گفتمان قدرت در خطبه قاصعه: جایگاه مردم در امور سیاسی از منظر علی بن ابیطالب(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوای ظاهری خطبه 192 (قاصعه)، دوری از تفرقه و پرداختن به مباحثی نظیر والایی پروردگار، نکوهش تکبر و اخلاق جاهلی و الگوهای کامل ایمان است؛ اما بر اساس تئوری گفتمان انتقادی فرکلاف، این خطبه نمونه ای از نظم گفتمانی نوین در ساختار قدرت است. مسئله پژوهش این است که این نظم گفتمانی جدید چگونه از خطبه ای با ادبیاتی تند و انتقادی استنباط می شود؟ بررسی ویژگی های «توصیفی»، «تفسیری» و «تبیینی» این خطبه، نشان می دهد که امام علی7 روابط قدرت و جایگاه کنشگران سیاسی را که «نظم گفتمانی» خلافت او را با بحث های کلامی (نظیر پیراهن خونین عثمان، حکمیت و شعار لاحکم الا لله و یا ادعای بیعت با اجبار با او) به چالش کشیده بودند، بر اساس «گفتمانی تازه» بازآفرینی کرد تا با هر شورشی فرو نریزد. کشته شدن عمر و عثمان و سپس جنگ های دوره خلافت امام علی7، گویای ضعیف شدن جایگاه خلافت در مقابل دیگر مشارکین سیاسی بود. لذا ارزش افزوده استفاده از این رویکرد در تحلیل عمیق تر و چندبعدی خطبه قاصعه درک می شود، که از منظر روابط قدرت و گفتمان اجتماعی، می تواند فهم ما را از رویدادهای آن زمان ارتقا بخشد.