محمدحسین اسفندیاری

محمدحسین اسفندیاری

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکترای منطق فلسفی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

Putnam's Meaning-Based Version of Ontological Pluralism(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
In the discussion of ontological pluralism, little attention has been paid to Putnam. However, he can be considered one of the leaders of this approach.The following article pursues Putnam's view on ontological pluralism,that is, pursuing the procedure that Putnam gradually moved away from metaphysical realism and eventually became an ontological pluralist.The discussion begins with Quine's ontological ideas and it is discussed how these ideas can be viewed, at least in Putnam's interpretation, as a monistic approach to ontology. Hence, ontological pluralism is, in a way, a rejection of such ideas. Then, I have dealt with Putnam's arguments against metaphysical realism, and of course its inherent monism. I have shown how his arguments presented in this article in opposition to metaphysical realism can be grouped into a single doctrine called semanticism. So this doctrine, and its relation to Putnam's pluralistic approach, is also discussed. To better understand Putnam's version of ontological pluralism, which I have called the Meaning-Based version, two other versions have been introduced: the Sorting Version, attributed to Aristotle, and the Language-Based Version, attributed to Carnap. Then, I listed one by one the differences between Putnam's version and the other two versions, especially Carnap's version. Finally, the basic components of the Meaning-Based version of ontological pluralism are discussed.
۲.

راه های بودن، سور مقید و سور عام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکثرگرایی وجودشناختی راه های بودن نظریه تسویر سور مقید سور عام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۵۴
تقریری معاصر از تکثرگرایی وجودشناختی یافت می شود که، طبق آن، این رهیافت در به رسمیت شناختنِ راه های بودن صورت بندی می شود: اینکه اشیا به طرقِ مختلف هستند یا از انحاء گوناگونی از بودن بهره مندند. بااین حال ازآنجاکه، طبق تلقی رایج در فلسفه تحلیلی، سورها نمودار تعهدات وجودشناختی ما هستند، پس این تقریر معاصر تکثرگرایی وجودشناختی را ناظر به نظریه تسویر می داند و آن را در قامت پذیرش تعدد سور های وجودی می بیند و بهتر است که تکثرگرایی تسویری نامیده شود. در مقاله پیش رو، پس از توضیحاتی درباره این تقریر معاصر، از این سخن می رود که کدام سورها را باید نمودارِ تعهدات وجودشناختی مان لحاظ کنیم و اینکه آیا سورهای متعدد نمی توانند دامنه هایی هم پوشان داشته باشند. نیز دراین باره بحث شده است که با فرض پذیرش تعددی از سورها، آیا همچنان باید سور عام را (یعنی همان که در دلالت شناسی منطق محمولات به کار می رود و خوانشی وحدت انگار از وجودشناسی پیش می نهد) پذیرفت یا نه. در این مقاله، چهار استدلال در پذیرش سور عام طرح و ردّ می شوند. بااین حال، سرانجام پذیرش سور عام برای تکثرگرایی مرجح دانسته می شود.
۳.

لاک و مسأله معیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان لاک مسأله معیار روش گرایی معرفت فطری لوح سفید اقتدارگرایی معرفتی معرفت شناسی طبیعی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۹۲
در ادبیات مربوط به مسأله معیار جان لاک را روش گرا معرفی می کنند: کسی که معیار معرفت را بر مصادیق آن مقدم دانسته و باور دارد بر اساس معیار معرفت می توان مصادیقی را از آن یافت. با این حال، هیچ تحقیق مستقلی در اثبات این اسناد صورت نگرفته است. این یعنی، مستقلاً استدلال ها و شواهدی که مؤید روش گرایی لاک است، ارائه و بررسی نشده اند. مقاله پیش رو به همین امر توجه دارد. از این رو، نویسنده پس از بررسی اجمالی مسأله معیار و پیشینه آن، دلایل و شواهدی له روش گرا بودنِ لاک ارائه می کند که عبارتند از استدلال بر پایه انکار معرفت فطری (NIKA)، استدلال بر پایه لوح سفید (TRA) و استدلال بر پایه ردّ اقتدارگرایی معرفتی. سپس، از چند و چون روش گرایی او و در واقع، نوع نگاه لاک به معیار معرفت بحث می شود. در ضمن این بحث، بررسی می شود که آیا لاک معیار معرفت را ناظر به حصول معرفت می داند یا توجیه. سپس، از این سخن می گوییم که چنان چه معیار معرفت در نظر لاک ناظر به حصول معرفت باشد، آیا باید معرفت شناسی او را طبیعی شده قلمداد کرد؛ و اگر بله، بحث از تقدم معیار معرفت بر مصادیق آن، که بحثی هنجاری ست، چه جایگاهی نزد لاک دارد.
۴.

Aristotle on Ontological Pluralism(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Aristotles Ontology Ontological Pluralism Sorting Version Categorical Being

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۸۹
Aristotle has repeatedly stated in his works that 'being has several senses'. Is this to be regarded as his pluralistic ontology, an approach that seems to be too nascent? If so, how can this newfound approach in ontology be linked to the ideas of the father of this science, i.e. Aristotle? These are the questions that the present article seeks to answer. First, we will show that Aristotle thinks of 'being' in four senses. Then, step by step he proceeds to leave different senses aside, insofar as only one sense remains: being in the sense of the figures of the categories. We argue, then, that it is better to found Aristotle's ontological pluralism upon the fourfold sorts, instead of the tenfold categories. We will provide some reasons for this preference, i.e. in defense of the fourfold sorts and against the tenfold categories. Each of these four modes of being will be discussed. Finally, a version of ontological pluralism will be provided and attributed to Aristotle: Sorting Version. According to this version of pluralism, we will demonstrate how Aristotle speaks of the ontologically fundamental structure of the world.
۵.

کارنپ و کواین، رویارویی در فراوجودشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارنپ کواین فراوجودشناسی شک گراییِ وجود شناختی نسبیتِ وجود شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۸۲
هنوز نظریه کارنپ پیرامونِ وجودشناسی جان نگرفته بود که کواین به آن تاخت؛ و این، تاخت و تازی را میان دو فیلسوف برایِ بیش از نیم قرن موجب شده. هم چونان پرسش این است: حق با کدام یک بود/است؟ در مقاله پیشِ رو، با مرورِ نظریه کارنپ، نقدهایِ جسته و گریخته کواین را در سه عنوان به مواضعِ او روایت کرده ام. نشان داده ام که چگونه نظریه کارنپ را می توان از این سه نقد مبرا داشت. پس، با لحاظ کردنِ این که کواین موضعِ اختلاف را اشتباه تشخیص داده، و نه اختلافِ موضع را، به داوری میانِ دو فیلسوف نشسته، توضیح داده ام اگرچه کارنپ و کواین، هر دو، به نسبیتِ وجود قائل اند، آن-یک به’نسبیتِ عام‘ باور دارد و این یک، به ’نسبیتِ خاص‘. از منظری دیگر، اگرچه دو فیلسوف در وجودشناسی شک گرا هستند، آن یک ’شک گرایِ مرتبه دوم‘ است و این یک، ’شک گرایِ مرتبه نخست‘. به عبارتِ دیگر، نشان داده ام که چگونه در روی کردِ وجود شناختیِ دو فیلسوف "عاملِ توافق، عاملِ تخالف است". در میانِ این پیچیدگی ها، نتیجه گرفته ام که هر داوری یک سویه، بر موافقت یا مخالفتِ صرف، نادرست خواهد بود.
۶.

پارادوکسِ کارنپ و شک گرایییِ مرتبه دومِ وجودشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراوجودشناسی پارادوکس کارنپ شک گراییی مرتبه دوم تمایز درونی - بیرونی اِرجاع بی دردسر اِرجاع دردسرساز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۰۴
گفتنِ این که "عدد اَوّلی بزرگ تر اَز صد وجود دارد" مستلزمِ این اَست که "اَعداد وجود دارند". کارنپ، گویی، اَوّلی را می پذیرد و دومی را نه. چگونه؟ و اَگر او دیدگاهی پیرامونِ وجود شناسی، و به عبارتِ دقیق تر، در فراوجود شناسی، دارد که چونین نتایجی را پی می آورد، آیا نباید دیدگاهِ او را پارادوکس گونه دانست؟ نویسنده با تقسیم بندییِ وجود شناسان به سه دسته، پاسخ می دهد "خیر". در واقع، دو پرسشِ اَصلی در وجود شناسییافت می شود: "چه هست؟"؛ و "بر چه معیاری چیزی هست؟". وجود شناسانِ دسته نخست، پاسخِ پرسشِ اَوّل را متوقّف بر پاسخِ پرسشِ دوم می دانند. من آن ها را روش گرا نامیده اَم. وجود شناسانِ دسته دوم، جزئی گرایان، پاسخِ پرسشِ دوم را متوقّف بر پاسخِ پرسشِ اَوّل می دانند. وجو شناسانِ دسته سوم، اَز اَساس منکرِ اِمکانِ پاسخ گویی به هریک اَز پرسش هایِیاد شده اَند. من این دسته را شک گرایییِ مرتبه دومِ وجود شناختی نامیده، آن را به کارنپ اِسناد می دهم و نشان می دهم چگونه با این اِسناد، دیدگاهِ کارنپ پارادوکس گونه نخواهد بود. در دیگر سو، با گنجاندنِ کارنپ در دستهی اِرجاعِ بی دردسر، در برابرِ دستهی اِرجاعِ دردسرساز، نشان می دهم که او چگونه، بی آن که متوجّهِ وجود باشد، اِرجاع می دهد.
۷.

مسئله «بعضی» در منطق؛ دفاعی گرایسی از تفسیر جانشینی از سور جزیی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول محاوره تفسیر جانشینی از سور گرایس پارادوکس های تفسیر شییی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۲۸۲
گرایس، مجادلات میان منطق گزاره ها و زبان طبیعی را با کشیدن حصاری میان حوزه هریک، پایان می دهد. او منطق را به دلالت شناسی، و زبان طبیعی را به کاربردشناسی مشغول می کند. مقاله پیش رو، با گسترش ایده گرایس به منطق محمولات، مدعی است با تفسیر جانشینی از سورها، ایده گرایس در این حوزه از منطقْ محقق و پارادوکس های این حوزه مرتفع می شود. برای این منظور، با افزودن اصل پنجمی به چهارگانه گرایس، نشان داده شد که چگونه در زبان طبیعی، مناسب بودن بیان های مسور به معانی ضمنی این بیان ها گره خورده است و ربطی به صدق و کذب منطقی آنها ندارد. این یعنی نگارنده با تمایز میان معنای دلالتی سور و معنای کاربردی آن، جانب تفسیر جانشینی را می گیرد. نیز، از آن رو که سور ارتباطی تنگاتنگ با نام های خاص دارد، با پیش چشم داشتن نام هایی که نمی نامند، ادعای خود را درباره سورها به این حوزه می گسترانیم.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان