مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
ظاهرگرایی
حوزه های تخصصی:
تفاسیر ظاهرگرایانه و سطحی از دین همواره در تاریخ اجتماعی دین جریان داشته و بعضی از این تفسیرها سبب ظهور جریانهای متحجر و تکفیری و در نتیجه بروز چهره یی خشن، خشک و متعصب از دین شده است. ملاصدرا یکی از فیلسوفانی است که نقد این نوع تفاسیر، یکی از محورهای اساسی اندیشه» او بوده است. این پردازش نقادانه تا آنجا است که دستکم دو مورد از آثار خود کسر اصنام الجاهلیه و رساله سه اصل را بطور کامل بدان اختصاص داده است. این نقد در اندیشه ملاصدرا ساحتهای مختلفی دارد که کمتر به آن توجه شده، بنابرین نوشتار حاضر از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه به طرح و بررسی آنها پرداخته است. این ساحتها عبارتند از: بررسی عوامل زبانی، عوامل عقلانی و عوامل نفسانی در فهم دین. بررسی مجموع عوامل در این ساحتهای سه گانه نشان میدهد که ظاهرگرایی میتواند موجب بروز جمودگرایی دینی، شکلگیری گفتمان خشونت، دنیاگرا شدن علما، پیدایش شبه علما بجای عالمان واقعی و شکلگیری فرهنگ ریا و نفاق شود.
کاشان؛ خاستگاه پیشوای ظاهرگرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۳
5 - 23
داود بن علی بن خلف، پایه گذار مکتب ظاهرگرایی و نفی قیاس در سده سوم تاریخ زندگی مسلمانان است. این فقیه نام آور و نو آور که خیلی زود در جهان اسلام، آوازه یافت و پیروانی برای خود دست و پا کرد، از منطقه عمومی اصفهان و به طور خاص، از شهر کاشان برخاست. درنگ در فراز و نشیب های زندگی این دانشمند جنجالی عصر خود بی گمان می تواند برای آنان که تاریخ دانش فقه و نمودارهای دگرگونی ها و پوست اندازی های آن را دنبال می کنند، سودمند و کارگشا باشد.
آسیب شناسی تربیتی سطحی نگری در مواجهه با نمادهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آسیب شناسی سطحی نگری در مواجهه با نمادهای دینی بود. شخصیت ها، اعمال، اشیاء، مکان ها و زمان های خاص که نزد پیروان ادیان مختلف، مقدس شمرده می شود و به نوعی با آداب و رسوم اجتماعی آن ها پیوند خورده، نماد دینی نام دارد. باتوجه به نقش و جایگاه نمادهای دینی در برنامه های تربیتی، پرسش این است که سطحی نگری در مواجهه با نمادهای دینی و بسندگی به ظواهر این نمادها چه آسیب هایی را در مسیر تربیت دینی به دنبال دارد؟ تحقیق حاضر، ضمن اشاره به نمونه هایی از گرایش مذکور که در قرآن و حدیث مورد توجه قرار گرفته، آسیب های این پدیده را با روش تحلیل متن و در برخی موارد تحلیل منطقی مورد بررسی قرار داده است. براساس یافته های پژوهش، زمانی که ظاهر یک امر دینی در مقابل باطن آن اهمیت بیشتری بیابد و تلاش افراد تنها معطوف به ظواهر آن باشد، امر دینی مورد تهدید و آسیب جدی قرار می گیرد و آسیب هایی چون در حاشیه ماندن تکالیف اصلی، تصدی گری ناصالحان در امور دینی، منزوی شدن عالمان و صالحان، برقراری ارتباط آسیب زا با انسان ها و اشیاء، ترویج خرافات و رسوم غلط اجتماعی و بی حرمتی به نمادها و مقدسات را در پی خواهد داشت.
بررسی تبعات اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی الهیات ظاهرگرایانه از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الهیات ظاهرگرایانه و فهم سطحی از دین، به عنوان یک جریان فکری و اعتقادی همواره در طول تاریخ اسلام، در قالب اندیشه های مختلف مطرح و در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی تاثیرگذار بوده است. ملاصدرا (979-1050ق) در اغلب آثار خود وارد بررسی و نقد این جریان و تبعات آن، در جامعه زمان خود می شود. مسئله اصلی برای او نقد الهیات ظاهرگرایانه است که فهم دین را محصور در سطح ظاهری نصوص و عمل دینی را محصور در فقه فردی کرده است. در این پژوهش با روش اسنادی و تحلیل محتوا و توصیف گرایانه، به بررسی اینگونه تبعات می پردازیم و خواهیم دید که ملاصدرا زمانه خود را در اثر فراگیر شدن جهل، تعصب، ریاکاری، از بین رفتن اخلاق و فضیلتهای اصیل انسانی، گسترش فساد و دنیاگرایی، پیدایش شبه علما، جایگزینی فقه صرفاً فردی به جای فقه اجتماعی، از میان رفتن عدالت و گسترش ظلم، زمانه انحطاط و انحراف از مسیر اصلی زندگی می داند.
نقش پیشگویی های آخرالزمانی در خشونت گرایی مسیحیت بنیادگرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
165 - 186
حوزه های تخصصی:
خشونت و افراطی گری در پوشش دین قدمتی به تاریخ ادیان دارد. با این همه تشدید این امر در سده اخیر به چالشی مخاطره آمیز در راه صلح و هم زیستی مسالمت آمیز ادیان تبدیل شده است. در مسیحیت نیز طیف های شاخصی همچون «بنیادگرایان» با داعیه خلوص دینی، به تحلیل و استنباط از کتاب مقدس و به طور خاص پیشگویی های آخرالزمانی آن مبادرت می روزند. این امر در بسیاری موارد بروز گرایشات خشونت بار و تندروی دینی را به دنبال داشته است. تأکید بر تحلیل «نص گرایانه» و نگاهی موعودگرا به پیشگویی های کتاب مقدس درحالی است که غالب مسیحیان اعم از کاتولیک و ارتدوکس و بسیاری از شاخه های پروتستانتیزم این متون را به گونه «روحانی»، «تمثیلی»، «تاریخی» و «گذشته گرایانه» و... معنا و تفسیر می کند. لازمه قبول روش نخست التزام به تمامی لوازم مستقیم و غیرمستقیم این باورها (نظیر تحقق بازگشت گرایی یهودیان به فلسطین، بناء شهر وعده داده شده خدا در روی زمین، نبرد آرماگدون و...) توجیه و تقدس بخشی به خشونت ها و افراط مذهبی در مسیر تحقق آن بوده است. در مقاله فراروی که با روش تحلیلی _ انتقادی نگارش یافته است، سعی بر آن است تا که نشان دهد تفسیر بنیادگرایانه از پیشگویی های آخرالزمانی کتاب مقدس و پایبندی به لوازم تحقق بخش آن زمینه ساز شکل گیری خشونت مذهبی در میان بنیادگرایان و به خصوص طیف شاخص آنان یعنی «صهیونیزم مسیحی» گردیده است.
جایگاه «تأویل» در منطق نقلی فهم دین از نگاه «ابن تیمیه» و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
51 - 74
حوزه های تخصصی:
ابن تیمیه با پذیرش تأویل به عنوان یکی از شیوه های نقلی فهم دین، آن را به معنای حقیقت خارجی می داند و معانی ای همچون بازگرداندن لفظ از معنای ظاهری را تأویل کلامی خوانده و رد کرده و به مخالفان نسبت می دهد. وی با ادعای اتفاق صحابه نسبت به معنای منتخب خود و رد تأویل آیات صفات، به ستیز با تأویلی برمی خیزد که با نگاهش متفاوت است و در این مسیر همه توان خود را به کار می گیرد و به نقد استناد قرآنی قائلان به تأویل نیز می پردازد. این نوشتار با روش توصیفی، تحلیلی، پس از تبیین نگاه ابن تیمیه، به نقد علمی نگرش او می پردازد. در نقد، نخست تأویل را اصطلاحی قرآنی، روایی می شمرد که معنای علمی آن با تفسیر متفاوت و در برابر ظاهر قرار می گیرد و در دو سطح توجیه متشابه یا بیان بطن معنا می شود؛ سپس با بهره گیری از استشهاد قرآنی، از صحت تأویل سخن می گوید؛ حادث بودن تأویل را خرده گیری غیر علمی و اشکال تراشی بی اساس می شمارد و اندیشه تحریم سئوال از کیفیت را با پنج نکته پاسخ می دهد. همچنین پیامد های بسیاری برای تأویل گریزی می شمارد و در پایان تناقضات ادعاهای ابن تیمیه و کاربست تأویل در آثار او را گوشزد می کند و اعتراف های وی به تأویل را در کنار نقد علمای سلف بر تأویل گریزی وی بازگو می کند و هجمه های او در قالب تهمت پراکنی و تخریب مخالفان با برچسب وارداتی خواندن شبهات را فرار به جلو برای فرار از پاسخ قانع کننده می داند و اینگونه تزلزل و بطلان دیدگاه تأویل گریزانه ابن تیمیه را بر همگان، به ویژه حق جویان غیر محقق و مقلد سلفیه می نماید.
نظریه ملاصدرا در روش فهم متشابهات قرآنی؛ از ایده پردازی تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
139 - 154
حوزه های تخصصی:
هر یک از مکاتب تفسیری برای فهم متشابهات قرآنی شیوه ای دارند. ملاصدرا پیش از طرح نظریه خود، روش های متداول بین سایر اندیشمندان را به دقت بررسی و ارزیابی می کند. او در حرکتی سلبی، روش تشبیهی ظاهرگرایان را به جهت نادیده گرفتن احکام عقل و بی توجهی به مقام قدس الهی نمی پذیرد و شیوه تنزیهی اهل اعتزال و فیلسوفان را که این گونه آیات را با کنار نهادن معنای ظاهری، به نحو بی ضابطه تأویل می کنند، بیش از روش اهل ظاهر مورد انتقاد قرار می دهد. وی با متکلمان اشعری که در برخی آیات به تشبیه و در برخی دیگر به تنزیه گرایش دارند نیز مخالفت می کند. وی سپس در حرکتی ایجابی روش راسخان در علم را معرفی می کند. در این روش پس از حذف خصوصیات مربوط به مصادیق عرفی و مادی، جان معنا استنباط می شود. به این ترتیب، ارواح معانی اموری چون قلم، دست، صورت و کرسی در مورد امور معقول و الهیاتی نیز ملاحظه می شود. از این رو اطلاق این نام ها برای اوصاف و افعال الهی به نحو حقیقت است. ملاصدرا افزون بر ایده پردازی، در عمل نیز با کمک نظریه خود توانسته است در موارد بسیاری بدون دست شستن از معنای ظاهری، تفسیری از آیات متشابه ارائه دهد. برای داوری درباره حرکت ملاصدرا در این مسیر، لازم است که نوع تأثیر اندیشه های عرفانی و فلسفی وی در تفسیر متشابهات، میزان توجه او به معنای ظاهری و نگاه داشت آن و مراجعه او به روایات مورد ارزیابی قرار گیرد. ملاحظه آثار صدرا نشان می دهد که وی برای فهم متشابهات، گاهی مطابق روش پیشنهادی خود عمل نکرده است.
جایگاه عقل نزد وهابیت در تفسیر آیات متشابه
حوزه های تخصصی:
تفسیر نابه جا از آیات قرآن کریم، چالشی اساسی در حوزه علوم اسلامی به شمار می رود؛ حضور کم رنگ عقل در کنار نقل از یک سو و جمودگرایی نسبت به آیات متشابه از سوی دیگر سبب گمراهی و انحرافات فکری در تفسیر آیات الهی را بیش از پیش فراهم می آورد و بخش زیادی از معارف و باورهای اسلامی را نامعقول معرفی می کند. پژوهش پیش رو با رویکرد توصیف و تحلیل داده ها با تکیه برمنابع مکتوب، سعی دارد پیامد تفسیرهای انحرافی به ویژه تفسیر آیات متشابه، در آثار ابن تیمیه و برخی دیگر از عالمان وهابی را بکاود. یافته های آن نشان دهنده این نکته است که وهابیت با ناکارآمد خواندن عقل و جمود به ظواهر آیات متشابه، به دام تفسیرهای تشبیه و تجسیم از خداوند گرفتار آمده اند. ازآنجاکه مبنای فکری آنان را آیات و روایات مبین صفات الهی منهای ادراکات عقلی تشکیل می دهد سرانجام به توحید عددی در برابر توحید ذاتی خداوند که بدترین شرک به شمار می رود، معتقد شده اند.
روش شناسی بنیادین معرفت اجتماعی سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی بنیادین، مسیری است که نظریه در آن تولید می شود. بر این مبنا، معرفت اجتماعی سید قطب، ملهم از دو جریان ظاهرگرایی و کلام اشعری است. ضرورت بازگشت به عقاید نسل اول مسلمانان به شیوه ای جهادی، اندیشه وی را به جریان سلفی نیز پیوند داده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از فنون روش اسنادی و با رویکردی انتقادی در سطح توصیف و تفسیر، روش شناسی بنیادین معرفت اجتماعی سید قطب در چهار حوزه بررسی شده است: 1) حوزه «عقیده» که در آن نوعی دوسویگی معرفت شناختی بین ساختار جامعه و عقاید مردم شناسایی می شود؛ 2) حوزه «جهاد» که در آن، پردازش نظریه تغییر اجتماعی مطرح شده است؛ 3) حوزه «تمدن اسلامی» و «انواع جامعه» که بر اساس عقیده، مفصل بندی شده است؛ 4) حوزه «علم و فرهنگ» که به اعتقاد سید قطب، از تکثر ذاتی برخوردار است. روش شناسی بنیادین سید قطب، نوعی رویکرد انتقادی به شرایط اجتماعی و مکاتب فکری دارد و می توان این رویکرد را با چهار مؤلفه «ارزش های اسلامی و جامعه اسلامی»، «برگزیدگان و تغییر اجتماعی»، «ارزش و کنش» (پراکسیس) و «واقع گرایی» صورت بندی کرد. رواج مکاتب اجتماعی گوناگون، به ویژه مسئله استعمارگری غرب، به عنوان یکی از مهم ترین زمینه های وجودی غیرمعرفتی در معرفت اجتماعی سید قطب، دغدغه احیای تمدن اسلامی را برای وی پدید آورد. نفوذ اندیشه اجتماعی سید قطب در دوره معاصر، بر برخی از حرکت های جهادی (سلفی) در منطقه خاورمیانه و نیز بر وقایع اجتماعی کشورهایی مانند مصر و سوریه تأثیر گذاشته است. چنین وضعیتی، ضرورت تدقیق و بازخوانی معرفت اجتماعی سید قطب را مضاعف می کند
نقش کتاب مقدس در تقویت فهم ظاهرگرایانه از خدای قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهرگرایان در مقام فهم خدای قرآن، او را اَبرانسانی انگاشته اند که در آسمان، سکونت دارد و بر تخت پادشاهی نشسته است، از روح خود به پیکر آدم دمیده است، در میان آتش بر موسی متجلی شده است، به روز قیامت همراه فرشتگان بر ابر می آید و برای اهل ایمان، رؤیت او در آن روز میسر است. اما تأویل گرایان، این سنخ گزاره ها را باور ندارند و برای آیات بیانگر آن ها، معانی خلاف ظاهر پیشنهاد می کنند. در این میان، تحقیق حاضر بر آن است که تصویر خدا در کتاب مقدس را به خدمت فهم خدای قرآن درآورد و در داوری میان ظاهرگرایان و تأویل گرایان، از آن پیشینه تاریخی، مدد جوید. فرضیه آن است که کتاب مقدس، مؤید برداشت های انسان وار از خدای قرآن است و سبب تضعیف رویکرد تأویلی می شود. بر این مبنا، فهم ظاهرگرایانه از خدای قرآن تعین می یابد، گرچه در فرجام امر می توان بر آن شد که آن چه قرآن درباره خداوند اظهار می کند، تصویری از او برای آدمیان و متناسب با درک انسان وار ایشان از خدا است.
ارزیابی نظریه ی ظاهرگرایی جمال الدین قاسمی در تفسیر محاسن التأویل (مورد پژوهی: صفات الهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
436 - 458
حوزه های تخصصی:
مسئله ی ظاهرگرایی در آیات قرآن از جمله موضوعات مورد توجه میان برخی مفسران، به ویژه جمال-الدین قاسمی است. قاسمی از مفسران منسوب به جریان سلفیه است و همین امر سبب شده تا وی مبانی فکری خود را بخصوص درباره ی صفات خداوند، از پیشگامان این جریان وام گیرد. رؤیت بصری خداوند در قیامت، تکلم خداوند با موسی(ع)، استوای حقیقی خداوند بر عرش، استهزاء و غضب الهی در معنای حقیقی آن، صفاتی است که قاسمی معتقد به ظاهرگرایی آن است. اما با بررسی های انجام شده مشخص شد تفسیر قاسمی از این آیات صحیح نیست؛ زیرا در نظرگرفتن رؤیت، استواء، تکلم، استهزاء و غضب در معنای حقیقی برای خداوند مستلزم جسم است، از این رو می توان گفت رویکرد قاسمی با دلایل قطعی و یقینی ناسازگار است؛ لذا باید در ظاهر آیات صفات تصرف کرد و آن را تأویل نمود. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به ارزیابی رویکرد ظاهرگرایانه ی قاسمی از آیات صفات خداوند پرداخته است.