مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
بازار کار
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۸۹ و ۹۰
53-72
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر و بر اساس آخرین سرشماری های صورت گرفته توسط سازمان ملل متحد، حدود 213 میلیون نفر، یعنی بیش از 3 درصد جمعیت کره زمین، در خارج از کشور محل زادگاه خویش زندگی می کنند. به طور حتم، این تحرک عظیم جمعیت پیامدهای مختلفی در اقتصاد کشورهای میزبان دارد. بازار کار در کنار بازار کالا، سرمایه و بازار پول به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد، از نقش قابل توجهی برخوردار بوده و بیش از هر بازار دیگری از تحولات جمعیتی در ابعاد جهانی تأثیر می پذیرد. تأثیرات معکوس مهاجرت بر سطوح دستمزد و اشتغال در بازار کار کشور میزبان و همچنین آثار توزیعی آن و افزایش نابرابری در درآمدهای بومیان، مهم ترین پیامدهایی هستند که اقتصاددانان کشورهای مختلف جهان را به انجام مطالعات نظری و تجربی مرتبط، وا داشته اند. به دلیل اهمیت موضوع، ضروری دانستیم تا به بررسی مباحث نظری و مرور مطالعات انجام شده در این رابطه پرداخته و زمینه انجام مطالعه ای تجربی برای کشور را فراهم نماییم. در این مطالعه مروری، ابتدا اثرات ورود مهاجران خارجی بر اشتغال، بیکاری و سطح دستمزدها از دیدگاه نظری بررسی شده، سپس سازوکارهای تعدیل مهاجرت مورد بحث واقع می شود. در ادامه، برخی از مطالعات صورت گرفته در زمینه تأثیرات بازار کار از مهاجرت، با تأکید تأثیرات آن بر اشتغال و بیکاری و همچنین اثرات روی سطح دستمزدها همراه با نتایج آماری به دست آمده، ارائه می شود.
بررسی عوامل و سیاست های مؤثر بر اشتغال نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل و سیاست های مؤثر بر ایجاد اشتغال در اقتصاد ایران است. برای این منظور با استفاده از داده های سالانه طی دوره زمانی 1386-1353 و به کار گیری تکنیک ARDL اقدام به برآورد مدل پویای تقاضای نیروی کار شده است. نتایج حاکی از آن بوده که در کوتاه مدت می توان با استفاده از تسهیلات و تحریک تولید، اشتغال را افزایش داد. ضمن اینکه مهم ترین عامل ایجاد اشتغال در بلندمدت سرمایه گذاری و به تبع آن، رشد اقتصاد شناسایی شده است. میزان ضریب متغیر با وقفه اشتغال گویای انعطاف پذیری پایین بازار کار در اقتصاد ایران بوده که لازم است سیاست ها و راهکارهای قانونی لازم برای روان تر ساختن آن مد نظر قرار گیرد.
بررسی عوامل موثر بر بیکاری دانش آموختگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰۱ و ۱۰۲
۵۹-۸۴
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی از غنی ترین سرمایه های هر کشور در رسیدن به رشد و توسعه صنعتی به شمار می رود. تجربه کشورهای پیشرفته و صنعتی، گویای این نکته اصلی و اساسی است که این کشورها در نخستین گامهای توسعه خود، نگاهی ویژه همراه با برنامه ریزی های دقیق در رابطه با فارغ التحصیلان و دانش آموختگان خود داشته اند و ضمن توسعه همه جانبه صنعتی و علمی، توانسته اند با برنامه های دقیق خود، معضلات و مشکلاتی نظیر بیکاری را حل نمایند. اما در کشور ما، برخی عوامل که ریشه اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی دارد، منجر به بروز پدیده بیکاری در فارغ التحصیلان دانشگاهی شده است و منابع عظیم نیروی انسانی را که باید محور اصل توسعه پایدار باشند، نادیده گرفته است. هدف از این پژوهش، تعیین عوامل موثر بر بیکاری دانش آموختگان از ابعاد آموزشی، فرهنگی- اجتماعی و مدیریتی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه، در طی سالهای ١٣٨٩ الی ١٣٩٢ می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد ١٥٠ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده، سپس برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از افراد گروه نمونه خواسته شد، به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دهند. نتایج حاصل از اجرای این پژوهش، موید تایید هر سه فرضیه می باشد و نتایج گویای این واقعیت است که عوامل آموزشی، مدیریتی، فرهنگی و اجتماعی در بیکاری فارغ التحصیلان داشته است. بر اساس یافته های این تحقیق، پیشنهاد می شود، در به کار گماردن افراد، رابطه ها در نظر گرفته نشود و رشته ها و آموزش های دانشگاهی با نیاز بازار کار متناسب گردد.
انتخاب استراتژی مناسب ارزیابی عملکرد کارکنان با استفاده از تئوری نقاط مرجع استراتژیک (مورد مطالعه: شرکت طراحی مهندسی و تامین قطعات ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فلسفه و دیدگاه های حاکم بر ارزیابی عملکرد کارکنان سازمان ها تغییر کرده است و لزوم توجه به بکارگیری استراتژی های مناسب ارزیابی عملکرد کارکنان و یکپارچه کردن آنها با استراتژی منابع انسانی مشهودتر می شود. در این پژوهش سعی بر آن است که با استفاده از تئوری نقاط مرجع استراتژیک، به انتخاب استراتژی مناسب ارزیابی عملکرد کارکنان پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش کلیه روسا و متخصصین ارشد شرکت ساپکو هستند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش در زمره پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی است. در این پژوهش ابتدا با تهیه پرسشنامه ای و با استفاده از آزمون های توزیع دو جمله ای و فریدمن به بررسی سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان در وضع موجود پرداخته شد و سپس با استفاده از پرسشنامه ی دیگری نظرات افراد جامعه آماری برای تعیین اندازه نقاط مرجع استراتژیک فرعی جمع آوری شد و در نهایت پس از بدست آوردن مختصات نقاط مرجع استراتژیک اصلی موقعیت استراتژی ارزیابی عملکرد کارکنان در وضع مطلوب بدست آمد. استراتژی ارزیابی عملکرد کارکنان در وضع موجود استراتژی انگیزشی و استراتژی مناسب ارزیابی عملکرد کارکنان، استراتژی همه جانبه مشخص شد.
بررسی عوامل عمده کاهش دانشجویان ورودی به دانشگاه آزاد اسلامی در مقایسه با ها دانشگاه ی دولتی (مطالعه موردی منطقه هفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۶ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۹
196 - 208
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش عالی مغز متفکر جامعه و اردوگاه علم جدید است. بدون تردید دانشگاه آزاد اسلامی نقش غیر قابل انکاری در توسع ه علمی و پژوهشی کشور ایفا کر ده است، اما در سالهای اخیر این دانشگاه با کاهش تقاضای ورود دانشجو مواجه شده است، این طرح پژوهشی با هدف یافتن نقش عوامل (آموزشی، پژوهشی، رفاهی، علاقه خود دانشجویان، شهریه، منزلت اجتماعی، فرصتهای کاریابی دانشآموختگان، منابع کالبدی) در روند کاهش دانشجو به این دانشگاه انجام پذیرفت. تعداد 525 نفر دانشجو و عضو هیئت علمی از منطقه هفت دانشگاه آزاد انتخاب و دادهها از طریق پرسشنامه جمع- آوری و با (آزمون های دو جمله ای و فریدمن) مورد تحلیل آماری قرار گرفت، نتایج نشان داد که عوامل شهریه و بیعلاقهگی خود دانشجویان و شانس کمتر کاریابی درس آموختگان از دیدگاه گروه نمونه (دانشجویان) ه ب عنوان عوامل عمده کاهش دانشجو به این دانشگاه ارزیابی شده در حالیکه از دیدگاه متخصصان (اعضاء هیئت علمی) عامل شهریه ، امکانات آموزشی ، جایگاه اجتماعی و توان علمی اس اندتا این دانشگاه در مقایسه با دانشگاههای دولتی نامطلوب ارزیابی شده در حالیکه امکانات کالبدی (زیر بنایی) و امکانات رفاهی این دانشگاه بسیار مطلوب تلقی شده است. به منظور افزایش دانشجویان ورودی به این دانشگاه استراتژیهای توسع ه امکانات آموزشی و پژوهشی، متعادلسازی شهریه، انطباق با نیازهای بازار کار پیشنهاد شده است
پویایی های بازار کار در یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی مطالعه موردی اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
201-237
حوزههای تخصصی:
بازار کار به عنوان یکی از بازارهای چهارگانه نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا می کند. بنابراین بررسی تحولات بازار کار به دلیل ارتباط تنگاتنگ آن با تحولات سایر بخش ها از اهمیت به سزایی برخوردار است. این مطالعه تلاش می کند با تعدیلاتی در یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی کینزی جدید برای اقتصاد ایران، پویایی های بازار کار را بررسی کند. پس از حل مدل، معادلات به دست آمده خطی شده و پارامترهای آن با استفاده از داده های فصلی اقتصاد ایران (96-84) به روش بیزین تخمین زده شد. مقایسه گشتاورهای الگو با گشتاورهای داده های اقتصادی نشان دهنده موفقیت الگو در شبیه سازی دنیای واقعی (تولید، مصرف، سرمایه گذاری، بیکاری و نرخ مشارکت) است. برسی توابع عکس العمل آنی نشان می دهد که نرخ مشارکت رفتار موافق سیکلی دارد. از طرف دیگر اشتغال در واکنش به تکانه های الگو (پولی، درآمد نفتی، مخارج دولت و استخدام بخش عمومی) افزایش یافته اما نرخ بیکاری به دلیل تغییر نرخ مشارکت و تغییر اندازه جمعیت فعال تغییر اندکی نشان داده که حاکی از پایداری نرخ بیکاری است.
آسیب شناسی چگونگی اثرگذاری فشار عرضه مهاجران افغانستانی بر بیکاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصادی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۷۰)
209 - 243
حوزههای تخصصی:
مهاجرت به دلیل اثرگذاری بر عرضه نیروی کار و فشار بر نرخ بیکاری، یکی از دغدغه های اساسی سیاست گذاران در شرایط رکودی و بازدهی پایین فعالیت های اقتصادی محسوب می شود. در سه دهه گذشته ایران در زمره یکی از کشورهای مهاجرپذیر با طیف گسترده ای از مهاجران افغانستانی روبه رو بوده که دارای زبان، مذهب، فرهنگ، منافع متقابل منطقه ای و مرز مشترک طولانی بوده و جویای کار در ایران هستند. وجود عامل انسانی در بازار کار، این بازار را از دیگر بازارها متمایز می کند. در این مقاله، آسیب شناسی ورود مهاجران افغانستانی و میزان و شدت اثرگذاری فشار مهاجران بر نیروهای طرف عرضه در بازار کار ایران با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های تاخیری (ARDL) در دوره 1393- 1358، مبین آن است که افزایش مهاجرت از طریق فشار بر عرضه نیروی کار موجبات تشدید بیکاری در بازار کار ایران را فراهم کرده است. به اعتبار الگوهای تخمینی، فشار مهاجران بر طرف عرضه کار به گونه ای نبوده است که دستمزدها کاهش معناداری را در بازار کار متحمل بشوند و رابطه معنا داری بین مهاجران و دستمزد آنان در بازار کار مشاهده نشده است. همبستگی بالا بین سطح حداقل دستمزد و دستمزدهای رایج، نوع مشاغل مهاجران افغانستانی (بیشتر غیرماهر)، تعیین دستمزد براساس وضعیت معیشتی کارگران، پراکندگی زمانی و منطقه ای مهاجران و توانمندی های متفاوت آنان از عوامل اصلی در عملکرد عرضه نیروی کار و دستمزد در دوره مورد بررسی محسوب می شود.
بررسی سیاست های حمایت از بیکاران در ایران با استفاده از روش های دلفی فازی و تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های حمایت از بیکاران از جمله سیاست های مهم بازار کار و نظام تأمین اجتماعی قلمداد می شود. از آنجایی که این سیاست ها ابعاد گوناگون دارد ، نیازمند بهره گیری از خرد جمعی صاحبنظران و خبرگان است. همچنین با توجه به آنکه خبرگان با توجه به ذهنیت خود برداشت های متفاوتی از سیاست ها و میزان تأثیرگذاری آنها دارند، در این مقاله از روش دلفی برای تصمیم گیری گروهی و از نظریه فازی برای مدل سازی متغیرهای زبانی در نظرات متخصصان استفاده شده است و بر اساس آن طی سه مرحله دلفی فازی، مهمترین چالش ها و رویکردهای مناسب در خصوص سیاست های حمایت از بیکاران احصا گردیده و مطابق روش تحلیل سلسله مراتبی اولویت بندی شده است. طبق نظر خبرگان مهمترین سیاست های اولویت دار در زمینه شرایط احراز و پوشش حمایت از بیکاران، پرداخت مقرری مشروط بر مراجعه مقرری بگیران به مراکز کاریابی و آموزشی، بازنگری قانون بیمه بیکاری، ایجاد ساز و کار الکترونیکی و غیرالکترونیکی برای رصد بیکاران و تشخیص تخلف، تدوین برنامه اشتغال برای تازه واردین به بازار کار ،تعریف حق اشتغال و اصلاح دوگانگی موجود بین دو سازمان مجری بیان گردیده است. در زمینه میزان تعیین مقرری رویکردهای تعیین نزولی مبلغ مقرری و کاهش بر اساس رد شغل های پیشنهادی، تعیین مقرری بر اساس مبانی نظری جریان جستجوی کار و مزد مبنا و مستقل بودن از حقوق قبل و تعداد افراد تحت تکفل پیشنهاد شده است. این نوشتار به بررسی جزییات این موضوع پرداخته است.
بررسی عوامل مؤثر بر عرضه نیروی کار جوانان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و سیاست های اقتصادی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱
137 - 150
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر عوامل مؤثر بر عرضه نیروی کار جوانان با استفاده از داده های بازار کار ایران در دوره زمانی 1350-1385 شناسایی شده است. پرسش اصلی در این تحقیق این است که اثر متغیرهای دستمزد، درآمدسرانه، وضعیت تحصیلات، متأهل بودن و مجرد بودن بر عرضه نیروی کار در بین گروه های سنی مختلف مرد و زن چه تفاوتی با هم دارند؟ نتایج نشان می دهد که مهم ترین عامل تأثیرگذار بر عرضه نیروی کار در شش گروه سنی جوان، تولید ناخالص داخلی سرانه است اما نتایجی که در هر گروه سنی می توان به آن توجه کرد، عبارت است از اینکه در گروه 15-19 سال، متغیر دستمزد کمترین اثر را بر این گروه سنی دارد و همین طور مردان در خصوص تغییرات دستمزد حساس تر از زنان می باشند و تولید ناخالص داخلی سرانه برای زنان این گروه دارای اثر منفی می باشد چرا که با افزایش تولید سرانه معیشت خانوار بهبود می یابد و زنان خانوار کمتر در بازار کار مشارکت می کنند. نکته دیگر اینکه، ضریب متغیر پوشش تحصیلی برای زنان این گروه بیشتر از مردان است و زنان به تحصیلات اهمیت بیشتری می دهند. در گروه سنی 20-24 سال، متغیر نسبت دانش آموختگان دانشگاهی برای مردان و زنان مثبت است. در ضمن، ضریب تولید ناخالص داخلی سرانه، برای زنان کمتر از مردان است اما با افزایش سن «حرکت از گروه سنی 20-24 سال به سمت 25-29 سال» اثر درآمد سرانه برای زنان بیشتر شده است. در گروه 25-29 سال، ضریب متغیر نسبت دانش آموختگان دانشگاهی برای مردان بیشتر از زنان است. وضعیت تأهل برای زنان این گروه سنی دارای علامت منفی است که نشان می دهد زنان این گروه سنی فراغت و فرزند داری را جانشین کار می کنند و با متأهل شدن، کمتر وارد بازار کار می شوند.
تأثیر مهاجرین افغانستان بر سطح اشتغال و دستمزد در بخش ساختمان اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و سیاست های اقتصادی دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
101 - 122
حوزههای تخصصی:
در طول سال های گذشته، ایران به واسطه همسایگی با کشورهای عراق و افغانستان که از لحاظ سیاسی و اقتصادی ثبات چندانی ندارند، شاهد سیل عظیمی از مهاجرین خارجی بود. در این میان، وضعیت خاص کشور افغانستان در طول سال های گذشته، وجود مرز مشترک طولانی و اشتراکات زبانی و مذهبی ما بین دو کشور شرایطی را فراهم کرده که اکثریت اتباع خارجی ایران را افاغنه تشکیل می دهند. مهاجرین افغانی عمدتاً غیرماهر و غیرقانونی بوده و با دریافت دستمزدهای پایین و پذیرش شرایط سخت کاری اکثراً در بخش ساختمان و فعالیت های مرتبط با بخش ساختمان مشغول به کارند. همین امر موجب شده تا بخش ساختمان بیشترین تأثیر را از حیث بازار کار در پی حضور مهاجرین افغانی پذیرا باشد. این مقاله با استفاده از داده های سری زمانی و برآورد معادلات رگرسیونی به روش حداقل مربعات معمولی(OLS) در اقتصادسنجی، به مطالعه تأثیر حضور افاغنه بر روی سطح اشتغال و دستمزد در بخش ساختمان می پردازد. نتایج مطالعه نشان می دهند که در طول دوره مورد بررسی (1355-1385)، در بخش ساختمان، نیروی کار افغانی جانشین نیروی کار ایرانی شده و اشتغال ایرانیان در این بخش کاهش یافته است. کاهش متوسط دستمزد واقعی بخش ساختمان در پی حضور گسترده افاغنه در این بخش، از دیگر نتایج مهم می باشد.
بررسی انتقادی تحقیق ها و منابع اسنادی موجود در خصوص بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برگرفته از پژوهش دانشگاهی با عنوان «نیازسنجی بازار کار و رابطه ی آن با اشتغال دانش آموختگان دانشگاه ها؛ مورد شیراز» است که در آن با بررسی انتقادی تحقیقات و منابع اسنادی موجود در خصوص بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها، رابطه بین نظام آموزشی کشور (محتوی دروس دانشگاهی و کیفیت نظام آموزشی) و میزان بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها مورد توجه قرار گرفته است. هدف از تحقیق حاضر این است که موانع اشتغال دانش آموختگان دانشگاه ها را در نظام آموزشی کشور (با تاکید بر آموزش دانشگاهی) مورد بررسی قرار داده و رابطه ی آن را با ساختار و کارکرد توسعه ی اقتصادی اجتماعی کشور و همچنین، ساختار روابط و مناسبات ناعادلانه اجتماعی، مشخص سازد. به این منظور با تدوین چهارچوب نظری برگرفته از نظریه جان دیویی در آموزش و پرورش و پارادایم دکتر سیف اللهی در توسعه ی اقتصادی اجتماعی کشور و همچنین، دیدگاه مرحوم دکتر عظیمی در زمینه ی اقتصادی، سعی دارد به نقد و بررسی این موضوع بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیکاری در بین فارغ التحصیلان، به علت عدم انطباق تحصیلات دانشگاهی و بازار کار، در سطح بالایی قرار دارد
مدل نوردیک و دولت های رفاهی اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
119 - 134
حوزههای تخصصی:
تجربیات دولت های عضو اتحادیه اروپا در طرح و اجرای سیاست های تامین اجتماعی، عمدتاً در قالب چهار مدل اصلی با نام های مدل آنگلوساکسون، مدل کانتینتال، مدل مدیترانه ای (یا جنوبی) و مدل نوردیک مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بررسی ها نشان می دهد مدل تامین اجتماعی نوردیک با تحمیل کمترین هزینه به منابع بخش عمومی قادر به تامین سطحی از رفاه و عدالت اجتماعی برای مردم ساکن در کشورهای نوردیک بوده که از نظر کیفیت هم طراز با مدل تامین اجتماعی بسیار پرهزینه تر کانتینتال است. اما عدم تجانس های اجتماعی و فرهنگی، دلیل اصلی غیر قابل اجرا بودن بسیاری از الگوهای اجتماعی به اجرا در آمده در کشور های کم جمعیت نوردیک در کشورهای پرجمعیت تر اروپایی است.
تحلیل مقایسه ای تبیین نهادهای بازار کار از منظر نئوکلاسیک ها و نهادگرایان: رهنمودهایی برای خط مشی های بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
195 - 219
حوزههای تخصصی:
نقش تعیین کننده بازار کار به عنوان یکی از زمینه های توزیع نهاده های تولید از سویی، و تأکید بر کرامت و اهمیت کار انسانی به عنوان پیشران توسعه اجتماعی از سوی دیگر، موجب اهمیت دوچندان این بازار است. برخلاف نگرش نئوکلاسیک ها به بازار کار که به طور عمده حاصل نوعی همگنی میان قواعد حاکم بر این بازار با دیگر بازارهاست؛ نهادگرایان با تأکید بر نهادهای مهم بازار کار تحلیل و تبیین متمایزی از این بازار ارائه می دهند. مسیر متفاوتی که سرانجام به تفاوت های بنیادین در مسیر طراحی تعاملات در بازار کار نیز منجر می شود. تفاوت دیدگاه نهادگرایان با نئوکلاسیک ها، بینش های جدیدی در تحلیل بازار کار رقم می زند. در این مقاله با بیان این بینش های جدید، به پنج نهاد اتحادیه های کارگری و چانه زنی جمعی، حداقل دستمزد، حمایت از اشتغال، مزایای اجباری و نظام خلق مهارت و آموزش از دیدگاه نهادگرایی پرداخته و آثار آن بر متغیرهای مهم بازار کار ارزیابی شده است. نهادهایی که موجب تغییر عملکرد در ساختار بازار کارشده و فهم جدیدی از ساختار و پویایی های بازار کار را برای تحلیلگران رقم می زند. از این رهگذر، سرانجام تفاوت های مهم سنت نئوکلاسیک و نهادگرایی در تحلیل ساختار بازار کار مشخص و رهنمودهایی ناظر بر خط مشی های بازار کار ارائه شده است.
تأثیر اشتغال زایی در بخش عمومی بر بازار کار خصوصی: رویکردی منطقه ای به بازار کار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد شغل در بخش عمومی می تواند بر اساس اثرات تخلیه ای به خروج مشاغل از بخش خصوصی انجامد و یا بنا بر اثرات ضریب فزاینده، با ایفای نقش مکملی در فعالیت های اقتصادی، افزایش تولید و به تبع آن خلق شغل در بخش خصوصی را سبب شود. این دو اثر با استفاده از داده های 30 استان کشور ایران و در بازه زمانی سال های 1384 تا 1395 و در سطح مناطق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج وجود اثر تخلیه ای اشتغال در بخش عمومی را در سطح مناطق اثبات می کند. مطالعات صورت گرفته در دنیا پیرامون ارتباط بین اشتغال بخش عمومی و خصوصی نشان می دهد که بیرون راندن اشتغال خصوصی و بعضاً کاستن از اشتغال کل با ورود بخش عمومی به بازار کار در مناطق صنعتی پررنگ تر از دیگر مناطق است. بر این اساس برای بررسی این فرضیه که اثر تخلیه ای در مناطق صنعتی شدیدتر از سایر مناطق است، سهم ارزش افزوده بخش صنعت از ارزش افزوده کل هر منطقه به عنوان نماگری برای سطح صنعتی بودن منطقه در نظر گرفته شد و الگوی رگرسیونی آستانه ای برآورد گردید. نتایج این الگو، صحت فرضیه فوق را در اقتصاد ایران تأیید نمی کند و توجیه آن نیز به نقش شبه دولتی ها در اقتصاد و سهم بالای آن ها در تولید صنعتی باز می گردد.
بررسی تاثیر شاخص های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جهانی شدن روی وضعیت بازار کار ایران : رویکرد رگرسیون حداقل مربعات استوار طی سال های 1375-1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن و تبعات آن روز به روز در جهان امروزی بشری، گستردگی و اهمیت بیشتری می یابد. شاید مهم ترین ابعاد این تاثیرات از جانب ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باشد. تعاملات گسترده در دنیای امروز باعث گردیده که این جنبه ها به شدت درهم آمیخته شده، موجب پیچیدگی هر چه بیشتر در جوامع مختلف و کشورها گردند. شاید یکی از مهم ترین موضوعات تحت تاثیر این ابعاد مختلف جهانی شدن بازار کار و وضعیت اشتغال در یک کشور باشد. بنابراین تحقیق پیش رو سعی بر این داشت که تاثیر شاخص های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را روی وضعیت اشتغال در ایران در طی سال های 1375-1393 را با استفاده از روش کمتر استفاده شده رگرسیون استوار ROBUSTLS، مورد بررسی قرار دهد. نتایج بیانگر تاثیر مثبت شاخص های اقتصادی و اجتماعی روی بیکاری و تاثیر منفی شاخص سیاسی روی وضعیت بیکاری در ایران بود.
اثر عوامل زمینه ای بر بروز رفتارهای انحرافی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر عوامل زمینه ای بر بروز رفتارهای انحرافی کارکنان است. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش یک تحقیق توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل پرسنل یک سازمان نظامی در شهر تهران می باشد که تعداد آنها 280 نفر می باشند. برای انتخاب نمونه تحقیق با استفاده از جدول مورگان تعداد 162 نفر و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه های استاندارد در زمینه متغیرهای تحقیق می باشد. روایی محتوایی پرسشنامه های تحقیق به وسیله اساتید خبره و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان دادند که عوامل زمینه ای بر بروز رفتارهای انحرافی کارکنان تأثیر معناداری دارند. همچنین وابستگی سیاسی(82/0)، پیچیدگی قوانین و مقررات(79/0)، فرهنگ کار ضعیف(76/0) و شرایط نامناسب بازار کار(73/0) نیز بر بروز رفتارهای انحرافی کارکنان تأثیر معناداری دارند.
تأثیر سیاست های پولی بانک ها بر اشتغال استان اردبیل
حوزههای تخصصی:
سیاست های پولی از مهمترین ابزارهای تثبیت اقتصادی هستند که برای مدیریت و کنترل بخش حقیقی اقتصاد استفاده می شوند اما صاحبنظران اقتصادی در مورد این سیاست ها و نتایج حاصل از آن ها اتفاق نظر ندارند. بحث اشتغال و بیکاری همواره یکی از دغدغه های اصلی مردم، سیاستمداران واقتصاددانان کشور بوده است، استفاده از سیاست های پولی یکی از راههای مهم افزایش تولید و اشتغال و به کارگیری ظرفیتهای بیکار جامعه جهت عمران و آبادانی کشور از یک طرف و رفع نگرانی اقشار مختلف مردم از طرف دیگر می باشد. با توجه به گسترش سیستم بانکی کشور در سالهای اخیر و همچنین افزایش تسهیلات و خدمات بانک ها، بررسی تأثیر عملکرد سیستم بانکی بر ایجاد اشتغال در اقتصاد کشور اهمیت زیادی پیدا کرده است. بدین منظور، این مقاله به بررسی آثار ناشی از سیاست های پولی در بخش های صنعت و معدن، کشاورزی و خدمات استان اردبیل بر میزان اشتغال آن بخش ها در یک دهه گذشته (دوره 1395-1385) با استفاده از داده های ترکیبی و به روش حداقل مربعات ترکیبی پرداخته است. نتایج تحقیق تاثیر این سیاست ها را بر اشتغال استان مثبت ارزیابی می کند. این نتیجه با وضعیت اقتصادی سال های اخیر استان نیز سازگار است.
تحلیل سرفصلهای برنامه های درسی کارشناسی ارشد و کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس فرصتهای شغلی نوظهور مبتنی بر فناوری اطلاعات در بازار کار جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : تحلیل محتوای سرفصل های آخرین برنامه های درسی مصوّب موجود در ایران با توجه به نیازهای بازار کار، هدف اساسی پژوهش حاضر محسوب می شود. روش شناسی : در پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوا استفاده شده و از لحاظ معیار کاربرد نیز از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش آخرین سرفصل های مصوّب مقاطع کارشناسی ارشد و کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران بوده است. ابزار تحقیق برای گردآوری داده ها، سازه تحلیل محتوا (دانش، مهارت و نگرش) با 222 آیتم )در قالب ده مؤلفه اصلی( بوده است. یافته ها : یافته ها نشان داد برای تصدی 4 گروه شغلی نوظهور کتابداری مبتنی بر فناوری اطلاعات، سرفصل های برنامه های آموزشی کارشناسی ارشد و کارشناسی مصوب وزارت علوم، حدود یک سوم (فراوانی= 71) از دانش، مهارت و نگرش مورد نیاز بازار کار را پوشش نمی دهند که با توجه به رکود و رقابت شدید در بازار، رقم قابل ملاحظه ای به شمار می رود. بر اساس یافته ها، کاستی های اساسی برنامه آموزشی رشته علم اطلاعات در ایران را می توان ذیل مقولات «مبانی شبکه های کامپیوتری»، «مبانی برنامه نویسی و طراحی پایگاه های اطلاعاتی»، «مبانی کامپیوتر» و نگرش (خصوصیات فردی و ویژگی های رفتاری) دسته بندی نمود.
مدلسازی نرخ بیکاری در ایران: بیکاری ساختاری، تغییرات اشتغال بخشی و سیاست پولی پیش بینی نشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصادی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۷۸)
213 - 252
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهمی که بر بیکاری ساختاری (طبیعی) اثرگذار است، تغییر اشتغال بین بخش های مختلف اقتصادی است، اما این عامل در بسیاری از مطالعات بازار کار مغفول است. در این پژوهش، از شاخص انحراف معیار تغییر شغل از یک رشته فعالیت به یک رشته فعالیت دیگر برای لحاظ تغییرات بخشی استفاده کرده ایم. داده های اصلی شامل سری زمانی بیکاری فصلی سال های 1384 تا 1396 و داده های اشتغال براساس ۱۹ رشته فعالیت اقتصادی هستند. در مدلسازی نرخ بیکاری از متغیرهای سیاست پولی و مالی پیش بینی نشده، انحراف معیار تغییر اشتغال بخشی و وقفه ی نرخ بیکاری استفاده شده است. افزون بر آن، اثر شوک های طرف عرضه و تقاضا به تفکیک بیان شده اند. نتایج نشان می دهد که افزایش «انحراف معیار تغییر اشتغال» اثر معناداری بر مقدار بیکاری ندارد. یک توضیح قابل قبول آن است که در بازار کار ایران، نسبت نرخ بیکاران دائمی به کل بیکاران حدود 40 درصد است که وجه غالب را در مقابل بیکاری فصلی و جابه جایی های بخشی دارد. اگر به جای انحراف معیار تغییر اشتغال بخشی از «انحراف معیار تخریب شغل یا شوک طرف تقاضای نیروی کار» استفاده شود، اثر آن بر بیکاری منفی و معنادار و مستحکم برآورد می شود. توضیح آن است که در داده های ایران، تخریب شغل حائز اهمیت بوده و در دوران رونق و رکود، حفظ و یا تخریب شغل بیشتر از استعفا یا جابه جایی نیروی کار تحت الشعاع قرار می گیرد.
بررسی تناسب محتوا و شیوه های آموزش حسابداری (کارشناسی ارشد) با مهارت های مورد نیاز بازارکار: از دیدگاه دانشجویان، اساتید دانشگاه و اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
218 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف کلی این پژوهش بررسی تناسب محتوا و شیوه های آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی ارشد با مهارت های موردنیاز در بازار کار است. روش : جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید دانشگاه، دانشجویان مقطع دکترای حسابداری و اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 96-1395 است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع و ماهیت تحقیق، از نوع توصیفی و پیمایشی است. داده های این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 658 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید و در نهایت 458 پرسشنامه جمع آوری شده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری spss تحلیل شدند. درنتیجه برای تجزیه وتحلیل اختلاف ناشی از دیدگاه های طیف جامعه آماری از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شده است. روایی این ابزار با توجه به نظرات گروهی از اساتید و صاحب نظران، پس از اعمال نقطه نظرات اصلاحی آنان، به اثبات رسید و در ارزیابی پایایی پرسشنامه، از آزمون آلفای کرونباخ (0.76) استفاده شده است. یافته ها : نتایج پژوهش نشان می دهد که محتوای آموزشی برنامه حسابداری جهت آماده سازی فارغ التحصیلان برای انجام وظایف ابتدایی حسابداری شرکت ها مناسب است. لیکن این محتوا در آماده سازی دانشجویان برای انجام وظایفی با مهارت هایی در سطوح بالاتر مانند حسابرسی، طراحی سیستم و تصمیم گیری کافی و مناسب ناست.