مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حیات معقول
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۶
حوزه های تخصصی:
مرگ یکی از بزرگترین معماهای حیات بشری است که در طول تاریخ همواره مورد توجه متفکران بوده است. فلسفه مرگ و ریشه یابی اضطراب ناشی از آن، از جمله مسائلی است که گفتوگوهای بسیاری را برانگیخته است. در میان متفکران اسلامی علامه محمد تقی جعفری از جمله شخصیتهایی است که تأملات بسیار در باب مرگ دارد. از نظر وی برداشتهای مختلفی از مرگ وجود دارد که برخی از آنها مثبت و برخی نیز منفی است. این برداشتها در تلقیهایی ریشه دارد که آدمی به فلسفه آفرینش و معنای زندگی دارد. بدون دستیابی به فلسفه حیات نمیتوان برداشت درستی از مرگ داشت. از همین رو، وی میان معنای زندگی و مرگ رابطه عمیقی برقرار میسازد. جعفری با تقسیم حیات به معقول و طبیعی محض، تفسیر مرگ را در حیات معقول منطقی و مثبت و در حیات طبیعی محض، منفی و ناپذیرفتنی میداند. از نظر وی، بدون تفسیر انسان و هستی نمیتوان معنای درستی برای مرگ یافت. گوش سپاری به مرگ و برقرای رابطه مثبت با آن، فرع بر نوع نگاه به عالم و آدم است. به باور جعفری، گوش فرا دادن به ندای مرگ سبب میشود تا آدمی اصالت پیدا کند. در همین جاست که وی هماهنگ با فیلسوفان اگزیستانس به ویژه هیدگر، توجه جدی به مرگ را در ارتباط با اصالت آدمی میداند. از نظر جعفری، تأمل در باب گذر عمر برای آدمی، گاه اضطراب آور است که با دگرگونیهای درونی میتوان بر آن غلبه کرد. وی همچنین تحلیلهای عمیقی در زمینه شهادت و ارزش آن دارد. از جمله آنکه عظمت شهادت را در ارتباط با مطلوبیت حیات و هدف شهادت تفسیر میکند
آزادى و حیات معقول(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
دو مفهوم اخلاق و آزادى در شمار مفاهیم فربه تجویزى و از ناب ترین مباحث فلسفه سیاسى است. برجستگى این مفاهیم به گونهاى است که در تمامى دورههاى حیات اندیشه سیاسى خود را بر ذهن و اندیشه متفکران و زندگى آدمى تحمیل کرده است. از این رو نوشته حاضر در تلاش است تا نگره یکى از فیلسوفان مسلمان معاصر در باب مناسبات اخلاق و آزادى را بکاود و با سنجش این دو مفهوم فربه فلسفه سیاسى، به طرح و آزمون مدعاى مقاله در باب اولویت آزادى بر اخلاق بپردازد.
شاخص های توسعه انسان محور در جامعه مطلوب و آرمانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرط رسیدن به توسعه مطلوب از نظر اسلام، دست یابی بشر به حیات معقول یا حیات طیبه است. حیاتی که در آن نیازهای مادی انسان به گونه ای تامین شود که زمینه رشد و تعالی معنوی اش و رسیدن به مقام والایی که خداوند متعال بشر را برای آن آفریده، فراهم شود. بنابراین از نظر اسلام، انسان هدف و محور توسعه است.
جهت تبیین شاخص های توسعه اقتصادی انسان محور از نظر اسلام، ترسیم وضعیت اقتصادی مطلوب جامعه اسلامی در سه زمینه تولید، توزیع و مصرف لازم است. معیار کلی تصمیم گیری در زمینه تولید رفع نیازهای حیاتی و اساسی جامعه است؛ زیرا تا نیازهای حیاتی و ضرور جامعه تامین نشود صرف منابع در امور دیگر خلاف مصلحت عموم است. از نظر اسلام، رشد و توسعه پیش نیاز عدالت نیست، بلکه عدالت پیش نیاز رشد و توسعه است و حد مطلوب مصرف آن است که افراد جامعه در زندگی شخصی و اجتماعی خود به حد کفاف برسند.
مقاله براساس آموزه های قرآن و روایت ها، پنج شاخص توسعه انسان محور را به منظور سنجش توسعه اقتصادی در یک جامعه اسلامی مطرح می کند: میزان توسعه یافتگی نیرویی انسانی، میزان تناسب سطح مصرف و رفاه جامعه با معیشت عموم مردم، میزان پای بندی افراد نسبت به حفظ منافع ملی، میزان تعهد، مسؤلیت پذیری و پاسخگویی افراد جامعه، میزان کامیابی در رفع فقر و تامین رفاه نسبی. از آنجا که شاخص های مطرح شده بیان گر امور کلی و کیفی هستند، برای هر یک راهکارهایی جهت سنجش کمی شاخص پیش گفته پیشنهاد شده است.
توجیه تأثیر عوامل روان شناختی در رفتار سرمایه گذاران در پرتو حل معضل عقلانیت کامل و عقلانیت محدود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از سال ها سیطرة پارادایم مالی- استاندارد بر فضای مطالعات مالی ، دانشمندان مالی با آگاهی یافتن از کاستی ها تکیة بیش از حد این پارادایم بر عقلانیت کامل و بیشینهسازی مطلوبیت مورد انتظار ، سعی کرده اند که نگرش خود را تغییر دهند. این تغییر نگرش، خود را در پارادایم مالی ـ رفتاری نشان داد. دو پایة اصلی پارادایم مالی ـ رفتاری عبارت است از: محدودیت در «آربیتراژ» و روان شناسی. این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای از یک سو، در پی تبیین پارادایم های مالی ـ استاندارد و مالی ـ رفتاری و نشان دادن نقاط قوّت و ضعف هر یک از آن دو می باشد. از سوی دیگر، تلاش می شود که جهت رفع نارسایی های این پارادایم در تفسیر عقلانیت، رویکرد سومی با عنوان الگوی عقلانیت اسلامی(حیات معقول) معرفی شود. این رویکرد جدید نه تنها تفسیر نوینی از عقلانیت ارائه می نماید و انسان شناسی اسلامی را به عنوان مبنای شناخت رفتار انسان معرفی می کند، بلکه مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی دو پارادایم پیشین را، که در قالب عقلانیت مدرنیته سامان یافته، به چالش می کشد.
مقایسه معنای زندگی از دیدگاه محمدتقی جعفری تبریزی و فریدریش نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدتقی جعفری تبریزی معتقد است تنها کسی می تواند طعم واقعی معنای زندگی را بچشد که از خود طبیعی فاصله گرفته و به خود حقیقی نائل آید. او با الگو قرار دادن مذهب، عقل و فطرت آگاه، به معرفی حیات معقول میپردازد و زیستن در حیات معقول را زیستن در حیات معنادار میداند. اما فریدریش نیچه نظریه نیستانگاری - خلق ارزشهای جدید و جایگزین کردن آنها بهجای ارزشهای گذشته - را در چهار عرصه مهم زندگی انسانها بیان می کند: 1. نیستانگاری در قلمرو حقیقت؛ 2. نیستانگاری در قلمرو دین؛ 3. نیستانگاری در قلمرو زندگی زاهدانه؛ 4. نیست انگاری در قلمرو اخلاق متداول. نیچه انسانی را که با توجه به نظریه «اراده معطوف به قدرت» و بنابر توانمندی ها و استعدادهای درونی خود و بدون تبعیت از آرمان های از پیش طراحی شده رفتار کند، «فراانسان» مینامد. اراده قدرت در اندیشه نیچه، انسان را به نهایت توان خواهی می رساند.
چهارچوب نظام تعلیم و تربیت در انسان شناسی براساس اندیشه های علامه محمد تقی جعفری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تفکرات انسان شناسی علامه محمد تقی جعفری به عنوان جزئی از یک نظام منسجم فکری دنبال وبا توجه به برخی چالش های نظام آموزشی معاصر بحث می گردد. این تفکر،حاصل احاطة ایشان براسلام وعلوم جامعه شناسی و روان شناسی بوده و درپیوندعمیق با مباحث تربیتی است وبدون توجه به آن،درک کلیت نظام تعلیم وتربیت او دشوار می گردد.در بررسی مبانی تربیتی انسان شناسی علامه محمدتقی جعفری ضرورت پاسخ گویی به سئوالات اساسی انسان درمحورارتباطات چهارگانه او با خود ،دیگران ،جهان وخدا و همچنین جایگاه آن در مراحل نظام تعلیم و تربیت موردتوجه قرار گرفته که حاصل خلاقیت علامه درطرح مباحث انسان شناسی با رویکرد تربیتی است. مراتب نظام تعلیم وتربیت اورا این روابط در برداشته وهریک بخشی ازدایره علوم انسانی وتجربی را پوشش می دهد. همچنین براین اساس اصولی مانند موضوعیت شخصیت انسان، فرایند تربیت تدریجی، توازن احساس وعقل،یادگیری اجتماعی وفرهنگی وارزش محوری استخراج گردیده است و انتظار می رودکه با توجه به اشراف ایشان به نظام آموزشی معاصر، این مباحث در بومی سازی نظام تعلیم و تربیت وکاهش این چالش ها مؤثر یاشد.
ویژگی های حیات معقول به عنوان هدف متعالی انسان و راه های وصول به آن در اندیشه علامه محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
غایت انگاری و آینده نگری به عنوان امری فطری، همواره انسان را به پژوهش در کشف اسرار و رموز پدیده های عالم، نظام هستی و وجود خود وادار کرده است. اگر پرسشگری در ساختار ذهن انسان نبود و اگر ذهن انسان، در طلب هدف و غایت نبود، گره از هیچ مشکلی در سراسر عالم انسانی گشوده نمی شد. علامه جعفری با ارائه الگوی «حیات معقول» به عنوان هدف متعالی جامعه بشری، فلسفه هستی انسان را، انتقال از حیات معمول به حیات معقول می داند. حیات معقول، حیات آگاهانه ای است که نیروها و فعالیت های جبری و جبرنمای حیات طبیعی را با برخورداری از آزادی اختیار، در مسیر اهداف تکاملی نسبی تنظیم می کند و شخصیت انسانی را که به تدریج در این گذرگاه ساخته می شود، وارد هدف اعلای حیات خواهد کرد. این هدف متعالی، شرکت در آهنگ کلی هستی وابسته به کمال برین است. جلوه عالی حقیقت رو به کمال، حیات آگاه نسبت به حقایق والای هستی، رهیدن از دام کمیت ها و ورود به آستانه ابدیت از ویژگی های حیات معقول هستند. هدف این نوشته، تحلیل هدف متعالی انسان و راه های وصول به آن در اندیشه این متفکر است.
بررسی «معنای زندگی» براساس دیدگاه انسان شناختی علامه جعفری و اصول تربیتی ناظر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی معنای زندگی و مبانی انسان شناختی در دیدگاه جعفری است تابتواند اصول تربیت و مبانی آن را از نظریه حیات معقول ایشان استخراج کند. این پژوهش رویکرد توصیفی تحلیلی دارد و از روش های استنتاج عملی و تحلیل استعلایی استفاده شده است. یافته ها بیانگر این است که جعفری با تأکید بر رویکرد دینی، زندگی معنادار را در چارچوب نظریه حیات معقول ترسیم می کند. ایشان دو عنصر بنیادین عقل و وجدان را در تصعید حیات تکاملی دخیل می داند که انسان را تحت تعالیم پیامبران الهی از مرحله ناخودساخته به خودساخته و درنهایت به خداساختگی نائل می کند. ایشان میان معنا و هدف زندگی قائل به ترادف و نظریه او در باب معنای زندگی منطبق بر نظریه هدف الهی است که براساس آن زندگی به آن اندازه که به تحقق هدف الهی از خلقت آدمی، که همانا قرار گرفتن در جاذبه ربوبی است، مدد رساند، معنادار خواهد بود و این معناداری در سایه خروج از حیات طبیعى محض و ورود به حیات معقول تحقق مى یابد. در نهایت اصول به دست آمده در این پژوهش عبارت از تصعید احساسات، تصعید آزادی رو به اختیار، برتری کردار بر گفتار، پرورش وجدان، تلازم تعقل با تهذیب و مسئولیت پذیری است.
توجه همه جانبه به «حیات معقول»؛ دیدگاه علامه جعفری دربارة حلّ مسئلة «شر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از پرسش ها مانند مسئلة «شر» در متون علمی وجود دارد که پاسخ گویی کامل به آنها از عهدة علم تجربی برنمی آید، و تنها دین و فلسفه می توانند در این امور نقش شایسته ای ایفا کنند. نوشتار حاضر با روش «تحلیلِ اسنادی»، دیدگاه های علامه جعفری در باب «شرّ» را بررسی کرده است. حاصل دیدگاه ایشان آن است که برای حلّ مسئلة شرور، تبیین دو مسئلة، «حیات و فلسفة آن»، و «عدالت و حکمت خداوند در جریان خلقت و سرنوشت انسان ها» ضروری است. از دیدگاه ایشان حکم انسان ها به وجود نقص ها و شرور در عالم طبیعت، مستند به قضاوت در حوادث جهان و زندگى از منظر «حیات محورى» است. اگر انسان به درک مجرد و خالصی از نظام هستی برسد و گرایش او به «حیات معقول» هم بیشتر باشد، به طور قطع، تفسیر طبیعی از عدالت الهی را رها کرده و از سلطة خودِ طبیعی نیز بیرون آمده است و دیگر مسئلة «شر» برای وی مطرح نخواهد شد.
مبانی زیبایی شناسی از منظر علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۲
162 - 185
حوزه های تخصصی:
علامه جعفری فیلسوف شهیر معاصر اسلامی است که نظراتش در باب زیبایی و هنر نسبت به سایر فلاسفه معاصر اسلامی با زیبایی شناسی معاصر تشابهات بیشتری دارد. نظرات علامه به دو جهت متمایل به زیبایی شناسی در غرب است؛ اول به جهت توجه به قطب ذهنی سوبژه در زیبایی شناسی و دوم انحصار هنر در هنرهای زیبا. علامه در نحوه و معیار داوری استحسانی از نحوه تعقل کلیات در حکمت متعالیه بهره گرفته است؛ اما به نظر می رسد این معیار صرفاً برای زیبایی های معقول کارآمد باشد و ازاین رو در این تحقیق معیار داوری مطمح نظر علامه در زیبایی های صوری، خیالی و فوق عقلی بر اساس مبانی حکمت متعالیه و به خصوص آرای امام خمینیw محک زده شده است. از دیگر مباحث این تحقیق، اقسام هنر از دیدگاه علامه است که از مسائل نو در زیبایی شناسی اسلامی است که چه بسا سابقه آن را میان فیلسوفان و محققان اسلامی ماقبل نمی توان یافت.
علامه جعفری و معیار آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۴
147 - 162
حوزه های تخصصی:
علامه محمدتقی جعفری (رضوان الله تعالی علیه) از جمله عالمان زمان شناس است که در کشاکش مناقشات نیروهای مذهبی و غیرمذهبی درباره بافت آزادی در بین انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی به تأملات فلسفی مهمی پرداخته است. مهم ترین پرسشی که او دراین باره دارد، آن است که آزادی از منظر ادله عقلی و درون نصی در برابر آنچه در غرب به آزادی مثبت و منفی بیان می شود، چیست و بر چه قلمروهایی دلالت دارد؟ او با تفاوت نهادن میان سه مفهوم «رهایی»، «آزادی» و «اختیار» تلاش می کند آزادی را «اختیار شایسته» تعریف نماید و فضاهای چنین تعریفی را در چند قلمرو آزادی عقیده، آزادی بیان تبیین نماید. علاوه بر این او کوشیده است محدودیت های نظری و عملی این آزادی را بررسی و راهی به سوی تحقق آن در جامعه دینی فراهم آورد. در پایان این مقاله مؤلف می کوشد امکانات و مشکلات رویکرد علامه جعفری به آزادی گفته شده را بررسی کند تا شاید برای اکنون ما به کار آید.
نقش انواع شناخت در نظریه «حیات معقول» علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۴
195 - 219
حوزه های تخصصی:
نیاز بشر به سبک درست زندگی، انگیزه و ضرورتی برای تبیین مؤلفه های شناختی آن است. هدف از این پژوهش، پرسش از چیستی و نقش انواع شناخت در نظریه «حیات معقول» علامه جعفری با بررسی توصیفی- تحلیلی آثار مکتوب ایشان است. «حیات معقول» در برابر «حیات طبیعی محض»، نوعی زندگی مبتنی بر تعقل با محوریت عقل عملی و نفی راسیونالیسم غربی است که طیف وسیعی از شناخت های وحیانی، عرفانی، حکمی و علمی را در بر می گیرد. این دریافت ها به شکل حضوری یا حصولی و از راه هایی چون آموزش، تقلید یا تعبد به دست می آیند. معارف یادشده، علاوه بر ارزش ذاتی، واجد هویتی ابزاری برای پرورش استعدادها و هدایت اختیاری انسان اند که پیامد آن ورود به هدف اعلای زندگی یعنی شرکت در آهنگ کلی هستی و به تعبیر دیگر عبادت خداوند خواهد بود. نتیجه اینکه حیات معقول وابسته به مجموعه ای کامل از شناخت های الهی و بشری با درجات ارزشی متفاوت است، مشروط بر اینکه با کمک سازوکارهای عقلی و وحیانی از آسیب های معرفتی و عملی در امان بماند.
"حیات معقول" به مثابه "پیشرفت"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره این پرسش جدی در میان پژوهشگران و سیاستمداران وجود داشته و دارد که پیشرفت چیست و چه شاخص هایی دارد؟ تحقیقات زیادی در پاسخ به این پرسش مهم انجام شده است و هر کدام جامعه ی آرمانی و پیشرفت را به شکلی به تصویر کشیده اند. «حیات طیبه» شاید مهمترین تصویری است که با الهام از قرآن کریم از پیشرفت ارائه می گردد. با این همه این تصویر نیز از چنان کلیتی برخوردار است که عملا افقی را پیش روی محققان و پیشرفت گرایان نمی گشاید. مقاله ی حاضر با هدف پاسخ به پرسش چیستی پیشرفت، با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، اندیشه های علامه محمدتقی جعفری را بررسی می کند. حاصل تحقیق آن است که «حیات معقول» علامه در قامت یک نظریه و با ارتباط معنایی و مصداقی که با حیات طیبه و جامعه آرمانی دارد، بهترین پاسخ برای چیستی پیشرفت است. حیات معقول، هم منطق نظم اجتماعی منجر به پیشرفت را در اختیار ما قرار می دهد و هم کنش مناسب برای نیل به آن را. حیات معقول، نظریه ای است که در آن دین و فلسفه و تجربه ی بشری به هم می رسند و البته جایگاه دین در ترسیم و تحقق آن کاملا برجسته است.
حیات معقول در قرآن با تأکید بر آثار تفسیری علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
143-166
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال اثبات اصل حیات معقول از منظر قرآن، بیان چیستی حیات معقول و مرتبه نهایی آن، با تأکید بر آثار تفسیری علامه جوادی آملی است. ایشان معتقد است قرآن کریم برای انسان، غیر از حیات دنیوی مادی و حیات اخروی، حیات دیگری را مطرح کرده که اغلب از آن به حیات معقول یاد شده است. این حیات، غیر از حیات انسانی مصطلح؛ یعنی حیوان ناطق است. ایشان این حیات را، یک حیات آگاهانه و عاقلانه می داند که در آن از جهل علمی و جهالت عملی خبری نیست. حیاتی است که قوای ادراکی؛ قوّه حس، وهم و خیال کنترل و تعدیل و قوای تحریکی؛ شهوت و غضب، توسط عقل، عقال و تعدیل می گردد. بر پایه دیدگاه ایشان مرتبه حیات انسانی به سیر در حیات الهی و عالم ملکوت است که گاهی از آن به حیات متألّهانه نیز یاد می کند.
سعادت انسان در سیر صعودی از دیدگاه فلوطین
منبع:
کلام حکمت سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
43 - 57
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر سعادت انسان از دیدگاه فلوطین، فیلسوف یونانی را بررسی می کند. اساس فلسفه وی حول سه محور و سه اقنوم دور می زند: احد، عقل و نفس. او بر این باور است که روح انسان در یک سیر نزولی از مبدأ عالم یعنی، احد صادر شده است. این صدور درطی یک سلسله مراتب طولی و با وساطت عقل و نفس کلی است. او تأکید می کند که موطن اصلی ارواح آدمی، جهان معقول و مجرد است، ولی با تقدیر و سرنوشت به عالم محسوسات هبوط کرده است و باید چند صباحی در این عالم به کسب فضایل بپردازد و خود را برای صعود و بازگشت به موطن اصلی و جایگاه ابدی آماده کند. یکی از ضروریات برای وصول به مقصد نهایی این سیر صعودی از دیدگاه او، دل نبستن به عالم ماده و انقطاع از آن است؛ زیرا عالم ماده، عالم شر و بدی است و پیوند با آن انسان را از نیک محض دور نگه می دارد. او همچنین می گوید: «از میان انسان ها صرفاً افرادی توفیق عروج معنوی به سوی عالم معقول و فوق هستی پیدا خواهند کرد که فیلسوف، موسیقی دان یا عاشق باشند؛ زیرا طرق نیل به عالم معقول و عروج روحانی به سوی فوق هستی و شهود و لقای ذات او منحصر در فلسفه راستین، موسیقی مطبوع و عشق به زیبایی است».
بررسی تطبیقی نظریه مسئولیت حمایت از منظر حقوق اسلام و غرب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به موجب «نظریه مسئولیت حمایت»، چنانچه دولت ها به هر دلیل نتوانند یا نخواهند حقوق شهروندان خود را رعایت کنند، جامعه بین الملل در حمایت از شهروندانِ مظلوم، مسئول خواهد بود. مروری اجمالی بر آیات قرآن کریم و سیره معصومان(ع) نشان می دهد که حمایت از مظلوم و مستضعف به عنوان هسته اصلی نظریه مسئولیت حمایت، در اندیشه اسلامی پذیرفته شده است. بررسی تطبیقی این دو رویکرد، بیانگر وجود شباهت ها و تفاوت هایی بین آنهاست. حمایت از مظلوم و تقدم ارشاد بر خشونت را می توان به عنوان وجوه نظری مشترک نظریه مسئولیت حمایت و رویکرد اسلام، در خصوص مسئله حمایت از مظلوم عنوان کرد. اما رویکرد این دو مشرب فکری، از نظر گستره و گزاره های حاکم بر آنها، واجد تفاوت هایی بنیادین است: نخست اینکه گستره حمایت در اندیشه اسلامی، بیشتر از گستره حمایت در «نظریه مسئولیت حمایت» است و محدود به چهار جرم نسل کشی، جرایم جنگی، پاکسازی قومی و جرایم علیه بشریت نمی باشد، بلکه تا مرز دفاع از فطرت انسان نیز توسعه یافته است. علاوه بر این، گزاره هایی از قبیل متوقف بودن حمایت به درخواست مظلومان و عدم توقف آن، به دستور مراجع بین المللی نظیر شورای امنیت، ازجمله گزاره های اختصاصی دکترین حمایت از مظلوم در اندیشه سیاسی اسلام است.
معناداری زندگی از منظر علامه جعفری و علامه طباطبایی
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰ ویژه فلسفه و کلام
5 - 30
حوزه های تخصصی:
ﻣﻌﻨﺎى زﻧﺪﮔﻰ، یکﻰ از ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﻬﻢ ﻓﻠﺴﻔﻰ اﺳﺖ کﻪ از دیرباز ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان «ﻫﺪف زﻧﺪﮔﻰ» ﻣﻄﺮح ﺑﻮده اﺳﺖ. ایﻨکﻪ ﻣﻌﻨﺎى زﻧﺪﮔﻰ ﭼیﺴﺖ، و ﭼﺮا ﻣﺎ آﻓریده ﺷﺪیﻢ، و ایﻨکﻪ ﭼﺮا ﺑﺎیﺪ ایﻦ ﻫﻤﻪ رﻧﺞ را در زﻧﺪﮔﻰ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﺎییﻢ، از ﭘﺮﺳﺶﻫﺎى اﺳﺎﺳﻰ و ﻫﻤیﺸﮕﻰ اﻧﺴﺎن اﺳﺖ. در ایﻦ راﺳﺘﺎ، دیﺪﮔﺎه دو اندیشمند و ﻓیﻠﺴﻮف ﻣﻌﺎﺻﺮ، علامه جعفری و ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎیﻰ کﻪ ﺗﺄﺛیﺮ اﻓکﺎرشان ﺑﺮ اﻧﺪیﺸﻤﻨﺪان ﭘﺴیﻦ، ﺑﺮ کﺴﻰ ﭘﻮﺷیﺪه ﻧیﺴﺖ، ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻧکﺘﻪ ﺑﺪیﻊ ایﻦ اﺳﺖ کﻪ از ﻧﮕﺎه علامه جعفری: انسان، معنای زندگی واقعی را زمانی درک می کند که از خود طبیعی فاصله گرفته و به خود حقیقی نائل آید. ایشان با الگو قرار دادن مذهب، عقل و فطرت آگاه، به معرفی حیات معقول می پردازد و زیستن در حیات معقول را زیستن در حیات معنادار می داند. مطابق دیدگاه علامه طباطبایی زﻧﺪﮔﻰ در ﻋﻠﻢ و آﮔﺎﻫﻰ، ﭘﺎیﺒﻨﺪى ﺑﻪ اﺧﻼق و رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎﻧﻰ، ﻣﺴﺌﻮﻟیﺖﭘﺬیﺮى در ﭘﺮﺗﻮ ﺗﻌﺎﻟیﻢ دیﻨﻰ و در ﺧﺪاﺑﺎورى و روح ﺗﻮﺣیﺪى، ﻣﻌﻨﺎ ﭘیﺪا ﻣﻰکﻨﺪ و ﻫﻤﻪ ﺑﻰﻣﻌﻨﺎیﻰ و ﭘﻮﭼﻰ زﻧﺪﮔﻰ در ﺧﻮد ﻓﺮاﻣﻮﺷﻰ، ﺗﻔکﺮ دﻧیﻮى، ﻋﺪم درک ﺟﺎیﮕﺎه اﻧﺴﺎﻧﻰ، دورى از اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ ﺧﺪا و اﻧﺴﺎنﻣﺤﻮرى اﺳﺖ کﻪ ارﻣﻐﺎن ﺗﻤﺪن ﻏﺮب اﺳﺖ.
حیات معقول و ابعاد تربیت عقلانی از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری (ره)
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
221 - 236
این پژوهش به بررسی مفهوم حیات معقول از دیدگاه علامه جعفری و تربیت عقلانی در این مفهوم می پردازد. عقل در محافل اندیشمندان اسلامی از دیرباز، منبع استنباط، قوه دراکه و عامله و ممیز مطرح شده و ماهیت تعلیم و تربیت انسان، همان عقلانیت اوست به طوری که اگر عقلانیت از او سلب شود، انسانیت او فرومی ریزد و نقش تربیتی او از بین می رود. مقوله تربیت نیز از ابتدایی و اساسی ترین نیازهای زندگی بشری است. انسان در پرتوی تربیت صحیح است که به عنوان موجودی هدفمند و اندیشه ورز به اهداف و آرمان های خود دست یازیده و قله رفیع سعادت مطلوب خویش را فتح می کند درواقع تربیت، فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای انسان در جهت مطلوب است. روش پژوهش در این کار، با استفاده از فیش برداری و جمع آوری از آثار علامه جعفری و استفاده از آرا و اندیشه های وی درزمینهٔ حیات معقول و تربیت عقلانی، به صورت تحلیلی توصیفی بوده که برای گردآوری داده ها از کتاب خانه ای بهره گرفته شده است. علامه، تربیت عقلانی را پرورش قوه تفکر انسان برای انتقال از حیات معمول به حیات معقول می داند. هدفی غایی تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری عبادت و بندگی خدا است.
طراحی قدرت در الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی بر پایه مفهوم شناسی آن در سند چشم انداز 1404 با تاکید بر میدان معنایی ایزوتسو(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مفاهیم اصلی در طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی قدرت است که می توان با استناد معنایی و مفاهیم سازنده مرقوم در اسناد بالادستی آن که توسط امام خامنه ای (مدظله العالی) در تاریخ 11/9/1382 ابلاغ شده است، فهم گردد. در طرح الگوی پیشرفت متناظر با این سند که معروف به چشم انداز 1404 می باشد، مفهوم قدرت در قالب جملات و واژگان متفاوت مانند «قدر»، «استطاعت»، «توانستن» یا «دست یافتن» و... در کنار مفاهیم محوری مانند «کمال و سعادت» و «حیات معقول» بکار رفته تا روابط معنایی ویژه ای را ترسیم کند که برآیند آن نوع خاص نگاه به قدرت در جامعه در ساخت الگوی پیشرفت اسلامی است. در این بازنمایی مفهومی بینش خاص به مساله قدرت و تلقی مردم از آن، می تواند فرآیند رسیدن به جامعه قدرتمند باشد. در این پژوهش از روش معناشناسی ایزوتسو استفاده شده است که بر اساس آن فهم معنای قدرت و ترسیم شبکه معنایی آن در سند چشم انداز در چارچوب روابط همنشینی و جانشینی وی مورد بررسی قرار می گیرد. برای تبیین تحول معنای قدرت و نیل به معنای نسبی آن در طرح الگوی پیشرفت، مفاهیم جانشین شده «کمال و سعادت» و «حیات معقول» در این سند تبیین شد. در ادامه واژگان متضاد و همنشین با قدرت مانند «ظلم» و «فساد» نیز استخراج شد. همچنین تامین قدرت در مرقومات شند مستلزم لوازمی نظیر مشارکت، فرهنگ و عدالت نیز بود.
بررسی رهیافت های مشاوره فلسفی در اندیشه علامه جعفری مبتنی بر نظریه حیات معقول(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مشاوره فلسفی نگاه نسبتاً جدید و متفاوت به فعالیت مشاوره ای است که با هدف کاربردی سازی فلسفه در زمینه حل مشکلات روان شناختی، خانوادگی، فردی، تربیتی و... شکل گرفته و فعالیت می کند. آنچه در حال حاضر از نظریات و زمینه فعالیت مشاوره فلسفی موجود است، بیشتر مبتنی بر نظریات نظریه پردازان غیردینی است؛ بنابراین با نظر به ظرفیت نظریات اندیشمندان دینی در پرداختن به موضوع مشاوره فلسفی، هدف پژوهش پیش رو بررسی رهیافت های مشاوره فلسفی در اندیشه حیات معقول علامه جعفری است. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مفهومی جهت تحلیل عناصر، جستجوی ارتباط بین مفاهیم مختلف و بازشناسی روابط است. سوال هایی که در پژوهش حاضر به آن پرداخته شد، عبارتند از: ماهیت مشاوره فلسفی بر بنیاد نظریه حیات معقول علامه جعفری چیست؟ مبانی مشاوره فلسفی بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدامند؟ و اهداف مشاوره فلسفی بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدامند؟براساس نتایج پژوهش می توان گفت ماهیت مشاوره فلسفی در اندیشه علامه مبتنی بر تأمل فلسفی و تغییر خود است. مبانی مشاوره فلسفی مبتنی بر اندیشه حیات معقول علامه جعفری عبارت است از: انسان به منزله یک کل، ثبات و تغییر وجودی و تشکیک مندی حیات؛ همچنین اهداف مشاوره فلسفی مبتنی بر اندیشه حیات معقول علامه جعفری شامل آگاهی بخشی، جبرگریزی، اختیاریابی و نسبیت نگری است.