مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
تاریخ نگاری
حوزه های تخصصی:
ظهیرالدین نیشابوری، نویسنده سلجوقنامه، و محمدبن علی بن سلیمان راوندی، نویسنده راحه الصدور و آیه السرور، دو مورّخ فارسی نویس متعلق به دوره سلجوقی اند که بین آثار این دو شباهت ها و تفاوت هایی دیده می شود. این پژوهش در صدد است تا با روش تطبیقی و تحلیلی، به بررسی تاریخ نگری و تاریخ نگاری این دو مورّخ پرداخته و دریابد: آیا نسخه برداری راوندی از سلجوقنامه نیشابوری فقط انتقال داده های تاریخی است یا تاریخ نگری و تاریخ نگاری او را نیز شامل می شده است؟
نتایج این پژوهش نشان می دهد راوندی بخش عمده ای از روایات کتاب خود را از کتاب سلجوقنامه نیشابوری اخذ کرده، ولی تفاوت در تاریخ نگری این دو مورّخ و اهداف متفاوت آنان در تاریخ نگاری آنان نمود یافته است
بررسی تکنیک ها و فنون تاریخ نگاری محلی دوره تیموری
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری محلی در ایران چندان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. در این میان تاریخ نگاری محلی دوره تیموری بیش از دیگر دوره ها مغفول مانده است. در عهد تیموری، تواریخ محلی در عرضِ تواریخ عمومی و سلسله ای وجود داشته اند و در حقیقت این دوره از اندک دوره هایی است که هم تاریخ نگاری عمومی و سلسله ای و هم تاریخ های محلی هر دو از لحاظ کمیت قابل توجه اند. اما نکته قابل تأمل این است که در این عهد اگرچه مورخان تواریخ محلی، نمونه های موفق و معروفی از تواریخ عمومی و سلسله ای از روزگار گذشته و همزمان با خود را پیش روی داشتند، اما در فعالیت های تاریخ نگارانه بیش از آنکه به تواریخ عمومی و سلسله ای موفق و معروف گذشته و یا همزمانِ خود توجه نشان دهند، تحت تاثیر تاریخ های محلی ایالت های خود بوده اند. اندک توجهی نیز که به مورخان تواریخ عمومی و سلسله ای بیرون از قلمرو ایالت خود داشته اند، بیش از آنکه ناشی از پیروی از سبک و شیوه های تاریخ نویسی آن ها بوده باشد، بیشتر برای کسب مشروعیت ادبی و معتبر جلوه دادن تاریخ خویش بوده است. پژوهش کنونی می کوشد تا به گونه ای گذرا تکنیک ها و فنون تاریخ نویسی محلی دوره تیموری و همچنین میزان توجه مورخان تواریخ محلی این عهد به کتب تواریخ عمومی و محلی همزمان و دوره های پیش از خود را نشان دهد.
روش تاریخ نگاری و تاریخ نویسی هرودوت
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی شیوه تاریخ نگاری، تاریخ نگری و تاریخ نویسی هرودوت، تاریخ نگار یونان باستان می پردازد. در این مقاله، کوشش شده تا پس از نگاهی کوتاه به زندگی هرودوت و ویژگی های کتابش تواریخ، که کهن ترین کتاب تاریخی ست که به روزگار ما رسیده است، به شیوه های تاریخ نویسی و تاریخ نگری وی پرداخته شود. هدف هرودوت از نگارش کتابش – آن گونه که خود می گوید– ثبت و گزارش جنگ های ایران و یونان در دوره خشایارشا بوده است. روش تاریخ نگاری هرودوت، روش روایی بوده است؛ درنتیجه اغلب فقط یکی از روایت هایی که شنیده بود را ذکر کرده است. از نظر مذهبی نیز هرودوت تحت تأثیر خدایان و الهه های یونانی قرار داشت و به مشیت الهی بر جریان زندگی بشر عقیده داشت.
مسئله مهم این است که آیا کتاب تواریخ از محیط زندگی، اندیشه سیاسی و گرایش مذهبی هرودوت تأثیر گرفته است؟ با فرض مثبت بودن پاسخ این پرسش، این عوامل تا چه اندازه بر تاریخ نگری، شیوه تاریخ نگاری و تاریخ نویسی هرودوت اثرگذار بوده اند؟
تاثیر تاریخ نگاری ایرانی بر گونه های تاریخ نویسی تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین تاریخ در هند دوران باستان بیشتر به صورت شفاهی رواج داشته است. اکثر متون باقی مانده از آن دوران متون ادبی، دینی، فلسفی و اندرزنامه هستند. با ورود اسلام و شکل گیری حکومت های اسلامی و ایرانی در شبه قاره هند، تاریخ نویسی به صورت گسترده و متنوع در این سرزمین آغاز گردید. اوج شکوفایی تاریخ نویسی فارسی در هندوستان، مربوط به اوایل دوره تیموریان هند در قرون دهم و یازدهم هجری خصوصا دوره اکبرشاه است. تاثیر تاریخ نگاری ایرانی در شکل گیری و رونق تاریخ نگاری دوره تیموریان هند، مهم ترین مساله تحقیق مورد نظر است. به عنوان فرضیه، چنین استنباط می شود که تاریخ نگاری ایرانی در ابعادی وسیع بر تاریخ نگاری هند در دوره تیموریان تاثیر داشته است. هدف این نوشتار تبیین تاثیرپذیری تاریخ نویسی تیموریان هند از تاریخ نویسی ایرانی است که به روش تاریخی و توصیف و تحلیل داده ها، با استفاده از منابع کتاب خانه ای انجام گرفته است.
دیلتای و کارکرد بنیادین مسائل هرمنوتیک در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیلتای از جمله کسانی است که به نشانه های تاریخی توجه، و آنها را وارد بحث هرمنوتیک کرده است. هرمنوتیک دیلتای نشان دهنده یک جریان فکری بین نظریه پردازان قرن نوزدهم است که پرورده مکتب رمانتیک بودند. برنامه وی برای تحلیل حیات بشری و مفهوم سازی وی از حیثیت تاریخی انگیزه مهمی را برای هایدگر به وجود آورد تا هرمنوتیک هستی شناسی خود را در انسان و زمان به وجود آورد. دیلتای کوشید برای روش شناسی علوم انسانی بالاترین درجه ممکن را تضمین کند. او معتقد بود علوم انسانی نباید روش های خود را از علوم طبیعی وام بگیرد. رویکرد دیلتای ارتباط وثیقی با اندیشه های کانت و هگل دارد و آنها را با هم جمع می کند. دغدغه مهم دیلتای هجمه پوزیتیویست ها در آن زمان بود. پوزیتیویست ها معتقد بودند اگر بخواهیم به علوم، تعین یا واقعیت ببخشیم، باید از روش تجربی واقع نما و به یک معنا ارزش گذار استفاده کنیم. در چنین شرایطی بود که دیلتای می کوشید نوعی ملاک برای عینی کردن یا تعین بخشیدن به علوم انسانی بیابد. در این مقاله می کوشیم چگونگی تأثیرگذاری مسائل هرمنوتیکی در برجسته سازی علوم انسانی و دفاع از عینیت آن در برابر علوم تجربی را نشان دهیم.
هویت ایرانی در اندیشه ی تاریخ نگاری ِابن بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنگری روایت های بازمانده از دوره های مختلف تاریخی می تواند، فراتر از رهیافت های نظریِ موجود در عرصه هویت، در تبیین هویت ایرانی در یک دوره ی تاریخی راهگشا باشد. شناسایی جایگاه هویت ایرانی در اندیشه ی ابن بلخی در دوره ی سلجوقی و تاثیر انگاره های هویتی بر نگرش وی در روایت رخدادها و نگارش فارسنامه، موضوع این پژوهش است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چگونه می توان رویکرد ابن بلخی به هویت ایرانی را تبیین کرد و بازتاب هویت ایرانی در فارسنامه متاثر از چه عواملی بوده است؟ ارزیابی چهار مؤلفه ی کلان سازنده ی هویت ایرانی در فارسنامه نشان می دهد که ابن بلخی مسلمانی است با فرهنگ ایرانی و برای ایرانیان هویتی تاریخی قائل است. دیرپایی نفوذ دامنه دارِ دوره ی نوزایش فرهنگ ایرانی اسلامی در جامعه، گرایش به روح اجتماعی، توجه به روایت های ملهم از فرهنگ عامه و پرداختن به موضوع فارس، تخت گاه کهن و با شکوهِ حکومت های باستانی ایران، در توجه ابن بلخی به عناصر ذهنی و عینی هویت ایرانی مؤثر بوده است.
بینش و روش در تاریخ نگری و تاریخ نگاری ابوالحسن غفاری کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالحسن غفاری کاشانی، مورخ ایرانی قرن دوازدهم هجری، در تثبیت اندیشه تاریخ نگاری در عصر زندیان، بسیار تأثیر گذار بوده است، این نوشتار با توجه به جایگاه تاریخ نگاری او در ایران، می کوشد که زندگی، خاستگاه اجتماعی، روش و بینش تاریخ نگارانه وی را واکاوی کند. گلشن مراد اثر غفاری کاشانی با برخورداری از منظومه فکری و روش تاریخ نگارانه از متون تاریخی مهم این دوره به شمار می رود که در ادوار بعد به الگویی برای مورخان تبدیل شد. بینش و روش تاریخ نگاری غفاری کاشانی موضوعی است که تاکنون از دید پژوهشگران به دور مانده بنابر این مسأله در این پژوهش آن است که با روش توصیفی و تحلیلی، بینش و روش تاریخ نگارانه غفاری کاشانی شناسانده شود. بنابراین پژوهش حاضر از آن جهت که به طور مستقل به شناسایی و واکاوی تاریخ نگاری غفاری پرداخته،از اهمیتی دو چندان برخوردار است. نظام فکری و اندیشه ای وی مبتنی بر مؤلفه هایی همچون؛ سلطنت گرایی، مشیت گرایی، نخبه گرایی و انتقادی است.
تأثیر ساختارگرایی بر نسل اول و دوم تاریخ نگاران مکتب «آنال»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تأثیر ساختارگرایی بر مورخان مکتب «آنال» در نسل اول و دوم را بررسی کند. بنابراین، کار خویش را با این پرسش بنیادین آغاز می نماید که ساختارگرایی چه تأثیری بر تاریخ نگاری مکتب آنال گذاشت؟ این نوع تاریخ نگاری کار خویش را با مارک بلوخ و لوسین فور شروع کرد و سرانجام، با فرناند برودل به اوج خود رسید؛ درست در زمانی که فضای علمی جهان از تفکر ساختارگرایی به شدت متأثر شده بود. این مکتب فکری بسیاری از شاخه های علوم انسانی، مانند جامعه شناسی، زبان شناسی، انسان شناسی، مردم شناسی، روان شناسی و مانند آن را تحت تأثیر خود قرار داد. سرانجام، پایش به حوزة تاریخ نگاری نیز گشوده شد و در این وادی نیز تأثیرهایی پایدار برجای گذاشت. از بطن این تحول، تاریخ تام یا کامل سر برون آورد. نگاه به تاریخ نگاری تغییر یافت. تعصب بر تاریخ سیاسی برداشته شد و توجه تاریخ به مردم عادی یا زندگی روزمرة مردم فزونی یافت. تاریخ و جغرافیا به شدت به هم پیوستگی پیدا کردند. این بار جامعه و نه فرد نقطة شروع مطالعات تاریخی گردید. سرانجام، پای سایر رشته ها به تاریخ باز شد. جامعه شناسی، علوم اقتصادی، زبان شناسی، روان شناسی، اقلیم شناسی، مردم شناسی و مانند آن با تاریخ درآمیخت و مورخان از این علوم در جهت درک بهتر تاریخ بهرة فراوان بردند. بنابراین، می توان گفت: ورود ساختارگرایی به تاریخ، عصری جدید با شاخصه هایی متفاوت ایجاد کرد.
هویت و انسان ایرانی در تاریخنگاری باستانی پاریزی
حوزه های تخصصی:
هویت و انسان ایرانی در تاریخنگاری محمد ابراهیم باستانی پاریزی (1304 – 1393) مهم ترین رکن اندیشه او است. در کتاب های پرشمار و مقالات فراوانی که نوشته، پی گیری خط سیر اندیشه وی مارا به این معنی رهنمون می سازد که باستانی پاریزی دغدغه ایران داشت. انسان ایرانی و فرهنگ ایرانی. نشان دادن ویژگیهای "" ایرانیت""در ذهن او دستمایه این پژوهش قرار گرفته، از آن رو که هویت ها در دنیای امروز با شتابی فزاینده رو به دگرگونی گذارده اند و چون باستانی از تاریخ ایران می نوشت و به درستی تاریخنگار مردم بود، باید دید او چه مؤلفه هایی را برای هویت مجزای ایرانی در نظر می گرفت و آنرا چگونه نشان می داد و از این راه بتوان به شناخت دست یافت. شناختی که در نتیجه گیری های ما و ترسیم دشواری ها، بیم ها، و امیدها برای پایداری این فرهنگ خاص ضروری است.
بررسی انتقادی نگرش های اسلام پژوهان درباره چرایی برافتادن دولت اموی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تاریخ دودمان اموی یکی از مهم ترین برهه های تاریخی در جهان اسلام است که تاریخ پژوهان پرشماری به بررسی آن پرداخته اند. کاوش در چگونگی برآمدن تا برافتادن این دودمان، شاخصه اصلی این پژوهش ها بوده است. اما فراکاوی و کالبدشکافی چرایی برآمدن و برافتادن امویان امری است که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این در حالی است که در دهه های اخیر رهیافت های میان رشته ای و به دنبال آن بررسی چرایی برافتادن دودمان های تاریخی با بهره گیری از نظریات جامعه شناسی تاریخی، در تاریخ نگاری رواج چشم گیری داشته است. این نوشتار پژوهش های گوناگون صورت گرفته پیرامون امویان را در سه حوزه تاریخ نگاری غربی، عربی و ایرانی در دو قرن اخیر، با در نظر گرفتن توالی زمانی پژوهش ها و مکتبی که پژوهش بدان تعلق دارد مورد بررسی قرار داده و کوشیده است کاستی ها و نارسایی های هر یک از آن ها را نمایان سازد و سرانجام درباره بایسته های اموی پژوهی در آینده، چند نکته را یادآور شده است.
آداب نامه ها و جایگاه آنها در تاریخ نگاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروز به روشنی پیداست که دنیای تاریخ نویسان در طول یک قرن گذشته ، دچار دگرگونی و تغییراتی اساسی گردید . از منظر مورخان جدید ، تاریخ تنها گزارش عملکرد شاهان ، قهرمانان ، روحانیون و حوادثی از قبیل جنگ و صلح نیست . بلکه ارائه و شناخت زندگی و بازآفرینی افعال آدمیان ، در گذشته است . نیل به این مقصود ، مستلزم دسترسی به منابع مرتبط می باشد که از جمله این منابع ، متون تأدیبی است . آداب نامه ها صورت مثالی و آرمانی است از آنچه در زندگی روزمره وجود دارد وهمچنین نوعی ادبیات اتوپیایی است که تقابل میان ذهن کمال گرا و عمل اجتماعی عینی را باز می نماید.
این مقاله در صدد بررسی این موضوع است که آداب نامه های عصر قاجار و همه ی متون تعلیمی – تأدیبی ، به عنوان متون تأثیر گذار بر ذهن کنشگران فردی و اجتماعی ، چه کمکی به روشن شدن ابعاد زندگی مردم آن عصر می کند .
غایت مطلوب مورخ اجتماعی ، نشان دادن کنش فردی و جمعی عصر مورد مطالعه اش می باشد و به ویژه رسیدن به فکری است که فاعل تاریخی را به انجام آن کنش واداشته است . ادعای ما این است که آداب نامه ها یکی از ارکان اصلی سازنده ذهن و فکر کنشگر است . پس به دنبال پاسخ به این سؤالیم که آیا می توان آداب نامه ها را به عنوان یکی از منابع مهم روشنگر تاریخ اجتماعی ایران محسوب کرد ؟حاصل آن که تنوع موضوعات آداب نامه ها و مباحثی که عمدتأ به زندگی و آداب اجتماعی و رسوم متداول هر دوره برمی گردد این دسته از منابع را به مراجعی قابل توجه برای تاریخ اجتماعی بدل کرده است مواردی همچون آداب سفره، آداب معاشرت، آداب تربیت اولاد، آداب طهارت، آداب ازدواج، آداب بازی نمونه هایی از آنها است.
نقش امام سجاد (ع) در تحریف زدایی از سیره نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهتمام و استناد به سیره نبوی، از همان روزهای آغازین عصر خلافت آشکار بود. توجه به سیره نبوی، الگوی عملی و راهکاری برای خروج از مشکلات فرا روی جامعه بود؛ از سوی دیگر، اهرمی بود در دست گروه های رقیب، برای اثبات آرای سیاسی اجتماعی خود. اهتمام و بهره وریِ آمیخته با گرایش های متعدد، گاه باعث نادیده گرفتن یا پدید آوردن خبر، برجسته کردن خبری یا کمرنگ کردن خبری دیگر می شد و در نتیجه، بیم نوعی تحریف سیره نبوی می رفت. در چنین فضایی، نقش تحریف زدایی و تبیین واقعیت های تاریخی برای آگاهانِ صادق و کسانی که نمی توانستند به هر گزارشی اعتماد کنند، ضروری بود. در عصر امام سجاد(ع)، به علت هم زمانی با سامان مند شدن اخبار مکتوب سیره برای انتقال به نسل های بعدی، خطر تحریف ماندگارتر بود. بر این پایه، امام(ع) با بیان واقعیت های تاریخی در عصر نبوی، به تحریف تاریخ در آن دوره واکنش جدی نشان دادند. نوشتار حاضر با این فرض که امام(ع) با وجود داشتن کتاب و نقل روایات سیره، در شمار سیره نگاران قرار نمی گیرند و تحریف زدایی از سیره، به معنای اصطلاحی سیره نگاری نیست و نیز بر اساس توصیف و تحلیل، نقش آن حضرت را در برابر تحریف تاریخ، در قلمرو زمانی عصر نبوی و بر پایه اخبار بر جامانده از آن حضرت رصد می کند؛ همچنین، نشان می دهد که امام(ع) این تحریف زدایی را در حیطه دفاع از حقوق اهل بیت(ع) و در دو قلمروِ خودبیانی و پاسخگویی به پرسش دیگران انجام داده است.
رویکرد و شیوه تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی با تکیه بر آثارالباقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه تاریخ نگاری یکی از موضوعاتی است که در دو سده ی اخیر مورد توجه قرارگرفته و دارای فروع ها و شاخ و برگ های بسیاری گشته است. تاریخ نگاری جدید و اصول آن یکی از پایه های تغییر در علوم انسانی و به تبع آن تحولاتی است که در مغرب زمین پدید آمده است. در این نوشتار تلاش شده تا با معرفی اجمالی تاریخ نگاری جدید در مقدمه و متن، نسبتِ ابوریحان بیرونی با این تاریخ نگاری سنجیده شود.
ابوریحان بیرونی، بیشتر به عنوان منجم، ریاضی دان، پزشک و به طورکلی عالم علوم تجربی شناخته شده است. در بُعد علوم انسانی نیز، بُعد مردم شناسی او با توجه به تحقیقاتش درباره ی هند، برجسته گردیده و از این رو کمتر از منظر مورخی صاحب سبک و پیشرو که فراتر از زمانه اش می زیسته مورد توجه قرار گرفته است.
محقق در پاسخ به این غفلت تاریخی با طرح فرضیه وجود اصول مدون و اندیشیده شده در نزد ابوریحان برای نگارش تاریخ درست و مطابق با واقع ،تلاش کرده است تا جایگاه ابوریحان در تاریخ نگاری به ویژه شباهت هایش با تاریخ نگاری جدید مورد توجه قرار گیرد و مقدمه ای برای شناخت بهتر او در این عرصه فراهم شود.
پارادایم تاریخ نویسی در ایران؛ الگویی از تاریخ نگاری هزار ساله (از اواخر قرن سوم تا برآمدن جنبش مشروطه خواهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه ی الگویی جامع یا حتی به نسبت جامع از تاریخ نگاری ایرانی با پهنه ی زمانی هزارساله، از اواخر قرن سوم هجری تا برآمدن جنبش مشروطه خواهی، بسیار دشوار می نماید. زیرا این الگو، که شامل مؤلفه های متعددی چون بینش مورخان، نحوه ی گزینش رویدادها، منابع مورد استفاده ی مورخان، روش های تاریخ-نگاری، ابزار سنجش درستی رویدادها، شیوه های تدوین و تنظیم داده ها، خاستگاه اجتماعی و ادبیات به کار گرفته شده ی مورخان است، در هر مورخی منحصر به فرد به نظر می رسد. اما اگر بتوان نقاط اشتراک مؤلفه های مذکور را در ذیل الگویی گرد آورد، به گونه ای که نقاط افتراق بین آن ها و تغییرات به وجود آمده در ادوار مختلف تاریخی، ناقض این الگوی کلی نباشد، می توان از یک پارادایم در تاریخ نگاری ایرانی سخن گفت. یافته های این مقاله بر اساس مقایسه ی آثار تاریخ نگاری در دوره ی مورد نظر، وجود الگویی غالب در تاریخ نگاری ایران پس از اسلام را، با نشان دادن تداوم هشت مؤلفه ی برشمرده شده، نمایان می سازد؛ الگوی غالبی که از آن با عنوان پارادایم تاریخ نویسی یاد خواهد شد.
تأمّلی در منابع اطلاعات و مفهوم منبع در آثار تاریخی مسلمانان مطالعة موردی: تاریخ بیهق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت منابع، مفهوم منبع و شیوة گردآوری اطلاعات در تألیفات تاریخی مسلمانان، از جمله ملزومات پژوهش در زمینة تاریخ نگاری است. گسترة این گونه پژوهش ها، رویکردی موردی به مطالعه و بررسی آثار تاریخی را موجب می گردد. تاریخ بیهق از جمله آثار مشهور فارسی در تاریخ محلی ایران است که سرچشمة اطلاعات آن را منابع متنوعی تشکیل می-دهد. پژوهش حاضر، ضمن واکاوی منابع تاریخ بیهق، به نحوة گردآوری و چگونگی بهره گیری مؤلف از هر یک از منابع و تفسیر وی از منبع تاریخی می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که به رغم آن که مؤلف منابع خود را شنیده ها و کتاب ها دانسته است، منابع متنوع دیگر نیز، همچون باستان شناسی، مشاهدات و اسناد، مورد استفادة وی قرار گرفته اند. لیکن استفادة ناآگاهانه از منابع اخیر، میزان بهره گیری مؤلف را تا حد ذکر نام و نقل صرف اطلاعات تقلیل داده است.
بررسی چگونگی رفتار شاه تهماسب با همایون (امپراتور پناهندة هند) با نگرشی بر دیدگاه تاریخ نگاری هندی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناصر الدین محمد همایون، امپراتور هند، به دلیل ناکامی های سیاسی درسال 951 ه .ق به دربار شاه تهم اسب یکم(930-984هق) پناهنده شد. اما مسئله اصلی این است که رفتار مذهبی و سیاسی شاه تهماسب با وی در ایران چگونه بوده است؛ زیرا چگونگی این رفتار بیشتر از دیدگاه یک جریان تاریخ نگاری هندی که متعصب به نظر می رسد، بازتاب یافته و دچار نوعی یکسو نگری شده است. این جریان که تا حدی تاریخ نگاری ایرانی را نیز تحت تأثیر قرار داده، بر این باور است که رفتار شاه تهماسب با همایون در دربار ایران- به دلیل تضادهای مذهبی و سیاسی دودمانی- ناشایسته و حتی خشونت آمیز بوده است. از این رو، این نوشته می کوشد با واکاوی دقیق تر منابع معتبر ایرانی و هندی، به بررسی و ارزیابی چگونگی رفتار شاه تهماسب با همایون و راستی ها و ناراستی های جریان تاریخ نگاری یاد شده را روشن سازد. این پژوهش نشان می دهد که رفتار مذهبی- سیاسی شاه تهماسب به عنوان یک فرمانروای شیعی از یک سو، و از سوی دیگر به دلیل موقعیت سیاسی همایون به عنوان امپراتور هند و متحد ایران، نه تنها نمی توانست تحقیرآمیز باشد، بلکه بسیار صمیمانه بوده و سبب تحکیم بیشتر روابط دو کشور درسال های بعد شده است.
جودت پاشا: پیوند تاریخ نگاری و اندیشه سیاسی با مبانی غربی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد جودت پاشا، مورخ، حقوق دان و دولتمرد عثمانی در سدة نوزدهم میلادی بود. او به دنبال گسترش اصلاحات به سبک غربی در عثمانی، سر منشأ تحول در تاریخنگاری عثمانی شد، وی، از یک سو، با به کارگیری روش و بینشی جدید، تاریخ نگاریِ نوین عثمانی را بنیان نهاد، و از سوی دیگر، با قرار دادنِ مفهوم دولت به عنوان محورِ تاریخ نگاری، مبانیِ نظریِ اندیشه سیاسی خود را در ضمن تاریخ نگاری به قلم آورد و در تدوین مبانیِ نظریِ اندیشه سیاسی خود، از مبانی نظری دولت و حکومت در اسلام و غرب همزمان بهره برد. نحوه استفاده همزمانِ جودت پاشا از اندیشة سیاسی غربی و اسلامی در مبانی نظریِ اندیشه سیاسی، مسئله پژوهش حاضر است که با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آثار جودت پاشا و منابع تاریخی آن زمان مورد بررسی قرار گرفته و به پرسش زیر پاسخ داده شده است: جودت پاشا چه پیوندی میان مبانی نظری اسلامی و غربی در مورد منشاءِ دولت برقرار کرده است؟
بینش و روش در تاریخ نگاری حافظ ابرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ ابرو یکی از مورخان بزرگ و نامی ایران درسدة نهم هجری است. وی دارای تألیفات بسیاری است. آثار وی گنجینه ای ازاطلاعات سیاسی – نظامی و جغرافیایی است. باتوجه به جایگاه وی درتاریخ نگاری ایرانی – اسلامی، این مقاله درصدد است با شناخت بینش تاریخی مورخ، ازطریق بررسی شاخصه هایی چون بینش معرفت شناسانه، بینش شریعت مدارانه، بینش نخبه گرایانه، بینش ستایش گرایانه ، بینش سلطنت گرایانه و بینش اجتماعی، چگونگی انعکاس این بینش را در تاریخ نگاری وی بازجسته و تأثیر آن را در روش تاریخ نگاری وی تحلیل نماید.
برای رسیدن به این هدف، مهم ترین پرسش این پژوهش عبارت است از: بینش تاریخی حاکم براندیشه حافظ ابرو بر روش تاریخ نگاری وی چه تأثیری داشته است؟ یافته های این پژوهش بر اساس روش تحلیلی -توصیفی نشان می دهد، بینش تاریخی حافظ ابرو بر روش تاریخ نگاری وی تأثیر داشته و موجب اتخاذ روش توصیفی از سوی مورخ شده است. به سخن دیگر، بینش تاریخی وی سبب کمرنگ شدن بینش علّی و نگرش اجتماعی وعدم وجود دیدگاه های انتقادی درتاریخ نگاری وی گردیده، بطوریکه تاریخ نگاری وی را به واقعه نگاری نزدیک ساخته است.
مغلطة تأثیر عاطفی در بازنمایی تاریخ (نگرشی انتقادی بر تاریخ نگاری شهاب الدّین نسوی در سیرت جلال الدّین و نفثةالمصدور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت و اعتبار حوادث تاریخی را قوه تشخیص مورخ تعیین می کند و از آنجا که مورخ تحت تاثیر امور درونی و مقتضیات زمانه خود می باشد، عینیترین بازنمایی های تاریخی کم و بیش به پیش داوری ها و نگرش های عاطفی مورخان آلوده است. در این جستار، در پی کندوکاو شیوه تاریخ گویی شهاب الدین نسوی در دو اثر تاریخی او هستیم که هر دو شرح حکومت خوارزمشاهیان و ذکر احوال حمله تاتار است. «سیرت جلال الدین» نسبت به «نفثهالمصدور»، کمتر دستخوش احساسات و انقلاب های عاطفی مولف شده است و به همین دلیل، شیوه تاریخ گویی آن، علمی تر و عینی تر و به همان میزان، نثرش ساده تر و زبان روایی آن بهنجارتر است. این در حالی است که در نفثهالمصدور، نسوی بیشتر از آنکه دغدغه بیان حقایق و وقایع را داشته باشد، درگیر احساسات شاه پرستانه، مصایب عاطفی و نیز در قید عبارت پردازی و تکلفات زبانی است. به همین سبب، بیش از آنکه گزارش دهد، توصیف می کند و تحلیل تاریخی او نقدی عاطفی می نماید. این مسئله به پرسش اصلی پژوهش منجر می گردد که به چه میزان و کم و کیفی، تعصبات و تاثرات عاطفی نسوی در بازگویی وقایع و عینیت تاریخی مطالب آن دخالت و سرایت داشته است؟ برای این منظور، با دو شاخصه زبان و روایت به چونی و چرایی مسئله پرداخته ایم.
نقش اصحاب امام جواد (ع) در تاریخ نگاری دوره عباسی؛ مطالعه موردی: اصحاب حاضر در قلمرو جغرافیایی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی فعالیت های گوناگون اصحاب ائمه: ابعاد تازه ای از تاریخ تشیع را باز می نُمایاند. نقش اصحاب ایرانی ائمه از جنبه های گوناگون قابل بررسی است و تأثیر آن ها در تاریخ نگاری را می توان از جمله این نقش ها برشمرد. بر اساس گزارش شیخ طوسی (م460ه .ق) 37 تن از 116 نفر اصحاب امام جواد(ع) ایرانی بودند و تنی چند از آنان، در قالب نگارش کتاب و رساله در زمینه سیره، رجال، طبقات، ملاحم و مزارات، نوشته های تاریخی قابل ملاحظه ای پدید آوردند. این نوشتار ضمن معرفی این آثار، نقش آن ها را در تحریف زدایی از تاریخ نگاری رسمی دوره عباسی و ثبت رویدادها بر اساس معیارهای مکتب اهل بیت(ع) بررسی کرده است.