مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
جامعه شناسی محیط زیست
توسعه صنعتی و فناورانه جوامع، تغییر الگوی مصرف زمین، و مدیریت نادرست در بهره برداری از طبیعت، موجب آسیب پذیری چرخه حیات، ارگانیسم های گیاهی و جانوری و چشم اندازهای طبیعی شده است. در این راستا، جامعه شناسی محیط زیست با تکیه بر تفسیر بوم شناختی، در پی بررسی مشکلات زیست محیطی با بهره گیری از دانش جامعه شناسی است؛ بنابراین، گونه جدیدی از شهروندی با عنوان «شهروندی بوم شناختی» شکل گرفته است که بر وظیفه مندی و مسئولیت پذیری متعهدانه شهروندان مبتنی است و نشان می دهد که سرمایه فرهنگی می تواند در افزایش مسئولیت پذیری شهروندان نقش مهمی ایفا کند. در این مقاله ارتباط شهروندی بوم شناختی و سرمایه فرهنگی با استفاده از روش پیمایشی بررسی شده است. ابزار پژوهش، پرسش نامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی، طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های آن، مشخص و بومی سازی شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 1394 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهروندی بوم شناختی با میزان 57/78 درصد، از وضعیت نسبتاً خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است، لیکن، میزان برخورداری شهروندان از سرمایه فرهنگی (97/52 درصد) تا حدی کم بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین سرمایه فرهنگی و ابعاد آن (غیر از بعد نهادی) با شهروندی بوم شناختی، ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون نیز حاکی از این است که ابعاد سه گانه سرمایه فرهنگی توانسته اند 4/7 درصد واریانس مربوط به شهروندی بوم شناختی را تبیین کنند.
تأملی جامعه شناختی در باب مناسبات دانش، نگرش و رفتارهای زیست محیطی (مطالعه دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراوانی مسائل زیست محیطی در سال های اخیر، توجه و حساسیت اندیشمندان حوزه های مختلف، به ویژه جامعه شناسان، را به این موضوعات برانگیخته است. جامعه شناسان تحلیل و تبیین مسائل زیست محیطی را نیازمند مطالعات جامعه شناختی و راه حل های اجتماعی می دانند. از این رو، این مقاله از دیدگاه جامعه شناسی محیط زیست تأملی در باب مناسبات دانش، نگرش و رفتارهای زیست محیطی دارد و از سویی وضعیت این سه متغیر را بر حسب گروه ها و دوره های تحصیلی دانشجویان بررسی کرده است. سازگار با پارادایم جدید زیست محیطی و پیشینه مطالعاتی، یافته های این مطالعه از تأثیر دانش و نگرش بر رفتارهای زیست محیطی حکایت دارد. همچنین، دانشجویانی که گروه تحصیلی شان ارتباط بیشتری با موضوع محیط زیست دارد (علوم کشاورزی و علوم پایه) به لحاظ هر سه متغیر وضعیت بهتر و سطح بالاتری نسبت به دانشجویان گروه های دیگر تحصیلی دارند. به علاوه، افزایش سطح تحصیلات ارتقا دهنده سطح دانش، نگرش و رفتارهای زیست محیطی دانشجویان است. در مجموع، نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای بررسی شده 20 درصد از واریانس رفتار زیست محیطی را تبیین می کنند.
بازسازی معنایی بحران آب در شرق اصفهان براساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط زیست به یکی از اصلی ترین کانون های مطالعه پژوهشگران علوم اجتماعی تبدیل شده است. به دلیل همین اهمیت، مقاله پیش رو با روش زمینه ای استروس و کوربین، در پی درک معنایی بحران آب نزد کشاورزان سه شهر زیار، اژیه و ورزنه در شرق اصفهان است. براساس تسلسل تعریف شده در این روش، برای گردآوری داده ها و رسیدن به مرحله اشباع و اطمینان، 17 مصاحبه انجام شد؛ سپس در مرحله کدگذاری باز، 35 مفهوم اولیه استخراج شد که پس از تبدیل آنها به مفاهیم انتزاعی 16 مقوله اصلی به دست آمد. همین طور در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته - حکمرانی غلط آب - استخراج شد و مشخص کرد که به گمان کشاورزان شهرهای مطالعه شده، بحران آب موجود رابطه مستقیمی با حکمرانی غلط آب دارد که در عمل خود را در قالب یک حکمرانی سراسر دولتی و فارغ از دخالت ذی نفعان اجتماعی ظاهر کرده است. چنین استدلال شد که دولت به این دلیل ازسوی ساخت اجتماعی مقصر اصلی بحران آب و این وجه از زیست مادی آنان شناخته شده است که خود را به کارگزار انحصاری در حکمرانی آب تبدیل کرده است. با الهام گرفتن از بینشی که الینور استرم در اقتصاد سیاسی فراهم کرده بود، پیشنهاد شد دولت با بازاندیشی در این شیوه از حکمرانی اقتصادی، تنظیمات سنتی پیشین مانند طومار شیخ بهایی و نهادهای محلی برآمده از این تنظیمات را احیا کند و به جای انحصار نهادی، تنوع نهادی را در این حکمرانی مبنا قرار دهد.
آموزه های زیست محیطی در کتب مطالعات اجتماعی؛ از بی توجهی تا صلاحیت و ضرورت
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع محیط زیست از یک درس تخصصی در حوزه علوم تجربی، (زیست شناسی، بهداشت و محیط زیست، زمین شناسی و...) خارج شده و با یک رویکرد میان رشته ای به کتب درسی مطالعات اجتماعی -که مهم ترین کتب در عرصه اجتماعی شدن کودکان و نوجوانان هستند- نیز وارد شده است. ایده پژوهش حاضر نیز این است که از آنجا که مسائل زیست محیطی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی اجتماعی انسان ها اثر می گذارند، لذا می توانند به عنوان مسئله ای اجتماعی و سوژه مناسبی برای کتب درسی مطالعات اجتماعی تلقی گردند. از طرف دیگر باید گفت که رفتار و هنجارهای معطوف به ارزش های زیست محیطی مفهوم مرکزی و غالب در دانش مطالعات اجتماعی می باشد. در واقع مطالعات اجتماعی با تأکید بر ارزش های زیست محیطی و تقویت هنجارهای خاص این حوزه، به دنبال افزایش آگاهی ها، تغییر نگرش ها، ایجاد رفتارهای هنجارمند و... می باشد. این مقاله با روش تحلیل محتوا به دنبال بررسی جایگاه ارزش ها و هنجارهای زیست محیطی در کتب درسی مطالعات اجتماعی مقطع ابتدایی و مقطع متوسطه اول است.یافته های پژوهش نشان می دهد که در کتب چهارگانه مطالعات اجتماعی مقطع ابتدایی با استفاده از مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر زباله، بازیافت، آلودگی و مصرف بد آب، محیط زیست، زیستگاه و... ارزش ها و هنجارهای زیست محیطی به کودکان آموزش داده می شود. همچنین در سه کتاب مطالعات اجتماعی در مقطع متوسطه اول، شاهد گستردگی و تنوع مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با موضوع هستیم وارزش ها و هنجارهای زیست محیطی با کمک مفاهیمی مانند حق، مسئولیت، مصرف گرایی، زیستگاه، تخریب زیستگاه، منطقه حفاظت شده، طبیعت گردی، سازمان حفاظت محیط زیست، محیط بان، گردشگری، پارک های ملی، نهادهای بین المللی زیست محیطی، ارزش ها و هنجارهایی مانند اهمیت محیط زیست، تخریب محیط زیست، بهره وری، بهره وری سبز و....روایت و آموزش داده می شود.
بررسی بازتاب مقولات محیط زیستی در رویکردهای نظری جامعه شناسیِ ایران و نسبت آن با ریشه های بحران آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
53 - 107
حوزههای تخصصی:
نزدیک به 9 دهه از آغاز تاسیس، تقویم و تکثیر نهاد آموزشی و پژوهشی جامعه شناسی در ایران که از سویی هم معنابخش زیست جهان انسان ایرانی بوده (تاثیر ذهنی) و هم بر برنامه های توسعه در ایران موثر بوده است (تاثیر عینی) می گذرد. در چند سال اخیر که بحران آب در ایران شکل عینی تری یافته نهاد علوم انسانی و به خصوص جامعه شناسی در ایران یک پای گفتگو در این باره در قالب مقالات علمی و پژوهشی و نشست ها و سمینارهای دانشگاهی بوده است. با این اوصاف و برای باز اندیشی و ارزیابی دقیق تر نسبت جامعه شناسی در ایران با ریشه های بحران آب می توان از نسبت رویکردهای نظری جامعه شناسی ایران با مقولات اقلیم، طبیعت و محیط زیست به طور کلی و مساله آب به عنوان یک عنصر اساسی و حیاتی در محیط زیست و جامعه ایرانی پرسش کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده دلالت های اقلیمی و محیط زیستی هفت رویکرد نظری اصلی در جامعه شناسی ایران یعنی «استبداد ایرانی، فئودالیسم ایرانی، کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، پسا ساختارگرایی، مکتب انتقادی و زیست بوم گرایی» بررسی و نسبت آنها با ریشه های اصلی بحران آب با یکدیگر مورد مقایسه طیفی قرار گیرد.
عوامل مؤثر بر رفتار محیط زیستی شهروندان شهر رضویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر معضلات محیط زیستی، معلول رفتارهای افراد یک جامعه بوده و خود تأثیرپذیر از عوامل دیگری است؛ بنابراین برای تاب آوری در مشکلات محیط زیستی، هم راستایی رفتارهای فردی و اجتماعی با محوریت بوم شناختی ضروری است. هدف از این پژوهش شناخت میزان رفتارهای محیط زیستی شهروندان شهر رضویه استان خراسان رضوی و عوامل مؤثر بر آن بوده تا با ارائه راه حل هایی بتوان رفتارهای افراد را به سوی رفتارهای سازگار با محیط زیست تشویق نمود. با روش پیمایشی – میدانی، طبق فرمول کوکران، تعداد 334 خانوار به کمک روش تصادفی سیستماتیک، انتخاب و با پرسشنامه محقق ساخته موردمطالعه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهند که بین رفتار محیط زیستی شهروندان با متغیرهای دانش، آگاهی، باور و ارزش محیط زیستی و همچنین سن رابطه معناداری وجود دارد. البته رفتار محیط زیستی برحسب جنسیت، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات و شغل افراد متفاوت است. طبق نتایج، شهروندان این شهر، دارای رفتار محیط زیستی بوده و تمایل به مشارکت دارند. ازآنجاکه بهترین گزینه برای موفقیت در هر فعالیتی مشارکت مردم است، برای دستیابی به رفتارهای مطلوب محیط زیستی باید بر روی برنامه های مشارکتی منطقه ای و محلی در شهرها تمرکز نمود. به هرحال، با توجه به مفهوم رفتار شهروندی پایدار، یافته های این پژوهش، افقی برای سیاست گذاری محیط زیستی در اجتماع فراهم می کند.
نسبت امر اجتماعی و امر طبیعی؛ همزیستی یا تقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مسأله نسبت امر اجتماعی با امر طبیعی به طور عام و نسبت نظام معیشتی با محیط زیست به طور خاص، در پی فهم فرآیندهای همزیستی و تقابل این دو در بستر زندگی روزمره اجتماعات محلی است. در این زمینه با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسانه و با انجام مصاحبه های عمیق و بحث های گروهی متمرکز، تجربه زیست کنشگران محلی از تعامل انسان با طبیعت بر مبنای مفهوم «کار» مورد پرسش قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که نسبت امر اجتماعی و امر طبیعی در بستر زندگی روزمره سه رویکرد «همزیستی، تعامل بهره بردارانه و تقابل» را در پی داشته است. این فرآیند به گونه ای رخ داده است که امروزه تأمین معیشت بیشترین فشار را بر طبیعت وارد می کند و این تقابل بیشتر از هر زمان دیگری نمود پیدا کرده است. بنابراین توصیه می شود؛ با آگاهی دهی و جامعه پذیری زیستی کنشگران اجتماعی، استفاده و مراقبت از طبیعت را با توجه به شاخص های الگوی معیشت پایدار، به عنوان یک خواسته و اراده جمعی تبدیل شود؛ به طوری که اقدام جمعی و مسؤولیت پذیر از سوی همه افراد و نهادها، عامل پاسداری از محیط زیست تلقی شود؛ زیرا اقدام یک جانبه دولت و نهادهای مربوطه چندان کارآمد نیست و یا در بدترین حالت، نتیجه ی معکوس و منفی خواهد داشت.
جامعه شناسی محیط زیست
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی جامعه شناسانه نحوه رفتار انسان بر محیط طبیعی و بررسی چالش های محیط زیست، اینکه محیط زیست چگونه بر جامعه تأثیر گذار بوده و جامعه چگونه بر محیط زیست اثر گذار است انجام شده است. در این مقاله ضمن تبیین نظریات جامعه شناسی کلان و خرد در رابطه با محیط زیست، موضوعات بررسی جامعه شناسی محیط زیست شامل: مسئله آب، خشکسالی، تغییرات اقلیمی، گرم شدن زمین، مسئله هوا، تغییر الگوی مصرف، علم مهندس ژنتیک به عنوان چالش های محیط زیستی و به ویژه در رابطه با محیط زیست ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
تاملی جامعه شناختی بر کارآمدی هنجارهای بین المللی محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱
81 - 120
حوزههای تخصصی:
به رغم کثرت هنجارهای بین المللی زیست محیطی، به دلایل مختلفی از جمله تقابل اجرای آن با دغدغه های توسعه ای کشورها و یا فقدان اجماع علمی در سطح جهانی پیرامون مخاطرات محیط زیستی، این هنجارها از کارآمدی لازم برخوردار نبوده اند. نگاهی جامعه شناسانه به عوامل ناکارآمدی هنجارهای محیط زیستی، نظریاتی در باب جامعه شناسی محیط زیست، عدالت اجتماعی و اقتصادی را پیش رو می نهد. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از داده های کتابخانه ای، می کوشد نقش و آثار احتمالی آن نظریات را در کارآمدی قوانین بین المللی محیط زیستی تا حدی ارزیابی نماید. فرضیه پژوهش حاوی این نگاه است که با گشودن باب حقوق بین الملل محیط زیست به روی برخی از نظریاتِ جامعه شناختی و بالعکس بستن آن به روی برخی دیگر از آنها، می توان به هنجارهای محیط زیستی کارآمدتر و اثربخش تری دست یافت که ثمره آن حفاظت بهتر از مامن حیات بشری یعنی زمین باشد.
واکاوی تجارب زیسته والدین مشهدی از تربیت محیط زیستی فرزندانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
109 - 138
حوزههای تخصصی:
تربیت محیط زیستی والدین ضمن شکل دهی به نظام شناختی، ارزش ها و جهان بینی محیط زیستی فرزندان، نظام رفتار محیط زیستی آ نها را نیز هدایت می کند. در این راستا هدف اصلی این مطالعه، احصای تجربیات زیسته والدین از تربیت محیط زیستی فرزندانشان و کشاندن این تجارب به عرصه علم رسمی با خوانشی ازنظر علم جامعه شناسی محیط زیست است. رویکرد این پژوهش «کیفی»، روش آن «نظریه داده بنیاد» با رویکرد سیستماتیک، ابزار گردآوری داده ها «مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته» و پارادایم نظری حاکم بر آن، «تفسیرگرایی-اجتماعی» است. مصاحبه ها پس از گزینش 22 والد (11 زوج) به روش نمونه گیری «گلوله برفی»، انجام شد؛ سپس متن اظهارات به صورت کامل پیاده سازی و در سه فاز کدگذاری باز، محوری و انتخابی شد تا مقوله هسته پدید بیاید. همچنین برای اعتبارسنجی داده ها از روش «باورپذیر کردن گزینشی» استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد شرایط علی تربیت محیط زیستی والدین، «واکنش به بحران های محیط زیستی»، «احساس وظیفه والدینی»، «تأثیر نحوه تعامل فرزندان با طبیعت در دیگر ساحت های زندگی فردی و جمعی فرزندان»، «تعهد فرانسلی والدین»، شرایط زمینه ای «تجربیات شخصی والدین از تعامل سازنده با طبیعت در کودکی»، «داشتن امکان بالفعل تجربه طبیعت در خانه» و «باورهای مذهبی والدین» است. همچنین شرایط مداخله گر «تمرین مسئولیت پذیری برای فرزندان»، «دغدغه سلامت فرزندان» و «نگرانی از اعتیاد به رایانه و فضای مجازی» است. راهبردهای ارائه شده در چارچوب مدل پارادایمی این مطالعه نیز عبارت بودند از: «تسهیلگری بازی و تجربه ورزی در طبیعت»، «تفسیر طبیعت و آموزش محیط زیست»، «تشویق و تنبیه رفتارهای دوستدار و مخرب طبیعت» و پیامدهای آن شامل «حساسیت عملی فرزندان نسبت به محیط زیست»، «تمایل به مشارکت محیط زیستی پررنگ تر در بزرگ سالی» و «توسعه فردی» . درنهایت پدیدار هسته شناسایی شده، «تقویت هویت بوم شناختی فرزندان» است.