سوء مدیریت در مواجهه با تعارض، می تواند هزینه های مادی و معنوی زیادی را بر سازمان ها تحمیل کند. مدیران می توانند پیش از وقوع و شکل گیری تعارض منفی در سازمان، عوامل بروز آن را شناسایی و با به کارگیری شیوه های مناسب، آنها را مدیریت کنند. بدین صورت، پیشگیری می تواند بخشی از مدیریت تعارض باشد پیشگیری مؤثر از تعارض در سازمان های اسلامی، منوط به شناخت شیوه های مناسبی است که از منابع اسلامی، به ویژه سیرة پیامبر(ص) استنباط می شود. این مقاله، به منظور دستیابی به شیوه های پیشگیری از تعارض، با روش توصیفی- تحلیلی به مطالعة سیرة پیامبر(ص) پرداخته و به این نتیجه رسیده است که آن حضرت در جلوگیری از تعارض و اختلاف میان افراد و گروه ها، به مدیریت عوامل فردی و سازمانی (محیطی) این رفتار می پردازد و با روش های مناسب، بینش ها، ارزش ها و انگیزه های افراد یا وضعیت های تعارض ساز را تغییر می دهد.
از مهم ترین مباحث جامعه اسلامی امروز، موضوع تعارض است. تعارض پدیده ای است که کم و بیش در اغلب جوامع وجود دارد. صرف نظر از عوامل تعارض، آنچه اهمیت دارد دیدگاه انسان ها نسبت به این موضوع است که آیا تعارض امری مطلوب است یا نامطلوب؟ اگر نامطلوب است چاره ای جز رفع و دفع آن نیست و اگر مطلوب است، چه مقدار از آن مطلوبیت دارد که ایجاد، یا تقویت گردد که این خود نیاز به مدیریت تعارض را آشکار می کند. مقاله، به بررسی عوامل زمینه ساز و سبک مدیریت تعارض در سیره عملی حضرت علی (ع)، در رویارویی با فتنه ها و کارشکنی ها، یا به طور کلی تعارض های اجتماعی منفی پرداخته است. تعارض های اجتماعی منفی که ماهیتی مخرب و فرساینده دارند معمولاً در قالب مسائلی بروز می کنند که نظم و وحدت جامعه را به خطر می اندازند.
روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی است. از دیدگاه نهج البلاغه، عوامل مختلفی زمینه ساز بروز این گونه تعارض های هستند که می توانند ناشی از عوامل فردی، میان گروهی، اجتماعی، مدیریتی، یا تلفیقی از آنها باشند. سبک مدیریت تعارض حضرت علی(ع) در مقابله با تعارض های اجتماعی دارای سه شیوه کلی است که شامل مدیریت ذهنی تعارض، مدیریت نرم تعارض و مدیریت سخت تعارض است. هر کدام از این سه تعارض در جایگاه خود و در مقابله با تعارض های یادشده دارای نقشی بسیار مؤثر، قابل اهمیت و ارزشمند هستند.
یکی از ویژگی هایی که رشد و سلامت تیم های ورزشی را تسهیل می کند، هوش هیجانی مربیان است که با هماهنگ ساختن عاطفه و تفکر می تواند تأثیر زیادی بر رویارویی با موقعیت های تنش زا و متعارض در محیط کار داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی با سبک های مدیریت تعارض مربیان کاراته فعال استان اصفهان در سال 1391 است. از جامعه مربیان کاراته 285 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. از بین پرسشنامه های عودت شده 281 پرسشنامه کامل بود. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استفن رابینز برای مدیریت تعارض و سایبر یاشرینگ برای هوش هیجانی استفاده شد. بین تمامی سبک های مدیریت تعارض با هوش هیجانی ارتباط معناداری مشاهده شد. این رابطه در مورد دو سبک اجتنابی و رقابت، معکوس و در مورد سه سبک سازگارانه، مصالحه و همکاری مستقیم بود. در کل، مربیانی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، در مدیریت تعارض از سبک های سازنده تر بیشتر استفاده می کنند و کمتر به سبک های غیرسازنده مدیریت تعارض متکی اند.
سازمان وکالت، شبکه ای از وکلای به هم پیوسته بود که در عصر حضور ائمه(علیهم السلام) وظیفه سامان دهی امور شیعیان را در امور مرتبط با امام بر عهده داشت. به دلایل خاص سیاسی آن روزگار، باید این سازمان به صورت سرّی به فعالیت می پرداخت. اهمیت مسئله به قدری بود که هر گونه تنش در پی تعارض های روی داده می توانست موجودیت آن را با خطر مواجه سازد. از این رو می طلبید دست اندرکاران و گردانندگان آن با شناخت بسترهای بروز تعارض و تنش در مجموعه خود، به مدیریت تعارض ها همت گمارند تا بتوانند به سلامت از خطرهای پیش رو گذر کنند. استقرای اطلاعات تاریخی مرتبط با وکلای ائمه(علیهم السلام) از منابع کتاب خانه ای و سپس بررسی و تحلیل آن ها مؤید این فرضیه است که ائمه(علیهم السلام) با آگاهی از بسترهای بروز تعارض و تنش در سازمان وکالت ابتدا درصدد پیش گیری از بروز تعارض بوده اند و به هنگام رویارویی با تنش ها با بهره گرفتن از راه کارهای مناسب، سازمان را از خطرهای احتمالی حفظ کرده اند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت تصویرسازی مثبت و تاکتیک های سه گانه آن (تصویر سازی متمرکز بر سرپرست، تصویر سازی متمرکز بر شغل و تصویر سازی متمرکز بر خود) بر راهبرد های مدیریت تعارض بین کارکنان بیمارستان های شهر ایلام انجام گرفته است. برای نیل به این هدف، پس از مطالعه و بررسی یافته های پژوهش های پیشین در قالب مبانی نظری تحقیق، چارچوب مورد نظر ارائه شد. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان شاغل در بیمارستانهای شهر ایلام به تعداد 1312 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و جدول مورگان 300 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه است که روایی آن از طریق نظر خبرگان و روایی سازه تأیید شده است و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ با 92/0 تأیید شد. برای تحلیل ابعاد چارچوب مفهومی از روش تحلیل عاملی تأییدی، و همچنین برای بررسی آزمون فرضه ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که مدیریت تصویرسازی متمرکز بر سرپرست، مدیریت تصویرسازی متمرکز بر شغل و مدیریت تصویرسازی متمرکز بر خود بر راهبرد های مدیریت تعارض، تأثیر معنی داری دارند.
هدفِ پژوهش حاضر، بررسی مفهوم تعارض و مدیریت آن از منظر اسلام و سایر مکاتب از یک سو و دیدگاه های مختلف مدیریت و یافتن وجوه اشتراک و افتراق آنها با دیدگاه اسلامی از سوی دیگر است. روش تحقیق حاضر به صورت کتابخانه ای با بهره برداری از منابع گوناگون در این زمینه و به شیوه عقلی و نقلی انجام یافته است. نتایج پژوهش پیش رو به شرح ذیل می باشد: سه نگرش عمده، درباره تعارض میان مکتب های مختلف وجود دارد. دیدگاه اول، سنتی و بر این باور است که تعارض در آغاز امری مخرّب بوده است و باید از آن اجتناب کرد؛ دیدگاه دوم، به مکتب روابط انسانی تعلق دارد و معتقد است، تعارض امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است و دیدگاه آخر، به صورت تعاملی دو نوع تعارض کارکردی و غیرکارکردی (مثبت ومنفی) دارد و حتی در موقعیت هایی نیاز است که مدیران نسبت به ایجاد تعارض اقدام کنند. در واقع هر کدام از دیدگاه های یادشده، در مقاطعی دچار افراط و تفریط در زمینه تعارض شده اند. مکتب اسلام دیدگاه متعادلی نسبت به پدیده تعارض بیان داشته است و با وجود اعتقاد به دو نوع نگرش مثبت و منفی در این زمینه، تأکید می کند که مرز بین تعارض های مثبت و منفی به عواملی همچون نیت افراد، توانایی اشخاص، نوع موضوع و مهم تر از همه موقعیت تعارض بستگی دارد.
پژوهش حاضر با روش کیفی به ارزیابی پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهل و بچه دار شهر دلوار پرداخته است. تحلیلِ مصاحبه ها نشان داد عوامل مرتبط با این تعارض و مدیریت ان را می توان در سه مقوله محوری "" سرمایه اجتماعی(نوعی و خاص) "" ، "" عوامل تکنولوژیک""، و "" خود مدیریتی فردی( مدیریت ابزاری، شناختی و عاطفی) ""؛ و یک مقوله هسته "" اجتماعی، تکنو و فردی محور بودن پدیده تعارض خانواده – کار"" جای داد. مقوله هسته بیانگر این واقعیت است که عوامل اجتماعی، تکنولوژیک و فردی، در تعامل با هم، کمیت و کیفیت تعارض تجربه شده زنان مورد مصاحبه را تحت تأثیر قرار می دهند. متناسب با ارزیابی های مصاحبه شوندگان، نبود سرمایه اجتماعی نوعی( سازمانی) زمینه تشدیدکننده این تعارض بوده، در مقابل، و ضعیت سرمایه اجتماعی خاص(خانوادگی)، به ویژه همسر، در بین مصاحبه شوندگان ناهمگون بوده، به طوریکه خانم های برخوردار از حمایت اجتماعی خاص میزان خیلی کمتری از این نوع تعارض را به نسبت سایر زنان تجربه کرده اند. عوامل تکنولوژیک که در تحقیقات پیشین اصلا مورد توجه قرار نگرفته اند، زمینه تشدید تعارض تجربه شده همه زنان مورد مصاحبه را فراهم کرده اند. تاکتیک های فردی اتخاذ شده، نیز، هر چند برای مدیرت تعارض مؤثر بوده اند، اما آنها بیشتر ابزارهایی بوده اند که با هدف تخفیفِ تنش خانوادگی در جهتِ تأیید برتری مردان و خودقربانی کردن زنان در حوزه خانواده عمل کرده اند تا اینکه کاهنده فشار مضاعفِ تعارض خانوده کار باشند.
هدف از این پژوهش ، تبیین اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی بر مدیریت تعارض پرسنل منطقه1عملیاتی انتقال گاز بود . روش پژوهش ، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری کلیه پرسنل منطقه یک عملیاتی انتقال گاز بود . از بین بخش های مختلف ابتدا دو بخش انتخاب و پرسشنامه مدیریت تعارض ایزدی و مهراد(1390) اجرا و ازبین کسانی که نمره کمتری در مدیریت تعارض گرفتند از هر بخش 20نفر به تصادف انتخاب و به تصادف یکی در گروه گواه و یکی در گروه آزمایش جایگزین شدند .گروه آزمایش به مدت 7 جلسه 90 دقیقه ای آموزشهایی براساس الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی دریافت کردند و در این مدت گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند . در پایان پس آزمون اجرا شد و چهل و پنج روز پس از آن آزمون پیگیری اجرا شد داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی بر مدیریت تعارض تاثیر مثبت پایدار دارد .
این پژوهش با هدف تعیین رابطه هوش سازمانی با مدیریت تعارض انجام شده است. طرح تحقیق از نوع همبستگی و در زمره تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق، مدیران و معلمان مدارس دولتی در مقاطع متوسطه و راهنمایی آموزش و پرورش شهرستان مراغه بودند؛ که متشکل از80 مدیر و 784 معلم بود که از این تعداد با فرمول کوکران، تعداد 44 مدیر و256 معلم به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی هوش سازمانی (آلبرشت، 2003) و مدیریت تعارض رابینز بودند که روایی صوری آنها مورد تأیید اساتید بوده و پایایی پرسشنامه ها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب در حدود 89/ و83/ بدست آمد. نتایج تحلیل به روش همبستگی پیرسون نشان داد که بین دو متغیر هوش سازمانی و استراتژی راه حل گرایی در مدیریت تعارض رابطه معناداری وجود دارد. ولی بین متغیرهای هوش سازمانی و استراتژی عدم مقابله و کنترل در مدیریت تعارض، رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج آزمون تی برای مقایسه میانگین های بین دو گروه؛ نشان داد که بین مدیران و معلمان در انتخاب استراتژی های مدیریت تعارض، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بطوریکه مدیران نسبت به معلمان راه حل گراتر بودند، در مقابل، معلمان تمایل به استفاده از استراتژی عدم مقابله در مدیریت تعارض داشتند؛ این تفاوت به لحاظ جنسیتی نیز معنادار بود و زنان راه حل گراتر از مردان بودند. همچنین در هوش سازمانی مدیران و معلمان، تفاوت معناداری مشاهده نشد.
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ماهیت رابطه ی سبک های دلبستگی و فرآیندهای تعامل زناشویی(صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض، ارتباط) و رضایت زناشویی ب است که از فنون معادلات ساختاری بهره می گیرد. روش: این مطالعه از نوع هم بستگی بوده و از میان والدین دانش آموزان مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر کرمانشاه تعداد410نفر (150 مرد،260 زن) به شیوه ی نمونه گیری خوشه ی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس تجربه ی روابط نزدیک، مقیاس سازگاری زناشویی (اسپاینر،1976) و پرسش نامه ی انریچ(اولسن و همکاران، 1987) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان دادند که سبک دل بستگی اجتنابی به طور مستقیم و معنادار بر رضایت زناشویی اثر(منفی) دارد. دو سبک دل بستگی اجتنابی و اضطرابی به واسطه ی فرآیندهای تعامل زناشویی غیرمستقیم بر رضایت زناشویی اثر معنادار دارند. سه فرآیند تعاملی صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض و ارتباط به طور مستقیم(مثبت) بر رضایت زناشویی اثر دارند. نتیجه گیری: فرآیندهای صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض و ارتباط به عنوان میانجی گر رابطه ی سبک های دل بستگی و رضایت زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند آماج درمانی، مشاوران خانواده قرار گیرند.
ابرپروژه های شهری، کنشگران و ذی نفعان متعددی شامل مسؤولین امور شهری، سرمایه گذاران، طراحان، پیمانکاران، مالکین و شهروندان را بطور مستقیم و غیر مستقیم درگیر خود می سازند. لذا شناخت درست ذی نفعان و پذیرش اجتماعی از عوامل مهم موفقیت ابرپروژه های شهری است. شهر مشهد، پروژه های بزرگ مقیاس متعددی را طیّ دو دهه ی اخیر تجربه کرده است و با وجود طرح انتقادات نسبت به تفکر حاکم بر فرایند تعریف و تصویب الگوی نوسازی و توسعه در این پروژه ها، قلمرو و تعداد این پروژه ها در حال گسترش است. در این مقاله، با هدف بررسی وضعیت مدیریت تعارض در ابرپروژه های مشهد، از طریق نظریه زمینه ای به بررسی سه پروژه نوسازی شهدا، نوسازی مجد و پروژه منطقه ی گردشگری سپاد پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش که شامل چگونگی حضور و چگونگی الگوی مدیریت تعارض کنشگران مختلف در هر پروژه است، از طریق مصاحبه نیمه سازماندهی شده با کنشگران مختلف در این پروژه ها گردآوری شد. طبق نتایج پژوهش، الگوی مدیریت تعارض در ابرپروژه های مشهد بیش از همه مبتنی بر اجتناب از بروز تعارض یا رقابت با تعارض بوده و الگوی توافق عمدتاً در تعارضات با سازمان ها، سرمایه گذاران، سازندگان و مالکان عمده به کار گرفته شده است.
سازمان وکالت، شبکه ای از وکلای به هم پیوسته بود که در عصر حضور ائمه(ع)، وظیفه سامان دهی امور شیعیان را در امور مرتبط با امام بر عهده داشت. این سازمان در روزگار امام هادی(ع) با توجه به شرایط سیاسی پدیدآمده توسط دستگاه خلافت عباسی، دوران جدیدی از فعالیت خود را تجربه کرد که لازمه آن، انجام فعالیت ها به صورت پنهانی و دوری جستن از هرگونه تنش و اختلاف درونی بود. این شرایط حساس، می طلبید تا امام هادی(ع) به عنوان رهبر عالی این سازمان، بستر ها و عوامل تنش زایی در فعالیت های کارگزارانش را رصد کند؛ تا در موقع لزوم، با ارائه راهکارهایی در پیشگیری یا برون رفت از تنش، سازمان را هدایت کند و به سلامت، از خطرهای پیش رو گذر دهد. استقرای اطلاعات تاریخی مرتبط با وکلای امام هادی(ع) از منابع کتابخانه ای و سپس بررسی و تحلیل آنها، مؤید این فرضیه است که امام هادی(ع) با آگاهی از بسترهای بروز تعارض و تنش در سازمان وکالت، در درجه نخست در صدد پیشگیری از بروز تعارض بوده و در مواجهه با تنش های پدیدآمده نیز با بهره گرفتن از راهکارهای مختلف که در متن مقاله به تفصیل معرفی شده، سازمان را در برابر خطرات پیرامونی حفظ نمود
هدف از این تحقیق پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی معلمان بر اساس هوش فرهنگی و مدیریت تعارض است. روش پژوهش توصیفی - پیمایشی است. جامعه نمونه 186 نفر از معلمان شهرستان آزادشهر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از پرسش نامه های هوش فرهنگی آنگ و همکاران، مدیریت تعارض رابینز، و رفتار شهروندی سازمانی پادساکف و همکارانش استفاده شد. پایایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد و به ترتیب 86/0، 85/0، و 89/0 محاسبه شد. از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، بین هوش راهبردی، هوش دانشی، هوش انگیزشی، هوش رفتاری، و مدیریت تعارض رابطه معنی داری وجود دارد که از بین متغیرها، هوش رفتاری در مجموع بیشترین تأثیر را در پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی معلمان دارد و از قدرت پیش بینی کنندگی بسیار زیادی برخوردار است. به منظور مدیریت بهتر تعارض های موجود در محیط کار، باید هوش فرهنگی معلمان را تقویت کرد. بر اساس نتایج این تحقیق، می توان در دوره های تربیت معلم و ضمن خدمت درباره هوش معلمی از منظر رفتار شهروندی سازمانی بحث کرد.
هدف مقاله اثربخشی بهسازی روابط زوجین مبتنی بر بهسازی گاتمن در تعارضات زوجین می باشد. این مقاله به روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و که 40 زوج (زن و شوهر)داوطلب به نمونه گیری انتخابی(غربالگری)و هدفمند 30نفر انتخاب شده اند زوجین در دو گروه آزمایش و گواه که هریک متشکل از 15 زوج بود جای گرفتند. ابزار های گردآوری پرسشنامه 47 سوالی رضایت زناشوویی انریچ می باشد.. از آزمون تحلیل کواریانس در تحلیل استفاده شده است .یافته ها نشان می دهد که میانگین نمرات حل تعارض درک معنای مشترک زندگی ، سازگاری و مدیریت تعارض زوجین گروه آزمایش به صورت معنی داری افزایش یافته است در نتیجه بهسازی از طریق روش گاتمن در حل تعارض زوجین، درک معنای مشترک زندگی، سازگاری زوجین و مدیریت تعارض زوجین موثر است. مقادیر مجذور اتا نیز نشان می دهد که آموزش سازگاری به زوجین , 84 درصد سازگاری ، 76 درصد درک معنای مشترک زندگی ، 68 درصد حل تعارض، 64 درصد مدیریت تعارض را تبیین می کند.
دبیرستان مکانی است که در آن نوجوانانی با روابطی پیچیده در حال تعامل با هم سالانشان هستند؛ این وضعیت وجود تعارض را اجتناب ناپذیر می کند. در مطالعه حاضر، تعارض دانش آموزان به عنوان حالتی از رفتارها یا اهداف ناسازگار و تنش زا بین دانش آموزان با ارزش ها، سبک های ارتباطی و دیدگاه های مختلف تعریف می شود. در چنین شرایطی مهارت های اجتماعی، ازجمله مهارت های مربوط به مدیریت تعارض، برای بهبود سازگاری اجتماعی و رفتاری دانش آموزان ضروری خواهد بود. موضوع ضروری برای رسیدن به این هدف، اندازه گیری مهارت حل تعارض است. هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی و پایایی پرسشنامه مدیریت تعارض انجام گرفت. روش شناسی: جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم دوره دوم متوسطه شهرستان دزفول تشکیل بودند. تعداد 300 نفر به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه ها را تکمیل کردند. پرسشنامه از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است و ضرایب آلفای آن 81/0 است. همچنین برای بررسی روایی پرسشنامه نیز از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده شد و نتایج نشان داد که با حذف سؤال ۱۲ و ۱۸، برازش داده ها حفظ شده و ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با داده ها دارد. نتیجه گیری: با توجه به داده های به دست آمده پرسشنامه مدیریت تعارض ابزار مناسبی برای اندازه گیری راهبردهای حل تعارض در دبیرستان است و از این پرسشنامه می توان برای پژوهش های مربوط به راهبردهای حل تعارض استفاده کرد.
زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین بازدهی های رهبری و راهبردهای مدیریت تعارض بر خلاقیت کارکنان بیمارستان امام رضا شهرستان آمل بود. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. از نظر هدف، این پژوهش به صورت طرح کاربردی است. جامعه آماری شامل 622 نفر از کارکنان بیمارستان بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 225 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه خلاقیت عابدی، پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رابینز و پرسشنامه بازدهی های رهبری چندگانه باس و آولیو بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحلیل شد. یافته ها: بین مؤلفه های مدیریت تعارض با خلاقیت کارکنان رابطه وجود دارد. بین بازدهی های رهبری با خلاقیت کارکنان رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که همکاری، اجتناب، رضایتمندی، کوشش مضاعف و اثربخشی خلاقیت کارکنان را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: میزان بازدهی های رهبری و مدیریت تعارض کارکنان می تواند بر خلاقیت تاثیر داشته باشد
در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی برای مطالعه تعارض کار-خانواده، خانواده-کار، پیشایندها، پیامدها و تاثیر این تعارضات بر افراد جامعه و سازمانها انجام شده است. اما تعداد کمی از پژوهشها به بررسی تاثیر مدیریت تعارض کار-خانواده و خانواده-کار بر زندگی شغلی و خانوادگی افراد پرداخته است. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت تعارض کار-خانواده بر رضایت شغلی زنان شاغل دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نیمهتجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل است. نمونه پژوهش شامل 62 نفر از زنان شاغل دانشگاه اصفهان بودند. این نمونه بهطور تصادفی در گروه آزمایش (31 نفر) و گروه کنترل (31 نفر) تقسیم شد. در ابتدای پژوهش تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت شغلی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامه تعارض کار- خانواده نت مایر، رضایت شغلی اسمیت جمعآوری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری spss-15 تحلیل شد. در گروه آزمایش به مدت 6 جلسه برنامه آموزش مدیریت تعارض اجرا گردید و مجددا میزان تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت شغلی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تفاوت معناداری را بین گروه در زمینه تعارض کار- خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت شغلی نشان داد. بنابراین، نتایج نشان داد که برنامه آموزشی مدیریت تعارض در افزایش رضایت شغلی موثر بوده است (01/ 0< P).
در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی برای مطالعه تعارض کار-خانواده، خانواده-کار، پیشایندها، پیامدها و تاثیر این تعارضات بر افراد جامعه و سازمانها انجام شده است. اما تعداد کمی از پژوهشها به بررسی تاثیر مدیریت تعارض کار-خانواده و خانواده-کار بر زندگی شغلی و خانوادگی افراد پرداخته است. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت تعارض کار-خانواده بر رضایت شغلی زنان شاغل دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نیمهتجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل است. نمونه پژوهش شامل 62 نفر از زنان شاغل دانشگاه اصفهان بودند. این نمونه بهطور تصادفی در گروه آزمایش (31 نفر) و گروه کنترل (31 نفر) تقسیم شد. در ابتدای پژوهش تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت شغلی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامه تعارض کار- خانواده نت مایر، رضایت شغلی اسمیت جمعآوری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری spss-15 تحلیل شد. در گروه آزمایش به مدت 6 جلسه برنامه آموزش مدیریت تعارض اجرا گردید و مجددا میزان تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت شغلی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تفاوت معناداری را بین گروه در زمینه تعارض کار- خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت شغلی نشان داد. بنابراین، نتایج نشان داد که برنامه آموزشی مدیریت تعارض در افزایش رضایت شغلی موثر بوده است (01/ 0< P).
یکی از محورهای اساسی و مهم رفتارسازمانی، تعارض میان افراد است که به دلایل متعدد از جمله اختلاف در احساسات، اهداف، خواسته ها و ارزشها ما بین افراد به وجود می آید که « مدیریت تعارض»، یکی از رویکردهای مهم رفتار سازمانی، در صدد کنترل و کاهش این تعارضات، راهکارهایی پیشنهاد می دهد. شاهنامه فردوسی، به عنوان اثر بی بدیل حماسی، اگر در چند خصیصه بارز خلاصه شود، مسلماً مهم ترین خصیصه اش «تضاد و کشمکش» و تبعات مثبت و منفی حاصل از آن که به مثابه بن مایه ای عمیق، بر سراسر داستان های این اثر هنری سایه افکنده است، خواهد بود. در این مقاله کوشیده ایم ابتدا تعارضات میان فردی موجود در شاهنامه را استخراج و با بازگشایی و انطباق این موارد با اصول و معیارهای علم مدیریت تعارض ، زمینه فراهم آمدن هدف مورد نظر را تسهیل نمائیم. در این مقاله به بررسی دیدگاه های مدیریتی فردوسی پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که فردوسی با تبحر خاص یک مدیر مدرن، با اصول و نمود این علم کاملاً آشناست و در صدد است تا بهترین تصمیمات را در موقعیتهای مختلف، اتخاذ و اجرایی کند و با احاطه کامل بر اوضاع حاکم، افراد را با توجه به نیازشان برانگیزد و در شرایط به ظاهر مشابه، تصمیمات متفاوت و متناسب بگیرد. هدف این تحقیق ، نشان دادن دیدگاه های در خور توجه و برجسته فردوسی و ارائه راهکار و شیوه های مبتنی بر کنترل و حل تضادها و تعارضات میان فردی پیشامده در شرایط گوناگون است که می تواند الگویی قابل ملاحظه برای مدیران امروزی باشد.
هدف از انجام پژوهش حاضر، واکاوی ارتباط بین رویکردهای مدیریت تعارض و عملکرد شغلیِ کارکنان آموزش وپرورش شهر اصفهان است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعهٔ آماری تحقیق شامل 539 نفر از مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان اداره های آموزش و پرورش شهر اصفهان است که تعداد 220نفر به عنوان نمونهٔ مورد مطالعه از طریق جدول مورگان و به صورت روش نمونه گیریِ تصادفی طبقه ای متناسب با جامعهٔ آماری انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر، برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه استفاده شد؛ پرسش نامهٔ رویکردهای مدیریت تعارض و پرسش نامهٔ عملکرد. نتایج، نشان داده است که بین رویکردهای مدیریت تعارض (شناختی-ذهنی، نرم و سخت) و عملکرد در مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان اداره های آموزش و پرورش شهر اصفهان رابطهٔ معنادار وجود دارد و رویکرد نرم بیشترین نقش را در تبیین عملکرد دارد. هم چنین با دیدی تحلیلی نشان داده می شود که از دیدگاه نهج البلاغه عوامل مختلفی زمینه ساز بروز این گونه تعارضات هستند که می توانند ناشی از عوامل فردی، میان گروهی، اجتماعی، مدیریتی یا تلفیقی از آن ها باشند. سبک مدیریت تعارض حضرت علی7در مقابله با تعارضات منفی اجتماعی دارای سه شیوهٔ کلی است که شامل مدیریت ذهنی تعارض، مدیریت نرم تعارض و مدیریت سخت تعارض است و هر کدام در جایگاه خود و در مقابله با تعارضات یادشده دارای نقشی بسیار مؤثر، مهمّ و ارزشمند است.