مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
بازار کار
حوزه های تخصصی:
جامعه امروز، شاهد عدم هماهنگی بین نظام آموزشی و بازار کار است،در صورتی که با ایجاد نظام آموزشی موفق و برنامه ریزی و سیاست تعیین شده دقیق میتوان گامی موثر در جهت تربیت معماران آینده برداشت. امروزه،دوره های آکادمیک بیشتر تمرکز روی بخش مباحث نظری و تئوری معماری دارد و کمتر دانشجویان را با مسائل عملی و مربوط به بازار کار حرفه ای جامعه و فن آوری های به روز ساختمانی آشنا می کند. در این مقاله سعی بر این بوده است تا با بررسی اهداف و مفاهیم نظام های آموزش معماری در جهان و مقایسه آن با اهداف نظام آموزشی معماری در ایران و مشکلات موجود در آن، به دنبال راه حل برای کم کردن فاصله ایجاد شده بین نظام آموزشی تا بازار کار باشیم. جامعه آماری این پژوه اساتید دانشکده های معماری تهران و دانشجویان 2سال آخر مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته معماری شهر تهران می باشند که حدود 9 هزار نفر را تشکیل می دهند. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است و نتایجی در جهت رفع این مسئله دریافت شد، افراد سوال شونده مهمترین عامل شکاف بین دانشکده های معماری و بازار کار را وجود افراد غیرحرفه ای در جامعه معماری می دانند و عاملی که باعث کاهش این شکاف می شود را قرار دادن امکانات پژوهشی در دسترس دانشجویان شمرده شده است.
مدل سازی رفتار انتخاب رشته و نقش اطلاعات بازار کار در آن؛ یک فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
185 - 204
حوزه های تخصصی:
انتخاب رشته تحصیلی از نظر فردی یکی از مهمترین تصمیم های زندگی و از منظر نظام آموزشی و بازار کار، یک فرایند مهم اجتماعی و اقتصادی است. با توجه به آثار این تصمیم، مدل سازی آن، تشخیص عوامل مؤثر بر انتخاب رشته و تعیین وزن عوامل مختلف، تعیین میزان بهینگی انتخاب ها از منظر نیازهای بازار کار و سرانجام طراحی و ارزیابی روش های رفع عدم تطبیق رشته تحصیلی− شغل، یک حوزه بسیار مهم پژوهشی است؛ امّا این حوزه پژوهشی در ایران بسیار مغفول بوده و از نظر چارچوب تحلیلی و روش دچار عقب ماندگی است. به همین دلیل این سؤال که چه چارچوب های مدلسازی، روش های تحقیق و سیاست هایی برای رفع مسئله عدم تطبیق رشته−شغل وجود دارد، به عنوان مسئله محوری پژوهش انتخاب و بر همین اساس مطالعات پیشین دسته بندی و تحلیل شد. به طورکلی سه رویکرد کلان در مدل سازی رفتار انتخاب رشته شناسایی شد: رویکرد مدل سازی انتخاب، رویکرد سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و رویکرد عدم تطبیق. بررسی پژوهش های تجربی براساس هر سه رویکرد و تمام روش های شناسایی شده نشان می دهد که همواره یک انحراف جدی بین برآیند رفتار انتخاب رشته و نیازهای بازار کار وجود دارد. طبق نتایج فراتحلیل، این انحراف، در طول زمان و بین کشورهای مختلف و حتی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به صورت جدی وجود داشته است. به همین دلیل مداخله های سیاستی مختلفی برای رفع این معضل صورت گرفته است که در بخش پایانی این مقاله شناسایی، دسته بندی و تحت عنوان روش های رفع عدم تطبیق رشته تحصیلی شغل ارائه شده اند.
سطح بندی مناطق روستایی استان کرمانشاه براساس شاخص های بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
179 - 196
حوزه های تخصصی:
اشتغال و تولید در مناطق روستایی تا حد زیادی وابسته به وضعیت شاخص های بازار کار در این مناطق است. این شاخص ها نیز تا حد زیادی می توانند نشانگر میزان توسعه یافتگی مناطق روستایی باشند. پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی و سطح بندی شاخص های کلیدی بازار کار مناطق روستایی استان کرمانشاه، به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد و مبنای داده های مورد نیاز اطلاعات سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای TOPSIS، SPSS و GIS انجام گرفت. همچنین، تعداد سی شاخص کلیدی اقتصادی استان کرمانشاه با استفاده از شیوه های تاپسیس و تحلیل خوشه ای بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر شاخص های بازار کار در مناطق روستایی، قصرشیرین و جوانرود، به ترتیب، توسعه یافته ترین و توسعه نیافته ترین شهرستان های استان کرمانشاه به شمار می روند. بنابراین، می توان پیشنهاد کرد که نظام بودجه بندی استانی منابع مالی بیشتری را به شهرستان های توسعه نیافته شناسایی شده بر همین اساس تخصیص دهد.
برآورد جریمه درآمدی و تابع درآمد ازدست رفته نویسندگان ادبی در ایران؛ پژوهشی در اقتصاد ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس تحلیل آمارهای خانه کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بین سال های 1396 تا 1398 بیش از 5000 نفر نویسنده داستان و رمان در کشور کتاب های شان را به چاپ رسانده اند. اگرچه نویسندگان ادبی عضوِ کانونیِ طبقه خلاق هستند؛ تا کنون مطالعه جامعی درباره درآمد و ویژگی های بازار کار آن ها انجام نشده است. در ادبیات اقتصاد فرهنگ نویسندگان را در دسته هنرمندان قرار می دهند و ویژگی های بازار کار آن ها را همانند می دانند، از این رو می توان مطالعات مربوط به بازار کار هنرمندان را برای شناخت نویسندگان نیز به کار گرفت. چارچوب نظری این مقاله برگرفته از مطالعات پیشین بازار کار هنرمندان است و داده های آن از طریق مصاحبه عمیق با 91 نفر از نویسندگان کشور گردآوری شده است. روش به کار رفته در برآورد تابع درآمد از دست رفته نویسندگان تحلیل رگرسیون چندگانه است. یافته های این مطالعه نشان می دهد میانگین جریمه درآمدی نویسندگان کشور به نسبت میانگین درآمد شغل های جایگزین 72% و میانگین سالانه درآمد از دست رفته آن ها حدود 108 میلیون تومان است. معادله به دست آمده گواه این است که هرچه تعداد ژانرهایی که نویسنده در پروفایل کاری اش دارد، تعداد عضویت در هیئت داوران جایزه های ادبی و سطح تحصیلات نویسنده بیش تر باشد، جریمه درآمدی هم بالاتر است. قبل از 24 سال تجربه با جریمه درآمدی افزایشی مواجه هستیم و پس از آن جریمه درآمدی کم می شود.
اپیدمی در بازار کار: شواهدی از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازار کار ایران به واسطه دست کم یک دهه تحریم شدید اقتصادی و بیش از ۵۰ سال بیماری هلندی و پیشی گرفتن سهم سرمایه و انرژی در تولید و واپس زدگی نیروی کار تحت فشار است و به طور تاریخی شامل گروه های آسیب پذیری است که در وضعیت شکننده شغلی قرار دارند. در زمستان ۱۳۹۸، اپیدمی کرونا یک ضربه برون زا به اقتصاد وارد نمود و با ایجاد یک آزمایش طبیعی موجب شد که گروه های آسیب پذیر شناسایی شوند. در این پژوهش، آثار ناهمگن اپیدمی بر بازار کار ایران ارائه می شود. برای این منظور، چهار متغیر کلیدی شامل نرخ مشارکت، طول مدت بیکاری، ساعات اشتغال، و نرخ تخریب شغل بررسی و گروه های آسیب پذیر در هر کدام شناسایی می شود. نخست، نرخ مشارکت در زنان و جوانان با کاهش قابل ملاحظه مواجه بوده است. همچنین، افراد جویای کار بیش از کسانی که پیش از اپیدمی دارای شغل بوده اند، در معرض غیرفعال شدن قرار داشته اند. دوم، طول مدت بیکاری طولانی تر شده است. سوم، ساعات اشتغال برای همه افراد به طور متوسط کاسته شده و برای افرادی که اشتغال ناقص داشته اند، کم شده است. ولی برخلاف انتظار، برای افرادی که پیش از اپیدمی اشتغال کامل داشته اند، افزایش یافته است. چهارم، از بین رفتن فرصت های شغلی در بنگاه هایی با اندازه متوسط رو به پایین شدیدتر است. علاوه بر مقایسه معناداری تک متغیری، استحکام این نتایج نیز با استفاده از مدلسازی مطالعات رخدادها و با کنترل سایر ویژگی های خانوار و در سطح افراد آزمون می شود. این واقعیات آماری بیانگر از دست رفتن اشتغال و منابع درآمدی برای گروه های آسیب پذیر شامل زنان و جوانان و افرادی است که حتی پیش از اپیدمی هم اشتغال ناقص داشته اند و نشانگر بدتر شدن توزیع درآمدی در دوران پس از کروناست. از این رو، لازم است سیاست های حمایتی به صورت هدفمند و با در نظرگرفتن این ناهمگنی و نه به صورت کلی و یکسان اعمال شود. پژوهش های آتی می توانند با استفاده از مدلسازی های بیش تر پیش بینی دقیق تری از وضعیت سال های بعد ارائه دهند.
ارزیابی کارایی سیگنال های انتخاب رشته تحصیلی از منظر نیازهای بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
142-105
حوزه های تخصصی:
با توجه به شکل گیری پدیده ی نامطلوب بیکاری فارغ التحصیلان و آثار منفی آن، پرداختن به موضوع چگونگی انتخاب رشته تحصیلی از اهمیت ویژ ه ای برخوردار است. سؤال اساسی پژوهش این است که آیا سیگنال های موجود انتخاب رشته در هدایت افراد متناسب با نیازهای بازار کار، کارا بوده اند؟ روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی؛ و به صورت ترکیبی از مطالعات اسنادی، تحلیل کیفی آمار (آمار توصیفی) و آمار تحلیلی (اقتصاد سنجی مقطعی) بوده است. یافته های این مطالعه که با استفاده از داده های سال های (1397-1385) و با کنترل استان و نوع دانشگاه انجام شده است، نشان می دهد در انتخاب رشتهی داوطلبان، توجهی به نرخ بیکاری آن رشته نمی شود. بی معنا شدن ضریب نرخ بیکاری در مدل فوق، تاییدی بر این فرضیه است که نرخ بیکاری رشته (متغیر مستقل اصلی)، توضیح دهنده نرخ ثبت نام در آن رشته (متغیر وابسته) نیست. لذا نرخ بیکاری رشته در هیچکدام از رشته های 6 گانه، در هیچ نوع از دانشگاه ها و هیچکدام از استان ها، تاثیری معناداری بر نرخ انتخاب آن رشته ندارد. معضلی که طبق پیشینه نظری و تجربی پژوهش در بسیاری از کشورهای دیگر نیز باشدت و ضعف وجود داشته و برای آن راهکارهایی را دنبال کرده اند.
نگاهی کاستی جویانه به عملکرد برنامه شاخه کاردانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
70-55
حوزه های تخصصی:
برای بررسی عملکرد شاخه کاردانش و مشاهده تصویر این شاخه در آیینه پژوهش ، یافته های تعداد 72 سند پژوهشی با استفاده از روش های ناظر بر مطالعات کیفی (تلخیص، طبقه بندی، تحلیل و تفسیر) مورد مطالعه قرار گرفت. از مطالعه این اسناد می توان دریافت که تنها در 16 درصد این اسناد به نقاط مثبت برنامه کاردانش اشاره شده است. از مجموعه شواهد موجود چنین استنباط می شود که عملکرد برنامه آموزش های مهارتی شاخه کاردانش چندان موفقیت آمیز نیست. ارزشیابی دقیق عملکرد برنامه کاردانش مستلزم توجه کافی به بافت فرهنگی و مجموعه نظام هایی است که همواره درحال تعامل هستند. به همین دلیل، سر و سامان یافتن برنامه های آموزش های فنی و حرفه ای مستلزم بهبود وضعیت اقتصادی کشور و بازار کار است . اختلال در نظام اقتصادی کشور و رواج اقتصاد مبتنی بر دلالی و غلبه آن بر اقتصاد تولیدی می تواند موفقیت برنامه های آموزش و پرورش رسمی و غیر رسمی، به ویژه برنامه های آموزش های مهارتی را تهدید کند. ادامه وضع موجود به لوث شدن برنامه کاردانش و تضیع حقوق دانش آموزان این شاخه منجر خواهد شد. بنابراین، بازبینی و اصلاح برنامه و تمهید مقدمات اجرا، توقف توسعه کمّی و اتخاذ تدابیر مؤثر برای توسعه کیفی برنامه کاردانش براساس معیارهای اقتصادی و فرهنگی کشور ضروری به نظر می رسد.
تحلیلی بر نشانگان فرهنگ کار در دانشجویان تحصیلات تکمیلی: یافته های یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
120-103
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی میزان برخورداری دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد خوراسگان از نشانگان فرهنگ کار به عنوان یکی از قابلیت های اشتغال زای بازار کار می پردازد. روش مورد استفاده این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد خوراسگان 1391-1392 بوده است که بر اساس جدول مورگان تعداد 331 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه با مدیران صنایع برتر استان اصفهان و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که بر اساس نشانگان فرهنگ کار ساخته شده و در میان دانشجویان اجرا شد. اعتبار پرسشنامه، از نوع اعتبار محتوایی و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر با 83/. به دست آمده است. داده های گردآوری شده به کمک تحلیل واریانس، آزمون تی تک نمونه ای و آزمون تعقیبی بونفرونی و از طریق نرم افزار SPSS17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، دانشجویان دانشگاه های اصفهان و خوراسگان از نظر برخورداری از نشانگان فرهنگ کار تفاوت معناداری با گروه پیش فرض جامعه داشتند. همچنین، نتایج نشان داد رشته و مقطع تحصیلی در میزان برخورداری دانشجویان از فرهنگ کار مؤثر است، اما جنسیت تأثیری در میزان برخورداری دانشجویان از نشانگان فرهنگ کار ندارد.
نیازسنجی بازار کار استان قم نسبت به تخصص دانش آموختگان شاخه های فنی- حرفه ای و کاردانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹)
181 - 209
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نیازهای بازار کار نسبت به تخصص هنرجویان شاخه های فنی - حرفه ای استان قم انجام شده است. این پژوهش پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است جامعه آماری شامل کلیه هنرآموزان استان قم و نمونه طبق فرمول کوکران 259 نفر و روش نمونه گیری سهمیه ای طبقه ای بود. داده ها توسط پرسشنامه محقق ساخته و چک لیست رشته ها در شاخه فنی- حرفه ای (40 رشته) و شاخه کاردانش (161 رشته) جمع آوری شد.. روایی محتوا توسط اساتید مربوطه مثبت ارزیابی شد و پایایی با آلفای کرونباخ 78/0 محاسبه شد. برای بررسی داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، t تک نمونه، آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد در حوزه آموزش های فنی - حرفه ای رشته های مکانیک خودرو (با میانگین رتبه ای 65/15)، تأسیسات مکانیکی (با میانگین رتبه ای 31/15)، صنایع دستی فرش (با میانگین رتبه ای 74/14) و در شاخه کاردانش، عیب یابی سیستم های رایانه ای، تولید و توسعه دهنده پایگاه های اینترنتی، ماشین های الکتریکی و برنامه نویسی بازی های رایانه ای، اولویت های بازار کار استان قم هستند. در این پژوهش موارد جدیدی برای مدیریت آموزشی در حوزه شاخه های فنی حرفه ای و کاردانش در استان قم معرفی گردید که درنهایت بستر مناسبی برای رشد اشتغال و کاهش بیکاری هنرجویان هنرستان ها فراهم می آورد. پیشنهاد می شود مدیران آموزشی اولویت های شناسایی شده را در برنامه های خود بگنجانند و مبنای فعالیت های آموزشی خود را بر اساس نتایج حاصله از تحقیقات علمی ازجمله تحقیق حاضر قرار دهند تا آموزش های ارائه شده به اثربخشی بیانجامد.
توسعه آموزش های فنی و حرفه ای متناسب با نیاز بازار کار و ظرفیت های منطقه ای (مورد مطالعه: تدوین استانداردهای مرتبط با حرفه زنبورداری، کرم ابریشم و حشرات مفید مطابق با دستورالعمل دیکوم اصلاح شده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
۶۶-۴۳
حوزه های تخصصی:
چکیده آموزش فنی و حرفه ای، توان تأثیرگذاری بالایی بر نرخ رشد، اشتغال و تولید را دارد. توجه به توسعه و گسترش آموزش های فنی حرفه ای متناسب با نیاز هر منطقه می تواند در توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی منتهی شود. هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین استانداردهای مرتبط با حرفه زنبورداری، کرم ابریشم و حشرات مفید مطابق با دستورالعمل دیکوم اصلاح شده است. روش تحقیق بکار رفته بر اساس روش داده بنیاد بود. با استفاده از روش داده بنیاد در شش گام داده های موردنیاز گردآوری شد. در بخش کمّی با تدوین استانداردهای آموزشی در دو بخش استانداردهای شایستگی و استانداردهای عملکردی، استانداردهای مرتبط با حوزه سه بخش تدوین شد. مشارکت کنندگان بالقوه در بخش کیفی پژوهش، خبرگان و صاحبنظران حوزه زنبوداری، صنعت زنبوداری، کرم ابریشم و حشرات مفید بود که از میان، مدیران، کارشناسان و مربیان آموزش فنی حرفه ای و اساتید گروه مدیریت و کشاورزی دانشگاه انتخاب شدند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر به مشارکت در پژوهش دعوت شدند. فرآیند کدگذاری داده ها در تئوری داده بنیاد در 3 گام کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی صورت می گیرد در هر یک از این مراحل، کد یا کدهای الصاق شده باید داده های مرتبط با خود را به سطح اشباع برسانند. بر اس اس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت با استفاده از راهبردهای نیازسنجی، مشارکت ذینفعان، آموزش مربیان، آینده پژوهی شغلی و برنامه ریزی، آشنایی کارآموزان با بازارکار و مشاوره و هدایت شغلی، می توان تناسب آموزش های فنی و حرفه ای با نیاز های بازارکار را محقق کرد.
مدل پارادایمی ارتباط بین بازار کار و آموزش فنی و حرفه ای از دیدگاه مدیران آموزشگاه های فنی و حرفه ای، مدیران و صاحبان صنایع استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر در پی شناسایی مولفه ها و روابط بین آن ها در قالب مدل پارادایمی ارتباط بین بازار کار و آموزش فنی و حرفه ای از دیدگاه مدیران آموزشگاه های فنی و حرفه ای، کارفرمایان، مدیران واحد های تولیدی و خدماتی استان آذربایجان غربی است. در این مطالعه از رویکرد نظریه داده بنیاد جهت تدوین الگو استفاده شده است. در پژوهش حاضر برای جمع آوری اطلاعات از ابزار مصاحبه استفاده گردید. روش نمونه گیری، هدفمند تا حد اشباع می باشد. در این پژوهش از مصاحبه نفر 11 ام، داده ها تکرار شد و مفهوم جدیدی شناسایی نشد، از این رو کفایت نمونه گیری محرز شد یعنی در مرحله مصاحبه به منظور آگاهی از نظر خبرگان موضوع، از 10 نفر خبره مصاحبه صورت گرفته است. پس از تدوین الگوی مفهومی پژوهش، فرایند دلفی در 3 دور و با مشارکت 10 نفر از خبرگانی که دارای سابقه اجرایی یا مدیریتی و دانش و آگاهی کافی در این حوزه برخوردار بودند انجام شد. با طبقه بندی مفاهیم و با استفاده از روش کدگذاری محوری مقوله های شکل دهنده ی تناسب آموزش های فنی وحرفه ای با نیاز های بازارکار و روابط بین آن ها در قالب مدل پارادایمی ظهور یافت که شامل 8 مولفه و 70 شاخص شناسایی و مورد تایید نهایی خبرگان قرار گرفت. مولفه های اصلی شامل شرایط علی (1- فناوری و تکنولوژی 2- منابع انسانی)، شرایط مداخله گر (3- مهارت آموزی) پدیده محوری (4- نگرش کار آفرینی)، شرایط زمینه ای (5- آموزش شغلی)، تعاملات (6- رفتار های کارآفرینانه 7- قابلیت و فرصت های شغلی بازار کار) پیامد (8- مسیر شغلی در بازار کار) شناسایی گردیدند.
اثرات همه گیری ویروس کرونا بر بازار کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصادی سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۱)
155 - 196
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی پیامدهای پیدایش ویروس کرونا بر بازار کار ایران است. برای این منظور تحولات شاخص های کلیدی بازار کار در 4 ماه نخست پس از همه گیری کرونا، تحلیل و با استفاده از یک الگوی خودرگرسیون برداری (VAR) به تخمین اثرات گسترش کووید-19 پرداخته شد. نتایج نشانگر آن است که شیوع همه گیری منجر به وقوع پدیده کارگران دلسرد شده و نرخ مشارکت نسبت به دوره مشابه سال قبل کاهش 3/7 درصدی داشته است. با در نظر داشتن تغییرات فصلی بازار کار، حدود 5/1 میلیون نفر شغل خود را به دلیل شیوع کرونا از دست داده اند. همچنین حدود 810 هزار نفر برای دریافت بیمه بیکاری ثبت نام کرده اند که 60 درصد از 750 هزار نفر مشمول در بخش خدمات شاغل بوده اند. بررسی توابع ضربه واکنش بیانگر آن است که در دوره مورد بررسی با افزایش در تعداد مبتلایان اعلام شده، تعداد متقاضیان بیمه بیکاری نیز افزایش و تا 6 دوره (روز) است. این یافته ها اثرگذاری سریع و شدید ویروس کرونا بر بازار کار ایران را تایید می کند و ضرورت بهبود نظام رفاه اجتماعی برای حمایت از اقشار آسیب پذیر را در بحران حاضر و بحران های آتی آشکارتر می کند. حمایت از کسب وکارها به خصوص حمایت های اعتباری، بیمه ای و... نیز می تواند مشکلات بنگاه ها را کمتر کرده و از افزایش تعداد بیکاران بکاهد.
معرفی و محاسبه شاخص ترکیبی بیکاری در ایران با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی و تحلیل ساختار اقتصادی جوامع، از مهم ترین مسائل، وضعیت نیروی کار است تا حدی که از لحاظ سیاست گذاری و تحلیل عملکرد سیاست ها و برنامه های اقتصادی، این مسئله جایگاه بسیار ویژه ای پیدا کرده است. اغلب رسانه ها و سیاست گذاران برای تحلیل و بررسی وضعیت بازار کار، صرفاً نرخ بیکاری را ملاک قرار می دهند؛ این در حالی است که نرخ بیکاری تنها یک جنبه از بازار کار است و تأکید صرف بر آن، موجب نادیده گرفتن سایر علائم بازار کار می گردد. به غیر از نرخ بیکاری، سطح سواد، درآمد، دستمزد و هزینه های جبران خدمات و دستمزد، میزان رسمی یا قراردادی بودن، توزیع درآمد و چندین متغیر دیگر نیز در تعیین وضعیت نیروی کار دارای اهمیت هستند. این مقاله برای اولین بار با رویکرد منطق فازی، به تعیین شاخص ترکیبی وضعیت نیروی کار و بیکاری در ایران پرداخته است. بدین منظور از 8 متغیر اساسی بازار نیروی کار در دوره زمانی 1384 الی 1398 استفاده شده است. نتایج شاخص ترکیبی وضعیت نیروی کار به منطق فازی نشان می دهد که از سال 84 تا 98 در ایران وضعیت نیروی کار با نوسان زیادی مواجه بوده است. به طوری که از سال 86 الی 90 وضعیت بیکاری روند نزولی داشته است. از طرفی از سال 90 الی 92 روند شاخص ترکیبی بیکاری صعودی می شود. همچنین مجددا از سال 93 تا 96 روند شاخص ترکیبی نزولی شده و مجددا صعودی می شود. لذا این مقاله برای اولین بار با رویکرد منطق فازی، به تعیین شاخص ترکیبی وضعیت نیروی کار در ایران پرداخته است. بدین منظور از 16 متغیر اساسی بازار نیروی کار در دوره زمانی 1384 الی 1395 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از سال 84 تا 95 در ایران وضعیت نیروی کار با نوسان زیادی مواجه بوده است. به طوری که از سال 85 الی 91 وضعیت نیروی کار روند نزولی (هرچند با نوسان) داشته است. از طرفی از سال 91 الی 95 روند بهبود وضعیت نیروی کار را مشاهده می کنیم. .
کارگرانِ پلتفرم های دیجیتال و پوشش تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
47 - 70
حوزه های تخصصی:
تعریف: دیجیتال سازی در مقیاس و سرعتی بی سابقه در حال تحول جوامع و اقتصادهای سراسر جهان است. در پی این پدیده، اشکال جدیدی از اشتغال در بخش های مختلفی مانند اقتصاد پلتفرم دیجیتال ظهور کرده اند. ظهور اشکال جدید اشتغال مانند کار در پلتفرم های دیجیتال مستلزم آن است که سیستم های حمایت اجتماعی موجود با شرایط و نیازهای خاص چنین کارگرانی سازگار باشند تا حق بشری به تأمین اجتماعی برای همه محقق گردد. روش: ازاین رو مقاله حاضر مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان سیستم های حمایت اجتماعی را با اشکال در حال تغییر کار تطبیق داد تا پوشش کامل و مؤثری از کارگران در کلیه اشکال اشتغال از جمله اشکال «جدید» اشتغال در پلتفرم های دیجیتال تضمین نمود. نتیجه: نتایج حاکی است پوشش فعلی حمایت اجتماعی برای کارگران در پلتفرم های دیجیتال، شکاف ها و خطرات قابل توجهی را نشان می دهد. ازاین رو با نگاهی به چالش ها و فرصت های ناشی از اقتصاد دیجیتال سعی کردیم ویژگی های مشترکی برای کمک به توسعه مکانیزم هایی برای کاهش شکاف ها و خطرات موجود شناسایی و ارائه شود و با ترکیب سازوکارهای مشارکتی و غیرمشارکتی، مبتنی بر مکانیسم های مالی عادلانه و پایدار، تأمین اجتماعی جامع و کافی برای همه افراد تضمین گردد.
اثرات اقتصاد کلان تبعیض جنسیتی در بازار کار ایران: مدل تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
37 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین اثرات اقتصاد کلان تبعیض جنسیتی در بازار کار ایران بر اساس رویکرد مدل تعادل عمومی پویای تصادفی است. برای این منظور یک مدل استاندارد کینزی جدید با لحاظ عامل های زن و مرد در بخش خانوار، کار در بازار کار با دستمزد و کار خانگی بدون دستمزد و رفتار تبعیض آمیز بنگاه ها در بازار کار بر اساس داده ها و اطلاعات اقتصاد ایران طی دوره 1398-1387 مقداردهی و حل شده است. نتایج حاصل از حل مدل نشان داد که تبعیض جنسیتی باعث تخصیص ناکارای زمان کار بین زنان و مردان در وضعیت یکنواخت می گردد. این ناکارایی علاوه بر ایجاد شکاف جنسیتی دستمزد باعث کاهش دستمزد زنان و مردان، تولید، مصرف و رفاه خانوارها نسبت به شرایط عدم وجود تبعیض می گردد. نتایج حاصل از شبیه سازی توابع عکس العمل آنی متغیرهای مدل در برابر شوک سیاست پولی انبساطی نشان داد که در شرایط وجود تبعیض، افزایش دستمزد زنان و مردان، تولید، مصرف و تورم در مقایسه با شرایط عدم وجود تبعیض کمتر است. همچنین نتایج حاصل از شبیه سازی توابع عکس العمل آنی متغیرها در برابر شوک مثبت تکنولوژی نشان داد که در شرایط وجود تبعیض افزایش دستمزد زنان و مردان، تولید و مصرف در مقایسه با شرایط عدم وجود تبعیض کمتر و کاهش تورم بیشتر است.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار در سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار در آموزش عالی ایران: ارائه یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
۱۳۸-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های اثرگذار سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار در آموزش عالی ایران بود. روش پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد و ابزار گرداوری داده ها مصاحبه باز بود. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و شامل 40 نفر از پژوهشگران و صاحب نظران در سطوح وزارت علوم تحقیقات و فناوری و دانشگاه های سه استان کردستان، همدان و سیستان و بلوچستان انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل تم در قالب کدهای باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. فرض اصلی پژوهش، سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار در آموزش عالی در دو بعد عمودی و افقی بود. سیاست گذاری عمودی مبتنی بر بازار کار ازجمله؛ فرهنگ سازی کار، اصلاح ساختارهای بازار و دانشگاه، نیازسنجی بر اساس بازار کار، اصلاح قوانین (آموزش، پژوهشی، جذب اساتید) مبتنی بر بازار کار، حمایت دولت از تولید دانش و کالای داخلی، تبلیغات ایده های دانشگاهی در راستای بازار کار، سیاست گذاری کلان مبتنی بر بازار کار، سیاست گذاری خرد مبتنی بر بازار کار می باشد و سیاست گذاری افقی مبتنی بر بازار شامل؛ تغییر برنامه درسی مبتنی بر اقتصاد در دانشگاه ها، ارتباط صنعت و دانشگاه، تربیت دانشجوی کارآفرین در بازار کار، سیاست کارورزی و مهارت آموزی، کاربرد فناوری اطلاعات در بازار کار و دانشگاه، توجه به مسائل آموزشی مبتنی بر اقتصاد، تبدیل نیروی انسانی به سرمایه انسانی، تغییر نظام ارزیابی در دانشگاه بود. درنهایت با استفاده از یافته های پژوهش، مدلی تحت عنوان مدل سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار ارائه گردید.
تحولات نرخ باروری طی ادوار تجاری در اقتصاد ایران
منبع:
مجله اقتصادی سال ۲۱ مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۷ و ۸
۸۳-۶۳
نرخ باروری در جامعه ایران در سطح پایینی قرار دارد و تداوم این شرایط افزایش متوسط سنی جمعیت را در سال های آتی به همراه خواهد داشت که به نوبه خود منجر به افزایش هزینه های نظام سلامت و تأمین اجتماعی می شود. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر نرخ باروری در 10 استان منتخب با تأکید بر نقش ادوار تجاری است. به این منظور داده ای 10 استان منتخب طی سال های 1385 تا 1398 موردبررسی قرار گرفتند. نتایج برآورد الگوی پژوهش به روش GMM نشان داد، افرایش نرخ بیکاری زنان به عنوان شاخص تعیین ادوار تجاری اثر منفی و معناداری بر نرخ باروری در این استان ها داشته است که نشان از رفتار مخالف چرخه ای نرخ باروری دارد.
بررسی مهارت های بازار کار و آموزش فنی و حرفه ای در عصر انقلاب صنعتی چهارم: با تحلیلی بر نظام آموزش فنی و حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
۱۶۴-۱۳۹
هدف از پروژه تحقیقاتی حاضر بررسی ابعاد انقلاب صنعتی چهارم و تاثیر آن در ایجاد مهارتهای آموزش فنی و حرفه ای است. رابطه بازار کار در انقلاب های اول تا سوم تحت تاثیر تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و علمی و فناوری انقلاب ها قرار گرفته است. در این تحقیق با بهره گیری از روش تحلیل اسنادی و تحلیل محتوی مجلات و مقالات و نظریات علمی ویژگی ها ی انقلاب صنعتی چهارم و تاثیر آن بر ماهیت و چگونکی مهارتهای آموزش فنی و حرفه ای در بازار کار اروپا و ایران بررسی شده است.
زنان در هزارتوی اشتغال: بررسی کیفی راهبردهای زنان در دستیابی به فرصت های شغلی (مورد مطالعه: زنان شاغل شهر مشهد در سال 1398- 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
171-195
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان، به واسطه زمینه های تاریخی فرهنگی و شرایط ساختاری مختلف، عموما با چالش ها و موانع جدی روبرو بوده است. واکاوی تجارب و شناسایی راهبردهای زنان در به دست آوردن فرصت های شغلی می تواند در روشن ساختن این چالش ها و راه های غلبه بر آنها موثر باشد. روش انجام پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای بوده است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نوزده تن از زنان شاغل در شهر مشهد به دست آمده است. مطابق با نتایج حاصل، پدیده مرکزی تحت عنوان «کاریابی زنان: موازنه میان هویت یابی، امنیت جویی و استقلال طلبی» صورت بندی شد. این پدیده با مجموعه ای از شرایط زمینه ای از قبیل «گسترش فرصت های شغلی ناپایدار در بازار کار» و «تحول در معیارهای اعتباریابی زنان در جامعه ایرانی»، شرایط علی همچون «چگالی زنان شاغل در شبکه اجتماعی پیرامونی»، «چالش های نقشی- هویتی» و «برخورداری از مهارت ها و مدارک حرفه ای» و همچنین شرایط مداخله ای مانند «تحصیلات»، «تاهل و تجربه اقتصادی مرتبط با آن» و «تجربه زیسته در خانه پدری» احاطه شده بود. اتخاذ راهبردهایی نظیر «پرسه زنی در بازار کار»، «تجربه های کارآفرینانه»، «کاریابی مبتنی بر تجارب پیشین» و «تکیه بر شبکه های اجتماعی پیرامونی»، پیامدهایی از قبیل «اولویت یابی درآمد بر امنیت شغلی»، «استقلال نسبی اقتصادی زنان» و «زنانه شدن تدریجی بازار کار» به دنبال داشته است.
طراحی مدل آینده بازار کار در افق 1404 با رویکرد مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
135 - 158
حوزه های تخصصی:
بیکاری به عنوان یک چالش در کشور مطرح می باشد و استان مازندران با وجود پتانسیل های بالای اقتصادی دارای نرخ بیکاری دو رقمی بوده و در سال های اخیر افزایش یافته است. با ارائه ایده اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی انتظار می رود کشور بتواند در راستای افق 1404 به سمت اشتغال کامل حرکت نماید. پژوهش حاضر یک تحقیق آمیخته بوده که با هدف ارائه مدل مطلوب بازار کار در افق 1404 در استان مازندران انجام شده است که نتایج می تواند در استان های دیگر قابلیت کاربرد داشته باشد. جامعه آماری در بخش کیفی 8 نفر از خبرگان در حوزه بازار کار، مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی بوده و در بخش کمی شامل کارشناسان ادارات دولتی در حوزه بازار کار، دانشجویان و اساتید دانشگاه های استان مازندران به تعداد 400 نفر بودند. نمونه آماری در بخش کمی با استفاده از جدول کرجسی - مورگان 200 نفر و به صورت تصادفی ساده مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته در رابطه با وضعیت بازار کار استان مازندران تا افق 1404 با رویکرد مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی بودند که بعد از تایید روایی صوری و محتوایی آنان، پایایی پرسشنامه 75/0= α ؛ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ که "ایجاد شهرک های صنعتی کوچک و کارگاهای تولیدی بومی در استان" با ضریب استاندارد (93/0) و " جلوگیری از هجوم واردات به استان و توسعه فرهنگ مصرف گرایی در استان"؛ با ضریب استاندارد (70/0) و "نیازسنجی در نظام آموزشی استان مازندران" ، با ضریب استاندارد (49/0) به ترتیب بیشترین اثرگذاری را در بازار کار مازندران در راستای افق 1404 داشته است. نتیجه اینکه استان مازندران ظرفیت های لازم برای کارو تولید وجود دارد؛ به عبارتی بازار کار مازندران در افق 1404 می تواند اشتغال کامل باشد؛ اگر دو مسئله اصلی مورد توجه مسئولین و مردم مازندران قرار گیرد؛ که عبارتند از روحیه و تفکر جهادی و اقتصاد مقاومتی.