مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
سیره نگاری
نقش امام سجاد (ع) در تحریف زدایی از سیره نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهتمام و استناد به سیره نبوی، از همان روزهای آغازین عصر خلافت آشکار بود. توجه به سیره نبوی، الگوی عملی و راهکاری برای خروج از مشکلات فرا روی جامعه بود؛ از سوی دیگر، اهرمی بود در دست گروه های رقیب، برای اثبات آرای سیاسی اجتماعی خود. اهتمام و بهره وریِ آمیخته با گرایش های متعدد، گاه باعث نادیده گرفتن یا پدید آوردن خبر، برجسته کردن خبری یا کمرنگ کردن خبری دیگر می شد و در نتیجه، بیم نوعی تحریف سیره نبوی می رفت. در چنین فضایی، نقش تحریف زدایی و تبیین واقعیت های تاریخی برای آگاهانِ صادق و کسانی که نمی توانستند به هر گزارشی اعتماد کنند، ضروری بود. در عصر امام سجاد(ع)، به علت هم زمانی با سامان مند شدن اخبار مکتوب سیره برای انتقال به نسل های بعدی، خطر تحریف ماندگارتر بود. بر این پایه، امام(ع) با بیان واقعیت های تاریخی در عصر نبوی، به تحریف تاریخ در آن دوره واکنش جدی نشان دادند. نوشتار حاضر با این فرض که امام(ع) با وجود داشتن کتاب و نقل روایات سیره، در شمار سیره نگاران قرار نمی گیرند و تحریف زدایی از سیره، به معنای اصطلاحی سیره نگاری نیست و نیز بر اساس توصیف و تحلیل، نقش آن حضرت را در برابر تحریف تاریخ، در قلمرو زمانی عصر نبوی و بر پایه اخبار بر جامانده از آن حضرت رصد می کند؛ همچنین، نشان می دهد که امام(ع) این تحریف زدایی را در حیطه دفاع از حقوق اهل بیت(ع) و در دو قلمروِ خودبیانی و پاسخگویی به پرسش دیگران انجام داده است.
بررسی و نقد کتاب تاریخ نگاری «الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره زندگانی رسول خدا(ص) مورد علاقه خاص مسلمانان بوده، چنان که حجم انبوهی از کتابهای مختلف و متفاوت در همین موضوع نوشته شده و می شود. آنچه موجب این اختلاف شده علاوه بر وابستگیهای دینی و مذهبی، اصول، مبانی ومعیارهایی است که هر کدام از سیره نگاران بدان ملتزم بوده اند؛ و نیز شیوه تنظیم و تدوین و اصول و سبک نگارش، و اهداف و انگیزه های آنان. یکی از این کتابها، الصحیح من سیره النبی الاعظم(ص(است. نویسنده ضمن تبیین سیمای رسول خدا(ص) در کتب و روایات مکتب خلافت و بررسی پدیده منع حدیث و نقش آن در تحریف حقایق تاریخی و رواج احادیث جعلی، از نقش نومسلمانان اهل کتاب و قصه پردازان در این باره سخن می گوید. پس از تشریح اصول و معیارهای آشفته در تدوین سیره، اصول، ضوابط و معیارهایی برای انجام پژوهش علمی صحیح از دیدگاه خود ارائه می دهد و با مراجعه به متون عمده سنی و شیعه در حوزه های تفسیر، حدیث و تاریخ، سیمایی از رسول خدا (ص) ترسیم می کند که به زعم وی درست ترین است. این مقاله ضمن بیان نقاط قوت و ضعف الصحیح، روش تاریخ نگاری نویسنده را به اختصار مورد واکاوی قرار می دهد.
تحلیلی بر سیره نگاری شیعیان تا قرن پنجم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
7 - 40
حوزه های تخصصی:
سیره نگاری، از کهن ترین شاخه های تاریخ نگاری اسلامی است و شهر مدینه، نخستین مرکز تدوین سیره رسول خدا(ص) است. نخستین اثر مکتوب شیعیان درباره سیره، کتاب تسمیه مَن شَهَد مع امیرالمؤمنین علی(ع) الجَمَل وصِفّین والنهروان من الصحابه است که در نیمه دوم قرن اوّل هجری نگارش یافت. از این اثر، می توان برداشت کرد که شیعیان تاریخ نگاری خود را با پیوند دو عصر رسالت و خلافت، با بن مایه دفاع از اندیشه امامت آغاز کردند تا بتوانند با تکیه بر عصر رسالت، اندیشه جانشینی امیر مؤمنان، علی(ع) را در عصر خلافت اثبات کنند. ازاین رو، شیعیان در گامی دیگر، به نگارش سیره نبوی روی آوردند تا ریشه های تفکر کلامی خود را در سیره رسول خدا(ص) رهگیری کنند. پژوهش حاضر، سیره نگاری شیعه را بر اساس مطالعه آثار مکتوب و با توجه به سیر زمانی آنها تا ابتدای قرن پنجم هجری با روش وصفی تحلیلی بررسی کرده و ضمن پرداختن به مسائلی مانند: بنیان گذاری، توسعه بخشی و استمراردهی سیره نگاری، گونه های فکری و نوع تعامل سیره نگاران شیعی با دیگران، به این نتیجه رسیده است که سیره نگاری در محافل علمی شیعی، با گزاره های پراکنده آغاز شده و در گذر زمان سامان یافته و عناوین ریزتری را در درون خود پدید آورده است. شیعیان با دو ریزجریان درونی و با تکیه بر آرای امامان(ع) و از گذر توجه به چالش های سیاسی فکری، حوزه جغرافیایی سیره نگاری را از مدینه به عراق، و حوزه فرهنگی آن را از انحصار یک جریان خاص به جریان شیعی توسعه دادند و محورهای جدیدی را در سیره نگاری گشودند
بررسی و نقد سیره نگاری سپهر در ناسخ التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۶
43-68
حوزه های تخصصی:
سیره نگاری پیامبر اسلام از نخستین تلاش های مسلمانان در جهت تدوین معارف اسلامی بود. مسلمانان با این اقدام به دنبال فراهم ساختن الگو و سرمشقی برای خویش مبتنی بر قول، فعل و تقریر پیامبر اسلام بودند. این سنّت را می توان ذیل تاریخ نگاری قرارداد. از گذشته در ایران به عنوان بخشی از جهان اسلام، گرایش به نگارش سیره پیامبر وجود داشت. در دوره قاجار به عنوان یکی از دوره های مهم تاریخ نگاری در ایران به موضوع سیره نگاری توجه ویژه ای شد. محمدتقی خان سپهر در اثر خویش ناسخ التواریخ بخشی از مطالب خود را به سیره پیامبر اختصاص داده است. با توجه به اهمیت اثر سپهر و نیز ویژگی آن به عنوان یکی از نمونه های تاریخ نگاری دوره قاجار، مسئله این پژوهش مبتنی بر ویژگی ها و وجوه تمایز سیره نگاری سپهر با سیره نگاری های متقدم شکل گرفت. با این وصف، پژوهش حاضر به بررسی این اثر و مقایسه آن با برخی سیره های متقدم پرداخته است. پس از بررسی و مقایسه این اثر با برخی سیره نگاری های پیشین، وجوه و جنبه های خاصی از این سیره نگاری جلوه گر شد. علاوه بر برخی نقل قول های متفاوت در روایت سیره و نیز اشاره به حوادث هم زمان با حیات پیامبر در سایر نقاط جهان می توان به تغییر در سیره نویسی قاجار ناشی از تحول ایدئولوژیک و مذهبی پساصفویه اشاره کرد. به این ترتیب ورود عناصر مبتنی بر فرهنگ شیعی در سیره بسیار برجسته شده اند. از ویژگی های دیگر این اثر، استفاده از رویکردهای کلامی، روایی و فقهی مبتنی بر مکتب تشیّع در سیره نگاری است.
سبک زندگی و سیره؛ تمایزات و اشتراک ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶
89 - 104
حوزه های تخصصی:
مفهوم سبک زندگی ازجمله مفاهیم جدیدی است که در حوزه جامعه شناسی، روان شناسی و مطالعات فرهنگی به کار رفته است. دامنه به کارگیری این مفهوم تا بدان حدّ رواج یافته که امروزه جانشین بسیاری از مفاهیم و واژگان سنتی شده است. اصطلاح سبک زندگی، پیوند نزدیکی با مجموعه ای از مفاهیم دارد؛ نظیر فرهنگ، جامعه، ذهن، رفتار، معنا، شخصیت، محیط، وراثت، نیاز، سلیقه، مد، منزلت و سنت. مفهوم سبک زندگی از یک سو جزئی ترین رویدادهای مربوط به حیات بشر را شامل می شود و از سوی دیگر تا اعماق وجود آدمی را در برمی گیرد، لذا هم شامل است و هم عمیق. سبک زندگی اسلامی را می توان به مثابه دانشی مستقل در نظر گرفت که با سیره نسبت ها و پیوندهایی دارد. این نسبت ها را می توان به صورت تمایزها و اشتراک ها در نظر گرفت. مقاله حاضر با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای اسنادی، درصدد است تمایزات این دو را استنباط کرده و ارائه دهد.
بازتاب اخبار مرتبط با امیرالمؤمنین (ع) در سیره نگاری ابن شهاب زهری
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰ ویژه تاریخ اسلام
73 - 98
حوزه های تخصصی:
ابن شهاب زهری مؤسس مکتب سیره نگاری مدینه، از فقها، مفسرین، محدثین و سیره نگارانی است که گام های اولیه روشمندی و تأسیس روش نوین در سیره نگاری را به خود اختصاص داده است. در دسترس نبودن آثار علمی مکتوب، پراکنده بودن بخشی از سیره نگاری او در ضمن سیره نگاری شاگردان و از میان رفتن بخشی دیگر، صادر نشدن و بازتاب ندادن بسیاری از اخبار اهل بیت به دلیل خوف و تقیه و هم چنین اظهارنظرهای متفاوت که ممکن است به اقتضای زمانه و به دلیل حضور گسترده و مؤثر او در عرصه سیاسی، اجتماعی و علمی باشد باعث شده است تا قضاوت های کاملاً متناقض از او به عمل آید و بین شیعه و ناصبی بودن در تردد باشد. برای اثبات روشمندی مواجهه با گزاره های یک متفکر فاقد آثار مکتوب و قضاوت نهایی درباره او، فرایندی لازم است که ازجمله آن ها گردآوری کامل و جامع از گزاره های او است. در این نگارش، سعی شده است که گردآوری کاملی از بازتاب اخبار مرتبط با امیرالمؤمنین(ع) در سیره نگاری ابن شهاب ارائه شود. کمترین فایده این اقدام این است که دو گزینه قطعی شیعه و ناصبی بودن مورد تشکیک قرار می گیرد و گزینه های دیگر تقویت می شود و بر این مطلب تأکید می شود که یک شخصیت تاریخی اگر به دلایلی دارای ابهام هست و رفع ابهام ممکن نیست لازم است که ابهام به عنوان جزئی از مؤلفه های شخصیتی و فکری او حفظ شود نه اینکه با تمسک به بخشی از گزاره های در دسترس او قضاوتی ارائه شود که با گزاره های دیگر درباره او در تناقض باشد و از یک شخصیت مبهم تاریخی، شخصیتی کاملاً متناقض به تصویر کشیده شود. به علت کثرت گزاره های در دسترس، بخشی از آن ها در این نگارش و برخی نیز در نگارش دیگر سازماندهی شده است. روش تحلیل مطالب، توصیفی - تحلیلی است که از منابع کتابخانه ای اعم از مکتوب و دیجیتال بهره مند شده است.
بررسی تطبیقی مغازی یونس بن بُکَیر با زیاد بن عبدالله بَکّائی در تقریر سیره ابن اسحاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
47 - 72
حوزه های تخصصی:
یونس بن بُکَیر (د. 199ق) و زیاد بن عبدالله بَکّائی(د.183ق) از شاگردان ابن اسحاق(د. 150ق) بودند و مغازی او را نوشتند. با وجود همسانی بیشتر گزاره های این دو کتاب، مغازی بکائی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و شرح های گوناگون آن بر ماندگاری این کتاب، تأثیری بسزا گذاشت. این مقاله در صدد تبیین چرایی عدم توجه به مغازی یونس با وجود هم شاگردی بودن او با بکائی و داشتن شاگردی برجسته چون احمد بن جبار عطاردی (د. 270- 272ق) است. برای پاسخ به این پرسش افزون بر مقایسه سند، متن و شیوه نگارش اثر هر دو نویسنده، شخصیت و جایگاه علمی آنان با یکدیگر مقایسه می شود. بر اساس یافته های این پژوهش، راز ماندگاری مغازی بکائی را باید در فضای سیاسی و مذهبی نیمه دوم سده دوم هجری و برتری شاگرد بکائی بر شاگرد یونس جست وجو کرد.
تبیین تاریخی دلایل عدم روایت واقعه غدیر در سیره ابن اسحاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
7 - 30
حوزه های تخصصی:
واقعه غدیر به عنوان یکی از مهم ترین مستندات روایی اثبات جانشینی امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)، به تواتر در منابع اهل سنت گزارش شده است و مورد قبول بیشتر علمای آنان است. با این وجود، ابهام هایی درباره درستی این روایت در برخی منابع به چشم می خورد که نپرداختن به این روایت از سوی برخی از مهم ترین سیره نگاران متقدم، مانند محمد بن اسحاق (د. 151) یکی از آنها است. در این پژوهش برای ارزیابی موضع گیری ابن اسحاق درباره گزارش واقعه غدیر و با وجود باور برخی علمای شیعه به روایت این واقعه از سوی او، با ارائه شواهدی از شرایط سیاسی فرهنگی دوران نوشتن این سیره و با استفاده از شیوه تبیین تاریخی، چرایی عدم روایت این واقعه در سیره ابن اسحاق تحلیل و تبیین می شود.
معیارسنجی باورهای کلامی در ارزیابی روایات تاریخی در الصحیح من سیره النبی الأعظم(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
109-127
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های مطالعه سیره معصومان، روش تحلیلی است. در این روش از اصول علمی و معیارهای نقد تاریخی استفاده می شود. مسئله اصلی پژوهش این است آیا باور های کلامی می تواند داده های تاریخی را اعتبار سنجی کرده و صحت و سقم آنها را مشخص کند؟ برای پاسخ به این پرسش یکی از عمده ترین کارهای انجام شده در این حوزه، یعنی کتاب الصحیح من سیر ه النبی الأعظم 6 تألیف سید جعفر مرتضی عاملی مورد مطالعه قرار می گیرد. مولف این کتاب با روش تحلیلی به بررسی سیره پیامبر پرداخته و از باورهای کلامی فراوان بهره برده است. در این مقاله با بررسی محتوایی کتاب معیارهای کلامی جعفرمرتضی در تحلیل روایات سیره پیامبر مورد نقد و بررسی قرارگرفته و نشان داده شد که مولف در کاربست پاره ای از باورهای کلامی، عقاید شخصی خود را وارد کرده است.
نسبت امر قدسی و امر تاریخی در سیره نگاری دوره معاصر؛ مطالعه ای در سیره نگاری عباس زریاب خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
99-120
حوزه های تخصصی:
دهه های1330 تا1360ش، از دوره های عطف سیره نگاری و بازخوانی زندگانی رسول الله 9 در جامعه ایران شیعی است. تحقیقات علمی در دوره ماصر دین را امری فوق طبیعی نمی دانست به همین رو سیره نگاری های سنتی به جهت آمیخته بودن با خرافات و آراء کلامی، پاسخگوی نیازهای آن دوره نبود. بر همین اساس سیره های متعددی در این دوره نوشته شد که مهمترین رویکرد آنها «دنیوی» ساختن دین و ظهور دین اسلام بود. در این میان، زریاب خویی، متفاوت با معاصرانش و متناسب با نیازهای روز به نگارش سیره پیامبر 9 پرداخت است. این پژوهش برآن است تا با بهره بردن از رهیافت معناکاوی، هدف و شیوه خاص تاریخ نگاری زریاب در سیره رسول الله 9 را تبیین نماید. در این بررسی نشان داده شد که زریاب دو دیدگاه مخالف یعنی عقیده به امر لایتغیر و تاریخی گرایی غربی را در هم آمیخت و با برقرار کردن نسبتی خاص میان امر قدسی و امر تاریخی، به بومی سازی تاریخ نگاری غربی پرداخته است. او با توجه به بر الهی بودن نبوت رسول الله 9 ، با بهره گیری از روش های علمی و عقلی، برخی از روایت های زندگانی رسول الله را به روش تاریخی مورد بررسی قرار داد و به نقد و ردّ برخی مشهورات و خرافات راه یافته به سیره نبوی پرداخت.
سیره نگاری جابر بن عبدالله انصاری؛ شفاهی یا مکتوب؟(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
67 - 108
حوزه های تخصصی:
جابر بن عبدالله انصاری، صحابی برجسته پیامبر(ص)در حوزه فقه، تفسیر، حدیث و تاریخ بسیار تلاش می کرد. او که از پیش گامان نقل حوادث عصر نبوی بود، گزارش هایی درباره این عصر دارد که مورخان و محدثان کهن شیعه و اهل سنت آنها را ثبت کرده اند. شفاهی یا مکتوب بودن روایات او در حوزه تاریخ و سیره نبوی، پرسشی است که پاسخ به آن از ابعاد مختلفی دارای اهمیت است. نخست، آگاهی از جایگاه جابر در ثبت و مکتوب کردن سیره در طبقه صحابه و دیگری بر فرض اثبات غیرشفاهی بودن آن، پاسخی به منکران سنت مکتوب حدیث در سده نخست هجری است و مهم تر از آن، یافتن روشی برای بازسازی منابع مکتوب و مفقود آن دوره است. این مقاله با تکیه بر منابع رجالی، طبقات نگاری و تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی بر اساس اسناد تاریخی و قواعد تشخیص روایات شفاهی از مکتوب، این موضوع را بررسی می کند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که آنچه از جابر در باره سیره نبوی گزارش شده است، برخاسته از مدونات مکتوب بوده است و شاگردان او، نسخه های تازه ای از نوشته های او را ثبت و به نسل بعدی منتقل کرده اند
بازتاب اسرائیلیات در فیلم محمد رسول الله(ص) (قبل از بعثت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت های دینی و تاریخ ساز به سبب جذابیت و تأثیرگذاری بر مخاطب، سوژه های مناسبی برای ساخت فیلم و ایجاد پیوند میان تاریخ و رسانه می باشند. انتقال داده های تاریخی از طریق سینما و تلویزیون به عنوان پرمخاطب ترین رسانه، ضرورت تعامل میان اصحاب رسانه با متخصصان و صاحب نظران تاریخ برای انتقال صحیح اطلاعات به بیننده را ایجاب می کند. این مهم در ارتباط با ساخت و تولید فیلم در مورد زندگانی پیامبر اکرم(ص) قبل از بعثت، به سبب وجود اسرائیلیات در سیره نگاری های اولیه دوچندان می شود. در فیلم «محمد رسول الله(ص)» به کارگردانی مجید مجیدی، این بخش از زندگانی پیامبر(ص) را به تصویر کشیده شده است. با توجه به اهمیت و تأثیر این فیلم بر بخش وسیعی از جامعه که می تواند در ذهنیت سازی مردم نسبت به پیامبر(ص) مؤثر واقع شود، نگارنده مقاله پیش رو درصدد بوده میزان بازتاب اسرائیلیات در آن را مورد بررسی قرار دهد. به این منظور، با رویکردی تطبیقی ابتدا اسرائیلیات موجود در منابع تاریخیِ مورد استفاده در فیلم را شناسنایی کرده و سپس به چگونگی بازتاب آن ها در فیلم پرداخته است. یافته پژوهش نشان داده است که سازندگان فیلم محمد رسول الله(ص) در أخذ داده های تاریخی متکی به روایت های ابن اسحاق بوده اند و با کم توجهی به نقد های جدی صورت گرفته در مورد صحت این داده ها، اسرائیلیات موجود در آن را در بخش قابل توجهی از فیلم بازتاب داده اند. این امر سبب شده چهره واقعی پیامبر(ص) در این دوره از زندگی، در پسِ اسرائیلیات قرار گیرد و از چشم بیننده پنهان بماند.
درآمدی بر عوامل تحول روشهای سیرهنگاری در شبهقاره هند در قرن های نوزدهم و بیستم میلادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
113 - 144
حوزه های تخصصی:
پس از استقرار مسلمانان در شبه قاره هند، سیره نگاری به تدریج در این منطقه مورد توجه قرار گرفت و متأثر از تحولات تاریخی، دگرگونی هایی به خود دید. پژوهش پیش رو، با روش وصفی تحلیلی در پی بررسی عوامل دگرگونی های سیره نگاری در قرن های نوزده و بیستم میلادی در شبه قاره هند است. یافته های پژوهش، نشان دهنده آن است که ضمن رشد قابل توجه سیره نگاری در شبه قاره هند در این دوره، عوامل خارجی از جمله مبلّغان مسیحی، و عوامل داخلی از جمله فرقه های انحرافی، تأثیرات قابل توجهی بر روش های آن به جا گذاشته است.
تبیین رویکرد کلامی- تاریخی علامه مجلسی در نگارش سیره نبوی مبتنی بر کتاب حیات القلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
70 - 95
حوزه های تخصصی:
مجلسی از مشهورترین محدثان عصر صفوی در تمامی آثار خود در پی تدوین و ساختارمند کردن آموزه های شیعه امامیه بوده است. رسمیت زبان فارسی در ایران عصر او و فراوانی گویشوران به زبان فارسی در آن دوران، زمینه نگارش سیره نبوی در حیات القلوب به زبان فارسی ساده، بر مبنای روایات شیعی و با استناد به منابع اهل سنت، در راستای تبلیغ دین و تثبیت باورهای شیعه برای مجلسی در عصر صفوی با مخاطبان بیشتری به ویژه از میان عامه مردم را فراهم ساخت. این پژوهش بر آن است با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با توجه به بستر زمانی و مکانی، بر اساس موضوع بندی کتاب حیات القلوب، به معرفی گزاره های تبیین کننده رویکرد کتاب پرداخته و نشان دهد که مجلسی با چه رویکردی در نگارش تاریخ به تبیین آموزه های کلامی تلاش داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد سیره نبوی و تاریخ نگاری، در نظر مجلسی ابزاری برای اثبات باورهای کلامی شیعه امامیه بوده و در روایت و گزارش حوادث سیره نبوی، پیوسته آموزه های کلامی را بر گزارش های روایی و تاریخی برتری داده و تاریخ و روایات را تابعی از کلام شیعی دانسته است.
نقش تمدنی مدائنی (م 225ق) در تاریخ نگاری اسلامی (مطالعه موردی: سیره نگاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
116 - 145
حوزه های تخصصی:
آثار برجا مانده از پیشینیان از جمله مکتوبات آنان گنجیه های ارزشمند علمی و تمدنی هستند که به عنوان یک گزارشگر، رویدادهای تاریخی برای آیندگان گزارش می کنند. برخی مؤلفان با توجه به دانش خود به گونه ای از تاریخ نگاری اسلامی که از آن به سیره نگاری تعبیر می گردد، پرداخته اند. ثبت تاریخِ سیره نگاریِ پیامبر اعظم(ص) از ابتکارات قرآن است که بخشی از تاریخ و سیره زندگانی آن حضرت را آورده است تا الگوی برای بشریّت در ابعاد مختلف باشد. مدائنی از مؤلفان کثیر التألیفی بود که با برخورداری از نبوغ علمی و دانش گسترده خود شاخه هایی از تاریخ نگاری اسلامی - از جمله سیره نگاری تاریخ و زندگانی پیامبر اعظم(ص) - را ابداع کرد. وی نقش اساسی در گسترش این نوع از تاریخ نگاری داشت و بر مؤلفان پس از خود نیز تأثیرگذار بوده است. این مقاله با توجه به جمع آوری نگاشته های مدائنی از متون دست اول به توصیف و تحلیل آنها در سیره نگاری پرداخته است. مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه مدائنی توانست در گسترش، تکمیل و تأسیس برخی از موضوعات در سیره نگاری نقش آفرین باشد؟. نتیجه آنکه مدائنی با نگارش سیره نگاری و زیر شاخه های آن از جمله «عهود النبی»، «اخبار المنافقین»، «تسمیه المنافقین»، «تسمیه الذین یؤذون النبی»، «اقطاع النبی»، «دعای النبی» و موارد دیگر در نشر موضوعات سیره نگاری سهمی اساسی داشته و شُکُوه تمدن اسلامی را در قرن سوم نشان داده است.
بازشناخت سیره نگاران شیعی و بررسی عوامل رشد نگارش سیره نبوی (ص) در بین شیعیان در قرن سوم و چهارم هجری
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
51 - 74
حوزه های تخصصی:
نگارش سیره نبوی، از جمله علایق نگارشی مسلمانان در قرون نخستین اسلام به شمار می رود که همواره تحت تأثیر عوامل و زمینه های تاریخی گوناگون بوده است. مسئله مورد توجه در تحقیق حاضر، بررسی کتب سیره نبوی و شخصیت شیعیان سیره نگار در قرون سوم و چهارم و میزان تأثیرپذیری از دستگاه عباسیان در زمینه های اجتماعی و فرهنگی است. انتخاب این بازه زمانی، به دلیل اهمّیت تعدد سیره نویسی نبوی در این دوره است که بعدها منبعی برای ارجاعات نویسندگان پسین گردید. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که چه عواملی در قرن سوم و چهارم، در رشد سیره نگاری نبوی در بین شیعیان تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد اقدامات و نگرش های برخی خلفای عباسی از جمله مأمون، معتصم و واثق در سال های 198 تا232ق، که در عصر اقتدار و اوج قدرتمندی بودند، توانست فضای مناسبی برای نویسندگان سیره فراهم سازد و این حاکی از رشد فرهنگ و تمدن در این دوران است. از سویی دیگر، دوران حکومت آل بویه، نقش بسزایی در رونق و جذب عالمان و نویسندگان داشته و حمایت آنان، باعث نشر بیشتر کتب و ترویج فرهنگی در قالب مذهبی است. در این میان شورش ها و جدال های سیاسی و نیز نفوذ ترکان در قلمرو خلافت عباسی، تأثیر مهمی در ضعف و افول تمدن و فرهنگ اسلامی نهاد و پایه های حکومت را سست کرد و سرانجام، سرنگونی آن را سرعت بخشید.