مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
عربستان
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
63 - 39
تنش در روابط ایران و عربستان به اوج خود رسیده است. گروهی از صاحب نظران دلیل اصلی این منازعه را عوامل ایدئولوژیک و گروهی دیگر عوامل ژئوپلتیک می پندارند. دیدگاه ترکیبی دیگری نیز وجود دارد که هر دو عامل را در کنار هم، دلیل تشدید منازعه در روابط دو کشور می داند. موضوعی که توجه چندانی در پژوهش ها به آن نشده، عامل برداشت ها و نظام ادراکی نخبگان در روابط دو کشور و نقش آن در تشدید تنش هاست. نوآوری این پژوهش، پرداختن به نقش برداشت ها در روابط دو کشور بوده و دنبال پاسخ دادن به این سوال بود که برداشت های نخبگان ایرانی در روابط بین ایران و عربستان چه تأثیری گذاشته اند؟ در این راستا، از مدل های نظری نظریه پردازانی هم چون رابرت جرویس، جک لوی و آرتور استاین استفاده شد. روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بود. از این روش برای بررسی دیدگاه های نخبگان سیاسی و نظامی ایران نسبت به طرف مقابل و برداشت ها و سوءبرداشت های احتمالی آنها بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان دادند که برداشت های نخبگان سیاسی و نظامی ایران در روابط میان ایران و عربستان در چند حوزه تأثیرگذار و قابل توجه بوده و به تشدید تنش ها کمک کرده اند: 1) برداشت ها از توانمندی های خود و دشمن، شامل: اغراق در برآوردِ توانمندی نظامی خود و ناچیز شمردن توانمندی نظامی دشمن؛ 2) برداشت ها از برداشت های دشمن: اغراق در دشمنیِ دشمن؛ و 3) برداشت از نیت ها و رفتارهای احتمالی کشورهای ثالث. در ادامه مقاله، ضمن بررسی این موارد، به شرایط کاهش آثار این برداشت ها و افزایش احتمال بهبود روابط دو کشور پرداخته شده است
پردازش الگوی امنیت راهبردی در تحلیل تهدیدات عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
221 - 266
After the Islamic Revolution, the relations between the two countries of Saudi Arabia and the Islamic Republic of Iran were full of "hostility", "tension", "conflict" and "great threat". So far, there have been many studies in this regard, but they have not investigated Saudi threats against Iran in a systematic manner and based on theoretical studies. The author believes that the implementation of a specific theory to analyze the threats of Saudi Arabia is not effective, and in this regard considers the strategic security model rooted in some Western and nonwestern theories of international relations. So the question is how can Saudi Arabia's threats against Iran be analyzed based on strategic security model? the hypothesis of research is that strategic security model can examine the role of the international political system in analyzing Saudi threats against Iran with regard to the specific characteristics of the political and social environment of the two countries and suggests strategies to reduce them. Accordingly, the strategic security model assesses Saudi Arabia's lasting threats to Iran in four areas: regional, economic, cyber and cultural. This model analyzes the Neo-conservative system
واکاوی عوامل موثر بر کنش رقابتی ایران و عربستان در دهه اول انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
255 - 283
ایران و عربستان به عنوان دو کشور بزرگ منطقه خلیج فارس، در نزدیک به یک قرن از شکل گیری مناسبات شان، الگوهای رفتاری متفاوتی را در روابط میان خود تجربه کرده اند. پس از انقلاب اسلامی، تهران و ریاض که تا قبل از آن به واسطه برخی اشتراکات هویتی و الزامات نظام بین الملل در پیوند با یکدیگر بودند، رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. در این زمان علاوه بر هم خوردن نظم و موازنه قدرت در منطقه، هویت جدید ایران از سوی سعودی به عنوان چالشی به مشروعیت مذهبی خود تلقی شد. این مقاله به دنبال آن است تا بررسی کند کدام عوامل موجب شده تا روابط این دو بازیگر از دوستی و همکاری، به سمت تنش و تعارض برود و این سوال طرح شده است که «عوامل موثر بر الگوهای کنش رقابتی ایران و عربستان در دهه اول انقلاب کدامند و چه پیامدی برای این روابط داشتند؟». پاسخ نگارنده این است که «عوامل هویتی، ژئوپلیتیکی و ساختاری مهمترین عوامل در شکل دهی به روابط ایران و عربستان در دهه اول انقلاب بوده و تلاقی رقابت های هویتی و ژئوپلیتیکی در کنار فشارهای ساختاری منجر به شکل گیری الگوی رقابتی-تعارضی در این روابط شد.» روش این مقاله توصیفی-تحلیلی است و از دو نظریه اجتماعی و مادی به عنوان بستر نظری استفاده شده است.
چشم انداز روابط ایران و عربستان؛ سناریوهای آینده و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
245 - 288
روابط ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقه ای تاثیرگذار بر معادلات منطقه ای و حتی جهانی، پس از پیروزی انقلاب در ایران دچار فراز و نشیب های زیادی بوده است. این دو کشور همواره تعارضات متعددی را تجربه کرده اند. به طور کلی رقابت های ژئوپلتیک، ژئواکونومیک، ایدئولوژیک و رویکرد سیستمیک نظام بین المللی مبنای تشدید تنش ها طی سال های اخیر بوده است. با توجه به جایگاه ویژه دو کشور در عرصه منطقه ای، تحلیل آینده مناسبات دو کشور ضرورتی انکارناپذیر است. در این پژوهش آینده روابط دو کشور ایران و عربستان سعودی به کمک روش دلفی مورد مطالعه قرار گرفته است. در اینجا پرسش نامه به شیوه لیکرت با طرح گزینه های مختلف طراحی شده و در اختیار اساتید و کارشناسان امر، قرار گرفت و در نهایت در دو مرحله جمع بندی پژوهش به دست آمد. سوال اصلی طراحی شده برای پژوهش حاضر به این شرح بوده که سناریوهای محتمل و ممکن در روابط ایران و عربستان طی یک دهه آینده کدامند و راهکارهای مدیریت تنش ها در روابط دو کشور در چارچوبی راهبردی و سیاستگذارانه به شکل خواهد بود؟ این نتیجه حاصل گردید که عوامل معنایی، هویتی و ایدئولوژیکی در مقایسه با دیگر عوامل، همواره در صدر مولفه های تنش زا میان ایران و عربستان ایفای نقش می کند و بر حوزه های دیگر سایه می افکند. در نهایت پژوهش حاضر راهکارهای کوتاه مدت، بلندمدت و میان مدت برون رفت از چالش های احتمالی در مناسبات منطقه ای دو کشور را بررسی کرده است. مطالب این پژوهش در اتخاذ راهبردهای سیاست خارجی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران کاربرد خواهد داشت.
تحلیل راهبرد ایران و عربستان در قبال تحولات 2011 و تاثیر آن بر مناسبات میان ایران و شورای همکاری خلیج فارس
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره چهارم بهار ۱۳۹۶ شماره ۶
109 - 142
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه در یک دهه اخیر به عنوان کانون بحران های مهم سیاسی و بین المللی اهمیت زیادی پیدا کرده است . هم چنین تحولات 2011 در خاورمیانه و شمال آفریقا یکی از تحولات بین الملل با درجه بالای تاثیر گذاری بر امنیت منطقه است که این موضوع با تاثیرگذاری در حوزه ای از بازیگران منطقه ای و بین المللی همراه بوده است هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی جهت گیری ایران و عربستان در قبال تحولات 2011 سوریه، بحرین و یمن و تاثیر آن بر مناسبات میان ایران و شورای همکاری خلیج فارس است . در واقع سوالی که در این جا مطرح است این است که رویکرد ایران و عربستان در قبال تحولات 2011، چه تأثیری بر رابطه ی ایران با شورای همکاری خلیج فارس داشته است؟ فرضیه ای که در مقاله حاضر مطرح شده این است که راهبرد متعارض ایران و عربستان در قبال تحولات منطقه، روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس را بیش از هر زمان دیگری تنزل داده است. در این مقاله راهبرد جدید عربستان مبنی بر امنیتی سازی ایران از سطح کنشگران دولتی به سطح نهادها بررسی می گردد. روشی که در این مقاله به کار رفته از نوع توصیفی_تحلیلی می باشد.
حقوق بشر و منفعت درگفتمان سیاست خارجی ترامپ : براساس گزارش های حقوق بشری وزارت خارجه امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
145 - 168
حوزه های تخصصی:
وزارت امورخارجه امریکا از سال 1977 به صورت سالانه گزارش هایی را در مورد وضعیت حقوق بشر کشورهای مختلف جهان منتشر می کند. این گزارش ها براساس اصول و ارزش های بنیانی لیبرالیسم تنظیم می شوند. در این مقاله تلاش می شود زبان و گفتمان حاکم بر این گزارش ها با تاکید «خلاصه های اجرایی» در مورد کنشگرانی مثل چین، ایران، روسیه، عربستان و اسرائیل در دوره ریاست جمهوری ترامپ مورد بررسی قرار گیرد. سوال این مقاله عبارتست از: زبان و گفتمان حاکم برگزارش های حقوق بشری وزارت خارجه امریکا در دوران ترامپ در مورد کنشگران چین، روسیه، ایران، عربستان سعودی و اسرائیل چگونه است؟ فرضیه این مقاله که سعی می شود با تاکید بر روش تحلیلی و تبیینی اثبات شود عبارتست از: زبان و گفتمان مسلط بر گزارش های حقوق بشری با تاکید خلاصه های اجرایی در مورد کنشگرانی مثل اسرائیل و عربستان ملایم، نرم و دوستانه و در مورد کشورهایی مثل ایران، چین و روسیه تند، سخت و خصمانه است.وزارت خارجه امریکا در این گزارش ها سیستم سیاسی متحدینِ خود(مثل اسرائیل) را با عنوان دموکراسی چندحزبی و رقیبان و دشمنان خود(چین،روسیه و ایران) را با مفاهیمی مثل اقتدارگرایی،تک حزبی و استبدادی معرفی می نماید.نتیجه آنکه در این عرصه نیز امریکا هویت خود را از طریق زبان منتشر و دشمنان و رقیبان خود را به مثابه «دیگری» بازنمایی و طرد می نماید. بنابراین زبان و گفتمان حاکم بر این گزارش ها متاثر و در خدمت سیاست ها و منافع کلان ایالات متحده امریکا می باشد.
سیاست های تهاجمی منطقه ای عربستان در قبال ایران از سال 2003 تا 2020
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
161 - 178
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی سیاست های تهاجمی منطقه ای عربستان در قبال ایران از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۰ می پردازد. عربستان که تا قبل از سال ۲۰۰۳ به عنوان یک کشور محافظه کار و حافظ وضع موجود در منطقه شناخته می شد ، از سال ۲۰۰۳ به بعد در سیاست منطقه ای خود تغییر ایجاد نموده ، و به تقابل با ایران پرداخته است ؛ اما سوال اصلی پژوهش این است که چرا عربستان در قبال ایران در منطقه سیاستی تهاجمی اتخاذ کرده است؟ در پاسخ می توان گفت که عربستان به دنبال تحولات منطقه از سال ۲۰۰۳ به بعد و قلمداد کردن خود به عنوان هژمون منطقه ای و رهبری جهان عرب در برابر قدرت و نفوذ ایران سیاستی تهاجمی اتخاذ کرده است. همچنین عربستان در قبال مذاکرات هسته ای ایران به انعقاد قراردادهای نظامی و تسلیحاتی با آمریکا روی آورده ، تا از نفوذ ایران در منطقه جلوگیری کند. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه ی واقع گرایی تهاجمی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی به روش توصیفی – تحلیلی به نگارش درآمده است. کلید واژگان : عربستان ، ایران ، منطقه ، واقع گرایی تهاجمی
تقابل هویتی و ایدئولوژیکی عربستان سعودی و ایران در مطالعه یمن
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
63 - 79
حوزه های تخصصی:
عربستان و ایران ، از دیرباز به عنوان دو رقیب اصلی در منطقه ی خاورمیانه شناخته می شوند . اما در طی سال های گذشته روابط میان این دو کشور بسیار پیچیده و ابعاد نوینی به خود گرفته است . در این میان ، یکی از موضوعاتی که در سال های گذشته روابط میان این دو کشور را تیره و تار ساخته است ، تحولات درونی یمن می باشد . بنابراین ، هدف نوشتار حاضر ، تقابل هویتی و ایدئولوژیکی عربستان سعودی و ایران در مطالعه یمن می باشد. نویسنده بدنبال پاسخ به این پرسش اساسی بوده است که عربستان و ایران چگونه در تحولات یمن نقش ایفا کرده اند ؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال مطرح می شود این است که عربستان و ایران از طریق عوامل هویتی ، در تحولات یمن نقش ایفا کرده اند که این امر منجر به چالش بین دو کشور شده است . با توجه به هویت سنی و وهابی عربستان و نگرانی این کشور از گسترش تشیع و تقویت نفوذ ایران در منطقه ی خلیج فارس و در نهایت کل خاورمیانه ، می توان تقابل عربستان و ایران در یمن را بر اساس رویکرد سازه انگاری تبیین کرد
مناقصه های نفت و گاز عراق و آینده بازار جهانی نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
171 - 200
حوزه های تخصصی:
از زمان اشغال عراق توسط آمریکا تاکنون سه دور مناقصه نفتی و گازی در این کشور برگزار شده و دور چهارم آن قرار است در ژانویه 2012 برگزار گردد. براساس این مناقصه ها، تولید روزانه نفت عراق گفته می شود تا سال 2017 به 5/12 و یا حتی 5/13 میلیون بشکه خواهد رسید. گرچه رسیدن به این سقف از تولید از نظر کارشناسان نفتی، بلندپروازانه و غیرواقعی ارزیابی می شود. برخی کارشناسان رسیدن به سطح تولید 6 تا 8 میلیون بشکه در روز را به واقعیت نزدیک تر می دانند. با این حال سئوال مطروحه این است که تبعات چنین بلندپروازی هایی برای آینده بازار جهانی نفت و قدرت نسبی شرکت های ملی در مقابل شرکت های بین المللی نفت به چه صورتی قابل تصور خواهد بود؟ وانگهی آیا ترجمان چنین اقداماتی بر حسب آینده سیاسی و رفاه اقتصادی عراق می تواند امیدوارکننده باشد؟نوشتار حاضر بر این باور است که اولاً دست یازی دولت عراق به چنین بلندپروازی هایی، می تواند بیان گر نقطه دیگری از سیاست نفتی به لحاظ تاریخی اسیر افراط و تفریط این کشور باشد. ثانیاً در صورت تحقق چنین اقدامات بلندپروازانه ای، انتظار می رود کاهش بیشتر قدرت نسبی شرکت های ملی نفت جهان در مقابل شرکت های بین المللی نفت و کاهش قیمت نفت و تنزل درآمد و رفاه تولیدکنندگان نفت اوپک را در پی داشته باشد. از نظر سیاستی، پیامدهای چنان اقدامات نه چندان هوشمندانه و مدبرانه چه بسا کمتر از تجزیه عراق به معنا و مفهومی مدرن نخواهد بود.
منطق رفتار سیاسی و روند اسلام گرایی در جامعه سیاسی عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
475 - 498
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی یکی از کشورهای بسیار مهم منطقه خاورمیانه و جهان اسلام است که شناخت نظام سیاسی، ساختار قدرت و پویش های درونی آن به ویژه با تحولاتی که با نام بیداری اسلامی یا بهار عربی از آن نام برده می شود، بسیار حائز اهمیت است. این کشور دارای نظام سیاسی قبیله گرا و محدود و به شدت بسته ای است. تغییر و جابجایی نخبگان در ساختار قدرت این کشور به سختی صورت می گیرد. اگر تغییری هم در ساختار سیاسی به وقوع می پیوندد تنها در سطح جابجایی شاهزادگان در مسئولیت های مختلف است. نظام سیاسی این کشور در مقابل تحول و اصلاح به شدت حساس است و لذا ساختار سیاسی و اجتماعی عربستان سعودی نتوانسته خود را متناسب با تحولات تطبیق دهد. نظام حکومتی مبتنی بر ساختارهای ابتدایی حکومت داری است. قانون اساسی، هیأت وزیران و مجلس به معنای حقیقی وجود ندارد. آزادی بیان، برابری جنسی، تشکیل انجمن های داوطلبانه در عرصه سیاست، برابری فرصت ها، عدالت سیاسی و انتخابات دموکراتیک در جامعه سیاسی عربستان مشاهده نمی شود. نظام سیاسی آل سعود درگیر پنج نوع بحران: مشروعیت، مشارکت، توزیع، هویت و جانشینی است. شرایط نامناسب داخلی و وابستگی خارجی حاکمان آل سعود زمینه مساعدی را برای بروز و ظهور رفتارهای سیاسی و فعالیت گروه های اسلام گرای مخالف فراهم نموده است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه شرایط سیاسی جامعه عربستان سعودی، وضعیت اسلام گرایی، بحران های سیاسی و اجتماعی و روند اصلاحات سیاسی در این کشور می باشد.
بررسی تحولات سیاسی عراق در پرتو سیاست خارجی ایران، ترکیه و عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
)سیاست خارجی سال ۲۸ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
477 - 499
حوزه های تخصصی:
حمله ایالات متحده به عراق و سقوط نظام بعثی موجب ورود عراق به مرحله ای جدید، بی ثبات و به ویژه وضعیت خلأ قدرت در مرکز شد. همین امر سبب شد که دیگر کشورهای منطقه به فراخور اهداف منطقه ای و امنیت ملی خود سعی کنند از یک سو به بسط نفوذ در این کشور دست بزنند و از سوی دیگر مانع افزایش نفوذ رقبای خود در عراق شوند. در همین راستا این مقاله از میان بازیگران منطقه ای مؤثر در سپهر سیاسی عراق، سیاست خارجی سه کشور جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و عربستان را مورد بررسی قرار داده است. مفروض نوشتار حاضر، در پیش گرفتن بازی با حاصل جمع صفر توسط بازیگران مذکور طی برهه زمانی 2003 تا 2014 است، به نحوی که توافقی که بتواند بیان گر نوعی توازن میان قدرت های منطقه ای در عراق باشد، هیچ گاه در بین این بازیگران شکل نگرفت و همین امر از عوامل زمینه ساز افزایش بی ثباتی در عراق به شمار می آید. در این بین، وجود نظام پارلمانی در عراق، اکثریت بودن جمعیت شیعیان عراق، نفوذ و رابطه خوب ایران با شیعیان، خروج سربازان آمریکایی از عراق و تحولات مربوط به بحران سوریه باعث شده است تا طی سه انتخابات مذکور از یک سو ایران بیشترین نفوذ و روابط استراتژیک را با عراق داشته باشد و از سوی دیگر دو کشور ترکیه و عربستان در انتخابات پارلمانی عراق نتوانند به موفقیت قابل ملاحظه ای دست یابند.
پیامدهای توافق هسته ای بر سیاست های منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
57 - 78
حوزه های تخصصی:
توافق هسته ای بین ایران و شش قدرت برتر جهانی این قابلیت را دارد که تأثیرهای عمیقی بر چشم انداز تحولات در خاورمیانه بگذارد. ایران با دولت های عربی خلیج فارس به ویژه عربستان در رقابت تنگاتنگی در سراسر منطقه خاورمیانه است. هرچند کشورهای حوزه خلیج فارس و ترکیه با احتیاط از این توافق استقبال کردند، اما با این حال همچنان نگران نفوذ بیشتر ایران در عرصه منطقه ای هستند. در جهان غرب این امید وجود دارد که این توافق بتواند به روابط دیپلماتیک سیاسی و اقتصادی منجر شود؛ اما درعین حال پتانسیل بالقوه ای برای تشدید رقابت در میان بازیگران مختلف در خاورمیانه وجود دارد. اکنون پرسش این است که در پی این توافق، منطقه خاورمیانه و تحولات آن به چه سمتی خواهد رفت؟ و برجام تا چه اندازه در آینده مناسبات ایران با منطقه نقش خواهد داشت و نسبت آن با دیگر عوامل چگونه است؟ هدف این پژوهش بررسی تأثیر توافق هسته ای با تمرکز بر سیاست خارجی ایران در قبال رویدادهای خاورمیانه است. فرضیه مقاله این است که توافق هسته ای می تواند باعث تغییرو تحول در سیاست داخلی و خارجی ایران برای همکاری و مصالحه بیشتر در منطقه خاورمیانه شود.
واکاوی اقدامات نظامی ائتلاف به رهبری عربستان در یمن از منظر حقوق بشردوستانه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۵)
57 - 87
حوزه های تخصصی:
در مارس سال 2015 عربستان سعودی در چارچوب ائتلافی از کشورهای عربی شامل: امارات متحده، قطر، کویت و بحرین به همراه مراکش، مصر، اردن و سودان، حمله نظامی علیه یمن را آغاز نمودند. براساس گزارش های صادره از نهادهای بین المللی از تاریخ شروع حملات هوایی نیروهای ائتلاف به یمن، حداقل 41125 غیرنظامی کشته و 70207 نفر زخمی شدند.
در این درگیری که با ورود کشورهای ائتلاف به رهبری عربستان تبدیل به یک مخاصمه بین المللی تمام عیار شده است، قواعد حقوق بشردوستانه بین المللی باید بعنوان قواعد بین المللی لازم الاجرا در طول مخاصمات مسلحانه بوسیله دولتها در جهت حمایت از افراد و اموال غیرنظامی رعایت شود. حال، پرسش اصلی در مقاله حاضر چگونگی اجرا و تضمین حقوق بشردوستانه بین المللی توسط نیروهای ائتلاف در مخاصمه مسلحانه یمن است. به همین منظور در این نوشتار ضمن توضیحی مختصر درباره اصول حقوق بشردوستانه بین المللی بعنوان چارچوب اصلی بحث، اقدامات نظامی متخاصمین در کشور یمن، بر اساس گزارشات مستند نهاد های تخصصی بین المللی دولتی و غیر دولتی بررسی خواهد شد.
واکاوی عوامل واگرایی و تقابل در روابط ایران و عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۷)
83 - 114
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان به عنوان دو کشور تأثیرگذار منطقه خاورمیانه، در تاریخ تعاملات خود روابط پر فرازونشیبی را در میانه الگوی همزیستی، رقابت و تقابل سپری کرده اند. چنانچه قبل از انقلاب اسلامی در راﺳﺘﺎی اﻟﺰاﻣﺎت ﺳیﺎﺳی و اﻣﻨیﺘی منطقه، ملزم ﺑﻪ ﻫﻤکﺎری ﺑﺮای از ﺑیﻦ ﺑﺮدن ﺗﻬﺪیﺪات و ﺗﻀﻤیﻦ ﺑﻘﺎی نظام های ﺳﻠﻄﻨﺘی ﺧﻮد ﺑﻮدﻧﺪ، اما وقوع انقلاب و متعاقب آن خروج ایران از ساختار ژئوپلیتیک غرب باعث شد تا روابط آن ها در حوزه های مختلف خلیج فارس، خاورمیانه، جهان اسلام و عرصه بین الملل در تقابل با یکدیگر قرارگرفته و به طور چشمگیری در سال های اخیر و با بروز تحولات 2011 جهان عرب به وخیم ترین حالت ممکن از رویارویی منجر شود. از این رو در این پژوهش سعی بر آن است تا با شناسایی دقیق عوامل واگرایی سیاست خارجی تهران و ریاض، ﺑﻪ درک درستی از ریشه ها، ﻋﻮاﻣﻞ شکل گیری ﺑﺤﺮان، ﻋﻠﻞ ﺑﺮوز وﺿﻌیﺖ کﻨﻮﻧی و اﺳﺘﻤﺮار ﺑﺤﺮان بین دو کشور به عنوان یکی از پیچیده ترین بحران های منطقه ای دست یابیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تجلی تقابل و واگرایی میان ایران و عربستان همواره متأثر از سه عامل ایدئولوژی، ژئواکونومی و ژئوپلیتیک پیوسته در نوسان بوده و در جریان تحولات بیداری اسلامی و با منطقه ای شدن بحران های داخلی غرب آسیا، منازعه و واگرایی میان این دو کشور افزایش یافته است.
جایگاه راهبردی یمن در سیاست خارجی عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۸)
61 - 82
حوزه های تخصصی:
ژئوپلتیک عربستان با یمن پویا و پیچیده است. موضوعات عقیدتی و مذهبی با ساختارهای داخلی و منطقه ای انواع مختلفی از روابط را از همکاری،تنش تا تهاجم را ایجاد کرده است. این مقاله با هدف شناخت روابط عربستان با یمن از دریچه نظریه تصور تهدید ، با تمرکز بر برداشت های ملی با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به طرح این سوال پرداخته که یمن چگونه می تواند منافع و امنیت ملی عربستان را تهدید کند، در پاسخ به سوال فوق این فرضیه مطرح شد که دو عامل ایدئولوژیک و ژئوپلتیک در به خطر انداختن منافع عربستان موثر هستند. یافته های تحقیق نشان می دهد که اولاً عربستان نگران کابوس یک دولت شکست خورده و تبدیل شدن آن به یک سومالی دیگر در راهزنی های دریایی در آینده و پناهگاه امن برای شبه نظامیان برای حمله مسلحانه به منافع خود می باشد. ثانیاً به لحاظ سرایت امواج گرایش به شیعه در عربستان، این کشور رویکردی سخت و قدرت طلبانه را در قبال تحولات یمن اتخاذ کرده است. ثالثا عربستان نگران برگزاری انتخابات رقابتی و تشکیل دولت دموکراتیک و گذار یمن از دوره انتقالی است.
کاربست الگو های مدیریت بحران در روابط منازعه آلود ایران و عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
5 - 38
حوزه های تخصصی:
این مقاله بدنبال کاربرد الگو های مدیریت بحران در سازمان دهی نظم پایدار منطقه ای میان ایران و عربستان بعد از تحولات 2011 بهارعربی، به منظور شناخت ریشه ها و علل ظهور این بحران ها از یک سو، و همچنین شناسایی راه های مدیریتی و تصمیم سازی در مواجهه با آن ها از سوی دیگر است؛ چرا که در جریان این تحولات تهران و ریاض گرفتار چرخه ای مستمر از رقابت ها و منازعات در محیط امنیتی خاورمیانه شده اند. بگونه ای که این راهبردهای متضاد باعث شده تا مدیریت بحران های منطقه عموماً تحت تأثیر الگوهای رفتاری آن ها از روند نامطلوبی برخوردار باشد. بنابراین تجزیه و تحلیل سیاست های مدیریتی این دو کشور، ضمن آنکه فهم جامع تری را از محیط بحران فراهم می سازد، می تواند در جلوگیری از بروز بحران ها و به حداقل رساندن آثار منفی ، آن ها را در مدیریت این منازعات یاری رساند. در این زمینه سعی بر آن است تا با شناخت موانع موجود در پیگیری سیاست های منطقه ای ایران و عربستان، خواننده به درک مناسبی از دستور کار امنیتی دو کشور واصل شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بدلیل نوع ویژگی های ساختاری حاکم بر روابط تهران- ریاض در منطقه، و شکل گیری الگوی توازن قوای نامتقارن در جریان تحولات بیداری اسلامی، الگوهای مدیریت بحران در روابط آن ها منجر به شکل گیری یک نظم امنیتی نشده است.
تحلیل روابط ایران وعربستان از منظر نظریه "واکنش های زنجیره ای"
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 98
حوزه های تخصصی:
واکنش های زنجیره ای به گونه ای رفتار متوالی بازیگران عرصه بین المللی اطلاق میشود که در آن، کنش بازیگری منجر به واکنش دیگری شده و در نهایت مناسبات آنها را در مسیری خاص قرار میدهد. این رفتارهای سلسله وار عمدتا همتراز یا گسترده تر خواهد بود و بر پایه درک آنها از نیات یکدیگر شکل میگیرد. کنشگری عربستان و ایران در سالهای اخیر از قطع روابط تا برقراری مجدد آن مسیری را طی کرده که عمدتا از برداشت آنها از نیات یکدیگر نشات گرفته است. همواره فراز و فرود های روابط ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه تاثیرات قابل توجه ای بر مناسبات کلی منطقه داشته است. هویت مذهبی و زبانی متفاوت و اقتصاد غیر مکمل و نگاه امنیتی طرفین بر کنشگری آنها در برابر یکدیگر، روابط این دو قدرت منطقه ای به سمتی کشانده تا در بهترین شرایط رقیب یکدیگر باشند. هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیل مناسبات دو کشور از منظر "واکنش زنجیره ای" است و در پی پاسخ به این سوال هستیم که فهم دو کشور از رفتار یکدیگر چگونه منجر به توالی واکنش ها گردیده و در نهایت چگونه بر مناسبات آنها موثر بوده است. این گونه به نظر میرسد که درک دو کشور از رفتار یکدیگر در گذشته منجر به توالی واکنش های منفی شده که درنهایت به قطع روابط آنها منجر گردیده و از طرف دیگر تلاش ها در جهت کاهش تنش ها و درک مشترک هزینه بیشتر روابط خصمانه به نسبت روابط عادی، موجب تمایل دوطرف به برقراری مجدد روابط شده است.
منافع ژئوپلیتیکی بازیگران منطقه ای در بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یمن به دلیل موقعیت ویژه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی که دارد همواره قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آن دخالت کرده اند. شکل گیری خیزش های عربی و پس از آن دخالت قدرت های منطقه ای و بین المللی در آن، یمن را بیش ازپیش به بحران کشاند و این کشور را به میدان جنگ داخلی و خارجی تبدیل کرد. در این مقاله در پی پاسخ این پرسش هستیم که چهار بازیگر مهم منطقه ای، یعنی جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل، چه منافع ژئوپلیتیکی را در بحران یمن دنبال می کنند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود انگیزه های سیاسی و ایدئولوژیکِ هرکدام از بازیگران، بیشتر اهداف اساسی آنان در این بحران، متوجه مزیت های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی یمن است. ایران علاوه بر اهداف ایدئولوژیک در کمک به مستضعفین، این بحران را عرصه ای برای گسترش عمق ژئوپلیتیک محور مقاومت می داند و عربستان سعودی نیز که مهم ترین بازیگر منطقه ای دخیل در بحران یمن است، یمن را برای جاه طلبی های منطقه ای و بین المللی و همچنین متوقف شدن مشکلات ژئوپلیتیکی اش ضروری می داند. امارات متحده عربی که سیاست خارجی اش را بر دیپلماسی دریایی و تنگه ای بنا کرده است، ژئوپلیتیک یمن را محور سیاست هایش برای نقش آفرینی مؤثرتر در منطقه می داند. اسرائیل نیز که یکی از واحدهای سیاسی ذی نفع در دریای سرخ محسوب می شود، موقعیت ژئوپلیتیکی یمن را برای امنیت کشتیرانی و افزایش قدرت بازدارندگی اش در برابر جبهه مقاومت مهم می داند.
جریانهای رادیکال دینی – تکفیری در آسیای مرکزی و قفقاز و بازتاب آن در تحولات منطقه
منطقه قفقاز و به ویژه آسیای میانه به سبب سیاست های نادرست دولت های حاکم و حمایت از گروه های افراطی در سال های آینده کانون ملتهبی در تحولات منطقه خواهند بود. اهمیت ژئوپولوتیک آسیای مرکزی و قفقاز و تلاش بازیگران مهم منطقه ای و فرامنطقه ای جهت حضور در این منطقه، بر ضرروت شناخت وضعیت افراط گرایی و تکفیریسم در آسیای میانه و قفقاز می افزاید و به سبب هم مرز بودن این منطقه با جمهوری اسلامی ایران، این شناخت برای ما از اهمیت دوچندانی برخوردار است. زمینه های مساعد داخلی و اهمیت ژئوپولیتیک این مناطق باعث شده تا روسیه آن را جزو حیات خلوت سنتی خود تلقی کند، عربستان سعودی بستر لازم را برای ترویج اندیشه های افراط گرایانه فراهم ببیند، جمهوری اسلامی ایران بدلیل پیوستگی و اشتراکات فرهنگی آن را به نوعی زیرمجموعه جغرافیای فرهنگی قلمداد نماید و کشورهای عضو ناتو، به ویژه کشورهای قدرتمند اروپایی و آمریکا نیز علاوه بر نگاه اقتصادی و تجاری برای بازیگری در حیات خلوت روسیه و هم چنین جلوگیری از توسعه نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران همواره به این مناطق توجه نمایند. در این میان آنچه شایان توجه است و جای نگرانی دارد این است که برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا، برای تحقق اهداف خود، حمایت و تجهیز از گروه های افراط گرای مذهبی را در سرلوحه اولویت های سیاست خارجی خود در ارتباط با این مناطق تعریف کرده اند. برآیند ضعف ها، مشکلات و نابسامانی های داخلی در کنار دخالت ها و نقش آفرینی بیگانگان در آسیای مرکزی، توضیح دهنده واقعیت گسترش تفکرات افراط گریانه در این مناطق است.
اهداف چین از میانجیگری بین ایران و عربستان
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
59-77
حوزه های تخصصی:
یکی از اقدامات سیاست خارجی کشورها میانجیگری است. در نظام روابط بین الملل کشوری که از قدرت میانجیگری برخوردار باشد نشان میدهد که دارای وزن سیاسی قوی است. از ویژگی سیاست خارجی چین این است که این کشور نه تنها دارای وزن اقتصادی قابل توجهی در نظام بین الملل است بلکه تلاش داشته است تا وزن سیاسی خود را به طرق مختلف افزایش دهد. یکی از این اقدامات میانجیگری بین ایران و عربستان است.