مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
کرمان
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۸
140-121
حوزههای تخصصی:
حمله سپاه قاجاریه به کرمان و قتل علما و همچنین حمله وهابیون به بحرین، منجر به انتصاب علمای غیرکرمانی از سوی شاهان قاجاریه به امامت جمعه کرمان گردید. شاخص های انتخاب علما به منصب امامت جمعه کرمان شایستگی های مذهبی، اخلاقی، علمی و روابط نیکوی آنها با دربار بود و به تدریج برخی اعضای خانواده سید جواد شیرازی به سببِ ویژگی های یادشده به این مقام نائل شدند. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی تحلیلی تلاش دارد تا نقش اجتماعی امامان جمعه در جامعه کرمان عهد قاجاریه را نشان دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که امامان جمعه به عنوانِ نمایندگان دربار از کنش گرانِ اصلی جامعه کرمان بودند. آنها در این جامعه برای تأمین عدالت و رفاه اجتماعی به تأسیس دیوان خانه قضایی و احداث کاروان سرای تجاری همت گماشتند و برای اتحاد و همدلی میان پیروان شیخیه و متشرعه به نشر عقاید و فرهنگ شیعه و تربیت مبلغان پرداختند.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر اقدامات انطباقی گندم کاران در مواجهه با تغییرات اقلیم در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق کیفی حاضر با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر اقدامات انطباقی گندم کاران در مواجهه با تغییرات اقلیمی انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان و مطلعان کلیدی ذی ربط در استان کرمان تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی 21 نفر از آنان انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار MAXQDA 11 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که مهم ترین اقدامات انطباقی در مواجهه با تغییرات اقلیمی در استان کرمان در سطح مزرعه شامل فنی- زراعی، فناورانه، حفاظت از آب و زیست محیطی پایدار و در سطح خارج از مزرعه شامل اقدامات مدیریتی-اقتصادی و اقدامات مرتبط با شغل و تنوع معیشت بودند. همچنین، نتایج نشان داد که سه عامل نهادی-حمایتی (متشکل از عوامل قانونی-اداری، نهادی-سازمانی، حمایتی و اقتصادی)، ترویجی-اطلاع رسانی (متشکل از عوامل آموزشی-ترویجی و اطلاعاتی- مشاوره ای) و فردی (متشکل از عوامل فردی-روانشناختی) به ترتیب اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر اقدامات انطباقی در مواجهه با تغییرات اقلیمی در استان کرمان بودند.
جایگاه فرهنگ سیاسی ایران در تواریخ محلی کرمان عهد قراختایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
237 - 266
حوزههای تخصصی:
همگرایی جامعه و حکومت و رونق اقتصادی کرمان در عهد قراختاییان (619 703ق)، زمینه رونق فرهنگی و توجه حکومت به ادیب مورخانی چون ناصرالدین منشی (د.730ق) و نیز مؤلف تاریخ شاهی (د. حدود 698ق) را فراهم آورد. مورخان مذکور با اعتنای بیشتر به فرهنگ سیاسی ایرانی و بازتولید مؤلفه های سیاسی حکومت داری ایرانی، روند تاریخ نگاری محلی را در این خطه تکمیل کردند. نوشتار پیش رو، با پرسش درباره مؤلفه های بازتاب دهنده فرهنگ سیاسی ایرانشهر در آثار مورخان محلی عهد قراختایی، به واکاوی نگرش فرهنگی دو مورخ منتخب در بستر مناسبات جامعه و حکومت پرداخته و به این نتیجه رسیده است که بخشی از مؤلفه های قابل شناسایی در آثار این دو مورخ، از جمله هویت ایرانی، نظم سیاسی اجتماعی، ضرورت وجود حکمران و حکمروایی مطلوب، در حقیقت، بازنمایی مؤلفه های فرهنگی برگرفته از فرهنگ سیاسی ایرانی و بازتولید مفاهیم آنها بوده است.
توسعه ی موقوفات و آبادگری زنان در دوره نامسلمانی ایلخانان «منبعی برای مطالعه و آموزش تاریخ»
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش حس مسئولیت پذیری دانش آموزان یکی از دغدغه های سیستم های آموزشی در سراسر دنیا است. بدیهی است بدون داشتن شهروندانی خیر، یک جامعه نمی تواند به توسعه ی مدنی مطلوب دست پیدا کند. یکی از راهکار های علاقه مند سازی دانش آموزان و دانشجویان به فعالیت های داوطلبانه نظیر وقف، استفاده از رویدادهای تاریخی و تبیین نقش خیرین تاریخی در آبادگری سرزمین خود است. موقعیت مناسب زنان در ساختار حکومت مغولان واهتمام ایشان به فعالیتهای نیکوکارانه بعنوان نمود معنویت و البته نمایش قدرت، شرایطی پدید آورد که مورد استفاده مطلوب زنان خاندان حاکمه محلی قرار گرفت. در این جهت خواتین مسلمان دربارهای سلغری و قراختایی با بهره گیری از ملاحظات مورد نظر ایلخانان و همنوا با راهبرد کلی فرهیختگان ایرانی برای مواجهه با مغولان نامسلمان و مهار رفتارهای غیر مدنی آنان، به سنت مألوف وقف و معموری ولایات پرداختند و تجربه کارآمدی برجای نهادند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر این مدعاست که: نظر به نامسلمانی حاکمان مغولی، مبادرت زنان مسلمان دربارهای اسلامی فارس و کرمان به وقف و فعالیت های آبادگرانه، موجبات برتری حیات مدنی در مقابل حیات ایلی، احیا و تداوم سنن ایرانی- اسلامی، هماوردی با سلطه مغولان نامسلمان و غیرمستقیم اسلام پذیری آن ها را فراهم آورد. از این رو، با اهتمام به زمینه های نظری و تاریخی موضوع، چگونگی، چرایی و پیامدهای رویکرد مذکور را مورد بررسی قرار می دهد. لذا، تبیین جایگاه واقفین زن و پیامدهای وقف در دوره ی ایلخانان در آموزش تاریخ، می تواند انگیزه ی فراگیران برای شرکت در فعالیت های داوطلبانه مدنی را افزایش دهد. همچنین پرداختن به این قبیل مسائل بر جذابیت و کاربردی بودن آموزش تاریخ می افزاید.
پیامدهای دسترسی زنان به منابع آبی در ساختار اجتماعی (مطالعه موردی: سامانه فرهنگی وقف در سال ها ی 1250-1302ه.ش -کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این جستار شناخت پیامدهای دسترسی زنان به منابع آبی در رابطه با ساختار اجتماعی در بخشی از موقعیت اقلیمی خشک فلات مرکزی ایران است. هدف این پژوهش تمرکز بر مطالعه پایگاه جنسیتی زنان برای شناخت پیامدهای دسترسی این کنشگران به منابع آبی در ساختار است. پرسش اصلی پژوهش چنین است: پیامدهای دسترسی زنان به منابع آبی در میدانِ سامانه فرهنگی وقف در ارتباط با ساختار اجتماعی در دوره قاجار چیست؟ میدان و قلمرو این تحقیق، سامانه فرهنگی وقف در کرمان است که بنا به رویکرد تاریخی، گردآوری یافته ها مبتنی بر اسناد انجام شده است. داده های این مطالعه با نمونه گیری هدفمند از «دفتر ثبت موقوفات ایالت کرمان» در برش زمانی1250-1302ه.ش، با تمرکز بر پایگاه جنسیتی زنان و وجود رقبات آبی در وقف نامه ها و اسناد شبکه ای از مجموعه اسنادِ متولیان موقوفات جامعه هدف تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفته است. روش تحلیلی این پژوهش، کیفی، استقرائی و مبتنی بر تحلیل مضمون است. نتیجه این جستار، شناختِ دلالت های دسترسی به منابع آبی در قلمرو مورد مطالعه است. تحلیل مضمونِ داده های این تحقیق، پیامدهای دسترسی–بهره مندی از حق ِّدارائی- زنان به منابع آبی را در مضامینی نظیر «پیوند کنشگر و ساختار» و نیز «پاسخ فرهنگی به نیازهای فردی، فیمابینی و ساختار اجتماعی»، «کنش منطبق بر ضرورت های بنیادین ساختار اجتماعی» و نیز «عملکرد کنشگران گونه ای واگشتی از ساختار» نمایش می دهد.
تبیین جامعه شناختی زمینه های مؤثر بر نابرابری جنسیتی در دستگاه های اجرایی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
165 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین جامعه شناختی زمینه های مؤثر بر نابرابری جنسیتی در دستگاه های اجرایی در سال 1400 انجام شد.این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و کمی است.جامعه آماری این پژوهش 8200 هزار نفر از کارکنان دستگاه های اجرایی شهر کرمان است.حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 400 نفر انتخاب شد .شیوه نمونه گیری خوشه ای است . ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته و روایی پرسشنامه توسط آلفا کرونباخ 79/0به دست آمده و پایائی صوری و محتوایی پرسشنامه تائید شد. روش تجزیه وتحلیل آماری حداقل مربعات جزئی(pls)می باشد. یافته های این پژوهش نشان داد که از میان زمینه های فرهنگی رسانه ها، ایدئولوژی های مردسالارانه، سرمایه فرهنگی، عقاید قالب، آموزش و شیوه جامعه پذیری جنسیتی به ترتیب بر نابرابری جنسیتی در ادارات شهر کرمان تأثیر گذاشته است. نتیجه این یافته های تأییدی است بر این موضوع که عامل فرهنگی نقش موثری در نابرابری جنسیتی در دستگاه های اجرایی شهرکرمان دارد.آموزش نهاد خانواده که بخش عهده ایی از فرآیند اجتماعی شدن و جامعه پذیری جنسیتی در آنجا انجام می شود، از دیگر راهکارهایی است که برای کاهش نابرابری های جنسیتی در نسل های آینده باید به آنها توجه نمود.
دانش اتنواکولوژی، مبانی تقسیم بندی و نامگذاری عرصه های مرتعی از دیدگاه بهره برداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش بومی دانشی است که از حوزه جغرافیایی خاصی سرچشمه گرفته است. این دانش به طور طبیعی تولید شده و شامل مجموعه ای از بهترین، سودمندترین و سازگارترین شیوه های بهره برداری و زندگی در محیط خاص خود است. اتنواکولوژی یکی از شاخه های این دانش و شیوه ای از بررسی ارتباط انسان ها با محیط پیرامون آن هاست که بر نقش شناخت و معرفت انسان را در تعامل منظم و قاعده مند وی با طبیعت تأکید می کند. این پژوهش با هدف بررسی دانش بومی بهره برداران منطقه گوغر درباره مبانی تقسیم بندی و نام گذاری عرصه های مرتعی، خاک ها و همچنین تقویم محلی انجام شده است. ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل مصاحبه آزاد، مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی بوده است. مصاحبه ها با استفاده از روش گلوله برفی از خبرگان محلی منطقه صورت گرفت. درنهایت از اطلاعات کسب شده از مصاحبه ها، فیش برداری و استخراج مفاهیم کلیدی از دانش بومی آن ها انجام شد. یافته های حاصل نشان می دهد که مردم محلی، محیط اطراف خود و اجزا و عناصر آن را کاملاً می شناسند؛ تا آنجا که قادرند عرصه های مرتعی را با توجه به عوامل مختلفی از قبیل اقلیم، آفتاب گیر و سایه گیربودن، عوارض و ناهمواری ها، جنس زمین، ارتفاع و دما، پوشش گیاهی، رطوبت، کاربری و غالب بودن یک عامل محیطی به طبقات مختلف تقسیم کرده و خاک ها را براساس جنس، رنگ و عمق از یکدیگر تفکیک کنند. همچنین آن ها در ارتباط با زمان نیز تقسیم بندی هایی درنظر دارند که هم یک سال و هم یک شبانه روز را شامل می شود و کارهای خود را مطابق با آن پیش می برند؛ بنابراین دانش جوامع محلی از محیط اطرف خود بسیار وسیع تر است و جنبه های مختلفی را در برمی گیرد.
ساختار شکنی در مفاهیم( تاریخ ،افسانه،مرگ،مکان) در فیلم "آتش سبز" ساخته ی محمدرضا اصلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی صورت بندی روایی فیلم آتش سبز که با تکیه بر ساختارتو درتوی افسانه های ایرانی و بر اساس شناختی عمیق از هنر (نگارگری و خوش نویسی، معماری ...) و ادبیات ایران در چندین سطح به نقل تاریخ و فرهنگ کرمان و چهره های مهم آن سرزمین می پردازد،به دنبال آن است که در ورای روایات پیچیده فیلم معانی عمیق و شگرف مستتر در بطن آن را دریابد. هدف فیلم بازنمایی دقیق و واقع نمایی تاریخی نیست از این رو برای ارائه حکایات تاریخی از ظرف قصه بهره می برد افسانه، اسطوره و تاریخ را در هم می آمیزد و با پرهیز از تکرار تصاویر و ساختار رایج، از حکایات تاریخی و افسانه ها شکل و ساختاری بدیع به آن ها می بخشد. نتیجه مهم این بررسی آن است که فیلم آتش سبز با بسیاری از مفاهیم رایجی که معمولاً در روایات تاریخی به کار می رود برخوردی شالوده شکنانه دارد؛ مفاهیمی چون افسانه و اسطوره، تاریخ، زمان، مکان، شخصیت، مردن و زنده بودن. البته همگی این برخوردها، تأویل ها و بازخوانی ها در فرم و ساختار فیلم منجر به زبانی نوین می شود که شکلی پیچیده به فیلم می دهد ،پیچیدگی که در عین حال ناشی از پیچیدگی فرم ها و اشکال در هنر ایرانی و زبان و مفاهیم در شعر و ادبیات و مبانی حکمی آن هاست.
پیری در خانه، روح نهفته در معماری ایران؛ مطالعه موردی: فضاهای مناسب سالمند در معماری بومی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"پیری در خانه" یکی از یافته های روانشناسی محیطی سالمندان می باشد که در آن بر ماندن سالمندان درخانه و همسایگی آشنا و داشتن حق انتخاب در نوع زندگی تاکید می شود. در این پژوهش هدف آن است که ویژگی های مطلوب محیطی برای سالمندان جهت دستیابی به "پیری در خانه" استخراج و مفاهیم سازگار با این هدف در معماری ایران معرفی شود. و سوال این است که محیط مناسب سالمندان جهت "پیری در خانه" دارای چه ویژگی هایی است؟ و معماری ایران چگونه با این ویژگی ها منطبق می شود؟ روش این پژوهش از نظر هدف، کاربردی می باشد که با توجه به ماهیت موضوع از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که محیط با ویژگی احترام به سالمند و توانایی ادغام سالمندان در خود، تامین کننده اهداف "پیری در خانه" می باشد و برخی از مفاهیم معماری ایران با این اهداف مطابقت نموده و نشانه های احترام به سالمند در آن نهفته است. همچنین با نگاهی به الگوهای معماری بومی شهر کرمان پیشنهادهایی جهت استفاده از این الگوها و در عین حال حفظ آن ها ارایه می شود که ضمن ایجاد فضای مناسب سالمندان، از معماری بومی محل نیز صیانت شود.
واکاوی عوامل بومی و محلیِ تاثیرگذار در تحولات قالی کرمان از اواخر دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
در اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم میلادی، تغییرات عمده ای در سازمان سنتی و شیوه های تولید و عرضه قالی کشور شکل گرفت که علل عمده ای ن تغییرات را می بایست در تجاری شدن قالی ایران و نفوذ عوامل خارجی جستجو نمود. این رویکرد تجاری به قالی، باعث ظهور ساختارهای متفاوت و جدیدی در قالی های تولیدی بعضی از مناطق شد. حوزه هایی مانند کرمان که ارتباط بی واسطه تری را با تجار و مشتریان خارجی در قالب شرکت های اروپایی و آمریکایی سرمایه گذار در زمینه تولید قالی داشتند، بیشترین تغییرات را در ویژگی های ظاهری قالی های خود شاهد بودند. اما به نظر می رسد تغییرات گسترده قالی کرمان در این مقطع زمانی را نمی توان تنها به حضور کمپانی های خارجی مرتبط دانست؛ مسئله اصلی در این پژوهش واکاوی تاریخی عوامل بومی و محلیِ تاثیرگذار در این تحولات در کنار عوامل خارجی می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و اسنادی می باشد. بر پایه نتایج این تحقیق عواملی چون سایه سنگین شالبافی بر قالی کرمان، حضور طراحان خلاق و صاحب سبک، تاثیر ویژگی های تکنیکی قالیبافی منطقه روستایی راور و حمایت برخی حاکمان محلی، فعالیت گسترده تجار داخلی در حوزه تولید و صادرات قالی منطقه و در نهایت تاسیس شرکت فرش ایران در دوره پهلوی اول را در کنار حضور سرمایه گذاران خارجی در تولید قالی کرمان را می توان از جمله مهمترین عوامل تحولات گسترده قالی این منطقه بر شمرد.
مطالعه زمینه های اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر بی تفاوتی نسبت به اعتیاد با استفاده از استراتژی داده بنیاد (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان در سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: در کنار مسأله اعتیاد به مواد مخدر، بی تفاوتی شهروندان نسبت به این معضل اجتماعی، یکی از دغدغه های اصلی جامعه ماست. هدف از تحقیق پیش رو مطالعه زمینه های اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پدیده بی تفاوتی نسبت به اعتیاد است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی و از نظر نوع مطالعه از نوع تحقیقات کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و روش نمونه گیری هدفمند در دسترس است. مشارکت کنندگان پژوهش، 28 نفر از دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه آزاد کرمانند. از مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده و برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش: کنترل یا اعتباریابی توسط اعضا، مقایسه های تحلیلی و استفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است. داده ها بر طبق رویه مبتنی بر نظریه زمینه ای در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و گزینشی (محوری) تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده عواملی از جمله: بسترهای نامناسب: مشارکت پیشگیرانه/ مشارکت اجتماعی و همچنین کاهش سطح التزام مدنی/انزواطلبی و ضدیت هنجاری به عنوان مهم ترین عوامل علّی، الگوهای رفتاری ضداجتماعی/آسیب پذیری شخصیتی/تنفر فرهنگی به عنوان عوامل زمینه ای، بی تفاوتی مدنی و اجتماعی/نارضایتی اجتماعی/یادگیری اجتماعی، به عنوان عوامل مداخله گر، اثربخشی اجتماعی دولت/ مدیریت جهادی و انقلابی در کاهش عرضه و تقاضای مواد مخدر، به عنوان مهم ترین راهبردها، بی تفاوتی و انزوای اجتماعی، بی تفاوتی نسبت به خانواده و مسئولیت های اجتماعی به عنوان پیامدها و ناکارآمدی و ناامیدی در حل مسائل و مشکلات کشور" به عنوان مقوله هسته که توان تحلیل فرایند درک و تفسیر بی تفاوتی نسبت به اعتیاد را در دانشجویان دارد در نظر گرفته شده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی نشان می دهد که بی تفاوتی نسبت به اعتیاد در جامعه مورد بررسی، از عوامل متعددی تأثیر می گیرد که دارای منشأ اجتماعی و فرهنگی است.
دگرگونی عدلیه کرمان در عصر مشروطیت 1344-1324ق/1304- 1285ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استقرار نظام مشروطه دگرگونی هایی در برخی از ارکان دیوانسالاری ایران ایجاد شد. تشکیلات قضایی ایران از آن دگرگونی ها برکنار نماند و با تصویب متمم قانون اساسی از نظم جدیدی که در حال استقرار بود، تأثیر پذیرفت. یکی از بخش های تشکیلات قضایی که بر پایه نظم جدید دچار تغییر شد، عدلیه ایالات بود. ایالت کرمان یکی از نخستین ایالت هایی بود که عدلیه نوین پس از انقلاب مشروطیت در آن شکل گرفت. پژوهش حاضر می کوشد با روش مطالعات تاریخی و رویکرد توصیفی تحلیلی ضمن مطالعه تطبیقی تشکیلات عدلیه کرمان در دوره پیش و پس از انقلاب مشروطیت به این پرسش پاسخ دهد که: روند دگرگونی تشکیلات عدلیه ایالت کرمان در عصر انقلاب مشروطیت چگونه بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که انقلاب مشروطیت، بر مبنای قانون عدلیه اعظم، مرجعیت قضایی، ساختار تشکیلاتی، ترتیبات دادرسی و منابع مالی تشکیلات عدلیه کرمان را دگرگون کرد. این پژوهش قصد دارد بر پایه اسناد سازمان اسناد ملی، اسناد آرشیوهای خصوصی، اسناد منتشر نشده کنسولگری انگلستان در کرمان، روزنامه ها و منابع دست اول، تأثیر انقلاب مشروطیت بر تشکیلات قضایی ایران را در ایالات با تأکید بر ایالات کرمان تبیین و ارزیابی کند.
واکاوی چالش های و سیاست های امویان در اداره کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرمان در دوره باستان از زمان هخامنشیان تا پایان ساسانیان همواره ساتراپی، استان و ولایتی مستقل بوده که گاه توسط شاهزادگان ساسانی اداره می شد. این ولایت پس از فتح توسط اعراب مسلمان تا دهه 50 ولایت مستقلی نبود چراکه از نیمه دوم قرن اول هجری تا حدود سال 129 ه.ق (یا 156 ه.ق/ 779 م) ضمیمه خراسان شد. موقعیت جغرافیایی کرمان و دوری این منطقه از مرکز خلافت موجب شد تا این ولایت کانون چالش های متعدد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی گردد. در این بررسی که به روش توصیفی– تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانه ای انجام یافته است، کوشش شده تا با واکاوی مشکلات و چالش های پیش روی والیان اموی در اداره کرمان، سیاست ها و اقدامات آنان مورد بررسی قرار داده شود. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که فعالیت گروه های مخالف خلافت مانند خوارج، نارضایتی مردم، فشارهای مالیاتی و استقلال والیان و عاملان حکومتی، اداره کرمان را با چالش های متعدد مواجه ساخته بود. امویان با اعزام والیان متعدد کوشیدند تا با اعمال سیاست های خشونت آمیز و سخت گیرانه شرایط را تحت کنترل خویش درآورند؛ با این حال عدم مدارای آنان با اهالی کرمان موجب از دست رفتن امنیت و موقعیت اقتصادی این ولایت شد و کرمان را هرچه بیشتر به کانون شورش ها تبدیل کرد.
تحلیل فضایی کاربری فضای سبز منطقه یک شهر کرمان با استفاده از ماتریس کیفی چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تحلیل مکانی فضای سبز و بهترین مسیر رسیدن به آن در منطقه 1 شهر کرمان می باشد . در همین راستا، با استفاده از ماتریس های ارزیابی کیفی چهارگانه مطلوبیت، سازگاری، ظرفیت و وابستگی (روش های تصمیم گیری چند معیاره) به بررسی نحوه توزیع مکانی کاربری های فضای سبز در سطح منطقه یک شهر کرمان پرداخته شد . داده های تحقیق به روش اسنادی و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری گردید . هر کدام از معیارهای ماتریس چهارگانه براساس روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس رتبه بندی شده و سپس در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیایی مدلسازی و با بکار بردن توابع تحلیلی، نقشه مکان های مناسب ایجاد فضاهای سبز منطقه مورد نظر تهیه گردید . استفاده از معیارهای ماتریس کیفی چهارگانه و وزن دهی آن ها به روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس همراه با طراحی شبکه هندسی راه دسترسی به فضاهای سبز شهری از نوآوری های پژوهش حاضر می باشد . نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد مجموع فضاهای سبز شهری در منطقه یک کرمان 54 هکتار بوده که در مقایسه با وسعت منطقه، ناچیز است . بنابراین در این تحقیق با استفاده از روش ماتریس های کیفی چهارگانه، مکان های بسیار مناسب جهت احداث فضاهای سبز جدید در حدود 106 هکتار برآورد شده است . به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تحلیل فضایی کاربری فضای سبز منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش ماتریس های کیفی چهارگانه و روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس بدین گونه برآورد گردید: 7/28 درصد مکان بسیار مناسب، 4/53 درصد مکان مناسب و 9/17 درصد مکان نامناسب.
ارزیابی و تحلیل احساس امنیت شهروندان در فضاهای شهری (مطالعه موردی: محله زرتشتیان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹
75 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه احساس امنیت در فضاهای شهری به یکی از مهم ترین دغدغه های اصلی شهروندان، مدیران، نهادهای انتظامی و برنامه ریزان شهری تبدیل گشته که در صورت بی توجهی به آن، شرایط برای وقوع جرم فراهم می گردد به گونه ای که زندگی شهروندان را با خطر جدی مواجه خواهد کرد. ازاین رو هدف از نگارش مقاله حاضر، ارزیابی و تحلیل احساس امنیت شهروندان در فضاهای شهری محله زرتشتیان کرمان هست. این پژوهش ازنظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و ازنظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی به حساب می آید. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با ۴ شاخص اصلی و ۲۳ گویه از طریق مرور اسناد معتبر پژوهشی و برداشت های میدانی استخراج گردیده است. جامعه آماری تحقیق شهروندان محله زرتشتیان شهر کرمان می باشند و حجم نمونه نیز طبق فرمول کوکران به تعداد ۱۲۰ نفر از ساکنین محله مذکور جمع آوری و نحوه توزیع پرسشنامه، به صورت تصادفی بوده است. برای تجزیه وتحلیل یافته های حاصل از مطالعات میدانی از نرم افزار spss و آزمون های آماری فریدمن و ضریب همبستگی اسپیرمن بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های چهارگانه احساس امنیت شهروندان با یکدیگر ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد به نحوی که بیشترین میزان همبستگی بین مؤلفه های «اجتماعی - رفتاری» و «کالبدی - فضایی» با مقدار (۶۵۴/۰)؛ و کمترین میزان همبستگی بین مؤلفه های «نظارت» و «دسترسی» با مقدار (۲۳۴/۰) هست. همچنین با نتایجی که از آزمون فریدمن به دست آمد مشخص گردید که شاخص دسترسی با مجموع میانگین ۶۵/۱ نسبت به دیگر شاخص های پژوهش در بدترین وضعیت قرار دارد به این معنی که این شاخص نسبت به دیگر شاخص های پژوهش در سطح محله زرتشتیان از اهمیت بیشتری برخوردار هست. بعدازآن نیز شاخص اجتماعی – رفتاری، شاخص نظارت و درنهایت شاخص کالبدی – خدماتی قرار دارند. در پایان با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت این شاخص ها در عملکرد محله زرتشتیان ازجمله اصلاح و بهسازی فضاهای متروک شده، بهبود وضعیت روشنایی معابر و کوچه ها در شب، افزایش مشارکت شهروندان در اجرای طرح های شهری، بهبود وضعیت پیاده روها و معابر و غیره ارائه گردیده است.
ارزیابی نقش مؤلفه های شهرسازانه در تعیین الگوی مصرف آب در مقیاس محله ؛ موردی: محله الغدیر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
105 - 121
حوزههای تخصصی:
آب شیرین تمیز برای حمایت از جمعیت انسانی و توسعه اقتصادی بسیار مهم است. برنامه ریزان شهری، وظیفه دارند مکان های خوبی برای مردم نه تنها ازنظر فیزیکی، بلکه ازنظر اجتماعی، اقتصادی و محیطی ایجاد کنند به طور سنتی، برنامه ریزان شهری در مدیریت آب شهرها نقشی نداشته اند. بااین حال، برنامه ریزان بر نحوه مصرف آب در شهرها با شکل دادن به محیط ساخته شده از طریق تنظیم کاربری اراضی تأثیر می گذارند. هدف این پژوهش نشان دادن رابطه معنادار بین شاخص های محیط شهری و میزان مصرف آب، جهت ارتقاء حفاظت آب شهری می باشد، بر این اساس، عوامل تأثیرگذار در مصرف آب شناسایی و پس از تشکیل معادلات و بهینه سازی در نرم افزار متلب به روش الگوریتم جستجوی کلاغ کد نویسی و اجرا شدند. برای هرکدام از زیر دسته ها ضرایب بهینه مصرف به عنوان خروجی ثبت شدند. با به دست آمدن ضرایب بهینه مصرف برای هرکدام از شاخص ها شامل: سن، سواد، مساحت، شغل، نوع کاربری مسکونی، مصالح و فرم بلوک مشخص شد هرکدام از عواملی که ضرایب بهینه بیشتری را به خود اختصاص داده است، به مصرف بهینه نزدیک تر است. نتایج تحقیق، مدل شهرسازی فشرده و دانه ریز و با تراکم 4 طبقه و کاربری اراضی مختلط را بهینه ترین الگو در مصرف آب معرفی می کند. همچنین، ضرایب به دست آمده برای شاخص های محیط ساخته شده قابل تعمیم در شرایط مشابه می باشد. بنابراین برنامه ریزان شهری با استفاده از استراتژی های برنامه ریزی و طراحی در سطح محله و با شکل دادن به محیط ساخته شده و تنظیم کاربری اراضی، می توانند سبب ارتقاء حفاظت از آب شهر بشوند و بر نحوه مصرف آب در شهرها تأثیرگذار باشند. نگرش جامع و فراگیر به همه این مقوله ها و ربط منطقی بین آن ها و نیز توسعه فراگیر آن ها، تنها راه برخورد معقول با مدیریت آب در شهرها است.
بررسی وضعیت و سیر تحول صنعت فرش کرمان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
229 - 251
حوزههای تخصصی:
کرمان از مراکز اصلی تولید و تجارت فرش در دوره قاجار بود. تا ربع آخر قرن نوزدهم، متأثر از رونق صنعت شال بافی، صنعت فرش کرمان از اعتبار چندانی برخوردار نبود، اما با کسادی و رکود تدریجی شال بافی از اواخر این قرن، تولید و تجارت فرش رونق بسیاری گرفت. در این دوره، ظرفیت های منطقه کرمان در تولید فرش و افزایش تقاضا در بازارهای جهانی سبب شد سرمایه داخلی و خارجی در صنعت مزبور به کار افتد و نه تنها تولید، بلکه تجارت این محصول نیز پیشرفت و گسترش قابل ملاحظه ای یابد. این پژوهش در نظر دارد، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای، به بررسی وضعیت و سیر تحول تولید و تجارت فرش کرمان در دوره قاجار بپردازد. براساس یافته های پژوهش، در نیمه اول قرن نوزدهم بافندگان شهری، روستایی و عشایری در کارگاه های خانگی و از طریق اعضای خانواده به صورت محدود قالی بافی می کردند و فرش به عنوان یک کالای تجاری داخلی عمدتاً در بازارهای داخل کشور مبادله می شد. اما از دهه های پایانی این قرن، با سرمایه گذاری تجار تبریز و شرکت های خارجی در صنعت فرش منطقه و به راه افتادن کارگا ه های قالی بافی و سازماندهی نسبی تولید و تجارت، نه تنها میزان تولید فرش افزایش قابل ملاحظه ای یافت، بلکه صادرات و تجارت آن بسیار رونق گرفت، تا جایی که در اواخر دوره قاجار فرش کرمان سهم عمده ای از بازار فرش امریکا را به خود اختصاص داده بود.
ارتباط سنجی شاخص های مؤثر در معماری شهر خلاق با توسعه پایدار شهری و منطقه ای (موردمطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺮﯾﻊ ﺷﻬﺮی، در سال های اخیر اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺳﯿﺎﺳﯽ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺸﺮ را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار داده اﺳﺖ. ﯾﮑﯽ از شاخص ها و ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮی و ﯾﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار ﺷﻬﺮی و خصوصاً در اﺑﻌﺎد ﺗﻮﺳﻌﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اﺛﺮﮔﺬار اﺳﺖ، شهر خلاق با مؤلفه های آن اﺳﺖ. ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺧﻼق را می توان ﻣﺮاﮐﺰی ﻧﻮآور و ﺧﻼق دانست که می توانند ایده را به ثروت تبدیل کنند. هدف از تحقیق حاضر ارتباط سنجی بین شاخص های مؤثر در معماری شهر خلاق با توسعه پایدار شهری در شهر کرمان است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی از نوع تحقیقات همبستگی و روش تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری 28534 نفر از افراد بالای 18 سال شهر کرمان با جدول مورگان نمونه 384 نفری انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه که روایی صوری و محتوای آن توسط خبرگان تأیید شد و پایائی آن با آلفا کرونباخ 0/880 برآورد شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها ماتریس همبستگی و رگرسیون که با نرم افزار spss ورژن 22 محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد که بیشترین نقش در پیش بینی متغیر ملاک مؤلفه تکنولوژی داشته است و مؤلفه محیط سازمانی کمترین نقش را دارد. با جلب اعتماد شهروندان برای فعالیت و مشارکت همه جانبه در عرصه های مدیریت و برنامه ریزی شهری از طریق تمرکززدایی از برنامه ها و کارایی و اثربخشی آن ها همچنین با جذب و پرورش استعدادها و ایده های جدید و توجه به سرمایه های انسانی به عنوان یکی از شاخص های شهر خلاق می توان به توسعه پایداری شهری کمک نمود.
بررسی ریشه های تاریخی امثال و حکم مردم کرمان و تحولات فرهنگی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
208 - 226
حوزههای تخصصی:
امثال و حکم ملّت ها، علاوه بر بیان نص ایح و ان درزهای تربیت ی و اجتم اعی، اغل ب مبیّن خلقیّات و خصلت های درونی آنه ا نی ز هس ت ک ه ب ه ص ورت مع انی مج ازی و استعاری و گاهی نیز صریح و روشن بیان م ی ش وند. ای ن گفتاره ای حکیمان ه، گ اهی آمیخته به خرافات، احساسات و اندیش ه ه ای خ ام و ی ا اس طوره ای و افس انه ای ظ اهر می شوند که همگی نشانهء عمق و گسترهء نوع احساسات و باورهای علمی ی ا غیرعلم ی و افسانه ای گذشتگان است. هدف این مقاله بررسی نقش امثال و حکم رایج شهر کرمان در اشاعه فرهنگی مردم این دیار و بررسی چگونگی تحولات آنها می-باشد. برای این منظور با رویکرد تحلیلی به بررسی امثال و حکم رایج در شهر کرمان پرداخته و ریشه های تاریخی این امثال و حکم را مورد بررسی قرار داده ایم. در پایان نیز به نتیجه گیری پیرامون تاثیری که این ریشه های تاریخی بر اشاعه فرهنگی داشته اند پرداخته ایم. واژه های کلیدی: امثال و حکم، مثل، ریشه های تاریخی، اشاعه فرهنگی، کرمان.
پیش نمایی تغییرات توزیع بارش و دما با استفاده از شبیه سازی اصلاح اریبی شده مدل های اقلیمی گزارش ششم (مطالعه موردی: ایستگاه همدیدی کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثرات تغییر اقلیم بر میزان و توزیع بارش و دما در ایستگاه سینوپتیک کرمان بررسی شد. به این منظور خروجی مدل های اقلیمی جهانی گزارش ششم IPCC برای دوره پایه (1965 تا 2014) برای بارش و دما در مقایسه با داده های ایستگاه ارزیابی شد. برای ارزیابی مدل ها از معیارهای خطاسنجی شامل ضریب همبستگی (r)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین خطا (ME) و شاخص KGE استفاده شد. سپس بهترین مدل ها برای پیش بینی این دو متغیر در سال های آینده (2051 تا 2100) بر مبنای سناریوهای مختلف اقلیمی (SSP1-2.6، SSP2-4.5، SSP3-7.0 و SSP5-8.5) انتخاب شدند. در نهایت تغییرات توزیع بارش و دما در دوره آینده نسبت به دوره پایه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج مطالعه حاضر پس از اصلاح اریبی مدل ACCESS-CM2 برای تخمین دما (ME=0 °C، RMSE=1.87 °C، r=1، KGE=0.998) و مدل MRI-ESM2-0 برای تخمین بارش (ME=-0.002 mm/month، RMSE=17 mm/month، r=0.484، KGE=0.468) از دقت بهتری برخوردار هستند. نتایج بررسی روند تغییرات بارش و توزیع آن نشان دهنده عدم معنی داری روند تغییرات (مقادیر P-value بیشتر از 1/0) و عدم معنی داری تغییر میانگین و واریانس بارش (مقادیر P-value کمتر از 05/0) بود و لذا احتمال افزایش وقوع بارش های حدی نمی تواند از نظر آماری قابل انتظار باشد. اما تغییرات روند، میانگین و واریانس دما از نظر آماری معنی دار بوده و احتمال وقوع تنش های گرمایی در آینده افزایش خواهد یافت. افزایش معنی دار دما در آینده می تواند منابع آبی شهر کرمان را از نظر کمی و کیفی تحت تاثیر قرار دهد که این مسئله مستلزم توجه بیشتر سیاست گذاران به مدیریت مناسب منابع آب است.