مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
رب النوع
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ اساطیری ملل مختلف، یکی از گونه های تخصصی خویشکاری اسطوره ها، در مورد اسطوره ای است که به عنوان «رب النوع شعر و هنر» شناخته می شود و در فرهنگهای مختلف، نمودهایی برای آن یافت می شود. این اسطوره، واسطه ای میان انسان و خدا (یا خدایان) است و شعر را به طور ناخودآگاه به شاعر تلقین می کند (الهام). در این جستار، با کمک شواهدی از متون پهلوی و شاهنامه، سعی شده درباره این خویشکاری در فرهنگ ایران باستان بررسی شود؛ ضمن اثبات نقش الهام برای ایزد سروش و نریوسنگ، این نتیجه نیز حاصل شده است که خویشکاری الهام هنری را که خاصیت رب النوع شعر و هنر است، تنها باید به ایزد سروش نسبت داد.
ملاصدرا و ادراک کلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ثابت میکند ملاصدرا با نفی تطابق ذهن و عین و نفی نظریه تجرید صور حسی و خیالی جهت حصول به صور معقول کلی، تبیین جدیدی را پیرامون کلّیّت مفاهیم عقلی ارائه نموده و بر همین اساس فرایند جدیدی را نیز برای نحوه ادراک کلیات ارائه میکند. از نظر ملاصدرا کلیت یک مفهوم عقلی یعنی آنکه اولاً، قابل صدق بر کثیرین باشد و ثانیاً آنکه مشترک میان اذهان متعدد انسانی باشد و مباحث ناظر بر مثل و اتحاد ذهن با آنها تنها ابزاری هستند که میتوانند این امکان را فراهم نمایند. پس دو عامل مهم و اساسی در ادراک کلیات از نظر ملاصدرا مثل و عقل فعّال هستند و ذهن در این میان صرفاً نقشی انفعالی دارد. از این رهگذر در این مقاله جایگاه معرفتشناختی ایندو در دیدگاه ملاصدرا تبیین میشود و فرایند ادراک کلیات از نگاه وی نیز مشخص میگردد.
جایگاه مثل در نظام حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان حکمای اسلامی، صدرالمتألهین بیش ترین مباحث را درباره ی ارباب انواع و نظریه ی مثل مطرح کرده است؛ به گونه ای که بحث کامل و همه جانبه ی این نظریه، قبل از او بى سابقه است. مباحث حکمت متعالیه درباره ی نظریه ی مثل به سه بخش تقسیم می شود: ۱. پاسخ گویی به تأویلات و اشکالات فیلسوفان دیگر؛ ۲. اقامه ی براهین پنج گانه در اثبات ارباب انواع؛ ۳. جایگاه این نظریه در حکمت متعالیه. از جمله ی این سه، می توان به وجود ذهنى، سایه بودن عالم ماده در قیاس با ارباب انواع، از صقع ربوبى بودن مُثل، اتحاد عاقل و معقول و اتحاد نفس با رب النوع، کلی بودن مثل، صورت نوعیه، غایت افراد مادی بودن مثل و... اشاره کرد.
بررسى تبیین سریان ادراک در هستى با توجه به حیثیت تجردى مادیات در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر فیلسوفان در طول تاریخ نه تنها نتوانسته اند شعور همگانى موجودات را به لحاظ فلسفى به اثبات برسانند، بلکه بر اساس برخى ادله، شعور مادیات را انکار کرده اند. حکمت متعالیه در مقام ارائه تبیینى فلسفى از این آموزه دینى گام هایى ارزنده برداشته و صدرالمتألهین و تابعان حکمت متعالیه در مقام تبیین عقلى و استدلال بر آن برآمده اند. در این مقاله با به کارگیرى روش توصیفى تحلیلى و با رویکردى تطبیقى و انتقادى، تبیین سریان ادراک در مادیات با توجه به حیثیت تجردى آنها بررسى شده است. یافته هاى پژوهش حاضر حاکى از آن است که هرچند صدرالمتألهین و بسیارى از اندیشمندان، تبیین یادشده را پذیرفته و آن را به عنوان یکى از راه هاى جمع بین اعتقاد به شعور همگانى موجودات بر اساس دلیل مساوقت از یک سو و پذیرش ادله تجرد علم از سوى دیگر مطرح کرده اند، درستى آن کانون تردید است. البته به اعتقاد نویسنده، هرچند نمى توان با این دلیل به اثبات شعور همگانى موجودات پرداخت، با استناد به آیات و روایاتى که به دلالت مطابقى و یا التزامى بر سریان ادراک در موجودات دلالت دارند مى توان به این نتیجه دست یافت که هر موجودى از جمله مادیات از آن جهت که مادى هستند بهره اى از علم دارد.
ضرورت حشر موجودات و بررسی تفصیلی حشر حیوانات از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر ممکن الوجودی در نظام خلقت الهی، نیازمند دو چیز می باشد.یکی فاعل برای ایجاد شدن و دیگری هدف و غایتی برای حرکت و سیر به سوی آن. اساساً مقتضای نظام علّی و معلولی نیز ، چیزی جز این، نیست.حرکت به سوی غایت وهدف،فارغ از نوع موجودات،ویژگی ذاتی هرممکن الوجودی است. بر اساس امتناع تسلسل در دایره علل، این غایت نهایتا به غایتی منتهی می شود که خود، دیگر غایتی ندارد و آن غایت الغایات و همان واجب الوجود می باشد. حیوانات نیز به علت وجود امکانی شان،از این قاعده مستثنی نیستند. بر اساس آیات قرآن و احادیث وارده از معصومین(ع) نیز، این اَمر به طُرُق مختلف بیان شده است. این بازگشت به سوی غایت نهایی که از آن به «حشر» تعبیر می شود، در مورد حیوانات بر اساس سیرت شان به دو گونه تقسیم می شود. یا در عالم با حیواناتی مواجهیم که دارای قوه خیال و حافظه اند، که حشر اینها بصورت مستقل صورت می گیرد و یا حیواناتی که فقط در مرتبه حس بوده و از آن بالاتر نمی روند، که اینها حشری مستقل نداشته و بازگشت اینها صرفا به ربّ النوعشان می باشد. بدین ترتیب وجه اشتراک همه حیوانات ، حشر به سوی غایت نهایی و وجه تمایز آنها در استقلال و یا عدم استقلال حشرشان بر اساس نحوه وجودی شان می باشد. انسانهایی که نفس و سیرت شان ، در این عالم، حیوانی شده است نیز، دارای حشری مستقل خواهند بود و ظهور صورت متناسب با آن سیرت، در قیامت خواهد بود.
بررسی حیات برزخی و اخروی حیوانات از دیدگاه ملاصدرا و امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حشر حیوانات از جمله مباحثی است که همواره میان حکما، متکلمان و بزرگان دین مورد اختلاف بوده است. برخی از آنان معتقدند که نفوس حیوانات پس از مرگ، هیچ گونه بقایی ندارد و برخی دیگر که معتقد به تجرد نفس حیوانات هستند، قائل به وجود حشر برای آنان می باشند. در این مقاله، ضمن پذیرش حشر نفوس حیوانات بر اساس آیات و روایات، به بررسی نحوه حیات برزخی و اخروی حیوانات از منظر دو فیلسوف حکمت متعالیه، ملاصدرا و امام خمینی پرداخته و بررسی می شود که تفاوت حشر نفوس حیوانات و نفوس انسان ها در چیست و آیا این حشر، میان همه حیوانات مشترک است یا نحوه حشر حیوانات نیز با یکدیگر تفاوت دارد و سرانجامِ این نفوس، چگونه خواهد بود و آیا سعادت و شقاوتی برای حیوانات در عالم قیامت متصور است؟ در این مقاله، ضمن پاسخ به سؤالات فوق، به بررسی یکی از مباحث مهم حشر نفوس، یعنی وجود یا عدم وجود قوه خیال در حیوانات پرداخته می شود. اثبات قوه خیال در حیوانات، یکی از دلائل اثبات تجرد نفس آنان است. سپس با بیان دلائل دیگر تجرد نفوس حیوانات و براساس نظرات ملاصدرا و ام ام خمینی، در نهایت این جمع بندی حاصل می شود که حیواناتی که دارای قوه خیال هستند، با اتصال به رب النوع خود، تجرد برزخی داشته و در قیامت، حشر شخصی جزئی داشته و دیگر حیوانات، دارای وجود رابط بوده و با مرگشان با رب النوع خود اتحاد برقرار کرده و تعین خود را از دست می دهند.