مطالب مرتبط با کلیدواژه

کودتای سوم اسفند


۱.

جایگاه بازاریان و اصناف در تحولات سیاسی اقتصادی ایران از کودتای رضاخان تا دهه نخست سلطنت رضاشاه (۱۲۹۹ تا 1310ش/۱۹۲۰ تا 1931م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضاشاه علما بازار اصناف کودتای سوم اسفند نوسازی و تجدد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۶۶۹ تعداد دانلود : ۱۰۴۴
بعد از انقلاب مشروطیت، در نتیجه برنامه های نوسازی دولتی، جایگاه و موقعیت بسیاری از اقشار جامعه تغییر یافت. و این موضوع بر جنبه های مختلف حیات آنان تأثیر گذاشت. اصناف و بازاریان از مهم ترین اقشاری بودند که با توجه به ماهیت شغلی شان، کارکردهای اقتصادی اجتماعی پررنگی داشتند و به مثابه طبقه ای سیاسی اقتصادی، ایفای نقش کردند. این گروه ها به عنوان بخشی از ساختار حیات شهری، با تأثیرپذیری از سیاست های دولتی و اوضاع جهانی، در جریان حوادث مهم کشور قرار گرفتند. دولت رضاشاه با اشراف به کارکردهای چندگانه اصناف، در بسیاری از سیاست های داخلی، متوجه آنان بوده و با نظارت بر نظام صنفی، درصدد کاهش قدرت آنان بود؛ لذا، برنامه های عمرانی و اقتصادی دولتی، باعث واکنش هایی در میان اصناف و بازراریان شد؛ مانند اعتصاب و تعطیلی بازار، فرستادن عرایض و طرح خواسته ها و ... . این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای، در پی بررسی وضعیت بازار و اصناف و پیشه وران، در دهه اول 1300ش است؛ همچنین به دنبال پاسخ به این پرسش هاست که اصناف در ساختار سیاسی اقتصادی کشور، در دهه اول قرن 14ق چه موقعیتی داشتند؟ علت و چرایی توجه دولت پهلوی اول به این مجامع چه بود؟ دوره ای که اصناف در مقایسه با دوران قبل، به شدت ضعیف شدند و تحت کنترل درآمدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازاریان در دهه 1300ش، کارکرد و نقش پررنگی در برنامه های سیاسی و اقتصادی داشتند؛ ولی برنامه های دولت رضاشاه، در راستای نوسازی و تأسیس دولت مطلقه و ورود آن به عرصه اقتصاد، قدرت سیاسی و مالی آنان را کاهش داد.
۲.

بازتاب کودتای سوم اسفند 1299 در روزنامه های عصر پهلوی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کودتای سوم اسفند حکومت پهلوی روایت رسمی روزنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۲ تعداد دانلود : ۳۸۴
رخداد کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹ شمسی، سبب شد تا مؤسس سلسلهٔ پهلوی یعنی رضاشاه پهلوی بتواند خود را در سپهر سیاسی ایران مطرح کند. با این حال از همان اوان کودتا، جنجال هایی راجع به مسبب آن به راه افتاد که در اثر آن رضاخان و سپس رضاشاه ناگزیر شد تا روایتی مسلط و مشروعیت ساز راجع به کودتا مطرح کند که ابتدا توسط روزنامه ها رواج داده شد. با بر تخت نشستن رضاشاه هر ساله به مناسبت سالگرد کودتای سوم اسفند، جشن هایی برای بزرگداشت این واقعه برگزار می شد و روزنامه ها نیز به سهم خود در گرامی داشت این واقعه مقاله هایی به چاپ میرساندند که مؤلفه های آن شامل بازتاب کودتا به عنوان رخدادی نجات بخش از اوضاع نابسامان مملکت، پروراندن شخصیت رضاخان به سان یک قهرمان و به حاشیه راندن عناصر دیگر کودتا بود. اما با سقوط رضاشاه روزنامه های مخالف حکومت به شدت به این کودتا پرداخته و آن را حاصل نقشهٔ انگلستان می دانستند که توسط رضاخان و سیدضیا انجام شده و نتایج سویی از جمله ایجاد یک دیکتاتوری و خفقان را درپی داشته است؛ ولی این روند بعد از رخداد کودتای ۲۸ مرداد از میان رفت و دو مرتبه روایت رسمی حکومت از کودتای سوم اسفند در روزنامه های دولتی رونق گرفت اما با این تفاوت که با توجه به رخدادهای سیاسی دههٔ ۲۰، نام سیدضیا به عنوان همکار رضا خان در کودتای سوم اسفند مورد توجه قرار گرفت. در واقع هدف این پژوهش آن است که تاریخ نگاری رسمی حکومت پهلوی پیرامون این کودتا را با استناد به روزنامه های دولتی آن دوره با روشی مستدل بررسی نماید.
۳.

واکاوی ریشه های بحران در کابینه های ایران (از انقلاب مشروطه تا کودتای سوم اسفند)

کلیدواژه‌ها: انقلاب مشروطه بحران کابینه انگلستان روسیه کودتای سوم اسفند مجلس شورای ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۲۴۱
پس از انقلاب مشروطه کابینه هایی که روی کار آمدند به علل مختلف با مشکلات عدیده ای مواجه بودند به گونه ای که در طول 14 سال 51 کابینه و هر سه ماه یک کابینه میانگین تغییرات طی این دوره بوده که وضعیت خوبی را در دولت های اوایل مشروطیت بیان نمی کند. علل داخلی و خارجی گوناگونی در این بحران ها سهیم بودند. از نظر خارجی دخالت مستقیم و بی حد و مرز دولت های استعماری از جمله دخالت روسیه و انگلیس در کلیه امور داخلی ایران و تعیین نخست وزیران مورد نظرشان در جهت تامین منافع و خواسته هایشان کابینه ها را عملا به عنوان بخشی از ابزارهای اعمال حاکمیت استعمار در ایران بدل ساخته بود. با این وجود باید به عوامل داخلی نظیر تجربه نخست حکومت مشروطه و پارلمان، خودمحوری های شخصی و خانوادگی، گروه گرایی، ترجیح منافع خصوصی بر منافع عمومی و نابسامانی اشاره کرد. در نتیجه اقشار و گروه های مختلف نسبت به ساختار و عملکرد نظام مشروطه بدبین گردیده و بستر ذهنی و عینی ظهور یک دیکتاتور فراهم آمد. سرانجام رضاخان با اتکا به عوامل داخلی و خارجی و تا حدودی توانایی فردی توانست جریان حوادث را به نفع خویش به پایان برساند. در این مقاله سعی می گردد علل و علائم بحران داخلی و خارجی در کابینه های ایران از انقلاب مشروطه 1285 ش تا کودتای سوم اسفند 1299 ه .ش مورد بررسی قرار گیرد.روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای و آرشیوی می باشد.
۴.

شکل گیری نظام پارلمانتاریسم در ایران زمینه های انتقال قدرت سیاسی از قاجار به پهلوی اول

کلیدواژه‌ها: نظام پارلمانتاریسم بی ثباتی سیاسی قاجار کودتای سوم اسفند سلطنت رضاشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۹۴
هدف مقاله حاضر، بررسی پیامدهای نظام مشروطه پارلمانی و زمینه های تاریخی انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی اول می باشد. با وقوع انقلاب مشروطیت، ساختارحاکم با باورهای سنتی خود در برابر تغییرات در مناسبات قدرت جایگزین دستخوش نابسامانی سیاسی گردید. عدم تطابق نظم سنتی با الگوهای جدید، فراهم نبودن شرایط عینی و ذهنی جامعه سبب بروز آشفتگی اوضاع حکومت گردید. نظام پارلمانتاریسم، با تجربه ی اولیه ایرانیان در رابطه با نظام مطلقه سیاسی و فرهنگ واپس گرای سنتی قرابت معنایی نداشت. در نتیجه جامعه آبستن بی ثباتی و تمرکز زدایی لجام گسیخته و تفرفه اجتماعی گردید. لذا مقاله حاضر بر آن است با روش توصیفی – تحلیلی به تبیین زمینه های تاریخی انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی در این دوره گذار بپردازد. از عمده ترین یافته های پژوهش، قدرت گیری رضاخان بر اثر برهم خوردن تعادل ساختار سنتی جامعه پس از مشروطه، تمرکزگرایی و مهار نیروهای گریز از مرکز توسط رضاخان، جلب اعتماد عمومی نخبگان فکری - مذهبی و انگلستان از سوی رضاخان برای ایجاد دولتی بوروکراتیک متمرکز، ناکارآمدی حکومت قاجاریه در برطرف کردن نیازهای فزاینده جامعه، تلاش برای حفظ تمامیت ارضی و همبستگی ملی و عادی سازی بحران ها به عنوان مقدمه ای برای آرمان های مشروطه خواهی، همگی سبب تغییر  و انتقال حکومت از قاجار به پهلوی گردید.    بنابراین سوال اصلی مقاله این است: چه عواملی در سال های پی از  انقلاب مشروطیت منجر به بی ثباتی سیاسی و اجتماعی و فروپاشی حکومت قاجاریه شد؟ در این راستا ،  فرضیه پژوهش نیز چنین است: وقوع انقلاب مشروطیت سبب بر هم خوردن تعادل سیستم سنتی قاجاریه و چالش های مختلف برای آنان گردید. دوره گذار از دموکراسی و ناتوانی قاجاریه از بر آوردن توقعات نوین،آنان را در سراشیبی انقراض قرار داد.  
۵.

واکاوی رویکرد و نقش نیروی ژاندارمری در قبال دو رویداد جنگ جهانی اول و کودتای سوم اسفند 1299(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۹۲
تأسیس یک نیروی نظامی ملی از اولین برنامه های نمایندگان ملت در مجلس اول مشروطیت بود. عمر کوتاه مجلس و کودتای محمدعلی شاه، از موانع اصلی در تحقق این آرمان گشت. با تلاش های نمایندگان و آزادی خواهان در مجلس دوم، نیروی ژاندارمری دولتی تأسیس شد. نیرویی که از زمان شکل گیری تا ادغام در ارتش متحد الشکل، نقشی پویا و فعّال در تحولات کشور ایفا نمود. این جستار می کوشد با واکاوی بسترها، تأثیرگذاری آن ها را در رویکرد و نقش نیروی ژاندارمری در دو رویداد جنگ جهانی اول و کودتای سوم اسفند 1299 را مورد پژوهش قرار دهد. نوشتار با روش تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی به واکاوی موضوع پرداخته و یافته های پژوهش نشان می دهد، پیوند گروهی از افسران ژاندارمری با دموکرات ها و استقلال عمل افسران ایرانی موجب اتحاد ژاندارمری با ملّیون در تقابل با قوای روسیه تزاری و انگلستان گشت؛ اما آسیب های جنگ و بحران های عمیق مالی و سیاسی که کشور را به ورطه تجزیه و تحت الحمایگی کشانده بود، آرمان ها و اهداف افسران ژاندارمری را به محاق برد و نیروی ژاندارمری در واکنش به این وضعیت با انفعال و همکاری بخشی از بدنه این نیرو با کودتای سوم اسفند 1299 همراه گشت.
۶.

تبیین تاریخی استعاره های مفهومی «سلطه» در بیانیه 9 ماده ای «حُکم می کنم» رضاخان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی سلطه کودتای سوم اسفند وضعیت استثنایی آگامبن تک گویی جورج لیکاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۹
در روز کودتای سوم اسفند 1299ش. رضاخان بیانیه ای در 9 ماده تحت عنوان «حُکم می کنم» صادر و توسط قزاقان در سطح شهر پخش نمود. او در میانه ی وضعیت استثنایی و عدم تعادل میان امر سیاسی و حقوق عمومی توانست با کنار زدن قانون به تمرکز قدرت در دو جهت تثبیت امر سیاسی، با استفاده از زور و نیروی مسلح و تضییق امر حقوقی، با زیر پا گذاشتن حقوق افراد اقدام کند. هدف از این پژوهش دستیابی به یک شناخت معنایی از استعاره های مفهومی سیاسی به کاررفته در بیانیه 9 ماده ای و پیامدهای ساخت «تک گویی» و «کنش جدایی» بین حاکم و جامعه است. پرسش اصلی این است که چه استعاره مفهومی ای در این بیانیه به کاررفته است. در پاسخ به پرسش پژوهش، این مدعا مطرح است که رضاخان از استعاره کلیدی «سلطه» بر پایه استعاره عام بنیادی «حُکم، نیرو است» برای سیطره بر زیست سیاسی شهروندان استفاده کرده است. یافته های پژوهش بر آن است که وضعیت استثنایی علاوه بر تحدید حوزه عمومی به بسط اقتدارگرایی و تهدید حقوق عمومی انجامید. روش این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی در قالب زبان شناسی شناختی و چارچوب نظری وضعیت استثنایی «جورجو آگامبن» است که به وسیله مطالعات پیکره ای گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفته است.