مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
انصارالله
حوزه های تخصصی:
مردم یمن با قیام در سال 2011، علی عبدالله صالح را از قدرت برکنار کردند و معاون وی منصور هادی ریاست جمهوری را به عهده گرفت که نتوانست مشکلات و چالش های این کشور را حل نماید؛ تصمیمات نسنجیده منصور هادی زمینه مناسبی را برای انقلاب دوم فراهم آورد.در این مرحله جنبش شیعی انصارالله رهبری اعتراضات را بر عهده گرفت. از آنجا که در این انقلاب از یک طرف جمعیت عظیمی از شیعیان درگیر شده اند واز طرف دیگر بعضی از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به ایفای نقش و مداخله پرداخته اند، تبعاتی برای کشورهای شیعی منطقه به ویژه ایران به دنبال داشته است. بنابراین حضور انصارالله در ساختار سیاسی یمن و شناسایی فرصت ها و چالش های پیش روی ایران امری مهم تلقی می شود.مقاله حاضر با طرح این پرسش که فرصت ها و چالش های ایران در یمن کدام اند سعی دارد ضمن تبیین انقلاب یمن به شناسایی نقاط قوت ، ضعف، فرصت ها و چالش های پیش روی ایران بپردازد. به این منظور این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از مدلSWOT در صدد ارائه استراتژی مناسب به دستگاه دیپلماسی ایران می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد که ایران با حمایت از جنش انصارالله می تواند از این موقعیت در جهت افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای خود بهره گیرد.
آینده پژوهی بحران یمن بر پایه سناریو نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
51 - 71
حوزه های تخصصی:
با ورود موج بیداری اسلامی (بهار عربی) به یمن، مردم این کشور به ویژه حوثی ها در مخالفت با حکمرانی علی عبدالله صالح قیام کردند که نتیجه آن به بحرانی چندساله و هنوز لاینحل تبدیل شده است. به دلیل موقعیت راهبردی یمن، تحولات این کشور همواره موردتوجه کشورهای ذی نفع و ذی نفوذی چون عربستان و آمریکا بوده است که به همراه «شورای همکاری خلیج فارس» از طریق جایگزینی منصور هادی معاون عبدالله صالح سعی کردند این بحران را مدیریت کنند، اما ابعاد این بحران به تدریج پیچیده تر شد و اکنون تحلیل گران تلاش می کنند تا برای این بحران راه حلی مناسب پیشنهاد کنند. ازاین رو، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که تحولات یمن و رویکرد بازیگران داخلی و خارجی چه آینده ای را می تواند برای این کشور رقم بزند. یافته های پژوهش در چارچوب آینده پژوهی و به روش سناریونویسی (سناریو پردازی) حاکی از شکل گیری سناریوهای مطلوبی چون پایان منازعه و آغاز مذاکرات صلح و تداوم منازعه تا تسلیم حوثی ها و سناریوهای محتملی چون پذیرش فدرالیسم و تجزیه یمن به دو کشور و سناریوی باورپذیر (ممکنی) چون قدرتمند شدن القاعده و داعش و ایجاد امارت اسلامی در یمن است.
تهاجم نظامی عربستان سعودی به یمن؛ دلایل و پیامدها
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی در 26 مارس 2015 با تشکیل ائتلافی از کشورهای عربی، تهاجم هوایی خود را علیه مردم یمن با ادعای حمایت از عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی این کشور، آغاز کرد. در این عملیات که در ماه نخست از آن به عنوان «توفان قاطعیت» و بعد از آن «بازگشت امید» نام برده می شود، امارات، بحرین و کویت متحدان عربستان سعودی را تشکیل داده و کشورهایی نظیر سودان، مصر، اردن در تحویل تسلیحات نظامی با ریاض همکاری می کنند. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از تئوری واقع گرایی تهاجمی به دنبال پاسخ به دو پرسش به هم پیوسته است. نخست، اهداف و دلایل عمده عربستان سعودی از تهاجم نظامی به یمن چه بوده است؟ و دوم این تهاجم چه پیامدهایی را برای عربستان سعودی به دنبال داشته است؟ فرضیه پژوهش این است که دلایل اصلی عربستان سعودی از حمله به یمن با هدف کاهش نفوذ شیعیان حوثی و به قدرت رساندن جریان های وابسته به خود در یمن و معمای امنیتی ناشی از نفوذ فزاینده قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است. یافته های پژوهش نیز حاکی از آن است که با گذشت حدود پنج سال از تهاجم نظامی عربستان سعودی به یمن، این کشور به اهداف اعلانی خود دست نیافته و تهاجم نظامی، پیامدهای منفی متعددی را برای عربستان به دنبال داشته است.
نقش امارات عربی متحده در تحولات بحرین و یمن (2018-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امارات عربی متحده علی رغم اینکه کشوری کوچک در حاشیه جنوبی خلیج فارس محسوب می شود و تأمین امنیت خود را به قدرت های فرامنطقه ای سپرده، در سال های اخیر در پی کنش گری و افزایش فعالیت در منطقه بوده است. در سال ۲۰۱۱، امارات در سرکوب تظاهرات بحرین به دیگر کشورهای عربی خلیج فارس پیوست و جنگ های فراوان عربستان سعودی با یمن، امارات را به دخالت بیشتر در منطقه سوق داده است. افزایش نیروهای القاعده و دولت اسلامی در یمن علاوه بر نگرانی های امنیتی، مسیرهای تجارت دریایی مورد استفاده امارات را نیز به خطر انداخته است. عُصاره پژوهش بر این سؤال اصلی استوار است که چرا امارات عربی متحده در تحولات بحرین و یمن طی سال های 2011 تا 2018 نقش فعالی داشته است؟ فرضیه تحقیق این است که امارات عربی متحده با توجه به عوامل ژئوپلیتیک و همچنین همگرایی مذهبی با کارگزاران حاکم در بحرین و احساس خطر از جانب نیروهای مقاومت انصارالله در یمن نقش فعالی جهت مقابله با آنها در پیش گرفته است. برای ارزیابی و آزمونِ فرضیه تحقیق و تحلیل داده ها از روش تحقیقِ توصیفی تحلیلی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات منابع کتابخانه ای (اعم از کتاب ها، مقاله ها، اسناد و مطبوعات) است.
آینده پژوهی سیاست خارجی و دفاعی فرانسه در قبال بحران یمن و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
27 - 45
حوزه های تخصصی:
بحران یمن به عنوان یکی از مهم ترین چالش های منطقه غرب آسیا محسوب می شود که بسیاری از کشورها را به خود درگیر کرده است. از این روی قدرت های منطقه و فرا منطقه ای، درصدد تأثیرگذاری بر آن در راستای منافع خود هستند. یکی از این کشورها فرانسه است. اهمیت محور مواصلات دریایی خلیج عدن تا دریای مدیترانه برای فرانسه سبب شده تا این کشور اروپایی نسبت به جنگ یمن بی تفاوت نبوده و اقدام به فروش حجم عظیمی از تسلیحات نظامی به عربستان و امارات کند. برخی کارشناسان بر این باور هستند که فرانسه در آینده رویکرد خود در قبال بحران یمن را تغییر خواهد داد و عده ای دیگر نیز بر ادامه این روند از سوی فرانسه تاکید می ورزند. پژوهش حاضر که به شیوه آینده پژوهی و تکنیک سناریونویسی و با گردآوری منابع اسنادی نگاشته شده، در پی پاسخ به این سؤال است که راهبرد سیاست خارجی و دفاعی فرانسه در قبال بحران یمن در آینده چه خواهد بود و این راهبرد چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت. نتیجه این پژوهش شامل سه سناریو است. سناریوی اول ادامه روند جنگ است که پیامدهای امنیتی نامطلوبی در عرصه بین المللی و داخلی برای ایران دارد. سناریوی دوم دعوت به گفتگو است که موجب افزایش امنیت تردد دریایی ایران در مسیر خلیج فارس به سوی اقیانوس هند می شود. سناریوی سوم حمایت از عربستان جهت نابودی انصارالله است که امنیت سایر هم پیمانان جمهوری اسلامی ایران را با خطر مواجه می سازد.
ائتلاف شکننده و رقابت سیاسی امارات و عربستان در یمن (2015-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۸)
227 - 254
حوزه های تخصصی:
ائتلاف عربی به رهبری عربستان در سال 2015 با هدف شکست اهداف انقلاب یمن وارد کارزار این کشور شد. اما نشانه های برجسته ای از اختلاف میان اعضای اصلی این ائتلاف در صحنه عملیاتی یمن مشاهده شد. مناطق جنوبی یمن به میدان نبرد و رقابت سعودی ها و امارات تبدیل گردید. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله آن است که مهمترین عوامل رقابت بین امارات متحده و عربستان سعودی در بحران یمن چیست؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که برداشت متفاوت دو بازیگر از مولفه دشمن مشترک و تردید هردوی آنها نسبت به نتایج موردنظر، از عوامل اصلی رقابت عربستان و امارت در یمن به شمار می روند. این مقاله می کوشد تا در تشریح مولفه های رقابت دو کشور و همچنین اهداف آنها در یمن، با طرح چشم انداز نظری، بحث را با روش توصیفی-تبیینی انجام دهد و به بررسی تأثیر و پیامدهای رقابت میان ریاض و ابوظبی بر آینده سیاسی یمن بپردازد.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
75 - 108
حوزه های تخصصی:
با وقوع بیداری اسلامی در سال 2011، اعتراضات مردمی در یمن با اعتراض به طرح های دولت آغاز شد و معترضین خواستار تغییر قانون اساسی، نرخ بیکاری، شرایط اقتصادی، فساد و اصلاحات در این کشور بودند. با به دست گرفتن رهبری این اعتراضات توسط جنبش انصارالله ، عربستان سعودی با درک از تهدید بودن قدرت گیری یک جنبش شیعی در کنار مرزهای خود، و تعبیر آن به مثابه نفوذ جمهوری اسلامی ایران، اقدام به آغاز جنگ علیه یمن کرد. در کنار عربستان، تحولات یمن برای رژیم صهیونیستی نیز حائز اهمیت است. چرا که از نگاه این رژیم، در صورت تسلط انصارالله بر تنگه باب المندب، جبهه مقاومت اسلامی بیش از گذشته تقویت شده و امنیت اسرائیل در مخاطره قرار خواهد گرفت. جمهوری اسلامی ایران نیز در راستای اهداف و اصول سیاست خارجی خود، اصلی ترین حامی و پشتیبان جنبش انصار الله یمن بوده است. علیرغم حمایت ایدئولوژیک ایران از شیعیان الحوثی، جمهوری اسلامی ایران دارای یک منطق راهبردی در حمایت از جنبش انصار الله یمن است.
مؤلفه های همگرایی سیاست خارجی جنبش انصارالله یمن و جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز بحران یمن که در پی حمله عربستان سعودی در سال 2015 به این کشور آغاز گردید، ائتلاف های مختلفی در سطح منطقه غرب آسیا و فراتر از آن شکل گرفت. ماهیت بسیاری از این ائتلاف ها واضح و مبرهن است. آنچه در میان طیف وسیعی از ائتلاف های مذکور هماره محل بحث و ابهام بوده، ائتلاف جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله یمن در عرصه سیاست خارجی بحران یمن است. درواقع عواملی که موجب شکل گیری این ائتلاف در سطح بین المللی میان دو بازیگر مذکور گردیده، مسئله پژوهش حاضر است. ازاین روی پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای نظریه سازه انگاری به گردآوری منابع کتابخانه ای پرداخته تا بتواند به این سؤال اصلی پژوهش پاسخ دهد که «چه عواملی موجب همگرایی ایران و جنبش انصارالله در یمن شده است؟». اهمیت این پژوهش نیز از این حیث است که می تواند مهر بطلانی بزند بر ادعای بسیاری از کشورهای معاند ازجمله عربستان سعودی مبنی بر نظامی بنیاد بودن همگرایی و همکاری های جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله یمن. بااین وجود فرضیه پژوهش حاضر ازاین قرار است که هویت انقلابیگری و اسلام گرایی مشترک میان جنبش انصارالله یمن و جمهوری اسلامی ایران به اندازه ای برای دو بازیگر مذکور مهم است که هویت ایرانیگری ایران و عربیت انصارالله را تحت تأثیر قرار داده و آنان را در عرصه سیاست خارجی همگرا کرده است، به گونه ای که تلاش های عربستان سعودی جهت ایجاد شکاف عرب و عجم میان آنان کارساز نبوده است.
فرصت ها و چالش های سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در بحران یمن (2022-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیش از یک دهه از بحران یمن و تهاجم ائتلاف سعودی به این کشور می گذرد. موقعیت خاص و اهمیت آن در مناسبات بین المللی و منطقه ای از یک سو و راهبرد ضد صهیونیستی مجموعه حاکم بر صنعا (انصارالله و متحدان آن) از سوی دیگر باعث شده تا پیامدهای این بحران بر امنیت رژیم صهیونیستی به پرسشی جدی تبدیل شود. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که بحران یمن چه فرصت ها و چالش های امنیتی و سیاسی برای رژیم صهیونیستی به دنبال داشته است؟ روش پژوهش در این مقاله تحلیلی- توصیفی می باشد و برای گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بحران یمن در کنار خلق فرصت ها، چالش هایی نیز برای دولت یهود ایجاد کرده است. فرصت های بحران یمن برای رژیم صهیونیستی را می توان در سه مورد کلی پیشبرد استراتژی بالکانیزه کردن غرب آسیا و امکان تقسیم شدن یمن و بهره مندی رژیم صهیونیستی از این تحول؛ افزایش همگرایی رژیم صهیونیستی با جبهه سازش در طی بحران یمن و پیگیری روند عادی سازی روابط با کشورهای عربی و بهره مندی از مزیت های ژئوپلیتیکی یمن در دوران بی ثباتی این کشور بیان کرد. چالش های بحران یمن برای رژیم صهیونیستی نیز افزایش توانایی های نظامی انصارالله و امکان هدف قرار گرفتن سرزمین های اشغالی و نقش آفرینی انصارالله در محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی می باشد.
تبیین نقش گفتمان انقلاب اسلامی در مقاومت انصارالله و عملکرد دفاعی آن در یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جنبش های مردمی و نهضت های رهایی بخش در جهان اسلام، به یک نیروی قابل محاسبه در فضای منطقه ای و بین الملل ارتقا یافته اند. انقلاب اسلامی مبتنی بر آرمان انقلابی و ماهیت هستی شناختی خود و جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی، پشتیبانی و بسیج منابع و امکانات مقاومت اسلامی در تقابل با تجاوزات نظام استکباری آمریکا و رژیم صهیونیستی را ضروری و تعیین کننده می داند؛ بنابراین نقش و جایگاه انقلاب اسلامی مبتنی بر روش عُقلایی و هوشمندانه در عملکرد نهضت ها مؤثر بوده و درخور تحقیق و پژوهش است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل نقش و جایگاه انقلاب اسلامی در مقاومت انصارالله و تحلیل عملکرد دفاعی آن در یمن می باشد. مسئله پژوهش، تحلیل نقش و جایگاه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران در یمن و تبیین نتایج آن در ارتقا عملکرد دفاعی انصارالله یمن است. روش پژوهش به صورت تلفیقی (کیفی و کمی) می باشد. ابتدا به صورت کیفی مؤلفه ها از مصاحبه و ادبیات پژوهش استخراج شده و در بخش کمی، با به کارگیری روش دلفی فازی و با مراجعه به 15 نفر از خبرگان، تأثیر هر مؤلفه مورد سنجش قرار گرفته است. پس از نظرسنجی از افراد صاحب نظر، ابعاد و مؤلفه های مؤثر در عملکرد دفاعی یمن شناسایی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که 4 بعد سیاسی – امنیتی؛ نظامی - دفاعی؛ لجستیک و بسیج امکانات؛ حمایت و پشتیبانی منطقه ای و 31 مؤلفه در ارتقا عملکرد دفاعی حوثی ها در یمن تأثیر داشته است. عوامل پیشنهادی برای ارتقا عملکرد انصارالله نیز ارائه شده است. نتایج ارائه شده در این پژوهش می تواند به صورت کاربردی در توانمندسازی انصارالله یمن مورد توجه و بهره گیری قرار گیرد.
سیاست گذاری راهبردی در مدیریت بحران امنیتی یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
139 - 109
برخی از پژوهشگران بر این اعتقادند که بحران یمن صرفاً تحت تأثیر نیروهای اجتماعی یا نقش آفرینی بازیگران منطقه ای همانند ایران و عربستان شکل گرفته است، اما واقعیت های راهبردی بیانگر آن است که آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان دو بازیگر جهانی و نیروی منطقه ای، در روند شکل گیری بحران یمن و تشدید مرحله ای آن نقش تعیین کننده ای ایفا نموده اند. کارگزاران سیاست راهبردی آمریکا بر این باورند که اگر ایران در فضای منطقه ای با نشانه هایی از افزایش تعارض روبرو شود، در آن شرایط زمینه «فرسایش قدرت منطقه ای ایران» به وجود خواهد آمد. واکنش 11 کشور اتحادیه عرب به رهبری عربستان و حمایت بازیگرانی همانند رژیم صهیونیستی، انگلستان و آمریکا نشان می دهد که مقابله با حوزه های اسلام گرایی در حال گسترش است. اگر عربستان با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی زمینه سازکودتا در مصر بود، چنین فرآیندی در مقابله با انقلاب مردم یمن و نقش انصارالله در آن معطوف به کاربرد نیروی نظامی بوده است به طورمثال همان گونه که قبل از اقدام عربستان در بحرین، وزیر دفاع آمریکا در منطقه حضور داشت ، عملیات نظامی عربستان نیز به موازات حضور وزیر خارجه انگلیس در منطقه انجام گرفته است. پرسش اصلی مقاله آن است که: «سیاست گذاری امنیتی در فرآیند بحران یمن دارای چه ویژگی هایی می باشد؟» فرضیه مقاله بر این موضوع تأکید دارد که: «کنترل بحران امنیتی یمن که در آوریل 2015 گسترش یافت از طریق موازنه منطقه ای حاصل می گردد.» چارچوب نظری پژوهش معطوف به بهره گیری از «نظریه توازن منطقه ای در نظام های ناهمگون» و محیط های راهبردی آشوب ساز می باشد.