هنر و تمدن شرق

هنر و تمدن شرق

هنر و تمدن شرق سال سوم تابستان 1394 شماره 8

مقالات

۱.

تعریفی معناشناسانه– فرهنگی از مکان (مطالعۀ موردی : زبان فارسی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکان و فضا علم تحول لغات زبان فرهنگ پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۱۳
رویکردهای پدیدارشناختی و پساساختارگرایی در حوزه معماری آخرین تلاش های قابل توجه برای تفسیر مفهوم «مکان» است. بااین حال، پدیدارشناسی، با تأکید بر طبیعت هستی شناسانه و ایستای مکان ها، در مطرح کردن جنبه های فرهنگی اجتماعی در ایجاد مکان ها با شکست مواجه شده است. از سوی دیگر، نسبیت پساساختارگرایی و زنجیره بی پایان مفاهیم مستتر در آن بیشتر از آنکه برای طراحان راهنمای مفیدی باشد، گیج کننده است؛ بنابراین، هدف این مقاله ارائه تعریفی جامع از «مکان» است که علاوه بر درنظرگرفتن تجربیات انسان ها بیشتر بر جنبه های اجتماعی و فرهنگی مکان توجه دارد. این موضوع باعث می شود تا این تعریف برای طراحان قابل استفاده تر باشد. برای رسیدن به این هدف در این مقاله عمدتاً از رویکرد معناشناسی استفاده شده است. در نتیجه گیری این مقاله بحث درباره مفهوم مکان از نقطه نظر نمادشناسی چندلایه و مطالعه حوزه معنایی «فضا و مکان» در زبان فارسی برای درک خواسته ها و تجربیات مردم از مکان در فرهنگ ایرانی به عنوان نمونه موردی دنبال شده است.
۲.

مبانی زیبایی شناسی در دیدگاه مولوی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنا انسان ذوق خیال تجربه زیبایی شناسانه صفات زیبایی شناسانه کارکرد هنر (کاتارسیس)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۱ تعداد دانلود : ۵۱۶
انسان، موقعیتی ویژه در میان خالق و طبیعت مخلوق دارد؛ فاعل مطلق و خالق معنی نیست، اما واسطه ای خودآگاه در معنابخشی به طبیعت و تأویل معناست. نفس ناطقه انسانی به عنوان منشأ علم پیشینی روح و ذوق سلیم، محیط بر عقل و خیال و حس است و ارتباط بین عین و ذهن، اذهان، انسان و خدا را باعث می شود. ذوق سلیم، منشأ احساسات ناب بشری و نفس حیوانی، منشأ غرایز زیستی انسان است. کارکرد هنر، تزکیه، تعالی ذوق، هدایت و تعادل غرایز است. روند بسته و پیوسته آفرینش هنری، علاوه بر ارتباط و وحدت ارگانیک عناصر آن (هنرمند- اثر هنری- مخاطب)، ارتباط هر جزء را با کل (معنی) نیز تبیین می کند. اثر هنری، تجسم شهود معنی، احساسات متناظر با آن در هنرمند و محصول کنش زیبایی شناسانه او و آغازگر کنش مخاطب و تأویل است که دایره ظهور و عمل معنا را تکمیل می کند. کارگاه اصلی هنرمند و منشأ اثر هنری، خیال خلاق هنرمند است که در آن، صورت و معنی جمع می آیند. هنر، ماهیت بازتابی دارد و صفات زیبایی شناسانه، محصول وجود آثار کیفی معنا در روح شناسا و ارزیابی اوست که به اشیایی که آثار کمی همان معنا را دارند منتسب می شود و به آن ها روح و معنا می بخشد.
۳.

ایده دستگردهای ساسانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران باستان چهارتاقی قلعه ضحاک دستگرد تاق بستان کرمانشاه دستگرد کنگاور دستگرد فرهادتراش بیستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۶۷
بازمانده های باستان شناختی فرهنگ شکار و یا منسوب به دستگرد در ایران باستان که تاکنون کاوش و معرفی شده اند را می توان به دو گروه اشکانی و ساسانی طبقه بندی کرد؛ و در این نوشتار، ایده اصلی نویسنده این است که معماری شکارگاه ها و ساخت دستگرد در ایران باستان، اصالتاً ساسانی است؛ و از دوران اشکانیان و هخامنشیان، هنوز شواهد روشن و تردیدناپذیری ندارد. هرچند شواهد باستان شناختی از رواج سنت شکار در میان طبقه اشرافی پارتی به دست آمده است، اما درباره آثار دستگرد و کوشک های شکارگاهی در عهد اشکانی هنوز نمی توان به یقین سخن گفت؛ با این حال، شاید بتوان بنای چهارتاقی  کوهستانی معروف به پاوویون قلعه ضحاک در آذرآبادگان را گونه ای دستگرد پنداشت؛ که البته اثبات و یا انکار این فرضیه نویسنده، نیازمند کاوش های بیشتر در آینده است. پس از عهد اشکانی، نمایش صحنه های شکار و نخجیر در هنر ساسانی نمود بیشتری یافته است که البته ریشه در نمایش شکار گراز در هنر اشکانی دارد؛ اما صرف نظر از آثار هنری مرتبط با سنت نخجیر و شکارگری منسوب به عهد ساسانی، شواهد باستان شناختی از ناحیه کرمانشاهان بر وجود نخجیرگاه های سلطنتی و دستگرد های متناسب با سنت و فرهنگ شکار در بارگاه ساسانیان تأکید می کند؛ که در این نوشتار، سه محوطه باستانی تاق بستان  و کنگاور و فرهادتراش بیستون به عنوان شکارگاه سلطنتی و دستگردهای ساسانی پیشنهاد می شود.
۴.

اَناهیتا» الگوی زن ایرانی با تکیه بر فرهنگ و هنر ساسانی

کلیدواژه‌ها: اناهیتا زن ساسانیان باروری آیین و بارور هنر و فرهنگ تاریخ ایران زمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۹ تعداد دانلود : ۵۱۴
در فرهنگ ایران زمین، زن نماد مهر و عشق، سازندگی و باروری، پاکی و عفاف بشمار می رود. از گذشته های دور شکل گیری و بنیاد خانواده بر دوش زنان بوده است، مادرانی که با سخت کوشی، فداکاری، تدبیر و عاقبت اندیشی مردان و کودکان را سرپرستی کرده، با درایت و عنایت خداوندی و به نیروی مهر و عاطفه خانه و خانواده را سر و سامان می دادند. کشف صدها تندیسه از حفریات باستان شناسی در شوش، تپه سراب کرمانشاه، تورنگ تپه و سایر نقاط ایران و به دنبال آن پرستش ایزدبانوان باروری در طول تاریخ بیانگر بزرگداشت و ارج گذاری به زن به عنوان نیروی سازنده و زندگی بخش او بوده است. خوشبختانه باورهای نیکو و مقدس در بستر تاریخ هرگز زادگاه خود را فراموش نمی کنند بلکه همواره بالنده و پیشرو در دل و جان مردم زنده می مانند. بزرگداشت ملکه ها، ایزدبانوان، زنان مقدس از نسل ائمه و معصومین و صدها زیارتگاه در سرزمین ایرانی- اسلامی نشانه های تداوم، بزرگداشت و احترام به زن در بستر پاک و نورانی تاریخ در طی هزاره ها و سده هاست. نقش برجسته، سکه و مهرها، همچنین نقوشی که از ظروف و اشیاء و پارچه های این دوره باقی مانده از منابع و مآخذ مهمی بشمار می روند که تاریخ و فرهنگ سیاسی - مذهبی ساسانیان را به تصویر کشیده اند.
۵.

زیرساخت آبی بخارا نمونه ای از ارتقای سیستم آبی به زیرساخت منظرین

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بخارا سیستم آبی بخارا زیرساخت منظرین ساختار فضایی ساختار سمبلیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۲۷
زیرساخت های آبی در شهرهای حوزه فلات ایران بدون شک از قابل توجه ترین مؤلفه های منظر شهری به شمار می روند؛ مؤلفه هایی که متناسب با نوع سیستم آبی با نمودهای مختلفی در منظر و ساختار شهرهای ایران ظاهر شدند و نقشی چندبعدی در ساختار شهر بازی می کردند. امروز بازخوانی تاریخی نحوه ظهور و حضور رابطه چندوجهی و چندعملکردی این زیرساخت ها با شهر و استخراج اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه آن، می تواند ما را در بازتعریف رابطه تک بعدی حاکم بر زیرساخت های آبی مدرن شهرهای امروز یاری کند. یکی از پیشرفته ترین نمونه های پیوند همه جانبه شهر و سیستم آبی، در کشور ازبکستان و در شهر بخارا شکل گرفته است. سیستمی توسعه یافته براساس بهره گیری از آب های جاری که امروز نیز، با وجود نابودی تقریباً 90 درصدی، بازمانده های آن در بافت قدیم شهر، مهم ترین مؤلفه های منظر شهر بخارا به شمار می روند. سؤال اصلی این نوشتار نه نحوه شکل گیری، بلکه نحوه و چرایی تداوم حضور سیستمی آبی در سطح شهر است؛ سیستمی که با هوشمندی کامل در پیوند چندجانبه با شهر بخارا توسعه یافته بود و به زیرساختی منظرین برای شهر تبدیل شده بود. به این منظور این پژوهش با برشمردن اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه شبکه آبی بخارا در طی 10 قرن دوران اوج حضورش در شهر بخارا، در سنجش معکوس با زمینه های زوال و انحطاط سیستم در آغاز قرن 20، زمینه های تبدیل زیرساخت آبی بخارا به زیرساخت منظرین برای شهر بخارا را مورد پژوهش قرار می دهد. نتایج این بررسی دو نکته مهم و مرتبط باهم را در مورد شبکه آبی شهر بخارا نشان می دهد : نخست اینکه شبکه آبی شهر بخارا در لایه های مختلف، ارتباط تنگاتنگ و عمیقی را با ساختارهای کالبدی و اجتماعی شهر در مقیاس های متنوع (از عمومی تا خصوصی) برقرار ساخته و همین مسئله موجب شده است که این شبکه نقشی کلیدی را در درک شهر بخارا بازی کند و از یک شبکه زیرساختی با نقش معیشتی و خدماتیِ صرف به شبکه ای منظرین با نقش سمبولیک برای شهر بخارا ارتقا یابد. دوم اینکه نیاز کارکردی به این شبکه، شرط لازم در پیوند و حضور مؤلفه های شبکه آبی در فضاهای شهری و زندگی مردم بخارا بوده است و نه شرط کافی تداوم حضور آن. در واقع پیوند ذهنی میان این شبکه و مؤلفه های آن با مردم و زندگی آن ها به صورت مستقیم بر نحوه و کیفیت حضور پایدار شبکه آبی بخارا و مؤلفه های شکل دهنده به آن تأثیرگذار بوده است.
۶.

تأثیر نقاط عطف مذهبی بر شکل گیری فضای جمعی در هند

کلیدواژه‌ها: فضای مذهبی نشانه شهری نقاط عطف فضای جمعی هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۵۰
مطالعه نظام فضاهای مذهبی در متن شهرها، به عنوان یکی از لایه های نشانه شناسی، مؤلفه مؤثری در شناخت منظر شهری به مثابه یک ساختار اجتماعی فضایی پایدار است. تبیین نحوه حضور فعالیت های مذهبی در محیط شهر که مترتب از مفاهیم معنوی و فرهنگی حاصل از جهان بینی حاکم بر جامعه است؛ ابزار مناسبی برای قرائت ساختار اجتماعی فضایی شهر و نیز شکل گیری فضای جمعی است. این نوشتار در پی آن است که از طریق بررسی فضاهای مذهبی در نظام نشانه شناسی شهر، تأثیر آن بر شکل گیری فضای جمعی در شهر را بررسی نماید. بدین منظور با تکیه بر مطالعات میدانی انجام شده، ضمن انتخاب سه نمونه فضای مذهبی، براساس مؤلفه های هر فضا به تبیین جایگاه فضای مورد نظر، به عنوان نقطه عطف یا نشانه شهری در شبکه نشانه شناسی شهر می پردازد؛ و تأثیر آن فضا، در ایجاد فضای جمعیِ شهر را بررسی می نماید. با توجه به اینکه جامعه هند بستر تنوع ادیان مختلف و حضور گسترده و عمیق فعالیت های مذهبی متنوع در فضای شهری است، سه نمونه از شهرهای هند بستر مکانی این پژوهش انتخاب شده اند که ضمن بهره گیری از برداشت های میدانی، با روش تحلیلی توصیفی مورد مطالعه قرار می گیرند. در روند بررسی مشخص می شود که بین فضای جمعی و نقاط عطف شهری، رابطه معناداری برقرار است. به نحوی که هرگاه فضای مذهبی به یک نقطه عطف شهری تبدیل شده، منجر به ایجاد یک فضای جمعی در شهر شده است؛ درحالی که فضاهای مذهبی، صرفاً به عنوان نشانه در سطح شهر مطرح هستند و بستر بروز چنین فضایی قرار نگرفته اند. می توان چنین نتیجه گرفت که شاخص های مؤثر در ایجاد نقاط عطف شهری، پیش زمینه تشکیل فضای جمعی نیز هستند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵