پژوهش های بوم شناسی شهری
پژوهش های بوم شناسی شهری سال 13 زمستان 1401 شماره 4 (پیاپی 29) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه وضعیت شاخص های پیاده مداری در پیاده راه های تربیت (سنتی) و ولیعصر (مدرن) تبریز صورت گرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق را عابران، مغازه داران و ساکنین این دو محدوده تشکیل داده اند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و به روش کوکران، 380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روش تحقیق از نوع کاربری و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی و همچنین از نوع تحقیقات استنباطی است. نوآوری خاص این پژوش عبارت است از شناسایی مؤلفه های بومی مؤثر بر ارتقای کیفیت پیاده راه ها با تأکید بر پیاده راه های سنتی و مدرن. پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول کرونباخ در پیاده راه تربیت 902/0 و در پیاده راه ولیعصر 886/0 محاسبه شد. نتایج یافته های تحلیل عاملی منجر به خلاصه شدن 56 متغیر در 12 عامل اصلی گردید. درصد واریانس نهایی برای پیاده راه تربیت 84/86 و 01/81 برای ولیعصر بوده است که بیانگر نقش پررنگ شاخص های بومی در پیاده راه های سنتی است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین تمامی 46 متغیر با وضعیت پیاده مداری هر دو پیاده راه همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و در این بین میزان همبستگی متغیر در پیاده راه تربیت بیش تر از ولیعصر است. نتایج آزمون t هم مؤید وجود تفاوت معناداری و واریانس میانگین وضعیت متغیرهای پیاده مداری در بین دو پیاده راه است. در نهایت این که نتایج آزمون واریانس نشان از وجود تفاوت معنادار در بین سه گروه عابران، ساکنین و کسبه است.
تحلیل فضایی تاب آوری کالبدی با تأکید بر بازآفرینی شهری؛ مطالعه موردی: شهرهای ساحلی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی تاب آوری کالبدی با تأکید بر بازآفرینی شهری در شهرهای ساحلی غرب استان مازندران انجام شده است. این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی، به لحاظ هدف کاربردی می باشد. شیوه گردآوری داده های تحقیق، مبتنی بر روش کتابخانه ای و شیوه پیمایش میدانی (ابزار پرسشنامه) بوده است. جامعه آماری، 382 نفر از خانوارهای شهرهای نور، نوشهر، تنکابن، چالوس و رامسر می باشند. بدین منظور، از آزمون آماری تی یک طرفه، روش تصمیم گیری چندمعیاره ایداس و آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته های نهایی تحقیق با توجه به نتیجه کلی آزمون تی یک طرفه برای تاب آوری کالبدی مبین تاب آوری ضعیف شهرهای ساحلی غرب استان مازندران در شرایط پیک سفر و وضعیت مطلوب پیش زمینه های تحقق بازآفرینی شهری در این شهرها است. براساس نتایج تکنیک ایداس از پنج شهر مورد مطالعه سه شهر در گروه های ضعیف یعنی «وضعیت تاب آوری پایین و عدم تاب آوری» قرار دارند. نتایج این تکنیک همچنین از وضعیت نامساعد بازآفرینی شهری در سه شهر نمونه حکایت دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر تأثیر معناداری بازآفرینی شهری در ارتقای تاب آوری کالبدی شهرهای ساحلی غرب استان مازندران است. به این ترتیب با توجه به تاب آوری کالبدی پایین شهرهای نمونه و همچنین فراهم بودن زمینه های لازم جهت تحقق بازآفرینی شهری در این شهرها، در صورت تأمین هرچه بیش تر پیش زمینه های تحقق بازآفرینی یکپارچه شهری و اجرای پروژه های آن، می توان ارتقای سطح تاب آوری این شهرها را انتظار داشت.
سنجش تاب آوری کالبدی - محیطی در اجتماعات شهری، پژوهش موردی: شهرهای آبادان و خرمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش شاخص های تاب آوری کالبدی، زیست محیطی و مخاطرات در شهرهای آبادان و خرمشهر انجام گرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، کاربردی - نظری و از حیث ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی و پیمایشی می باشد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که براساس نتایج روش آلفای کرونباخ با حداقل ضریب پایایی (7/0)، برای هریک از ابعاد تاب آوری شهری مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه خبرگان دانشگاهی، کارشناسان و مدیران نهادی - سازمانی بود که براساس روش «نمونه گیری هدفمند و زنجیره ای»، تعداد (106) نفر که در زمینه تاب آوری شهری و شناخت قلمرو مطالعه از دانش و تجربه کافی برخوردار بودند انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری SPSS استفاده شده است. نوآوری پژوهش حاضر در ارائه و سنجش شاخص های همساز تاب آوری شهری براساس ابعاد کالبدی، زیست محیطی و مخاطرات در شهرهای آبادان و خرمشهر است. براساس مقادیر محاسبه شده برای هریک از ابعاد تاب آوری شهری (زیست محیطی، کالبدی - زیرساختی و تاب آوری مخاطرات)، نتایج پژوهش، حاکی از وضعیت ناپایدار و نامناسب تاب آوری شهرهای آبادان و خرمشهر است و بین تاب آوری موجود و تاب آوری مطلوب، تفاوت معناداری وجود دارد.
ارزیابی تأثیرات شهرنشینی بر تغییرات فراسنج های دمایی (دمای حداقل و حداکثر) در نقاط شهری، پژوهش موردی: شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیرات شهرنشینی بر تغییرات زمانی و مکانی فراسنج های اقلیمی و ارتباط با آن است. بنابراین تأثیر شهرنشینی بر دمای حداقل و حداکثر در نقاط شهری شمال غرب ایران بررسی گردید. از داده های هواشناسی (1987-2017) و داده های شهرنشینی حاصل از سرشماری عمومی و نفوس مسکن (1365-1395) استفاده شد و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون من-کندال به کار برده شد. براساس این آزمون روند مثبت و معناداری در دمای حداقل و حداکثر در میان ایستگاه های شهری مشاهده گردید. نوآوری مقاله حاضر در تأثیر افزایش جمعیت و توسعه فیزیکی شهرها بر پارامترهای اقلیمی شهرها می باشد. تغییرات ده ه ای نشان از تأثیر شهرنشینی بر آب وهوا است. نتایج ارتباط دمای حداقل و حداکثر با تعداد جمعیت در نقاط شهری مثبت می باشد. میزان همبستگی دمای حداقل در خلخال و خرم دره (شهرهای کوچک) 8/0، در شهرهای مراغه و خوی (شهرهای متوسط) 7/0 و دمای حداکثر در شهر مهاباد 61/0 به دست آمد و در شهرهای بزرگ اردبیل و زنجان ارتباط بسیار زیادی به میزان 7/0، 75/0 اما در ارومیه و تبریز (شهر خیلی بزرگ و کلان شهر) جمعیت با دمای حداقل ارتباط کمی داشت ولی دمای حداکثر در هر دو شهر با ضریب بالای 68/0، 61/0 مشاهده شد که نشان دهنده نقش قابل توجه شهرنشینی در آب وهوای شهری است. در شهرهای کوچک و متوسط و بزرگ تغییرات در دمای حداقل قابل توجه بود. در تمامی ایستگاه ها بررسی تغییرات ده ه ای جمعیت و دمای حداقل و حداکثر روند افزایشی نشان داد و تغییرات زیاد در دهه های 1375-1385 و 1385-1395 می باشد.
بررسی و تحلیل موانع اجتماعی- فرهنگی توسعه حمل ونقل عمومی پایدار در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل موانع اجتماعی- فرهنگی توسعه حمل ونقل عمومی پایدار کلان شهر اهواز است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و توسعه ای است، از نظر ماهیت، توصیفی و تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه).استفاده شده است. در جهت پایایی ابزار سنجش از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که به دست آمدن ضریب 95/0 نشان دهنده پایایی ابزار سنجش است. روش آنالیز آن کمی بوده که از مدل تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS استفاده شده است. همچنین جامعه آماری تحقیق را مناطق هشتگانه کلان شهر اهواز تشکیل داده اند. به منظور تعیین تعداد نمونه جامعه خبرگان، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد که بر اساس آن، تعداد 15 نفر از خبرگان مرتبط با حوزه این پژوهش انتخاب شدند. شناسایی موانع توسعه اجتماعی- فرهنگی حمل ونقل، دسته بندی موانع و شناخت تفاوت های مکانی از جنبه های نوآوری این پژوهش است. نتایج تحقیق نشان داد که موانع اجتماعی - فرهنگی توسعه حمل ونقل عمومی در مناطق هشتگانه اهواز باهم متفاوت هستند؛ در مناطق یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت و هشت به ترتیب ضعف فرهنگ سازمانی، سبک زندگی خودرو محور، ضعف مشارکت واحدهای وظیفه، عدم حمایت از مسافرت کودک، بی نظمی در سواره - پیاده شدن، مقاومت در پرداخت هزینه های عمومی، ضعف رعایت حقوق شهروندی مهم ترین موانع توسعه ی حمل ونقل عمومی در هر یک از مناطق هشتگانه است.
تحلیل فضایی کاربری فضای سبز منطقه یک شهر کرمان با استفاده از ماتریس کیفی چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تحلیل مکانی فضای سبز و بهترین مسیر رسیدن به آن در منطقه 1 شهر کرمان می باشد . در همین راستا، با استفاده از ماتریس های ارزیابی کیفی چهارگانه مطلوبیت، سازگاری، ظرفیت و وابستگی (روش های تصمیم گیری چند معیاره) به بررسی نحوه توزیع مکانی کاربری های فضای سبز در سطح منطقه یک شهر کرمان پرداخته شد . داده های تحقیق به روش اسنادی و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری گردید . هر کدام از معیارهای ماتریس چهارگانه براساس روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس رتبه بندی شده و سپس در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیایی مدلسازی و با بکار بردن توابع تحلیلی، نقشه مکان های مناسب ایجاد فضاهای سبز منطقه مورد نظر تهیه گردید . استفاده از معیارهای ماتریس کیفی چهارگانه و وزن دهی آن ها به روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس همراه با طراحی شبکه هندسی راه دسترسی به فضاهای سبز شهری از نوآوری های پژوهش حاضر می باشد . نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد مجموع فضاهای سبز شهری در منطقه یک کرمان 54 هکتار بوده که در مقایسه با وسعت منطقه، ناچیز است . بنابراین در این تحقیق با استفاده از روش ماتریس های کیفی چهارگانه، مکان های بسیار مناسب جهت احداث فضاهای سبز جدید در حدود 106 هکتار برآورد شده است . به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تحلیل فضایی کاربری فضای سبز منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش ماتریس های کیفی چهارگانه و روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس بدین گونه برآورد گردید: 7/28 درصد مکان بسیار مناسب، 4/53 درصد مکان مناسب و 9/17 درصد مکان نامناسب.
ارزیابی تطبیقی محلات از منظر شاخص شکوفایی شهری، مورد پژوهش: محلات منطقه شش کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی تطبیقی محلات منطقه 6 کلان شهر تهران براساس شاخص های شکوفایی شهری می باشد. به کارگیری شکوفایی شهری در برنامه ریزی محله ای سیاستی نوین در توسعه شهری پایدار است. این پژوهش براساس روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی و براساس هدف کاربردی می باشد. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی- کتابخانه ای بوده است. از مدل WASPASبرای رتبه بندی محله ها و از مدل آنتروپی برای وزن دهی به شاخص ها استفاده شده است. نوآوری پژوهش استفاده از رویکرد تطبیقی و مدل جدید در تعیین و ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری در مقیاس محله های شهری منطقه شش تهران است. نتایج حاصل از به کارگیری مدل تصمیم گیری WASPASنشان می دهد بین محلات 14 گانه منطقه شش نسبت به شاخص های شکوفایی شهری تفاوت وجود دارد. سطح بندی محلات ازلحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب بوده است که سه محله یوسف آباد، کشاورز و ولیعصر به ترتیب با امتیاز نهایی، 337/0، 334/0 و 259/0 دارای وضعیت مطلوب، شش محله دارای وضعیت متوسط و پنج محله (نظامی گنجوی، جهاد، بهجت آباد، فاطمی و جمال زاده) دارای وضعیت نامطلوب و در اولویت برنامه ریزی توسعه شهری می باشند. همچنین نتایج نشان داد که بعد زیست محیطی شکوفایی شهری دارای بیش ترین محلات (11 محله) با شرایط نامطلوب بوده است.
الگویی جامع در تدوین استراتژی ارتقای مدیریت محیط زیست شهری، پژوهش موردی: منطقه 22 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نحوه مدیریت محیط زیست شهری در منطقه 22 شهرداری تهران در جهت ارائه الگویی جامع و ارتقای آن می باشد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحلیلی- توصیفی است، برای جمع آوری داده ها از منابع داخ ل ی و خ ارج ی و در مرحله پیمایش، از طریق پرسشنامه از 20 نفر از نخبگان مدیران خبره حوزه مدیریت زیست شهری استفاده شده است. مدل اجرایی برنامه ریزی راهبردی پژوهش برگرفته از مدل مدیریت راهبردی فرد. آر. دیوید می باشد و در مرحله تصمیم گیری، از ماتریس QSPM بهترین راهبردها برای اجرا بکار گرفته شد. ارائه الگویی جامع و متناسب با محیط زیست منطقه 22 شهرداری تهران که قادر به تعیین نقاط ضعف مدیریت شهری و ارائه استراتژی جهت ارتقاء آن، نوآوری مطالعه حاضر می باشد. با توجه به یافته های پژوهش و کسب نمره نهایی کم تر از 5/2 مشخص گردیده در مدیریت محیط زیست شهرداری منطقه 22 تهران، از قوت ها و فرصت های به دست آمده برای غلبه برضعف ها و تهدیدها به درستی استفاده نشده است و نوع راهبرد، تدافعی است. نتایج تحقیق نشان داد که سه راهبرد «ارزیابی عرصه های نیازمند حفاظت محیط زیست»، «اصلاح بسترهای حقوقی و نهادی» و «اصلاح ساختار سازمانی و مدیریت یکپارچه شهری» با بیش ترین امتیازات، از مهم ترین راهبردهای ارتقاء مدیریت محیط زیست این منطقه بوده است.