مطالب مرتبط با کلیدواژه

رضاشاه


۲۱.

معیارهای تقسیمات کشوری در دوره ی پهلوی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رضاشاه استان شهرستان ایالت استاندار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
تعداد بازدید : ۴۳۱۱ تعداد دانلود : ۸۴۲۳
در دوره ی پهلوی اول(تا سال 1316)، ایران دارای ده استان بود که این رقم در طی دوره ی دوم پهلوی با افزایش چشم گیری مواجه شد. از آن جا که در قوانین منتشره ی تقسیمات کشوری، هیچ گونه «معیار»ی اعلام نشده است و استان ها و شهرستان های مختلف در شرایط گوناگونی تأسیس شده اند، شناسایی یک یا چند قاعده و معیار خاص در تقسیمات کشوری امری دشوار و بعضاً ناممکن به نظر می رسد. به همین جهت لازم گردید تا سیر تغییرات در تقسیمات کشوری با روند تحولات سیاسیـ اجتماعی کشور مقایسه شود تا از این رهگذر بتوان احتمالاتی را درباره انگیزه ها و دلایل تغییر در تقسیمات کشوری مطرح نمود. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی ـ تحلیلی انجام شده، فرضیه های مختلفی را در خصوص تقسیمات کشوری بررسی کرده و پس از ارزیابی میزان تطابق هر کدام با روند تقسیمات کشوری به این نتیجه رسید که عامل اصلی تعیین کننده در ترسیم نقشه تقسیمات کشوری و تنظیم قوانین و مقررات اداری در دوره پهلوی، تثبیت حاکمیت دولت مرکزی و دربار بوده است.
۲۲.

ریشه یابی گفتمان پهلوی یکم در آرای متجددین عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیسم رضاشاه عصر مشروطه گفتمان تجددگرایی پهلویسم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار مشروطه
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول شخصیتها
تعداد بازدید : ۲۵۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۸۱
این نوشتار به دنبال نمایاندن ریشه های گفتمان رضاشاه، به ویژه در سال های 1300 تا 1305، در اندیشه تجددگرایان عصر مشروطه است. از دید نویسندگان، غرب گرایی، سکولاریسم، گرایش به دولت قوی و ناسیونالیسم برجسته ترین بسترهای همسان میان گفتمان متجددین (از پیش از انقلاب تا روی کار آمدن پهلوی یکم) و گفتمان رضاشاه می باشد. اقدامات این متجددین زمینه های نخبگی و اجتماعی را برای پذیرش گفتمان پهلوی یکم فراهم آورد. گفتمانِ رضاشاه امری بی ریشه و ناگهانی نبوده، بلکه دارای بستر هایی ژرف در پهنه اجتماعی و به ویژه نخبگی جامعه عصر مشروطه بوده است. فروافتادن انقلاب مشروطه در دامان اقتدارگرایی و خودکامگی، دلایلی چند دارد که این نوشتار رسالتِ یافتن ریشه های اندیشگی آن را با استوارسازی داده هایش بر انگاره های تجددگرایان این عصر برعهده دارد. در این برداشت، گفتمان رضاشاه فرآورده آمیزش گفتمان سلطنت مطلقه سنّتی ایران و اندیشه تجددگرای عصر مشروطه بوده که درپی دوره ای از ناامنی و سرخوردگی، به گونه ای مدرن اما اقتدارگرایانه نمود یافته است.
۲۳.

پژوهشی درباره تخته قاپوی ایلات و عشایر فارس در عصر پهلوی اول و پیامدهای مالیاتی آن با اتکا به اسناد تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضاشاه فارس مالیات ایلات و عشایر تخته قاپو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۲۶۳۱ تعداد دانلود : ۳۷۵۱
هدف: دوره پهلوی اول، از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. رضاخان سردارسپه، که با کودتای سوم اسفند 1299زمینه صعود خود را به مراحل بالای قدرت فراهم نمود، در 1304 و با تشکیل مجلس مؤسسان، به تخت سلطنت جلوس کرد. وی با تثبیت قدرت مرکزی و جلوس بر تخت سلطنت در صدد برآمد شورش های عشایری در سطح کشور را نیز به انحاء مختلف سرکوب نماید. ازجمله سیاست هایی که رضاشاه برای سرکوب ایلات و عشایر به کار برد، خلع سلاح، تخته قاپو، و متحد الشکل کردن لباس آنها بود. هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای یکی از سیاست های عشایری پهلوی اول ( تخته قاپو) در ایالت فارس و در بعد اقتصادی و مالیاتی می باشد. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک آرشیوی تألیف شده است. یافته ها و نتایج: اجرای سیاست تخته قاپو (اسکان) ایلات و عشایر فارس به دلیل عدم آشنایی با روحیات کوچ نشینان موفقیت آمیز نبود. با وجود الغای مالیات ایلی اغنام و احشام توسط مجلس شورای ملی از خانواده های تخته قاپو شده، مأموران وصول مالیات همچنان این مالیات را از مردم مطالبه می نمودند. سرانجام، درنتیجه فشار دولت و حکومت نظامی در وصول مالیات و اسکان آنان، نارضایتی عمیقی در میان عشایر نمودار شد و زمینه های یک شورش عشایری عمومی را ایجاد نمود.
۲۴.

برنامه تجدد و نوسازی ایران در عصر رضاشاه پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته توسعه رضاشاه نوسازی پهلوی اول دولت ملت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول شخصیتها
تعداد بازدید : ۵۸۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۶۵۰
نوسازی در تجربه اروپاییان، بر پایه مدرنیته و به یاری و کمک بورژوازی و دولت مطلقه و ملی و مدرن و از گذر تغییرات اجتماعی وسیع و همه جانبه، به ظهور جوامع مدرن و توسعه یافته انجامید. اما، در کشور ایران، با وجود تلاش هایی که در عصر رضا شاه صورت گرفت، نوسازی به ایجاد جامعه ای مدرن و توسعه یافته نینجامید. نوسازی در دورة پهلوی اول شتابان صورت گرفت و به دلیل تسلط دولت بر منابع قدرت، ناتوانی و پراکندگی جامعه مدنی، نوسازی در عرصه هایی اجرا شد که با ساخت و سرشت دولت مطلقه در انطباق بود. لذا، ممانعت دولت مطلقه از گسترش مشارکت و شکل گیری رقابت، حوزه سیاست ایران را به عرصه ای توسعه نیافته در ساخت اقتصادی و اجتماعی تبدیل کرد. به بیانی دیگر، دولت مطلقه در حوزه سیاست و نظام سیاسی مانع توسعه بود و به بازتولید استبداد و خودکامگی منجرشد و به دلیل نارسایی های اساسی ایستاری و ساختاری، به حل بحران های عمدة هویت، مشروعیت، توزیع و تضادهای عمدة داخلی و خارجی و برقراری ثبات نهادینه، قانونمند و پایدار به سمت سرمایه داری و جامعه مدرن همراه با تقویت نهادهای مدنی و دموکراتیک و بورژوازی مستقل و ملی موفق نگردید. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چرا کشور ایران به رغم تجربة نوسازی در دوران پهلوی اول، نتوانسته به جامعه ای مدرن و توسعه یافته تبدیل شود. لذا، تلاش می شود تا با تحلیل و تبیین علل و عوامل مربوطه، رهیافت تازه ای برای فهم تنگنا و بن بست توسعه نیافتگی در دورة مورد بحث ارائه شود. روش پژوهش نیز مبتنی بر کار کتابخانه ای و عمدتاً بر یک مطالعه تاریخی تحلیلی استوار است.
۲۵.

سنخ شناسی روحانیت در عصر پهلوی اول

کلیدواژه‌ها: دین رضاشاه علما روحانیون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۳ تعداد دانلود : ۴۴۵۳
هنگامی که رضاشاه حکومت خود را در سال 1304ش/1925م. با حمایت کشورهای بیگانه از جمله استعمار انگلیس شروع کرد، به منظور تأمین منافع انگلیس به عنوان مهم ترین عامل در دست یابی رضاشاه به قدرت، و همچنین رسیدن به اهداف خود که بااهمیت ترین آن حفظ حکومت بود، در آغاز به همکاری با روحانیون و علما پرداخت به طوری که بسیاری از این جماعت در مراسم تاجگذاری او شرکت کردند. امّا رضاشاه پس از تثبیت قدرت خود در راستای جدایی دین از سیاست در ایران به اقدامات و اصلاحاتی از جمله مدرن نمودن کشور و ترویج فرهنگ غربی و اروپایی دست زد که با عکس العمل های مختلفی از سوی اقشار مختلف جامعه از جمله روحانیون و علما مواجه شد. در این پژوهش سعی بر این است تا با روشی توصیفی تحلیلی و استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای سنخ شناسی روحانیون دوره پهلوی اول و عکس العمل روحانیت و جامعه مذهبی آن عصر در مقابل اقدامات و اصلاحات رضاشاه بررسی شود. در نتیجه باید گفت که روحانیون عصر رضاشاه را می توان به سه گروه مخالفان حکومت، موافقان و دسته ای که از سیاست کناره گرفتند، تقسیم کرد.
۲۶.

بررسی وضعیّت ایلات فارس در زمان رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رضاشاه فارس قشقایی خمسه ایلات تخته قاپو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۳۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۸۱
رضاشاه در شرایطی در ایران روی کار آمد که حکومت مرکزی دچار ضعف بود. فقدان دولت مقتدر مرکزی سبب خودسری برخی ایلات کشور شده بود. رضاشاه برای افزایش قدرت مرکزی به کاهش قدرت ایل پرداخت. دو اقدام عمده ای که در باب ایلات انجام داد، در ابتدا، خلع سلاح، و سپس، تخته قاپو یا اسکان اجباری عشایر بود. ایلات فارس نیز از اقدامات مذکور مستثنی نبودند. در دورة مورد بحث ،در فارس ایلات متعدد و متنوعی وجود داشت، اما نقش دو ایل بزرگ، قشقایی و خمسه، از بقیه پررنگ تر بود. اجرای فرامین خلع سلاح و تخته قاپو که با زور همراه بود، بدون برنامه ریزی صحیح و بدون مطالعه انجام گرفت و منجر به شورش های متعددی از سوی ایلات کشور ، از جمله فارس، گردید. که نتیجه ای جز تسلیم شدن را برای ایلات در برنداشت. کناره گیری اجباری رضاشاه از سلطنت و اغتشاشات ناشی از اشغال ایران توسط متفقین شرایطی را فراهم آورد که ایلات کشور به شیوة زندگی سابق خود بازگشتند و، همچنین، به سهم خود در احیای قدرت گذشتة خود کوشیدند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی به موانع و مشکلاتی که ایلات فارس در دوره سلطنت رضاشاه با آن مواجه بودند، بپردازد.
۲۷.

تأثیر سیاست های اقتصادی دولت رضاشاه بر وضعیت کارگران راه سازی، توتون و سیگارفروش (1320-1304)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد رضاشاه کارگران معیشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۳۵۹
در دوره رضاشاه بر اثر اقدامات اقتصادی- اجتماعی و سیاسی دولت، کشور دچار تغییرات عمده ای شد. توسعه زیرساخت های صنعتی از جمله حمل و نقل و جاده سازی، راه آهن، حمایت از صنعت داخلی و ایجاد انحصارات دولتی باعث شد که روند صنعتی شدن کشور اوج بگیرد. اقدامات دولت رضاشاه برای پیش برد صنعت تاثیرات متفاوتی برقشرهای مختلف جامعه برجای گذاشت از جمله کارگرانی که در بخش راه سازی، راه آهن، توتون و سیگار فعالیت داشتند. در این مقاله سعی بر آن است که وضعیت کارگران توتون و سیگار فروش ، راه آهن و راه سازی به روش توصیفی مورد بررسی قرار گیرد. و در صدد پاسخ به این پرسش است که سیاست های اقتصادی دولت رضاشاه چه تاثیری بر اوضاع معیشتی کارگران راه سازی و توتون و سیگار فروش گذاشت؟ تأسیس شرکت های انحصاری، که بر روی اقلام مصرفی از جمله چای و قند و شکر بسته شده بود باعث شد که کارگران از لحاظ معیشتی در وضعیت نابسامان به سر ببرند. همچنین انحصارات دخانیات باعث ضرر و زیان تولید کنندگان داخلی شد و عده زیادی از کارگران این بخش ها بیکار شدند و وضعیت معیشت آنان تنزل یافت. توجه بیش از حد به عوامل زیر بنایی و ماهیت آمرانه اقدامات اقتصادی موجب بی توجهی به وضعیت کارگران می شد.
۲۸.

نقش علمای شیعی در تدوین قانون مدنی ایران، عصر پهلوی اول (با تأکید بر نقش سید محمد فاطمی قمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قانون مدنی عدلیه نظام قضایی رضاشاه کاپیتولاسیون علمای شیعی علی اکبر داور محمد فاطمی قمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۶ تعداد دانلود : ۹۵۶
در عصر پهلوی اول، با روی کارآمدن رضاشاه، مدرنیزاسیون در همه ارکان و ابعاد دولت در دستور کار قرارگرفت و نظام قضایی نیز از دایرة شمول مدرنیزاسیون برکنار نماند. رویکرد دولت پهلوی در مدرنیزاسیون نظام قضایی، دوری جستن از نظام قضایی شرعی و تمایل به ساختارهای عرفی بود که با مخالفت اکثریت علما مواجه گردید، چراکه در حوزة نظام قضایی علمای شیعی به طور سنتی همواره خود را متولی امر قضا می دانستند. هدف این مقاله بررسی این موضوع است که علما و روحانیون شیعی چه نقشی در نوسازی نظام قضایی دورة پهلوی اول ایفا کردند و این تحول چه نسبتی با شکل گیری دولت مطلقة مدرن و برنامة کلی اصلاحات دولت و پروژة مدرنیزاسیون داشته است؟ در پاسخ به این پرسش می توان این فرضیه را مطرح کرد: دولت پهلوی اول، در راستای تشکیل نظام قضایی نوین مبتنی بر ساختارهای عرفی، آن دسته از علمای شیعی را که با این ساختارها مخالف بودند، از دستگاه قضایی کنار گذاشت، ولی تعدادی از علمای شیعی به رغم مخالفت های کلی با سبک و سیاق تحول نظام قضایی دورة پهلوی اول، در دستگاه عدلیه باقی مانده و مؤثر واقع شدند. از این نوشتار می توان نتیجه گرفت که به رغم ایجاد تشکیلات نوین در نظام قضایی، علما و روحانیون شیعی تا حدی جایگاه مؤثر خود را در تصدی امر قضا حفظ کرده و با مشارکت در تهیه و تدوین مجموعه قوانین موردنیاز عدلیه از جمله قانون مدنی بر طبق فقه اسلامی، نقش تقنینی خود را به اثبات رسانیدند.
۲۹.

بررسی تاثیرسیاست های نوسازی رضا شاه برایلات و عشایر لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لرستان رضاشاه عشایر ایلات تخته قاپو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۳۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۶۹
طی دورة بیست ساله حکومت رضا شاه در ایران، اقداماتی برای نوسازی جامعه تحقق یافته بود که بر جامعه عشایر، به ویژه عشایر استان لرستان ، تغیرات بسیاری را تحمیل کرد. رضا شاه بدون در نظر گرفتن بنیان های اقتصادی، فرهنگی و نظامی حاکم بر جامعه سنتی عشایر، تصمیم به مقابله با این سنت ها گرفت. او ابتدا شورش های عشایری را سرکوب کرد؛ سپس با اعمال زور و خلع سلاح، عشایر را به یکجانشینی واداشت و فرهنگ و سنن جامعه شهری را بر آنان تحمیل کرد. اجرای این سیاست با بی اعتنایی به مقتضیات زندگی ایلی و عشایری و نبود برنامه پیشرفت و، در حوزة عمل، دخالت و درک نادرست مجریان آموزش ندیده و توجیه نشده ، که اغلب رشوه گیر و خشن بودند، منجر به نارسایی های جدی سیاست عشایری دولت پهلوی اول در میان ایلات و عشایر لر شد. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی اجرای اهداف سیاسی و نظامی سیاست های رضاشاه بر جامعه سنتی عشایر لرستان و شناسایی پیامدهای این سیاست ها و ارزیابی آسیب های آن به جامعه عشیره ای لر است.
۳۰.

بازتاب سیاست عشایری رضاشاه در اشعار و سروده های بومی بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضاشاه اجباری سیاست عشایری بویراحمد تخته قاپو اشعار و سروده های قومی تغییرلباس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۶۷۱
سیاست عشایری رضاشاه که بر تحقق رؤیای ناپختة پیدایش دولت مدرن در ایران استوار شده بود، بر استبداد، سرکوب و حذف از صحنه اجتماع، بنیاد نهاده شده بود. عشایر، قشر مولدی بودند که بنا به ذات زندگی خویش، می بایست کوچ رو باشند تا دام های خود را پرورش دهند و با ییلاق و قشلاق مستمر و مشقت آمیز زیست خود را تضمین نمایند. رضاشاه و حامیان فکری و عملی حکومت وی – در داخل و خارج – نه تنها در اندیشة رفع مشکلات و سختی های زندگی عشایر نبودند؛ که تمام هستی عشایر را هدف قرار دادند و از بین بردند. اسکان اجباری (تخته قاپو)، تغییر لباس و به تبع آن تغییر شکل و هویت، مسئله خدمت وظیفه یا همان اجباری، گرفتن و پاره کردن و سوختن سیاه چادرهای عشایر و مواردی از این دست، مردم را به ستوه آورده بود. بازتاب این سیاست ستمگرانه و متعدیانه، در ادبیات عامیانة بویراحمد متجلی و منعکس گردید و در اشعار و سروده های این قوم خود را نشان داد. با این حال بخش اعظم ادبیات و سروده های قوم به دلیل عدم کتابت و نیز وفات کسانی که دورة صعب رضاشاه را به چشم دیده بودند، از بین رفته است. به رغم این نقیصه، بخشی از اشعار و سروده های بویراحمد در باب سیاست عشایری رضاشاه، که هم زمان با رخدادها نقل و نشر شده، گردآوری و بررسی گردیده است. از آنچه تا امروز در مکتوبات و منقولات محلی بر جای مانده، برمی آید که وقایع مهم و شخصیت های مؤثر در ذهن و زبان عامه و شاعران این قوم محف وظ و بازتاب داشته است؛ اشعاری دربارة شخصیت های جنگجو و شجاع، نبردهای مهم و مؤثر، تغییر لباس و تغییر شکل و هویت، طرح اجباری (= سربازی). سروده های موجود، هم به زبان فارسی است و هم به گویش محلی. این مقاله که بر مبنای روش کتابخانه ای و جمع آوری میدانی و شیوه تحقیق تاریخی، توصیف و تحلیل گردیده، به گوشه ای از ادبیات و سروده های بومی بویراحمد در باب رخدادها، اقدامات و سیاست عشایری رضاشاه پرداخته است.
۳۱.

نظریه ساختاریابی و شکل گیری دولت استبدادی رضا شاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران کارگزار رضاشاه دولت استبدادی ساختاریابی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
تعداد بازدید : ۱۴۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۰۳
از زمان پیدایش دولت مدرن در ایران توسط رضاشاه تاکنون، روی کردهای مختلفی درباره چگونگی شکل گیری یا ماهیت آن مطرح شده است. اما از میان آن ها، دو روی کرد برجسته تر و مهم تر است که به نوعی در مقابل هم قرار می گیرند: یکی روی کرد «سلطانیسم» است که مدافعان آن به پیروی از ماکس وبر، دولت رضاشاه را حالت خاص و افراطی از پاتریمونیالیسم (پدرسالاری) می دانند و نگاهی نخبه گرایانه (کارگزارمحور) دارند؛ دیگری روی کرد «دولت مطلقه» است که اغلب بر عوامل ساختاری تأکید و نقش ساختارها را در شکل گیری دولت رضاشاه برجسته می کند و نقش چندانی برای کارگزار (رضاشاه) قائل نمی شود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از نظریه «ساختاریابی» گیدنز، به نقش متقابل ساختار و کارگزار در شکل گیری دولت استبدادی رضاشاه پرداخته شود. در واقع، ساختاریایی روشی است که به نقش کارگزار در بستر (ساختار) و ارتباط متعامل و متقابل ساختار و کارگزار توجه می کند. از این رو، با کاربرد این نظریه در چگونگی پیدایش دولت رضاشاه، این نتیجه به دست می آید که هیچ یک از این دو دیدگاه نمی توانند بیانگر تمام واقعیت باشند؛ بلکه تلفیقی از آن دو بهتر می تواند شکل گیری دولت رضاشاه را تحلیل کند.
۳۲.

رضاشاه و مدرنیزاسیون ایران؛ ضدیت با مظاهر فرهنگ اسلامی- ایرانی

کلیدواژه‌ها: رضاشاه مدرنیزاسیون تجهیزات صنعتی دین ستیزی غربی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶۲ تعداد دانلود : ۴۱۵۳
در سال 1299 ش. رضاخان، فرمانده تیپ قزاق مستقر در قزوین، با کودتا به قدرت رسید و با تاجگذاری در سال 1305 ش. به عنوان اولین پادشاه سلسله پهلوی برای اولین بار اقدام به یک سری اصلاحات برنامه ریزی شده جهت تثبیت خود و مدرنیزاسیون کردن ایران انجام داد. در این زمان فرهنگ و تمدن اسلامی با توجه به قدرت و نفوذ روحانیون و مذهب تشیع در جامعه ایران ریشه عمیقی دوانیده بود و رضاشاه نیز برای پیشبرد برنامه های اصلاحی خود به ضدیت با مظاهر فرهنگ اسلامی- ایرانی پرداخت. بر این اساس، این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش می باشد که رضاشاه به چه دلیل به ضدیت با فرهنگ و مظاهر تمدن اسلامی- ایرانی پرداخت؟ دیدگاه نگارنده بر این فرض استوار می باشد که رضاشاه به عنوان عامل اجرای برنامه ها و اقدامات دولت های بزرگ، وجود فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی را مانعی برای اهداف دول استعمارگر می دانست و سعی کرد به بهانه مدرن سازی ایران شرایط را برای تحقق اهداف و منطقه ای و جهانی دولت های بزرگ فراهم آورد.
۳۳.

جایگاه بازاریان و اصناف در تحولات سیاسی اقتصادی ایران از کودتای رضاخان تا دهه نخست سلطنت رضاشاه (۱۲۹۹ تا 1310ش/۱۹۲۰ تا 1931م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضاشاه علما بازار اصناف کودتای سوم اسفند نوسازی و تجدد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۶۷۵ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
بعد از انقلاب مشروطیت، در نتیجه برنامه های نوسازی دولتی، جایگاه و موقعیت بسیاری از اقشار جامعه تغییر یافت. و این موضوع بر جنبه های مختلف حیات آنان تأثیر گذاشت. اصناف و بازاریان از مهم ترین اقشاری بودند که با توجه به ماهیت شغلی شان، کارکردهای اقتصادی اجتماعی پررنگی داشتند و به مثابه طبقه ای سیاسی اقتصادی، ایفای نقش کردند. این گروه ها به عنوان بخشی از ساختار حیات شهری، با تأثیرپذیری از سیاست های دولتی و اوضاع جهانی، در جریان حوادث مهم کشور قرار گرفتند. دولت رضاشاه با اشراف به کارکردهای چندگانه اصناف، در بسیاری از سیاست های داخلی، متوجه آنان بوده و با نظارت بر نظام صنفی، درصدد کاهش قدرت آنان بود؛ لذا، برنامه های عمرانی و اقتصادی دولتی، باعث واکنش هایی در میان اصناف و بازراریان شد؛ مانند اعتصاب و تعطیلی بازار، فرستادن عرایض و طرح خواسته ها و ... . این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای، در پی بررسی وضعیت بازار و اصناف و پیشه وران، در دهه اول 1300ش است؛ همچنین به دنبال پاسخ به این پرسش هاست که اصناف در ساختار سیاسی اقتصادی کشور، در دهه اول قرن 14ق چه موقعیتی داشتند؟ علت و چرایی توجه دولت پهلوی اول به این مجامع چه بود؟ دوره ای که اصناف در مقایسه با دوران قبل، به شدت ضعیف شدند و تحت کنترل درآمدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازاریان در دهه 1300ش، کارکرد و نقش پررنگی در برنامه های سیاسی و اقتصادی داشتند؛ ولی برنامه های دولت رضاشاه، در راستای نوسازی و تأسیس دولت مطلقه و ورود آن به عرصه اقتصاد، قدرت سیاسی و مالی آنان را کاهش داد.
۳۴.

نفت شمال و تأثیر آن بر روابط خارجی در دوره رضاشاه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آمریکا رضاشاه روسیه انگلیس نفت شمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۱۰
مسئله نفت شمال ایران که بعد از جدا کردن پنج استان شمالی از امتیاز دارسی (تبعه بریتانیا) در عصر قاجار به سال 1319ق./ 1901م. مطرح شد، در تاریخ معاصر این کشور، جایگاه ویژه ای را از آن خود کرده است. ناصرالدین شاه قاجار در 1313ق. طی فرمانی، اجازه استخراج نفت در تنکابن، کجور، کلارستاق (مازنداران) را به محمد ولیخان خلعتبری داده است. خلعتبری بعداً این امتیاز را به خوشتاریا واگذار نمود. خوشتاریا نیز این امتیاز را به انگلیسی ها فروخت. بدین صورت بخشی از تاریخ نفت شمال آغاز شد. در این مقاله، این مسئله از آخرین روزهای سلطنت ناصرالدین شاه قاجار تا پایان سلطنت رضاشاه مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از نگارش این نوشتار، پاسخ دادن به این پرسش است که موضوع نفت شمال و رقابت روس و انگلیس بر سر تحصیل آن، چه تأثیری بر سیاست خارجی ایران در دوره ی رضاشاه داشت؟ در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای اسنادی به این مسئله پرداخته می شود. یکی از شاخصه های مهم سیاست خارجی ایران در آن زمان، رقابت انگلیس و روس بر سر احراز این امتیاز است و پس از انقلاب اکتبر روسیه، رقابت انگلیس بر سر این قضیه با اتحاد جماهیر شوروی ادامه پیدا کرد. آمریکا هم که با اعتراض به امتیاز خریداری شده انگلیس از خوشتاریا وارد این میدان شد، با استفاده از سیاست خارجی دولت ایران و از آن جمله رضاخان که سعی در ایجاد نیروی سوم به منظور کاهش نفوذ انگلیس و شوروی داشتند، موازنه این رقابت را به نفع خود تغییر داد و امتیاز نفت شمال توسط دولت ایران به شرکت های آمریکایی داده شد. این قدرت سوم که کشور آمریکا بود، همانند روس و انگلیس به منابع نفتی ایران چشم داشت. در نهایت این سیاست رضاخان به نتیجه ای نرسید.
۳۵.

نقش ساختار سیاسی در شکل گیری احزاب در فاصله سال های 1299-1320 هجری شمسی

کلیدواژه‌ها: رضاشاه احزاب ساختارسیاسی حکومت اقتدارگرای بوروکراتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۵ تعداد دانلود : ۲۵۷۴
در دوران شانزده ساله حکومت پهلوی اول، نوعی حکومت اقتدارگرای بوروکراتیک، ایجاد شد که با اقدامات سرکوبگرانه پلیسی و مصوبات ظاهراً قانونی، موانع بزرگی در برابر ظهور جامعه مدنی، آزادیهای سیاسی و تشکیل احزاب به وجود آورد. این اقدامات، که با همکاری دستگاههای مختلف قدرت از جمله دربار و ارتش پیش می رفت، باعث ایجاد حرکتهای زیر زمینی مانند جنبشهای کارگری و کمونیستی، ناپایداری احزاب سیاسی و فرمایشی شدن مجلس شورای ملی شد. در اواخر دوره سلطنت رضا شاه، جو اختناق و خفقان سیاسی چنان بر کشور سایه گسترده بود که بسیاری از تحصیلکرده های طبقه جدید به انزوای سیاسی یا سکوت کشانده شدند و در اثر این وضعیت، نوعی خمودگی و بی تفاوتی در روحیه مردم نسبت به شرایط سیاسی کشور ایجاد شد. بدین ترتیب شرایط به گونه ای شد که سراسر دوره پادشاهی رضاشاه، بجز کوتاه زمانی در ابتدای آن، خالی از هرگونه ایجاد و فعالیت احزاب و گروههای سیاسی گردید. در این پژوهش سعی شده است با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد بجا مانده از این دوره، به تبیین و تعلیل رابطه بین ساختار سیاسی و شکل گیری احزاب در دوره رضاشاه پرداخته شود.
۳۶.

بررسی جایگاه سیاست یکپارچه سازی فرهنگی در تمرکزگرایی دولت رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست فرهنگی رضاشاه یکپارچه سازی تمرکزگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۷۸
وقوع کودتای 1299ه. ش و پس از آن به حکومت رسیدن رضاخان مرحله نوینی را در تکاپوی تاریخی جامعة ایران رقم زد. دولت وی برای رسیدن به ثبات سیاسی، اصل تمرکز را در همة ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی، سرلوحة برنامه های خود قرار داد. به لحاظ فرهنگی دولت رضاشاه در صدد بود با اعمال سیاست یکپارچه سازی فرهنگی، تمرکزگرایی قدرت را محقق سازد؛ چرا که دیگر سیاست های دولت رضاشاه همچون ایجاد ارتشی واحد، اسکان عشایر، عرفی کردن قوانین و مواردی از این قبیل نمی تواست موجب دوام و بقای تمرکز قدرت وی شوند. تنوع قومی و فرهنگی جامعة ایران به همراه تنوع اقلیمی، خود مانع عمده ای بر سر این راه بود؛ بنابراین، دولت رضاشاه تلاش داشت با از بین بردن اختلافات فرهنگی جامعة ایران و تبدیل آن به جامعه ای با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم مشترک به زعم خویش ملتی با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم و معتقدات و آرمان های مشترک به وجود آورد و سیاست تمرکزگرایی را نهادینه سازد. در همین راستا دولت از طریق گسترش و ایجاد مدارس آموزشی نوین و سازمان هایی نظیر سازمان پرورش افکار در صدد برآمد این آرمان را در راستای تحقق اصل تمرکزگرایی پیگیری نماید. این که دولت رضاشاه تا چه اندازه موفق شد این هدف را تحقق بخشد خود موضوعی است جداگانه، اما این که اعمال سیاست یکپارچه سازی فرهنگی رضاشاه با در نظر گرفتن تنوع اقلیمی و فرهنگی و زبانی جامعة ایران چه جایگاهی در تمرکزگرایی دولت رضاشاه داشت؟ مسئله ای است که این مقاله در صدد تبیین و تحلیل آن است.
۳۷.

درآمدی تحلیلی بر سیاست های فرهنگی- مذهبی پهلوی اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضاشاه سانسور انقلاب سفید محمدرضاشاه سیاست فرهنگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
تعداد بازدید : ۳۵۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۲۸
هدف: هدف پژوهش بررسی سیاست های فرهنگی- مذهبی دوران پهلوی اول و دوم است. در پاسخ به این سؤال که عملکرد هریک در مواجهه با موضوعات فرهنگی- مذهبی چه بوده است. فرضیة پژوهش هم این است که اساساً ماهیت سیاست های هر دو دوره یکی است و تنها به دلیل شرایط زمانی، نوع اِعمال سیاست ها شدت و ضعف داشته است. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش پژوهش توصیفی -تبیینی با تکیه بر اسناد و منابع اصلی انجام شده است. یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد سیاست های فرهنگی- مذهبی دورة پهلوی اول متأثّر از چند عامل، روشنفکران را متقاعد کرد که تنها راه نجات ایران استقرار دیکتاتوری منور است. نتیجة آن، حکومت رضاشاه با شالوده سیاست تجدد غربی و دین عرفی بود. با رشد خودکامگی حکومت، ابزار سرکوب چون سانسور استفاده شد که در دورة پهلوی دوم، برای دوری از نتایج آن، درحالی که عرفی گرایی و غرب گرایی همچنان ستون فقرات سیاست های حکومت بودند، شیوة اعمال سیاست ها تغییر کرد. اشغال ایران در جنگ دوم جهانی و قدرت یافتن حزب توده، حکومت را به نهاد روحانیت که از عرصه های سیاسی- فرهنگی دور بود نزدیک کرد؛ اما در دهة 40 و پس از فوت آیت الله بروجردی و اعلام رفراندوم انقلاب سفید، وضعیت تغییر نمود و در دهة 50، با چندبرابرشدن درآمدهای نفتی، شاه خود را بی نیاز از متحدان داخلی دید؛ بنابراین سیاست های فرهنگی– مذهبی خود را با جدّیت اجرا نمود که وقایع منتهی به انقلاب 1357، موفق نبودن این سیاست ها را نشان داد.
۳۸.

بررسی اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332

کلیدواژه‌ها: پهلوی رضاشاه مطبوعات محمدرضاشاه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ مطبوعات
تعداد بازدید : ۳۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۱۳
در دورهٔ قاجار مطبوعات، ابزاری در جهت حمایت از دولت و عمال آن بود باوجوداین روزنامه هایی نیز بودند که به نقد دولت های وقت می پرداختند. مطبوعات که در وقوع انقلاب مشروطه نقش مهمی ایفا نمودند و به «رکن چهارم مشروطیت» معروف گردیدند، تا هنگام به قدرت رسیدن رضاشاه باوجود فشارهای زیادی که متحمل شدند نسبتاً پررونق بودند. هنگامی که رضاشاه زمام امور کشور را به دست گرفت نشریات در یک فضای رعب و وحشت فرو رفتند زیرا رضاشاه از نقش و تأثیر مطبوعات در شکل دادن به اذهان مردم و جامعه آگاه بود. با فروپاشی دیکتاتوری رضاخان در شهریور 1320 فضای نیمه باز سیاسی در کشور به وجود آمد. مطبوعات از این فضا تأثیر پذیرفتند و به گونه ای از آزادی دست یافتند که در دوره های قبل کمتر مشاهده شده بود. محتوای نشریات انتقادی تر و تعداد آن ها بیشتر گردید، احزاب زیادی در این دوره تشکیل شد و هرکدام نشریه ای را تأسیس کردند که از مواضع آن ها حمایت می کرد، دول متفق نیز رقابت خود را به صحنهٔ مطبوعات ایران کشاندند و دو جبهه یکی به طرفداری از شوروی و دیگری متمایل به غرب تشکیل شد. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و به شیوهٔ توصیفی و تحلیلی گردآوری شده است، برآنیم که اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332 را بررسی کنیم تا نشان دهیم که عواملی همچون خفقان و دیکتاتوری دوره رضاشاه، سیاست مداراجویانهٔ محمدرضاشاه، ضعف و سستی کابینه ها و خلأ قدرت مرکزی، جنگ و دخالت بیگانگان در امور کشور سبب آزادی نسبی مطبوعات در این دوره بودند.
۳۹.

دولت پهلوی اول (رضاشاه) و تحدید علمای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مذهب شیعه رضاشاه علمای دینی دولت پهلوی اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۹ تعداد دانلود : ۸۱۱
چکیده مقابله با علمای دینی و محدود کردن حوزه عمل و نظر آنان و درنهایت، مذهب زدایی از حوزه های سیاست و حکومت و مبارزه با مظاهر و مجامع مذهبی در عرصه اجتماع، یکی از اهداف سلاطین زورمدار و دین گریز در طول تاریخ سیاسی ایران بوده است. رضاشاه در این میان بیشتر از همه، خود را درگیر چنین مسائلی کرد. وی در سال ۱۳۰۴ش پادشاه ایران گردید و به تدریج بر آن شد تا بنیاد روحانیت و مذهب تشیع را ویران و یا حداقل سست و لرزان کند. جدا از اعمال و رفتارهای مقابله آمیز با مذهب تشیع و مظاهر اساسی آن، کوشش های او در محصور کردن علمای دینی از اهمیت بسزایی برخوردار است. پس از بررسی اقدامات پهلوی اول (انجام اصلاحات آموزشی، تأسیس محاکم عرفی و تشکیلات دادگستری و غیره) یافته های پژوهش حاکی از آن است که رضاشاه به دنبال تضعیف مذهب تشیع در ایران و به حاشیه راندن علمای دینی از سیاست و جامعه بود.
۴۰.

نقش روشنفکران و کشورهای همسایه در نوسازی های دوره ی رضاشاه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رضاشاه نوسازی مدرنیزاسیون ناسیونالیسم روشنفکری ایرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن
  3. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن تاریخ توسعه در ایران
تعداد بازدید : ۱۰۲۶ تعداد دانلود : ۸۲۳
به رغم مطالب فراوانی که درباره ی مدرنیزاسیون دوره ی رضاشاه نوشته شده است؛ هنوز ابهاماتی درباره ی آن وجود دارد. به خصوص به نظر می رسد درباره ی نقش دولت در تدوین سیاست های نوسازگرایانه (و نه در اجرای آن که بی شک از آن دولت است) اغراق شده است. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که اگر نیروهای اصلی تدوین کننده ی پروژه های نوسازگر این دوره به خوبی شناخته نشود، شناخت ماهیت این نوسازی به اشکالات فراوان مواجه خواهند بود. بدین ترتیب سؤال اصلی این است که «منابع و دلایل تدوین سیاست های نوسازی های دولت رضاشاه چه بوده است؟» فرضیه ی این مقاله این است که «نوشته های روشنفکران به خصوص در سال های به قدرت رسیدن رضاشاه (1304-1299) منبع اصلی و فشار همسایه-های بیشتر مدرن ایران (روسیه/شوروی و ترکیه) از دلایل مهم تدوین این سیاست ها بود».