گرچه تا آنجایی که افلاطون صورت نوشتاری گفتگو را برای آثار خود برگزیده است، به طور کلی آثارش در جایگاه منحصربفردی در تاریخ فلسفه قرار می گیرد، با این حال محاوره ضیافت در میان آثار او محاوره ای خاص است. در ضیافت ما با هفت خطابه درباب موضوع بحث مواجهیم که در آن هر سخنران باری از موضوع بحث سخن می گوید و موضوع را به سخنران بعدی تحویل می دهد. بدین ترتیب هر گفته ای درباب موضوع بحث، تا آنجا که در میانه گفته قبل و بعد از خود مطرح می شود، گفته ای ناتمام است و با ناتمامیت خود موضوع را همواره در میانه گفتگو مطرح و پژوهیدنی نگه می دارد. از این رو ادعای ما در مقاله پیش رو این است که اولا ضیافت نه اثری در میان آثار افلاطون، بلکه طرح افلاطون از گفتگو است و ثانیا به همین میزان که ضیافت را همچون طرح افلاطون از گفتگو درمی یابیم، گفتگو نه صرفا صورت نوشتاری افلاطون، بلکه طرح او از اندیشیدن است.