مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
مشروطه
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۵
129 - 149
حوزه های تخصصی:
فقدان آگاهی تاریخی، مشروطه خواهی را به یک دوره کوتاه، در فهم ما، محدود کرد. در حالی که جستجوی «حد یقفی» بر «مقام لاحد» دیرینه ای دورتر از 13 مرداد 1285 داشت. در فقدان آگاهی تاریخی، «مبادی تاریخیه سابقه» تدریجاً فراموش شد. یکی از آثار این مفهوم از تاریخ و دوره تاریخی در رویکرد ما به حقوق اساسی نمایان گشت. غیبت آگاهی تاریخی، حقوق اساسی را از سنت و مبادی تاریخی اش، یعنی تاریخ مشروطه خواهی در ایران، جدا کرد. در ناآگاهی از سنت های حقوق اساسی در ایران، نظام حکومتی «دول خارجه»، نه «مذاق مملکت» و نه «مشروطیت و آزادی ایران» در مطالعه حقوق اساسی موضوع، محور و معیارِ بحث شد. از دیدگاه ما، درس های حقوق اساسی در نظر به شرایط طرح اندیشه مشروطه خواهی «در ایران» و از گذر مسائل و مفاهیم آن آغاز نشد. از همین رو به نظر می رسد محل نزاع در حقوق اساسی به درستی تحریر نشده است. توضیح خواهیم داد که چگونه گریز از شناخت «مقتضای» تاریخی «قانون اساسی ملی»، دست یافتن به «اساس» مبتنی بر «مذاق مملکت» را هر روز به تأخیر می اندازد. این نوشتار با نشان دادن توانایی مفاهیم حقوق اساسی در توضیح معنای کوشش های مشروطه خواهانه، که مفاهیم تاریخ مشروطه رأیارای آن نیست، آغاز می شود. در ادامه این دیدگاه را، در حقوق اساسی ایران، نقد خواهیم کرد که در فهم و توضیح حکومت قانون در ایران به مواد تاریخی آن اعتنا ندارند و حقوق اساسی ایران را در بیرون زادگاه مفاهیم تاریخی آن توضیح می دهند. هدف، آشکار کردن ضرورتِ رویکردی از زاویه تاریخ حقوق اساسی به میراث مشروطه خواهی است، تا از این راه بتوان گفتگویی را برای «تجدید نسخه» حقوق اساسی آغاز کرد، تعریفی که بتواند آن را نه تنها در متون قانونی، که در ساختار واقعی قدرت و همچنین در دوره تاریخی بلندتری جستجو کند.
مفهوم نمایندگی در مجلس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۹
137 - 175
حوزه های تخصصی:
مفهوم نمایندگی برای نخستین بار در مجلس اول پدیدار شد. این مفهوم پیش از مشروطیت از جمله مفاهیم مخاطره آمیزی بود که مشروطه خواهان درباره آن تنها در پرده گفتگو می کردند. پس از مشروطیت آنگاه که حق و سهمی برای افراد اهالی مملکت در تصویب و نظارت امور عموم شناخته شد، نظام جدید ناگزیر باید راهی برای جامه تحقق پوشاندن به این حق و سهم می گشود. نمایندگی مفهومی بود که جایگاه تازه افراد اهالی مملکت را صورت تحقق می بخشید. چون جمع شدن تمام نفوس در یکجا ممکن نبود، از این جهت مقرر شد تا نمایندگانی برای هر طبقه در هر ولایت برگزیده شود. نمایندگان اگرچه با انتخابات صنفی و طبقاتی وارد مجلس شدند اما هیچ گاه خود را نماینده صنف و شهر خود نخوانند. بلکه از همان آغاز خود را «وکیل از جانب سی کرور نفوس» و «وکیل تمام مملکت» گفتند. مفهوم نمایندگی هر چند در مشروطیت با واژه وکالت در حقوق شرع معرفی شده است، اما این همانندی تنها اشترک لفظی بوده است و هر یک محتوا و موضوع متفاوتی داشته اند. در نوشته پیش رو فرایند پدیدار شدن این مفهوم و فاصله گرفتن تدریجی آن از وکالت در حقوق خصوصی را، در گفتگوهای نمایندگان مجلس اول، نشان خواهیم داد.
سیر تحول حکمرانی مردم پایه در ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی
منبع:
حکمرانی متعالی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
31 - 46
حوزه های تخصصی:
در جریان انقلاب مشروطه و پس از پیروزی آن، برای نخستین بار در ایران معاصر از مشارکت مردم در امر کشورداری و جایگاه ملت در حکومت و قانون، سخن به میان آمد و پس از این برهه بود که اندیشمندان و سیاستمداران کم وبیش برای مردم در امور سیاسی کشور ارزش و جایگاهی قائل شدند که پیش از آن محلی از اِعراب نداشت. بدون شک روند حکمرانی مردم پایه در ایران، یکنواخت و ثابت نبوده و همواره با فراز و نشیب هایی همراه بوده است؛ به این صورت که در مقاطعی نقش مردم در مشارکت سیاسی بالا و از سوی دیگر تصمیمات سیاسی از جانب صاحبان قدرت با در نظر گرفتن سعادت ملت انجام می گرفت و در ازمنه ای دیگر نیز حکمرانی مردم پایه دوران حضیض خود را می گذرانده است. چنانکه بعد از پیروزی انقلاب مشروطه، مردمی که به تازگی جای خود را در امور سیاسی کشور باز کرده بودند، با استبداد صغیر مواجه شدند که مجدداً حکمرانی مطلقه را برای آنان به ارمغان آورده بود. مقاله حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی سعی دارد سیر تحول حکمرانی مردم پایه از دوران مشروطیت، که سرآغاز بحث حکومت مردمی در ایران معاصر به شمار می آید، تا انقلاب اسلامی سال 1357 که نقطه عطفی در حکمرانی مردمی تلقی می شود، را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. در این پژوهش اساس حکمرانی و عملکرد حکومت ها و دولت ها اعم از مردمی و غیرمردمی(خودکامه) در این بازه زمانی موردتوجه قرار گرفته تا بدین طریق پیشینه و تحولات اساسی حکمرانی مردم پایه در ایران تبیین گردد.
وحدت، در اشعار شاعران دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همان طور که می دانیم ادبیات شفاهی هر ملت، بهترین بیان کننده باورها و ذهنیات یک ملت و سیاست های حاکم بر ایشان است و تاریخ هر ملتی را، می توان با تأمل در فرهنگ آن ملت، از جمله ترانه هایشان جستجو کرد. ترانه ها و تصنیف هایی که گاه برای تغییر یک حکومت یا یک سیاست، ملتی را متحد کرده اند و یا طبق شرایط سیاسی خاص، متولد شده اند، مانند اشعار و ترانه های دوره مشروطیت که در این دوره وحدت موضوعی و مضمونی، به چشم می خورد و مضامینی چون دعوت به مبارزه، ترسیم چهره بیدادگری و کج فهمی پادشاهان، بیان جنایات مستبدان داخلی و خارجی و شرح خیانت های آنان به مملکت ایران، ستایش آزادی و شهدای آن و القای امید به آینده، دعوت به مبارزه با یاری گرفتن از عناصری چون ارتقای سطح آگاهی مردم و بزرگداشت شهدای راه آزادی. از این رو جلوه های گوناگون ادب پایداری آیینی، ملی و انسانی شکل گرفت. برای شکوفایی این مؤلفه ها، عصر مشروطه سهم بسیاری دارد، به دلیل آنکه آغازگر تحولات نوینی در عرصه سیاسی و اجتماعی و به تبع آن تغییراتی در حوزه فرهنگ و ادبیات کشور همچون دموکراسی بود. در این جستار، سعی بر این است که با بررسی اشعار دوره مشروطه، هماهنگی شاعران و همچنین وحدت موضوعی و مضمونی اشعار را، بررسی نماییم. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی(کتابخانه ای) انجام گرفته است
واکاوی الگوهای هویتی عرضه شده در پاسخ به مساله انحطاط در ایران معاصر (با تأکید بر الگوی گفتمان هویتی انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول قرون متمادی اسلام به عنوان منبع الهام بخش هویتی در ایران نگریسته میشد و در کنار عناصر هویت ساز دیگر، تمدنی را بنا نهاد که در تمامی زمینه ها مرجعیت جهانی یافت، اما در سده های اخیر این تمدن رو به زوال نهاد. شکست های نظامی سوال از انحطاط را مطرح ساخت و واکنشهایی را به سمت خود روانه داشت. پژوهش پیش رو که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، با این مساله آغاز شده که جامعه ایرانی چه الگوهایی را در مواجهه با مسئله انحطاط ارائه داده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که سه الگو در مواجهه با مساله انحطاط ارائه شد: الگوی اول (مشروطه)، با تصور تصرف در مدرنیته، در پی اخذ گونه ای از مدرنیته بومی برآمد که به جهت عدم توجه به مبانی معرفت شناختی و همچنین فاصله میان ارزش های اسلامی و غربی به شکست انجامید. الگوی دوم (پهلویسم) که در پی اخذ بلا قید تمدن غربی بود، علاوه بر ناکارآمدی به مشکل بزرگ تری به نام "مسخ هویت" انجامید. به همین جهت الگوی سوم با انقلاب اسلامی و در قالب گفتمان هویتی اسلام سیاسی شکل گرفت که به دنبال احیای هویت ایرانی اسلامی از طریق احیاء ارزش های اسلامی و غیریت سازی با تمدن غرب بود.
مدرسه و روزنامه در زنجان عصر مشروطه؛ چالش ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار مظاهر تمدنی جدید، نخست در کانون های نوگرایی چون تهران و تبریز تأسیس شد و سپس به تدریج با وجود موانع متعدد به ولایات دیگر راه یافت. از میان نهادها و مظاهر جدید از مدرسه و روزنامه نام برده می شود که در تحول اجتماعی و فکری جامعه تأثیر بسزایی داشتند. در شهر زنجان، با وجود قرارگرفتن این شهر در سر راهِ دو کانون مهم تهران و تبریز، مظاهر تمدنی با تأخیر شکل گرفت که این موضوع معلول ساخت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زنجان بود. با این حال نهادهای جدید به تدریج، تأثیرشان را در جامعه زنجان در میان برخی طبقات و گروه ها بر جای گذاشتند. این مسئله تاکنون موضوع یک پژوهش مستقل واقع نشده است و جای خالی آن در مطالعاتِ مربوط به چگونگی و روند استقرار مظاهر تمدنی جدید در ولایات مختلف احساس می شود. پژوهش حاضر درصدد است تا چگونگی استقرار مدرسه و روند آشنایی جامعه زنجان با روزنامه و روزنامه خوانی و کوشندگان این مسیر را با تبیین موانع و دشواری ها، آثار و نتایج بررسی کند. براساس مدعای پژوهش، با توجه به فضای نسبتاً آزاد عصر مظفری و همکاری عناصر اجرایی دولت و تجددخواهان، مظاهر جدید در زنجان تأسیس و با موفقیت هایی همراه شد؛ اما رقابت های علما در قالب گروه های مخالف یکدیگر که بر اقشار مختلف تأثیر داشتند، موانع جدی ای را در مقابل مؤسسات جدید و علاقه مندان مظاهر جدید ایجاد کرد. این مقاله با اتکا بر منابع اصیل، روزنامه ها و اسناد آرشیوی و خاندانی به روش توصیفی – تبیینی مسئله را بررسی کرده است.
نقاط دگرگونی تاریخی در روحیات یکصدساله ایرانیان و اثرگذاری آن بر سیاست در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
80 - 105
حوزه های تخصصی:
مفاهیم نسلی به صورت قابل توجه ای دارای ارزش بوده اما این اُبژه های نسلی معانی متفاوت یافته که اُبژه های تاریخی، واجد معنایی پیوسته و دقیقترند؛ گرچه در این میان برخی تطور را نوعی انحراف از هنجار به شمار می آورند، به این معنی که حالت بهنجار امور در جامعه، حالت ثبات است و فرض می شود که روحیات، ارزش ها با گذشت زمان پایدار می مانند و این نوع تفکر بازتابی از جریانات محافظه کارانه درون سپهر هر جامعه ای هست، اما غالب افراد جامعه به دنبال تطور در همه دوره های زمانی هستند. لذا پرسش مطرح آنکه اساساً دگرگونی تاریخی در روحیات ایرانیان و اثرگذاری آن بر سیاست از چه نقاط عطفی در صدسال اخیر سرچشمه می گیرد؟ به نظر می رسد نقاط عطف تاریخی در تعامل با تحولات جهانی و ابژه مثبت و منفی هر نسلی به نوبه خود زمینه های تحول و تطور روحیات ایرانیان را فراهم نمود که بر عرصه سیاست در ابعاد داخلی و خارجی آن تاثیراتی در بلندمدت گذاشته که اثرات آن را نسل های دیگر لمس نموده اند. برهمین مبنا پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت چهار نقطه عطف تاریخی"مشروطه و آغاز سلطنت رضا شاه"،"وقایع 28 مرداد 1332"،"انقلاب اسلامی1357"و"جنگ تحمیلی همراه با شرایط پسا جنگ" به تشریح هریک از این چهار نقطه تطور در همان دوره بپردازد؛ برهمین اساس به جهت کشف فرضیه های مطرح از بُعد نظری و مطابقت آن با واقعیت ها از روش تطبیقی_تاریخی بهر ه گرفته و به همین منظور با گردآوری داده های لازم، به توصیف، تجزیه، تحلیل و استنباط پرداخته و سنجش متغیرها با ارائه راهکارهای علمی و پژوهشی عملیاتی سازد.
جایگاه امر سیاسی در ادوار فقه سیاسی شیعه
حوزه های تخصصی:
امر سیاسی در ادوار فقه شیعه از قرن سوم تا به امروز، تحولی بنیادین داشته است. موضوع این تحقیق، بررسی جایگاه امر سیاسی در ادوار مختلف فقه شیعه است که با روش اسنادی از نوع کیفی و مبتنی بر ردیابی فرایند و ملهم از ادبیات نظری مربوط به امر سیاسی و فقه سیاسی نگارش یافته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فقه شیعه چهار مرحله را از سر گذرانده است که مرحله اول، فقه خصوصی است که به دلیل شروع عصر غیبت، مباحث مربوط درباره ماهیت حکومت موضوعیت دارد. مرحله دوم، با سلطنت عجین شده و تفکیک بین «امر شرعی» و «امر عرفی» از شاخص های آن است. مرحله سوم، عصر مشروطه را شامل می شود که نظریه تأسیس حکومت نیمه مشروع در دوره غیبت، ویژگی این دوران است. مرحله چهارم، دوران حکومت جمهوری اسلامی است که مقدمات حکومت دینی به دست فقیه جامع الشرایط پی ریزی شده و فقه سیاسی وارد مرحله نظام سازی می شود. به طورکلی، با گستردگی امر سیاسی، حوزه فقه سیاسی شیعه نیز دچار تحول شده و مفاهیم مرتبط با آن از فقه فردی به فقه عملی و نظام سازی سیاسی راه یافته است.
علل توجه محمدعلی شاه قاجار به فوج سیلاخوری و تاثیر آن در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پادشاهی سه ساله محمدعلی شاه قاجار، آکنده از صحنه های تخاصم و کشمکش بین نهاد سلطنت و طرفداران آن با عناصر مشروطه خواه بوده است. در این میان، بهره مندی از قوای قهریه توانمند به منظور حفاظت از سلطنت و مقابله و سرکوب مشروطه خواهان، امری بدیهی می نمود. فوج سیلاخوری از خطه لرستان که طی دوره قاجار، همواره در منازعات محلی موفق بوده و به رشادت و وفاداری ذاتی اشتهار داشتند، به عنوان گارد محافظ شخص محمدعلی شاه منصوب و در قضیه بمباران مجلس و دستگیری و کشتار مشروطه خواهان پیش قراول و بازیگر اصلی میدان نبرد در قشون محمدعلی شاه بودند. هدف از تحقیق پیش رو ذکر دلایل توجه و اتکال محمدعلی شاه قاجار به فوج سیلاخوری در تحولات مشروطه و همچنین تاثیر عملکرد فوج مذکور بر جامعه آن روزگار که می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات عمدتاً کتابخانه ای و با تکیه بر اسناد و مدارک در دست می باشد. با بررسی اسناد ومدارک می توان نتیجه گرفت که فضای ایجاد شده سه گانه بر اساس شاخص های "پنداشت قدرت" شخص شاه به قوای نظامی رشید و وفادار، "تنفر ذهنی" آحاد ملت در واکنش به اعمال و رفتار حکومت و قوای نظامی منتسب به آن و در نهایت بروز "جذبه منزلت" در سربازان فوج سیلاخوری به واسطه حصول جایگاه ویژه نزد شاه قاجار و اگرچه به بهای تقابل با هم میهنان خود، می باشد که در نهایت وقوع جنگ و منازعات بعدی را حتمی و غیر اجتناب می نمود.
ارزیابی و تحلیل فعالیت انجمنها و تشکیلات اجتماعی کردستان در دوره مشروطه (1324- 1329ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطه زمینه مناسبی برای ظهور انجمنها و تشکیلات اجتماعی مختلف در سراسر ایران فراهم آورد. مسأله اصلی این پژوهش بررسی نخستین تجربه فعالیت تشکیلاتی و گروهی در کردستان در قالب انجنهای مشروطه خواه و نحوه مواجهه کارگزاران قاجار با آنها در دوره مشروطه(1324- 1329ق) است. پرسش این است که انجمن ایالتی و ولایتی ، بلدیه و دیگر انجمنهای کردستان در چه زمانی و چگونه درست شدند؟ اساسنامه آنها چه بود و چه اقداماتی انجام دادند؟ نحوه تعامل نهادهای حاکمیتی با آنها چگونه بود و چرا و چگونه برچیده شدند؟ یافته های این پژوهش که بر اساس روش توصیفی تحلیلی نوشته شده است، نشان می دهد که مشروطه خواهان کرد با الگوبرداری از فعالیت مشروطه خواهان تهران و آذربایجان انجمنها و تشکیلات مختلفی را در کردستان پدید آوردند و به بسط مشارکت مردم در فعالیت های سیاسی و اجتماعی کمک کردند.در مقابل، دولتمردان حاکم که همچنان به نظام سنتی حکمرانی تمایل داشتند، با شیوه ها و ابزارهای مختلف، مانع پیشبرد برنامه های آنان شدند. با وجود این ، مشروطه خواهان عقب نشینی نکردند و کشمکش های دو طرف تا پایان این دوره همچنان ادامه داشت.
ارزیابی و تحلیل ماهیت تأثیرپذیری مشروطه خواهی ایرانیان از مشروطه عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و تحلیل ماهیت تأثیرپذیری مشروطه خواهی ایرانیان از مشروطه عثمانی چکیده: چگونگی تأثیرپذیری ایرانیان از مشروطه عثمانی همواره یکی از مباحث چالش برانگیز بوده است.برخی نویسندگان این موضوع را نفی کرده و برخی دیگر چنان از تأثیرگذاری مشروطه عثمانی بر مشروطه خواهی ایران سخن گفته اند که گویی عثمانی ها سازنده مشروطه ایران بوده اند. مسئله اصلی نگارنده در این پژوهش، شناخت ماهیت و ابعاد تأثیرپذیری ایرانیان از مشروطه عثمانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که روشنفکران ایرانی به موازات عثمانی با دنیای غرب، هندوستان و نیز مشروطیت روسیه و ژاپن تعامل داشتند وضمن آشنایی با مشروطه و مفهوم دولت مدرن؛ حتی پیش از مشروطه عثمانی به ضرورت انجام اصلاحات در نظام حکمرانی خود پی برده بودند؛ بنابراین مشروطه ایران امری درون زا و اصیل بود و نمی توان آن را تقلیدی و تابع عثمانی دانست. تنها استثنا این بود که مشروطیت عثمانی به سبب همسایگی و تأثیر غرب زودتر از ایران رخ داد و شمارایرانیان مقیم عثمانی که تحت تأثیر آن قرار گرفتند از ایرانیان دیگر کشورها بیشتر بود. روشنفکران ایرانی نیز برای تطبیق قوانین مشروطه با دین؛ به تجربه عثمانی نیازداشتند. این سه موضوع که در این پژوهش به آنها پرداخته می شود، سبب شدند تا مشروطه ایران به شکل صوری و فرمال تحت تأثیر عثمانی قرار گیرد.
نوسازی نظام آموزشی ناظر به مدارس و معلمان و بازتاب آن در مذاکرات و مصوبات مجلس اول مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشروطیت سرآغاز حرکت نظام آموزشی جدید ایران برای ایجاد ساختار، نظم معطوف به اهداف مشخص و همچنین فراگیر شدن آموزش است. این حرکت مبتنی بر تدوین یک رشته قوانین و تأسیس نهادهای آموزشی جدید بود. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل مسئله نوسازی نظام آموزشی بر بنیاد قوانین مصوب مجلس اول مشروطه است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که نمایندگان مجلس اول بر اساس کدام چالش ها، مطالبات و مشکلات دست به تدوین قوانین و شیوه نامه های مرتبط با آموزش زدند و مهم ترین شاخص های نوسازی آموزشی در حوزه مدارس و معلمان چه بود؟ این مقاله با تحلیل گفتگوهای مجلس می کوشد چگونگی تأثیرگذاری مجلس را بر فرآیند تأسیس آموزش وپرورش نوین در ایران تبیین کند و به بررسی قوانین و مذاکرات نمایندگان مجلس اول در ارتباط با گسترش تعلیم عمومی و تقویت مدارس در کشور و شکستن ساختارهای کهن آموزشی بپردازد. مقاله سرانجام به این نتیجه می رسد تعدادی از نمایندگان مجلس تلاش می کردند تا با الهام گرفتن از نوسازی های آموزشی غربی، زمینه را برای نوسازی بومی متناسب با الزامات کشور فراهم کنند. همچنین بررسی این شاخص ها در کنار مطالبات و مشکلات حوزه آموزش به صورت منسجم در این نوشتار، نشان از تداوم مشکلات در ادوار بعدی و ضرورت پرداختن به آن ها را دارد.
حکومت و تمدن در اندیشه سیاسی آیت الله شیخ فضل الله نوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
27 - 43
حوزه های تخصصی:
حکومت از مباحث مهم و تمدن به مثابه وضع مطلوب، دارای جایگاه ویژه در اندیشه سیاسی همه دور ه های گذشته ایران و جهان است. در نهضت مشروطه نیز، به دلایل متعدد از جمله تأثیرپذیری ایرانیان از افکار سیاسی غرب، بازار اندیشه ورزی چنان بالا گرفت که به حکومت و تمدن بیش از گذشته پرداخته شد. در میان اندیشمندان این دوره، آیت الله شیخ فضل الله نوری از برجسته ترین فقهایی است در جدال اندیشه ها و با مقولاتی چون حکومت و تمدن به مصاف اندیشه غرب می رود، از این رو، مقاله حاضر به این سئوال که: دیدگاه آیت الله شیخ فضل الله نوری به حکومت و تمدن چه بوده است؟ به شیوه توصیف و تحلیل پاسخ می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد شیخ در چارچوب دین، حکومت و تمدنی را مفید و مؤثر می دانست که در آن استعمار، خودکامگی، فساد، بیگانه محوری و افکار و اعمال ضد شریعت، نفی گردد.
کارکردهای امنیتی_ نظامی مناره ها به روایت متون تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناره ها، میراث معنوی فرهنگ های متعدد و متنوع با کارکردهای مختلف مسیریابی، اذان گویی، زیبایی، عظمت بخشی به بناها و نیز کارکردهای اقتصادی و تجاری، هزاران سال است که به حیات خود ادامه می دهند. این بناهای باستانی و اسلامی، دارای کارکردهای نظامی و امنیتی نیز بوده که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است. بررسی نقش مناره ها، در امنیت داخلی و عرصه نظامی، مساله مورد نظر این پژوهش است. حاصل این پژوهش که ضمن بررسی متون تاریخی صورت گرفته، گویای این است که مناره ها در جنگ ها و فتوحات، تسخیر قلعه یا دفاع از آنها و امنیت شاهراه های تجاری نقش مهمی ایفا کرده اند. همچنین احداث منار_ نوشته های نظامی در کنار کله مناره های انسانی، به قصد ارائه گزارش لشکرکشی ها و علت ساخت کله مناره ها که خود نوعی تاریخ نگاری محسوب می شده، تنها بخشی از کارکردهای امنیتی و نظامی مناره هاست که در این پژوهش مورد بحث قرار گرفته است.
آرمانشهر در آرای روشنفکران عصر مشروطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بیان مولفه های آرمانشهری روشنفکران عصر مشروطه ایران است. دگرگونی رابطه ایران با مغرب زمین در عصر مشروطه و ظهور و بروز اندیشه های تجدد خواهانه روشنفکری، سبب دگرگونی در اندیشه های آرمان ورز ایرانی در رویکرد به مفهوم آرمانشهر گردید. در پژوهش حاضر، مولفه های اساسی نگرش به آرمانشهر در آرای هشت تن از مشهورترین روشنفکران عصر مشروطه- میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا ملکم خان ناظم الدوله، میرزا آقا خان کرمانی، میرزا یوسف مستشارالدوله، میرزا عبدالرحیم نجارزاده تبریزی مشهور به طالب اوف، حاج زین العابدین مراغه ای به طور عام و عبدالرحیم طالبوف و عبدالحسین صنعتی زاده کرمانی به طور خاص- مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق به صورت تحلیلی- توصیفی و به صورت مقایسه ای و برمبنای مطالعات کتابخانه ای استوار بوده است. تعلیم و تربیت برمبنای اندیشه غربی، آموزش علم به صورت آموزه های غربی، دنیاگرایی، عقل منهای وحی، قانونگرایی، تقلید از مظاهر غرب، از موارد مهم عمومی و انرژی، حمل و نقل، تکنومداری، مشارکت مردمی؛ از موارد خاص مورد توجه در آرمانشهر روشنفکران عصر مشروطه بوده است. تاکید عمده آرمانشهر روشنفکری عهد مشروطیت ناظر بر ارتقای زندگانی مادی شهر و فاقد توجه کافی به امور روحانی و معنوی در فضاهای شهری بوده است.
تکوین اندیشه میراث ملّی معماری ایران در خوانش تجددخواهانه متفکران ایرانی از تاریخ در عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجدد و روشنفکری، یکی از رویش های مهم فکری دوران مشروطه در ایران است که منجر به بازخوانی بسیاری از مفاهیم موجود از گذشته و بازتعریف آن ها براساس نگرش های نوی آن زمان می شود. این مقاله، ازطریق بررسی متون آن دوران و منابع مرتبط دیگر و با استفاده از روش تفسیری-تاریخی و تحلیل محتوا، برای پاسخ گویی به این سؤالات، که خوانش جدید از تاریخ توسط تجددخواهان چه نقشی در تکوین اندیشه میراث ملّی ایران داشت؟ و آثار معماری گذشتگان در این موضوع چه جایگاه و اثری داشتند؟ به بررسی مفهوم تجدد و مفاهیم مرتبط دیگر در این موضوع می پردازد. سپس مضمون تازه ای از مفهوم تاریخ از نگاه متجددان را که می توان آن را «خوانش تجددخواهانه از تاریخ» نام نهاد، مورد مداقه قرار می دهد. بررسی زمینه های "تکوین اندیشه میراث ملّی معماری ایران" ناشی از پیامد این خوانش از اهداف این پژوهش است، که بر معماری باقی مانده از گذشته ایران به عنوان رکنی مهم از تاریخ که هویت ساز و در فهم هستی و چیستی تاریخی ما اهمیت فراوانی دارد استوار شده است. آثاری که متجددان قصد دارند تا آن را به عنوان میراث ملّی ایرانیان به تایید، ثبت و ضبط رسانده همه را به اهمیت آن واقف ساخته و بر حفاظت از آن تاکید ورزند.
این همانیِ نقد در جدال میان مشروطه خواهی و ایرانشهری (بررسی نقادانه منازعه فکری دکتر داود فیرحی و سیدجواد طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
مرحوم دکتر داود فیرحی و دکتر سیدجواد طباطبایی دوتن از اساتید سابق دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هریک داعیه دار تفکری در باب ایران بودند که در در سال های اخیر صورت نوعی تقابل و منازعه فکری به خود گرفته بود. طباطبایی پس از سال ها بحث نظری در باب انحطاط ایران در نهایت از موضع اندیشه سیاسی ایرانشهری به مسئله انحطاط ایران می نگرد و دکتر داود فیرحی مشکله ایران را ذیل غفلت از تحولی مورد خوانش قرار می دهد که در دوران مشروطه در اندیشه سیاسی تشیع رخ داد و آن مشروطه خواهی خاصه با تقریر میرزای نائینی است. از آنجا که هریک از این دو استاد محترم از زاویه متفاوتی به مشکله ایران می نگریستند، در سال های اخیر مدارای فکری ایشان به منازعه فکری بدل شد و هریک در آثار اخیر خود مستقیماً به نقد یکدیگر پرداختند. این مقاله ضمن بررسی این منازعه فکری، مدعی است نوعی این-همانی میان نقد هردو استاد به یکدیگر وجود دارد؛ در واقع، هردو استاد یکدیگر را به غفلت نظری واحدی متهم می کنند. ما در این مقاله، به بررسی وجوه مختلف این منطق این همانی خواهیم پرداخت.
جست وجو در معنا و مفهوم مشروطه در تلقی و اندیشه علمای آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسئله های مهم عصر مشروطه که چالش های فکری زیادی برانگیخت و در سرنوشت نظام سیاسی جدید عصر مشروطیت ایران مؤثر افتاد، معنا و مفهوم «مشروطه» و در پی آن مناقشات فکری ناشی از اختلاف برداشت ها از این اصطلاح جدیدِ سیاسی بود. بحث درباره معنا و ماهیت مشروطه طیفی از علما، روشنفکران و دیگر طبقات را درگیر ساخت. در این میان، آذربایجان نه تنها نقش سیاسی مهمی در به ثمر رسیدن انقلاب مشروطیت ایفا کرد، بلکه بخش مهمی از مناقشات فکری نیز در میان علمای آذربایجان رخ داد. ظهور فکر مشروطه و مشروطه خواهی و روند تأسیس نظام سیاسی مبتنی بر مشروطه، دسته بندی هایی را در میان علمای آذربایجان موجب شد و به دنبال آن دریافت های متفاوتی از مشروطه و نسبت آن با آموزه های سیاسی دینی ارائه گردید. به نظر می رسد علمای آذربایجان براساس دغدغه های مذهبی، روند امور سیاسی و البته ملاحظات اجتماعی و اقتصادی، مواضع متضادی در پیش گرفتند. این مواضع علاوه بر اینکه گاه از اساس با چیستی و ماهیت مشروطه همخوانی نداشت، در حوزه نظر نیز دیدگاه های مهم و همچنین کنش های سیاسی تعیین کننده ای در میدان عمل سیاسی در پی آورد؛ چنان که گروه مشروعه خواه با احساس خطر در قبال تغییرات جدید، قائل به حرمت و ناسازگاری مشروطه با نظام اسلامی و تلاش برای تبدیل مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی شدند. در مقابل، علمای مشروطه خواه با علم به تباین بین نظم جدید و نظام اسلامی، آن را در مقایسه با نظام استبدادی مطلوب و روشی برای تحدید استبداد یافتند و آگاهانه با پیوند بین اصول شرعی و مشروطیت، مشروطه ایرانی را ارائه کردند. این پژوهش براساس رسائل سیاسی، روزنامه ها و منابع اصیل، به روش توصیفی-تبیینی این مسئله و موضوع مهم را بررسی کرده است.
تبارشناسی سوژه زن شهروند مقارن مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
97 - 121
حوزه های تخصصی:
مقارن مشروطه، در فضای آزادی خواهانه نشریات ایران، مفهومی بی سابقه موسوم به «زن به مثابه شهروند» شکل گرفت که با مختصات زن سنتی ذیل سایه ی مرد تعریف شده بود، در تضاد بود، این پژوهش که در حوزه مطالعات زنان جای می گیرد، با رویکردی انتقادی و با تکیه بر اندیشه های تبارشناسانه میشل فوکو بر این پرسش تمرکز دارد که در گسل سنت مدرنیته چگونه هویتی موسوم به «زن ضعیفه» که اغلب ابژه جهان مردان بود، در مقام «زن شهروند» همدوش مردان ظاهر شد. در این مسیر به کمک بایگانی پژوهی و تمرکز بر اسناد آرشیوی، تأثیر پیوستن ایران به معاهده منع برده داری بروکسل 1890م/ 1308ه .ق بر شکل گیری سوژه زن آزادی خواه، مدّ نظر است. بر این مبنا براساس اسناد آرشیوی پرونده «ابوالقاسم نیل فروش» مطالعه شد سپس با بهره گیری از تبارشناسی فوکویی طی ده گام این دگردیسی مورد تأمل قرار گرفت. حاصل جست وجو اینکه پذیرش ممنوعیت نگهداری کنیز و برده در ایران، نخستین سنگر سنت بود که مدرنیته فتح کرد و اگرچه به دشواری، اما توانست زمینه های شکل گیری آزادی زنان و سوژه زن شهروند را مهیا کند، از این منظر عصر مشروطه عصر استقرار و پذیرش همگانی منع برده داری و پیروزی اخلاق مدرن بر احکام سنتی است.
تحلیل سبک نوشتار زنانه در نثر مطبوعاتی زنان روزنامه نویس عهد مشروطه بررسی موردی: دانش و شکوفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
61 - 91
حوزه های تخصصی:
نقد فمینیستی به بازتاب مسائل زنان یا عقایدی می پردازد که در متن درمورد زنان اظهار شده است. «زنانه نویسی» با تمرکز بر تفاوت های گفتار و نوشتار مردان و زنان، از نظریه های کاربردی در نقد ادبی فمینیستی است. در پژوهش حاضر، زبان و محتوای دو نشریه ویژه زنان در عهد مشروطه، دانش و شکوفه ، از منظر رویکرد فمینیستی زنانه نویسی، بر پایه دیدگاه زبان شناسانی همچون میلز و لیکاف و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد اگرچه قلم زنان روزنامه نویس در اولین نشریات ویژه زنان، چندان رنگ وبوی فمینیستی ندارد، مؤلفه های سبک نوشتار زنانه همچون فراوانی واژه های مبهم، بهره گیری از قسم، کاربرد تشدیدکننده ها، قیود تردیدنما و تعابیر عاطفی زنانه در سطح واژگانی و به کارگیری جملات کوتاه، معترضه یا دعایی، آوردن جملات ناتمام و جملات پرسشی در سطح نحوی قابل توجه است. زنان روزنامه نویس در حوزه محتوایی نیز به مضامینی متمایز با موضوعات بازتاب یافته در نشریات مردان پرداخته اند، همچون: لزوم سوادآموزی زنان، حفظ الصحه و بهداشت زنان، احترام به تمایلات آنان در انتخاب همسر و اصلاح رفتار مردان در تعامل با آنان در خانواده و اجتماع، مقایسه وضعیت زنان ایرانی با زنان کشورهای پیشرفته و مطالبات فردی و اجتماعی خود.