مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
استنباط
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
83 - 106
حوزههای تخصصی:
بعد از تتبّ ع در آثار شهیدان صدر و مطهری، معلوم شد زمانی که صحبت از نقش زم ان و مکان در اجته اد به میان می آید، مراد، خودِ زمان و مکان نیست؛ چون خود زمان و مکان، تأثیری در حکم شرعی ندارند و تغییر آنها باعث تغییر حکم شرعی نمی شود؛ بلکه مراد، اوضاع و احوالی است که در زمان یا مکان، پدید آمده است و حکم و موضوعِ حکمِ شرعی را متعین می سازد و تغییر آن، باعث تغییرِ حکم و موضوعِ حکم شرعی می گردد. لذا اگر زمان و مکان، مطرح می شود، برای اشاره به اوضاع و احوالی است که در آن زمان و مکان قرار دارد و زمان و مکان، بستر وجودی آنهاست. از نظر شهیدان صدر و مطهری، دو عنصر زمان و مکان، نقش مهمّی در حلّ مسائل نوظهور، ایفا می کنند و دینِ مُبینِ اسلام، با بها دادن به این دو عنصر و با مطرح ساختن برخی اصول دیگر، کیفیتی در ساختار احکام خویش پدید آورده است که همراه با تحوّلاتِ اعصار گوناگون پیش برود و نیازها و مسائل هر عصری را با در نظر گرفتن اوضاع و شرایط حاکم بر همان عصر، پاسخ گو باشد و در تمام فروعات فقه، جاری و ساری شود.
بررسی استنادات فقهی اهل بیت علیهم السلام به قرآن کریم در روایات(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
209 - 225
حوزههای تخصصی:
آنچه این تحقیق در صدد تبیین آن است نمونههای روایی از استنادات فقهی اهل بیت علیهم السلام در تبیین احکام مختلف فقهی و در ابواب مختلف مانند طهارت، نماز، روزه، حج، نکاح و حدود، به قرآن کریم است که در آنها ائمه علیهم السلام در مقام استدلال بر حکم فقهی موضوع، به آیه ای از قرآن کریم استناد نمودهاند. نتایج این تحقیق که به صورت کتابخانه ای و نرم افزاری و با تحلیل روایات صورت گرفته حاکی از این است که رجوع اهل بیت علیهم السلام به قرآن و استدلال به آن در بیان احکام و معارف، بدین جهت بوده که آن بزرگواران خواستهاند از جایگاه تعلیم، متعلمین را به نحوه دلالت آیات بر مقاصد فقهی، کلامی و.. ارشاد نمایند. همچنین ائمه هدی علیه صلوات الله اهتمام داشتهاند تا فقها و راویان حدیث را درباره رجوع به قرآن و استدلال به این کتاب مقدس ترغیب و تشویق نمایند و نیز در صدد اثبات این واقعیت محتوم بودهاند که هیچ گونه تحریفی در قرآن اتفاق نیفتاده است.
سیر تفسیرنویسی تا قرن ششم
حوزههای تخصصی:
بحث درباره تفسیر و تأویل قرآن از دیرباز مورد نظر محققان ، اندیشمندان و پژوهشگران مسائل و مباحث دینی بوده و پیرامون آن تحقیقات گسترده و دامنه داری انجام گرفته است. غالب این تحقیقات به بحث درباره زمینه های شکل گیری مکاتب تفسیری و چگونگی گرایش آنها به تأویل و تعیین و ترسیم حدود و رسوم آنها می پردازد و جایگاه عقل و عواطف بشری و تصویر و تصورات انسان را جهت دریافت مقولات دینی و بخصوص کلام وحی، مورد بررسی قرار می دهد و کیفیت شرح و بسط آیات را به اعتبار فضای ذهنی، ادراکی و دینی مفسران می سنجد. نگارنده این سطور برای روشن ساختن پاره ای از این مباحث از جمله چگونگی پدیدار شدن مکاتب تفسیری و ایجاد انشعاب در آنها و دلایل سوق یافتن این نحله های تفسیری به تأویل (هرمنوتیک ) یا توجه به تجارب درونی، بدون انطباق آن با مباحث تاریخی، سیر این تغییر نگرش را در زبان و نوشتار مفسران به طور مجمل به رشته تحریر در آورده و تا آنجا که میسّر و میسور بوده است خواستگاه ها و علل آن و توجیهات عقلی و شرعی را در جهت گیری به آن نوع تفسیر یا تأویل ذکر نموده است؛ در خلال این مباحث، همچنین به کتب تفسیری که در مکاتب و مشرب های مختلف اسلامی نگاشته شده اند اشاراتی رفته است.
نقدی بر کتاب «استنباط حکم اخلاقی از سیره و عمل معصوم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
۲۹-۴۸
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقادانه کتاب استنباط حکم اخلاقی از سیره و عمل معصوم؛ دشواری های نظری و ملاحظات روش شناختی انجام شده است. کتاب دارای محاسن فراوانی است و تتبع خوبی در بیان نمونه ها و مصادیق رفتارهای امامان معصوم^ انجام شده است اما دارای اشکالات اساسی نیز می باشد. از جمله اینکه به لحاظ شکلی و نیز ساختاری دقت نظرهای لازم اعمال نشده است به گونه ای که از نظم منطقی و ساختاری منسجم، متناسب با هدف نویسنده برخوردار نیست؛ بعلاوه دارای اشکالات نگارشی قابل توجهی است. به لحاظ محتوایی نیز دارای برخی کاستی ها است. نقل روایات ضعیف و در برخی موارد خلاف عقل، بیان وجه جمع های نه چندان موجه در حل چالش ها، شتابزدگی در بیان چالش ها و تناقضات ظاهری در رفتار معصومان^ بدون بررسی لازم، نسبت دادن فراموشی و سهو به پیامبر اکرم| و پافشاری برآن، بهره گیری از منابع حدیثی نامعتبر و همپوشانی قواعد مطرح شده با یکدیگر از جمله این موارد است.
کاوشی اصولی پیرامون جبران ضعف دلالت با تمسک به فهم مشهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
97 - 116
حوزههای تخصصی:
بررسی و تمسک به فهم مشهور از یک نص تاثیر بسزایی بر طریق استنباط دارد که در این نگارش به آن پرداخته می شود و از حیث تاثیر آن بر استنباط از جمله مسائل علم اصول بشمار می آید، در رابطه با جبران ضعف دلالت با تمسک به فهم مشهور در کلام فقها صرف ادعا در موافقت و مخالفت با آن به صورت پراکنده وجود دارد بدون ذکر ادله که در این مختصر ادله بحث به همراه نقد و بررسی آن به تفصیل ذکر شده، در نتیجه اینکه شخص در صورت اطمینان به موافقت فهم مشهور با خود، به آن عمل می کند و در صورت فحص از علت برداشت متفاوت و اختلاف نظر مشهور با خود، در این صورت با احتمالاتی مواجه است که در هر حالت حکم خاصی جاری است و برداشت از فهم مشهور بر جبران ضعف دلالت متفاوت می شود.
تفسیر اعلمیت در اجتهاد و تعیین مصداق آن و تبیین جایگاه آن در اجتهاد حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
213 - 244
حوزههای تخصصی:
بین اندیشمندان فقه و اصول در اینکه «اعلم» کسی است که استنباط بهتری دارد، اتفاق نسبی وجود دارد. مسئلۀ مورد اختلاف این است که مجتهد باید چه ویژگی هایی داشته باشد که به استنباط بهتر منجر شود. به عبارت دیگر، چه ویژگی هایی باید در مجتهد اعلم وجود داشته باشد؟ از جانب دیگر، در صورت تعیین آن صفات، چگونه و بر چه اساسی آن ویژگی ها را در مصداق خاص جست وجو و احراز کرد؟ از زاویه ای دیگر، مفهوم اعلمیت در «شخص حقوقی» با ساختار «شورایی»، «گروهی» و «سازمانی» چگونه تصور می شود؟ در این مقاله، که از لحاظ هدف، توسعه ای، از لحاظ گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و از لحاظ موضوع توصیفی-تحلیلی است، سه ویژگی برای اعلم بودن [فهم (اعم از فهم فقهی، فهم اصولی، فهم رجالی و فهم موضوعی)، حافظه و مهارت] – و چهار شاخص [سابقۀ آموزش، سابقۀ تدریس، سابقۀ پژوهش و سابقۀ اجرایی] ارائه و پس از آن به تطبیق اعلمیت در مجتهد حقوقی با سه ساختار شورایی و گروهی و سازمانی و مقایسۀ آن با مجتهد حقیقی پرداخته شده است.
تحلیلی از علم دینی از منظر آیت الله علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، به بررسی و تحلیل علم دینی از منظر علامه مصباح یزدی می پردازد و اینکه در منظر ایشان، علم دینی، به شیوه استنباطی است یا تأسیسی؟ رویکرد تأسیسی، اصالت را به معارف و آموزه های نقلی و پشتوانه های متافیزیکی می دهد که توجه جدی به مبانی و جهان بینی اسلامی در آن ضروری است. یافته های پژوهش حکایت از این دارد که از منظر آیت الله مصباح، علم دینی علمی است که داده های آن مخالف نص قرآن و روایات قطعی نباشد؛ علمی که در آنها نظریاتی مبنا قرار داده شود که مورد تأیید دین بوده، یا دست کم دین آنها را نفی نکرده باشد. ازاین رو علم در مقام توصیف صرف، دینی و غیردینی ندارد و در مقام توصیه و دستورالعمل نیز می تواند دینی و غیردینی باشد، اما از دایره علم خارج است. در دیدگاه ایشان، علمی دینی است که مبانی آن دینی باشد. مبانی لزوماً از طریق استنباط از منابع دینی به دست نمی آید، بلکه ممکن است با برهان فلسفی به اثبات برسد. در اسلامی سازی علم در همه رویکردها، برای استخراج دیدگاه اسلامی، به ناچار باید از استنباط بهره برد. برای تأسیس علم دینی، باید مبانی، اصول، مسائل، مفاهیم، فرضیات، نظریات، روش و... را از گزاره های دینی استنباط کرد.
راهبرد استنباط در درک متن نوشتاری: شواهدی از دانشجویان فارسی زبان قوی و ضعیف در درک متن نوشتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
97 - 123
حوزههای تخصصی:
محصول نهایی پردازشِ زبان به هنگامِ خواندن، درک متن نوشتاری است که نیازمند تعامل هم زمان راهبردهای شناختی و فراشناختی است. استنباط، یکی از راهبردهای شناختی است که می توان آن را در قالب توانایی بهره گیری از دو یا چند بخش از اطلاعات متن برای درک اطلاعاتی که به صورت ضمنی بیان شده تعریف کرد. هدف این پژوهش، بررسی تفاوت میان دانشجویان کارشناسی ارشد فارسی زبان با درک متن نوشتاری ضعیف و قوی از جنبه کاربرد راهبرد استنباط بود. این مطالعه، پژوهشی شبه آزمایشی بود. نمونه آماری شامل 100 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان بود که به روش نمونه گیریِ در دسترس انتخاب شدند. نخست، همه آزمودنی ها در آزمون تعیین سطح درک متن نوشتاری که روایی و پایایی آن در پژوهش های قبلی تأیید شده بود، شرکت کردند تا دو گروه ضعیف و قوی در این زمینه مشخص شوند. در مرحله پسین، آزمون استنباط محقق ساخته در میان آن ها توزیع شد. پس از اجرای این آزمون، داده ها با بهره گیری از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی مستقل بررسی شدند. یافته ها، نشان داد میان دانشجویان کارشناسی ارشد فارسی زبان با درک متن نوشتاری ضعیف و قوی از جنبه راهبرد استنباط تفاوت معناداری وجود دارد. به گونه ای که دانشجویان قوی از راهبردهای استنباطی بیشتری بهره می گرفتند. یافته های این پژوهش از جنبه نظری، به عنوان یکی از نخستین پژوهش ها در زمینه کاربرد راهبرد استنباط در درک متن نوشتاری بزرگسالان باسواد فارسی زبان می تواند شکاف اطلاعاتی موجود در پیشینه پژوهش های مربوط در ایران را تا اندازه ای پُر کند.
پژوهشی پیرامون گونه های ناهمگونی پاسخ معصوم با پرسش پرسشگر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بخش وسیعی از روایات احکام، در پاسخ به پرسش هایی است که راویان یا حاضران از معصومین( پرسیده اند. این واقعیت به جهت کارکردی که در استنباط حکم شرعی دارد همواره مورد توجه فقها و اصولیان بوده است؛ اما مسئله ناهمگونی پاسخ معصوم با پرسش پرسشگر، هیچ گاه مورد بحث قرار نگرفته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد تا به اتکای مراجعه به کتب روایی، فقهی و اصولی و گردآوری اسناد کتابخانه ای، نخست، گونه های ناهمگونی پاسخ معصوم و پرسش پرسشگر را مورد نقد و بررسی قرار دهد و در ادامه به علل رخداد این ناهمگونی اشاره کند. ناهمگونی در توسعه و تضییق حکم، تکلیفی و وضعی بودن حکم و ظاهری و واقعی بودن آن، نمونه هایی از ناهمگونی پرسش و پاسخ است. تعلیم قواعد عمومی، اعتماد به اجتهاد و استنباط پرسشگر، اشاره به علت حکم، اشاره به معیار و ملاک حکم، عدم قابلیت پرسش، دانش معصوم به هدف پرسشگر، عدم قابلیت پرسشگر و تقیه از جمله علل صدور پاسخ ناهمگون با پرسش می باشد.
روش های نقلی استنباط در مدرسه کلامی شیراز(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
93 - 108
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی گردآوری شده، روش نقلی استنباط گزاره های کلامی در مکتب شیراز بررسی شده است. مکتبی که برای مدت سه قرن یعنی قرون هشتم، نهم و دهم کانون اصلی جمعی از متفکران و بزرگانی چون میر سید شریف جرجانی، صدرالدین دشتکی، جلال الدین دوانی، غیاث الدین منصور دشتکی، محقق خفری و ... بود. در مدرسه عقل گرای شیراز، نقل با دو شرط معتبر و مثبت گزاره اعتقادی می باشد: اولاً، متواتر و یا حداقل مشهور باشد و ثانیاً، دلیل عقلی دیگری با نقل در تعارض نباشد. فقط در یک صورت با وجود معارض عقلی، نقل مقدم است و آن در جایی است که نقل اثبات کننده ضروریات دین باشد. در این مورد نقل، قطعاً مقدم خواهد بود. در روش های نقلی استنباط، عقل، نقش خادم را در تأیید قابلیت استنباط روش های نقلی دارد. ازجمله روش های نقلی استفاده شده می توان به نقل متواتر و مشهور، تمسّک به ظواهر کلام، استلزامات نقلی، اعتباربخشی نقل توسط عقل و منقولات ضروری دین اشاره کرد.
بررسی استنباط های فرا سیاقی با محوریت تفسیر آیه 5 سوره احزاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیاق از مسائل زمینه ساز برای فهم قرآن کریم است. استنباط از آیات قرآن بدون لحاظ سیاق، ممکن است مفسر را از دستیابی به مراد واقعی خداوند باز دارد. با این حال مشاهده می شود در کتب فقهی، برخی احکام از بخش هایی از آیات بدون لحاظ قبل و بعد استنباط شده و این پندار در ذهن خواننده متبادر می شود که گویا فقها سیاق را حجت نمی دانند یا از آن غفلت دارند. نوشتار پیش رو با هدف تحلیل همین مسأله، با محوریت بررسی مرسله حماد، با روش توصیفی– تحلیلی سامان یافته است. در این مرسله، امام کاظم (ع) با استناد به قسمتِ «ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ» آیه 5 سوره احزاب، تعلق خمس را به کسانی که از طرف مادر به بنی هاشم منتسب هستند، رد می نماید. ظاهر سخن امام این پندار را در ذهن به وجود می آورد که در این استدلال، تناسب حکم و موضوع رعایت نشده و به سیاق آیه بی توجهی شده است. بعد از بررسی شش راه حل در تبیین نظر امام، یافته های پژوهش در راه حل هفتم نشان می دهد که انتساب موجود در عبارت «ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ»، علاوه بر اینکه شامل انتساب به پدر واقعی می شود، شامل انتساب به قبایل نیز می شود و استشهاد امام به این آیه از جهت انتساب به قبیله بوده است. بر اساس این تحلیل، استنباط امام خارج از سیاق نیست.
نقش سؤال راوی در استخراج ارتکازات، سیره ها و تأثیر آن در فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
184 - 217
حوزههای تخصصی:
از عناصر تأثیرگذار در استنباطات فقهی، ارتکازات است که کاربرد زیادی در موضوع شناسی، حکم شناسی، موضوع سازی، استخراج سیره های متشرّعه و تقویت دلالت حدیث دارد. فقیهان و به خصوص متأخران، متوجّه این واقعیّت بوده و در مواردی استنباطات خودشان را به ارتکازات مستند کرده اند. اصولیان نیز در برخی موارد به حقیقت ارتکازات و تأثیر آن اشاره کرده اند. با این وجود، تاکنون بحثی درباره منابع استخراج ارتکازات صورت نگرفته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی کوشیده است تا با بررسی و ریشه یابی ارتکازات مورداستناد در فقه، به نقش سؤال راوی در استخراج ارتکازات و تأثیر این ارتکازات در استنباطات فقهی بپردازد. یافته های تحقیق نشان داد که ارتکازات، همان باورهای مغفول است که اگر شخص ملتفت آن شود و آن را بیابد، به مرحله وجدان می رسد. تقریر معصوم برای اعتبار ارتکاز سائل کفایت می کند. سؤال راوی مهم ترین منبع استخراج ارتکازات است. ظهور احادیث شرعی تحت تأثیر ارتکازات است. ارتکازی بودن مدلول حدیث می تواند مؤثر در دلالت شناسی آن باشد. گاهی ارتکاز موضوع ساز است. ارتکازات صلاحیّت دارند بیان گر رفتار جامعه در عصر معصومان و سیره های متشرّعان باشد.
اشتراکات دستگاه کلامی امامیّه واشعریّه در مبانی و روش استنباط از قرآن وحدیث(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
281 - 206
حوزههای تخصصی:
دستگاه های کلامی براساس میزان توجهشان به عقل و نقل در کشف باورهای اعتقادی ، به سه مکتب مهم عقل گرا ، نقل گرا ومکتب جامع تقسیم می شوند که در این میان دو دستگاه کلامی امامیه و اشعریه از طرفداران مکتب جامع به شمار می آیند و به هر دو منبع عقل و نقل توجه داشته اند. در نتیجه این دو دستگاه برای استنباط ازمنبع نقل، مبانی و روش هایی دارند.در نوشتارپیش رو در ضمن دو گفتار به تبیین روش ها ومبانی مشترک آنها دراستنباط از نقل(قرآن وحدیث) پرداخته ایم . مصونیت قرآن کریم از تحریف ،تمسک به خبر واحد دراعتقادات ،بهره گیری از نقل متواتر وتمسک به نقل در جایی که عقل راهی ندارد از مبانی مشترک دو دستگاه به حساب می آید وهمچنین ظهورگیری ،دلالت التزامی ،حل تعارض مفهومی میان دو متن واستدلال پذیر کردن متن از اشتراکات روشی این دو دستگاه به شمار می رود
آثار و کاربردهای سیاق در فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ ویژه نامه جستارهای نوین فقه و حقوق
127 - 146
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سیاق در فقه از موضوعات محل بحث و نظر است. در این مقاله تلاش شده به بررسی آثار و کاربردهای سیاق در فقه پرداخته شود.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها بر این امر دلالت دارد که سیاق از روش های مهم کشف معنای واژگان به خصوص در آیات قرآن است. الفاظ قرآن به تنهایی و مجزا از جملات و آیات بار معنای خاصی دارند اما همان لفظ وقتی در قالب جملات قرار می گیرد معنای خاصی پیدا می کند عدم توجه به معنای لفظ در عبارات و جملات پس و پیش مانند حذف یکی از حروف لفظ می باشد که مخل معنا می گردد. و از آن می توان به عنوان یکی از قواعد مهم در توسعه ی استنباط احکام شرعی بهره جست.
نتیجه گیری: قرآن با اسلوب خاصی که دارد با کمترین لفظ بیشترین معنا را افاده می کند. چنانکه روایات نیز به دلیل انشعاب آن ها از منشأ وحیانی از این قاعده مستثنی نخواهند بود. از این روی توجه به سیاق ما را به درک معانی دیگری فراتر از الفاظ و عبارات سوق می دهد؛ چرا که سیاق استمداد از جمیع قرائن محفوف به متن جهت کشف فهم مراد متکلم است. به همین دلیل است که فقیهان و همواره در فهم و استنباط خود به آن توجه داشته و در برداشت های فقهی خود به نحو ایجابی و یا سلبی از آن مدد جسته اند.
امکان سنجی، روش و شرایط استنباط گزاره های توصیفی و هنجاری علوم انسانی از احکام تشریعی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مسائل بنیادی شکل گیری علوم انسانی اسلامی حل مسائل روش شناختی آن است. تحقیق حاضر با هدف کمک به حرکت علمی شکل گرفته در راستای اسلامی سازی علوم انسانی به دنبال امکان سنجی، روش و شرایط استنباط گزاره های توصیفی و هنجاری علوم انسانی از احکام تشریعی است. نتایج تحقیق که به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است، نشان می دهد امکان استنباط گزاره های توصیفی و هنجاری علوم انسانی از احکام تشریعی وجود دارد و اگر پژوهشگر به اجتهاد مصطلح حوزوی مسلط بوده و در یکی از رشته های علوم انسانی تخصص داشته باشد، می تواند با حفظ اصول و مبانی روش فقه جواهری گزاره های توصیفی و هنجاری علوم انسانی را از احکام تشریعی استنباط کند. اساس این استنباط مبتنی بر حدس است و با تجمیع قرائن و ترک مظنون درجه اطمینان به مفاد حدس ارتقا می یابد. در پایان نیز چند نمونه از گزاره های استنباط شده با روش مزبور ارائه شده است.
اجماع و نقش آن در استنباط احکام کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
بر خلاف اهل سنت، فقهای شیعه اجماع را به دلیل کشف از قول معصوم حجت دانسته و بدین ترتیب آن را یکی از مصادیق سنت در کنار کتاب و عقل، از راه های دست یابی به حکم شرعی به شمار آورده اند. این مسأله می تواند شأن اجماع را بر فرض پذیرش آن، در حد خبر واحد تنزل دهد و استناد به چنین ادله ای را در احکام کیفری به دلیل مسلم بودن مسأله احتیاط در دماء و نفوس و ظنی بودن این ادله، با چالش هایی روبرو سازد. این نوشته درصدد است با نقد استناد به اجماع در استنباط احکام کیفری، برخی مصادیق مبتنی بر اجماع را نقل و بررسی کند.
استنباط از سکوت معصوم، گونه ها و مؤلفه ها
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
69-88
استنباط حکم از سکوت معصوم یکی از روش های متداول در اجتهاد فقهی است. این روش دارای ملاکات مختلفی است و کمتر مورد ارزیابی تفصیلی واقع شده است. نوشته حاضر به روش تحلیلی انتقادی از منابع فقهی و اصولی و حدیثی با استناد به روایات و سیره های عقلائی در صدد بررسی موضوع است. سکوت معصوم از سه جهت قابل بررسی است. جهت اول معصوم به عنوان فردی از افراد جامعه عقلا و به عنوان یک متکلم عرفی لحاظ می شود و شکی نیست که سکوت متکلمِ عرفی در مقابل سخن یا رفتار خاصی، منشأ ظهور حال است و از آنجا که ظهور حال افراد، با شرایط خاصی حجت است می تواند منشأ استنباط حکم شرعی باشد. در جهت دوم معصوم به عنوان یک مکلّف در نظر گرفته می شود و سکوت معصوم از این باب، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این صورت در مواردی که ملازمه میان سکوت و حکم شرعی ثابت شود مانند موارد وجوب امر به معروف و نهی از منکر یا وجوب ارشاد جاهل، استنباط حکم شرعی ممکن خواهد بود و در جهت سوم معصوم به عنوان مبلّغ و معلّم لحاظ می شود که می تواند بیش از پیش راه را برای استنباط از سکوت باز کند. در نوشته حاضر با توجه به روایات موجود و همچنین تحلیل سیره عقلا، امکان برداشت از سکوت معصوم در جهات سه گانه مورد ارزیابی قرار گرفته و برایند آن، تأیید فی الجمله حجیت چنین برداشتی در جهات مذکور است.
آیا برنامه های درسی آموزش عالی توانسته است مهارت تفکر انتقادی دانشجویان را رشد دهد؟ (مطالعه موردی: دوره های کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۳ و ۴
77 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر برنامه درسی آموزش عالی بر رشد مهارت تفکر انتقادی دانشجویان بود. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه یی، 500 دانشجوی کارشناسی (100 نفر از ورودی بهمن 87، 100 نفر از ورودی مهر 87، 100 نفر از ورودی سال 86، 100 نفر از ورودی سال 85 و 100 نفر از ورودی سال 84) از دو دانشکده ی اقتصاد و علوم اجتماعی و علوم پایه دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند و با تکمیل آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTST) اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش، بین میزان رشد مهارت تفکر انتقادی دانشجویانی که سال آخر تحصیل خود را می گذرانند، با دانشجویان سال اول، تفاوت معنی داری وجود دارد و این تفاوت به نفع دانشجویان سال آخر است. همچنین این تفاوت معنادار، در مورد سه خرده مقیاس آزمون مهارت های تفکر انتقادی، یعنی ارزشیابی، تحلیل و استنباط نیز، صادق است. اما نکته ی قابل ذکر، این است که میانگین نمره های تفکر انتقادی دانشجویانی که سال آخر تحصیل خود را سپری می کنند، کمتر از حد متوسط است. بنابراین، از مجموع یافته ها می توان دریافت که تحصیل در دانشگاه توانسته است مهارت تفکر انتقادی دانشجویان را رشد دهد، به گونه یی که میانگین تفکر انتقادی دانشجویان سال آخر، نسبت به دانشجویان سال اول از رشد نسبتاً قابل قبولی برخوردار بوده است؛ اما زمانی که نمره های تفکر انتقادی دانشجویان با نمره ی استاندارد آزمون مورد مقایسه قرار می گیرد، نمره ها ضعیف و پایین تر از حد متوسط بوده که این خود مسئله یی نگران کننده برای آموزش عالی خواهد بود و ضرورت بازنگری در هدف ها، روش های آموزشی رایج و بصورت کلی، ضرورت بازنگری در برنامه های درسی را آشکار می سازد.
بررسی مقایسه ای مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان رشته های مختلف دکتری تخصصی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
195 - 208
حوزههای تخصصی:
تفکر انتقادی به عنوان یکی از انواع تفکر انسان برای افراد در دوره های بالای تحصیلی ضرورت دارد. در مطالعات گذشته میزان تفکر انتقادی دانشجویان مقاطع مختلف دانشگاهی کم گزارش شده است. این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای تفکر انتقادی دانشجویان رشته های مختلف دکتری تخصصی اجرا گردید. روش پژوهش پس-رویدادی بود. جامعه آماری تمام دانشجویان دکتری رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تعداد 1210 نفر بود. حجم نمونه به روش کوکران به تعداد 212 نفر تعیین گردید. نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام گردید. داده ها از طریق فرم ب آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا جمع آوری گردیده و با استفاده از آزمون های مقایسه میانگین t و تحلیل واریانس تحلیل گردید. براساس یافته ها میانگین تفکر انتقادی دانشجویان دکتری واحد تبریز، 36/5±81/18 می باشد. نمره تفکر انتقادی در دانشکده علوم انسانی، 54/5±81/19 بیشترین و در دانشکده فنی-مهندسی، 19/5±04/17 کمترین بود. میانگین نمره تفکر انتقادی در دانشکده کشاورزی از دانشکده علوم انسانی کمتر و از دانشکده فنی بیشتر بود (36/5±25/18). بین دانشجویان رشته های مختلف از نظر تفکر انتقادی، استنباط و قیاس تفاوت معنی داری وجود نداشت. ولی از نظر تحلیل، ارزیابی و استقرا تفاوت معنی دار وجود داشت. اگرچه دانشجویان با سنین کمتر قدرت تحلیل بیشتر و دانشجویان با سنین بالاتر قدرت استنباط بیشتری داشتند، اما بین تفکر انتقادی رده های سنی مختلف دانشجویان تفاوت معنی داری وجود نداشت. در این پژوهش بین تفکر انتقادی و مهارت های تحلیل، ارزیابی و قیاس مردان و زنان تفاوت معنی داری وجود داشت و تفکر انتقادی و مهارت های تحلیل، ارزیابی و قیاس خانم ها از آقایان بهتر بود. بهتر است کارگاه های آموزشی در زمینه مهارت های تفکر انتقادی برای دانشجویان (با اولویت دانشکده فنی-مهندسی) و روش های تقویت آن برای اساتید دانشگاه برگزار شود.
فرایندسازی کشف مرتبه تنجز حکم شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳۳
213 - 237
حوزههای تخصصی:
کوشش فقها معطوف به استنباط حکم شرعی و تبیین حکم در تمامی ساحت ها و جوانب مختلفِ، اعم از اقسام، اجزا و مراتب آن است. آنان در فرایندسازی استنباط حکم فقهی از مراتب جعل و انشاء حکم، فعلیت و تنجز آن گفتگو می کنند. در این میان بررسی مرتبهٔ تنجز از اهمیت به سزایی برخوردار است، گرچه از این مرتبه در علم اصول ذیل عنوان مستقل بحث نشده، ولی محور چندین بحث مهم اصولی ازجمله اصول عملی، اِجزا و مسقطات حکم واقع شده است. در این نوشتار براساس روش توصیفی تحلیلی مسائل گوناگون مربوط به مرتبهٔ تنجزِ حکم شفاف سازی شده است.