مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
پهلوی اول
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۱
233 - 256
حوزه های تخصصی:
ایجاد و گسترش موًسسه های خیریه نوین در دوره مشروطه پایه گذاری شد . از همین دوران، شمار زیادی از زنان با برپایی انجمن ها و جمعیت های مخصوص بانوان، موجودیت خود را اعلام کردند. این انجمن ها با صبغه سیاسی و درعین حال فعالیتی مخفیانه، در دوران رضاشاه و هم سو با شعارهای دولت مدرن پهلوی اول عرصه تازه ای یافتند که فعالیت زنان در موًسسات و انجمن های اجتماعی و فرهنگی را میسّر می نمود. با تحوّل این تشکّل ها و جمعیت های زنانه و در راًس آن کانون های خیریه رفاهی و بهداشتی، زنان با حمایت و پشتیبانی حکومت، فرصت و موقعیت ارائه خدمات در بخش های رفاهی و بهداشتی را به دست آوردند.
در دوران پهلوی دوم باوجود تحوّلات سیاسی متاًثّر از استعفای رضاشاه، جنگ جهانی دوم و اشغال ایران و به رغم دوری روشنفکران و نخبگان فرهنگی از رژیم و همکاری نکردن با سازمان ها و نهادهای خیریه رفاهی - بهداشتی، بسیاری از زنان با شور و اشتیاق به فعالیت خود در این حوزه ادامه دادند. این مقاله بر آن است به سوًالات زیر پاسخ دهد:
1-حضور زنان در مؤسسات خیریه رفاهی – بهداشتی، از مشروطه تا پایان حکومت پهلوی دوم چه فراز و نشیب هایی داشته است؟
2-عوامل تشویقی یا موانع بر سر راه زنان فعّال در این حوزه چه بوده و میزان کارآمدی زنان در عرصه فعالیت های خیریه رفاهی – بهداشتی تا چه میزان قابل ارزیابی است؟
روش پژوهش مورداستفاده نیز منابع کتابخانه ای و آرشیوی، با روش تحقیقات کیفی و شیوه توصیفی– تحلیلی است
ایجاد و گسترش موًسسه های خیریه نوین در دوره مشروطه پایه گذاری شد . از همین دوران، شمار زیادی از زنان با برپایی انجمن ها و جمعیت های مخصوص بانوان، موجودیت خود را اعلام کردند. این انجمن ها با صبغه سیاسی و درعین حال فعالیتی مخفیانه، در دوران رضاشاه و هم سو با شعارهای دولت مدرن پهلوی اول عرصه تازه ای یافتند که فعالیت زنان در موًسسات و انجمن های اجتماعی و فرهنگی را میسّر می نمود. با تحوّل این تشکّل ها و جمعیت های زنانه و در راًس آن کانون های خیریه رفاهی و بهداشتی، زنان با حمایت و پشتیبانی حکومت، فرصت و موقعیت ارائه خدمات در بخش های رفاهی و بهداشتی را به دست آوردند.
در دوران پهلوی دوم باوجود تحوّلات سیاسی متاًثّر از استعفای رضاشاه، جنگ جهانی دوم و اشغال ایران و به رغم دوری روشنفکران و نخبگان فرهنگی از رژیم و همکاری نکردن با سازمان ها و نهادهای خیریه رفاهی - بهداشتی، بسیاری از زنان با شور و اشتیاق به فعالیت خود در این حوزه ادامه دادند. این مقاله بر آن است به سوًالات زیر پاسخ دهد:
1-حضور زنان در مؤسسات خیریه رفاهی – بهداشتی، از مشروطه تا پایان حکومت پهلوی دوم چه فراز و نشیب هایی داشته است؟
2-عوامل تشویقی یا موانع بر سر راه زنان فعّال در این حوزه چه بوده و میزان کارآمدی زنان در عرصه فعالیت های خیریه رفاهی – بهداشتی تا چه میزان قابل ارزیابی است؟
روش پژوهش مورداستفاده نیز منابع کتابخانه ای و آرشیوی، با روش تحقیقات کیفی و شیوه توصیفی– تحلیلی است
بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی در گفتمان پهلوی اول در خطاب به مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (۱۹۶۸) در گفتمان پهلوی اول در چارچوب دستور نقش-گرای نظام مند هلیدی و متیسن (۲۰۱۴) است. پیکره پژوهش را کلیه نطق های رضاشاه در خطاب به مردم که شامل ۷ متن (۱۵۴بند) است تشکیل می دهد. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش بسزایی در بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی داشته اند. توزیع پر بسامد ضمیر «من» در مقابل «شما»، گفتمان را عرصه قدرت نمایی رضاشاه نموده است. آغازگر مبتدایی بی نشان نیز مسئولیت اصلی پیام مطرح در گفتمان را برعهده دارد. در تحلیل انسجام متن نیز، عناصر انسجام دستوری و واژگانی، توزیع تقریبا برابر و به عبارتی، سهم یکسان در سلاست و روانی کلام رضاشاه داشته اند. در این میان عامل پیوندی، عنصر حذف و ارجاع در کنار دیگر عناصر انسجام، مانع از انقطاع کلام رضاشاه در ذهن مخاطب و باعث کوتاه شدن فواصل بین پیام ها گشته اند. در پایان مشخص شد که گفتمان رضاشاه از موضع قدرت در برابر مخاطب تولید گشته، مشروعیت نما بوده و مولفه های نابرابری اجتماعی وبر در جای جای آن مشاهده می گردد.
معماری کیوبیک و معماری مسکونی مدرن در ترکیه و ایران (دهه 1930)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال چهاردهم بهمن ۱۳۹۶ شماره ۵۶
71 - 86
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به معماری مدرن در کشورهای ترکیه و ایران، گفتمان «خانه مدرن» بخش عمده ای از فرهنگ معماری این دو کشور است. آرمانگرایان معماری مدرن در غرب، معماری مسکونی را جوهره معماری مدرن معرفی می کردند و آن را موضوعی مهم و قابل توجه می پنداشتند و طبیعتا این دیدگاه در فرهنگ معماری ترکیه و ایران در اوایل قرن بیستم تاثیرگذار بوده است. لذا بررسی تاثیرات معماری مدرن بر معماری مسکونی این کشورها و علت بروز شباهت ها و تفاوت های آنها ضروری است لذا این نوشتار بر آن است این تاثیرات و علت آنها را مورد مطالعه قرار دهد. این پژوهش با هدف، تاثیر معماری کیوبیک بر معماری مسکونی مدرن در ایران و ترکیه و مقایسه تطبیقی تحولات معماری مسکونی دو کشور در اوایل قرن بیستم است. در این تحقیق تفاوت ها و شباهت های موجود در عوامل زمینه ساز و نیز تحولات معماری مسکونی در دو کشور مورد پرسش قرارگرفته است. همچنین سعی شده از این طریق، زمینه مقایسه تطبیقی تحولات معماری مسکونی در دهه 1930، دو کشور فراهم شود. در این پژوهش از روش تحقیق، تطبیقی-تحلیلی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. جهت بررسی تطبیقی، سه بنا از ایران و سه بنا از ترکیه انتخاب شدند. سپس شاخص های مورد نظر، جهت مقایسه تعیین و بررسی ها انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد، مقایسه تطبیقی معماری مسکونی از جنبه های مختلف در دوره جمهوری و پهلوی اول، تشابه کلی در پیروی از جریان باوهاس و اکسپرسیونیسم در ظهور فرم های اساساً بدیع و تازه در معماری مسکونی این دوره وجود دارد. خانه های کیوبیک ویژگی های ساختاری و شکلی(فرمال) متفاوتی دارند. ساختار سازماندهی پلان های کیوبیک را می توان به چهار دسته تقسیم بندی کرد: پلان های دارای صفه مرکزی، صفحه درونی، صفه بیرونی و بدون صفه که رابطه دوسویه ای با سنت معماری گذشته این کشورها دارد.
ایرانِ پیرامونی و تحول روابط دولت – ملت در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۲
71 - 97
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی در جامعه شناسی سیاسی هر جامعه ای، ماهیت دولت در آن جامعه است. دولت ها ماهیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گوناگون دارند. در این نوشتار تأثیر موقعیت پیرامونیِ ایران در نظام جهانی بر تحول روابط دولت – ملت در عصر پهلوی اول بررسی می شود. هدف از این بررسی آن است که از اقدامات ایجابی دولت پهلوی در قبال این موقعیت پیرامونی سراغ گیرد و از ماهیت و ویژگی های آنها سخن بگوید. اولین فرض نگارندگان در این نوشتار آن است که نوسازی اقتصادی دولت پهلوی در راستای ایجاد هماهنگی اقتصاد کشور با نیازهای نظام سرمایه داری جهانی صورت پذیرفت. دومین فرض نیز تأکید را بر گسترش نظامی گری و نظارت بر همه عرصه های جامعه از سوی دولت رضاشاه می گذارد. در مجموع این نوشتار تحول روابط دولت – ملت در دوره پهلوی اول را واکنشی به موقعیت پیرامونیِ ایران در نظام جهانی می داند. این پژوهش با رویکرد جامعه شناسی تاریخی و به روش اسنادی انجام گرفته است. نتایج نشان داد که هر دو اقدام دولت پهلوی اول یعنی نوسازی اقتصادی و گسترش نظارت بر همه عرصه های حیات جمعی جامعه با وضعیت پیرامونیِ ایران در نظام جهانی مرتبط بوده است.
ارزیابی ساختارهای سیاسی مساعد در ظهور جنبش ملی نفت؛ بر اساس نظریه جنبش نیل اسملسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
189 - 223
حوزه های تخصصی:
هدف عمده مقاله حاضر عبارت است از ارزیابی ساختارهای سیاسی مساعد برای ظهور جنبش ملی نفت براساس نظریه رفرم اسملسر. سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه ماهیت ساختارهای سیاسی در دوره قاجاریه و پهلوی اول چگونه شرایطی مساعد را برای بروز و ظهور جنبش ملی نفت فراهم نموده است. یافته های تحقیق نشان داده است که ساختار سیاسی دوره قاجاریه بر مبنای دو مولفه کلان استبداد شرقی و پاتریمونیالیسم قابل تبیین است. یافته ها همینطور بیان می کند که سال های 1299 و 1305 دوره حاکمیت دوگانه است و ماهیت ساختار سیاسی دوره پهلوی اول نیز به دو بخش دیکتاتوری شبه مدرن (1305-1312) و استبداد شبه مدرن (1312-1320) بوده است. مقاله نتیجه گرفته است که فقدان قانون مندی در ساختار سیاسی بلندمدت، شرایط مساعدی را برای ظهور جنبش ملی نفت در دهه 1320 فراهم نموده است. روش تحقیق مقاله تاریخی بوده و روش گرداوری داده ها نیز کتابخانه ای است.
بازنمایی عشایر به عنوان یاغی در دوره پهلوی اول (بررسی اشعار زندان آغاعنایت جوانرویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰ (پیاپی ۱۳۰)
127 - 148
حوزه های تخصصی:
سازوکارهای سلطه، محصول و مول ّ د دانش و روایت های تاریخی اند. فرودستان به عنوان ابژه های کنترل و اعمال ِ قدرت، اگرچه بازنمایی می شوند اما خود صدا و تاریخی ندارند. تاریخِ فرودستان را نمی توان از طریق اسناد و آرشیوهای دولتی بازسازی کرد، چراکه این اسناد خود به شیوه ای گزینش شده اند که روایتی را فراهم کنند. بازنمایی های صورت گرفته امکان تفکر به شقوق و روایت های دیگر را مسدود می کنند. از این رو برای بازسازی روایتی ورای بازنمایی ها باید به جستجوی ردپاها و آثار پراکنده از فرودستان گشت. در دوره پهلوی اول، عشایر ایران با سیاست های سرکوب و اسکان روبه رو شدند. اما این رنج و آزار تحمیل شده بر بیش از یک چهارم جمعیت ایران در تاریخ های ملی گرا بازتاب نیافته و تحت عنوان برقراری امنیت خلاصه و مسکوت گذاشته می شود. نخبگان ملی گرایِ شهری و ایدئولوژی دولتی با بازنمایی عشایر به عنوان یاغی، سرکوب خشن آنان را مشروعیت بخشیده اند. این پژوهش اشعار یکی از زندانیان این دوره، آغاعنایت جوانرویی، را همچون پاره ای پراکنده از تاریخ فرودستان بررسی می کند. پژوهش با تحلیل بازنمایی های صورت گرفته از عشایر ایران و روایت مسلطِ برآمده از آن، با رویکردی تفسیری به بازسازی روایتی ورای بازنمایی ها دست می زند.
اقدامات اجتماعی و سیاسی دستگاه اداری پهلوی اول در انحصار ساختار سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۸
1 - 36
حوزه های تخصصی:
انحصار ساختار سیاسی، یکی از بنیان های نظام سیاسی اقتدارگرا محسوب می شود. به زعم بسیاری از پژوهشگران و دانش پژوهان، ایران دوران معاصر، به ویژه در دوره سلطنت پهلوی اول، نشان از تفوق یک نظام اقتدارگرا با ویژگی اختصاصی و برجسته آن، یعنی انحصار ساختار سیاسی دارد؛ پدیده ای که در کنار سایر ویژگی های نظام اقتدارگرا، سرنوشت و فرهنگ سیاسی جامعه ایران را متأثر ساخته است. توجه و تأکید بر این مقوله، بنیان اصلی این پژوهش را تشکیل داده و پرسش از چند و چون پیدایش و محوریت یافتن این گونه از انحصار معطوف به اقتدارگرایی سیاسی مسأله اصلی پژوهش را سامان داده است. مسأله ای که در چارچوب تحلیل جامعه شناسی سیاسی- تاریخی قابلیت طرح و پیگیری دارد. هدف این پژوهش، توصیف یک واقعیت اجتماعی درون زاد است؛ یعنی بررسی چیستی و چگونگی انحصار ساختار سیاسی در زمینه اجتماعی و تاریخی یک دوره خاص که در نوع خود فردیت دارد و عصر جدیدی از سرکوب و اختناق را رقم زده است. از جمله مهم ترین دستاورد های این پژوهش، شناخت یکی از بنیادی ترین ساز و کارهای تکوین اقتدارگرایی سیاسی به عنوان یک الگوی مدرن در ایران معاصر است. این که چگونه یک نظام اقتدارگرا، قوای سه گانه حکومت را به انقیاد درآورده و عرصه حکومتی را مصادره می کند و عرصه عمومی را منحل و تشکل های مدنی همچون احزاب و مطبوعات را سرکوب کرده و چنین نهادهایی را در کنترل و نظارت تامه خویش می گیرد.
نقش مهندسان آلمانی در معماری معاصر ایران (با تأکید بر دوره پهلوی اول بین سال های 1304 تا 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
53 - 70
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: آلمان همواره یکی از شرکای مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران بوده است. در دوران حکومت پهلوی اول کشور آلمان نقش ملموسی در شکل گیری برخی مراکز دانشگاهی، اقتصادی و صنعتی در ایران داشت. از این رو عده ای متخصص و صاحب نظر آلمانی در حوزه های مختلف نظیر صنعت، اقتصاد و اساتید برجسته دانشگاه، زمینه را برای بنیان کردن کشوری مدرن فراهم کردند، بالطبع معماری نیز در کنار سایر پدیده های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دستخوش تغییرات اساسی شد و معماران آلمانی در این جریان نقش ویژه ای ایفا کرده اند.هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش متخصصان آلمانی در معماری معاصر ایران است تا در نهایت به تبیین دستاوردها و ویژگی های آثار معماران و متخصصان آلمانی ای بپردازد که در ایران حضور داشته اند.چارچوب نظری تحقیق: با قدرت گرفتن رضاشاه روابط ایران و آلمان به تدریج از مرحله سردی که جنگ جهانی اول موجبات آن را فراهم کرده بود خارج شد، و از طرف دیگر در سال های دهه سوم قرن بیستم آلمان دوباره درصدد برآمد تا روابط خود را با ایران گسترش دهد، از همین رو مراوده بین دو کشور، زمینه حضور متخصصان و مهندسان آلمانی را در ایران فراهم کرد.روش تحقیق: در این پژوهش از روش تحقیق تاریخی تفسیری و همچنین روش توصیفی و تحلیلی به صورت آمیخته استفاده شده است. بر این اساس با بهره گیری از منابع تاریخی و منابع اسنادی به شناسایی و معرفی متخصصان آلمانی و نقش آنها در ایران و بازتاب آن بر جنبه های مختلف معماری معاصر پرداخته خواهد شد.نتایج تحقیق: تأثیر مهندسان آلمانی بر معماری ایران را می توان در سه بخش دسته بندی کرد:1. افزایش کیفیت ساخت و تحول در روند معماری سنتی ایران از طریق به کارگیری مصالح نوین؛2. زمینه طراحی عملکردهای جدید؛ و 3. بخش زیبایی شناسی و نمادپردازی.
پیامدهای تصویب قانون انحصار تجارت خارجی در بخش اقتصاد تجاری ایران (1310 تا 1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی پیامدهای تصویب قانون انحصار تجارت خارجی بر اقتصاد ایران در فاصله سال 1310 تا 1320ش. روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله با روش تحقیق تاریخی و استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: سازمان دهی اقتصاد تجاری به رغم ابتکارات قبلی حکومت چندان موفق نبود. بحران اقتصادی 1929 اوضاع را وخیم تر کرد؛ به همین دلیل حکومت پهلوی، قانون انحصار تجارت خارجی را در اسفند 1309 تصویب کرد. اگرچه هدف از تصویب این قوانین کاهش پیامدهای بحران اقتصادی و جلوگیری از کاهش درآمدهای صادراتی کشور بود، ولی این کار عملاً به افزایش مداخله و تصدی گری دولت نه تنها در تجارت خارجی بلکه در کل اقتصاد تجاری ایران انجامید.
موانع اجرای قانون سجل احوال در بلوچستان در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال بیست و نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
92 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف : نحوه اجرا، چالش ها و پیامدهای اجرای قانون سجل احوال در بلوچستان در این مقاله توضیح داده شده است. روش/ رویکرد پژوهش : داده ها از منابع آرشیوی و کتابخانه ای و مصاحبه با آگاهان گرداوری و تحلیل شده است. یافته ها و نتیجه گیری : برنامه سجل احوال در بلوچستان در دو مرحله داوطلبانه و اجباری اجرا شد. مرحله دوم با پشتیبانی ارتش و زاندارمری آغاز شد. بیشتر مردم از گرفتن شناسنامه خودداری کردند و برای گریز از آن بسیاری به هندوستان، زنگبار و عمان مهاجرت کردند و بخشی از مردم هم به مناطق کوهستانی و صعب العبور گریختند .
واکاوی مناسبات علی اکبر داور با پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری کارگزاران آشنا با ساختارهای حکومتی جدید یکی از نیازهای مبرم حکومت پهلوی اول بود. یکی از کارگزارانی که نقش مهمی در دگرگونی های ساختاری در این زمان داشت، علی اکبر داور بود، تکاپوهای پانزده ساله داور در شکل گیری و تداوم حکومت پهلوی سرانجام خوشایندی برای او نداشت. مدعای این پژوهش این است که خودکشی داور ریشه در روابط او با رضاشاه دارد. ازآنجاکه تاکنون پژوهش روشمندی در تبیین خودکشی داور و روابط رضاشاه با او انجام نشده، این پژوهش درصدد است برای اولین بار، با بهره گیری از مدل «تیپ بندی شخصیت» به این کار مبادرت ورزد. روابط میان رضاشاه و داور در بلندمدت بر اساس نیازهای متقابل و ویژگی های شخصیتی هردو بناشده بود. مادامی که رضاشاه نیاز به مهارت های تخصصی داور داشت و داور نیازمند یک حامی قدرتمند بود، همدیگر را تأیید می کردند؛ اما ماهیت شخصیت پهلوی اول پس از بهره برداری از مهارت های مدیریتی داور در زمان تصدی وزارت عدلیه، نمایان تر شد. رضاشاه که برخلاف داور ازنظر تیپ شناسی «حسی» و «قضاوت تگر» به شمار می رفت و به گزاره های عینی و نتایج فوری علاقه بیشتری داشت مدام داور را به خاطر نتیجه ندادن پروژه های اقتصادی اش در زمان تصدی پست وزارت دارایی تحت فشار قرار می داد. داور که برخلاف رضاشاه ازنظر شخصیتی «شهودی» بود و به طرح های بلندمدت برای حل مشکلات اقتصادی باور داشت نتوانست در مقابل فشارهای مداوم شاه مقاومت کند و سرانجام دست به انتحار زد.
مناقشات مرزی ایران و عراق در دوران پهلوی اول و تأثیر آن بر زندگی مردم خوزستان
منبع:
پژوهش در تاریخ سال چهارم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
81 - 99
حوزه های تخصصی:
از دیرباز مسئله تحدید حدود مرزهای مشترک ایران و عثمانی و بعدها دولت عراق مورد مناقشه میان دو کشور بوده است. این موضوع در ادوار مختلف تاریخ و طی قراردادهای متعدد و اغلب با دخالت و حضورکشورهای واسطه همچون انگلیس و روسیه مورد بررسی قرار گرفت. ولی هیچ گاه مرزهای مشترک دو کشور به شکلی واضح و قطعی تعیین نگردید و مسئله تعیین مرز همچنان به صورت عاملی تنش زا در روابط بین ایران و عراق باقی ماند و به دهه های اخیر کشیده شد. بر این اساس در این پژوهش سعی شده با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه ی اسناد و مطالعات کتابخانه ای وابستگی های عمیق دینی، فرهنگی و قومی مردم خوزستان با مردم جنوب عراق بررسی شود سپس با پرداختن به مناسبات سیاسی دولت های ایران و عراق و اوضاع مرزهای دو کشور در اوایل قرن بیستم میلادی، تاثیر این مناقشات مرزی در زندگی مردم خوزستان در این دوران تبیین و بررسی شود و به این پرسش تحقیق پاسخ داده شود که مناقشات مرزی ایران و عراق چه تاثیری بر زندگی مردم خوزستان داشت ؟ در این رابطه نگارنده بر این مدعاست، مناقشات مرزی ایران و عراق در دوران پهلوی اول و سیاست های اعمال شده در این دوران، برای مردم خوزستان اثرات منفی بر جای گذاشت. چرا که از گذشته های دور میان مردم در دو طرف مرز، ارتباطات دینی، فرهنگی و قومی و نیز داد و ستد مالی و تجاری برقرار بوده است و مسئله مناقشات مرزی، مشکلات و موانعی در وضعیت زندگی وکسب و کار مردم ایجاد کرد.
بسترسازی گفتمانی در سیاست فرهنگی پهلوی اول (1320-1304هجری شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
859 - 876
حوزه های تخصصی:
بسترسازی گفتمانی در سیاست فرهنگی پهلوی اول، همان طرح موضوعات فکری، فضاسازی ها و انجام مباحثات مربوط به آن، در دوره مذکور است که توسط رجال مؤثر فرهنگی- سیاسی عصر پهلوی اول و در فضای فکری جامعه ایران صورت گرفت. بسترسازی گفتمانی در این دوره، توجیه و کارکردی بیش از حد معمول داشت، زیرا دودمان پهلوی به شدت خود را نیازمند آن می یافت تا علاوه بر زمینه سازی در اذهان و افکار عمومی برای سهولت اقدامات مورد نظر خود، مشروعیت خود را نیز تضمین کند. پهلوی اول توانست روی کارآمدنش را در نزد روشنفکران آن عصر، ضرورتی اجتناب ناپذیر و بهترین انتخاب ممکن بشناساند و گستره وسیعی از آن ها را به خدمت گیرد و مجموعاً بستری از تحولات فرهنگی را فراهم بیاورد. نویسندگان در این مقاله به اثبات این نکته پرداخته اند که این گفتمان در نسبتش با جریان روشنفکری یادشده، ماهیت معلول به علت دارد؛ یعنی، پهلوی اول از جهات متعدد مجری طرز تفکر خاصی از جریان روشنفکری آن روز بوده است. این نوشتار با تبیین دلایل این همراهی، تناقض فکری و مبنایی این گفتمان را علت ناکارآمدی و شکست آن سیاست ها معرفی می کند؛ تناقضی که لازمه معنا و تحققِ تمدن و پیشرفت را سکولاریسم، و مقدمه اجتناب ناپذیر عمران و آبادانی را دیکتاتوری معرفی می کرد.
بررسی روند چگونگی شکل گیری و گسترش نهاد نوین پست در دوره قاجار و پهلوی اول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
105 - 122
حوزه های تخصصی:
زمان روی کارآمدن قاجارها، هیچگونه سیستم ارتباطی منظمی در کشور وجود نداشت. کشور از یک دوره نسبتاً طولانی جنگ و کشمکش های نیروهای سیاسی برای دست یابی به قدرت، آسیب جدی دید بود و بسیاری از زیرساخت های ارتباطی شبکه حمل و نقل خصوصاً چاپارخانه ها نابود شده بود. در زمان نادرشاه، حتی سربازان شاغل در این مراکز به میدان های جنگ فراخوانده شده بودند؛ در نتیجه هیچ سازمان رسمی جهت فرستادن اطلاعات از یک بخش به بخش دیگر از کشور، حتی بین والیان و دولت مرکزی وجود نداشت. اصلاحات عمیق دامنه دار و وسیعی در خطوط ارتباطی و شبکه حمل و نقل در دوره پهلوی ایجاد شد. راههای شوسه ساخته شد بنابراین ساختمان پست مرکزی در تهران و برخی از نواحی شهری بزرگ ساخته شد. هدف پژوهش حاضر، بررسی روند چگونگی شکل گیری و گسترش نهاد نوین پست در دوره قاجار و پهلوی ایران بود. روش این پژوهش تاریخی از نوع تحلیلی است که بر پایه مطالعات و بررسی های کتابخانه ای و اسناد آرشیوی است. گردآوری داده ها پس از نقد و بررسی آنها مورد تفسیر و تحقیق قرار گرفت.
کاربرد عکس در تبلیغات تجاری روزنامه های عصر پهلوی (مطالعه موردی: روزنامه اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عکاسی، با عبور از دوره پر فراز و نشیب تاریخی، در عصر پهلوی به تدریج کارکردهای خاص تری یافت. یکی از این کارکردها در اعلانات تجاری و به هدف ترغیب و تشویق مردم به خرید محصولات بود. مقاله پیش رو با هدف شناخت جایگاه عکس به عنوان ابزاری برای آشنایی مردم با پدیده های نوظهور غرب در آگهی های تجاری (مطالعه موردی روزنامه اطلاعات) انجام شده است. به این منظور از روش تحلیل محتوا استفاده است. جامعه آماری مقاله پیش رو 252 شماره در فاصله سال های 1320-1305 به صورت یکسال درمیان و در هر سال 36 شماره (شماره اول، میان و آخر هر ماه) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد پدیده های نوظهور غرب و تبلیغ مصرف گرایی در تصاویر آگهی های تجاری دیده می شد و نقش مؤثری در ترغیب مردم به مصرف گرایی داشت و در لایه های پنهان نیز آگهی به عنوان ابزاری برای پروژه هویت سازی عصر پهلوی مورد استفاده وسیع حکومت پهلوی قرار گرفته و ارزش های مصرف گرایی غرب را در میان آحاد جامعه تبلیغ می کرد.
مطالعه تاریخی پیامدهای تجاری شدن کشاورزی در غرب ایران مطالعه موردی: کرمانشاه و لرستان (پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این مقاله تبیین اثرات تجاری شدن کشاورزی بر ساختار اجتماعی و اقتصادی غرب ایران در دورۀ پهلوی اول است. مقاله می خواهد پیامدهای توسعه کشاورزی تجاری در غرب ایران را نشان دهد. رویکرد پژوهش کیفی است. داده ها از آرشیو اسناد و منابع کتابخانه ای بر اساس نمونه گیری هدفمند گردآوری شد. روش تجزیه و تحلیل گراندد تئوری است. بر مبنای تئوری زمینه ای محقق پیش فرض ها را درهم می شکند و از داده های خام نظمی نو می آفریند. یافته ها نشان می دهد افزایش تقاضای بازارهای بین المللی به محصولات تجاری و حاشیه سود قابل توجه کاشت محصولات تجاری (مانند تریاک و چغندر) در مقایسه با کاشت گندم و جو از عمده ترین عوامل تغییر الگوی کشت و توسعه و تکامل کشاورزی تجاری در غرب ایران بود. تجاری شدن کشاورزی عامل اصلی تغییر سیاست های کلان دولت از محوریت «توزیع» به «تولید» بود. این فرآیند منجر به فروپاشی نظام ایلی، سقوط نظام ارباب رعیتی روستایی و توسعه شهرنشینی شد. همچنین دو قطبی شدن کشاورزی و توسعه قطب کلان کشاورزی سرمایه داری به همراه تخصصی شدن دانش بهره برداری از زمین، بالا رفتن ارزش کار فردی و ماشینی شدن کشاورزی از دیگر پیامدهای تجاری شدن کشاورزی در غرب ایران بوده است.
شکل گیری ملی گرایی در ایران (مطالعه موردی: پهلوی اول)
اولین شکل گیری ملی گرایی (ناسیونالیسم) بعنوان ایدئولوژی حاکم را می توان در دوره پهلوی اول دانست. این مقطع از آنجایی شایسته بحث و تأمل جدی است که ادراکات و تصوراتی که در ساختار سیاسی دوره پهلوی اول ترویج شد، مبنای مباحث و مجادلاتی شده است که تا به امروز امتداد یافته است. این مقاله می کوشد تا ضمن فهم روند تثبیت الگوی هویت ناسیونالیستی در دوره پهلوی اول، عناصر و مولفه های درونی آنرا که حول چهار محور اصلی وحدت ملی، باستان گرایی، دلبستگی به وطن، تداوم سلطنت و موقعیت محوری شاه مورد تحلیل قرار دهد. در ادامه این بحث، جهت گیری و سیاست خارجی ایران در دوره رضاشاه، که عمیقا متاثر از رویکرد ناسیونالیستی در مناسبات بین المللی ایران مورد بحث قرار می گیرد. در همین خصوص این سوال مطرح می شود که: هویت دولت در ایران عصر پهلوی اول برپایه چه اصولی شکل گرفته و تاثیر آن بر سیاست خارجی و مناسبات بین المللی ایران چگونه بوده است؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که هویت دولت ایران در عصر پهلوی اول برپایه تمرکز بر حس ناسیونالیسم ایرانی در کشور بود که به لحاظ تقلید از فرهنگ غرب و جدایی از فرهنگ ایرانی، باعث ناکارآمدی در امور داخلی و عدم سیاست خارجی درست در مناسبات بین المللی گردید. این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی تاریخی –تحلیلی نگاشته شده است.
جریان شناسی تطبیقی مطبوعات دینی در دوره مشروطه و پهلوی اول (1286 1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوج گیری تأثیرپذیری ایرانیان از فرهنگ و تمدن غربی در زمانه تاریخی مشروطیت و عصر پهلوی اول، موجب شد جریان های اسلامی در مقام دفاع از معتقدات دینی با روش های گوناگون به مقابله با افکار غرب گرایان پرداختند. یکی از عرصه های فعالیت این جریان ها، مطبوعات بود. پژوهش حاضر درمقام پاسخ به این سؤال است که مطبوعات دینی و مذهبی این دوره کدام مسائل زمانه خود را به نحو انتقادی مورد توجه قرار دادند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد این مطبوعات که در درون خود تفاوت هایی داشتند مسائل و موضوعات متعددی را طرح و دیدگاه های غربی را نقد نمودند. برخی از مهم ترین مسائل مطروحه عبارتند از: نظام آموزشی و فرهنگی غرب، مسائل زنان (مانند حجاب، حضور اجتماعی و تحصیل و علم آموزی زنان)، عقب ماندگی مسلمانان و راه کار رفع آن، لزوم تفسیر های روزآمد صحیح از تعالیم اسلامی، و لزوم اجرای قوانین اسلامی. روش پژوهش کتابخانه ای است، یافته های کمّی و کیفی، مورد بررسی و تحلیل تاریخی قرار می گیرند.
تحلیل مورفولوژیک معماری مسکونی مدرن در کشورهای ترکیه و ایران (نمونه موردی: کاخ چانکایا و کاخ سعدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
113 - 126
حوزه های تخصصی:
بعد از ورود مدرنیسم به خاورمیانه کشورهای این منطقه در مواجهه با این موج، موجب شد تا قطع ارتباط با گذشته نمادین و بصری، نخستین دستاوردی شود که جمهوری ترکیه به رهبری مصطفی کمال آتاترک به دست آورد. ترکیه در ساختن دوباره خود موفق بود و الگویی برای همسایه اش ایران، در دوره پهلوی اول شد. از این رو بررسی، تأثیر مدرنیسم بر ساختارهای گذشته نمادین و بصری از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا تأثیر معماری کیوبیک برکاخ های آوانگارد این دو رهبر امری ضروری است. این نوشتار بر آن است این فرآیند و ریشه های آن را مورد مطالعه قرار دهد. روش تحقیقپژوهش از نوع کیفی و بر پایه شیوه تحقیق تحلیلی تطبیقی و با راهبرد تحلیل مورفولوژیک انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. جهت تحلیل موفولوژیک و بررسی تطبیقی، کاخ سعدآباد و کاخ چانکایا انتخاب شدند. سپس شاخص های مورد نظر، جهت مقایسه تعیین و بررسی ها انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، تبادلات فرهنگی متقابل در قرن بیستم به طور قابل توجهی موجب تبدیل و تغییر فرهنگ شهری و مسکونی در ایران و ترکیه شده بود. بطوری که نمی توان از تولید معماری خالص "جهان شمول" در یک فضای انتزاعی به دور از تأثیر شرایط محلی و یا از معماری خالص"محلی" حرف زد در حالی که که یک مکان به مکان های دیگر به طور کامل وابسته است. کاخ های سعدآباد و چانکایا صرفاً متأثر از معماری محلی یا جهان شمول نیستند بلکه این بناها تحت تأثیر ویژگی های توأمان محلی و جهان شمول شکل گرفته اند. لذا مقایسه مورفولوژیک کاخ های سعدآباد و چانکایا، بیشتر از آنکه تبعیت از محتوای معماری کیوبیک داشته باشد، صرفاً تقلیدی تجددگرا از معماری غرب نبوده و سنت گذشته معماری(محلی) این کشورها کاملاً کنار گذاشته نشده و به واقع در نمونه های بررسی شده مفاهیم و فرم های سنتی و مدرن برهم منبطق یا باهم سازگارشده اند.
وجه جنسیتی گفتمان دولت- ملت رضاشاه و تأکید بر ارزشمندی نقش خانگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با نگاهی به ابعاد مختلف طرح بیداری زنان در دوره رضاشاه، در پی پاسخ به این سؤال است که چرا در این دوره با وجود ادعای دولت مبنی بر رهایی و آزادی زنان از طریق فرایند نوسازی و تجدد، همچنان بر ارزشمندی نقش های سنتی زنان و خانه نشینی آنان تأکید شده بود. نگارندگان این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه ای، با واکاوی سیاست های جنسیتی دولت رضاشاه، به این چرایی و چگونگی پاسخ داده اند. در این پژوهش، ابتدا به ترسیم فضای خاورمیانه و شکل گیری جنبش های ناسیونالیستی و دولت های ملی مدرن و همچنین نقش و جایگاه زنان در تحولات قرن نوزدهم و بیستم در این جوامع پرداخته شده و در این ارتباط، با تکیه بر شکل گیری مفهوم «خانواده ایده آل» و «مادری جدید»، سیاست های جنسیتی دولت نوگرا و ملّی گرای رضاشاه مورد بررسی قرار گرفته است و این نتیجه به دست آمد که درواقع هدف از طرح بیداری زنان، ساخت یک هویت جدید برای زن ایرانی بود. در این تصویر جدید، نقش های سنتی زنانه با ادلّه جدیدی گرامی داشته می شد و دولت در قابلیت زنان برای مادری و همسری، نقشی سیاسی و وطن پرستانه می دید؛ بدین معنا که زنان جدید ایرانی با وجود داشتن تحصیلات و ظاهری مدرن، باید همچنان نقش حافظان اخلاق، پاسداران سنت های فرهنگی و ملی را ایفا می کردند و به عنوان محافظان نهاد خانواده سنتی و آرمانی، نسلی از شهروندان وطن پرست و مترقّی را متناسب با آرمان های دولت می پروراندند.