مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
تاریخ نگاری
حوزه های تخصصی:
آل عثمان یا عثمانیان در اواخر قرن سیزدهم میلادی/هفتم قمری از یک امیرنشین محلی در غرب آناتولی به تدریج به یک دولت مستقل و سپس به یک امپراتوری جهانی تبدیل شدند. اگرچه در دولت عثمانی، سنت تاریخ نگاری با تأخیر زیاد پدید آمد، اما بعد از تکوین، سیر تکاملی پیدا کرد، به گونه ای که به یکی از جریان های مهم تاریخ نگاری در جهان اسلام تبدیل شد. تاکنون دربارة شکل گیری و روند تکامل تاریخ نگاری عثمانی پژوهش های متعددی صورت گرفته است. بااین حال، جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در شکل گیری تاریخ نگاری عثمانی هنوز به صورت همه جانبه بررسی نشده است. یکی از دلایل این امر عدم تصحیح و انتشار شمار زیادی از آثار تاریخ نگاری فارسی است. چنانکه هنوز تصحیح منقحی از هشت بهشت بدلیسی در دست نیست. البته در سال های اخیر تعدادی از آثار فارسی در ایران و ترکیه تصحیح و منتشر شده است. با انتشار این آثار، زمینه و مجال مناسبی برای بررسی جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در عثمانی پدید آمده است. پرداختن به تاریخ نگاری عثمانی به ویژه برای ما ایرانیان از آن حیث که موجب شناخت بهتر و بیشتر تاریخ نگاری ایران می شود، نیز دارای اهمیت زیادی است، زیرا تاریخ نگاری عثمانی از همان آغاز شکل گیری و نیز در مرحله اوج و کمال خود تاحد زیادی وامدار زبان فارسی، عناصر ایرانی و الگوهای تاریخ نگاری ایران بود. پژوهش حاضر درباره این پرسش ها شکل گرفته است: تاریخ نگاری عثمانی در چه شرایط تاریخی شکل گرفت؟ در شکل گیری آن چه عوامل و عناصری نقش داشتند؟ جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در عثمانی چگونه بود؟ پژوهش حاضر با روش تاریخی و رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع و مآخذ به پرسش های مزبور پاسخ می دهد.
افق های فهم تاریخی از غزنه تا ری: نگرشی بر همسانی و افتراق در روش ها و بینش های تاریخ نگارانه ی ابوریحان بیرونی و مسکویه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینش و روش در تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی و ابوعلی مسکویه ی رازی دارای شباهت ها و تمایزات قابل تاملی ست. این گزاره، فرضیه ی بنیادی این پژوهش است. بر همین اساس فهم این همسانی ها و تفاوت ها هم در چگونگی و روش دست یابی به حقیقت در مطالعات تاریخی نزد این دو مورخ می تواند قابل پرسش باشد و هم در بینش تاریخی آنها. زمینه های پژوهشی غیر یکسان، اتخاذ روش های مبتنی بر استدلال های عقلی در تفسیر رویدادهای تاریخی و غیره تنها بخشی از این بسترهای مقایسه می تواند باشد. این در شرایطی ست که به نظر می رسد گفتمان، زمینه های پژوهشی و تجربیات زیسته ی این دو شخصیت بر نگرش های تاریخی آنها تاثیرات عمیقی بر جای نهاده باشد. رویکرد تاریخ نگارانه ی ابوعلی مسکویه با گرایشی معطوف به فهم مناسبات قدرت، رنگ سیاسی و عملی تری به خود می گیرد و از جانب دیگر فرهنگ در تمامی شاخه های آن وجه غالب در مطالعات تاریخی ابوریحان را به خود اختصاص می دهد. این پژوهش با روشی قیاسی- توصیفی- تحلیلی در صدد تبیین این دوگونه بینش در مطالعات تاریخی ست.
تاریخ نگاری ترجمه در ایران: بررسی موردی کتاب با چراغ و آینه از منظر تاریخ نگاری ترجمه با رویکرد پیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری جدید مبتنی بر نظریه، روش و معرفت شناسی تحقیق است. این بحث وارد حوزه ترجمه نیز شده است و تا کنون محققان بسیاری در مورد پژوهش تاریخی، مفهوم تاریخ و تاریخ نگاری و روش شناسی آن سخن گفته اند و با پیشنهاد و ترویج رویکردهای مختلف تاریخ نگاری به غنی سازی این حوزه پرداخته اند. در این میان نظرات آنتونی پیم (۱۹۹۲) در این زمینه در خور توجه است. به اعتقاد پیم متونی که عموماً آن ها را متونی درباره تاریخ ترجمه می دانیم در واقع بیشتر در حوزه نقد تاریخی یا بایگانی شناسی قرار می گیرند و نه به طور مطلق در حوزه تاریخ نگاری (پیم، ۱۹۹۲). به اعتقاد پیم نه نقد و نه بایگانی شناسی هیچ کدام نمی توانند فرضیاتی مطرح کنند که با پویایی و تغییر در ارتباط باشد. هر دوی آن ها از تببین و تشریح تغییر، چیزی که در پژوهش تاریخی حرف اول و آخر را می زند، ناتوانند. به زعم وی این نقیصه از این نشئت می گیرد که محققان دقیقاً نمی دانند به دنبال چه هستند و چگونه می خواهند به آن دست یابند. از این رو تاریخ نگاری ترجمه غالباً به صورت کلی و بدون پرداختن به جزئیات انجام می گیرد و به همین علت نهایتاً فهرستی از اطلاعات ارائه می شود بی آنکه مبتی بر پایه و اساس علمی به ویژه آزمودن فرضیه های ابطال پذیر باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی کتاب با چراغ و آینه: در جستجوی ریشه های تحول شعر معاصر ایران اثرمحمدرضا شفیعی کدکنی ، از منظر تاریخ نگاری ترجمه با رویکرد پیم است. بررسی این کتاب نشان داد که کدکنی با استناد به مستندات بسیاری، از روش های حکایت وار مورد نکوهش پیم دوری جسته و بر نقش فعال ترجمه و مترجمان در فرآیند تغییر تأکید می کند، همچنین با تأکید بر فرهنگ مبدأ و زبان هایی که ترجمه ها از آن ها صورت می گیرد، از ایراداهای وارد شده بر مدل های سیستمی توسط پیم که بیشتر بر فرهنگ مقصد تأکید می کنند، دوری جسته است، به طوری که می توان گفت روش کدکنی به دلایل زیر تا حد بسیار زیادی به مدل تاریخ نگاری مورد نظر پیم نزدیک است. • پاسخ دادن به یک مسئله خاص ( تحول شعر معاصر فارسی) • مبتنی بودن بر شواهد مستند و مستدل • توصیف مترجمان به عنوان عوامل بالقوه تغییر و تحول تاریخی • تأکید بر فرهنگ مبدأ • توجه به جایگاه بینافرهنگی مترجمان • به کارگیری فرضیه های روش شناختی که قابلیت ابطال پذیری دارند
اندیﺸﮥ ظل اللهی سلطان در نگرش تاریخ نگاراﻧﮥ مورخان عصر افشاری نمونه پژوهی: عالم آرای نادری و جهانگشای نادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ سیاسی ایران، اندیﺸﮥ ظل اللهی سلطان قدمت و دیرینگی بسیاری دارد. اندیشه ای که در دوران باستان با نام فره ایزدی مطرح بود. متون تاریخی یکی از جایگاه های بروز این اندیشه است و مورخان در نقل روایت های تاریخی، به کرات به اندیﺸﮥ ظل اللهی و تعابیر وابسته به آن استناد کرده اند. نموﻧﮥ این گونه روایت ها در متون تاریخیِ ایران عصر افشاریه یافت می شود. مروی و استرآبادی از مورخان شاخص عصر افشاری بودند که در آثارشان نمودهای اندیﺸﮥ ظل اللهی مشاهده می شود. مقاﻟﮥ حاضر بر آن است با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، نمودهای اندیﺸﮥ ظل اللهی سلطان را در نگرش تاریخ نگاراﻧﮥ مورخان عصر افشاری بررسی و تحلیل کند. دستاوردهای این پژوهش نشان دهندﮤ کاربرد تلویحی و غیرمستقیم و گاه مستقیم عبارت های مربوط به شأن ظل اللهیِ نادر برای مشروعیت بخشی او و ﻏﻠﺒﮥ این اندیشه بر باور و نگرش مورخان این عصر است.
بررسی و تحلیل مؤلفه های جریان تاریخ نگاری چپ (کمونیستی) ایرانی در اولین دهه پس از انقلاب اسلامی 1357ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مؤلفه و شاخص های اصلیِ جریان تاریخ نگاری چپ (کمونیستی) ایرانی در اولین دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی 1357ش است. در پاسخ به این سؤال که جریان تاریخ نگاری چپ (کمونیستی)، دارای چه مؤلفه ها و مشخصه هایی در این دوران بوده است. فرضیه این پژوهش این است که جریان تاریخ نگاری چپ در دهه شصت شمسی به عنوان یکی از پرکارترین دوره ها در ادوار تاریخ نگاری این جریان با تأثیر از فضای انقلابی آن زمان، دارای مؤلفه و مشخصه های خاصی بوده است. با این توضیح که برخی از این مؤلفه ها در تمامی ادوار تاریخ نگاری این جریان مطرح بوده است؛ ولی برخی دیگر متأثر از انقلاب اسلامی 1357ش و فضای انقلابی در اولین دهه پس از انقلاب نمود یافته اند. روش/رویکرد پژوهش:روش پژوهش حاضر به شکل توصیفی– تحلیلی با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. یافته ها و نتایج:یافته های این پژوهش نشان می دهد که دهه شصت شمسی به دلیل فضای باز انقلابی -به ویژه در اوایل این دهه- در ادوار تاریخ نگاری جریان چپ یک نقطه عطف است. تولید آثار قلمی فراوان مورخان و نویسندگان چپ در قالب خاطره نگاری و کتاب های تاریخی خود، منجر به ایجاد مؤلفه ها و مشخصه های خاص این جریان تاریخ نگاری در این دوران شده است این امر در جای خود می تواند نظم بهتری به مهم ترین ویژگی های این نوع تاریخ نگاری بدهد و خصیصه های این نگرش تاریخی را نمایان سازد. ازجمله مؤلفه هایی که در این پژوهش بررسی خواهد شد و می توان آن ها را مهم ترین مشخصه تاریخ نگاری چپ (کمونیستی) در اولین دهه پس از انقلاب اسلامی نامید، عبارتند از: نگاه ایدئولوژیک، اغراق گویی و بزرگنمایی، تولید واژگان و مفاهیم جدید، پیشینه سازی طولانی، شوروی دوستی، وابستگی عقیدتی و سیاسی به کمونیست جهانی، تهمت و افترا به مخالفان خود، تضاد و تناقض، نپذیرفتن مسئولیت درباره رویدادهای گذشته و مبارزه با امپریالیسم.
تاریخ نگری محدث قمی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدث قمی بخش عمده ای از آثار علمی خود را به نگارش تاریخ اختصاص داد. علی رغم استقبال گسترده از آثار تاریخی وی، درباره نگرش تاریخی او پژوهش درخوری انجام نگرفته است. در این مقاله با نگاهی نوپردازانه به متن آثار تاریخی محدث قمی بینش تاریخی نویسنده ترسیم گردید و روشن شد آغاز و پایان هستی را جلوه ای از مشیت الهی می داند که برای جهان و آفرینش آرمانی در نظر گرفته شده است. محدث قمی نقش رهبران دینی و حاکمان را در سعادت و یا شقاوت جامعه برجسته می داند. تعریف و فایده مندی تاریخ از نظرگاه محدث قمی شرح تجارب و احوال گذشتگان است و این تجربه انگیزی تاریخ، فایده و سودمندی روشنی در زندگی مادی و معنوی انسان دارد و راه رسیدن به کمال را به سالکان می نمایاند. بدین سان، می توان گفت اساس اندیشه و فهم تاریخ نگاری محدث قمی بر اهمیت به ایده تحکیم ایمان و اعتقادات مذهبی جامعه شعیه استوار شده است. او تاریخ را کاربردی و مردمی می نگریست و می کوشید در زمانی که تألیف آثار علمی به زبان عربی ارزش بود به زبان فارسی و به شکلی روان اندیشه های خود را مکتوب کند.
بررسی مولفه های فرهنگی تاثیرگذار بر تاریخ نگاری ابو علی مسکویه رازی (421-325 ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت مولفه های فرهنگی تاثیرگذار بر تاریخ نگاری مسکویه، مستلزم آن است که وی را نه صرفا در پیوند انتزاعی با حکمت عملی، بلکه در پیوند انضمامی با بستر تاریخی یعنی از منظر فرهنگی و پایگاه سیاسی و اجتماعی وی به عنوان درباری تحلیل کنیم تا تاریخ نگاری او را در این مناسبات درک کنیم. بر این اساس در مقاله حاضر، از نظریه تاریخ گرایی نوین استفاده شده است. مطابق این نظریه، منتقد تاریخی در خوانش متون، دنبال کشف علل و داده های جدید نیست، بلکه در پی تفسیر و شناخت دلالت های فرهنگی در متن تاریخ نگاری است. مسکویه به عنوان کاتب، فیلسوف یا مورخ، لاجرم جزیی از فرهنگ دوره است که «تجربه زیسته» او باید در درون آن شناخته شود. بر اساس یافته های مقاله حاضر، تاریخ نگاری این مورخ عصر آل بویه، متاثر از مولفه های فرهنگی در هم تنیده شامل «تجربه سنت و تقرب به دربار»، «فرهنگ دبیری» و «فرهنگ اندرزنامه ای و حکمت عملی» در پیوند با قدرت بوده است. مقاله حاضر گامی اولیه در این راستاست.
تأملی بر جایگاه رویکرد جهانی در تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام به عنوان دینی دارای داعیه جهانی، اهتمام ویژه ای به تاریخ داشت و این مهم در رونق تاریخ نگاری اسلامی سهم بسزا داشت. شرایط تاریخی حاکم بر قلمرو اسلامی نیز گستره جغرافیایی، جهان نگری و ترکیب قومی و جمعیتی فراوانی در خود داشت که از حیث فراهم کردن زمینه های فرهنگی پررونق بود و می توان با عنوان «صلح اسلامی» از آن یاد کرد. با این همه، این دیدگاه اسلامی برخاسته از تعالیم دینی کمتر مورد اعتنای عام تاریخ نگاران مسلمان بود و تا دیرزمانی، زمینه برای پیدایش آنچه با عنوان تاریخ نگاری جهانی از آن یاد می شود هموار نبود و تا دوران پس از هجوم مغول و نگارش جامع التواریخ، اثر تاریخ نگارانه ای در حد و اندازه این مفهوم جهانی پدید نیامد. نوشتار حاضر با تأکید بر اهمیت تاریخ نگاری های عمومی، این مسأله را واکاوی می کند که باوجود زمینه های مساعد موجود در بطن تعالیم اسلامی، به سبب نامساعدی شرایط تاریخی و درک مصلحت گرایانه تاریخ گرایی اسلامی؛ موجبات کمتری برای پیدایش تاریخ نگاری جهانی، به مفهوم دقیق آن فراهم آمد.
بازتاب تغییر دیدگاههای مذهبی در تواریخ عمومی دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله ادوار درخشان تاریخ ایران دوره صفویه است . در این برهه تاریخ ایران شاهد تحول بزرگی در عرصه های مختلف سیاسی و فرهنگی بود. در این دوره صفویان با اعلام رسمیت یافتن تشیع نه فقط از توان ایدئولوژی پویایی تشیع جهت سلطه سیاسی خود بهره گرفتند بلکه این واقعه چهره مذهبی ایران را نیز تحت تاثیر قرار داد . تاریخ نگاری این دوره از جمله عرصه های بودکه از این حادثه بزرگ متاثر گردید و به نوعی آیینه تمام نمای عصر خود شد. در واقع هدف اصلی این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی و برپایه منابع کتابخانه ای تنطیم گردیده است پاسخ به این سوال مهم است که : تغییر دیدگاههای مذهبی در دوره صفویه چه تاثیری در تاریخ نگاری عمومی این دوره داشته است؟ بررسی های اولیه موید آن است که اگر چه تاریخ نگاری عمومی عصر صفوی در شیوه و اسلوب کلی استمرار تاریخ نگاری عصر تیموری بود اما تغییر ات مذهبی عصر صفوی چهره تاریخ نگاری عمومی این دوره را نیز متاثر کرد. چنانکه تواریخ عمومی این دوره نیزدر کنار نهادهای سیاسی و فرهنگی صفویه در جهت نهادینه کردن فرهنگ تشیع دراین دوره گام برداشتند.
تاریخ نگاری و تاریخ نگری خاندان منجم یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری و تاریخ نگری دوره صفوی بر پایه کاربستی از عناصر معرفتی بر آمده از مقتضیات فرهنگی آن دوره بسط و گسترش یافت. اندیشه غالب در آثار مورخان این عصر را می توان نوعی حکمت الهیاتی خواند که از سوئی برآمده و متاثر از مذهب شیعه بود و از سوئی دیگر این اندیشه بنیان نظری مشروعیت و مقبولیت حاکمیت صفویان در گستره ایران را موجه می ساخت. از جمله این مورخان می توان به سه مورخ درباری خاندان منجم یزدی (ملاجلال، ملاکمال، ملا جلال ثانی) اشاره کرد که در تواریخ خود از هیچ تلاشی در توجیه مشروعیت حاکمیت صفوی فروگذار نکرده اند آنان با بهره گیری از اموزه مشروعیت بخشی از طریق نجوم در کنار عناصرکلامی- معرفتی تقدیرگرایی و موعودگرایی ،تاویل گرایی و گرته برداری از اندیشه های سیاسی ایران قبل از اسلام ضمن ترسیم تاریخ خطی،کوشش داشتند تا اساس حکومت صفویان را در چارچوب این گفتمان مقبولیت و مشروعیت بخشند
بررسی تاریخ نگاری مسکویه در تجارب الامم با تأکید بر منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه بررسی کارنامه تاریخ نگاری مسکویه منحصر در کتاب تجارب الامم نیست، می توان گفت شاکلة اصلی تاریخ نگاری وی را در بر می گیرد. مسکویه مورخ برجستة سده های چهارم و پنجم هجری از بنیان گذاران تاریخ نگاری انتقادی به شمار می رود که با تألیف آثار خود نگرشی خاص را در تاریخ نگاری اعمال کرده است. شیوه ای که او در تاریخ نگاری استفاده کرده در روند تکوین افق ها و کلیت تاریخ نگاری تأثیری بسزا بر جای گذاشته است. موضوع اصلی این نوشتار شناسایی منابع اطلاعات تاریخ نگاری مسکویه در تجارب الامم است. استفاده از متون منابع ادبی و تاریخی ایران باستان، به کار گرفتن متون تاریخ نگاری اسلامی و استفاده از تحقیقات میدانی چون فراگرفتن اخبار و شواهد تاریخی از شاهدان و ناظران قضایا و تأمل در رویدادهای زمانه، آن هم در ارتباط با تحولات و رخدادهای دوره های تاریخی، از جملة محورهای اصلی منابع و شیوه های ابن مسکویه در کسب اخبار و معرفت تاریخی برای نوشتن تاریخ بوده که وی را میراث دار سنت تاریخ نگاری ایرانی و اسلامی ساخته است.
تحلیل روش شناختی و محتوایی تاریخ نگاری طبرسی با تکیه بر إعلام الوری بأعلام الهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی تاریخ نگاری از مسائل فلسفه تحلیلی تاریخ یا فلسفه انتقادی تاریخ است که به بررسی روش شناختی در حوزه مطالعات تاریخی می پردازد. طبرسی که از علمای صاحب نام قرن 5 و 6ق است با تالیفات بسیار در رشته های مختلف علمی، نقش ارزنده ای در اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی داشته است. از این میان، کتاب إعلام الوری بأعلام الهدی است که در دو ساحت ساخت و معرفت، الگویی مناسب برای جریان تقریب در مجامع اسلامی است. لذا مسأله مورد نظر در تحقیق پیش رو، چیستی تحلیل روش شناختی و محتوایی تاریخ نگاری طبرسی با تکیه بر کتاب مذکور است. تحقیقاتی بسیط در حوزه روش شناختی تاریخ نگاری طبرسی وجود دارد که به صورت گزارشی به آن پرداخته شده، لیک تحقیقی جامع در این زمینه صورت نگرفته است. طبرسی که با نگاه ژرف خود، حفظ اساس و کیان اسلام را مد نظر داشت، با ابداع و کاربست نظریه تقریب (که مبتنی بر زمینه های روش شناختی بوده و در تحلیل محتوایی فعالیتهای علمی او ظهور داشت) اقدام به فعالیتهای علمی-پژوهشی نمود، به طوری که در تالیفهای خود روشی""وحدت محور""را معرفی و در ساحت تعلیم و تعلم""نظریه تقریب""را تقویت کرد. لذا هدف از نگارش متن پیش رو ارائه و تبیین روش شناختی و تحلیل محتوایی تاریخ نگاری او با تکیه بر کتاب اعلام الوری باعلام الهدی و به تعبیر دیگر، تبیین ساحت های روش شناختی و معرفت شناختی تاریخ نگاری طبرسی از منظر کتاب مذکور است. هدف نهایی از توصیف شناسی تاریخ نگاری طبرسی در ساحتهای روش شناسانه و معرفت شناسانه، اثبات رویکرد تقریب در حیات علمی-فرهنگی وی است تا از این طریق،""نظریه تقریب""را معرفی و الگویی مناسب به جامعه علمی مسلمانان در جهت بازتولید این رویکرد ارائه گردد. روش تحقیق به صورت تاریخی و تاریخی-اجتماعی است و در نهایت روشی مهم و کاربردی در حیطه ساخت و معرفت در ساحتهای مختلف علمی در جهت تقریب مذاهب اسلامی اثبات گردیده است. چکیده تعاریف، توصیفات و تبیین های مطرح شده در متن، عبارت است از معرفی اصول روش شناختی تاریخ نگاری وی و ثانیا اثبات ""نظریه تقریب"" در حیات علمی-فرهنگی طبرسی و ارائه آن به جهان اسلام به عنوان الگویی علمی-مذهبی در راستای تقویت بنیه های تقریبی در ساحتهای مختلف.
روش شناسی تاریخ نگاری مسعودی در کتاب التنبیه و الاِشراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی روش شناسی تاریخ نگاری مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف است. این روش شناسی، ما را با یکی از الگوهای تاریخ نگاری که همانا ترکیب روش موضوعی با روش سال به سال(حولیات)، انتخاب روش مشاهده و تجربه مستقیم و اختصارنویسی در تاریخ نویسی است، آشنا می سازد. مسعودی، اولین مورخ اسلامی است که ظهور تفکر انتقادی را در تاریخ نگاری اسلامی بنیان نهاد. اصولا تاریخ نگاری مسلمانان تا قبل از ظهور او، از ضعف گفتمان انتقادی رنج می برد. نوع نگرش مسعودی به منابع تاریخ نگاری اش، در دو اثر ارزشمند و به جامانده از وی یعنی مروج الذهب و التنبیه و الاشراف، سرآغاز فصل جدیدی در تاریخ نگاری اسلامی شد و بعدها ابن خلدون، نه تنها به این روش، پای بند بود بلکه آن را به درجه اعلایی رساند. در نگارش کتاب التنبیه و الاشراف، اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصری که مسعودی در آن می زیست، تاثیرگذار بوده، اما شرط تام به شمار نیامده، در کنار این عامل، ذوق و قریحه نویسنده، و ذهن خلّاق وی نیز، نقشی اساسی را داشته است.
تاریخ نگاری و تاریخ پژوهشی در تعامل با متون مکتوب ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار ادبی جهان گویای این مطلب است که بخشی از این آثار، افزون بر ثبت وقایع گذشته، توصیه ها و اعتراضات به حاکمان وقت را در قالب شعر، حکایت و طنز بیان کرده اند، بگونه ای که از آن ها می توان به عنوان معیار و محکی برای مکتوبات تاریخی که در همان زمان توسط مورخان حرفه ای برای ما باقی مانده است، بهره برد. بدین سان، شاید بتوان ادبیات را زبان دوم تاریخ نامید که با بلاغت و شیوایی هنری خویش، جذابیت خاصی به این سبک از تاریخ نگاری می دهد. از آن جا که ادبیات به واسطه خصلت ذاتی نهفته در خویش، آمیخته با احساس و تخیل است، گاهی تخیلات شاعر با واقعیت در هم می آمیزد و خطاهایی نیز به دنبال خود می آورد. با وجود این، نقش این عنصر هنری آن قدر پررنگ است که تخیلات نیز بیانگر آن چیزی است که باید در زمان شاعر باشد، ولی به علل گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ممکن است واقعیت رنگ باخته و بدین سان، شاعر یا داستان نویس آن را به صورت امری تخیلی آرزو می کند. ظهور و تکوین تاریخ نگاری فارسی پس از اسلام به میزان زیادی مدیون ادیبان یا دبیران بود که در این نوشتار از آن ها با عنوان دبیر -مورخ یا ادیب- مورخ یاد شده است. این پژوهش با بهره گیری از شیوه پژوهش تاریخی با رویکرد تحلیلی-توصیفی و با استناد به منابع ادبی و تاریخی در پی آن است تا نقش دبیران را در شکل گیری تاریخ نگاری فارسی و پیامدهای پیوند تاریخ و ادبیات در دوران پیشامدرن در ایران مورد بررسی قراردهد.
بینش و روش محمد کاظم مروی در تاریخ نگاری عالم آرای نادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قلمرو تاریخ نگاری و نقد تاریخی توجه به بینش و روش مورخ امری ضروری است. بینش و روش در تاریخ نگاری دو مقوله تفکیک ناپذیر و مرتبط با یکدیگرند. شناخت مورخ و اثر تاریخ نگارانه ی او مبنای شناخت زمانه اوست و فهم متون تاریخ نگارانه در هر عصری مستلزم شناخت عناصر روشی و بینش حاکم بر متن تاریخی است. نوشتار حاضر بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی به بررسی بینش و روش مروی، نویسنده عالم آرای نادری، اختصاص دارد. این اثر یکی از منابع تاریخ نگاری سلسله ای عصر افشاریه است. در واکاوی بینش مروی در تاریخ عالم آرای نادریبه گرایش ها و باورهای مورخ در چند محور مشیت گرایی، اعتقادات، نخبه گرایی و بینش انتقادی پرداخته شده است. در بررسی روش مروی نیز، مؤلفه هایی که در مباحث روش شناختی مدنظر قرار می گیرد، نظیر تحلیل ویژگی های سبکی، منابع مورد استفاده و عواملی از این دست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که در نگارش عالم آرای نادری، عواملی چون موقعیت اجتماعی و گرایش های فردی مؤلف در کنار ویژگی های زبانی و بافت موقعیتی زمانه بر بینش و روش تاریخ نگارانه ی متون این عصر تأثیر گذارده است.
بازتاب جنگ جهانی اول در تاریخ نگاری نهضت جنوب
حوزه های تخصصی:
تاریخ نویسی نهضت جنوب را تا حدود زیادی می توان متأثر از جنگ جهانی اول و پیامدهای حاصل از این جنگ در جنوب دانست. این رویداد مهم که صفحات جنوبی ایران زمین را در اواخر دوران قاجار به مرکزیت بوشهر درگیر خود ساخت به عنوان یکی از رویدادهای تحول ساز و به عنوان محوری ترین موضوع مد نظر تاریخ نویسان خطة جنوب قرار گرفت. انعکاس حاصل از پیامدهای این رویداد را می توان در مقوله های مختلف سیاسی اجتماعی و فرهنگی مشاهده نمود. مهم ترین مؤلفه تاریخ نگاری نهضت جنوب را می توان برخورداری ازیک حس شهر وطنی و تفاخر بومی دانست که از علاقه مورخین به تاریخ نگاری محلی نشأت می گرفت. علاوه براین، شیوة روایی خاص وقایع نگارانی چون رکن زادة آدمیت و علیمراد فراشبندی که با نگاهی حماسی و متأثر از انگیزش های ملی و مذهبی به نگارش این رویدادها پرداختند را می توان از جمله مهم ترین خصیصة تاریخ نگاری نهضت جنوب دانست. تاریخ نگاری نهضت جنوب که در راستای تبیین مبارزات ملی مذهبی مردمان خطه جنوب نگاشته شده توانسته از طرفی زوایای پیدا و پنهان مبارزان، شخصیت ها و استراتژی جنگی این مبارزان را در دل تاریخ به تصویر بکشد. عینییت بخشیدن به وقایع بغرنج این برهه از تاریخ جنوب و ترسیم سیمای طبقات پایین جامعه آن روز بوشهر عهد قاجاری در تقابل با تجاوز نیروهای بیگانه از نقاط عطف تاریخ نگاری نهضت جنوب به شمار می رود که در این مقاله به صورت توصیفی و تحلیلی به آن پرداخته می شود.
درآمدی بر جامعه شناسی تاریخی تقاضای اجتماعی آموزش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این بررسی، تبیین جنبه های تاریخی تقاضای آموزش در ایران و تحلیل عوامل مؤثر بر این تقاضا در بستر زندگی اجتماعی ایرانیان است. پرسش اصلی تحقیق حاضر متمرکز بر تفسیر رویکرد توده مردم (Crowd) در قبال آموزش است. این پژوهش به روش کیفی است و داده های آن با روش اسنادی گردآوری شده است. این بررسی به طورکلی نشان داد که اولاً از مفهوم «تقاضای آموزش» در تعریف نوین (به مثابه بستری برای شکل گیری منابع انسانی) برای فهم ماهیت و تحولات طلب علم در تاریخ ایران، نمی توان استفاده کرد، زیرا تقاضای آموزش نزد توده های مردم به صورت مطالبه عمومی و فراگیر نبود. بررسی تاریخ نگاری آموزشی نشان داد که تاکنون از تاریخ اجتماعی آموزش غفلت شده است و رد پای مردم عادی در تاریخ فرهنگ ایران بسیار کم است و عموم مردم از حیث طلب علم با توجه به جنسیت، طبقه، قومیت و نوع نظام اجتماعی با هم نابرابر بوده اند. از سوی دیگر، ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایران شرایط و زمینه های لازم را برای شکل گیری تقاضای علم اندوزی بین توده های مردم، عوام و رعایا فراهم نمی کرده است. در برخی از برهه ها نیز (مانند دوره صفویه) به دلیل ساختار فرهنگی خاص، این تقاضا صرفاً در مسیر علوم دینی امکان تبلور داشت؛ و نکته آخر اینکه تحولات اندازه و ماهیت تقاضای آموزش در دوره جدید تاریخ ایران با گسترش نسبی زیرساخت های اقتصادی- اجتماعی مرتبط بوده است.
بررسی تاریخ نگاری و تاریخنگری نامی اصفهانی در تاریخ گیتی گشا
حوزه های تخصصی:
بررسی و پژوهش در باب سنت ها و عناصر حاکم بر تاریخ نگاری ایرانی و تبیین تحول و یا استمرار این عناصر امری دشوار است که کمتر به آن توجه شده است. تاریخ نگاری دوره زندیه و به طور خاص کتاب تاریخ گیتی گشا از جمله همین موارد مغفول در حوزه تاریخ می باشد. تاریخ گیتی گشا تألیف میرزا محمدصادق موسوی اصفهانی متخلص به نامی، مورخ نیمه دوم قرن دوازدهم هجری از جمله منابع محدود دوره زندیه است که نویسنده موفق به اتمام آن نشد و میرزا عبد الکریم بن علی رضا شریف شیرازی ، شاگرد وی اتمام کتاب را برعهده گرفت.این نوشتار با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی، ضمن مروری بر احوال نویسنده می کوشد به سبک و سیاق کار میرزا محمد صادق نامی اصفهانی،روش تاریخ نگاری و بینش تاریخی او بپردازد.
ترور و تفکر؛از هابرماس و چامسکی تا دریدا (نقدی شکلی و محتوایی بر کتاب ترور و تفکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هفدهم بهمن ۱۳۹۶ شماره ۸ (پیاپی ۵۱)
135-156
در این مقاله به نقد و بررسی نسبت ترور و تفکر در آرای ایگلتون، هابرماس، دریدا و چامسکی در کتاب «ترور و تفکر» پرداختیم. کتاب حاضر از آن جهت که حاوی دیدگاه های متفاوت و گاهاً متضادی درباره دو واژه بحث برانگیز در اندیشه سیاسی(ترور و تفکر) می باشد، خواننده را در معرض چالش تئوریک درباره یک پدیده واحد(نظیر واقعه 11 سپتامبر) قرار می دهد و بدین ترتیب، ذهنیت پیچیده ای برای خوانندگان ایجاد می گردد تا درباب پدیده های پیچیده اجتماعی تأمل بیشتری نمایند. در نقدی کلی تمام دیدگاه های فوق(هر کدام از منظری خاص)، نسبت به تاریخ نگاری یک واقعه تروریستی با اشکالاتی روبه رو هستند که این مانع برقراری نسبت میان ترور و تفکر و به تبع آن درک یک پدیده با ابعاد متفاوت آن می گردد که در نقدهای انجام شده تلاش گردیده تا به آن پرداخته شود.
گذری بر جریان روستا نویسی و مطالعات روستایی در ایران
منبع:
خردنامه سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
39-60
حوزه های تخصصی:
جامعه روستایی در طول تاریخ ایران و تا همین اواخر بخش غالب جامعه را تشکیل می داد. در دوره جدید نیز اگرچه شهرنشینی گسترش یافت ولی باز بخش بزرگی از جامعه شهری جدید، روستاییانی هستند که از طریق مهاجرت و یا تبدیل روستا به شهر از جامعه روستایی جدا شده اند. بر این اساس تردیدی در اهمیت مطالعات روستایی باقی نمی ماند، حال آنکه از عمر روستا نویسی و مطالعات روستایی در ایران چندان نمی گذرد. در این مقاله تلاش شده تا به چگونگی پدید آمدن این جریان و نقش شاخه های مختلف علوم انسانی در گسترش آن پرداخته شود. لذا با توجه به آثار منتشرشده در ارتباط با روستا و طبقه بندی موضوعی و تاریخی آن ها، می توان استنباط کرد که روستا نویسی در دهه 20 خورشیدی مطرح شد و در دهه 30 با تک نگاری هایی در حوزه ادبیات به طورجدی آغاز گردید. جامعه شناسی روستایی در دهه 40 روند مطالعات روستایی –یعنی روستا نویسی علمی- را گسترش داد و جغرافیای روستایی در ادامه به گسترش این جریان کمک کرد. در این میان آنچه قابل ذکر است نقش کمرنگ مطالعات روستایی در حوزه تاریخ است که با توجه پژوهش های برخی محققان جوان امید است در آینده ای نزدیک گسترش مطالعات تاریخی روستایی باشیم.