مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
فرهنگ سیاسی مشارکتی
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازان با توجه به چارچوب نظری شان، نقش متفاوتی برای دین در فرآیند گذار به دموکراسی قائل شده اند. نظریات شکل گرفته الگوهای غربی، تحقق دموکراسی غربی در جوامع برخوردار از فرهنگ اسلامی را امری بعید می دانند؛ اما روشن است که هرچند دین مبین اسلام با دموکراسی غربی، سازگاری ندارد ولی اگر مقصود از توسعه سیاسی، مشارکت شهروندان در فرآیندهای سیاسی باشد، این دو مفهوم باهم سازگار هستند. مطالعه حاضر نیز در همین راستا، باهدف بررسی تأثیر دین داری بر روی فرهنگ سیاسی دموکراتیک (منطبق با ارزش های غربی) و فرهنگ سیاسی مشارکتی (منطبق با ارزش های اسلامی) انجام گرفته است. اطلاعات این تحقیق با استفاده از ابزار پرسش نامه در چارچوب روش پیمایشی در بین کلیه شهروندان شهر اصفهان در سال 1394 با نمونه تصادفی 339 نفر انجام شد. یافته ها نشان می دهد با افزایش دین داری از میزان فرهنگ سیاسی دموکراتیک در بین افراد، کاسته می شود؛ به عبارت دیگر، فرهنگ سیاسی دموکراتیک در بین افرادی بالاتر بود که از دین داری کمتری برخوردار بودند. از سوی دیگر، فرهنگ سیاسی مشارکتی در بین افرادی که از میزان دین داری بالاتری بودند، بیشتر بود و دین داری، تأثیر مثبتی بر روی فرهنگ مشارکتی در بین شهروندان دارد
بررسی موانع نهادمندی احزاب عصر مشروطه در فرهنگ سیاسی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با رویکرد جامعه شناختی به موانع نهادمندی احزاب اولیه ایران پرداخته شده است. حزب، سازمانی است که اولین بار در جوامع غربی تاسیس گردید. اقشار و طبقات اجتماعی از طریق احزاب، مطالبات خود از حاکمیت را دنبال می کردند، نظام دموکراسی غرب بستر مناسبی برای رشد فرهنگ سیاسی مشارکتی بود که احزاب می توانستند در آن به رقابت با هم بپردازند. همزمان با شکل گیری و تثبیت مدرنیسم در جوامع غربی و استقرار نظام دموکراتیک، احزاب بعنوان نهادهای اجتماعی- سیاسی در ساختار جامعه مدرن وظایف و کارکردهای معینی برعهده گرفتند. چنین شرایطی منجر به نهادمندی احزاب و تشکیل نظام های سیاسی تک حزبی، دو حزبی و چندحزبی شد. در ایران، مقارن با انقلاب مشروطه و تاسیس پارلمان، اولین احزاب سیاسی به وجود آمدند. نظام سیاسی پادشاهی، فرهنگ سیاسی سنتی، اقتصاد معیشتی، وابستگی روشنفکران و... از جمله موانع نهادمندی احزاب عصر مشروطه بودند. این پژوهش با روش تاریخی- اسنادی و با تکنیک فیش برداری انجام شده است.
فرهنگ سیاسی در عربستان؛ تحلیل ایستایی و چالش های فرارو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
351 - 370
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سیاسی آمیزه ای از باورها، نگرش ها و شناخت و آگاهی سیاسی است که رفتار سیاسی یک گروه یا ملت را شکل می دهد. در گذشته، فرهنگ سیاسی ملت ها از نهادینگی و استمرار برخوردار بوده است، اما امروزه به دلایلی همچون تغییر و تحولات ساختاری، انقلاب ارتباطات و جهانی شدن دگردیسی یافته، به سمت فرهنگ مشارکتی سوق پیدا کرده است. در این نوشتار، نگارندگان درصددند از رهگذر رهیافت اقتصاد سیاسی به این پرسش پاسخ دهند که چرا فرهنگ سیاسی تابعیتی در جامعه عربستان از استمرار و ایستایی برخوردار بوده است، و نیز با استفاده از رهیافت جامعه شناختی سیاسی، مهم ترین دلایل دگردیسی قابل توجه در فرهنگ سیاسی جامعه عربستان به ویژه تحصیل کرده ها و جوانان شهری از فرهنگ تابعیتی به سمت فرهنگ مشارکتی را بررسی و تحلیل کنند. نگارندگان بر این باورند که چنین تحولی در فرهنگ سیاسی از دهه 1990 به این سو، به ویژه در دو سال اخیر چالش های جدی برای حکومت سعودی ایجاد کرده است. این چالش ها در آینده جدی تر شده، حکومت را به پذیرش اصلاحات بیشتر ملزم خواهد ساخت.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر فرهنگ سیاسی شهروندان شیراز (با تأکید بر مطالعه تطبیقی متولدین قبل و بعد از دهه 60)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
255 - 276
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر مهم موثر برگونه شناسی فرهنگ سیاسی پدیده سرمایه اجتماعی است. مهم ترین دلایل اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی برای تأثیرات سیاسی این سرمایه، آن است که سرمایه های اجتماعی از طریق منابع انسانی نظیر مهارت های انسانی به وجود آمده اند. از نظریه های آلموند و وربا، پاتنام، بوردیو... استفاده و در جمع آوری داده ها ابتدا از روش اکتشافی و سپس از رویکرد پیمایشی بهره گرفته شده. پیمایش بر روی 382 نفر از متولدین قبل و 382 نفر از متولدین بعد از دهه 60 شهروندان شیراز با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss نشان می دهد، تفاوت معنی داری بین سرمایه اجتماعی دو نسل وجود ندارد اما انواع فرهنگ سیاسی در بین دو نسل تفاوت معنی داری دارد. همچنین رابطه منفی معناداری بین سرمایه اجتماعی با فرهنگ سیاسی محدود و تبعی در بین هر دو نسل وجود دارد. از سوی دیگر درآزمون فرضیات، تقویت سرمایه اجتماعی موجب رشد و شکوفایی فرهنگ سیاسی مشارکتی در بین هر دو نسل می شود.
تاثیرسنجی مدیریت سیاسی بر فرهنگ سیاسی مشارکتی مدیران استان سیستان و بلوچستان: مطالعه موردی مدیران وزارت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
457 - 473
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت سیاسی مدیران استان سیستان و بلوچستان بر فرهنگ سیاسی مشارکتی آن ها انجام شده است. روش این پژوهش، از لحاظ برخورد با داده ها کمی، و اجرای تحقیق با روش پیمایش، و گردآوری داده ها نیز با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کل مدیران سیاسی وزارت کشور شاغل در (شامل استانداری، فرمانداری ها، بخشداری ها و ...) استان سیستان و بلوچستان می باشند که بر اساس اطلاعات جمع آوری شده تعداد کل آن ها بالغ بر 168 نفر می باشند که از کلیه آن ها به صورت تمام شماری اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. لذا حجم نمونه در این پژوهش برابر با حجم کل جامعه آماری 168 نفر می باشد همانطور که ذکر شد در این پژوهش از روش تمام شماری جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. در تحقیق حاضر از نمونه گیری غیر تصادفی و از نوع هدفمند استفاده شده است و علت استفاده از این نوع شیوه نمونه گیری به خاطر تعداد جامعه آماری محدود و حجم نمونه بوده است. به منظور سنجش روایی یا اعتبار ابزار تحقیق، از اعتبار ظاهری استفاده شد. داده های جمع آوری شده نیز از طریق نرم افراز SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج در سطح توصیفی نشان داد که مدیران استان از نظر مدیریت سیاسی در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار داشتند و در همه ابعاد مدیریت سیاسی از جمله رفتار سیاسی، ماهیت تصمیم گیری، ادراک از محیط و شخصیت مدیران در سطح نسبتاً بالایی قرار داشته اند. ب
رابطه بین طبقه اجتماعی و فرهنگ سیاسی در شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۳۸۷-۳۴۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از عوامل تاثیرگذار بر توسعه ی سیاسی، چگونگی جهت گیری هایِ نسبت نظام سیاسی و ایفای نقش سیاسی افراد آن جامعه است. این جهت گیری ها و کنش های سیاسیِ افراد، ممکن است در بین طبقات اجتماعی (با توجه به سرمایه های اقتصادی و فرهنگی) متفاوت باشد. بر این اساس تحقیق حاضر درصدد شناسایی فرهنگ سیاسی طبقات اجتماعی است. روش: تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است، حجم نمونه ی 400 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در شهر اردبیل در سال 1398 انجام شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که فرهنگ سیاسی طبقه ی پایین و متوسط از نوع «محدود- تبعی» و فرهنگ سیاسی طبقه ی بالا از نوع «تبعی- مشارکتی» است. همچنین یافته ها نشان داد که تفاوتِ معنی داری بین فرهنگ سیاسی طبقه ی متوسط و پایین وجود ندارد، ولی فرهنگ سیاسی طبقه ی بالا، تفاوت معنی داری با فرهنگ سیاسی طبقه ی متوسط و پایین دارد. بحث: فرهنگ سیاسی طبقات اجتماعی در ایران گویای شکاف بین نظام سیاسی و مردم، بی اعتمادی نهادی، دوری از اقتدارگرایی و پیچیده پنداشتن موضوع سیاست است. بنابراین فرهنگ سیاسی در اذهان و اندیشه ها رشد یافته، ولی در بعد رفتاری و عملی عقب افتاده است که می تواند ناشی از «هزینه های فعالیت سیاسی» باشد، و یا ناشی از«فرهنگ سیاسی» که در طول تاریخ در ایران وجود داشته است. همچنن با توجه به اینکه فرهنگ سیاسی طبقه متوسط و پایین تفاوت معنی داری با هم ندارند و نوع فرهنگی سیاسی این طبقات محدود و تبعی است این طبقات دچار انفعال سیاسی شده و توسعه سیاسی جامعه را تحت تاثیر قرار داده است.
بررسی و تحلیل فرهنگ سیاسی اساتید دانشگاه های دولتی مازندران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
9 - 27
حوزه های تخصصی:
شناخت نگرش سیاسی اساتید دانشگاه یکی از مسائل مهم برای برنامه ریزان سیاسی و اجتماعی و حتی اندیشمندانی است که دغدغه اصلاح امور کشور را دارند. نوشتار حاضر، با الهام از سنخ شناسی سیاسی آلموند و وربا در مورد فرهنگ سیاسی، فرهنگ سیاسی اساتید دانشگاه های دولتی استان مازندران را مورد بررسی قرار می دهد و از این رو، سوال اصلی پژوهش عبارتست از؛ نوع و میزان مشارکت اساتید دانشگاه های دولتی مازندران چگونه است؟ که برای این منظور از روش پیمایش و انتخاب نمونه های موردنظر، مطابق روش های علمی استفاده شده است که نتایج آن قابل تعمیم به کل اساتید دانشگاه های دولتی استان می باشد. بر اساس یافته های تحقیق که از 310 نمونه استخراج شده است، بُعد ادراکی فرهنگ سیاسی اساتید، در مقایسه با بُعد عاطفی و داوری از قوت بیش تری برخوردار است. از منظری دیگر یافته ها نشان می دهد که فرهنگ مشارکتی در مقیاس با فرهنگ تبعی و محدود از وسعت بیش تری برخوردار است و اساتید خواهان مشارکت فعال نه منفعل در مسائل سیاسی هستند. از این رو می طلبد که برنامه ریزان سیاسی و اجتماعی بستر را برای تحقق کرسی های آزاداندیشی فراهم کنند.