مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تاریخ نگاری
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش، بررسی سه جنبه از جنبش تاریخ نگاری مصر در قرن نوزدهم است. در وهله اول، مراحل متوالی این جنبش ردیابی و گرایش های مختلف آن خاطر نشان شده است. سپس تصویری روشن از موضوعات مختلفی که موضوع تحقیق مورخان مصری در این قرن بوده ارائه و پیش زمینه های فرهنگی اثرگذار بر روش تحقیق آنها برشمرده شده و در پایان به اهداف این جنبش و تاثیرات آن بر جامعه مصری پرداخته شده است.
پژوهشی در تاریخ نگاری مغرب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابوالعباس احمد بن محمد بن عذاری مشهورترین مورخ مغربی پیش از ابن خلدون است که با نگارش البیان المُغرب فی اخبار الاندَلُس و المَغرِب یکی از مهم ترین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی را پدید آورد. این مقاله به بازشناسی و تبیین جایگاه این کتاب در بین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی، شیوه تالیف و منابع مورد استفاده مؤلف پرداخته و بدین نتیجه دست یافته است که به رغم نگارش آن در قرن هشتم، کتاب متضمن اخبار بسیار و روایات نادری است که جایگاه کتاب را تا حد منبعی دست اول ارتقا داده است. بعلاوه شیوه تالیف اخبار تاریخی آن، تلفیقی است از شیوه های سالشمار و موضوعی که با اسلوبی ساده و روان نگاشته شده است.
رویکرد احساسی - عاطفی به واقعه عاشورا در ایران ( از صفویه تا مشروطه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقعه عاشورا به سبب جایگاه ویژه آن در تاریخ اسلام، به ویژه تاریخ تشیع، در طول تاریخ مورد عنایت بسیاری از مورخان تاریخ اسلام و مقتل نویسان بوده است؛ اما با گذشت زمان و گسترش مراسم عزاداری و سوگواری، به ویژه از دوره حاکمیت فراگیر دولت شیعی صفویه، به دلایل گوناگون، برداشت های گوناگونی از این واقعه شده و یا بر برخی از برداشت ها تاکید بسیار شده است؛ بر این اساس پژوهش حاضر به مطالعه و جریان شناسی تاریخی مهم ترین و مشهورترین قرائت از واقعه عاشورا، یعنی قرائت سوگوارانه و احساسی ـ عاطفی از دوران صفویه تا مشروطه پرداخته و پس از ارائه پیشینه این قرائت، به مهم ترین ویژگی های آن می پردازد. در ادامه، زمینه ها و عوامل ترویج این برداشت، مورد بررسی قرار گرفته است.
تاریخ نگاری ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن ابى الحدید به عنوان شارح نهج البلاغه، بخش عمده اى از کتاب خویش را به مباحث تاریخى اختصاص داده است. او در دوره اى از تاریخ اسلام مى زیست که جامعه اسلامى به دلیل تهاجم مغول، بخشى از میراث علمى خویش را از دست داد و کتاب شرح نهج البلاغه عملا منتقل کننده داده هاى تاریخى پیشینیان به صورت روشمند به ادوار بعدى است; از این رو بررسى ابعاد مختلف تاریخ نگارى او به عنوان اثرى به یادگار مانده از آخرین حلقه عقلگرایان جهان اسلام، پیش از حمله مغول حائز اهمیت است. این پژوهش بر این اساس به اندیشه تاریخى او روى کرده، بینش و روش تاریخى ابن ابى الحدید را از ابعاد و زوایاى مختلف بررسى مى کند.
از روایت نگاری تا پژوهشگری تاریخ در جهان غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تاریخ، این تکاپوی آدمی برای شناخت هویت خویشتن و تفسیر جهان، چگونه نوشته میشود؟ آیا تاریخ تکرار ملالت بار روایت پردازی راویان شیرین سخن است یا دانشی و معرفتی برگرفته از روحیه پرسشگری و پویندگی انسان؟ برای درک عمیق از معنا و مفاد تاریخ باید دید که تاریخ را چگونه مینویسند. این جستار میکوشد تا با نگاهی گذرا به سیر تحول و تطور نگارش تاریخ در اروپا- که ما امروزه آن را کانون مدرنیسم و پیشرفت میدانیم- دگرگونیهای حادث شده در بستر زمانی دیرپا را، به معرض دید درآورد ؛ تا بدرستی مشخص گردد که چگونه تاریخ نگاری از روایت پردازی و شرح حال نویسی به تحلیل مسائل تمدنی و اجتماعی تبدیل شد و از نگرشی دیکتاتور مآبانه به دیدگاهی دموکراتیک متمایل گردید. مقاله در چند پاره تنظیم شده و به مهم ترین ادوار تاریخ نویسی در قاره اروپا و جهان غرب- از سده های آغازین تاریخ نگاری در عهد یونان باستان تا مکاتب نوین سده 20 میلادی- و نظریات و کوشندگان هریک از این مقاطع میپردازد. امید است آشنائی با روند تحولات مذکور و مقایسه آن با سیر تاریخ نگاری در شرق و بویژه ایران، بتواند به روشن شدن پاره ای از کاستیهای موجود در قلمروی تحقیقات تاریخی ایران معاصر کمک نماید.
چیستی مفهوم فرنگ در گزارش نامه های تاریخی روزگار قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم سرنوشت بودن داستان و تاریخ، معمای غامضی نیست. زیرا اندکی دقت در مفهوم واژه تاریخ می تواند چاره ساز باشد. بی گمان این نکته پذیرفتنی است که جهان تشکیل شده از رویدادهای بسیار است. اما میان رویدادهای محسوب و معطوف و رویدادهای به شمار نیامده و مورد توجه قرار نگرفته، تفاوت بسیار است. تاریخ به معنای پژوهش درباره رویداد و یا رویدادهایی است که در یک دوره زمانی خاص از سوی فرد یا افراد پژوهشگر به شمار آمده، به چشم دیده شده و در ذهن، مورد توجه قرار گرفته اند و به کار ساختن سازه ای از روایت درباره همان رویدادها آمده اند. به ناچار، واقعیت فزون بر تاریخ است و با فاصله ای بسیار از حیث عدد و رقم، پیشتاز است. این امر به زایش هویت می انجامد. هویت در این معنا یکی از محک هایی است که می توان با تکیه بر آن، رخداد تاریخی شده را مورد بررسی قرار داد. هویت به معنای امری انباشتی و تراکمی واجد دو ویژگی هم زمان رشدیابنده است: از یک سو، به شناساییِ بودن ها می انجامد، به این معنا که ناظر بر واقعیتی می شود که پیشاپیش وجود دارد و موجودیت خود را اعلام کرده است؛ از دیگر سو، به بازشناساییِ شدن ها می پردازد که ناظر بر پدیده ای است تاریخی شده که در فضاهای مکانی و زمانیِ جدید نیازمند تعبیر و تعریف جدیدی می گردد. هنگامی که از هویت به مثابه فرآیند سخن می گوییم، در حقیقت از استمرار پدیده های تاریخی شده ای سخن به میان آورده ایم که یک فرد، گروه، قوم یا ملت در مقام پاسخ به پرسش هایی برمی آید که از او درباره گذشته اش پرسیده اند. پرسش هایی مانند چه کسی بوده است؟ کجا بوده است؟ چه بوده است؟ و اکنون چه هست؟ نشانگر شناسایی تشخص های واقعاً موجود و بازشناسایی تمایزهایِ از نظر تاریخی موجود، می شود و بر انبوهی از مفهوم ها و کردارهایی استوار است که خود را در برابر دگر شکل می دهند. نگارنده با واکاوی 6 اثر تاریخ نویسانه عصر قاجار درصدد بررسی عنصر فرنگی هویت در گزارش های تاریخی روزگار قاجاران برآمده است.
تبارشناسی مبانی هویت ملی در تاریخ نگاری ملی گرایانه دوران قاجار و مشروطه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ظهور تاریخ نگاری ملی گرایانه در دوران قاجاریه و مشروطه یکی از مهم ترین محورهای شکل گیری هویت ملی نوین در ایران معاصر به شمار می رود. از زمان ورود ناسیونالیسم به عنوان یک ایدئولوژی مدرن به ایران در سده نوزدهم میلادی، بسیاری از مسایل فرهنگی ایران، از جمله تاریخ نگاری و نحوه نگاه به گذشته تحت تاثیر این ایدئولوژی قرار گرفت و به تدریج نوع جدیدی از تاریخ نگاری و بازنمود وقایع گذشته در میان منورالفکرهای دوران قاجار و مشروطیت پدید آمد که طی آن تاریخ نویسان ایرانی با محور قرار دادن ملی گرایی، به بازنویسی تاریخ ایران در قرون گذشته پرداختند و در این میان، به ویژه با برجسته کردن تاریخ ایران باستان و قرار دادن این دوره به عنوان دوران حیات ملی ایران و ایرانیان، بنیان های هویت ملی ایران نوین بر اساس هویت باستانی ایرانیان را پی ریزی کردند. در این مقاله کوشش شده است تا با مبنا قرار دادن اصلی ترین معاصرنویسی های دوران مورد بحث، میزان تاثیر تاریخ نگاری های ملی گرایانه بر توسعه نگاه های ناسیونالیستی به تاریخ ایران و جست جوی بنیان های هویت ملی در تاریخ ایران باستان در میان روشنفکران و رجال سیاسی و فرهنگی معاصر ایرانی شناسایی و مشخص شود.
تاریخ نگاری، ایدئولوژی پردازی و ضرورت تولید اندیشه بومی: آینده اندیشه سیاسی غرب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب آثاری که در حوزه اندیشه سیاسی غرب در ایران نگاشته شده اند، در میانه دو رویکرد تاریخ نگارانه و ایدئولوژ ی پردازانه قرار می گیرند. منظور از رویکرد تاریخ نگارانه، رویکردی است که با محور قرار دادن و شرح و بسط مقومات تاریخی شکل گیری یک اندیشه و حواشی وقایع نگارانه آن، از پرداختن به بعد ماهوی بحث یعنی تحلیل، نقد و ارزیابی اندیشه سیاسی غرب باز می ماند. در این راستا، تاریخ نگار اندیشه سیاسی راوی سخنان و نقل قول هایی است که با محور قرار دادن بیوگرافی اندیشمندان، تقویم روزشمار حوادث زندگی وی و تمرکز بر گردآوری داده ها، کم تر از منطق تحلیلی و نقادانه در نوشتار خود بهره می گیرد.
سنخ دوم نوشتارهای موجود در حوزه اندیشه سیاسی غرب، واجد خصائلی است که بیش تر آنها را در زمره آثار ایدئولوژی پردازانه قرار می دهد. این دسته از آثار با محور قرار دادن اندیشه ای خاص به ارائه رویکردی بسیط، جهت دار و تجهیزی از آن می پردازند. نویسندگان این قسم آثار در حوزه اندیشه سیاسی، بدون توجه به ضرورت های تبیینی و تحلیلی بحث در صدد القای ایدئولوژی خاصی بر می آیند. در این مقاله ضمن بررسی مبانی، مولفه ها و پیامدهای این دو دیدگاه در آثار موجود پیرامون اندیشه سیاسی غرب در ایران، تلاش می شود ضرورت پرداختن به اندیشه سیاسی از چشم انداز جامعه شناسی اندیشه مورد توجه قرار گیرد. جامعه شناسی اندیشه با نگاهی عمیق و همه جانبه در صدد فهم دقیق ابعاد تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک اندیشه سیاسی و مهم تر از همه نگرش بازتابی از آن برمی آید. از آن جایی که در نگرش بازتابی به فهم و نقادی برآمده از اقتضائات زمینه ای، ماهیت سوبژکتیو شناخت، و برساخته های فرهنگی- هویتی جایگاه والایی داده می شود، می تواند بیش از هر الگوی دیگری ما را در رهایی از چرخه تقلید و تکرار، و تولید اندیشه بومی یاری دهد.
وضعیت نگارش تاریخ در میان زیدیان ایران (322هـ ق تا 652 هـ ق)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری نگارش تاریخ زیدیان ایران، در حاشیه آثار فقهی و کلامی و در قالب تک نگاریهایی پیرامون تبیین قیام امامان زیدی به ظهور رسید. این نوع تاریخ نگاری، شخصیت محور و با سیطره نگاه کلامی به گذشته و تلفیقی از مکتب عراق و حجاز بود. سپس در زمان یحیی بن حسین رسّی، گردش در تاریخ نگاری زیدیه یمن باعث شد شکل نگارش تاریخ زیدیان ایران به سیره نگاری متحوّل شود. این سیره نگاری که مرتبط با بحث های فقهی نگاشته می شد، تنها به حوادث بعدازامامت ائمه زیدیه می پرداخت. در چنین سیره نگاری و حتی طبقات نگاری که بعداً از تلفیق دو سنت سیره و تک نگاری شکل گرفت؛ یک نوع قومیت گرائی در تاریخ نگاری، مبتنی بر افضلیت امامان زیدی و همزمان نفی بقیه مکاتب ازجمله امامیه قابل مشاهده است. در جنبه نفی تاریخ امامیه، می توان از: الدعامه، المحیط فی تثبی الامامه یا العقد الثمین فی تبیین الائمه الزیدیه نگارش یحیی بن حسین و عبدالله بن حمزه زیدی یاد کرد. بر این اساس بعید نیست وجود جریانات کلامی و ناپیوستگی در ذکر رویدادهای تاریخی، خصوصیت بارز طبقات نگاری زیدیه قلمداد شود که در کتاب های المصابیح و الافاده فی الائمه الساده نیز نمود یافته است از سویی دیگر، زیدیان ایران نیز بواسطه مهاجرت و انتقال آثار مکتوب، درتجدید حیات تاریخی زیدیان یمن موثر گشتند. نظرات برخی از مستشرقین در این راستا قابل بررسی است.
عبدالغافربن اسماعیل فارسی و کتاب السیاق لتاریخ نیسابور
دانش تاریخ نگاری ، با عنایت به موضوع های متعدد مورد توجه مورخان مسلمان بالندگی خاصی داشته است و این را از آثار فراوانی که در حوزه های مختلف این دانش نگاشته اند ، می توان دریافت . در میان صورت های مختلف تاریخ نگاری ، آثاری با موضوع تاریخ نگاری محلی به دلیل نوع اطلاعات خاصی که در بر دارند ، از اهمیت ویژه ای برخوردارند . تالیفات مورخان مسلمان در حوزه تاریخ نگاری محلی را به دو دسته می توان تقسیم کرد : نخست آثاری که توسط دبیران و منشیان پدید آمده چون تاریخ قم و دیگر آثاری که توسط محدثان چون تاریخ نیسابور به رشته تحریر درآمده است که ...
روش شناسی ابن خلدون
حوزه های تخصصی:
تأمل در آثار و منابع علمی قدما، که غالباً به طور پیشینی توجه درخوری به مقولة متدولوژی و اعمال آگاهانه روش ها و تکنیکهای پژوهشی، قواعد بازی و استانداردهای مطالعات علمی به سبک و سیاق امروزیها مبذول نمیکردند، فعالیتی ارزشمند است که در جامعة علمی ما از سابقة چندانی برخوردار نیست. این نوشتار، درصدد است تا با تعمق و ژرف کاوی در یکی از منابع گرانسنگ علمی، یعنی «مقدمه ابن خلدون»، قواعد و اصول روش شناختی مورد استفادة مؤلف آن در مقام گردآوری اطلاعات، تحلیل داده ها، ارزیابی و نقد آرای دیگران و منقولات تاریخی در چارچوب علم جدیدالتأسیس خود موسوم به علم «عمران» را شناسایی، استخراج، طبقه بندی و شرح و تفسیر نماید. پیش از ورود به بحث روش ها، مبانی معرفت شناختی و رئوس کلی اندیشه های جامعه شناختی و تاریخ نگاشتی مؤلف که نقش مقدمی دربحث روش ها دارد، به اجمال بررسی شده اند.
بررسی انتقادی شش سفرنامه مهم اروپایی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، شش سفرنامه مهم دوره صفوی با هدف بررسی مقدار واقع نمایی آنها، با روش تحلیلی ـ توصیفی مورد بررسی انتقادی قرار گرفته است.
از این رو، بعد از معرفی سفرنامه ها، تلاش شده اشکالات ساختاری آنها، همراه با ارائه شواهد تاریخی، بیان شود تا محقق تاریخ در رجوع به این سفرنامه ها و سفرنامه های مشابه، از مطلق نگری بپرهیزد و با توجه به اشکالات مطرح شده در این تحقیق، با احتیاط، دقت لازم و توجه به سایر منابع، از سفرنامه های عصر صفوی استفاده نماید. در این تحقیق از جزئینگری پرهیز شده و اشکالات کلی که معمولاً همه سفرنامه ها به نحوی دچار آنها هستند بیان شده است.
تحلیل انتقادی روایت های واقعه یورش غزبه خراسان(سال548ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یورش غزها به خراسان در دوره سنجردرسال 548ق، ازمهم ترین وقایعی است که راویان و گزارشگران هر کدام از زاویه خاصی بدان نگریسته و زوایای دید متنوعی را تولید کرده اند. این مقاله برای درک وتبیین اصالت ودقت درامر واقع روایت های واقعه غز، ازشاخص های روش تحلیل انتقادی روایت، بهره گرفته است تا نقش راوی،زاویه دید، تبار وریشه، زمان و مکان را در روایت های تاریخی نشان دهد، تاخواننده تاریخ بااستفاده ازاینروش نقد، معرفت لازم برای شناخت روایت هایی باشهرت روایی ومتواتر کسب نماید. هفده روایات مورد بررسی این پژوهش برگرفته ی سه سنخ از منابع یعنی تاریخ نگارانه، شاعرانه و منشیانه است.پژوهش حاضر نشان می دهدبه رغم آن کهاین روایاتِپسینی از ناحیه قوم مغلوب هستند، اما به نوعینمایان گر دوری تاریخ نگاری دوره سلجوقی از درباری بودن و همچنین تایید اثر عوامل درون ساختاری ـ از جمله سلطان ـ در این شکست می باشند.
اهمیت و آسیب شناسی تاریخ و تاریخ نگاری از منظر امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پس از اشاره اجمالی به اهمیت و فواید تاریخ، به بررسی تفصیلی آسیب شناسی تاریخ و تاریخ نگاری از دیدگاه امام خمینی می پردازد. این مقاله آسیب شناسی تاریخ نگاری در محورهایی چون عدم بی طرفی مورخ، تحریف تاریخ، بی دقتی در ثبت وقایع، تاریخ نگاری بدون نقد و تحلیل، عدم توجه به توده مردم در تدوین تاریخ و نبود نگاه قرآنی در تحلیل های تاریخی را از منظر و بیان امام خمینی به بحث می گذارد.
نقش تاریخ نگاری و تاریخینگری ابن ابیالحدید در بازیابی بستر تاریخی متن نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابن ابی الحدید معتزلی، مشهورترین شارح نهج البلاغه و کتاب او از برجسته ترین شرح های نهج البلاغه است. ویژگی مهم این کتاب در فهم صحیح کلام امام است، فهم صحیح نیز در گرو تاریخی نگری هر مؤلفه است که وی توجه خود را بدان معطوف ساخته تا کلام امام علی(ع) صحیح تبیین و تفسیر شود. توجه به جغرافیا و فضای سخن، بیان سبب صدور و اهتمام به یافتن تاریخ ایراد کلام امیرمؤمنان(ع) از مهم ترین ابزارهایی است که وی بدان نظر داشته تا سخن امام در جایگاه خویش خوش نشیند. ضمن آنکه نقد بر اساس سیاق کلام، نسب اشخاص، منقولات دیگران، اخبار مشهور و روایات تاریخی از جمله ابزارهایی است که ابن ابی الحدید توانسته در تاریخی نگری به اخبار مختلف به کارگیرد. البته تأثیرپذیری کلامی و برخوردهای فرقه گرایانه را می توان مهم ترین نقد شرح او دانست که از تعصب اعتقادی و عناد با مذهب شیعه نشئت می گیرد، چرا که برخی اوقات وی به سبب تعصب اعتزالی، تاریخی نگری را به کنار نهاده و فهم فرقه ای خویش را بر فهم صحیح، مقدم دانسته است.
جایگاه مسأله فرنگ در روایت مورخان دوران قاجار(بررسی برخی از گزارش های تاریخی)
حوزه های تخصصی:
هیچ واقعه گذشته فی نفسه واجد اهمیت نیست.شناخت آن تنها از این جهت ارزشمند است که ما را به بررسی و ارزیابی دقیق و عینی آینده هدایت کند.تاریخی که به این هدف کمک نکند به اندازه بلیط باطله اتوبوس، بی ارزش است. توماس ماکائولی چکیده هم سرنوشت بودن داستان و تاریخ، معمای غامضی نیست.زیرا اندکی دقت در مفهوم واژه تاریخ می تواند چاره ساز باشد.بی گمان این نکته پذیرفتنی است که جهان تشکیل شده از رویدادهای بسیار است.اما میان رویدادهای معطوف و رویدادهای به شمار نیامده، تفاوت بسیار است.تاریخ به معنای پژوهش درباره رویدادهایی است که در یک دوره زمانی خاص از سوی افراد پژوهشگر به شمار آمده، به چشم دیده شده و در ذهن، مورد عطف توجه قرار گرفته و به کار ساختن سازه ای از روایت درباره همان رویدادها آمده اند.واقعیت فزون بر تاریخ است و با فاصله ای بسیار از حیث عدد و رقم، پیشتاز است.این امر به زایش هویت می انجامد.هویت در این معنا یکی از محک هایی است که می توان با تکیه بر آن، رخداد تاریخی شده را مورد بررسی قرار داد.هنگامی که از هویت به مثابه فرآیند سخن می گوییم در حقیقت از استمرار پدیده های تاریخی شده ای سخن به میان آورده ایم که یک فرد، گروه، قوم یا ملت در مقام پاسخ به پرسش هایی که از او درباره گذشته اش پرسیده اند برمی آید.نگارنده با واکاری پنج اثر تاریخی در صدد بررسی عنصر فرنگی در گزارش های تاریخی روزگار قاجاران برآمده است.
مبانی علم تاریخ در تفکر و صاف
حوزه های تخصصی:
کتاب تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار، مشهور به تاریخ وصاف، تألیف عبدالله شیرازی، مقلب به وصاف الحضره، یکی از مهم ترین متون تاریخنگاری ایرانی است.این اثر، افزون بر اخبار تاریخی، دیدگاه های مؤلف درباره ی اصول و مبانی دانش تاریخ را نیز در بردارد.این نوشتار می کوشد از خلال سبک تاریخنگاری و صاف و همچنین اشارات مستقیم و غیرمستقیم او، به دیدگاه هایش در این زمینه دست یابد.برای تحقق این هدف، پرسشس چنین مطرح شده است:دیدگاه های معرفت شناسانه ی وصاف شیرازی درباره ی مبانی علم تاریخ چیست و چه تأثیری در روش تاریخنگاری وی داشته است؟در پاسخ به این پرسش فرضیه ای نیز ارائه شده است:بینش معرفت شناسانه ی وصاف شیرازی دربارهی مبانی علم تاریخ، سبب اتخاذ روش علی، انتقادی، بر پایه ی بی طرفی تاریخی شده و تاریخنگاری وی را از سطح یک واقعه نگاری به سطحی نزدیک به تاریخنگاری علمی ارتقاء داده است. در این مقاله ضمن مروری بر زندگینامه ی وصاف شیرازی از دیدگاه های او درباره ی چیستی تاریخ، فایده و هدف معرفت تاریخی و ملاحظات روش شناختی در اثر او سخن رفته است.وصاف به علم بودن معرفت تاریخی باور داشته و تاریخ را از اقسام حکمت دانسته است.او در روش تاریخنگاری خود به دو رویکرد انتقادی و علی توجه داشته و کوشیده است با رعایت بی طرفی تاریخی، این دو رویکرد را در تاریخ خود به کار بندد.بدینسان او از واقعه نگاری محض فاصله گرفته و بینش تاریخی را از مرزهای سنتی و رایج آن فراتر بوده است
نگرشی بر روش شناسی ماکس وبر و کاربرد آن در مطالعات و تحقیقات تاریخی
حوزه های تخصصی:
مباحث روش شناسی یکی از موضوع های مهم پژوهش و تحقیق در زمینه ی علوم مختلف است. ماکس وبر از اندیشمندان این حوزه در پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. دیدگاه های او در روش شناسی، بابی جدید در حوزه ی پژوهش های علوم انسانی گشود. این مقاله می کوشد با شناخت مبانی نظری روش شناختی ماکس وبر، روش های او در عرصه ی عملی پژوهش مبتنی بر روش های تبیین علّی، مطالعات تطبیقی و نمونه ی مثالی بجوید. برای رسیدن به این هدف این شاخصه ها را بررسی خواهد کرد: 1. اعتقاد به استقلال علوم؛ 2. نسبی بودن شناخت واقعیت؛ 3. نفی کمیت گرایی مطلق؛ 4. نسبی بودن پیش بینی و احتمال در علوم انسانی؛ 5. به حداقل رساندن قضاوت ارزشی در علوم انسانی. کار دیگری که ما در پی آنیم، شناخت چگونگی به کارگیری آن ها در مطالعات و پژوهش های تاریخی است. برای تحقق این هدف این پرسش مطرح است: به کارگیری روش شناسی وبر در مطالعات و پژوهش های تاریخی چه تأثیری دارد؟ در پاسخ به این پرسش فرضیه ی زیر مطرح شده است؛ روش شناسی وبر در ارتقای سطح علمی مطالعات و تحقیقات تاریخی تأثیر داشته و سبب اتخاذ رویکردی تحلیلی از سوی پژوهشگر در فهم و شناخت واقعی پدیده ی تاریخی می شود. به سخن دیگر، روش شناسی وبر تاریخ نگاری را از سطح واقعه نگاری به تاریخ نگاری تحلیلی ارتقا بخشید.
درآمدی بر تاریخ نگاری حزب توده ایران
حوزه های تخصصی:
تاریخ، مرام و عملکرد حزب توده ی ایران(1320-1362 ش)به منزله ی یک تشکیل سیاسیِ دیرپا و تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران را طیفِ وسیعی از نویسندگان نقد و ارزیابی کرده اند.از ابتدای نگارش تاریخ این حزب تاکنون، آنچه در زبان های مختلف نوشته شده است، شامل کتاب، مقاله (در نشریه های حزبی، نشریه های مخالفان و منتقدان و نشریه های تخصصی)، حجم زیادی را در برمی گیرد.در میان این نوشته ها، خودنگاری یا تاریخ نگاری حزب توده به دست نیروهای وابسته به آن ویژگی های خاصی دارد.این خودنگاری ها از نخستین ماه های تشکیل این جریان سیاسی آغاز، و تاکنون ادامه دارد.بنابراین، شناخت محورهای اساسی تاریخ نگاری داخلی حزب توده، یعنی نگاه تاریخی فعالان این حزب به خود، در ارزیابی و تحلیل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پایدارترین جریان سیاسی تاریخ معاصر ایران بسیار اهمیت دارد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان تاریخ نگاری حزب توده را نیز همچون دوره های فعالیت حزب به ادوار گوناگون با ویژگی های خاصی تقسیم بندی کرد یا خیر.ادوار گوناگون حیات سیاسی این حزب از زمان تاسیس حزب توده ی ایران در مهر ماه 1320 تا شکل گیری جریان انشعاب در سال 1326 ش، دوران نهضت ملی تا کودتای 28 مرداد 1332، دوران رکود فعالیت های علنی حزب و آوارگی و تبعید اجباری از ایران و فعالیت مجدد حزب توده در سال های 1357 تا 1362 ش همه را در برمی گیرد.بالتبع، تاریخ نگاری نیز بر همین ادوار تاریخی مبتنی است.این تاریخ نگاری بر پررنگ کردن جایگاه مبارزات نیروهای چپ از ابتدا تا تشکیل حزب توده ی ایران، منحصر ساختن نقش رهبری مبارزات سیاسی اجتماعی در دوران پهلوی دوم به حزب توده، ایدئولوژیک و ارزشی کردن تاریخ نگاری و خلق و تولید مفاهیم جدید در تاریخ و ادبیات سیاسی و تاریخ نگاری ایران معاصر متمرکز بوده است.
تأثیر تاریخ نگاری ایرانی دوره ی ایلخانان و تیموریان بر تاریخ نگاری عثمانی
حوزه های تخصصی:
مبادلات فرهنگی ایران و آناتولی از دوره ی سلاجقه ی روم، نه تنها موجب رواج زبان و ادبیات فارسی و سایر پدیده های فرهنگی در آن سرزمین شد، بلکه در زمینه ی تاریخ نگاری نیز مورخان عثمانی در قرن نهم و دهم هجری، دنباله رو روش تاریخ نگاری ایرانی بوده اند.مورخان عثمانی در آغاز کار برای تدوین تواریخ آل عثمان، اخبار و روایات مربوط به اقوام ترک، به ویژه «قبایل قایی» را بیشتر، از منابع ایرانی به دست آوردند؛ در نتیجه، در شیوه ی تاریخ نگاری از منابع ایرانی تأثیر پذیرفتند.آنان به تقلید از سبک آثار تاریخی دوره ی ایلخانان و تیموریان، نظیر جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله همدانی، جهانگشای جوینی و ظفرنامه ی یزدی که بیشتر در شرح تاریخ اقوام ترک و مغول نوشته شده است، به تألیف آثار تاریخی به زبان فارسی و ترکیب پرداخته اند. شیوه ی نقل روایات، کاربرد اشعار و مضامین ادبی، نگاه مذهبی و مشیت گرایانه به وقایع تاریخی، آوردن زمان وقوع اخبار و ذکر اطلاعات جغرافیایی و اجتماعی در کنار اخبار سیاسی، از جمله روش های الگوبرداری در تاریخ نویسی از سوی مورخان عثمانی است.در این مقاله، چگونگی تأثیرپذیری مورخان عثمانی در روش، بینش و سبک تاریخ نگاری، از جریان تاریخ نویسی ایرانی را در دوره ی مذکور با تأکید بر محتوای برخی منابع مهم، مورد بررسی قرار می دهیم تا نشان دهیم که مورخان عثمانی مانند سایر علما، تحت تاثیر تفکرات علمای ایران قرار داشتند.