مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تاریخ نگاری
حوزه های تخصصی:
آنچه در پی خواهد آمد، ترجمه ای از فصل پنجم کتاب برداشت هایی از ایران: تاریخ، اسطوره ها و ملی گرایی از سده های میانه ایران تا جمهوری اسلامی، تحت عنوان «تاریخ نگاری در ایرانِ باستانِ متأخر» که به قلم دکتر تورج دریایی، استاد تاریخ ایران در دانشگاه ارواین کالیفرنیا نوشته شده است. دریایی در این نوشتار معتقد است که ساسانیان مبدع «تاریخ نگاری مقدس» شدند، زیرا تاریخ نگاری ساسانیان از متون و سرودهای زرتشتی استفاده کرد و آنچه غیردینی و مخالف با سلیقه موبدان به نظر می رسید، حذف شد و آنچه مطابق با دین زرتشتی بود، در خدای نامه حفظ گردید. بنابراین، تاریخ ساسانیان دارای «گرایش زرتشتی» بود و ظهور آن ها به همانگونه ای بود که در اوستا توصیف شده بود. در این طرح، در خدای نامه، دودمان های اوستایی همچون کیانیان و پیشدادیان جایگزین هخامنشیان و اشکانیان شدند؛ بنابراین، دودمان های سنتی اوستا به شاهان سنتی ایران تبدیل شدند. حذف هخامنشیان و بعداً اشکانیان، ممکن است به این خاطر باشد که «تاریخ مقدس» ساسانیان به ذکر دقیق رویدادهای تاریخی اهمیت نمی دهد، اما رویدادها و شخصیت های مرتبط با سنت دینی زرتشتیان، دارای اهمیت اند.
بررسی اندیشه های تاریخ نگاری مدرن در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل عدم ثبت تواریخ محلی لرستان با تکیه بر تاریخنگاری آن در عصر رضاشاه
حوزه های تخصصی:
از جمله سرزمین های کهن در غرب ایران، منطقه لرستان می باشد که با پیشینه تاریخی و وجود خاندان های بزرگ حکومتگر اتابکان و والیان از عصر سلاجقه تا دوره پهلوی در این سرزمین، اثری مربوط به تاریخ محلی به دست نیامده است. از دلایل آن می توان به زندگی عشایری و عدم کتابت و بی میلی حاکمان این دیار به ثبت تاریخ خود، اشاره نمود. با ورود رضاشاه به این سرزمین و توجه فرماندهان نظامی مانند امیراحمدی و رزم آرا به لرستان، ثبت وقایع شروع شد که بعد از آن با تکیه بر آثار این دو، وقایع نگاری در لرستان شکل نوینی به خود گرفت. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده است و هدف آن واکاوی دلایل عدم ثبت تواریخ محلی در لرستان تا عصر رضاشاه با تکیه بر بررسی عوامل بازدارنده ثبت تاریخ محلی لرستان و اشاره به اثر گذاری فرماندهان نظامی لرستان در عصر رضاشاه بر شکل گیری منابع تاریخنگاری لرستان و شناخت و معرفی آثار آنها بوده و همچنین پاسخگویی به این سؤال است: چه عواملی باعث توجه به تاریخ محلی در لرستان بعد از حمله لشکر غرب در لرستان شد؟ به نظر می رسد که تواریخ محلی لرستان به دلیل عدم حمایت حاکمان محلی آن، شیوه زندگی عشایری و عدم کتابت، شکل نگرفت.
بررسی علل ضعف تاریخ نگاری در قلمرو سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران، تاریخ نگاری از هنگام شکل گیری تاکنون، فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده است. در این میان، برآمدن و فرو پاشیدن حکومت ها، در این فراز و فرودها نقش مهمی داشته است. به گونه ای که برآمدن حکومت های بزرگ و حتی محلی، باعث نگارش آثار تاریخ نگارانه با هدف جاودانه کردن و مشروعیت بخشی به آن حکومت ها می شد. بی گمان با از میان رفتن این ضرورت، نگارش آثار تاریخ نگارانه نیز با رکود روبه رو می شد. با وجود این سخن، برآمدن حکومت سلجوقیان در ایران، رونق تاریخ نگاری و نگارش آثار تاریخ نگارانه چندانی را منجر نشد. تاکنون آنچه از تاریخ نگاری این دوره به دست آمده، شامل آثاری است که خارج از دربار سلجوقیان ایران و بدون حمایت آنان نوشته شده است. در واقع در این دوره، تاریخ نگاری با رونق چندانی مواجه نشد. توجه مقطعی سلجوقیان به تاریخ نگاری، باعث از میان رفتن معدود آثار نگارش یافته با حمایت آنان شد. امری که باعث شگفتی است و علل آن نیاز به بررسی دارد. از آنجا که تاکنون پژوهشی مستقل در این باره انجام نگرفته، این مقاله در پی آن است که به بررسی علل ضعف تاریخ نگاری در قلمرو سلجوقیان ایران بپردازد.
تاریخ نگاری احسان طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های تاریخ نگاری احسان طبری را می توان بدین قرار برشمرد: تاریخ نگاری از پایین (بررسی تاریخ خلق یا توده مردم)، ساختاری نگریستن به پدیده ها و رویدادها، ریشه یابی و بررسی زنجیره ای حوادث برای درک تحولات زمان حال (طبری دغدغه حال و آینده دارد)، توجه به رخدادهای دیگر مناطق جهان و دیگر دوره های تاریخی برای فهم بهتر حادثه و رویداد موردنظر خود، استتناج قاعده و قانون از پدیده های تاریخی، اعتقاد به پیش بینی و تکرارپذیر بودن آن و اعتقاد به حرکت جبری و تکاملی تاریخ. با وجود این، طبری به علت پایبندی شدید به مرام مارکسیستی، بسیاری از واقعیت ها و حقایق تاریخ ایران را نادیده می گیرد و رهیافت نظری خود را بر پدیده های تاریخی تحمیل می کند؛ هرچند که خود معتقد به چنین امری نیست
انگاره های هویت ایرانی در بینش تاریخ نگارانه بناکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتارحاضر با هدف بررسی انگار ه های هویت ایرانی درنگارش بناکتی در روضه اولی الباب انجام گرفته است. عرصه ی تاریخ نگاری محمل مناسبی برای اهل قلم ایرانی بوده تا روایت گر گفتمان دور ه ی خود باشند. تاریخ بناکتی روایت گر حلقه ی دوم هویتی ایران در دوره ی ایلخانان، یعنی عهد-مسلمانی آنان است. مقاله به دنبال پاسخ گویی به این سوال عمده است که انگار ه های هویت ایرانی در اندیشه تاریخ نگاری بناکتی چگونه بازتولید و بازیابی شده اند؟ بدین منظور با بهره گیری ازمفهوم حافظه ی جمعی و سهم آن در حفظ هویت جوامع به واکاوی و ردیابی خوانش این مورخ از مؤلفه های کلان هویت ایرانی می پردازیم.
دستاورد تحقیق حاکی از این است که بناکتی در بازیابی انگار ه های هویت بخش ایرانی، رخدادها را به گونه ایی معنا دار روایت کرده است. وی بااستفاده از قالب هایی نظیر روایت گونه کردن، بازتعریف قهرمان و اسطور ه های ملی مذهبی و بازتفسیر نمادها و عناصر هویتی به بازتولیدآگاهانه ی انگار-ه های هویت ایرانی دست زده است. نگرش تساهلی ایلخانان از یک سو، و قلم زدن بناکتی در عهد مسلمانیِ ایلخانان _ که جامعه ایرانی دوره ی تقابل و ستیز با مغولان را از سرگذرانده بود_ سبب شد وی مجال بیشتری از پیشینان خود برای رّدگیری انگار ه های هویت بخشِ ایرانی داشته باشد.
تحلیل انتقادی تاریخنگاری خوزستان در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ثبت و ضبط حوادث و وقایع تاریخی و نیز ویژگی های جغرافیایی مناطق مختلف ایران با قدمتی چندهزارساله می تواند جزء رسالت های تاریخی محققان و پژوهشگران عرصه تاریخ و فرهنگ باشد.در این میان نگارش تاریخ خوزستان و پردازش ویژگی های جغرافیایی آن از اهمیت مضاعفی برخوردار است چرا که بر مبنای اسناد و مدارک معتبر تاریخی و جغرافیایی اولین دوره های حکومتی و سامانه های تمدنی در منطقه ای از ایران شکل گرفته که در تاریخ کهن این کشور از آن با عنوان«عیلام»نام برده می شود که یقینا به لحاظ جغرافیایی تاریخ خوزستان فعلی را شامل می شود.به همین دلیل شناخت و آشنایی با تاریخ نگاری محلی خوزستان و بررسی تطبیقی و تحلیلی منابع آن با توجه به جایگاه خوزستان در شکل گیری تاریخ و تمدن چندهزارساله ایران امری مهم،ضروری و بایسته است.در مقاله حاضر تلاش می شود با توجه به امکانات کتابخانه ای و آرشیوی، منابع تاریخ نگاری محلی که در دوره پهلوی و انقلاب اسلامی در مورد خوزستان به رشته تحریر در آمده اند را شناسایی و اهداف، گونه شناسی و روش های تاریخ نگاری آنها مورد بررسی قرار گیرد.
تاریخ نگاری و تاریخ نگری عبدی بیک شیرازی در تکمله الاخبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگری و تاریخ نگاریِ مورخین عصر صفوی، بر بنیان اصولی پایه گرفته است که، در کمتر دوره ای از دوره های تاریخ نگاری در ایران، با چنین بسط و گسترشی در این زمینه مواجه می شویم، در حقیقت در آثار مورخان این دوره، برخی مولفه هایِ مقبولیت بخش و مشروعیت ساز وجود دارد که، این اصول متمایز را، شکل داده است.
از جمله این مورخان می توان، به عبدی بیک شیرازی، مورخ صاحب سبک و نویسنده تکمله الاخبار، اشاره داشت، که با توجه به تاریخ نگاریِ شکل گرفته وی، براساس آموزه های کلامی، از یک سو و از سوی دیگر، خدمتگزاری به نظام حاکم، در توجیه مشروعیت صفویان، در نوشته های خود، از هیچ کوششی فروگذار نکرده، بخصوص، در قالب عناصر معرفتیِ موعود گرایی، تأویل گرایی و نیز اندیشه های ایرانشهری، درصدد است تا گونه ای مشروعیت و مقبولیت، برای پادشاهی صفوی تعبیه نماید، بر همین اساس، این نوشتار به بررسی دیدگاههای معرفت شناسانه وی،که گونه ای تاریخ نگری ِمبتنی بر پادشاهیِ آرمانی، در آن نهفته است، می پردازد.
بررسی چارچوب های تاریخنگاری هشام کلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که منابع مهم تاریخی جهان اسلام به صورت قابل ملاحظه ای به روایات هشام کلبی و نقل آنها توجه نشان داده اند، می توان او را یکی از نویسندگان و محققین مهم، متقدم و اثرگذار در پیشرفت تاریخ نگاری اسلامی به شمار آورد. شواهد حاکی از آن است که تنوع و گستردگی آثار هشام حجم بالایی از روایات مختلف را در اختیار پژوهشگران تاریخی نهاده است. معالم و نشانه های به جای مانده از نگاشته های هشام در منابع پس از او دلیلی محکمی در تایید این گزاره است که آثار هشام تاثیر فراوانی بر روند پیشرفت تاریخنگاری اسلامی داشته است. با توجه به همین اثرگذاری روایات او، می توان ادعا کرد آثار هشام مجموعه ی قابل اطمینان و کم نظیر جهت تحقیقات بنیادین تاریخی و حدیثی برای محققان فراهم آورده است. اما سوال اساسی این پژوهش، این گونه قابل طرح است که چارچوب های تاریخنگاری هشام شامل چه مواردی بوده که توانسته این اثرگذاری گسترده را موجب شود؟ و نیز گونه های تاریخ نگاری هشام در چه زمینه های قابل احصاست؟ در پاسخ به این سوالات می توان گفت تاریخ نگاری هشام گستره فراوانی از شاخه های گوناگون تاریخنگاری را در بردارد که برخی از شعبه های آن برای اولین بار مورد توجه تاریخنگاران اسلامی قرار گرفته، همچنین هاشم را بجهت کاربرد روش های متنوع در کسب اخبار و پالایش آن و استفاده از منابع تاریخ ایران قبل از نهضت ترجمه، می توان به عنوان یکی از اولین تاریخنگاران دارای متد علمی خاص در جهان اسلام بازشناساند.
نقشِ «موضوع» در روشن ساختن مفهومِ «متنِ تاریخ نگارانه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نبود تصویری روشن از چیستی «متنِ تاریخ نگارانه»، مفهوم سازی و نظریه پردازی در حوزه مطالعاتِ نظریِ دانش تاریخ را با دشواری هایی روبه رو ساخته است. این دشواری تا تشخیص مصادیق متن تاریخ نگارانه از سوی پژوهشگران حوزه تاریخ تاریخ نگاری دامن گسترانده است. به نظر می رسد برای یافتن راه برون رفت از این وضعیت، به الگویی از متون تاریخی نیاز داریم که با تکیه بر آن بتوان به مفهوم متن تاریخ نگارانه وضوح بخشید و به مدد آن، تشخیص مصادیق را ضابطه مند کرد. این نوشتار با چنین هدفی و با این پیش فرض سامان یافته است که گونه هایی از آثار مکتوب تاریخی در دست است که بر سر تلقیِ آن ها به عنوانِ متنِ تاریخ نگارانه، اجماعی نامصرح وجود دارد و بنابراین می توان آن ها را «متونِ الگو» نامید. بر اساس یافته های این مقاله «رخداد تاریخی» را می توان فصل مشترک موضوعات این دسته از متون و عنصر بنیادی متون تاریخ نگارانه و ملاک تشخیص مصادیق شمرد. بر اساس تعریفی که از «رخداد تاریخی» در متن مقاله ارائه شده است، موضوعاتِ متونی همچون طبقات، سفرنامه، زندگی نامه، انساب و مزارات یک موضوع غیرتاریخی است و در نتیجه، ماهیتِ این آثار، متفاوت از ماهیت متون تاریخ نگارانه ارزیابی شده است.
اسلوب و نظام فکری عمر بن شبه نمیری در کتاب تاریخ المدینه المنوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن شبه نمیری بصری از مورخان قرن سوم هجری، با تدوین تاریخ المدینه المنوره، گامی مهم در رونق تاریخ نگاری محلی برداشت. هر چند که نویسنده متاثر از فضای فکری و عقیدتی عصر خود به تدوین تاریخ مدینه پرداخته، اما وی با دیدگاهی جامع نگر موضوعات مختلف تاریخی، فقهی، سیاسی و... را در کتاب خود مد نظر قرار داده که در کمتر منبع تاریخ محلی هم عصر او دیده می شود.
این مقاله در صدد است، با رویکردی توصیفی- تحلیلی ، به واکاوی تاثیر متقابل نظام فکری و اسلوب در تاریخ نگاری ابن شبه در کتاب"" تاریخ المدینه المنوره"" بپردازد.
به نظر می رسد، اسلوب تاریخ نگاری ابن شبه، متاثر از نظام فکری و توانمندیهای تاریخی، ادبی و فقهی وی بوده، که توانسته اطلاعات مهمی در مورد تاریخ مدینه منوره ارائه دهد، و بسیاری از زوایای پنهان فرهنگی و اجتماعی این شهر در صدر اسلام را آشکار سازد.
رویکردهای عقلانی در تاریخ نگاری پیشامشروطگی ( مطالعه موردی کتاب مملکت شمس طالع یا دولت ژاپون )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ماطه وس خان ملیک یانس» از ارامنه ایران ، در سال 1322 ه.ق کتابی را به نام «مملکت شمس طالع یا دولت ژاپون» تالیف کرد که نخستین تاریخ نگاری فارسی از کشور ژاپن است.نویسنده این کتاب تلاش کرده است علل و دلایل پیشرفت کشور ژاپن را تحلیل نماید و الگویی از پیشرفت را به ایرانیان ارایه کند.کار ماطه وس از جمله نخستین رویکردهای عقلانی در تاریخ نگاری پیشامشروطگی است که در مقاله حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است.بدین منظور با استفاده از روش تحقیق تحلیلی - تبیینی کتاب «مملکت شمس طالع یا دولت ژاپون» به عنوان نخستین تاریخ نگاری فارسی از کشور ژاپن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. تمرکز نویسنده معطوف به تبیین جریان ترقی خواهانه ی این کشور، نتایج و آثار آن بوده است و فرضیه اصلی بهره مندی مولف کتاب فوق از تبیین های عقلانی است . گردآوری داده های اطلاعاتی بر اساس روش کتابخانه ایی انجام یافته است و مهم ترین نتایج بدست آمده نشانگر آن است که در این کتاب می توان نمونه هایی از گذار از توصیفات صرف به تبیین های عقلانی را مشاهده کرد.این رویکرد بویژه در تبیین جریان ترقی خواهی این کشور دیده می شود.
جایگاه تاریخ شفاهی و اسطوره ها در تاریخ نگاری رشیدالدین فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در زمانه ای می زیست که ایران عرصه ورود و استقرار قبایل مغول و ترک و ایجاد دگرگونی ها و گسست های گسترده در ساختار و نظم سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی بود. وی به عنوان مهم ترین عضو قشر دیوانسالار در تشکیلات حکومتی ایلخانان، از جمله کسانی بود که در قالب اثر تاریخ نگاری جامع التواریخ کوشید ضمن تعریف مبانی تاریخی مشترک برای قبایل و طوایف مغول و ترک، آنها را با فرهنگ و ارزش های جامعه ایرانی پیوند زند. برای این منظور، وی با توجه به ساختار گروه-های مؤثر در حکومت و جامعه، بر اساس دو محور عمده روایات دینی و روایات اساطیری شروع به تاریخ نگاری کرده و با استناد به معرفت شفاهی این اقوام در هر دو محور در صدد تحکیم مبانی حکومتی و تمرکز قدرت از طریق اتحاد قبایل مغول و ترک برآمد. همچنان که تعریف مبانی مشروعیتی ربط دهنده برای نظام سیاسی ایلخانی در جامعه اسلامی تحت حکمرانی آنها از دیگر اهداف تاریخ نگاری رشیدالدین بود. تا بدین گونه از خلال تاریخ نگری خاص خود، ضمن نمودار ساختن زمینه های تاریخی وحدت قبایل مغول و ترک، پیوستگی-های آنها با جوامع اسلامی را در راه دسترسی به وحدت سیاسی و مذهبی در عصر غازان خان که از اهداف حکومت بود، نشان دهد. وی متناسب با چنین اهدافی و جایگاه مخاطبان تاریخ-نگاری خود که ایلخانان و سران قبایل ترک و مغول و اعضای تأثیرگذار آنها بود، اثر خود را بر خلاف مورخانی چون جوینی و وصاف، بر اساسروایات شفاهی و با زبانی ساده و بی تکلف بیان کرد
بینش و روش در تاریخ نگاری و تاریخ نگری حمدالله مستوفی قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمدالله مستوفی قزوینی از مورخان و رجال دیوانی عصر ایلخانان بوده که با اثرپذیری از پیشینیان و نیز تأثر از روزگار خود، به نگارش آثاری در حوزه های تاریخ، شعر و جغرافیا روی آورده است. بینش مستوفی، ترکیبی از عقل گرایی و مشیت باوری، و روش او نیز متأثر از معرفت شناسی اش به تاریخ، آمیزه ای از شیوه انتقادی و روایی با ساده نویسی و تکیه بر استناد هاست. در پژوهش حاضر، فرض بر آن است که مستوفی به عنوان مسلمانی متدین بر خلاف بسیاری از مورخان معاصر و قبل از خودش، ضمن اثرپذیری از نگاه سنتی، مؤلفه های نقد و سنجش روایات و نگاه منطقی را در آثار خود منعکس کرده است. هدف از مقاله پیشِ روی، آن است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، رابطه میان بینش مستوفی با سبک تاریخ نگاری و تاریخ نگری او روشن و به این پرسش، پاسخ داده شود که بینش تاریخی مستوفی بر تاریخ نگاری او چه اثری گذاشته است. یافته های پژوهش نشان می دهند نظام فکری این مورخ دیوانی، مبتنی بر دو رویکرد روایی و انتقادی، و نگاه مشیت باورانه بوده و او ضمن سلطنت گرایی و دفاع از ایلخانان ایرانی، اطلاعات فراوانی را درباره اوضاع نابسامان سیاسی، مذهبی، اجتماعی و اقتصادی ایران در دوران مغولان و ایلخانان ثبت کرده است.
تحلیلی از جایگاه مطالعات تاریخی و تاریخ نگاری در دایره المعارف ها و عجایب نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با طبقه بندی علوم در اثر وسعت اندیشه و دامنه دانش مسلمانان طی قرون اولیه هجری بود که پایه شکل گیری دانشی به نام دایره المعارف نویسی فراهم آمد. دایره المعارف ها با اهداف و انگیزه های مختلف و گاه مشابه، متضمن تعریف و شرح خلاصه ای از علوم شناخته شده هر عصر هستند. محتوای علم یا علوم مندرج در دایره المعارف ها می تواند مبنایی برای تقسیم بندی این دست از آثار در دو دسته «عمومی» یا چند علمی و «تخصصی» یا تک علمی باشد. در این میان ساختار و محتوای عجایب نامه ها آنها را به عنوان نوع سومی از دایره المعارف ها مطرح می نماید که وجه غالب عجایب علوم ویژگی بارز دانش های مطروحه در آنها است. اگرچه تاثیر نگرش یونانی در نخستین طبقه بندی ها از علوم و در دایره المعارف ها، موجب نادیده انگاشته شدن تاریخ در زمره علوم گردیده؛ اما علم تاریخ به عنوان یکی از نخستین علوم مورد توجه مسلمانان از همان آغاز جای خود را در میان دیگر علوم یافت لذا بدیهی به نظر می رسید که به موازات ارج و اهمیت یافتن هرچه بیشتر تاریخ؛ این علم جایگاه و موقعیت مهم تری در طبقه بندی عرضه شده از جانب دایره المعارف نویسان را بدست آورد. در این مقاله تلاش بر آن است تا با طرح سؤلات و ارائه فرضیاتی چگونگی جایگاه تاریخ و تاریخ نگاری در دایره المعارف ها مورد تبیین قرار گرفته و نسبت عجایب نامه ها با دایره المعارف ها نیز تشریح گردد.
عملکرد دوگانه ایوبیان در مواجهه با شیعیان امامیه و اسماعیلیه و بازتاب آن در تاریخ نگاری مصر و شام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصر و شام در دوره فرمانروایی ایوبیان، کانون مبارزه با شیعیان اسماعیلی و سرکوب عقاید آنها به شمار می رفت، اما شاهد برخی روابط مسالمتآمیز با پیروان امامیه نیز بود. نوشتار حاضر بر آن است، تا وجود چنین فرایندی را با تکیه بر تاریخ نگاری این دوره، ارزیابی نماید. با وجود تأثیرپذیری شمار قابل توجهی از مورخان شافعی مذهب نظیر عمادالدین کاتب اصفهانی، بهاءالدین بن شداد و ابوشامه از فضای سیاسی و مذهبی حاکم، به نظر می رسد اغلب مورخان این دوره، میان اندیشههای بدعتآلود شیعیان اسماعیلی، با عقاید امامیه تمییز قائل شدهاند. بیشتر آنها همچون سبط ابنجوزی، ابنخلکان و غیره، متأثر از عملکرد دوگانه دولت در برابر فرق مختلف شیعه، ضمن ابراز انزجار از عقاید اسماعیلیان و جانب داری از اقدامات ضد شیعی صلاحالدین، در برابر پیروان امامیه و عقاید آنها، با تسامح و انعطاف بیشتری عمل کردهاند. حضور فعال و پررنگ برخی مورخان امامی مذهب این دوره، نظیر قفطی و ابن ابی طی و تعاملات مثبت آنها با دستگاه حاکم، نیز صحت این ادعا را تأیید می کند.
پست مدرنیسم و تاثیر نیهیلیسم بر آن
حوزه های تخصصی:
اندیشه پست مدرن یکی از آخرین رهیافتهای فیلسوفان و مورخان در سالهای اخیر است. هرچند دوران آن به نظر برخی متفکران به پایان رسیده و عصر نگره های جدیدی آغاز شده است.پست مدرنیته از نقد مدرنیته می آید. هرچند در آغاز شکلی ادبی داشت اما توسط متفکران برجسته فرانسوی از جمله میشل فوکو، لیوتار، بودریار و ریچاردرورتی امریکایی ودر سالهای اخیر واتیمو از متفکران ایتالیایی به جهان شناسانده شد.اما این دسته از متفکران خود تحت تاثیر هایدگر و البته نیچه قرار داشتند.هایدگر حلقه وصل این اندیشمندان با نیچه بود.او این امکان را به متفکران غربی داد تا اندیشه های نیچه را بازشناسی و بازخوانی نمایند.طرح فکری او در باره نیهیلیسم به رشد پست مدرنیسم بسیار کمک کرد.آنها در باب مفهوم خداوند، متافیزیک، انسان و تاریخ اصول جدیدی را ارائه کردند.آنها با روایتگریهای مطلق گرایانه مخالفت کردند.تاریخنگاری کلاسیک از نظر آنها محل اتکا نبود و نیاز بود تا داوری و تفسیر نوینی از رویدادها ارائه شود.انسان هم در مرکز این بازداوری قرار می گرفت.تفاسیر افلاطونی و نئو اسکولاستیکی در ادیان مورد عمیقترین نقدها قرار داشت.پست مدرنیسم بر مفاهیمی چون تاریخ استعمار، تاریخ سیاهان، تاریخ زنان، ابدیت انگاری تاریخی و تئوری های خطی خط بطلان کشید.انسان را آزاد فرض کرد و هرگونه فرجام نگری در کارش را ناپسند و غیر عقلانی دانست.البته بر نگرش آنها نیز نقدهای مستحکمی وارد شد.آنها برای اثبات صحت ادعاهای خویش محکوم به رعایت قواعد و اصولی بودند که دنیای مدرن و پیش از مدرن بنیانهای آنرا بنا نهاده بودند.
تاریخ نگاری در ایران باستان؛ ماهیت و روش آن با توجه به رویکردهای مختلف به مفهوم «تاریخ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند ایران باستان جایگاه امپراتوری های بزرگی بود که باعث بخش عظیمی از تحولات جهان در آن زمان شد،به علت برجای نماندن اثر سترگ تاریخی از آن دوران، برخی مورخان به این نتیجه رسیده اند که ایرانیان باستان فاقد هرگونه آگاهی و آثار تاریخی هستند. در این مقاله سعی شده است برپایة شواهد، مدارک و اسناد تاریخی شامل کتیبه ها، روایت های مورخان یونانی- رومی، و همچنین آثار بر جای ماندة نوشتاری از ایرانیان باستان و بررسی آن ها با دستگاه دینی و فلسفی ایشان، نشان داده شود که در ایران باستان نوعی از تاریخ نگاری وجود داشته است که منابع تاریخی ملل دیگر صحت آن را تأیید می کنند.این تاریخ نگاری دارای ویژگی های خاصی بود که در قالب جهان بینی و تاریخ نگری دینی، معنا و مفهوم پیدا می کرد و رویداد های تاریخی و نقش انسان در تاریخ به دستاویز این نگرش تفسیر و تعبیر می شد. این تاریخ نگاری که در چهارچوب الهیات زردشتی تعریف می شد، با آنچه مورخان یونان باستان از تاریخ و تاریخ نگاری درک می کردند، یکسان نبود. این شیوه تاریخ نگری، روایتی از انسان و جایگاهش در جهان و زمان ارائه می داد که با تعاریف جدید از ماهیت و جایگاه انسان، به مثابة موجودی مطلقاً تاریخی، در تضاد است؛ از این رو نوع تاریخ نگاری آن نیز با شاخصه های تاریخ نویسی جدید و یک اثر تاریخی که عنوان «علمی» بر خود دارد، متفاوت است.
سیر تکاملی مقتل نگاری با تکیه بر مقتل نگاران اصحاب امامان معصوم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقتل نگاری از شاخه های مهم تاریخ نگاری و مورد اعتنای همه فرق اسلامی است، که با تلاشی همگانی و رویکردهایی متفاوت بالنده شد. پژوهش حاضر مقتل نگاری را با رویکردی علمی تحلیلی تا قرن سوم و با تکیه بر نقش اصحاب امامان شیعه^ بررسی می نماید. در این آمایش با استفاده از شیوه تاریخی، ذهن شناسی مؤلفان (به معنای نوعی راهیابی به آرا و تفکرات آنان، با مطالعه آثار و شرح حال ها برای گمانه زنی درباره شیوه نگارشی و رویکرد مؤلفان به مسائل تاریخی) و مقایسه آثار آنان، دو جریان حدیث نگر و تاریخ نگر مطالعه شده است و براساس منابع و اسناد مکتوبِ موجود به مسائلی مانند بنیان گذاری یا استمراربخشی مقتل نگاری صحابیان، جایگاه و بستر حرکت علمی آنان، گونه شناسی فکری، صنف شناسی نگارشی، نوع شناسی تعامل آنان با دیگران و فرایندشناسی انتقال آن به آیندگان پرداخته و سرانجام با آمیزه ای از توصیف نقلی و تحلیل عقلی، دامنه تحقیق را جمع کرده است.
تاریخ نگار ایرانی در دربار عثمانی و رویکرد به تشیع با تکیه بر تاریخ جنّابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر معروف به تاریخ الجنّابی کتابی است به زبان عربی در تاریخ عمومی عالم از ابتدا تا قرن دهم هجری که توسط مصطفی جنّابی به سلطان مراد سوم عثمانی (982-1003ق.) تقدیم شده است. به نوشته برخی از مؤلفان، تبار این مورخ از جنّابه فارس (گناوه) است و به همین سبب به جنّابی معروف شده است. اهمیت این امر نیز حضور یک مورخ ایرانی تبار در دربار عثمانیان در قرن دهم هجری قمری است. از این مؤلف تألیفات چندی برجای مانده است اما العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر مهم ترین اثر اوست که موجب اشتهارش شد. اهمیت تاریخ نگاری جنّابی در این است که وی نخستین تاریخ نگار عثمانی است که به صورتی جامع به تألیف تاریخ عمومی اسلام مبادرت کرده است. علاوه بر آن فذلکه یکی از کتاب های تاریخی معروف سلسله عثمانیان اثر کاتب چلبی نیز خلاصه ای از کتاب تاریخ جنابی می باشد. نیز العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر به عنوان مأخذ در دیگر کتاب های تاریخی مهم عثمانی مورد توجه تاریخ نگاران این دوره واقع گردیده است. این امر می تواند بیانگر تأثیرپذیری تاریخ نگاری عثمانی و مورخان آن از یک مورخ ایرانی تبار باشد که نکته ای در خور اهمیت است. از این اثر دو نسخه خطی در کتابخانه ملک تهران به شماره بازیابی 4351 و 4370 موجود است. هدف از ارائه این مقاله معرفی این اثر و ویژگی های آن از نظر شیوه تاریخ نگاری با تکیه بر چگونگی نگرش مؤلف آن به مسئله چالش برانگیز تشیع در میان دو دولت عثمانی و صفوی، با استفاده از گزارش های وی درباره شخصیت امامان معصوم -علیهم السلام- و خاندان های حکومتگر شیعی است.