مطالب مرتبط با کلیدواژه
۹۴۱.
۹۴۲.
۹۴۳.
۹۴۴.
۹۴۵.
۹۴۶.
۹۴۷.
۹۴۸.
۹۴۹.
۹۵۰.
۹۵۱.
۹۵۲.
۹۵۳.
۹۵۴.
۹۵۵.
۹۵۶.
۹۵۷.
۹۵۸.
۹۵۹.
۹۶۰.
هویت
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۶۶-۳۵
حوزه های تخصصی:
از دلایل اهمیت روزبهان، بازتاب گسترده تجربه سلوک در آثار اوست. تحلیل زبان عرفانیِ ویژه او در تجربه صیرورت با استفاده از الگوی گفتمان پویا و فرایند تحولی کلام میسر است. این الگو نشان می دهد زبان عرفانی گفتمانی ایستا نیست. هدف این پژوهش تحلیل چگونگی پویایی تجربه عرفانی در بستر زبان است؛ بر این اساس «هویت های خودهمانی و خودغیری» و «شدن» سالک بررسی خواهد شد. با استفاده از مربع معناشناسی که بر اساس حرکت از یک مقوله متضاد با نفی خود به سوی متضادش تعریف می شود، بخش هایی از فرایند پویایی در کلام تفسیر می شود. چنین مطالعه ای آشکار می کند که در گفتمان عرفانی روزبهان، «هویت خودغیریِ» سالک عبارت از «فقر و فنا»ست. فنای «هویت خود همان» راه را بر سیر به سوی «هویت خودغیری» می گشاید؛ هویتی که به طور مداوم در حال بازسازی است، تا آنجا که در فرایندی استعلایی به هویت حق متصل می شود. در این فرایند رابطه «اتیک» سبب انفصال سوژه از «خود» می شود و تعامل پیوسته او با «فراخود» و در مرکز قرار دادن او، تداوم معنا را تضمین می کند. واژگانی همچون «فنا» و «فراموشی خود» از انفصال سوژه از خود حکایت می کند. همچنین واژگانی چون «یاد حق، دیدن به نور او»، «توحید قِدَمی، خورشید ذات ازلی» موجب تضمین تداوم معنا می شود. تحولی که موجب می شود کنشگر یا «من خردگرا» سیری را در خویشتن آغاز کند، آگاهی از آفات «داشتن» است؛ بنابراین او به هویت هایی که «واجد بودن» به او می بخشد، «نه» می گوید، سپس در سلوکی عرفانی به شوش گری ممتاز دگرگون می شود که هویت او با فقر و فنا تعریف می شود. افعال مؤثر «خواستن» در گفتمان عرفانی با طلب و «بایستن» که با رهنمودهای پیر برابر است، مقدمات تشکیل فاعل را فراهم می آورند. در نهایت آنچه سالک را به «فاعل توانشی» تبدیل می کند، فضل و رحمت حق تعالی است.
بررسی تغییرات هویتی مادران در مواجهه با آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی و با هدف بررسی تغییرات هویتی مادران در مواجهه با آشیانه خالی انجام شد. جامعه ی مورد پژوهش مادران ساکن شهر تهران با دامنه ی سنی 45 تا 65 سال بودند که حداقل یک سال و حداکثر 5 سال از ترک آخرین فرزندشان از منزل گذشته باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند تا اشباع اطلاعاتی داده ها ادامه یافت و در نهایت 11 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون صورت گرفت. یافته های حاصل از پژوهش شامل 3 مضمون اصلی و 20 مضمون فرعی است. مضامین به دست آمده عبارت اند از: مسائل مربوط به فرزندان (تغییر فضای خانه، نگرانی برای آینده فرزندان، استقلال فرزندان)، پیامدهای منفی در زندگی مادران (حس پیری، تنهایی، حس خلأ، دل تنگی، سردرگمی، بی هویتی، بی حوصلگی و افسردگی، از دست رفتن استقلال)، پیامدهای مثبت در زندگی مادران (افزایش خودمراقبتی، افزایش حمایت همسر و حس نزدیکی، خودسازی، افزایش روابط اجتماعی، افزایش اوقات فراغت و تفریح، پیشرفت شخصی، مثبت نگری، بهبود رابطه جنسی، کم شدن مسئولیت در قبال فرزندان). نتایج نشان داد که تعداد بیشتری از شرکت کنندگان رفتن فرزندان از منزل را رویدادی مثبت در نظر گرفتند و حمایت های همسر بعد از رفتن فرزندان عامل مهم و تأثیرگذار در عملکرد مثبت مادران در دوران آشیانه خالی است.
بحران ها و سناریوهای پیش روی اتحادیه اروپا (از همگرایی تا فروپاشی)
حوزه های تخصصی:
اتحادیه ی اروپا به عنوان بزرگ ترین بلوک اقتصادی جهان، یکی از نمونه های موفق همگرایی محسوب می شود. پیمان های آمستردام (۱۹۹۶) و لیسبون (۲۰۰۷) گامی در جهت همگرایی بیشتر در حوزه ی سیاست خارجی و امنیتی مشترک بود. در سال های اخیر، اتحادیه با چالش های فراوانی رو به رو بوده است از جمله در حوزه ی اقتصاد، امنیت و فرهنگ. در زمینه ی واگرایی در اتحادیه می توان به عواملی مانند برگزیت و شکاف میان شرق و غرب، گسترش بیش از حد اتحادیه، تلاش برای بازیابی هویت ملی در برابر هویت جمعی و احزاب راست گرا اشاره کرد. سؤال اصلی این مقاله عبارت است ازاینکه؛ بحران های اروپایی، چه تأثیری بر آینده ی اتحادیه ی اروپا خواهند گذاشت؟ فرضیه ی این گونه بیان شده است که، در حوزه ی امنیت و دفاع اروپایی، خروج بریتانیا موجب تضعیف ساختارهای امنیتی و کاهش چشم انداز گسترش اتحادیه ی اروپا می شود. در بعد اقتصادی نیز، بحران یورو موجب افزایش شکاف بین شمال و جنوب اروپا و کاهش مشروعیت نهادهای اقتصادی شده است و درحوزه اجتماعی نیز بحران هویت، تقویت ملی گرایی و قدرت یابی احزاب راست افراطی را درپی خواهد داشت. روش پژوهشی که در این مقاله استفاده شده، روش تحلیلی-توصیفی و در چارچوب نظریه های همگرایی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که همگرایی اروپایی از مسیرخود خارج نمی شود و اتحادیه ی اروپا به فروپاشی منجر نخواهد شد.
کاوشی در سیاست گذاری فرهنگی هویت کودک مطلوب در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه: قوانین برنامه های شش گانه توسعه)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
91 - 122
هدف این مقاله شناخت سازه های معنایی هویت کودک مطلوب در قوانین شش گانه برنامه های توسعه است. پژوهش مبنایی این نوشتار با رویکرد کیفی انجام شده و روش دستیابی به داده های نهایی تحقیق، تحلیل محتوای کیفی است. یافته ها نشان می دهد که در این برنامه های توسعه نه به طور صریح بلکه به گونه ای ضمنی ویژگی های انسان و در حقیقت کودکان و نوجوانان مطلوب، مجموعاً در 12 مقوله کلی مشخص شده اند: 1. مومن، 2. انقلابی، 3. ایرانی، 4. متعهد و مقتصد، 5. حافظ ارزش های خانواده، 6. خلاق، 7. قانون گرا، 8. تعامل گرای فرهنگی، 9. شکوفا، 10. طالب دانش، 11. کنشگر، 12. دوستدار محیط زیست. سه سازه کودک مومن، ایرانی و انقلابی، پر بسامدترین نظامواره هایی بودند که از این متون استخراج شدند. بر این اساس می توان گفت، در چارچوب اسناد مورد بررسی، سیاست گذاران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بنا بر آرمان های انقلابی خود قصد داشتند کودک و انسانی مومن، علاقه مند به سرزمین ایران، دارای روحیه و خصلت های انقلابی، متعهد و مقتصد، حافظ ارزش های خانواده، خلاق و قانون گرا تربیت کنند. به نظر میرسد، مضمون مشترک و معنابخش همه مقولههای استخراج شده: کودک مؤمن، ایرانی – اسلامی، انقلابی و وفادار به باورها و ارزشهای اسلام و انقلاب است. برخی از مقولات اساسی نظریه های «انسان عامل» و «بازتولید تفسیری» (چارچوب مفهومی پژوهش)، شامل «مومن»، «دوستدار محیط زیست»، «مشارکت جو»، «مسئولیت پذیر»، «شکوفا» و در نهایت «کنشگر»، با مقولات مستخرج از اسناد توسعه ای، قابل انطباق هستند. اما مقولات مهم دیگری مانند «تندرست» ،«درون کاوی»، «نیکوکاری»، «زیبایی جویی» و در نهایت «طبیعت آشنا» در اسناد مورد بررسی، جایگاهی نداشتند.
تحلیل دگردیسی فضاهای شهری بافت تاریخی - فرهنگی کلان شهر تبریز با رویکرد معاصرسازی با تأکید بر حفظ هویت تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
261 - 279
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: آنچه معاصرسازی بافت های تاریخی شهرها را در فرایند دگردیسی شهری ضروری می کند، دگرگونی های شهری هستند که معمولاً اثرات ناگواری بر بافت تاریخی شهرها در طی زمان وارد می کنند و قاعدتاً دلیل مجاب کننده به کارگیری رهیافت معاصر سازی عکس العمل در قِبل دگرگونی ها شهری می باشد، بافت تاریخی شهر تبریز که نماد هویت چند هزارساله آن است، در دوران معاصر از یک سو با پیدایش نیازها و عملکردهای جدید و از سوی دیگر با پیدایش تمنایی برای دگرگونی ها، هویت و کارکرد فضاهای تاریخی آن دچار دگرگونی اساسی شده است. هدف: این پژوهش، نقش مؤلفه های معاصرسازی را در جریان دگردیسی شهری در عرصه بافت تاریخی- فرهنگی شهر، با تأکید بر حفظ هویت مورد تحلیل قرار می دهد. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر، تحلیلی- توصیفی است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های گالموگراف اسمیرونف و دوربین- واتسون انجام گرفت. جهت رتبه بندی مؤلفه ها از تحلیل رنکینگ و الماس بر اساس روش پرامتی بهره گرفته شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشانگر آن است که تمام مؤلفه های در نظر گرفته شده، در ارتباط تنگاتنگ باهم، اما با ضریب تأثیر متفاوت از هم در معاصرسازی بافت تاریخی کلان شهر تبریز دخالت دارند و مؤلفه کالبدی و اقتصادی در اولویت بالایی نسبت به بقیه مؤلفه ها قرارگرفته است. با توجه به تجارب برگرفته از انجام این پژوهش، بررسی موانع معاصرسازی بافت های تاریخی، ایجاد عملکردهای نسبتاً فعال در بافت ازجمله راهکارهای پیشنهادی می باشد. کلید واژه ها: دگردیسی، معاصرسازی، بافت تاریخی- فرهنگی، هویت، کلان شهر تبریز نکات برجسته: با توجه به خلاء های مطالعاتی خصوصاً در زمینه دگردیسی فضاهای شهری بافت های تاریخی با رویکرد معاصرسازی، ضرورت چنین مطالعاتی جهت راهبردهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در فضاهای شهری معاصر اهمیت می یابد. دگردیسی شهری باعث ایجاد تفاوت های ماهوی در شکل و ماهیت فضاهای شهری می شود. عدم درک این مفهوم، سبب می شود که برنامه ریزی انسجام فکری مطلوب نداشته باشد.
جایگاه پوشاک سنتی د رتوسعه گرد شگری فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۸
45 - 54
حوزه های تخصصی:
گرد شگری یکی از پویاترین فعالیت های اقتصاد ی د وران کنونی است که نقش پر اهمیتی د ر توسعه پاید ار محلی د ارد . این صنعت، از سویی، گذران اوقات فراغت را فراهم آورد ه، و از سوی د یگر توسعه و رشد نواحی کمتر توسعه یافته و اشاعه فرهنگ و آیین مناطق مختلف را منجر می شود . گرد شگری فرهنگی به عنوان یکی از انواع گرد شگری، نقش و اهمیت شایانی د ر اشاعه فرهنگ بومی و ملی سرزمین و فرهنگ های مختلف ایفا می کند . یکی از جاذبه های فرهنگی د ر جهان، پوشاک سنتی ملل مختلف است که نشانگر هویت ملی و فرهنگی، آیین و رسوم و همچنین وجه تمایز با ملل د یگر جهان است. این مقاله با هد ف بازشناسی جایگاه پوشاک سنتی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر صنعت گرد شگری، به تحلیل پوشاک سنتی اقوام ایرانی و تأثیر فرهنگی و هنری آن د ر جذب گرد شگران می پرد ازد . پژوهش حاضر د رصد د پاسخ به این سوال است که پوشاک سنتی اقوام ایرانی چگونه می تواند د ر توسعه گرد شگری فرهنگی د ر ایران مؤثر باشد ؟ این پژوهش از نظر هد ف کاربرد ی و به روش توصیفی-تحلیلی-پیمایشی صورت گرفته است. ابزار گرد آوری اطلاعات به د و روش کتابخانه ای و مید انی است که د ر بخش مید انی، به صورت مصاحبه با 40 نفر از پژوهشگران و خبرگان د ر عرصه گرد شگری صورت گرفته است. روایی و پایایی پژوهش از طریق آزمون کرونباخ و نمونه گیری با روش گلوله برفی انجام شد ه است. فرضیه تحقیق مبتنی بر تأثیرگذاری مثبت پوشاک سنتی اقوام ایرانی د ر ابعاد و شیوه های مختلف بر گرد شگری فرهنگی است. د اد ه های تحقیق نشان د اد که با توجه به آرای خبرگان و پژوهشگران، پوشاک سنتی اقوام ایرانی به عنوان عنصر مهمی د ر تعریف هویت فرهنگی د ر پنج بخش: ارتباطات فرهنگی، همکاری های بین المللی گرد شگری، معرفی و عرضه پوشاک سنتی، تبلیغات و اشاعه فرهنگ بومی، می تواند به عنوان یکی از مؤثرترین جاذبه های فرهنگی باعث شناسایی و گسترش صنعت گرد شگری فرهنگی د ر ایران شود .
نمودهای هویّت ملّی در متون تألیفی و ترجمه ای ادبیّات نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 153
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نمودهای مؤلفه های هویّت ملّی در ادبیّات تألیفی و ترجمه ای نوجوان و بررسی سهم این متون در هویّت سازی نوجوانان ایرانی انجام شد. به منظور دستیابی به این هدف، 16 رمان واقع گرای نوجوان، متشکل از 8 رمان ترجمه ای و 8 رمان تألیفی، به دقّت مورد بررسی قرار گرفت و نمونه های هویّت ملّی با استفاده از دسته بندی قومی‑مدنی مؤلفه های هویّت ملّی که ترکیبی برگرفته از دو دسته بندی هویّت ملّی قومی و هویّت ملّی مدنی ارائه شده توسط اسمیت (1991) است از این متون استخراج شد. سپس نمونه های جمع آوری شده تحلیل و با یکدیگر مقایسه شد. با توجّه به پیکره پژوهش، نتایج نشان داد میزان مواجهه نوجوانان ایرانی با مؤلفه های هویّت ملّیِ غیر ایرانی دو برابر بیشتر از میزان مواجهه آنها با مؤلفه های هویّت ملّی ایرانی است. افزون بر این، تنها بخشی از جنبه های هویّت ملّی از طریق رمان به کودکان و نوجوانان منتقل می شوند. درواقع، با توجّه به فراوانی بسیار پایین برخی نمونه های استخراج شده هویّت ملّی شامل ویژگی های اقتصادی، ایدئولوژیک، سیاسی و قانونی به نظر می رسد جنبه های پیچیده تر هویّت ملّی در این نوع از ادبیّات به حاشیه رانده شده اند؛ بنابراین، بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، رمان های نوجوان سهم قابل توجّهی در آگاهی ملّی نوجوانان ایرانی ایفا نمی کنند.
برساخت گفتمانی هویت در زندگی نامه های خودنوشت زنان ایزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش زبان در ساختن هویت یکی از مهم ترین بحث های نظری مدرن در باب هویت است. ساختارگرایی و پساساختارگرایی با قاطعیت خاص بر نقش سازنده زبان در شکل گیری هویت تأکید می کنند. پژوهش پیش رو با این پیش فرض که زبان ابزاری قدرتمند در برساخت گفتمانِ هویتی محسوب می شود، با بررسی دو رمان آخرین دختر و دختری که از چنگ داعش گریخت نشان می دهد که زنان ایزدی با کدام سازوکارهای زبانی ژانر «زندگی نامه خودنوشت» را به مثابه راهبردی در مبارزه علیه گفتمان سلطه به خدمت می گیرند و با عرضه پادگفتمان هایی متفاوت به ساخت شکنی گفتمان های مسلط و کلیشه سازی های جهانی می پردازند تا برخی از پیامدها یا بازخوردهای منفی تجاوز و ظلم به جامعه استعمارزد ه ایزدی را بزدایند و در حیات بخشیدن به سنت های فرهنگی و قومی ایفای نقش کنند. در این راستا از نظریه گفتمان «لاکلائو و موف» و ابزارهای روش شناختی آن برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش بهره بردیم . نتایج نشان می دهد چهار گفتمان در کشمکش و تخاصم با یکدیگر درصدد بازنمایی هویت زن ایزدی برآمده اند: الف) گفتمان «حزب ملی گرای کرد»؛ ب) گفتمان «دولت مرکزی عراق و اعراب»؛ ج) گفتمان «داعش» و د) گفتمان «نویسندگان زن ایزدی». زنان ایزدی می کوشند با تمام هویت هایی که گفتمان های مسلط برایشان تعریف کرده اند همچون برده، قربانی تجاوز و پناهنده مبارزه کنند و هویت های تازه ای چون رهبر ایزدی و مدافع حقوق زنان و ایزدیان برای خود برسازند.
شناسایی و تبیین مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر بازخوانی آرامستان های تاریخی: رویکردی پدیدارشناسانه به تجربیات زیسته مراجعه کنندگان؛ مطالعه موردی، آرامستان وادی السلام قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
77-59
حوزه های تخصصی:
اهداف: این پژوهش با هدف حفاظت از منظر آرامستان های تاریخی شهر از دریچه شناخت ابعاد، لایه ها و مؤلفه های آشکار و پنهان در سطوح عمیق ادراک به آشکارسازی ظرافت ها و پیچیدگی های دشوار در بازآفرینی این مکان های ارزشمند تاریخی در خلال مرور تجارب زیسته مراجعه کنندگان می پردازد. روش ها: این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه و با روش ابداعی کوشنباخ از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته حول پنج محور اصلی و همچنین توزیع پرسش نامه های تکمیلی، ثبت و دریافت معانی تجارب زیسته مراجعین به منظر و تحلیلی کیفی، صورت پذیرفته است. یافته ها: بررسی تجارب زیسته پیرامون منظر آرامستان های تاریخی در شش محور «مراجعه، تصویر ایده آل، فعالیت، بهبود و ابعاد ذهنی» نشان می دهد گورستان های تاریخی دارای کیفیت های چندبعدی و تنوع، تکثر و پیچیدگی بسیار شگرفی در لایه های ادراکی برخوردار است . نتیجه گیری : فروکاست نقش گورستان ها به یک زیرساخت ضروری برای شهر و محلی برای دفن اموات منجر به قطع ارتباط میان دنیای زندگان و مردگان گشته، آن را بدل به زمینی جهت دفن پسماند شهری در خارج شهر می نماید. حفاظت از منظر تاریخی به دلیل دارا بودن ساختارها و عناصر ارزشمند، اصالت و ارزش های نهفته که نشان دهنده ی تعامل فرهنگ و طبیعت در طول زمان است، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه این ارزش ها حافظ هویت و خاطرات جمعی و حافظه تاریخی جامعه هستند. لذا بدون بررسی لایه های عمیق ادراکی نهفته در روح این مکان امکان خوانش مجدد این ویژگی ها در بازآفرینی آرامستان ها آن میسر نیست.
بررسی رمان جای خالی سلوچ بر اساس نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر رمان جای خالی سلوچ (1358) از دولت آبادی(1319) را در چارچوب نظریه داغ ننگ گافمن(1963( بررسی می کند. نظریه گافمن، روابط میان افراد در زندگی روزانه را تحلیل می کند. رمان خالی خالی سلوچ، روایت زندگی زن روستایی به نام «مِرگان» در روستای دور افتاده «زمینج» است که می کوشد پس از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش، خانواده را حفظ کند، در این راستا خود و فرزندانش متحمل انواع آزار جسمی، جنسی، سرخوردگی روحی و عاطفی، تحقیر، خیانت و بی وفایی می شوند. مقاله سعی دارد تا با روش توصیفی -تحلیلی به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که کدام مضمون و درونمایه نظریه داغ ننگ گافمن در رمان جای خالی سلوچ نمود بیشتری دارد؟ براساس نتایج تحقیق، مهم ترین داغ ننگ و برچسب زنی ها در رمان جالی خالی سلوچ، بی هویتی، ناامنی و انزجار است. داغ بی اعتباری، احساس شومی سرنوشت، ناامنی وعقده حقارت و به تبع آن بر انگیختگی حس کین توزی و انتقام است که بیش از هر چیز دیگر مرگان را در بر می گیرد. مرگان و دیگر زنان داستان، اشخاصی رنجور، پریشان و سرگشته، ناامید، مضطرب و افسرده هستند که گرفتار چنبره سرنوشت اند. دولت آبادی به روایت زندگی این افراد می پردازد که احساس بی هویتی و سرگشتگی می کنند.
تحلیل کارکردهای هویتی زبان در اشعار مدحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
1 - 22
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان رسانه ی ارتباطی در متون ادبی، از نشانه هایی تشکیل شده است که امکان خلق معناها و دلالت های اجتماعی و فرهنگی متفاوتی را فراهم می کند و می تواند نماینده ی تمایلات اجتماعی و فرهنگی گوینده ی خود شود. یکی از معناهایی که نشانه های زبانی می توانند آن را بروز دهند، هویت گوینده یا نویسنده است. هویت در معنای درک مفهوم خویشتن، نمایانگر ویژگی های خاص هر فرد است که ازطریق ارتباط با دیگران و برحسب شباهت و تفاوت شکل می گیرد؛ پس هرگونه کاربرد زبان در شعر یا متن ادبی، شرایطی را فراهم می کند که هم می تواند خویشتن و هویت نویسنده و هم جامعه ای را که به آن تعلق دارد، نشان دهد و بسته به نوع کاربرد زبان، کارآیی های آن نیز متفاوت می شود؛ برای نمونه در قصاید مدحی که نویسنده وابستگی خود را به گفتمان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مستقیم تر نشان می دهد، فهم عوامل اجتماعی شکل گیری هویت شاعر نیز ازطریق نشانه های زبانی دقیق تر و عینی تر خواهد بود. در این مقاله تلاش شده تا با تکیه بر اشعار فرخی سیستانی و با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی، سازوکارهای زبانی و نشانه ای هویت بررسی شود. ازاین منظر تمام نشانه های زبانی موجود در این قصاید، دلالت های اجتماعی و هویتی دارد. ازدست رفتن استقلال و خویشتن شاعر، تبدیل شدن شعر به کالای مصرفی، بحران هویت، ارتباط مستقیم میان ادبیت و هویت یابی شاعر، مرکزگرایی و... همگی از دلالت های اجتماعی نشانه های زبانی قصاید مدحی به شمار می روند.
واکاوی گفتمان هویت ملی در کتاب های مطالعات اجتماعی متوسطه اول از منظر لاکلائو و موف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
125 - 152
حوزه های تخصصی:
مدرسه ساز و کاری است که دانش آموز با آن به تدریج وارد حیات سیاسی-اجتماعی می شود و رفتار اجتماعی را می آموزد؛ بنابراین مدرسه و کتاب های درسی در جامعه پذیر کردن دانش آموزان اثر بسزایی دارند. هدف از مطالعه پیش رو، واکاوی هویت ملی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول ازمنظر لاکلائو و موف است. این تحقیق در چارچوب تحلیل گفتمان و با رویکرد پساساختارگرایانه صورت گرفته و سعی شده است در آموزش و پرورش، گفتمان کتاب های درسی و آموزشی دانش آموزان در زمینه کیستی جمعی آنان پاسخ یا پاسخ هایی داده شود. تحلیل و تفسیر داده ها بر مبنای فرآیند مفهوم سازی و با تکیه بر روش نشانه شناسی گفتمانی سلطانی (1393) صورت گرفته است. نتیجه مطالعه حاضر حاکی از آن است که اولویت دادن به گفتمان دینی، تعریف هویت ملی بر مبنای ایدئولوژی اسلامی، ارائه تصویری منتقدانه از تمام حکومت های پیش از ورود اسلام، ارج نهادن به انقلاب اسلامی، تقویت روحیه غرب ستیزی و خط کشی جهان به اسلامی / غیراسلامی از جمله اموری است که یک دانش آموز تا 15 سالگی از متون کتاب های مطالعات علوم اجتماعی می آموزد.
گفتمان «هویت مبنا»؛ مبنای حکم رانی امنیتی خوب در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مقاله این است که گفتمان مبنایی خوب و متناسب حکم رانی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران که با کمترین هزینه، پارادوکس و پیامد نامطلوب می تواند امنیت را در این سیستم برقرار کند، کدام است؟ نویسنده در پاسخ، بر آن است که از میان چهار گفتمان «هویت مبنا»، «پیشرفت مبنا»، «قدرت مبنا» و «امنیت مبنا»، گفتمان مبنایی و محوری مناسب برای جمهوری اسلامی ایران، گفتمان «هویت مبنا» یا هویت پایه است. این فرضیه یا گزاره محوری مقاله بدین معناست که تعقیب پیشرفت، تجهیز به قدرت و امنیتی ساختن، تنها در پرتو تکوین هویت و هویت باوری است که می تواند بیشینه امنیت را در جمهوری اسلامی ایران با کمینه هزینه، پارادوکس و پیامد نامطلوب به ارمغان آورد و البته این مهم در گرو آن است که هویت به نحو اولی برگرفته شود نه به نحو ثانوی، یعنی هویت در خدمت قدرت، امنیت و پیشرفت نباشد و بر آن ها اولویت یابد. در این برداشت، دوری از آرمان های انقلاب اسلامی ایران یا به تعبیری، سکولارشدن به همین معناست، یعنی وضعیتی که در آن، هویت در خدمت قدرت، امنیت و پیشرفت قرار گیرد یا به لحاظ اهمیت، شأن و منزلتی ثانوی پیدا کند. در این صورت است که حتی امنیت نیز وضعیتی شکننده و متزلزل خواهد داشت و پایدار نخواهد بود.
تحلیل گفتمانی استکبارستیزی در اندیشه آیت الله خامنه ای از منظر پساساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
153 - 181
حوزه های تخصصی:
در نگرش پساساختارگرایانه، هویت های اجتماعی و سیاسی محصول گفتمان ها فرض می شوند در واقع هویت ها و خودفهمی ها، در مقابل غیریت ها یا دیگران شکل می گیرند بنابراین، خلق یک هویت بر تاسیس یک تفاوت دلالت دارد. در این چارچوب با تکیه بر مفهوم «غیرِسازنده»، شکل گیری یک هویت را مستلزم عمل تمایز می دانیم که غالبا به تقابل ختم می گردد. مقاله حاضر در پی بررسی این پرسش است که از منظر پساساختارگرایی، استکبارستیزی چه جایگاهی در اندیشه رهبر انقلاب دارد؟ و بر این فرض استوار است که گفتمان استکبارستیزی مدنظر آیت الله خامنه ای حول محور چهار دال هویت بخش، فراگیر، استمرار و استقلال آفرین مفصل بندی شده است که مبتنی بر تقابل با «غیر» به هویت و صورت بندی امت شکل می دهد. این پژوهش بر اساس روش گفتمان لاکلا و موف و با تکیه بر داده ها و درون مایه های رویکرد پساساختارگرایی سامان یافته است. بنا بر یافته های پژوهش، آمریکا در قالب شیطان بزرگ، نقطه هدف استکبارستیزی گفتمان انقلاب اسلامی می باشد که به عنوان «بیرونی سازنده» هویت اسلام سیاسی ایرانیان، نقش بازی می کند. از منظر مقام رهبری این مرزبندی مستمر با ریشه های مذهبی به تحکیم هویت انقلابی و دینی نظام اسلامی منجر می شود.
تأثیر نقش مفهومی انقلاب اسلامی بر هویت خواهی شیعیان یمن با تأکید بر جنبش الحوثی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیداری اسلامی یکی از مهم ترین رویدادهایی است که به ویژه در دهه اخیر در منطقه خاورمیانه عربی بسیاری از کشورهای منطقه را تحت تأثیر خود قرار داده است به نحوی که کشورهای مسلمان که عمدتاً تحت حاکمیت نظام های استبدادی و پادشاهی اداره می شدند با خیزش های مردمی با هویت و نشانگان فرهنگ و ایدئولوژی اسلامی روبه رو شدند. در این میان کشور یمن به دلایل تاریخی و فرهنگی در بین کشورهای جهان اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و با حرکت بیداری اسلامی در منطقه این کشور نیز دستخوش ناآرامی گردید. انقلاب اسلامی ایران به عنوان بزرگ ترین رویداد قرن بیستم کشورهای اسلامی در منطقه را به شدت تحت تأثیر خود قرار داد. این تأثیرگذاری در عواملی مختلفی ریشه دارد که بخش قابل توجهی از آن به عوامل معنایی و هویتی باز می گردد. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش حاضر این می باشد که عوامل معنایی و هویتی انقلاب اسلامی چه نقشی در هویت خواهی شیعیان یمن داشته است؟ (مسئله). روش تحقیق در این پژوهش توصیفی –تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و اینترنتی می باشد (روش). در حالیکه بسیاری از تحلیل ها به عوامل سیاسی، امنیتی، ژئوپلیتیک در بحران یمن اشاره دارد به نظر می رسد که هویت خواهی شیعیان یمن ریشه در ساختار معنایی و نقش محتوایی انقلاب اسلامی که شامل عواملی چون احیاگری اسلامی، عدالت طلبی، مبارزه با استبداد و استعمار، بازتولید فرهنگ مقاومت و مقابله با نفوذ بیگانگان دارد (یافته ها).
بررسی نقش « هویت» در بحران های بین المللی: مطالعه موردی بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۰ (پیاپی ۷۰)
207 - 236
حوزه های تخصصی:
هویت را می توان حلقه اتصال نظریه سازه انگاری با مطالعات نظری مرتبط با بحران های بین المللی دانست. هویت ها پایه و اساس منافع و نقش ها می باشند و بازیگران بر اساس هویتی که برای خود متصور هستند دوست و دشمن خود را مشخص می کنند. لذا هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که «هویت» چه نقشی در «بحران های بین المللی» ایفا می کند؟ در پاسخ به این پرسش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه آزمون می شود که اگر بازیگرانی با هویت های متعارض، درگیر یک بحران شوند؛ آن بحران تشدید شده و به احتمال زیاد منجر به شیوه های خشن مدیریت بحران خواهد شد. بهترین نمونه این فرضیه نیز بحران سوریه است. شروع بحران سوریه به شدت متاثر از بحران هویت در داخل دولت سوریه بود؛ به همین دلیل دو تعارض هویتی (نوسلفی- علوی) و (کردی- عربی) در بحران برجسته شد و در ادامه نیز دو محور انقلابی و محافظه کار به رهبری ایران و عربستان و همچنین بازیگر سوم یعنی اردوغان با تمایلات عثمانیگری خود وارد بحران شده و تمام توان خود و نیروهای نیابتی و متحدین خود را برای حذف «دگرهای» هویتی خود بکار گرفتند.
ساخت اجتماعی و هویتی متعارض و عودشوندگی بحران در روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی از مهم ترین و تاثیر گذارترین بازیگران منطقه خلیج فارس و غرب آسیا بوده که پس از انقلاب اسلامی روابط پر فراز و نشیبی را تجربه کرده اند. در حالی که قبل از انقلاب اسلامی علی رغم رقابت های پیدا و پنهان، نوعی همگرایی و ثبات نسبی بر روابط آنها حاکم بود. وقوع انقلاب اسلامی ، ساخت اجتماعی و هویتی ایران را دگرگون ساخت. و به دنبال این دگرگونی ساخت های اجتماعی و هویتی متضادی بین ایران و عربستان برساخته شد. به تبع ساخت های متعارض، واقعیتهای ناسازگار و معکوس بر روابط آنها سایه انداخت. بدین معنی آنچه در جمهوری اسلامی ایران به عنوان واقعیت تعریف شد در عربستان سعودی خطا تلقی گردید و بلعکس. از این رو، الگوی روابط ناهمسو میان دو کشور شکل گرفت به گونه ای که روابط مسالمت آمیز در مناسبات آنها امری زودگذر و بحران و عودشدن بحران به امری ماندگار و بنیادین تبدیل شده است.این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی به بررسی دلایل و زمینه های عودشدن بحران در روابط دو کشور پرداخته و داده های پژوهش نیز نشان می دهد که عودشمندگی بحران در روابط دو کشور، تابعی ازژرف ساخت های اجتماعی متضاد و عناصر ناساز هویتی و کنشهای کلامی مخاصمه آمیز نخبگان سیاست و دیانت دو کشور بوده است.
پیوند مؤلفه های فرهنگی هویت ایران باستان با امر سیاست در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
121 - 136
فردوسی در شاهنامه به روایت مؤلفه های فرهنگی هویت ایران باستان در پرتو رویکردهای سیاسی پرداخته است. نگارنده در مقاله حاضر می کوشد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و مبانی نظری مبتنی بر فرهنگ سیاسی، که دربردارنده شاکله های میانی و مرتبط فرهنگ و سیاست است، به این پرسش پاسخ دهد که فردوسی چگونه و با استفاده از چه مؤلفه هایی، وجوه و عناصر فرهنگی ایران باستان را به امر سیاست پیوند می دهد؟ یافته های تحقیق نشان می دهد اگرچه در شاهنامه ، دو وجه فرهنگ و سیاست دچار بسط و قبض می شوند، اما چنان در هم درآمیخته و مرتبط اند که جداسازی آن ها از یکدیگر تقریباً محال است. به عنوان نمونه، فرهنگ مدارا با مفهوم سیاسی شاهنشاه عجین می شود و شریعت در کنار نهاد شاهی قرار می گیرد؛ گوهر و هنر یک نظام سیاسی راستین امکان پذیر می شود؛ دادورزی و عدالت که به مثابه ایجاد نظم و جلوگیری از آشفتگی و هرج ومرج بود، توسط پادشاه تحقق پیدا می کند؛ شهریاری مبنای ایزدی دارد و از کف رفتن فره ایزدی با سلطه یافتن غیر، اهریمن و جادو همراه است. ازنظر جغرافیایی نیز یکی از وجوه هویتی ایران باستان در شاهنامه فردوسی، مرزهای جغرافیایی ایران است که تصور جغرافیایی ایرانیان منطبق بر روایات سیاسی و ملی است.
بررسی رابطه بین نحوه گذراندن اوقات فراغت با هویت نوجوانان
منبع:
پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات سال چهارم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۳۷
100 - 113
از آنجاییکه انسان در اوقات فراغت می تواند همان چیزی را که می پسندد انجام دهد، شخصیت و هویت اصلی خود را باز می یابد و آن را ابراز می کند، از این رو، قابلیت هایش غالبا در عرصه های اوقات فراغت جلوه گر می شود. و حوزه فراغت بر اساس عوامل و تعِّین بخش های متعددی تغییر می کند، تغییراتی که کاملا متاثر از متغیرهای تعیین کننده هویت است. همچنین فرآیندهای مدرن، مسائل جدیدتری را در هویت یابی جوانان ایجاد کرده است. در این میان، اوقات فراغت از اهمیت خاصی برخوردار است. در جامعه مدرن، اوقات فراغت به عنوان فعالیتی مصرفی، عرصه خاصی از تجربه انسانی است که امتیاز آن برای افراد، داشتن حق انتخاب، خلاقیت، رضایتمندی و لذتی است که خود، لذت و شادی بیشتر را به دنبال داشته و به آن ها امکان می دهد هویت های اجتماعی مطلوب خویش را ابراز کنند و گاه تایید دیگران را نسبت به آن بدست آورند. در نهایت اوقات فراغت، منشأ شناخت و به رسمیت شناخته شدن دوران جوانی و هویت آنان است. که هدف در این پژوهش بررسی تاثیر نحوه گذراندن اوقات فراغت در شکل گیری هویت نوجوانان است.
پدیدارشناسی معماری ادراکات چند حسی در اندیشه های یوهانی پالاسما
حوزه های تخصصی:
امروزه در حوزه معماری، نگرش تفسیری سعی در بازنگری به تعریف مکان و ادراک جسمانی و احیای معنای مستتر در فضاهای انسان ساخت دارد. این مقاله به نقش بدن انسان در ادراک فضای خلق شده از منظر اندیشه های یوهانی پالاسما می پردازد. میزان حضور پذیری و ظرفیت و قابلیت تحرک پذیری بدن در فضای ساخته شده و نیز میزان تأثیرگذاری فضای پر و خالی بر ابعاد بدن مخاطب را می توان از ویژگی های اصلی معماری به شمار آورد. لذا ابتدا جایگاه پدیدارشناسی معماری را که به معنای نگریستن به معماری از درون تجربه آگاهانه است و به حضور وجودی انسان در جهان توجه دارد را مورد تدقیق قرار دادیم و سپس به موضوع ادراکات چند حسی در معماری که در فرایندهای پردازش ذهنی و بازنمایی، مهم ترین نقش را ایفا می کند، پرداختیم. این تحقیق با تأکید بر وجه کیفی و توصیفی شناخت مکان با توجه به رویکردهای ارائه شده توسط یوهانی پالاسما و از منظر پدیدارشناسی ادراکات چند حسی در فضای زیستی انجام گرفته است.