مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
عربستان
حوزه های تخصصی:
کشور یمن از ابتدای شکل گیری، دائماً دچار بحران های داخلی و منطقه ای بوده است که می توان به جنگ های 1994 بین یمن شمالی و جنوبی و نیز تجاوز نیروی نظامی جمال عبدالناصر و سرکوب شیعیان این کشور در سال 1962 اشاره داشت. از آنجایی که یمن در جنوب عربستان، غرب عمان، شرق دریای سرخ و در شمال خلیج عدن واقع است اهمیت آن را دوچندان کرده و این کشور به تنگه استراتژیک باب المندب تسلط دارد که رگ حیاتی کشورهای شاخ آفریقا، عربستان و خصوصاً کشور مصر در انتقال انرژی هست. مردم یمن از دیرباز دارای گرایش های مذهبی ازجمله تشیع و اهل سنت بوده که در حال حاضر مردم یمن اهل سنت شافعی و شیعه زیدی هستند. مذاهب اسماعیلیه و صوفی هم در ردیف های بعدی وجود دارند. مذهب اثناعشری یمن که عمدتاً از جوانان این کشور هستند. در این مقاله به روش توصیفی_ تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال اصلی هستیم؛ ریشه بحران یمن تحت تأثیر چه عواملی است که منجر به گسترش دامنه بحران گردید؟ به نظر می رسد موقعیت ژئوپلیتیک یمن و مجموع آشوب های داخلی دامنه این بحران ژئوپلیتیکی را در سطح بین المللی گسترش داده است.
تبیین بنیادهای جغرافیایی صلح در خاورمیانه (مطالعه موردی: ایران، ترکیه و عربستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
79 - 102
حوزه های تخصصی:
امنیت و به موازات آن همزیستی و صلح که از دیرپاترین موضوعاتی بوده که ذهن انسان را به خود مشغول کرده است، ضرورت برقراری آن در دوره مدرن و به طور ویژه در سده بیست و یکم بیش از هر زمانی برای خاومیانه غرق آشفتگی احساس می شود. این موضوع (یعنی صلح) تاکنون از ابعاد گوناگونی مورد توجه واقع شده، در این پیوند، پژوهش حاضر تلاشی علمی است تا برقراری صلح و همزیستی بین واحدهای سیاسی را از بعد تازه و آن هم جغرافیایی درمنطقه خاورمیانه و بین سه کشور ایران، ترکیه و عربستان مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی وروش توصیفی - تحلیلی برای درک بهتر مسئله بنیادهای جغرافیایی مؤثر بر صلح را بررسی کرده و سرانجام اقدام به تحلیل داده ها کرده است. نتایج پژوهش گویای این مطلب است که جغرافیا؛ موقعیت جغرافیایی، بنیادهای فرهنگی، همسایگی و حتی ایدئولوژی را نیز به نوعی تعیّن می دهد، جغرافیا همچنین نقاط قوت و ضعف را هم شکل داده و مثلث (ایران، ترکیه و عربستان) مورد پژوهش را به سمت اهداف و منافع مشترک هدایت می کند. از این مرحله به بعد این سازه های سیاسی هستند که با تشخیص درست خود باید اهداف و منافع مشترک را مشخص کنند و به سمت همزیستی و همگرایی و سرانجام صلح گام بردارند.<br /> <strong> </strong><br />
A Study of the Islamic Republic of Iran’s Policy Toward New Iraq (2003-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
1 - 19
حوزه های تخصصی:
In the present study, the Islamic Republic of Iran’s foreign policy on post-Saddam Iraq is investigated. With the U.S and its allies attacking Iraq in 2003, Iraqi Baath regime was overthrown and a new Iraq with new policy emerged. With a change in the structure of power and sovereignty of Iraq, the ground for the presentation and penetration of regional actors including Iran was provided in this country and the question is raised “what policy the Islamic Republic of Iran has followed on post-Saddam Iraq and what goal it pursues”. Drawing on analytical-descriptive synthetic method, the findings of the present study indicate that Islamic Republic of Iran’s policy on post-Saddam is based on collaboration and coalition, in that I.R. Iran has laid an emphasis on consolidation and establishment of the Shia in the political structure of Iraq and the reinforcement of the country’s central government, in an effort to bolster its penetration domain and reduce threats caused by Iraq’s developments to its homeland security. <br /> <br />
برجام و تأثیر آن بر کنش های اقتصادی عربستان سعودی در مقابله با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله عوامل موثر برچگونگی کنش های اقتصادی عربستان را درحین و بعد ازمذاکرات برجام درخلال سال های 2016-2013 بر اساس نظریه بازی های اقتصادی «توماس شیلینگ» و با استفاده از روش اسنادی بررسی می کند و فرضیه آن است که روند مذاکرات و اجرای برجام با تغییر در نقش و گسترش نفوذ منطقه ای ایران به چالش مهم روابط ایران و عربستان بوده، تبدیل شده است. مهم ترین یافته این مقاله آن است که عربستان سعودی به لحاظ ترس از بازخوردهای مذاکرات هسته ای و در نتیجه اجرایی شدن مفاد توافقنامه برجام که احتمالا امکان تغییر جایگاه سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در سطح منطقه ای و بین المللی را در پی خواهد داشت، موجب شده تا عربستان به عنوان یک کنش گر نفتی قدرتمند در اوپک، درخلال سال های 2016-2013 با روند افزایشی تولید فراتر از نیاز بازار جهانی، میزان تولید نه میلیون و یکصدوچهل هزار بشکه ای ژوئن 2013 را به میزان ده میلیون و هفتصد و بیست هزار بشکه ای در نوامبر2016 با هدف مقابله جدی با ایران برساند، به نحوی که تصمیم عربستان درافزایش تولید نفت بیش از نیاز بازار جهانی، چالش هایی در طرح ها و برنامه های ایران به خصوص بازتاب های مثبت ناشی ازتوافق نامه برجام را ایجاد کرده است.
بررسی رفتار ایران و عربستان در سازمان اوپک با استفاده از روش مارکف سوئیچینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تأسیس اوپک در سال 1960 میلادی، عرصه جدیدی برای رقابت میان دو تولیدکننده بزرگ نفت در جهان یعنی ایران و عربستان بوجود آمد و از همان زمان، تحولات داخلی اوپک و بازتاب های بین المللی آن، متأثر از رقابت های شدید میان این دو عضو اوپک است. بررسی و تحلیل رفتار این دو کشور در بازار جهانی نفت و سازمان اوپک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این مقاله رفتار ایران و عربستان در سازمان اوپک با استفاده از داده های ماهانه 2015:12-1973:1 بررسی شده است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از مدل خطی گریفین گسترش یافته، سپس روش مارکف سوئیچینگ با احتمال انتقال ثابت برآوردها انجام گرفته است. نتایج حاصل از روش احتمال انتقال ثابت نشان داد که رفتار ایران و عربستان غیرخطی و رژیم تبانی عمده ترین حالت رفتاری ایران و رژیم رقابتی رفتار غالب برای کشور عربستان بوده است، به عبارتی دیگر در دوره مورد بررسی، غالباً رفتار ایران در سازمان همسو و هماهنگ با سایر اعضا و مبتنی بر توافق و تبانی و قواعد کارتل گونه بوده است اما رفتار عربستان برخلاف قواعد کارتل و مبتنی بر رقابت بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد که طول مدت ماندن ایران در رژیم تبانی به طور متوسط تقریباً برابر 217 ماه و طول مدت ماندن در رژیم رقابتی به طور متوسط برابر با 13 ماه است. اما طول مدت ماندن عربستان در رژیم تبانی به طور متوسط تقریباً برابر 40 ماه و طول مدت ماندن در رژیم رقابتی به طور متوسط برابر با 68 ماه است. بنابراین در دوره مورد بررسی احتمال ماندن ایران در رژیم تبانی بسیار بیشتر از احتمال ماندن در رژیم رقابتی است اما احتمال ماندن عربستان در رژیم رقابتی بیشتر از تبانی است.
پیش بینی تجربی وضعیت رقابت تسلیحاتی بین ایران و عربستان در افق 2040(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال دوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
77 - 102
حوزه های تخصصی:
تشدید تنش و رقابت منطقه ای بین ایران و عربستان، پیش بینی وضعیت رقابت تسلیحاتی آتی بین این دو کشور را مهم جلوه می کند. بر این اساس هدف اصلی این مقاله پیش بینی تجربی وضعیت رقابت تسلیحاتی بین ایران و عربستان طی سال های 2040-2018 می باشد. به این منظور، نخست یک تابع تقاضای مخارج نظامی برای دو کشور ایران و عربستان شبیه سازی و با استفاده از داده های سال های 2017-1963 و الگوریتم بهینه سازی انبوه ذرات (PSO) میزان مخارج نظامی کشورهای ایران و عربستان برای دوره ی زمانی 2040-2018 پیش بینی شده است. سپس با استفاده از این داده ها و به کارگیری یک مدل رقابت تسلیحاتی ریچاردسون و روش رگرسیون هم جمعی کانونی (CCR) وضعیت رقابت تسلیحاتی بین ایران و عربستان در افق 2040 پیش بینی شده است. طبق پیش بینی های انجام شده مخارج نظامی در ایران و عربستان با شیب تقریباً صعودی (مثبت)، طی سال های 2040-2018 افزایش می یابد که میزان این افزایش برای کشور عربستان قابل توجه تر خواهد بود. برآورد سیستم معادلات مدل ریچاردسون گویای وجود یک رقابت تسلیحاتی بین دو کشور ایران و عربستان طی دوره ی زمانی 2040-2018 می باشد؛ به گونه ای که در قبال افزایش هزینه های نظامی طرفین، میزان واکنش عربستان در افزایش هزینه های نظامی بسیار بیشتر از ایران خواهد بود. بررسی وضعیت رقابت تسلیحاتی نیز بیان گر وجود یک رقابت تسلیحاتی ناپایدار (بی ثبات) بین ایران و عربستان طی سال های 2040-2018 است.
آینده پژوهی بحران یمن بر پایه سناریو نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
51 - 71
حوزه های تخصصی:
با ورود موج بیداری اسلامی (بهار عربی) به یمن، مردم این کشور به ویژه حوثی ها در مخالفت با حکمرانی علی عبدالله صالح قیام کردند که نتیجه آن به بحرانی چندساله و هنوز لاینحل تبدیل شده است. به دلیل موقعیت راهبردی یمن، تحولات این کشور همواره موردتوجه کشورهای ذی نفع و ذی نفوذی چون عربستان و آمریکا بوده است که به همراه «شورای همکاری خلیج فارس» از طریق جایگزینی منصور هادی معاون عبدالله صالح سعی کردند این بحران را مدیریت کنند، اما ابعاد این بحران به تدریج پیچیده تر شد و اکنون تحلیل گران تلاش می کنند تا برای این بحران راه حلی مناسب پیشنهاد کنند. ازاین رو، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که تحولات یمن و رویکرد بازیگران داخلی و خارجی چه آینده ای را می تواند برای این کشور رقم بزند. یافته های پژوهش در چارچوب آینده پژوهی و به روش سناریونویسی (سناریو پردازی) حاکی از شکل گیری سناریوهای مطلوبی چون پایان منازعه و آغاز مذاکرات صلح و تداوم منازعه تا تسلیم حوثی ها و سناریوهای محتملی چون پذیرش فدرالیسم و تجزیه یمن به دو کشور و سناریوی باورپذیر (ممکنی) چون قدرتمند شدن القاعده و داعش و ایجاد امارت اسلامی در یمن است.
سناریونگاری به روش GBN (مطالعه موردی: اقدام نظامی عربستان علیه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
21 - 51
حوزه های تخصصی:
تغییرات رخ داده در سامانه نظم منطقه ای منجر به تشدید رویکردهای تقابلی عربستان با ایران شده است. تا جایی که امکان مواجهه نظامی عربستان با ایران با احتساب حالت های محتمل ذیل این نوع از مواجهه، بیشتر از قبل مورد تأمل تحلیل گران قرار گرفته است. بر این مبنا، این مقاله با روش سناریونگاری به سبک GBN کوشیده به این پرسش اصلی پاسخ دهد که سناریوهای مواجهه نظامی عربستان در قبال ایران کدام خواهد بود و چه عواملی بر شکل گیری این سناریوها موثر است. در این روش با تبیین عدم قطعیت های بحرانی از بین مهم ترین پیشران ها، مبنای سناریوها ترسیم می گردد. فرضیه مقاله بر این مبنا سامان یافته است که سه گونه تقابل مستقیم، نیابتی و تشدید منازعات فرقه ای در ایران می تواند از سوی عربستان دنبال شود. بررسی اهمیت و قطعیت پیشران ها بر مبنای منابع کتابخانه ای و هم چنین بهره مندی از نظرهای خبرگان، در چارچوب روش سناریونگاری، نشان داد که آینده جنگ یمن و تاب آوری ایران در مقابل فشارهای تحریم اقتصادی آمریکا و متحدانش، در تعیین رویکرد عربستان برای مواجهه نظامی با این کشور مؤثر بوده و می تواند مبنای رفتار نظامی آتی آن با ایران تا پایان ریاست جمهوری دوره اول ترامپ باشد. بر این مبنا، سناریوی ایجاد ناامنی و تشدید تروریسم در داخل، محتمل تر از جنگ مستقیم و نیابتی برآورد شده است.
امنیتی سازی تنش سایبری جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی؛ تهدیدها و الزامات راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیتی کردن گفتمان سایبری، جمهوری اسلامی ایران را در مسیری بحرانی قرار خواهد داد که عدم اتخاذ راهبردهای مناسب در برابر آن، ابعاد احتمالی بین المللی مانند پرونده هسته ای در پی خواهد داشت. پس از وقایع سال 2011 در غرب آسیا و شمال آفریقا، تنش نظام مند ایران و عربستان به فضای مجازی سرریز شد. در کشاکش تنش سایبری دو کشور در 15 آگوست 2012، تأسیسات سایبری شرکت آرامکو عربستان مورد حمله سایبری قرار گرفت. متخصصان آمریکایی مسبب حمله سایبری به آرامکو را ایران معرفی کردند. پس از این واقعه، گفتمان سایبری جمهوری اسلامی ایران از جانب هم پیمانان عربستان، به ویژه ایالات متحده در معرض امنیتی سازی قرار گرفت. حال این پرسش ها مطرح هستند که تنش سایبری ایران و عربستان چگونه به فرایند امنیتی کردن گفتمان سایبری جمهوری اسلامی ایران دامن می زند؟ و امنیتی کردن گفتمان سایبری ایران چه ابعاد و عناصری را در بر دارد؟ نویسندگان در پاسخ پرسش های پژوهش، امنیتی کردن و ابعاد آن را شامل سه مرحله می دانند: (1) کشورهای هم پیمان سعودی سعی در معرفی ایران به عنوان متجاوز به امنیت سایبری عربستان را دارند، (2) این کشورها با نادیده گرفتن حملات سایبری عربستان علیه ایران، حملات صورت گرفته به عربستان (که عاملیت ایران در اجرای آنها اثبات نشده) را به مثابه تهدیدی بالقوه برای بیشتر کشورهای دنیا می پندارند، (3) این تهدیدپنداری کشورهای هم پیمان سعودی با سازوکارهایی نظیر دگرنمایی توان سایبری ایران (افراد و نهادها) تلاشی بهانه جویانه در مسیر اتهام به ایران در تکمیل فعالیت های تروریستی، هسته ای و حقوق بشری است. بنابراین، نویسندگان معتقدند توجه به معضل امنیتی کردن گفتمان سایبری باید یکی از الزامات راهبردی ایران در سال های آتی باشد. رویکرد تحقیق حاضر، تحلیلی و روش گردآوردی اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای است.
اختلافهای سرزمینی و مرزی در میان کشورهای جنوبی خلیج فارس در سال های 1995- 2012م/1374-1391ش
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ششم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
115 - 139
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو با طرح این پرسش که علل و دلایل اختلاف های سرزمینی و مرزی در میان کشورهای جنوبی خلیج فارس چیست؟ تلاش دارد با بهره گیری از روش توصیفی فرآیندی به این مهم بپردازد که در کشورهای حاشیه خلیج فارس مرز مفهومی بیگانه است و سرحدات بسیاری از کشورهای این منطقه به وسیله مناطق مرزی و نه خطوط مرزی مشخص می شوند.در خصوص مشخص نبودن دقیق مرزها در کشورهای حاشیه خلیج فارس می توان به مواردی نظیر کوچ قبایل، وجود صحراهای خشک و بی آب و علف، عدم اکتشافات نفتی اشاره کرد. عامل دیگری که علاوه بر مسائل محدودیت های جغرافیایی و یا اختلاف های میان منطقه ای در روابط میان کشورهای منطقه تاثیرگذار است، وجود منبع حیاتی نفت است که یکی عوامل اصلی در اختلاف و درگیری میان کشورها قلمداد می شود. حدود دو سوم ذخایر اثبات شده نفت و یک سوم ذخایر گاز طبیعی جهان در اختیار کشورهای خلیج فارس قرار دارد. هرچند وجود همین عامل یعنی نفت سبب شده تا کشورهای این منطقه برای تعیین حدود با یکدیگر وارد مذاکره شوند. به عبارت دیگر تا قبل از این که منابع عظیم زیرزمینی در بستر و زیر بستر خلیج فارس کشف شود، عملاً اختلاف های سرزمینی بین این کشورها مطرح نبود با آشکار شدن این حقیقت بود که اختلافات سرزمینی بین این کشورها بر سر تحدید حدود مناطق دریایی و حوزه های نفتی مشترک بین تمامی هشت کشور حاشیه خلیج فارس پدید آمد. البته دخالت ها و اعمال نفوذهای کشورهای استعماری بویژه بریتانیا در شکل گیری و تداوم این اختلافات موثر بوده است. همچنین به دلیل بافت جمعیتی مردم ساکن سرزمین های خلیج فارس و به خصوص سواحل جنوب این پهنه آبی عملاٌ مرزبندی های سیاسی تا اواخر قرن هجده میلادی در این منطقه به شیوه رایج در دیگر نقاط دنیا شکل نگرفته بود. به هر رو، مرزهای بین برخی از کشورهای منطقه مانند امارات متحده عربی با عربستان سعودی، عمان با عربستان سعودی، عمان با یمن و امارات متحده عربی با عمان به علت وجود ادعاهای ارضی، سیاست های توسعه طلبانه و هزینه های زیاد مربوط به علامت گذاری تاکنون بر روی زمین علامت گذاری نشده اند. بنابراین، این نوشتار بر آن است تا با بررسی و مطالعه تحولات صورت گرفته در موضوع مرز و سرزمین مابین کشورهای حاشیه ای خلیج فارس طی سالهای 1995 -2012م/1374-1391ش ، علل و دلایل اختلاف های سرزمینی و مرزی کشورهای جنوبی خلیج فارس را در قالب توصیفی فرایندی، واکاوی نماید.
فرهنگ حاکم بر تعاملات ایران و عربستان از منظر تحلیل سازه انگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
61 - 78
حوزه های تخصصی:
همواره به روابط ایران و عربستان توجه شده و این رابطه به جز در دوره قبل از انقلاب، با بدبینی همراه بوده است. آنچه در این نوشتار می آید، بررسی روابط دو کشور با نگاه سازه انگارانه ونتی است که نشان می دهد چگونه هویت ها روابط دو کشور را بازسازی می کنند. همچنین نشانگر این است که چگونه فرهنگ حاکم بر تعاملات دو کشور از هابزی به لاکی و از لاکی بار دیگر به هابزی تغییر می یابد.
فرهنگ سیاسی در عربستان؛ تحلیل ایستایی و چالش های فرارو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
351 - 370
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سیاسی آمیزه ای از باورها، نگرش ها و شناخت و آگاهی سیاسی است که رفتار سیاسی یک گروه یا ملت را شکل می دهد. در گذشته، فرهنگ سیاسی ملت ها از نهادینگی و استمرار برخوردار بوده است، اما امروزه به دلایلی همچون تغییر و تحولات ساختاری، انقلاب ارتباطات و جهانی شدن دگردیسی یافته، به سمت فرهنگ مشارکتی سوق پیدا کرده است. در این نوشتار، نگارندگان درصددند از رهگذر رهیافت اقتصاد سیاسی به این پرسش پاسخ دهند که چرا فرهنگ سیاسی تابعیتی در جامعه عربستان از استمرار و ایستایی برخوردار بوده است، و نیز با استفاده از رهیافت جامعه شناختی سیاسی، مهم ترین دلایل دگردیسی قابل توجه در فرهنگ سیاسی جامعه عربستان به ویژه تحصیل کرده ها و جوانان شهری از فرهنگ تابعیتی به سمت فرهنگ مشارکتی را بررسی و تحلیل کنند. نگارندگان بر این باورند که چنین تحولی در فرهنگ سیاسی از دهه 1990 به این سو، به ویژه در دو سال اخیر چالش های جدی برای حکومت سعودی ایجاد کرده است. این چالش ها در آینده جدی تر شده، حکومت را به پذیرش اصلاحات بیشتر ملزم خواهد ساخت.
امکان سنجی تحقق حاکمیت جریان لیبرال-سکولار به جای حاکمیت آل سعود در عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۸
195 - 220
سه مولفه اقتصاد نفت پایه،بافت قبیله ای جامعه،دین یا همان مذهب وهابی در نیم قرن گذشته همواره قوام بخش مشروعیت دولت فعلی عربستان بوده است که با حمایت های بین المللی و منطقه ای و عدم حضور نیروهای تحول خواه تحکیم می شود.دگرگونی در هرکدام از این مولفه ها می تواند به صورت دیالکتیکی موجب تغییراتی در دولت و جامعه عربستان شود.سوال ما در این مقاله این است که آیا ساختار جامعه گانی و اقتصادی عربستان مستعد جای گزینی حاکمیت آل سعود با جریان سکولار-لیبرال است؟نظریه رانتیریسم متاخر با نقد نسل اول نظریه دولت رانتیر نشان می دهد که بر اثر فشار جامعه با دلایلی مانند،رشد جمعیت،رواج اسلام گرایی سیاسی،موج بیکاری،جهانی شدن،بلوغ دولتی و پیشرفت تکنولوژی و آزادی تجارت و سرمایه... جامعه به وضعیتی می رسد که دولت مجبور به تغییراتی می شود.از سوی دیگر اکثریت جوان تحصیل کرده عربستان که از طریق شبکه های اجتماعی و پیشرفت های تکنولوژیک با دنیای مدرن در ارتباط هستند دیگر همانند گذشته وابستگی هویتی و حمایتی به نظام قبیلگی را ندارند و مضاف بر این،همین نظام قبیله ای تضعیف شده نیز در ائتلاف شکننده ای با آل سعود به سر می برند.علاوه بر اینکه به دلایل مشابه نقش دین در جامعه عربستان کم-رنگ شده است،شیعیان(دوازده امامی،اسماعیلیه و زیدیه) سنی های غیر وهابی و جمعیت بزرگ خارجی های عربستان مشروعیت وهابیت را زیر سوال برده اند.در این مقاله با بررسی مولفه های سه گانه فوق الذکر در چارچوب نظری رانتیریسم متاخر نشان می دهیم که در کشور عربستان جریان سکولار-لیبرال می توانند جای گزین حاکمیت فعلی شوند و این مورد حمایت و قبول جامعه جهانی قرار خواهد گرفت.
تحلیل تنش آفرینی های ایدئولوژیک و سیاسی عربستان سعودی در قبال راهبرد فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۹
99 - 124
همواره یکی از موانع تحقق راهبرد فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام، ناسازواری های ایدئولوژیک و سیاسی عربستان سعودی با آن است. شناسایی این ناسازواری ها و تحلیل ریشه های آنها به سیاستگذاران در فرایند اخذ تصمیم و پیشبرد راهبرد فرهنگی کشور کمک شایانی می کند. ازاین رو پژوهش حاضر در نظر دارد راهبرد فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را در جهان اسلام تبیین و ناسازواری های عربستان در قبال مصادیق آن را تحلیل کند. بنابراین، سؤال های مطرح این است که راهبرد فرهنگی ایران در جهان اسلام چیست؟ مصادیق آن چه ثمراتی در جهان اسلام داشته اند؟ چرا عربستان از تحقق راهبرد فرهنگی ایران در جهان اسلام هراس دارد؟ بسیاری از دانشوران مهم ترین علت ناسازواری عربستان با راهبرد فرهنگی ایران را در مسائل هویتی برای رهبری معنوی و سیاسی بر جهان اسلام، ارزیابی می کنند. نویسندگان این پژوهش با بهره گیری از روش اسنادی معتقدند در کنار عوامل فوق عامل اصلی تقابل با راهبرد فرهنگی ایران، ترس آل سعود از تأثیر آن بر تغییر رژیم سیاسی در عربستان است. عربستان از این هراس دارد که پیام های راهبرد فرهنگی ایران (احیاگری اسلامی) بر تارو پود جامعه خود تنیده شود و پیامدهای سیاسی ناگواری (جنبش های گریز از مرکز و ...) برای آنها بر جای گذارد.
سرمایه اجتماعی بین المللی؛ چارچوبی برای تبیین روابط ایران و عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
118 - 145
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه روابط پر فراز و نشیب ایران و عربستان به عنوان دو کشور تأثیرگذار خاورمیانه در سال های پس از انقلاب اسلامی مورد توجه بسیاری از محققین و صاحب نظران بوده و از زوایای مختلف به آن پرداخته شده، اما تاکنون به تأثیر "سرمایه اجتماعی بین المللی" بر روابط ایران و عربستان پرداخته نشده است. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که سرمایه اجتماعی بین المللی چه تأثیری بر روابط ایران و عربستان در سال های پس از انقلاب اسلامی داشته است؟ در پاسخ به پرسش مذکور بر این فرضیه تأکید می شود که میان نوسان در روابط ایران و عربستان در سال های پس از انقلاب اسلامی و نوسان در میزان سرمایه اجتماعی بین المللی آنها همبستگی وجود دارد. در واقع هدف نویسندگان مقاله این است که با نقد و بررسی رهیافت ها و رویکردهای موجود، از «سرمایه اجتماعی بین المللی» به عنوان چارچوبی متفاوت یاد کرده و مبانی تئوریک، مؤلفه های مفهومی و نحوه کاربست آن برای تبیین روابط ایران و عربستان را مورد بررسی قرار دهند و در نهایت نیز با استفاده از روش همبستگی، میزان ارتباط متغیرهای مذکور را مشخص کنند
پوشش زنان در ادیان توحیدی شبه جزیره در صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یهودیت و مسیحیت هر کدام به دلایلی در جامعه عربستان عصر نزول از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند. نظام دینی یکتاپرست آنان از نظر اخلاقی از نظام های شرک و چندگانه پرستی متراکم تر بود. سنت دینی یهودیان و مسیحیان پوشش را برای زنان واجب دانسته و آن را نشانه عفت و پاک دامنی می داند. در حالی که روایت های مختلفی در باره پوشش زنان و دختران عرب وجود دارد، تا اندازه ای روشن است که زنان اهل کتاب پوشیده تر از زنان عرب بودند. اشعار، نقاشی ها، و ادبیات برجای مانده از آن دوران نشان می دهد که برخی از زنان اهل کتاب تمام بدن و نیز سر و صورت خود را می پوشاندند. "جلباب" که قرآن کریم پوشیدن آن را برای زنان و دختران مسلمان لازم دانسته است، یک واژه حبشی است که مسیحیان در آن جا ساکن بودند و این نشان می دهد که پیش از آنان که اسلام حجاب را بر زنان مسلمان واجب کند، پیروان اهل کتاب پوشش کاملی داشته اند.
ارزیابی ظرفیت های موجود بین المللی در قالب ساز وکارهای حل اختلاف بین المللی در خصوص دادخواهی حجاج قربانی منا به عنوان گردشگران بین المللی مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراسم عبادی حج یکی از بزرگترین اجتماعات مردمی در جهان است. بر هر مسلمان بالغی که استطاعت مالی و توانایی جسمی داشته باشد واجب است که حداقل یک بار در طول زندگی اش آن را بجا بیاورد. این مراسم در 8 تا 12 ذی الحجه، ماه آخر تقویم اسلامی انجام می شود. در این ایام حدود دومیلیون مسلمان از 183 کشور مختلف در مکه حضور می یابند و مناسک مشخصی را اجرا می کنند. در شامگاه روز 9 ذی الحجه زائرین مسیر 4/ 14کیلومتری را به سوی عرفات پیاده روی کرده و شب را در آن جا با عبادت و نماز و قران خواندن سحر می کنند. در صبحگاه روز 10 ذی الحجه حجاج برای اجرای مراسم رمی الجمرات [1] از عرفات عازم منا می شوند. در طی مراسم رمی الجمرات در منا حاجیان 7 سنگریزه را به شکل نمادین به سوی شیطان پرتاب می کنند. ازدحام شدید جمعیت در این مکان به گونه ای است که احتمال اتفاقات ناگوار را بالا می برد. با وجود اینکه در سال های مختلف انجام این مراسم بدون تلفات جانی و مجروحیت نبوده فاجعه بار ترین این حوادث در 24 دسامبر سال 2015 اتفاق افتاد که منجر به مرگ جمعیت زیادی از حجاج از کشورهای مختلف شد. آمارها در باره ی تعداد تلفات هنوز دقیق نیستند و از 4000نفر تا 7000 متغیرند. بعد از این ماجرا دولتمردان برخی کشورها من جمله ایران دولت سعودی را مسئول حادثه دانسته و خواهان رسیدگی بین المللی و حقوقی به آن شدند. سوال تحقیق حاضر این است که چه ظرفیت های بین المللی در قالب سازوکار حل اختلاف بین المللی در خصوص دادخواهی حجاج قربانی منا وجود د ارد
نقش کشور عربستان در گسترش تروریسم و تاثیر ان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تروریسم پدیده ای جهانیست که در حال حاضر به صورت منطقه ای عمل می کند و شدت کشتار و تخریب ان در جهان اسلام بیشتر از مناطق دیگر است . قدرت های جهانی و منطقه ای در محور غربی عربی از ابزار تروریسم وگروههای تروریستی به عنوان پیشقراولان خود برای تقسیم دوباره جهان در قرن 21 استفاده می نمایند . اغاز تشکیل گروههای تروریستی سلفی به سال 1984 وشکل گیری القاعده با هدف مبارزه مجاهدین با شوروی در افغانستان و از سال 2010 با شروع انقلابات مردمی برای مقابله با انقلابات و نفوذ ایران در جنوب ،جنوب غرب و افریقا از شدت زیادی برخوردار بوده است .به کارگیری تروریسم ،بستگی به شرایط بین المللی و رقابت کشورهای منطقه داردکه این گروهها را کنترل یا ازاد بگذارند. کشورهای عرب حوزه خلیج فارس باپنج نقش کلی مالی ، نظامی ، بستر سازی عقیدتی ، مکانی و رسانه ای در حال رقابت با ایران به شکل گیری و گسترش تروریسم کمک می کنند. ما در این مقاله درپی پاسخ به این سوال هستیم که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس چه نقشی در گسترش و پیشروی تروریسم منطقه ای دارند؟ تاثیر گسترش تروریسم منطقه ای بر امنیت ملی ایران چیست؟ نتایج تحقیق نشان می دهد کمک های مالی کشورهای عربی موثرترین عامل گسترش تروریسم بوده است به طوری که 40/. اشخاص مهم و سرشناس حامی مالی تروریسم از شهروندان عربستان، 43/ از شهروندان دیگر کشورها مرتبط با عربستان،9/ کویت، 6/ قطرو2/ بحرین بوده اندبا توجه به موارد فوق تروریسم در سه سطح ملی، منطقه ای و جهانی بر امنیت ملی ایران تاثیر خواهد گذاشت .این پژوهش به روش مصاحبه،مشاهده و کتابخانه ای تهیه وبرای تهیه نقشه ها از GIS استفاده شده است.
بررسی زمینه های همگرایی و واگرایی ایران و عربستان در چارچوب جغرافیای صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان به مثابه دو قطب ژئوپلیتیکی در منطقه ی خاورمیانه، روندی از همگرایی و واگرایی را در مناسبات خود طی کرده اند. وزن ژئوپلیتیکی دو کشور در منطقه و نقش بالقوه ی آن ها در حل تعارضات تا حدی است که هر یک از دو کشور ایران و عربستان، همواره به عنوان بازیگری استراتژیک در پروژه های کلان بازیگران جهانی، انتخاب شده اند. با وجود توانمندی ها و قابلیت های دو کشور، سیر واگرایی میان ایران و عربستان در طی یک دهه ی اخیر شتاب فزاینده ای یافته است. با توجه به وزن ژئوپلیتیکی بالای دو کشور، تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی زمینه های واگرایی و همگرایی ایران و عربستان پرداخته است. پرسش اصلی این تحقیق، این است که کدام عوامل در واگرایی و همگرایی ایران و عربستان مداخله می کنند و چگونه می توان به یک همزیستی مسالمت آمیز و پایدار میان دو کشور دست یافت. نتایج، نشان می دهد که عمده ی تعارض و تنش در روابط دو کشور، ناشی از برجسته شدن قلمروسازی ایدئولوژیک است؛ به نحوی که ایران و عربستان را به دو عنوان دو قطب رقیب تخریبی در مقابل یکدیگر قرار می دهد. با این حال، قرار گرفتن دو کشور بر مدار واقعیت ها و اشتراکات جغرافیایی، یکی از کارامدترین رویه ها برای برقراری صلح و همزیستی میان ایران و عربستان قلمداد می شود.
بررسی دو ضلعی قطر و عربستان و مؤلفه های تأثیرگذار این دو ضلعی بر تحولات سوریه و یمن از سال 2011 تا 2019
حوزه های تخصصی:
عربستان و قطر دو کشور عربی همسایه هستند که بیش ترین اثرگذاری و نقش آفرینی را دارا می باشند. منابع غنی نفت و گاز در این دو کشور و ثروت فراوان حاصل از این منابع، بلندپروازی ها و مداخلات منطقه ای فراوانی را برای هر دو کشور به همراه داشته است که این امر در کنار اختلافات ریشه دار و عمیق مرزی و تاریخی بین دو کشور، و نیز اختلافات ایدئولوژیک ناشی از نگاه های وهابی- اخوانی برخاسته از اندیشه های سران این دو کشور، اصطکاک ها و مخاصماتی را در تاریخ نه چندان درازمدت روابط دو کشور ایجاد نموده که این دو کشور همواره تا پیش از سالیان اخیر، می کوشیده اند با تعامل و مساعدت، جلوه های این مخاصمه را چندان علنی نکنند. با این وجود، تحولات بیداری اسلامی (بهار عربی) در منطقه که از 2011 کلید خورد و مجموعه تحولات منطقه خصوصاً دیدگاه های متعارض دو کشور در جریان تحولات سوریه و یمن، دامنه اختلافات را تعمیق بخشیده و این مسأله حتّی تا مرحله پیش از رویارویی مستقیم نظامی نیز، ادامه پیدا کرد. این پژوهش، با اشاره به مؤلفه های هویتی سیاست داخلی و خارجی دو کشور قطر و عربستان، تلاش دارد به این سئوال پاسخ دهد که عوامل تشدید این بحران و روند تشدید اختلاف بین دو کشور خصوصاً تشدید اختلافات این دو کشور در سال جاری(2019) چه بوده است؟ دلیل تشدید خصومت در روابط کشور در موضوعات اشاره شده را می توان در پیشینه ی اختلافات مرزی میان دو کشور، پایگاه های فکری متفاوت در زمینه ی وهابیت و سلفی گری، تفاوت و تعارض دیدگاه ها در رابطه با جنبش ها و گروه-هایی همانند اخوان المسلمین، تعارض منافع در سوریه و یمن، نوع و میزان روابط با ایران و ایالات متحده، و نیز جاه طلبی ها و ماجراجویی های سران تازه کار و نه چندان مجرب دو کشور جستجو کرد.