مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
پهلوی اول
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
159-190
حوزه های تخصصی:
بازارهای ایرانی اسلامی به عنوان نهاد همبستگی شهرها در کنار ایفای وظایف اقتصادی، نقش اجتماعی بسزایی در جامعه ی شهری ایفا می کردند. رابطه ی میان تجار و صاحبان حرف به عنوان عناصر تشکیل دهنده بازار با دستگاه حاکمه رابطه ای دوسویه و دیرینه بوده است. سنگ زیر بنای این رابطه برگرفته از نیاز بازار به تأمین امنیت از سوی حکومت و نیاز حکومت به تاْمین منابع مالی خویش از بستر درآمدهای بازار بوده است. شناخت این رابطه که بنابر مقتضیات سیاسی و اقتصادی روندی متغیر را طی نموده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در آغاز شکل گیری حکومت پهلوی، تجار که فعالیت آنان در اثر سیاست های ناکارآمد اقتصادی عصر قاجار دچار اختلال شده بود، درصدد برقراری رابطه ای نوین با حکومت تازه تأسیس برآمدند. در مقابل، سیاست گذاری های حکومت در جهت بوروکراتیک کردن ساختارش موجب شد رابطه ی بازار و حکومت در مسیری تازه قرار گرفته و دستخوش تغییراتی گردد. طرح هایی چون تدوین قوانین اقتصادی، توجه به صنایع ملی و تأمین حداقل خواسته ی تجار و فعالان اقتصادی توسط حاکمیت، منظر و دریچه ی جدیدی را در روابط بازار و حکومت پدید آورد که بر موضع گیری این طیف نسبت به حکومت تأثیر فراوان گذاشت. پژوهش حاضر می کوشد با تکیه بر اسناد و سایر منابع موجود به ریشه یابی موضع و سیاست های بازار اصفهان در برابر طرح های حکومت پهلوی اول و چگونگی رابطه ی آنان بپردازد.
بررسی ساختار آموزش و پرورش کرمان در دوره پهلوی اول (عوامل رشد و موانع توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
69 - 98
تغییر در ساختار نظام آموزشی که از زمان مشروطیت با وضع قوانین جدید آغاز و به تدریج تداوم یافت، با تغییر ساختار دولت در دوران پهلوی اول و اتخاذ سیاست های جدید دستخوش تغییرات عملی گسترده گردید. سیاست تمرکزگرایی دولت جدیدْ تمامی ساختار آموزشی کشور را تحت نظارت حکومت درآورد. متناسب با چنین رویکردی شهر کرمان نیز از جهات کمی و کیفی اصلاحات گسترده ای را در حوزه آموزش و پرورش از سر گذراند. علی رغم دستاوردهای مهم در این زمینه، ایالت و شهرکرمان از کمبود بودجه رنج می برد. به همین سبب بررسی پیامدهای کمبود بودجه در ساختار معارف شهر کرمان محور پژوهش حاضر است. یافته های پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای و اسناد نویافته صورت گرفته است، نشان می دهد علی رغم دستاوردهای آموزشی گسترده در ساختار آموزش و پرورش شهر کرمان، عواملی همچون محدود بودن امکانات مالی و تخصیص میزان اندکی در بودجه سالانه دولت سبب می گردید که تغییرات صورت گرفته متناسب با نیازهای نظام آموزشی موجود نباشد.
سیر دگرگونی فضای بسته، فضای سرپوشیده و فضای باز در خانه های تاریخی گرگان از دوره قاجاریه به پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری و شهرسازی ایران و به تبع آن معماری خانه در دو دوره قاجاریه و پهلوی اول دچار دگرگونی های زیادی شده است. بی شک معماری مسکونی هر دوره ای با تغییرات نیازها و خواسته های ساکنین تغییر می کند و این تغییرات بطور ویژه ای بر ابعاد و روابط فضایی خانه تاثیر می گذارد. همانند سایر نقاط ایران، معماری شهر گرگان نیز پذیرای تحولات گوناگونی بوده که ساختار خانه های تاریخی در دو دوره را متمایز نموده است. این تحولات در عرصه کالبدی منجر به تغییر در فضای بسته(توده)، فضاهای سرپوشیده(ایوان) و فضای باز(حیاط) خانه ها شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییرات عرصه و اعیان خانه های بومی گرگان از دوره قاجاریه به پهلوی اول صورت گرفته است. بنابراین پرسش های اصلی پژوهش اینگونه تدوین شده اند: 1- روند تغیرات نسبت های عرصه و اعیان در بین خانه های تاریخی گرگان از دوره قاجاری به پهلوی اول چگونه بوده است؟ 2- چیدمان ارتباطی فضایی مسکن از قاجاریه به پهلوی اول چه تغییری کرده است؟ بدین ترتیب با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی تحلیلی، از آزمون مقایسه میانگین ها در نرم افزار spss استفاده شده تا با تعیین خطای 5% معناداری تغییرات میانگین ابعاد فضایی داده ها ثابت شده و پس از آن روند تغییرات فضایی (فضای باز، سرپوشیده و بسته)از طریق توابع، تحلیل گردندکه نتایج به صورت نمودار تشریح شده اند. برای این منظور تمام خانه های ارزشمند و تاریخی گرگان با شرط اینکه از لحاظ کالبدی و برداشت میدانی قابل بررسی باشند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تعداد 10 خانه در گروه خانه های قاجاری و 8 خانه از دوره پهلوی اول انتخاب و ابعاد فضایی عرصه و اعیان آنها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نه تنها معناداری روند تحولات ابعاد فضایی عرصه و اعیان خانه ها را طی دو دوره ثابت می کند بلکه تابعی ریاضی را نشان می دهد که می تواند روند تغییرات فضایی مسکن را از دوره قاجاریه به پهلوی اول تبیین کند.
تأثیر معماری بناهای حکومتی و دولتی بر هویت شهر تبریز (1300 تا 1320 ه .ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
123 - 150
بعد از ورود مدرنیته به ایران در دوره پهلوی اول، جامعه دچار دوگانگی بین گذشته و سنت از یک سو و تجدد و نوگرایی از سویی دیگر شد. حکومت به دنبال تغییر وضع موجود و توسعه ی مفاهیم مدرنیته غربی بود. یکی از نمودهای این تحولات، تغییر کالبد شهرها و شکل گیری هویت جدید در شهرهای ایران به خصوص شهرهای تاریخی و با اهمیت بود. از این سو، چگونگی تأثیر معماری بناهای حکومتی و دولتی در انتقال مفاهیم تجدد در هویت شهرتبریز سؤال اصلی این تحقیق است. در این مقاله ابتدا مروری بر مفاهیم سنت و مدرنیته و تأثیر آن بر معماری این دوره داریم و سپس تأثیر معماری و تفکرغربی حکومت مورد بررسی قرار می گیرد. مبانی نظری تحقیق بر این نکته استوار است که پدیده های اجتماعی و تاریخی بر روی معماری تأثیرگذار است. شهر تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم و تأثیرگذار در تاریخ ایران به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و برخی از بناهای این شهر در دوره پهلوی اول مورد تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش از نوع کیفی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها به صورت استنادی و میدانی بوده است. نتیجه پژوهش حاکی است که در دوره پهلوی اول، در شهر تبریز علی رغم اقدامات تجددگرایانه در شهر و شکل گیری بناهایی دال بر تغییر نگرش از سنت به مدرنیته، به حفظ بافت و ارزش های تاریخی توجه شده است، ساخت و ساز بناهای مهم حکومتی و نیز شکل گیری جداره های با ارزش بر هویت سازی تبریز در این دوره تأثیر مهمی داشته است.
واکاوی نگرش نواب وکیل نسبت به نوسازی واثرات آن بر سیاست های مذهبی وفرهنگی عصر قاجار وپهلوی اول با تاکید بر با «سفر چهارساعته و کشف حقایق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
81-108
حوزه های تخصصی:
واکاوی نگرش نواب وکیل نسبت به نوسازی و اثرات آن بر سیاست های مذهبی و فرهنگی عصر قاجار و پهلوی اول با تأکید بر «سفر چهار ساعته و کشف حقایق» منصور طرفداری [1] چکیده کتاب خاطرات وکیل التولیه نوشته میرزا سید محمد نواب رضوی معروف به «نواب وکیل» از منابع مهم مطالعه عصر ناصری تا اواسط عهد رضاشاه است. در این میان، «سفر چهار ساعته و کشف حقایق» که بخش پایانی خاطرات را در برمی گیرد، با تکمله های متعددش به سبب قالب انتقادی آن برای فهم نگارنده درباره چگونگی ورود مدرنیسم و چالش های ناشی از آن در زمینه های مذهبی و فرهنگی و همچنین تأثیراتش بر نوع عملکرد و سیاست های حکام قاجار و پهلوی اول که مسئله اصلی این مقاله نیز به حساب می آید، اهمیت زیادی دارد. بر این اساس، نگارنده نوشتار حاضر کوشیده است با تحلیل محتوای اثر مذکور و بهره گیری از منابع و تحقیقات مرتبط، با رویکردی توصیفی- تحلیلی زوایای موضوع را روشن سازد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که نویسنده این اثر از نمایندگان مهم و کمتر شناخته شده جریان سنت گراست که با استدلال های تاریخی و تفسیرهای زیرکانه متون دینی و طرح عصر فتحعلی شاه به عنوان دوره ای ایده آل، کوشیده بود مخالفتش را با هرگونه نوسازی و أخذ رهاوردهای غربی، به خصوص در عصر پهلوی موجه سازد. البته مواردی نسبتاً شخصی چون تبعیت از نگرش محافظه کارانه «حاج محمدکریم خان» پیشوای شیخیه کرمان، از دست دادن تدریجی جایگاهش در سیستم دیوان سالاری سنتی و همچنین افول پایگاه اجتماعی و اقتصادی اش، بر این رویکرد او تأثیرگذار بوده است. واژه های کلیدی: نواب وکیل، سفر چهار و ساعته کشف حقایق، قاجار، پهلوی اول، نوسازی [1] . استادیار گروه ایران شناسی دانشگاه میبد tarafdari@meybod.ac.ir
تأثیر معماری نیکولای مارکوف بر هویت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
133 - 144
دوره پهلوی از طرفی به مظاهر مدرنی که در غرب در حال اتفاق افتادن بود علاقه مند بود و از طرفی دولت تمایل به توسعه علاقه مندی های ملی گرایی در کشور داشت و از طرف دیگر نیز مردم علاقه مند به ترک سنت های خود نبودند. چگونگی تأثیر کارهای معماران خارجی دعوت شده به ایران توسط دولت در این دوره بر هویت معماری معاصر ایران سؤال اصلی این تحقیق است. در این مقاله ابتدا گذری بر جریان ملی گرایی، مدرنیته و نیز تأثیر آن بر معماری که در این دوره اتفاق افتاد خواهیم داشت و در ادامه نیز تأثیر معماری و معماران غربی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. با توجه به این که نیکولای مارکوف بناهای متعددی را در این دوره طراحی کرده و نیز در مدیریت عناصر سنت، مدرنیته و ملی گرایی در معماری به عنوان یک معمار خارجی تأثیرگذار بوده، معماری و کارهای وی به عنوان نمونه موردی در این پژوهش انتخاب شده است. این پژوهش از نوع کیفی توصیفی بوده و از نظر نتیجه پژوهش کاربردی و منطق پژوهش نیز استنتاجی قیاسی است. روش تحقیق در این پژوهش میدانی کتابخانه ای است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که مارکوف با در نظر گرفتن بسترها و زمینه های موجود در جامعه و مطالعه نیازها، کمبودها، خواسته ها و الزامات جامعه در راستای نیل به تجددگرایی توانست تأثیر بسزایی بر انتقال سنت به مدرنیته در معماری دوره پهلوی اول داشته باشد.
بررسی تاریخی و جامعه شناختی شکل گیری پان ترکیسم درآذربایجان ایران
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
235 - 256
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این مقاله چگونگی شکل گیری پان ترکیسم و نحوه تحول آن است. برای پاسخ گویی به این سؤال با استفاده از روش تاریخی وابستگی به مسیر، تاریخ معاصر ایران را به چند دوره تقسیم کردیم و ویژگی ه ای جنبش های آذربایجان را در آن ها بررسی کردیم. طبق این روش وقتی که پدیده ای در یک نقطه عطف تاریخی شکل می گیرد، بازگشت به حالت قبل از آن دشوار یا نامیسر است. این بررسی نشان داد که در دوره قاجار، ایالت آذربایجان به دلیل برخورداری از استقلال نسبی سودای جدایی از ایران نداشت. اما با اجرای سیاست های خشن رضاخان، آذری ها برای حفظ هویت خود به زبان و فرهنگ محلی توجه کردند. به همین دلیل پس از تبعید وی، پان ترکیسم اولین بار در قالب فرقه دموکرات ظهور کرد.
نظریه برگردان درتحلیل معماری مسکونی مدرن کشورهای ترکیه و ایران(دهه1930)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برگردان فعالیتی است درون زبانی و میان فرهنگی، که به شرح و تفسیر جهان و پدیده های آن می پردازد. برگردان در این جا حوزه ای مطالعاتی است که جزئیات مبادلات فرهنگی بین مکان ها را مورد بررسی قرار می دهد و به بحث در مورد اثرات خارجی/ بیرونی بر یک مکان معین می پردازد. این پژوهش در بخش مبانی نظری تعاریف مفهوم برگردان در معماری، جمع بندی شد. سپس روش های برگردان در معماری مسکونی ایران و ترکیه مورد واکاوی قرارگرفت. روش به کار گرفته شده در بخش اول پژوهش، روش تحقیق بازنگری پژوهش است که زیر مجموعه روش تحقیق فراتحلیل بازنگری پژوهش است. در بخش دوم از روش تحقیق کیفی و تحلیل محتوا جهت شناسایی روش های برگردان در معماری مسکونی ایران و ترکیه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد، معماران مدرن در ایران و ترکیه از طریق روش های برگردان، مفاهیم نو را به مفاهیم سنتی و یا برعکس، بطوری که موجب دگرگونی یا نو شدن مجدد این مفاهیم می شدند، تغییر می دادند. عمدتاً رویکرد تولید یک سنت جدید در معماری مسکونی مبتنی بر برگردان مدرنیسم در غرب، از طریق شیوه هایی چون همسان سازی فضایی، انطباق با بافت شهری و بیگانگی در محیط شهری است؛ که بسته به زمینه فرهنگی و میزان تغییر، گاهاً معماری مسکونی دوره پهلوی و جمهوری اول را یک گام به سمت همگن شدن تحت یک قدرت هژمونیک متمایل می کند.
سیاست های فرهنگی و حکومتی در تبیین ارزش های زیبایی شناختی هنر و ادبیات ایران پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
288 - 310
حوزه های تخصصی:
ساختارهای سیاسی و رویکردهایی که اتخاذ می کنند نقش مهمی در کیفیت ساحت هنر و ادبیات دارند. دوران پهلوی اول را باید یک گذر بزرگ و دوران ساز در تاریخ معاصر ایران دانست. چراکه در این دوران، ظهور جریان عظیمِ فکری و سیاسی موسوم به نوسازی، از آغاز ساختِ ایرانی مدرن سخن می گفت. بدین جهت شاه و دولتمردانش، به عنوان رهبران سیاسی و فرهنگی این جریان، متعهد شده بودند تا خط مشی نویسندگان، شاعران و هنرمندان را ترسیم کنند. مفصل بندی این اندیشه که در قالب یک هژمونی ریخته شده بود، دو ایده ایرانی گری و تجدد خواهی را هم زمانِ باهم و در یک مسیر دیکته می کرد. این دو ایده، اگرچه از تبار مشروطه و قاجار و بعضاً قبل تر از آن آمده بود، اما در عصر پهلویِ اول به سبب دگرگونی ها و رخدادهای بزرگ منطقه ای و جهانی، در چرخشی گفتمانی ایده ای کاملاً نوظهور محسوب می شد. تغییر شیوه بیانی هنرمندان نشان از این دگرگونی می داد. درنتیجه، جوّ فرهنگِ سیاسیِ اقتدارگرا، فضای مطلوبی را برای هنرمندان و خصوصاً نویسندگان و شاعران ایجاد نمی کرد. ایجاد آزادی های نسبی در فرهنگ و تولید هنر، ایجاد اصالتِ سلیقه و ارتقاء ذوق در هنر و معماری بر مبنای ارزش های زیباشناختی هنر باستان و مدرنیسم و تولّد و تحقّق آثاری باارزشِ فرا تاریخی و هنری را می توان از آن جمله دانست. یافته های این پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تاریخی-تحلیلی نگارش یافته است، نشان می دهدکه ایرانی گری در رویکرد باستان گرایی اش و دولت نیرومند مرکزی با رویکرد تجدد محوری اش، دو عاملِ وثیق در ساخت آمرانه هنر و ادبیات پهلوی اول بوده است. اهداف پژوهش: 1.بررسی سیاست گذاری های فرهنگی در هنر و ادبیات پهلوی اول. 2.نقش سیاست های فرهنگی در تبیین ارزش های زیبایی شناختی هنر و ادبیات پهلوی اول. سؤالات پژوهش: 1.خط مشی عاملان سیاست گذاری فرهنگ برای ایجاد ارزش های زیبایی شناختی هنر و ادبیات پهلوی اول چه بود؟ 2.ایدئولوژی «ایرانیگری و تجدد خواهی» نزد عاملان قدرت، چگونه و تا چه اندازه موفق شد در ساخت آمرانه هنر و ادبیات پهلوی اول تأثیر بگذارد؟
مبارزه با قاچاق در خلیج فارس و دریای عمان در زمان رضا شاه (1320-1300)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۳)
56 - 88
حوزه های تخصصی:
با دگرگونی سیاسی در ایران از قاجار به پهلوی اول، صفحات جنوبی ایران صحنه تحولات نوین اقتصادی شد. مجموعه ای از تکاپوهای تجاری و گمرکی موجب تحرک در بخش های گوناگون اقتصادی جزایر و بنادر خلیج فارس و دریای عمان شد. مقارن با این دگرگونی ها، فعالیت های پرسود قاچاق نیز افزایش یافت. هدف : بررسی قاچاق در خلال فعل وانفعالات اقتصادی جزایر و بنادر خلیج فارس در برهه زمانی سال های 1300-1320ش و نحوه برخورد حکومت رضاشاه برای مهار و مبارزه با آن. روش/ رویکرد پژوهش : روش پژوهش تحلیلی و براساس مطالعه داده های اسنادی آرشیو سازمان اسناد و کتاب خانه ملی، نشریات نظامی، اقتصادی و روزنامه های گوناگون ایران در این دوره است. یافته ها و نتیجه گیری : دولت پهلوی اول برای ایجاد تحول اقتصادی مدنظر، به ابعاد مختلف موضوع قاچاق در فعالیت های زیرساختی کوتاه مدت و سیاست های بلندمدت هم زمان توجه کرد و در انتها با تلاش برای مبارزه حقوقی و امنیتی با قاچاق کالا موجب رونق مناطق مذکور شده است.
بررسی نقش نوپاتریمونیالیسم بر کژکارکردی نهادهای مدرن در دوره پهلوی مطالعه موردی: ارتش و دیوانسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
407 - 433
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نحوه مواجهه نظام نوپاتریمونیالیستی پهلوی با دو نهاد جدید برخاسته از تشکیل دولت مدرن در ایران یعنی ارتش و دیوانسالاری و تاثیر آن بر کارکرد این نهادها است. در تحلیل وبری از دولت، دولت سنتی ایران دولتی فرد مدار، مبتنی بر سلسله سالاری و سیطره مناسبات حامی پرورانه حاکم و دربار بود که تداوم خود را از طریق مجموعه ای راهبردهای سیاسی مطابق با مناسبات پاتریمونیال تضمین می کرد. دولت شبه مدرن پهلوى، نخستین دولت متشکل در ایران بود که بر پایه بسط نهادهاى بروکراتیک و ارتش مدرن پدیدار شد. با این حال ترکیب ویژگی نوپاتریمونیالیستی این دولت با ساختارهای مدرن وارداتی از غرب به تغییر ماهیت و کارکرد این ساختارها منجر شد. وجه مشخصه نوپاتریمونیالیسم این نظام، تلفیق ویژگی هایی پاتریمونیالیسم سنتی چون شخص محوری، سیطره مناسبات حامی پرورانه و شخصى سازى قدرت با نهادهای دولت مدرن است. براساس مباحث مطرح شده، این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش است که نوپاتریمونیالیسم پهلوی چه تاثیری بر کارکرد نهاد ارتش و دیوانسالاری داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، نوپاتریمونیالیسم پهلوی در فقدان طبقات مستقل و نیرومند بعنوان پایگاه اجتماعی و نیز ضعف مالکیت خصوصی بر نهادهای مدرن اثر گذاشته و آنها را قلب ماهیت کرده است. بدین معنا ترکیب ویژگی های پادشاهی سنتی با وجهه نوپاتریمونیالیسم پهلوی در ساختار نهادهای مدرن آنها را از کارویژه های اصلی خود دور ساخت و به تضعیف قابلیت های نهادهایی چون دیوانسالاری و ارتش انجامید.
سیاسی کردن رنج؛ واکاویِ گذار از قدرت آیینیِ قجری به قدرت انضباطیِ پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از ابزارها و نهادهایِ «بهنجارسازی» در نتیجه آگاهی از شیوه های نوین سیاست ورزی در دوران قاجار موردتوجه قرار گرفت. با محوریت شاه در عرصه سیاست؛ این قدرت شاه، نگاه شاه، و تفسیر شاه از امور بود که با تکیه بر نوعی «قدرت آئینی» بر فراز تمام نیروها حکمرانی می کرد. با تلاش برای تشکیل دولت مدرن در دورانِ پهلوی اول، با ایجاد تکنیک های ویژه ای مبتنی بر «قدرت انضباطی» حکمرانی بر سوژه ها آغاز شد. در این تغییر و تحول، پنداشت «بدن» در حکم یکی از مؤلفه های اصلی عملکرد روابط قدرت، حائز اهمیت است چراکه تمامی این کردارها بر بدن سوژه اعمال می شود. بر پایه چنین مفروضی پرسش این نوشتار این است: چگونه رنجی که بر بدنِ رعایا تحمیل می شود، تبدیل به یک ابزار سیاسی شده و از رهگذر آن، تکنولوژی سیاسی در خدمتِ حکومت مند شدنِ سیاست قرارگرفته است؟ در پاسخ به پرسش پژوهش، این فرضیه مطرح است: در دوران حکومت قاجار و پهلوی اول، سوژه و بدنش در فرایند سازوبرگ هایِ قدرت آئینی و تحول آن به قدرت انضباطی متحول شده و به ابژه هایی مطیع و سربه راه تبدیل می شوند. این پژوهش با استفاده از روش پژوهش تبارشناسیِ خاطرات و گزارش هایِ سیاحان، دستورات حکومتی و ذی نفعان و روایات تاریخی درزمینهٔ شیوه حکومت مندی در این دوران انجام شده است و می کوشد با تأکید بر «سیاسی کردن رنج» رویکردهای حکومت قاجار و پهلوی اول را فراخوانَد و با پرداختن به این موضوع چگونگی تبدیل «رعیت» به ابژه هایی مطیع و سربه راه توضیح دهد.
نقش خاطره در برساخت تاریخ و شکل دهی جامعه در درام تاریخی دوران پهلوی اول بر اساس آرای پل ریکور
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
33 - 45
حوزه های تخصصی:
تاریخ ماحصل بازنمایی خاطره هاست. پل ریکور خاطره را به دو دسته خاطره فردی و خاطره جمعی تقسیم می کند که به امر بازنمایی گذشته می پردازند. اما همواره بخشی از گذشته دیگر در دسترس نیست. این امر ناشی از فراموشی بخش هایی از خاطره است که باعث ایجاد اختلال در بازنمایی گذشته می شود. بنابراین تاریخ همواره با واقعه تاریخی اختلاف دارد. نهادهای اجتماعی و سیاسی نیز از این اختلال استفاده کرده و جوامع را با ایدئولوژی مدنظر خود کنترل و هدایت می کنند. نحوه چگونگی ارائه خاطره و تاریخ نیز وابسته به سیاست نهاد ارائه دهنده است. در دوران پهلوی اول حاکمیت با استفاده از همین سیاست خاطره توانست یک تاریخ برساخت شده را از ایران باستان ایجاد کند که این امر به مدد هنر تئاتر در جامعه شکل گرفت. پژوهش حاضر با استناد به داده های کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا با بررسی برخی درام های تاریخی مهم این دوره چگونگی انجام سیاست خاطره و تزریق ایدئولوژی برای برساخت تاریخ را در دوران پهلوی اول از طریق تئاترها را بررسی کند. در این مسیر نقش پررنگ دستگاه های سیاسی و چگونگی دستکاری خاطره و تاریخ مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه حاکمیت از وجوه تئاتری جامعه برای رسیدن به این هدف استفاده کرده و روشنفکران نیز-خواسته یا ناخواسته- در این ایدئولوژی نقشی یاری دهنده داشتند.
نوسازی و تغییرات اجتماعیِ نهادی ناشی از آن در ایران از اواخر حکومت قاجار تا اواخر پهلوی اول
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۸) جلد اول
57-68
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به بررسی نوسازی و تغییرات نهادی آن در عصر پهلوی اول می پردازد. نوسازی اغلب مفهوم تغییر را به ذهن متبادر می کند. این نوشتار سعی می کند ابتدا به مفهوم نوسازی و چگونگی پیدایش آن در غرب بپردازد و سپس عناصر بنیادین نوسازی در ایران را بیان کند. این مقاله در پی پاسخ دادن به این سوالات است که تغییرات ناشی از نوسازی در ایران چه تغییراتی بوده است، چگونه و توسط چه کسانی انجام شده است و نهایتا تا چه اندازه موفق بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نوسازی راه های متفاوتی را در غرب و ایران طی کرده است. به گونه ای که در ایران بانیان نوسازی گاه در تضاد با بنیان های فکری نوسازی قرار می گرفتند.
سازماندهی نظام اوقاف و اهداف آموزشی آن در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله وقف یکی از مسائل مهم تاریخ ایران دوران اسلامی است. این اهمیت ناشی از تأثیر و تأثر آن بر جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. از این رو در تاریخ ایران همواره حکومت ها درصدد مداخله در امور اوقاف برآمدند، حکومت پهلوی اول نیز از این قاعده مستثنی نبود. این حکومت در امور اوقاف همانند دیگر عرصه ها و ساخت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران بازمانده از عصر قاجار، دست به تغییرات اساسی زد و درصدد سازماندهی ساختار اوقاف و میراث بازمانده از دوره قاجار برآمد. بر این اساس این پژوهش درصدد است تا با استفاده از روش تحقیق تاریخی و به کارگیری اسناد و مدارک آرشیوی، نشریات و دیگر منابع تاریخی این پرسش را طرح کند و به آن پاسخ دهد که سازماندهی امور اوقاف در عصر پهلوی اول چگونه صورت گرفت و اهداف آموزشی آن چه بود؟ یافته های تحقیق نشان می دهد حکومت پهلوی طی یک روند ده ساله ازطریق وضع قوانین جدید، موفق به سازماندهی اوقاف و ایجاد تغییرات در آن حوزه با هدف توسعه کمی و کیفی نظام آموزشی کشور شد. این هدف با به کارگیری اوقاف و صرف عواید حاصل از اوقاف در حوزه های ساختمانی (ساخت بنا های آموزشی)، معارفی (ترویج آموزش و تأمین منابع آموزشی) و طبعی ( نشر کتاب) محقق شد.
تحلیلی بر فعالیت ها و رویکردهای انجمن زردشت در تعامل با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
189 - 208
حوزه های تخصصی:
تأسیس کشور عراق در دهه سوم قرن بیستم و منضم شدن مناطق کردنشین به این کشور باعث ناامیدی کردها از وعده های انگلستان و جامعه ملل برای ایجاد کشوری مستقل در مناطق کردنشین امپراتوری عثمانی شد. از این رو، زمینه های شکل گیری جنبش ها و انجمن های ناسیونالیستی در میان کردها برای کسب خودمختاری و استقلال فراهم گردید. «کمیته زردشت» یکی از این انجمن ها بود که به همت برخی از روشنفکران کرد در شهر سلیمانیه عراق تأسیس شد. در مقاله حاضر تلاش شده است ضمن اشاره به زمینه ها و چگونگی شکل گیری انجمن زردشت، رابطه آن با کشور ایران بررسی گردد و به این سؤال پاسخ داده شود که انجمن زردشت برای جلب حمایت ایران چه اقداماتی کرد و در مقابل کشور ایران چه واکنشی از خود نشان داد؟ یافته های پژوهش نشانگر آن است که انجمن زردشت با تأکید بر پیشینه مشترک تاریخی و اشتراکات فرهنگی کردها و ایرانیان سعی در جلب حمایت ایران در دوره رضاشاه داشت. در مقابل، دولت ایران در ابتدا از کمیته زردشت پشتیبانی کرد، اما کمی بعد بنا به دلایل سیاسی از حمایت خود دست برداشت.
جستاری بر روابط تجاری – نظامی ایران و قدرت های اروپایی در دوره پهلوی اول (با تاکید بر نظریه نظام جهانی)
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط ایران با سایر کشورها در دوره پهلوی اول به دلیل آن که هم در عرصه داخلی (استقرار نظم جدید و انقراض حکومت قاجارها پس از سال ها) و هم در عرصه خارجی (شکل گیری قطب بندی های جدید در نظام بین الملل) متضمن حوادث تاثیرگذاری در تاریخ معاصر بوده است، می تواند به درک جامع جایگاه ایران در این دوره کمک شایانی کند. در این میان کاربست نظریه نظام جهانی به دلیل ویژگی های ماهوی آن و تقسیم بندی کشورها در دو محور مرکز و پیرامون نیز برای تحقق هدف مذکور، مفید به نظر می رسد. با توجه به این نکات در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی بوده ایم که: در چارچوب نظام جهانی اقتصادی، وضعیت روابط تجاری – نظامی ایران و قدرت های اروپایی ناظر بر چه مواردی بوده و جایگاه ایران در نظام مذکور چگونه بوده است؟ یافته های ما که با به کارگیری روش توصیفی – تحلیلی و واکاوی اسناد، مدارک و منابع مرتبط با موضوع حاصل شد حاکی از آن بود که در قالب نظام جهانی، جایگاه کشور ایران به عنوان یک کشور حاشیه ای تثبیت شد؛ به همین دلیل در بعد تجاری، فراهم کردن مواد اولیه و خام فروشی برای تامین صنایع کشورهای مرکزی و در بعد نظامی اکتفا به مونتاژ، وابستگی شدید نیروهای نظامی به تسلیحات وارداتی و سلب امکان سیاست گذاری مستقل در حوزه صنایع نظامی از جمله مهم ترین ویژگی های روابط ایران و قدرت های اروپایی در دوره پهلوی اول بود.
واکاوی فرایند تکوین ملت در ایران معاصر؛ تاریخچه و روند (مطالعه موردی: عصر رضاشاه 1304-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
186 - 205
حوزه های تخصصی:
با ورود به عصر جدید، کشورهای مختلف جهان، امواجی از ناسیونالیسیم و در کانون آن، ملت سازی را تجربه نمودند. متأثر از این رویداد، ایران نیز روند جدید نوسازی در ابعاد متعدد آن را در راستای استقرار ملت به مفهوم مدرن در عصر رضاشاه با مرجعیت دولت مرکزی آغاز نمود. به همین جهت به شکلی ناقص و سطحی و با توسل به عناصر اقتدارآمیز دولت مدرن، تلاش هایی در راستای تکوین فراگرد ملت سازی توسط رضاشاه آغاز گردید. اما روند ملت سازی مسیر خود را بدون توجه به زیرساخت ها و سازوکارهای حاکمیت دموکراتیک و از طریق سرکوب و ارعاب روشنفکران و نخبگان سیاسی و فرهنگی، تحمیل فرآیندهای یکسان سازی اجتماعی ، نهادی و ایدئولوژیک و عدم بکارگیری سیاست های متناسب با ارزش ها و هویت جمعی شهروندان اعم از حوزه های آموزش، الگوهای زبانی مشترک و مبانی اعتقادی، پیمود. بر این اساس، این پژوهش با عطف توجه به فراز و فرود شکل گیری مفهوم ملت در اعصار تاریخی، واکاوی تکوین فرایند ملت سازی در ایران معاصر را، با عطف توجه به دوران رضاشاه، در کانون تمرکز و تحلیل خود قرار داده است. با توجه به این مهم، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چرا ملت سازی با وجود پیشینه ی نسبتاً طولانی آن، ناقص و ناتمام باقی ماند ه است؟ فرضیه پژوهش: به نظر می رسد که ملت سازی در ایران به رغم پیشینه نسبتا طولانی آن، در دوران رضاشاه صرفاً در چارچوب یک فرایند تحمیلی وسطحی به اجرا درآمد و با همکاری نخبگان و پذیرش عمومی مواجه نشد. روش تحقیق در این پژوهش، مبتنی بر تبیین عِلّی و نوع پژوهش کاربردی است.
«آسیب شناسی پرورشی نهاد آموزش و پرورش در عهد پهلوی اول»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش و پرورش دوره پهلوی اول (رضاشاه) در عرصه پرورش دارای نقاط قوت و ضعفی بوده که شناسایی آن ها راه گشا در حل معضلات کنونی این سیستم و روشنی بخش سند چشم انداز آموزش و پرورش خواهد بود. در این مقاله آسیب ها و نقاط ضعف عرصه پرورشی در نظام آموزشی آن دوره بررسی شده است. رضاشاه متأثر از مثلث آرمانی خود- نوسازی، تمرکزگرایی و ملی گرایی- سراغ نهاد آموزش و پرورش رفته تا با ابزار تمرکزگرایی و ایدئولوژی ملی گرایی به نوسازی برسد. اما نادیده گرفتن شرایط فرهنگی و اجتماعی کشور، موانعی در پیشبرد اهداف وی ظاهر پدید آورد و او را واداشت برای رفع موانع به اقتدارگرائی روی آورد که فرجام آن، استبداد مطلق شد. نتیجه این فرایند، آسیب هایی جدی در امر خطیر پرورش بود که مهمترین آن عبارتند از: 1- غفلت از نیاز جامعه به پرورش بومی؛ 2- نفی زبان و فرهنگ اقوام ایرانی(به منظور ترویج زبان فارسی)؛ 3- جابجا شدن هدف به جای وسیله؛ 4- عدم پرورش سیاسی و جامعه پذیری؛ 5- تقلید ناپسند در نظام آموزش و پرورش ؛ 6- عدم پرورش قوه خلاقیت و تفکر انتقادی؛ 7- عدم تقویت ایمان به مبانی دینی واسلامی؛ 8- عدم توجه به خلاقیت و نوآوری معلمان و مربیان مدارس. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به مدارک و مستندات کتابخانه ای صورت گرفته و هدف آن تبیین ضعف ها و نواقص نظام آموزشی دوره پهلوی اول است.
بررسی اندیشه های اجتماعی در مطبوعاتِ دینی عصر مشروطیت و پهلوی اول
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
23 - 49
حوزه های تخصصی:
هم زمان با رواج مفاهیم و اندیشه های جدید اجتماعی در ایرانِ دوره مشروطه، نحله های فکر دینی به انحای گوناگون به محاجه با آن برخاستند. بخشی از این محاجات قلمی در مطبوعات دینی بروز یافت. از این رو، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مفاهیم اجتماعی همچون مساوات، عدالت و آزادی چه جایگاهی در مطبوعات دینی عصرِ مشروطیت و پهلوی اول داشت و مواجهه آنان با این عناصر تمدنی چگونه بود؟ روش این تحقیق، توصیفی و با تکیه بر داده های تاریخی است. براساس یافته های پژوهش، گردانندگان مطبوعات دینی به دو گروه تقسیم شده و در دو جریان فکری قرار گرفتند. عده ای سعی کردند برخی از این مؤلفه ها را با دین اسلام تطبیق دهند و در این زمینه مقالات گوناگونی منتشر کردند. مجله الاسلام مازندرانی لاریجانی، که خود از اعضای هیئت اتحاد اسلام رشت بود، نمونه برجسته این دسته است. گروه دوم همچون نشریه جریده اسلامی نمایندگان فکری مکتبی بودند که در برابر ورود اندیشه جدید ایستادگی کردند و مفاهیمی همچون آزادی را مغایر با اسلام دانستند. در عصر پهلوی اول با وجود حاکمیت مطلق رضا شاه، برخی مطبوعات دینی همچون دعوت اسلامی و الاسلام با نفی کامل برخی از این اندیشه ها، روش سلبی در پیش گرفتند.