟ و اینکه چه عامل یا عوامل ژئوپلیتیکی باعث تصمیم و حرکت روسیه مبنی بر الحاق شبه جزیره کریمه به این کشور شد و چه اهداف ژئوپلیتیکی را از این تصمیم و اقدام مدنظر داشته است. استدلال اصلی این مقاله آن است که روسیه به دلیل ناتوانی تثبیت قدرت خود در اوکراین و حفظ منافع حداکثری اش و احساس خطری که به از دست دادن منافعش در این کشور می کرد، در راستای حفظ منافع خود در اوکراین شبه جزیره کریمه را، که دارای موقعیت ژئوپلیتیکی منحصربه فرد در اوکراین است و می تواند منافع ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی، و ژئوکالچری مورد نظر روسیه در اوکراین را تا حد قابل توجهی تأمین نماید، به خود الحاق کرد. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی-تبیینی است.در این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و با رویکردی ژئوپلیتیکی و با تلفیق نظریات ژئوپلیتیک سنتی و جدید به بررسی مسئله پژوهش پرداخته شده است.
تبیین مراحل و عوامل زمینه ساز بحران ژئوپلیتیکی کردستان عراق بر مبنای مدل مایکل برچر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران ژئوپلیتیکی کردستان عراق با اعلام همه پرسی استقلال در سوم مهر 1396 شکل گرفته است. مدل ژئوپلیتیکی مایکل برچر درباره مراحل و عوامل زمینه ساز بحران های ژئوپلیتیکی است و در این مقاله مراحل و عوامل زمینه ساز شکل گیری بحران کردستان عراق براساس مدل یادشده بررسی و واکاوی شده است. بنابراین، هدف از این مقاله شناخت و تبیین مراحل و عوامل شکل گیری بحران کردستان عراق براساس مدل مایکل برچر است. فرضیه تحقیق این است که مراحل بحران عبارت اند از: پیدایش، گسترش، کاهش. و تأثیرات بحران و عوامل زمینه سازی بحران عبارت اند از: جغرافیا، وضعیت منازعه، عمر بازیگر بحران، نظام سیاسی، سطح نظام بین الملل، قطب بندی، و مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای.پژوهش از نوع نظری است و با استفاده از روش توصیفی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها اسناد و مدارک است و داده های گرد آوری شده به روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مراحل شکل گیری بحران کردستان عراق عبارت اند از: سقوط صدام و شکل گیری حکومت فدرال در کردستان؛ حمله داعش به سوریه و عراق و تقویت ناسیونالیسم کردی و استقلال طلبی؛ تسلط پیش مرگه ها بر مناطقی از کرکوک، نینوا، و دیالی؛ حمله ارتش عراق و نیروهای حشدالشعبی به کرکوک و عقب نشینی نیروهای پیش مرگه از کرکوک. عوامل زمینه ساز بحران عبارت اند از: برجستگی جغرافیایی - راهبردی منطقه کردستان به ویژه منطقه کرکوک؛ تقارن منافع ایران و ترکیه در سطح بالا و مخالفت بسیار شدید و همراه با تهدید این دو کشور با همه پرسی و همراهی نکردنِ ایالات متحده واتحادیه اروپا با همه پرسی.
تبیین جایگاه و نقش اربعین در ارتقای پرستیژ ژئوپلیتیکی تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در مباحث ژئوکالچر، پرداختن به تحرکات و اجتماعات بزرگ و اثرگذار به عنوان یکی از جلوه های پرستیژ ژئوپلیتیکی، اهمیت مطالعاتی فزاینده ای یافته است. در میان شیعیان، زیارت از مناسک و شعائر بسیار مهم دینی است و در متون روایی شیعه تاکید زیادی بر آن شده است. اما وقتی روی زیارت کربلا تکیه می شود، مسئله صرفاً جنبه فردی و معنوی ندارد و باتوجه به عقب سیاسی-هویتی واقعه عاشورا، کارکردهای سیاسی-اجتماعی این زیارت پررنگ تر می شود. در این میان بر زیارت اربعین بیش از دیگر روزها تأکید شده و اربعین از این منظر، صرفاً یک آیین مذهبی و درون دینی نیست؛ بلکه باید آن را آیینی انسانی، فراملیتی برشمرد که ظرفیت های پیدا و پنهان آن می تواند در راستای ارتقای پرستیژ ژئوپلیتیکی شیعه در آغاز هزاره سوم اثرگذار باشد. حضور چنین جمعیتی برای شرکت در یک مراسم فی نفسه بسیار مهم و یک رویداد بزرگ می تواند تلقی شود. این مقاله که به شیوه توصیفی-تحلیلی گردآوری گردیده، با استفاده از مطالعات اسنادی وکتابخانه ای و همچنین مشاهدات میدانی نگارندگان در چند دوره پیاده روی اربعین، در صدد است تا در قالب ادبیات علمی و تخصصی حوزه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، به این سوال پاسخ دهد که امروزه و در عصر جهانی شدن، پیاده روی اربعین چگونه توانسته است به ارتقای پرستیژ ژئوپلیتیکی تشیع کمک کند.
آینده پژوهی تحولات ژئوپلیتیک انرژی در ایران با تاکید بر جایگاه انرژی های پاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این مقاله درراستای پاسخگویی به سوال تحقیق که عبارت است از: " ظرفیت های انرژی های پاک چه تاثیری بر ژئوپلیتیک انرژی ایران خواهد داشت؟" با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای در بخش ادبیات تحقیق و روش سناریونویسی درصدد آینده پژوهی تحولات ژئوپلیتیک انرژی در ایران با تاکید بر جایگاه انرژی های پاک برآمده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است: سناریوی مطلوب تحولات ژئوپلیتیک انرژی در ایران با تاکید بر جایگاه انرژی های پاک توسعه زیرساخت های موجود و افزایش توان تولید انرژی از یک سو و جذب سرمایه و احداث نیروگاه های جدید در مناطق دارای ظرفیت های مساعدِ بهره برداری از انرژی های پاک می باشد.بر اساس این سناریو بهبود بهره برداری از ظرفیت های انرژی های پاک سبب افزایش تولیدکنندگان و به تبع آن اشتغالزایی از یک سو و افزایش گزینه های پیش روی مصرف کنندگان، کاستی های موجود در زمینه تامین انرژی شهروندان و، افزایش همکاری ها در زمینه بین المللی و نقش آفرینی گسترده در حوزه انرژی های پاک (بهره برداری، صادرات و...) می باشد. در این زمینه سناریوی ممکن ، با توجه به اینکه ایران لحاظ جغرافیایی و طبیعی ظرفیت های بالقوه و قابل توجهی را دارا می باشد توسعه زیرساخت ها ، شکوفایی و به تبع آن افزایش تاثیرگذاری ایران در تحولات بازار انرژی و تبدیل شدن به یکی از قطب های این حوزه در سطح منطقه ای، می باشد.