مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ایران باستان
حوزه های تخصصی:
در شکل گیری حقوق پزشکی دو عامل اخلاق و مذهب نقش چشم گیری ایفا می کنند.دو نیرویی که بی گمان باید در زمره نیروهای سازنده حقوق آورد؛ نیرویی که همیشه کارساز و پرتوان است و گاه بر همه عوامل دیگر غلبه می کند. در میان قواعد حقوقی موجود نیز بسیار است آنها که به اصول اخلاقی و مذهبی بیش از عوامل اقتصادی ارتباط دارد. مسئولیت پزشکی، عبارت است از مسئولیت قضایی، قانونی، حقوقی و کیفری پزشک یا خدمات دهنده درمانی دربرابر بیمار یا دریافت دارنده خدمات درمانی، در رابطه با هرگونه کوتاهی و خطا، اعم از عمدی و سهوی در درمان یا اقدامات درمانی و افشاء اسرار و اطلاعات پزشکی بیمار.در این نوشتار ابتدا به تعریف مسئولیت و بررسی سیر تحولی حقوق پزشکی به طور کلی پرداخته شده است. سپس به بیان ماهیت و چیستی مسئولیت پزشکی و اقسام آن به عنوان مبحث اساسی و مهم در حقوق پزشکی می پردازیم.در ادامه به ارتباط مابین اخلاق و حقوق پزشکی وهمچنین فقه وحقوق پزشکی اشاره شده و در بخش انتهایی در دو فصل مطالبی پیرامون گستره قوانین در حیطه پزشکی و مبنای آن ها در دو دوره زمانی باستان و معاصر در ایران بیان شده است و در نهایت با جمع بندی کلی به پایان این پژوهش و مقاله می رسیم.
درآمدی بر جامعه شناسی تاریخی تقاضای اجتماعی آموزش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این بررسی، تبیین جنبه های تاریخی تقاضای آموزش در ایران و تحلیل عوامل مؤثر بر این تقاضا در بستر زندگی اجتماعی ایرانیان است. پرسش اصلی تحقیق حاضر متمرکز بر تفسیر رویکرد توده مردم (Crowd) در قبال آموزش است. این پژوهش به روش کیفی است و داده های آن با روش اسنادی گردآوری شده است. این بررسی به طورکلی نشان داد که اولاً از مفهوم «تقاضای آموزش» در تعریف نوین (به مثابه بستری برای شکل گیری منابع انسانی) برای فهم ماهیت و تحولات طلب علم در تاریخ ایران، نمی توان استفاده کرد، زیرا تقاضای آموزش نزد توده های مردم به صورت مطالبه عمومی و فراگیر نبود. بررسی تاریخ نگاری آموزشی نشان داد که تاکنون از تاریخ اجتماعی آموزش غفلت شده است و رد پای مردم عادی در تاریخ فرهنگ ایران بسیار کم است و عموم مردم از حیث طلب علم با توجه به جنسیت، طبقه، قومیت و نوع نظام اجتماعی با هم نابرابر بوده اند. از سوی دیگر، ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایران شرایط و زمینه های لازم را برای شکل گیری تقاضای علم اندوزی بین توده های مردم، عوام و رعایا فراهم نمی کرده است. در برخی از برهه ها نیز (مانند دوره صفویه) به دلیل ساختار فرهنگی خاص، این تقاضا صرفاً در مسیر علوم دینی امکان تبلور داشت؛ و نکته آخر اینکه تحولات اندازه و ماهیت تقاضای آموزش در دوره جدید تاریخ ایران با گسترش نسبی زیرساخت های اقتصادی- اجتماعی مرتبط بوده است.
بررسی اثرپذیری منظومه ویس و رامین از اندرزنامه های پهلوی در حوزه مفاهیم تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویس و رامین داستانی عاشقانه و مربوط به دوران اشکانی- ساسانی است. فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را در قرن پنجم هجری به نظم درآورد. نگرش اصلی در این سروده، غنایی است؛ اما نمود مضامین تعلیمی نیز در آن دیده می شود. این آموزه ها به طور مستقیم (از زبان راوی- شاعر) یا غیرمستقیم (از زبان شخصیت ها) تبیین شده اند. فخرالدین اسعد با قواعد زبان و ادبیات پهلوی کاملاً آشناست؛ ازاین رو بدون دخالت عناصر اسلامی و با حفظ سنت های مَنشی ایرانیان در دوران پیش از اسلام (که به طور ویژه در اندرزنامه های پهلوی نمایان است)، موفق شد شاهکاری غنایی- تعلیمی بسراید. بنابراین در این مقاله، تأثیرگذاری تعلیمی اندرزنامه های پهلوی بر منظومه ویس و رامینبه روش توصیفی- تحلیلی بررسی می شود. سنت های اخلاقی مانند خردستایی و دانش آموزی، ستایش خداوند و توکل به او، وفای به عهد، دادگری، خرسندی و قناعت، منش و گفتار راست، دنیاستیزی و آزمندی، در اندرزنامه ها بسیار دیده می شود. این سنت های اخلاقی در منظومه ویس و رامیننیز بیان شده است. درنتیجه این گمان تأیید می شود که سروده فخرالدین اسعد با تأثیرپذیری از فرهنگ و اخلاق ایرانیان باستان سروده شده است.
سیر تحول حکمت های ایرانی در منابع عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان باستان در میان ملل مختلف، به داشتن سخنان حکیمانه مشهور هستند، یکی از نشانه های نفوذ فرهنگ ایرانی در فرهنگ عربی، راه یافتن حکمت ها و اندرزهای ایرانی به متون عربی است. این حکمت ها، از راه های گوناگون و در اثر اختلاط ایرانیان با اعراب، در دوره های مختلف تاریخی به ادبیّات شفاهی و سپس متون عربی رخنه کرده، ولی با گذشت زمان، بسیاری از آن ها نام و نشان ایرانی خود را از دست داده، تبدیل به ضرب المثل شده و یا به نام اشخاص دیگری ثبت شده است. این پژوهش، با هدف بررسی سیر تغییر و تحوّل حکمت های ایرانی در ادب عربی و محو صاحبان ایرانی آن ها و تصاحب آن به عنوان حکمت ها و اندرزهای عربی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که بسیاری از سخنان حکیمانة ایرانی به این سرنوشت مبتلا شده و در هاضمة ادب عربی محو و نابود شده اند.
کارکردهای اسطوره شناختی آب در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عناصر اربعه و به ویژه آب از اصلی ترین عناصر طبیعت و از حیاتی ترین پدیده هایی است که بشر با آن مواجه شده و ضرورت و اهمیت آن را دریافته است. در ادیان قبل از زرتشت و نیز در دین زرتشت آب همواره مقدس بوده و الهه گان و ایزدانی از آن محافظت و مراقبت می کرده اند. بخش قابل توجهی از اسطوره های ادیان باستانی ایران اختصاص به آب دارد. در نظام فرهنگی و زیستی دوره های آغازین حیات، انسان برای شناخت و معرفی پدیده های هستی از شیوه های خاصی بهره می گرفت که یکی از آنها اسطوره است. اسطوره ها جزو اولین استدلال ها و تبیین های شناختی بشر اولیه برای مشخص کردن چیستی و جایگاه عناصر در دسترس و ناشناخته طبیعت هستند و بخشی از نظام معرفتی انسان در دوره آغاز زندگی بشری را در بر می گیرند. دامنه کارکردهای اسطوره اغلب شناخت قالب های رفتاری انسان در همه ابعاد آن و توجیهی عمومی از پدیده های اجتماعی- فرهنگی پیرامون اوست؛ به عبارتی اسطوره ها تصویر نمادین پدیده های طبیعت به زبانی محسوس و قابل رؤیت و بیان نمادین زیرساخت های اجتماعی و اندیشه مشترک در منابع باستانی و پیش از تاریخ اند که در پیوند با آیین ها، رفتارها، اخلاقیات و مقررات نظام سنتی اجتماعی و خانوادگی، انعکاس خارجی و عینی می یابند؛ بنابراین می توان با اسطوره ها نظام شناختی و معرفتی یک ملت و یا دین را بررسی کرد و دیدگاه ها و عملکردهای آنان را سنجید. بر این اساس این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی سعی دارد تا پس از اشاره ای اجمالی به اسطوره و کارکردهای معرفتی و هستی شناختی آن به بیان چیستی و هویت آب در باور ایرانیان باستان و در ادیان ایرانی به ویژه دین زرتشت بپردازد و کارکردهای اسطوره شناختی آن را در رابطه با بینش و نگرش ایرانیان به این پدیده طبیعی بیان نماید.
طبقات اجتماعی در متون دینی و غیردینی ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
153 - 174
حوزه های تخصصی:
در ایران باستان بنا بر سنتی دیرینه جامعه به سه یا چهار طبقه تقسیم می شد. صاحب نظران بر این باورند که این میراث مشترک به دوران هندواروپایی برمی گردد که رد پای آن را می توانیم در جوامع و باورهای اقوام هندواروپایی بیابیم. بررسی منابع حاکی از وجود طبقات مختلفی در جامعه ایران باستان بوده است ازجمله ی این طبقات روحانیون، جنگجویان، دبیران، کشاورزان و صنعتگران بوده است. اما موضوعی که مهم است، اینکه آیا این تقسیم بندی بر پایه باورهای مذهبی و خدایان آنان حاصل شده و یا عاملی اجتماعی هم در آن دخیل بوده است. تقسیم بندی طبقات اجتماعی در متون دینی و غیردینی چه تفاوتی باهم داشته است. ازآنجاکه بیشتر اطلاعات و داده های ما از متون دینی و غیردینی ایران باستان است، در پی یافتن منشأ این تقسیم بندی و چگونگی این تقسیم بندی در تاریخ ایران باستان هستیم.
جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر
حوزه های تخصصی:
تاریخ پوشاک بخشی از تاریخ تمدن و فرهنگ است که سهمی بزرگ در هویت فرهنگی هر مل ت دارد. این مقاله، با هدف معرفی «فرهنگ والا و اصیل پوشش و لب اس ایرانی ان ت ا قب ل از ورود اسلام»، که خود ریشه ای عمیق در تاریخ دارد، با مطالعه متون و آثار مرتبط بر ج ای مان ده، ای ن موضوع را بررسی کرده و هماهنگی و همسویی های غیرقابل انکار آن را با «هویتِ اسلامی» روشن ساخته است. پاسخ به پرسش هایی از قبیل اینکه آیا پوشش کامل در ایران باستان وجود داشت ی ا در دوره اسلامی وارد ایران شد؟ آیا حجاب و پوشش فقط مختص زنان ب ود؟ آی ا حج اب برت ر (چادر) برای زنان از دوران اسلامی وارد ایران شده است یا ریشه ای ایران ی دارد؟ آی ا در ط ول تاریخ داشتن حجاب مایه فخر و مباهات بوده است ی ا ب دحجابی و پوشش نامناس ب؟ و اینک ه دیدگاه دنیای معاصر درباره این امر چگونه است؟ میتواند از یک طرف جایگاه پوشش و حجاب در «فرهنگ ایران باستان» و همسویی های آن با «فرهنگ ایران اسلامی» را تبی ین کن د و از س وی دیگر بر اساس آن بستر مناسبی برای بازسازی و تقویت «هویت فرهنگی ای ران معاص ر»، ک ه ت ا حدود زیادی تحت تاثیر «فرهنگ غربی» است، بوجود آورد. نتیجه این پژوه نشان می دهد پوش تمام بدن برای مردان و زنان ایرانی در دوره های ت اریخی مورد بررسی (از ایلامیان تا ساسانیان) وجود داشته است و حجاب کامل و برتر برای لبقه ب الای اجتماع و خواص جامعه یک ضرورت بوده است.
شقاوت و شکنجه در اساطیر و حماسه های ایرانی (با تکیه بر شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکنجه از قدیمی ترین پدیده های زندگی اجتماعی و سیاسی بشر است. تاریخ ملل مملو از اعمال شنیع و ننگین انسان ها است که غالباً به مرگ دردناک همنوع می انجامیده؛ شقاوت ها یی همچون مثله کردن، سوزانیدن، پوست بازکردن، شکنجه نه مرگ، و جز آنها. شگفت آور است دانستن اینکه دین ورزان نیز گاه در همسویی با ارباب قدرت، مهر تأیید بر چنین رفتارهایی می نهاده اند. نویسنده این جستار بر آن است تا با روشی توصیفی تحلیلی ضمن اشاره ای گذرا به چند و چون شکنجه در ایران باستان، آن را در برخی آثار حماسی فارسی به ویژه شاهنامه بررسی کند. یافته ها نشان می دهد که به گواهی شاهنامه ، در ایران پیش از اسلام، انواع شکنجه به انگیزه های مختلف اعمال می شده و فردوسی با تمام دلبستگی به فرهنگ ایران، از بیان این نقاط تاریک تاریخ ایران فروگذار نکرده است. دیگر آنکه سخت ترین شکنجه ها در پی اتحاد قدرت مندان و دین ورزان، برای سرکوب مخالفان و دست یابی به مشروعیت و قدرت بیشتر، اعمال می شده است.
بررسی نقوش سازها در ایران باستان وشناخت جایگاه و اهمیت موسیقی در آن دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
101 - 116
حوزه های تخصصی:
در ایران باستان به روایت های نوشتاری و نقوش بازمانده، موسیقی از جایگاه بالایی برخوردار بوده است، و اغلب شاهان و دولت مردان به موسیقی اهمیت می دادند. از این دوران، نام سازهای بسیاری باقی مانده است که نقوش برخی از آن ها، در نقش برجسته ها، طرح و نقش روی ظروف دوران مختلف، قابل شناسایی است. در این مقاله، به سازهای ایران باستان که روی ظروف و نقش برجسته ها باقی مانده، پرداخته شده است؛ با بررسی آن ها، اهمیت و جایگاه موسیقی در آن دوران، مورد پژوهش قرار می گیرد. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. با بررسی نقوش و متون دوران باستان، مشخص شد، موسیقی، هنری جداگانه نبود و همراه سایر رسوم اجتماعی، مانند مراسم مذهبی، جشن ها و جنگ ها اجرا می شد. با توجه به پیکرک های گلین نوازندگان عیلامی، می شود حدس زد که، از موسیقی در آیین های مذهبی بهره می بردند. در اولین هم نوازی جهان- که در مهر چغامیش دیده شد- همه نوازندگان، بانوان هنرمند عیلامی بودند. موسیقی در دوران هخامنشی به سه شکل بزمی، مذهبی و رزمی وجود داشته است؛ این مساله، اهمیت روز افزون موسیقی را در این دوران نشان می دهد و طبق اسناد مکتوب باقی مانده از دوران هخامنشی، اکثر نوازندگان در این دوره زن بودند. پیکرک های گلینی از نوازندگان دوران اشکانی به دست آمده که، اکثر آن ها زن هستند و اغلب آن ها، چنگ نوازانی هستند که، در حالت ایستاده، ساز می نوازند. با توجه به اهمیت موسیقی در این دوران و حضور گسترده زنان در عرصه موسیقی، می توان نتیجه گرفت که، زنان در ایران باستان از منزلت والایی برخوردار بودند. تنوع موسیقی و ساز در عصر ساسانی، رونق موسیقی و حرمت موسیقیدانان را نشان می دهد. با توجه به جایگاه اجتماعی موسیقیدانان، و این که نوازندگان در سفر و شکار، ملازم شاهان بودند و همچنین از اجرای موسیقی در جشن و شکار و مراسم های مذهبی، می توان به اهمیت موسیقی در این دوران پی برد.
بازیابی لایه های هویتی در هنر دوره قاجار (مطالعه موردی روی کاشی های دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
17 - 29
حوزه های تخصصی:
مساله هویت در هنر ، به عوامل گوناگونی چون اعتقادات و اندیشه های مذهبی ، جهان بینی ، روابط اجتماعی و سیاسی ، پیشینه و قدمت تاریخی و مواردی از این دست بستگی دارد . همچنین هویت موجود در اثر هنری ، هویتی تک بُعدی نیست بلکه دارای وجوه و لایه های مختلفی است که هر وجه از آن به عوامل متفاوتی باز می گردد . لذا هر اثر هنری می تواند دارای تعداد لایه های هویتی باشد که یک یا چند لایه در سطوحی پنهان از مخاطب قرار دارند و یک لایه شاخص در اولویت قرار می گیرد .لازم به ذکر است که این لایه های پنهان یا کم اهمیت تر ، بر نمود لایه هویتی بارز تاثیر خواهند داشت . دوره قاجار از جمله ادوار شاخص در ایران است که هنر آن با توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی و رجوع به فرهنگ ایران باستان و نیز ارتباط گسترده با غرب ، از وجوه مختلفی برخوردار است لذا می توان لایه های هویتی چندگانه ای را در هنر دوره قاجار باز شناخت . این مقاله درصدد پاسخ به این سوال ها است: لایه های هویتی موجود در هنر دوره قاجار کدامند ؟ در کاشیکاری دوره قاجار ، کدام لایه های هویتی بروز و ظهور بیشتری داشته اند ؟ نتایج نشان داد که چهار لایه هویتی شامل : ایران باستان ، ایرانی _اسلامی ، فرنگی مآبی و اسلامی در هنر دوره قاجار قابل بازیابی است و در هر گونه هنری ، هر کدام از این لایه ها اهمیت بیشتری داشته اند . روش تحقیق این مقاله توصیفی _ تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات ، کتابخانه ای است.
ازدواج و حقوق خانواده در دوره ساسانی
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳ ویژه تاریخ اسلام
149 - 178
حوزه های تخصصی:
آشنایی با آداب ورسوم گذشته سبب می شود که انسان، شناختی از گذشته تمدن کشورش به دست بیاورد و سیر پیشرفت اجتماع خویش را دریابد و همچنین بامطالعه در آن دوران می توان فهمید تا چه میزان از آن آداب ورسوم پابرجا مانده است و چه میزان از آن منسوخ گشته است. ازآنجاکه انواع ازدواج و شناخت آداب ورسوم آن نقش مهمی در شناخت جوامع دارد در این مقاله به این مطلب پرداخته شد. نگارنده در این مقاله روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری کتابخانه ای را انتخاب کرده است و از این روش به نتایج روشنی دست یافته است. با کندوکاو در آن دوران می توان دریافت که آداب ورسومی بر ازدواج در جامعه باستان حاکم بوده است و از همان دوران ازدواج دارای اهمیت بوده است و درواقع پایه زندگی ایرانیان باستان را تشکیل می داده است. پدر به عنوان سرپرست و ولی دختر، نقش اساسی در ازدواج او داشت و در نبود او قیم که ابتدا مادر بود این نقش را ایفاء می کرد. در آن دوران هم پدر و مادر به عنوان پشتیبان و حامی فرزندان برای آنان نقش حمایتی داشتند. مقدمات ازدواج در ایران امروز و بعضی از آداب ورسومی که بر جامعه حاکم است یادگار آن دوران است مثل جهیزیه دادن پدر عروس به دختر.
»طبیعت» تجلی مکان مقدس در نگارگری ایران بازتاب کهن الگوی ایرانی «زمین» و «کوه» در نگارگری ایران با کمک از آرای میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
131 - 145
حوزه های تخصصی:
منظره نگاری ایرانی با حضور تأثیرگذار خود اگرچه در نگاه عمومی بخشی از بافت روایی و در ارتباط با متن مصور به نظر می رسد، اما از نگرشی ویژه به طبیعت برخوردار است و جنبه هایی نمادین به خود می پذیرد. چنانکه مناظر همیشه بهار نگارگری، مکان رویدادها را در حالتی ازلی و آغازین نمایش داده که به آن جلوه ای تقدس گونه می بخشد. تحقیق پیش رو با در نظرداشتن این معنی به دنبال بررسی جنبه های اساطیری طبیعت در نگارگری مکتب شیراز سده های8تا10هق است که با مضامین آفرینش طبیعت در فرهنگ ایران باستان مرتبط به نظر می رسد. انعکاس برخی از مضامین تقدس گونه طبیعت در نگارگری ایران، بیشتر با شواهدی در رابطه با «کوه» و «زمین» و در تجلی مفهوم «مقدس» از مکان همراه است و آن را در آرای میرچا الیاده پیرامون تقدس مکان در طبیعت می توان مشاهده نمود و از آن در این پژوهش بهره برد. واکاوی الگوی اسطوره شناسانه تقدس طبیعت در آرای الیاده و بازخوانی و ارجاع اسطوره های آفرینش طبیعت در ایران باستان به متون اصلی و پایه اساطیری قبل از اسلام مانند بخش های مختلفی از اوستا، به ویژه «بندهش» و ردیابی آن در نگارگری و منظره پردازی، هدف اصلی این تحقیق می باشد. در همین راستا، این مقاله به دنبال پاسخ دو سؤال اصلی است:1- اساطیر آفرینش طبیعت در ایران باستان تا چه اندازه در منظره پردازی هایی از نگارگری حضور دارد؟ 2- الگوی تقدس محور طبیعت در اسطوره شناسی الیاده تا چه میزانی درباره آنها مصداق دارد؟ اطلاعات ضروری تحقیق، به صورت کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده و به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیان تجسمی ویژه از طبیعت و روح کلی مناظر نگارگری ایران که «زمین»و«کوه» دو عنصر غالب آن به شمار می رود، با روایت های اساطیری از «طبیعت» در فرهنگ ایران باستان مرتبط بوده و در مواردی نیز به آنها اشاره مستقیم دارد و همانگونه که الیاده به «تقدس طبیعت» در اساطیر سرزمین های مختلف اعتقاد دارد، الگوهای کلی طبیعت پردازی نگارگری ایران نیز نشان دهنده تقدس طبیعت و عناصر اصلی آن است.
تحول الگوهای تقسیم بندی تاریخ ایران باستان در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیم بندی تاریخ ایران باستان تا پیش از نیمه نخست عصر قاجار اغلب در چارچوب شاهنامه یا روایات دساتیری قرار می گرفت. ترجمه متون تاریخی در کنار ظهور نگاه انتقادی، به علاوه کشفیات باستان شناسی و رمزگشایی خطوط باستانی در عصر قاجار پیش فرض های پیشین درباره تاریخ باستانی ایران را دگرگون کرد. آن فعالیت ها و پژوهش های علمی در زمینه تاریخ همراه با نگاه ملی ای که در انقلاب مشروطه برجسته شد، لزوم نگارش تاریخ نگاری ملی و منسجم را به وجود آورد. تمام این عوامل باعث شدند تا الگوی دوره بندیِ تاریخ باستانی ایران دگرگون شود. مقاله حاضر به دنبال تبیین این پرسش است که فرایند تحول تقسیم بندی تاریخ ایران باستان از الگوی سنتی به الگوی علمی و نوین در عصر قاجار چگونه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش چنین نتیجه گرفته شده است: تاریخ نگاران پیرو الگوهای غالب تاریخ نگاری سنتی، الگویی جهان نگر و درباری ارائه می دادند که مبدأ خود را آفرینش انسان قرار می داد و فارغ از تطبیق داده ها با شواهد عینی سعی می کرد روایتی افسانه گون و مشروعیت بخش برای دربار عصر خود ارائه دهند. با گسترده شدن تحقیقات تاریخی و بروز نوعی نگاه ملی، تلاش برای ارائه تاریخی منسجم از گذشته باستانی ایران تا عصر معاصر افزایش یافت. تاریخ علمی ایران باستان به مرور به عنوان روایتی معتبر در کنار روایت سنتی به رسمیت شناخته شد و تاریخ نگاران برای رفع شبهات میان آن دو روایت قلم می زدند. سرانجام در اواخر دوره قاجار، روایت سنتیْ روایتی افسانه ای برشمرده شده و تاریخی که مبتنی بر کشفیات باستان شناسی و متون باستانی است معتبر گردید.
حکمت سیاسی در ایران باستان برمبنای خوانش سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«حکمت سیاسی» یک مفهوم ایرانی و اسلامی است که با فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی تفاوت دارد، اگر چه گاهی مترادف با فلسفه سیاسی نیز به کار رفته است. هدف این مقاله تبیین حکمت سیاسی در ایران باستان است و از سه طریق این هدف را دنبال کرده است. ابتدا به بیان معنای حکمت و حکمت سیاسی می پردازد، سپس به اجمال نشان می دهد که ایران باستان منشأ اصلی حکمت و حکمت سیاسی بوده است، و در پایان به برخی اصول حکمت سیاسی در ایران باستان می پردازد. ایرانیان تلاش می کردند در یک دستگاه فکری و فلسفی کلان با تکیه بر این اصول، شایستگان را به حکومت بگمارند، حکومت را به عدالت سوق بدهند و از ظلم حاکمان جلوگیری کنند. این اصول عبارتند از: تقسیم هستی به گیتی و مینو ، نظریه حکیم حاکمی، فرّه ایزدی، فرّکیانی، و رد نظریه تغلب. بخشی از استنادات مقاله به سهرودی فیلسوف بزرگ و بنیانگذار مکتب فلسفی اشراق است، چون او به خوبی این حکمت را نشان داده و مکتب فلسفی خود را نیز بر حکمت ایران باستان بنیان نهاده است.
تحلیل الگوهای بصری و مفهومی مرگ آزاده در ایران باستان، ساسانی و سلجوقی با رویکرد شمایل شناسی پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
74 - 87
حوزه های تخصصی:
بررسی الگوهای بصری شکار بهرام گور و آزاده در سفالینه های مصور سلجوقی نشان می دهد که برخی از آنها، علاوه بر ترسیم چنگ نوازی و همراهی آزاده در شکار، به هلاکت رسیدن او به زیر پاهای شتر با جامه ای متفاوت را نیز مورد توجه قرار داده اند. تحقیق حاضر با هدف شناخت الگوهای بصری و مفهومی دو رویداد چنگ نوازی و مرگ آزاده با دو جامه متفاوت که در سفالینه های سلجوقی به تصویر کشیده شده اند، شکل گرفته و تلاش شده به این پرسش ها پاسخ داده شود: الف. اشتراک و تفاوت های الگوهای بصری و مفهومی دو رویداد چنگ نوازی و مرگ آزاده در ایران باستان، ساسانی و سلجوقی کدامند و بر استمرار کدام اندیشه دلالت دارد؟ ب. وجوه مشترک آثار هنری با موضوع آزاده و بهرام در آثار ساسانی و سلجوقی کدامند؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی تحلیلی است و مطالب به طریق اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده اند. همچنین، تعداد هشت نمونه انتخابی از آثار برجای مانده از دو دوره تاریخی ساسانی و سلجوقی با محوریت داستان بهرام گور و آزاده با ﺭﻭیﮑﺮﺩ شمایل نگاری و شمایل شناسی ﭘﺎﻧﻮﻓﺴﮑی مطابقت داده شده است. نتایج نشان می دهد که الگوهای بصری و مفهومی مرگ آزاده، به گفتمان ادبی شاهنامه ارجاع دارد که خود برگرفته از یک حکایت شفاهی کهن ایرانی است و از منظر جهان بینی اسطوره ای ایران باستان؛ به نظر می رسد مرگ آزاده با جامه متفاوت به مرگ زهره، دلدار ورثرغنه (خدا- خورشید)، هنگام تولد خورشید و روزی نو دلالت دارد.
ایده دستگردهای ساسانی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۸
19 - 24
حوزه های تخصصی:
بازمانده های باستان شناختی فرهنگ شکار و یا منسوب به دستگرد در ایران باستان که تاکنون کاوش و معرفی شده اند را می توان به دو گروه اشکانی و ساسانی طبقه بندی کرد؛ و در این نوشتار، ایده اصلی نویسنده این است که معماری شکارگاه ها و ساخت دستگرد در ایران باستان، اصالتاً ساسانی است؛ و از دوران اشکانیان و هخامنشیان، هنوز شواهد روشن و تردیدناپذیری ندارد. هرچند شواهد باستان شناختی از رواج سنت شکار در میان طبقه اشرافی پارتی به دست آمده است، اما درباره آثار دستگرد و کوشک های شکارگاهی در عهد اشکانی هنوز نمی توان به یقین سخن گفت؛ با این حال، شاید بتوان بنای چهارتاقی کوهستانی معروف به پاوویون قلعه ضحاک در آذرآبادگان را گونه ای دستگرد پنداشت؛ که البته اثبات و یا انکار این فرضیه نویسنده، نیازمند کاوش های بیشتر در آینده است. پس از عهد اشکانی، نمایش صحنه های شکار و نخجیر در هنر ساسانی نمود بیشتری یافته است که البته ریشه در نمایش شکار گراز در هنر اشکانی دارد؛ اما صرف نظر از آثار هنری مرتبط با سنت نخجیر و شکارگری منسوب به عهد ساسانی، شواهد باستان شناختی از ناحیه کرمانشاهان بر وجود نخجیرگاه های سلطنتی و دستگرد های متناسب با سنت و فرهنگ شکار در بارگاه ساسانیان تأکید می کند؛ که در این نوشتار، سه محوطه باستانی تاق بستان و کنگاور و فرهادتراش بیستون به عنوان شکارگاه سلطنتی و دستگردهای ساسانی پیشنهاد می شود.
نقد و بررسی درآمدی بر آیین زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
سال هاست که پژوهش گران گوناگون، هم چون دین شناسان و فرهنگ شناسان و زبان شناسان و باستان شناسان، به پژوهش درباره دین زرتشت از آغاز تاکنون پرداخته و می پردازند. این پژوهش ها آگاهی های ارزنده ای از این دین و باورمندان به آن به دست می دهد. بااین حال، هنوز هم پژوهش گرانی هستند که در تلاش اند تا گوشه های گاه نه چندان روشن این دین را در دوره های گوناگون روشن کنند. اگر سال هایی نه چندان دور پژوهش گران صرفاً براساس متن های تاریخی و نیز متن های دینی زرتشتیان به بیان دیدگاه های خود در این زمینه می پرداختند، امروزه کاوش های باستان شناسی و پژوهش های آنان به یاری پژوهش گران آمده است تا پرتویی نو بر این دین درگذر زمان انداخته شود. یکی از کتاب هایی که افزون بر متن های تاریخی و دینی از کاوش های باستان شناسی نیز بهره گرفته است کتاب درآمدی بر زرتشتی گری نوشته جنی رُز است که انتشارات آی بی تاریس آن را در سال 2011 منتشر کرده است. بانو جنی رز پژوهش گر میدان دین و آیین است و کارنامه پژوهشی او بیان گر فعالیت های پژوهشی پیاپی او در زمینه دین ایرانیان است بنابراین کتاب درآمدی بر زرتشتی گری برایندی ارزنده از چند سال فعالیت پژوهشی او در این زمینه است. کتاب درعین این که کتابی نو در این میدان است و عنوان درآمدی بر زرتشتی گری بر آن نهاده شده است، چنان که باید جامع نیست و ایرادهای چندی به آن وارد است که در این مقاله به نقد و بررسی این کتاب پرداخته می شود.
بررسی مفاهیم نمادین جرعه افشانی، تقدیم جرعه و گل در ایران باستان و تداوم آن در هنر دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم حیات و زندگی یکی از مفاهیم کلیدی در بسیاری از هنرهای تمدن های کهن و به ویژه در هنر و تمدن ایران است. این مقاله در پی بررسی مفاهیم نمادین و صورت های تصویری صحنه های جرعه فشانی، تقدیم جرعه و گل در هنرهای ایران کهن و تداوم آن در نقاشی های دوره اسلامی است. هدف از این پژوهش تحلیل محتوا و ریشه های تصویری یکی از صحنه های رایج نقش پردازی شده در هنر دوره اسلامی است. صحنه هایی که تقدیم هدیه ای شراب مانند یا گل هایی زیبا را به تصویر کشیده اند. در نگاه اول این نقش ها را می توان صحنه هایی عادی از زندگی روزمره پنداشت، اما با بررسی تطور تصویری و محتوای اسطوره ای – دینی این مضمون در هنر و فرهنگ ایران باستان را می توان تداوم یک کهن الگوی نمادین و تصویری در هنر دوره اسلامی نشان داد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر داده های اسطوره ای و فرهنگی مفاهیم جرعه فشانی و جرعه نوشی و به دست گرفتن گل در ایران باستان را بیان نماید و صورت هایی تصویری از این صحنه ها را نشان دهد و براساس قاعده انتقال نمادها و کهن الگوها در یک فرهنگ به تحلیل صورت هایی تصویری از این مضمون در هنر دوره اسلامی ایران بپردازد. براساس اسطوره شناسی تطبیقی می توان این نکته را مطرح کرد که جرعه فشانی، جرعه نوشی و تقدیم آیینی گل، الگوی آیینی مشترک میان اقوام هندواروپایی است. این نکته توسط بسیاری از صاحبان نظر مورد تأیید قرار گرفته است، اما نکته جالب توجه که نتیجه کلیدی این مقاله را دربرمی گیرد تداوم معنا و تصویر این الگوی نمادین در هنر و فرهنگ دوره اسلامی است.
بررسی سکه های اشکانی موجود در موزه ملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
43 - 52
حوزه های تخصصی:
سکه سندی مکتوب و معتبر،کتابی کوچک و پرمحتواست که ضرورت شناخت و اهمیت آن از جهات مختلف حائز اهمیت است. علم سکه شناسی توانسته است، بزرگ ترین خدمت را در راستای روشن شدن تاریخ گذشته از خود نشان بدهد؛ سکه، در هر دوره، در درجه اول از اهمیت اقتصادی و سیاسی برخوردار بوده و در کنار آن، نماینده عادات، آداب، خط، زبان، هنر، مذهب، تمدن، پیشرفت و انحطاط وضع اجتماعی است و در حقیقت، منبع اطلاعات صحیح و دقیقی است از دورانی که سکه ضرب شده است. موزه ملک، یکی از گنجینه های بزرگ و پرارزش به لحاظ سکه شناسی ایران باستان می باشد که سکه های اشکانی موجود آن جایگاه خاصی در این مجموعه دارند. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی، گردآوری و تحلیل نقوش تزیینی روی سکه های دوره اشکانی موجود در موزه ملک می باشد. این تحقیق با این پرسش آغاز گردیده است: ارتباط ساختار تصویر و محتوای سکه های اشکانی موجود در موزه ملک با هنر و تاریخ زمان ضرب سکه ها چگونه است؟ روش تحقیق، تحلیلی– توصیفی است؛ به این منظور، بعد از بازدید از موزه ملک با استفاده از منابع کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات مربوطه پرداخته، سپس، به معرفی سکه های اشکانی موجود در این مجموعه پرداخته و آن ها را توصیف کرده و در انتها نیز با توجه به تجمیع داده های موردبحث به پرسش مطروحه -که در ابتدای امر پایه اصلی این تحقیق را شکل داده اند- پاسخ داده می شود. به عنوان نتیجه، می توان به این نکته اشاره کرد: اشکانیان به علت علاقه و احترام خاص به بنیان گذار سلسله، در مدت نزدیک به پنج قرن تصویر ارشک اول یا اشک یکم(حدود 248-2250 ق.م.) را بر پشت درهم ها حک می نمودند. روش گردآوری اطلاعات میدانی، استفاده از منابع مکتوب، کتاب خانه ای و هم چنین، شبکه جهانی اطلاع رسانی(اینترنت) بوده است.
مبانی دینی دولت در ایران باستان از دوره اساطیری تا دولت هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
81 - 106
حوزه های تخصصی:
دولت مفهومی جدال برانگیز، دالی واحد با مدلول های متنوع و متکثر، و نیز پدیده ای مناقشه برانگیز با مشکلات بیشمار در معنا، مفهوم و کاربرد است. درحالیکه، برخی دولت را پدیده ای متأخر می دانند که پیشینه آن به قرن شانزدهم میلادی بازمی گردد، برخی دیگر دولت را گونهای ویژه از حکومت میدانند که هر نظم اجتماعی نیازمند آن است. در ایران باستان، مفهوم دولت و حکمرانی تنها با مفهوم نهاد شهریاری معنا و مفهوم می یابد. بر این اساس، پرسش این مقاله آن است که دولت هخامنشی به عنوان اولین دولت در ایران بعد از شبهدولت ماد چگونه با تکیه بر مبانی دینی با گذار از عصر اسطورهای وارد منطق دولت شد؟ بر این اساس، هدف این مقاله بررسی مبانی دینی دولت درایران عصر هخامنشی به عنوان نخستین کانون پویایی و پیدایی دولت در زیست جهان انسان است. روش این مقاله جامعه شناسی تاریخی است و با استفاده از مضامین دولت سعی در ارائه تحلیلی نو از تحول دولت در ایران باستان دارد. مهمترین یافته این مقاله آن است که ماهیت دولت در ایران باستان براساس اندیشه ایرانی شاهی آرمانی بر پایه خلوص مذهبی و اخلاقی استوار بود چراکه اخلاق و روح ایران بر اساس آموزه های ادیان باستانی ایرانی شکل گرفته و شاهان هخامنشی نیز بر همین پایه خود را مظهر صفات دینی، اهورائی و سلطنت آسمانی می دانند.