مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
زبان علم
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسى نقش تجویز هنجارهاى زبانى در زبان علم مى پردازد. قواعد تجویزى فرآیند تغییر دائمى زبان را به نظم در مى آورند و ارتباط متخصصان را تسهیل مى نمایند. در این مقاله تکواژقاموسى CONTROL در رشتهء الکترونیک در زبان کرواسى مورد بررسى و تحلیل قرار گرفته است و هدف از این تحلیل نشان دادن این مطلب بوده است که واحدهاى وصفى مختلف در واحدهاى واژگانى چند کلمه اى چارچوب مفهومى برخى اصطلاحات را تغییر مى دهندکه معمولأ معنى این اصطلاحات مرتبط با بافت است و تحدید و تجویز آن ها بسیار مشکل است. در پایان، مولف نتیجه مى گیرد که به جاى سخن گفتن ازگرایش تجویزى هنجارى، بهتر است که تنها به توصیف الگوهاى زبانشناختى واقعى بپردازیم، چراکه زبان همواره یک قدم جلوتر از تجویزهاى ماگام بر مى دارد و هر چند ما تلاش مى کنیم که آن را با آرمانها و نیازهایمان تطبیق دهیم همواره راه هاى پنهانى خود را مى رود و قواعد خاص خود را مى آفریند.
نگاهى اجمالى به سیر تاریخى لغت سازى علمى فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به زبان فارسى پیشرفته اى مى پردازد، که با حفظ هویت تاریخى و فرهنگى خود و حرکت در مرزهاى دانش، فرهنگ و فن آورى، ظرفیت عمیقى در تولید و انتقال دانش و فرهنگ از خود نشان مى دهد و در این مسیر هیچگاه تحت تأثیر زبان هاى دیگر به انفعال کشیده نمى شود. بلکه با سعه صدر ویژه خود به تعامل صحیح با زبان هاى زنده دنیا مى پردازد. مرور اجمالى سیر تاریخى زبان فارسى و سابقه و نحوه تعامل آن با موضوع علم و بررسى قابلیت هاى زبان فارسى در تولید و انتقال دانش و همچنین بررسى اجمالى رخدادهاى تاریخى در عرصه زبان فارسى از مسائلى است که در این گفتار به آنها پرداخته شده است.
«زبان علم» و «زبان معرفت» در نظرگاه عطار نیشابوری (نقد یک خوانش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستجو در آراء معرفت شناسیک متفکرین اسلامی حکایت از آن دارد که شناخت آدمی از سه راه امکان پذیر است: ۱- معرفت حسی ۲- معرفت عقلی ۳- معرفت شهودی. صوفیه معرفت شهودی را بالاتر از دو سطح دیگر می دانند. متکلمین اسلامی از واژه ای مشابه سود می جویند که به، اصطلاح معرفت در نزد صوفیه بسیار نزدیک است. این اصطلاح، «الهام» نام دارد. آیا می توان ادعا کرد عطار نیشابوری به عنوان یک صوفی، صاحب نظریه معرفت شناختی بدیعی باشد که قدما از آن بی بهره بوده اند؟ شفیعی کدکنی بر اساس تفسیر بیتی از عطار چنین باوری دارد. عطار در کتاب الهی نامه چنین می گوید:
زبان علم می جوشد چو خورشید
زبان مکعرفت گنگ است جاوید
شفیعی کدکنی معتقد است در این بیت «زبان علم» یعنی زبانی که روشن و بی ابهام است در حالیکه «زبان معرفت» واجد ابهام است. بر این اساس این دو اصطلاح عطار با دو اصطلاح «زبان ارجاعی» و «زبان عاطفی» ریچاردز، منتقد انگلیسی قابل مقایسه است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که:
۱- شارح محترم بیت عطار را اشتباه معنا کرده اند. ۲- این اشتباه مبنای مقایسه ای نامتناسب با آراء ریچاردز شده است ۳- اگر بیت عطار مطابق با نظر شارح محترم تفسیر شود ادعای دست یابی عطار به نظریه ای بدیع در حوزه معرفت شناسی منتفی خواهد بود چرا که پیش از او این حوزه شناخته شده بوده است. شرح هر کدام از این موضوعات در مقاله آمده است.
پرورش گونه علمی زبان فارسی، مطالعه ای بر اساس واژه ها و اصطلاحات رشته های شیمی و مهندسی شیمی: مسیرِ طی شده و راهِ پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر سیر تطور گونه علمی زبان فارسی و رویه های اتخاذشده در واژه گزینی علمی در رشته های شیمی و مهندسی شیمی بررسی شده سازیِ گسترده، معیاری بودن، قیاس پذیری و دقتِ معناییِ واژه ها، ویژگی های اصلی زبان های توانمند برای ارائه علم شناخته شده است و با نظری به برآیند تلاش هاییین زمینه انجام شده است، مییابی واژه سازان در پروراندنِ این ویژگی ها برای متن های علمیِ فارسی ارزیابی شده است. بر اساس نمونه های بررسی یب و تخصیص معنایی، روش های اصلیِ واژه سازی در این حوزه ها بوده سازی و تلفیق بسیار محدود بوده است. این موضوع معادل یابی را برای واژه هایی های مبدأ از راه سرواژه سازی ساخته شده ه تخصیص معنایی مسئله ساز دانسته شده است. میزان حصول ویژگی های زبانِ مناسبِ متن های علمی، از نظر ساختواژه در این رشته یفی سنجیده شده است و ضمن ارائه شواهدی برای تحقق نسبی برخی از این ویژگی ها پیشنهادهایی برای برنامه ریزی زبانی در این رشته ها، جهت نزدیی به ویژگی هایه آنها ایجاد پایگاه داده هایی واژه ها و اصطلاحات علمی و وضع قراردادهایی در واژه گزینیِ علمی، علاوه بر قواعد ساختِ واژه در زبان طبیعی فارسی، برای ی سازی و تدقیق واژگان علمی است.
بررسی عوامل انسجام در متون فیزیک دانشگاهی
پژوهش حاضر درباره بررسی میزان و نحوه به کارگیری عوامل انسجامی در کتاب درسی دوره کارشناسی فیزیک(1) دانشگاه پیام نور است. در زبان فارسی پژوهش های متنوعی درباره متون ادبی و داستانی صورت گرفته است، ولی بررسی میزان بهره بری از عوامل انسجامی در متن های آموزشی(مانند: فیزیک، زیست شناسی، ریاضی و....) زمینه ای است که کم تر به آن توجه شده است. در این جستار سعی بر این است که، از طریق روش های علمی آماری و از طریق آزمون فریدمن عوامل انسجام در متن های فیزیک از داده های کیفی به داده-های کمّی تبدیل شود و از این رهگذر باب بررسی های آماری و رایانه ای در سیاق علمی گشوده شود. در این پژوهش از شیوه تحلیل محتوا و شیوه نظری استفاده شده است. مباحثی مانند زبان علم، گفتمان کاوی، انسجام، زبان شناسی آموزشی، کتاب درسی با استفاده از روش نظری و تجزیه و تحلیل متن های فیزیک با الگوی معرفی شده توسط مایکل هالیدی و رقیه حسن مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که در نگارش متن های فیزیک از ابزارهای مختلفی برای انسجام بخشیدن به متن استفاده شده و بین سبک و سیاق علمی و نحوه استفاده از ابزارهای انسجامی رابطه ای وجود دارد. از میان این ابزارها، عامل انسجام واژگانی با دو انسجام واژگانی در جمله بیش ترین بسامد وقوع (9/28%) از اساسی ترین عوامل انسجامی در تهیه متون فیزیک (1) دانشگاه پیام نور بوده و عامل انسجامی جانشینی در جملات بدون جانشینی با کم ترین بسامد وقوع (70%) نشان دهنده استفاده کم تر نویسندگان متن فیزیک(1) از این ابزار انسجامی است. در این مقاله ابتدا مقدمه، پایگاه نظری و پیشینه تحقیق بررسی شده و در بخش دوم مباحث مربوط به روش تحقیق فرضیه های تحقیق، جامعه آماری، حجم نمونه و محدودیت های تحقیق عنوان شده است. در بخش سوم مقاله، نتایج تحقیق همراه با جدول ها، نمودارها، تحلیل نتایج و پیشنهاد تحقیق بیان شده است.
بررسی تطبیقی معادل های انگلیسی در فارسی: بررسی موردی واژه های مصوب فرهنگستان سوم از دیدگاه معیارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از فرآیندهای اصلی مؤثر در بالابردن جایگاه یک زبان، معیارسازی است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان یک نهاد برنامه ریزی زبانی، می تواند معیارسازی مفاهیم جدید علمی، فنی و تخصصی در حوزه های مختلف را در دستور کار خود داشته باشد تا متخصصان رشته های علمی بتوانند از زبان بومی خود برای تبادل نظر و دانش فنی بهره کافی ببرند. این پژوهش، ازنظر هدف از نوع پژوهش های نظری، چارچوب این تحقیق براساس اینفوترم و روش تحقیق این پژوهش به صورت اکتشافی و به شیوه تحلیل محتوا است که در دو بخش انجام پذیرفته است. در بخش اول پژوهش، واژه های مصوب سیزده دفتر (1395-1376) از دیدگاه معیارسازی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج برگرفته از این مرحله نشان می دهد که از تعداد کل واژه های مصوب (32800)، 1- حدود 18 درصد یه یکدیگر ارجاع داده شده اند؛ 2- حدود 4 درصد چندمعنایی بوده اند؛ 3- حدود 2 درصد به بیش از یک مدخل واژگانی اشاره داشته اند. در بخش دوم پژوهش، روند کار فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ارتباط با معیارسازی فرهنگ های تخصصی رشته های علمی مورد بررسی قرار گرفته است که داده های این بخش بیش از 100 واژه از فرهنگ های تخصصی (انگلیسی- فارسی) در 25 رشته علمی است. از بررسی های انجام گرفته چنین نتیجه گیری می شود که نابسامانی، وجود تکثر اصطلاحی و مفهومی در فرهنگ های تخصصی محرز است و معیارسازی این فرهنگ های تخصصی می تواند در اولویت کاری فرهنگستان سوم قرار گیرد.
شکل گیری زبانِ علم در بستر زبانِ طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹۷
101 - 115
دونالد دیویدسون، فیلسوف تحلیلی معاصر، به بررسی شرایط ضروری برای امکان پذیری مفاهمه (تعامل زبانی) از طریق یک زبان طبیعی پرداخته است. او معتقد است به طورکلی تفکر و زبان به طور متقابلی به هم وابسته اند و امکان پذیری یکی بدون دیگری ممکن نخواهد بود. بنابراین، مطابق با دیدگاه او بررسی شرایط استعلایی به منظور امکان پذیری تعامل زبانی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا از نظر او بدون امکان پذیری تعامل زبانی اصلاً ما نمی توانیم حامل افکار و معنا باشیم. در این مقاله نخست، توضیحاتی مختصر و مقدماتی درباره چگونگی ورود زبان به مباحث فلسفی و به تبع فلسفه علم ارائه می شود. سپس، نشان داده خواهد شد که فعالیت علمی یک فعالیت جمعی است؛ فعالیتی اجتماعی که بر مبنای مفاهمه و تعبیر قرار دارد و ازاین رو واجد شرایط مدنظر دونالد دیویدسون است. در بخش سوم نیز شکل گیری زبانِ علم، به عنوان یک فعالیت اجتماعی، که واجد شرایط مدنظر دیویدسون است، در بستر یک زبان طبیعی بررسی خواهد شد
بررسی چگونگی افزایش ظرفیت زبان فارسی برای تبدیل شدن به زبان علمی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۴ شماره ۸۱
5 - 35
با توجه به روند تعاملات عصر حاضر مبنی بر شکل گیری دهکده ای جهانی، ملتی که با ابزار زبان و فرهنگ بومی، تعریفی از خود در این جهان ارائه ندهد، محکوم به از کف نهادن عناصر هویت ساز خویش و رنگ باختن در سیطره غالب فرهنگ ها و تمدن های بیگانه و ناآشنا است. در همین راستا رهبر معظم انقلاب چشم اندازی مبنی بر تبدیل زبان فارسی به یکی از زبان های علمی دنیا ارائه نمودند و این موضوع در اسناد بالادستی برنامه ریزی کشور نیز وارد شده است. نوشتار پیش رو درصدد است تا با در نظر گرفتن زبان به مثابه یک فناوری نرم، الزامات تحقق این چشم انداز را بررسی کند. این پژوهش بیشتر درصدد آن است که به صورتی بدیهه گرایانه به سازماندهی مجدد نتایج تحقیقات سایرین بپردازد.مهمترین نتیجه این تحقیق آن است که حفظ قاموس فارسی و گسترش آن بدون توجه به الزامات دیجیتال (اعم از سازگارکردن این زبان با محیط های رایانه ای و پرداختن به مترجم های توانمند کامپیوتری) ناممکن است. با توجه به سیر پیشرفت هوش مصنوعی، فناوری شناختی و مترجم های دیجیتال ممکن است در جهان آینده دسترسی به محتویات علمی لزوماً نیاز به تسلط بر یک زبان خارجی نداشته باشد. نمی توان انتظار داشت زبان فارسی (یا هر زبان دیگر) در آینده بتواند موقعیت بلامنازع زبان انگلیسی در حال حاضر را داشته باشد. اما این بدان معنا نیست که زبان فارسی نمی تواند در پنجاه سال آینده به عنوان یکی از زبان های علمی مطرح شود. در پایان مقاله تلاش شده برآیندی از همه دستاوردهای تحقیق در یک نمودار فازی شناختی منعکس و خلاصه شود.
پربسامدی کارکردهای زبانی ارتباطی زبان علم در حوزه زمین شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان علم، ابزاری برای انتقال دانش، تجرب ه ها ، مفاهیم و انگاره های علمی در قالب نوواژه سازی، اصطلاح سازی و نحوه نگارش علمی است. از آنجا که مختصات و نحوه تبلور این زبان در عالم متنی با زبان عمومی متفاوت است، شناخت ویژگی ها و کارکردهای زبانی و ارتباطیِ زبان علم و به ویژه مطالعه پربسامدی هریک از این کارکردها اهمیت دارد. هدف از این نوشتار بررسی مختصات و پربسامدی کارکردهای زبانی ارتباطی در زبان علم زمین شناسی با تکیه بر تحلیل های زبان شناسی متنی است. بدین منظور، پیکره ای متشکل از 36 مقاله زمین شناسی چاپ شده در مجله های علمی پژوهشی، بر اساس معیارهای مرتبط با الف) سازماندهی متنی و ب) معیارهای مرتبط با خصلت های زبانی، مورد تحلیل کیفی و کمّی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که زبان علم زمین شناسی به واسطه توسعه معنایی پله به پله که با تکرار، پوشینه گذاری و طبقه بندی واژگانی همراه است و نیز بالفعل سازی افعال ارتباطی کنشی، تواتر اسمی سازی و گزاره های مجهول، در قالب زبانی مقتصد و عینی با مخاطب در تعامل است. همچنین، آمارگیری کمّی در 13805 گزاره حاوی کارکردهای زبانی ارتباطی نشان می دهد که بیشترین تواتر مربوط به انسجام متنی (واژگانی نحوی) و سپس اقتصاد زبانی (اسمی سازی، گزاره های خلاصه شده) بوده و کم ترین تواتر متعلق به افعال و عبارات قیدی کمکی است.
چالش فلاسفه علم در شناخت زبانِ علم: موردکاوی مفهوم «هم ساخت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدود پنجاه سال پیش ارنست مایر (Ernst Mayr) زیست شناس و فیلسوف علم آلمانی در حالی اهمیت زیست شناسی را به فلاسفه علم گوشزد کرد که فلسفه علم به شدت تحت تاثیر فیزیک بود. فیلسوفان علم اندک اندک و با چند دهه تاخیر متوجه این غفلت شدند، اما هنوز اقدامی جدی و همه جانبه برای تجدید نظر در مبانی خود انجام نداده اند. تمرکز این مقاله بر روی مشکلاتی است که مثال های علوم زیستی برای درک رایج فیلسوفان علم از زبان دانشمندان ایجاد می کند. تغییرات مفهومِ «هم ساخت» به عنوان یک موردکاوی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نشان داده خواهد شد که حداقل در مورد این مفهوم باور رایج مبنی بر وابستگی مفاهیم علمی به نظریات و یا امکان تعیین مرجع یک مفهوم با مولفه های توصیفی و علّی به شدت مورد تردید است. این مشکلات می طلبد که فلاسفه علم درباره آنچه تاکنون بدان توجه نکرده اند، یا به صورت موضعی سعی در حل و فصل آن کرده اند، تجدید نظر کلی کنند. در این مقاله نشان خواهیم داد که ریشه تمایز زیست شناسی از دیگر علوم، تاریخمندی موضوع مورد مطالعه آن است.
نحوه پذیرش واژگان مصوب فرهنگستان در جامعه و راه کارهایی جهت علمی کردن زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تلاش جهت پویایی و علمی کردن این زبان، اقدام به ترجمه واژگانِ حوزهای گوناگون دانش به زبان فارسی می کند. با این حال، حجم گسترده واژگان علمی خارجی در زبان فارسی و عدم استقبال مطلوب بخش هایی از جامعه ایران از برخی واژگان نوساخته، علمی شدن این زبان را در معرض تردیدهای فراوان قرار داده است. مقاله حاضر به منظور پی بردن به دلایل عدم استقبال مطلوب جامعه از واژگان مصوب فرهنگستان در تحقیقی کیفی از نوع تحلیل محتوا و با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر فرد ماهر به بررسی مصاحبه های ده تن از اساتید زبان و ادبیات فارسی با خبرگزاری ایسنا و مصاحبه های رییس فرهنگستان و معاون گروه واژه گزینی این نهاد پرداخته و با تحلیل محتوی این گفت وگوها با استفاده از نظریه تحلیل محتوا بران و کلارک (2006) نتیجه گرفته است که "دلایل سیاسی"، "توجه مردم به زبان فارسی"، و "ضعف فرهنگستان در واژه گزینی" از علل عدم استقبال از این واژگان است. سپس، با بهره گیری از مفاهیم نظری چون مدرنیت و روشنگری و با رویکردی تحلیلی- تطبیقی ضمن بررسی عوامل زمینه ساز رشد زبان های علمی اروپایی به مقایسه این زمینه ها با ترتیب فکری جامعه ایران در دوران تمدن اسلامی و دوران معاصر پرداخته و استدلال کرده است که علمی شدن زبان فارسی تنها با ترجمه اصطلاحات خارجی محقق نمی شود؛ بلکه، این امر منوط به تحقق شرایطی چون بسط گفتمان تولید علم در کشور و پرورش روحیه علمی است تا زبان فارسی بتواند در بطن آن رشد یابد و به زبانی علمی بدل گردد.
بررسی چالش های معرفت شناختی «امکان علوم انسانی اسلامی» براساس دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ دی ۱۴۰۱ شماره ۳۰۱
15-26
علوم انسانی نرم افزار هر تمدن است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدئولوژی جهان غرب است. علی رغم نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین سان، لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی را شناسایی، تحلیل و ارزیابی کرد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی چالش های معرفت شناختی «امکان علوم انسانی اسلامی» بپردازد. براساس نتایج به دست آمده، انحصارگرایی معرفتی در علم مدرن، ناواقع گرایی زبان دین، پارادوکسیکال بودن علم اسلامی، تفکیک علم از تکنولوژی از مهم ترین چالش های معرفت شناختی امکان «علوم انسانی اسلامی» است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم جهت اسلامی سازی علوم انسانی، ازجمله مبانی معرفت شناختی، نه تنها به همه چالش های یادشده پاسخ داده اند؛ بلکه با تأکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارائه نمونه های عینی علوم انسانی اسلامی نیز نشان داده اند.
شناسایی ویژگی های نحوی زبان ارتباط علمی در آثار علمی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از انجام این پژوهش عرضه تصویری کلی از ویژگی های نحوی زبان علم فارسی است. روش: برای پاسخ به پرسش های پژوهش از روش اسنادی استفاده شده که زیرمجموعه رویکرد کیفی است. برای شناسایی ویژگی های نحوی زبان علم، 90 مقاله در نشریه های علمی-پژوهشی در دو حوزه علمی (علوم انسانی و علوم پایه) و سه رشته دانشگاهی (زبان شناسی، زمین شناسی، و شیمی) به روشِ هدف مند نمونه گیری شدند. این مقاله ها به شکل متن وارد نرم افزار «کیودی اِی ماینر لایت» مطالعه و کدگذاری شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که از ویژگی های نحوی غالب و مشترکِ زبان علم فارسی استفاده از وجه اخباری و زمان حال ساده است. افزون بر این، پدیدآوران فارسی زبان بیشتر ترجیح می دهند که در آثارشان از جملات ساده استفاده کرده و جمله هایشان را در وجه مجهول بیان کنند. وجه اخباری و زمان حال ساده بیشترین فراوانی را در فرایند کدگذاری به خود اختصاص دادند. پدیدآوران فارسی زبان آثار علمی کوشیده اند تا در آثار خود از زبانی بهره برند که محترمانه تر به نظر آید و همچنین به سبک و سیاق نوشتارهای علمی گذشته می نگارند؛ سبکی که با توجه به تأکیدهای امروزی بر ترویج علم شاید چندان کارآمد نباشد. اصالت/ارزش: این مطالعه نخستین کوشش برای شناسایی ویژگی های زبان علم در زبان فارسی به روشِ تجربی و با کمک داده های میدانی است. یافته های این پژوهش می تواند در آموزش زبان علم به کار مدرسان و مؤسسه های آموزشی آید. افزون بر این، نهادهایی همانند فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سیاست گذاری هایشان می توانند از این یافته ها بهره برند. یافته های این پژوهش در زبان شناسی رایانشی نیز کاربرد دارد.
بررسی فرآیندهای واژه سازی در معادل یابی واژگان علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی (انگلیسی - فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۲
31 - 69
حوزه های تخصصی:
فعّالیت اصلی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با پیشرفت و توسعه کشور در زمینه های علمی همراه شده و بر این مبنا گروه های واژه گزینی به واژه های علمی و تخصّصی پرداخته اند. طبق مصوّبه سیصد و سی و یکم شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، معادل یابی عبارت است از برگزیدن یک واژه یا عبارت یا صورت اختصاری در مقابل لفظ بیگانه. در این مقاله، به واژه های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی براساس رویکردهای صرفی و زبانشناختی و به منظور ارائه راهکارهای بهینه، جهت واژه گزینی و واژه سازی اصطلاحات پرداخته ایم. این مقاله، از نظر هدف، از نوع پژوهش های نظری است. روش تحقیق این مقاله به صورت تحلیل محتوا می باشد. اطّلاعات و مواد اوّلیه آن به روش اسنادی و سندکاوی کتابخانه ای از کتب و منابع مرتبط گردآوری شده است که شامل کلّیه واژه های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی دفتر اوّل تا سیزدهم (1395-1376) می شود. در این پژوهش، از شیوه تجزیه و تحلیل کیفی استفاده شده است. نتایج برگرفته از این پژوهش نشان می دهد فرهنگستان از تمام امکانات بالقوّه و بالفعل واژه سازی در زبان فارسی بهره نبرده است و اینکه واژه سازی بر اساس صرف اشتقاقی، بیش از همه چاره کمبود واژگانی فارسی می باشد. بر اساس یافته های تحقیق از 42800 واژه مصوّب با حذف مشترکات، حدود 188 واژه سرواژه، حدود 7 واژه ادغام، حدود 2663 واژه های قرضی، حدود 47 واژه مضاعف سازی و حدود 6700 واژه از راه های اصلی واژه سازی و بقیه ترجمه قرضی هستند و فرهنگستان زبان و ادب فارسی از قیاس و نوآوری برای ساخت واژگان استفاده نکرده است.
پیکره چکیده های مقالات و پایان نامه های دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
127-145
حوزه های تخصصی:
این مقاله از نحوه شکل گیری پیکره «چکیده های مقالات و پایان نامه های دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبائی» و همچنین از ویژگی ها و امکانات آن می گوید. داده های این پیکره شامل ده هزار چکیده پایان نامه و 9538 چکیده مقاله (برگرفته از نشریات علمی دانشگاه علامه طباطبائی) با حجمی در حدود سه و نیم میلیون موردواژه است که در قالب طرح پژوهشی گردآوری شده اند. اهمیت داده های این پیکره یعنی چکیده های دانشگاهی از آن جهت است که این نوع داده ها به عنوان متون تألیفیِ فشرده و با محتوای علمی می توانند تصویرگر ویژگی های خاص زبان علم به عنوان گونه ای از زبان باشند. در این نوشتار برای بیان اهمیت دسترسی به چنین داده هایی و به جهت بررسی امکانات پیکره، محتوایِ واژه ایِ بخشی از داده با توجه به مفهوم کلیدی بودگی و فهرست چندپشته ها مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ها نشان داد محتوای واژگانی این پیکره می تواند پژوهشگران را به سوی طرح برخی فرضیه ها سوق دهد. همچنین بررسی چندپشته های داده های علمی نشان داد که زبان علم دارای توالی های واژه ای مشخصی است که می تواند تصویرگر نوع خاصی از زبان باشد.
تعامل میان ساخت واژه و نحو در زبان علم: مطالعه موردی فرایند انضمام اسم و ساخت گروه های نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
255 - 298
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین دو حوزه زبانی ساخت واژه و نحو یکی از موضوعات مناقشه برانگیز میان زبان شناسان بوده است. هدف از پژوهش حاضر نیز، واکاوی ارتباط و بازنمایی تعامل میان این دو حوزه ساختاری زبان است. به همین منظور، به بررسی دو فرایند زایا در واژه سازی زبان علم پرداخته ایم که یکی از آنها محصول حوزه ساخت واژه است، اما می توان زیرساختی نحوی برای آن قائل بود. دیگری، موجودیتی نحوی دارد، اما رفتارهایی ساخت واژی از خود نشان می دهد. این دو فرایند به ترتیب فرایند انضمام اسم و ساخت گروه نحوی هستند. در پژوهش حاضر، 500 واژه از دفتر اول فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب و 500 واژه از دفتر شانزدهم به طور تصادفی انتخاب شده ودو فرایند یادشده در آنها بررسی شد. چارچوب نظری پژوهش حاضررویکرد تعاملی به مطالعه زبان بوده است. ولیکن، در بررسی دقیق دو فرایند اصطلاح سازی ذکرشده از برخی ابزارهای پژوهشی رویکردهای نظری دیگر، نظیر طرحواره های ساختاری در رویکرد ساخت واژه ساختاری نیز بهره گرفته ایم. بررسی های صورت گرفته نشان داد که تعریف نام های مرکب انضمامی در دفتر واژه های مصوب فرهنگستان مؤید وجود زیرساختی نحوی در این نام ها است. از سوی دیگر، ازدست دادن نشانه های نحوی در برخی گروه های نحوی نیز، بیانگر واژگانی شدگی آنها است. تنوع طرحواره های ساختاری در فرایند انضمام اسم بیشتر از گروه های نحوی و درمقابل، زایایی گروه های نحوی از زایایی نام های مرکب انضمامی بیشتر است. همچنین، به طورکلی بهره گیری از فرایند ساخت گروه های نحوی در بازه زمانی 10ساله، سیر افزایشی داشته است.