مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
رضاشاه
حوزه های تخصصی:
هدف: بیکرز اسم قصبه ای در منطقه ماهور- میلاتی در استان فارس است. این منطقه در نقشه ها و آثار جغرافیایی ایران چندان از شهرت برخوردار نیست؛ اما گزارش های سالانه اسناد اداری انگلستان “Administration Report of Persian Gulf”، در دوره رضاشاه، اطلاعات پی درپی و مهمی را زیر عنوان بیکرز و درموردِ مسائل سیاسی و اقتصادی آن به ویژه مسائل مربوط به اکتشافات نفت دارد. هدف این پژوهش بررسی چرایی گزارش های این اسناد زیر عنوان بیکرز است که حدود جغرافیایی آن نیز یکسان در نظر گرفته نمی شده است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای اجراشده است.
یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که نماینده انگلستان گزارش های خود را بر مبنای اهمیت جغرافیایی مناطق برای حفاری چاه های نفت تنظیم می کرده است بنابراین سیر جغرافیایی گزارش ها از سمت جنوب منطقه بیکرز به سمت شمال آن بوده است. همچنین روند گزارش ها نشان می دهد که از یک سو با قدرت گیری دولت رضاشاه از نقش فعال طوایف محلی کاسته شده است و از سوی دیگر شرکت نفت در تحولات اقتصادی و اجتماعی منطقه بسیار مؤثر بوده است.
فرهنگ سیاسی نخبگانِ زمانه ی برآمدن و برافتادنِ پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان با بررسی نقش فرهنگ سیاسی نخبگان دوره ی رضاشاه در ظهور و سقوط وی، در این مقاله، به این دستاورد نظری رسیدند که مؤلفه های مبتنی بر دو سطح مشروعیت بخشی به نظام و شرکت در فرآیندهای سیاست گذاری که آغشته به فرهنگ سیاسی محدود و غیردموکراتیک نخبگان سیاسی است از عوامل مؤثّر در برآمدن و فروپاشی نظام پهلوی اول بود. مؤلفه های غیردموکراتیک عبارتند از قهرمان پرستی، وفاداری به فرد به جای نهادهای سیاسی، اولویت منافع فردی در مقابل منافع ساختاری، بی اعتمادی سیاسی و روش حذف و تخریب در حلِّ اختلافات سیاسی. نگارندگان در نوشتار پیش ِرو با توجّه به الگوی نظری آلموند، چهره ای دیگر از فرهنگ سیاسی نخبگان ِ روزگارِ رضاخانی/ رضاشاهی را ترسیم نمودند. رویکردِ پژوهش، تبیینی و روش بررسی، اسنادی/ مقایسه ای است. برای دست یابی به داده ها، از روش کتابخانه ای بهره گرفته شد.
اعتبارسنجی تاریخی دو سریال درچشم باد و عمارت فرنگی (مطالعه موردی دوره رضاشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ ازجمله عرصه هایی است که به دلیل جذابیت و شکل روایت گونه خود، ازطرف پر مخاطب ترین وتأثیرگذارترین رسانه، یعنی سینما و تلویزیون، برای داستان پردازی و جذب مخاطب استفاده می شود. این گستردگی مخاطب، تعاملی دوسویه را میان تاریخ و رسانه، درجهت ارائه صحیح تاریخ به مردم ایجاد می نماید. شیوه این تعامل دارای اهمیت و برای کارشناس تاریخ مهم است که همراه با صداقت و وفاداری فیلم ساز به متن تاریخ باشد. دغدغه اصلی این پژوهش میزان وفاداری کارگردانان دو سریال درچشم باد و عمارت فرنگی (دو سریال دهه 80 شمسی) به متن تاریخ در بازنمایی شخصیت های دوران رضاشاه، می باشد. این پژوهش با روشی تطبیقی – تحلیلی به بررسی و اعتبارسنجی این دو سریال پرداخته تا نشان دهد که اطلاعات تاریخی ارائه شده در این دو سریال در مورد شخصیت های تاریخی از لحاظ چهره پردازی، گفتار و کنش آن ها در فضای تاریخی مورد نظر تا چه حد با منابع تاریخی انطباق دارد. یافته های پژوهش حاکی از این است که فیلم سازان در تصویر گری گوشه هایی از تاریخ این دوره و بازنمایی شخصیت های آن گاه به متن تاریخ وفادار بوده و گاه راه اغراق، زیاده گویی و یا کم گویی را پیموده اند و شخصیت های تاریخی را به منظور جذب مخاطب تنزل و یا تقدس بخشیده اند.
نقش بلدیّه در کنترل بازار در دورة پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنترل و تنظیم بازارهای شهری، از موارد اعمال نفوذ حکومت ها بوده است. در دوره پهلوی اول برای تنظیم بازار از ابزارهای مختلفی استفاده شد؛ یکی از این ابزارها نهاد بلدیّه بود. نهاد نوپایی که دیرزمانی از تأسیس آن نمی گذشت و در دوره پهلوی اول به عنوان ابزاری در دست حاکمیت در جهت نوسازی جامعه استفاده می شد و از این جهت نهاد پر اهمیتی بود. یکی از وظایفی که بر عهده بلدیّه نهاده شده بود، تنظیم بازار و جلوگیری از قحطی و کمبود کالاهای اساسی در شهر بود. در راستای این وظیفه،بلدیّه امکان مداخله در امور مربوط به بازار را یافت و تا حدی بر اصناف گوناگون کنترل پیدا کرد. در همین راستا بلدیّه به گسترش فضای فیزیکی بازار پرداخت، از سدمعبر توسط کسبه جلوگیری کرد، به بهداشت مواد غذایی که در بازار ارائه می شد، پرداخت و از همه مهم تر به تنظیم بازار کالاهای اساسی مانند نان و گوشت پرداخت. در کنار مخالفت هایی که بخش سنتی جامعه با این تغییرات داشت گروه های دیگر جامعه از این اقدامات رضایت داشتند و حتی برخی از اصناف خواستار ورود بیشتر بلدیّه در امور مربوط به بازار و صنف هایشان بودند. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس بهره گیری از اسناد و روزنامه های دورة پهلوی اول تنظیم شده است. هدف این تحقیق بررسی فعالیت های نهاد نوپای بلدیّه در زمینه چگونگی عرضه و تقاضای کالاهای اساسی و کنترل و تنظیم بازار است و سعی دارد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که در اثر فعالیت های بلدیّه در این زمینه چه تغییراتی در وضعیت معیشت مردم ایجاد شد؟ در پاسخ به این پرسش به وظایف مشخص شده بلدیّه در این زمینه پرداخته می شود و سپس اقداماتی که این نهاد در زمینه کنترل اقلام معیشتی مردم انجام داد را بررسی کرده، به اعتراضات و شکایات مردم پرداخته و در نهایت نتیجه فعالیت نهاد بلدیّه در این زمینه ذکر می شود.
پیامدهای طرح اسکان عشایر بر حیات اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی لرستان(1302تا1312ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصررضاشاه دوره جدیدی در منازعات حکومت مرکزی با ایلات و عشایر بود. رضاشاه که در روند اوضاع آشفته کشور روی کار آمده بود، سعی در تمرکزگرایی و ایجاد کشوری به سبک ممالک مدرن اروپایی داشت و از این رو تضعیف ایلات وعشایر و اسکان یا تخته قاپو کردن این جامعه سنتی را با توجه به خصلت های مرکزگریز ایلات، دررأس برنامه های خویش قرار داد. حضور قوای نظامی رضاشاه در لرستان و تخته قاپوی عشایر این منطقه از سال 1302ش. آغاز و تا سال 1312ش. به طول انجامید. شیوه گردآوری این مقاله با رجوع به منابع کتابخانه ای و نیز روزنامه های دوره زمانی رخداد تاریخی همراه بوده است. مقاله با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مبتنی بر تاریخ تحلیلی انجام گرفته است و یافته های پژوهشی این مقاله نشان می دهد که آنی ترین تأثیر طرح اسکان عشایر در منطقه لرستان، برهم خوردن ساختار اجتماعی و از جمله تضعیف پایگاه اجتماعی روسای عشایر لُر، دگرگونی در حیات معیشتی و شغلی و تغییرات جمعیتی منطقه بود با این حال تغییر در شیوه آموزش و پرورش و نهاد قضاوت منطقه نیز موثر واقع شد که می توان در امتداد تغییرات اجتماعی لحاظ نمود.
روابط تجاری ایران و ژاپن در دوره رضاشاه (1308 تا 1320ش/1929تا1940م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در دوره رضاشاه، توسعه و رونق تجارت خارجی ایران با کشورهای جدیدی بود که تا پیش از جنگ جهانی اول، سهمی در تجارت خارجی ایران نداشتند. ژاپن تنها کشور آسیایی بود که با وجود نبود پیشینه قوی از روابط سیاسی و اقتصادی با ایران، توانست به سرعت حجم وسیعی از تجارت خارجی ایران را در دوره پهلوی اول به خود اختصاص دهد. با توجه به اهمیت چنین موضوعی، مقاله حاضر در صدد پاسخ به این پرسش اصلی است که ماهیت شکل گیری و توسعه روابط تجاری ایران و ژاپن چگونه بود؟ پژوهش حاضر موضوع روابط تجاری ایران و ژاپن را در دوره رضاشاه به روش مطالعه کتابخانه ای و آرشیوی، با تکیه بر اسناد آرشیوی و نشریات و منابع مکتوب دیگر بررسی می کند.
نارضایتی از متحدالشکل نمودن لباس بر اساس اسناد عرایض مجلس شورای ملی ( مجلس ششم تا هشتم تقنینیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ازآنجایی که بخش مهمی از عکس العمل هایی که در مخالفت و اعتراض به تحولات مختلف جامعه شکل گرفته، در اسناد عرایض انعکاس یافته است؛ براین اساس هدف پژوهش حاضر این است تا به بررسی علل نارضایتی از اجرای قانون متحدالشکل نمودن لباس، مصوب مجلس هفتم، بپردازد و همچنین پاسخ این سؤال را دریابد که تأثیر اجرای آن بر افراد و گروه هایی که از اجرای این قانون متأثر شده بودند و اعتراضات و شکایات خود را به مجلس شورای ملی ارسال کردند چه بوده است؟ روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با اتکا بر اسناد عرایض مجلس شورای ملی طی دورة ششم تا هشتم قانون گذاری (1305-1311ش) و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. تعدادی از دیگر منابع کتابخانه ای و اسنادی نیز به اقتضای موضوعات طرح شده مورداستفاده قرارگرفته اند. یافته ها و نتیجه گیری: آنچه از بررسی این اسناد حاصل شد این است که اقدام دولت در اجرای قانون اتحاد لباس موجب دغدغة خاطر عارضان شده بود. علت نگرانی و نارضایتی آنان بیش از همه به دلیل مخدوش شدن امنیت شغلی و از دست دادن کسب وکار و راه معاششان و درموردِ برخی از افراد و گروه ها مخدوش شدن هویت و باورهای اعتقادی و نیز منزلت اجتماعی آن ها بود.
نقش خوانین و متنفذین در برقراری امنیت در لرستان در عهد پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نابسامانی های اجتماعیِ موجود در لرستان مقارن برآمدن رضاخان و تلاش وی برای برقراری امنیت در کشور، لرستان از جمله مناطقی بود که برقراری نظم و امنیت در آن ضرورت داشت. بافت ایلیِ منطقه، مساعدت بخشی از خوانین و متنفذان محلی موسوم به «خوانین دولتخواه» مهمترین عاملِ توفیق دولت پهلوی اول در تحقق این امر بود. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، نقش خوانین و متنفذین لرستان در تعامل با دولت پهلوی اول جهت استقرار امنیت در این منطقه مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد این گروه به خاطر رقابتهای درون طایفه ای یا به خاطر حفاظت از منافع خود به همراهی با دولت مرکزی پرداخته و از طریق حفظ نظم و امنیت، ابلاغ و اجرای فرامین دولتی، کمک به رفع عوامل ناامنی، حمایت از عملیات نظامی ارتش در قالب شرکت در لشکرکشی ها، دادن اطلاعات و راهنمایی، تأمین تدارکات، نیروی دولتی را در استقرار امنیت مساعدت نمودند.
نقش ارتش در روند نوسازی و مدرنیزاسیون جامعه در دوران حکومت پهلوی (1357-1299)
از جمله لوازم بلافصل موردنیاز نوسازی و توسعه در جوامع وجود بستری جهت سازمان یابی، مشارکت، رقابت و آزادی گروه ها و نیروهای اجتماعی است. بنابراین در غیاب نهادهای جامعه مدنی و ضعف و سرکوب آنها زمینه رشد و نیرومندی هرچه بیشتر نهادهای اجبار آمیز فراهم می گردد. باتوجه به اهمیت و جایگاه حساسی که پهلوی اول و دوم برای ارتش در فرایند نوسازی و مدرنیزاسیون قائل بودند و صرف نظر از موفقیت و یا عدم موفقیت و فارغ از آثار مثبت و منفی فرایند نوسازی و مدرنیزاسیون مدنظر پهلوی بررسی نقش ارتش در این فرایند در طول دوران سلطنت پنجاه ساله پهلوی بسیار حائز اهمیت است. اینکه ارتش چگونه و در کدام یک ازحوزه های نوسازی جامعه ایران مشارکت داشته است مسئله ای است که در این مقاله به دنبال دستیابی به پاسخ آن هستیم. بر همین اساس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مطرح کردن این سوال اصلی که: ارتش در روند نوسازی و مدرنیزاسیون جامعه ایران در دوران حکومت پهلوی چه نقشی داشته است؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه اصلی مطرح می شود که: به نظر می رسد تکیه بر ارتش بعنوان ابزار بنیادین و تضمین کننده بقای نظام سیاسی و اعتقاد به تجدد آمرانه و نوعی نوسازی از بالا در میان روشنفکران و تغییرات ساختاری و افزایش بودجه سالانه ارتش سبب گردید ارتش در روند نوسازی و مدرنیزاسیون جامعه ایران در دوران پهلوی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مالی و ... نقش فعالی را برعهده بگیرد.
سیاست های زبانی پهلوی اول در کردستان و پیامدهای آن (با تأکید بر مدارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنفکران دوران پهلوی اول وحدت ملی را مقدمه یکپارچگی سیاسی کشور و راهکاری برای کاهش تعارضات قومی و آشوب های محلی می دانستند. تحقق این امر از دیدگاه آنان به معنای از میان بردن همه تفاوت های موجود در شیوه زندگی، لباس، زبان و... بود. در این میان، گرایش و علاقه همه اقوام ایرانی به زبان فارسی و نقش تاریخی این زبان در وحدت ملی باعث شد گسترش این زبان به عنوان یکی از محورهای اساسی سیاست یکسان سازی مورد توجه قرار گیرد. به همین منظور، دولت می کوشید با راهکارهایی چون توسعه مؤسسات معارفی، استخدام معلمان غیربومی و ممنوعیت استفاده از زبان ها و گویش های محلی زمینه را برای ترویج یک زبان واحد در جهت نیل به وحدت ملی فراهم سازد. اما به کارگیری روش های تحمیلی، دخالت نهادهایی چون ارتش، ممنوعیت استفاده از زبان کردی و تلاش در جهت تضعیف آن بر علاقه مندی و عشق دیرینه کردها به زبان و ادبیات فارسی تأثیر منفی گذاشت و زمینه را برای افزایش تمایلات قومی فراهم ساخت. بررسی اهداف، روند و پیامدهای سیاست های زبانی دولت پهلوی اول در کردستان با تکیه بر اسناد محور اصلی این پژوهش است.
جایگاه و نقش زنان در نظام اداری ایران دوره رضاشاه (1320-1304ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره رضاشاه برنامه های تمرکز، تجدد آمرانه، وحدت ملی و تشکیل حکومت واحد به عنوان شاخص های اصلی این دوره، منجر به اصلاحات زیادی ازجمله در عرصه نظام اداری کشور شد. از مهمترین ویژگی های دیوانسالاری در این دوره، ورود زن به این بخش و شکل گیری قشر کارمند زن بود که بررسی آن، مسأله اصلی مقاله حاضر است. کشف حجاب و سیاست حضور زنان در اجتماع و گسترش تعلیم و تربیت آنان در افزایش تعداد زنان کارمند تأثیر زیادی داشت و با گسترش دیوانسالاری و تأسیس ادارات مختلف، به بدنه آن راه یافتند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر منابع اسنادی- کتابخانه ای، به واکاوی نقش زنان در دیوانسالاری نوین پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که زنان در نظام اداری دوره رضاشاه چه جایگاهی داشتند؟ دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که در دوره رضاشاه برای اولین بار در تاریخ اداری کشور، زنان علیرغم ناکامی های حقوقی و جنبش های مدنی، در سطحی پائین تر از مردان به استخدام دولت درآمدند؛ گرچه ساختار فکری، فرهنگی و اجتماعی کشور و همینطور یکسان نبودن وضعیت توجه به شهرهای مختلف، موجب شد که زنان بیشتر در تهران و آن هم، عمدتاً در نظام آموزشی جدید، به کار گرفته شوند.
تحلیل مجازات تبعید در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزا علی اکبرخان داور با به تخت نشستن رضاشاه مأمور اصلاح عدلیه قدیم و تشکیل دادگستری نوین شد. قانون مجازات عمومی 1304ش، قانون محاکمات نظامی مصوب 30تیر1307ش، قانون دیوان جزای عُمال دولت مصوب 22دی1307ش و قانون اصول محاکمات جزایی مصوب 10خرداد1311ش جزء قوانین مصوب این دوره اند. در این قوانین برای برخی از جرائم، کیفر تبعید درنظر گرفته شد. در این قوانین مجازات تبعید جایگزین برخی از کیفرها شد؛ بنابراین در این دوره افزایش استفاده از مجازات تبعید دیده می شود. ازدیاد جمعیت تبعیدی ها در این دوره علاوه بر دلیل پیش گفته، به ماهیت حکومت رضاشاه و نهادهای برآمده از آن مانند شهربانی و ارتش نیز مربوط می شد. این نهادها افراد را رأساً و خارج از تشکیلات دادگستری تبعید می کردند. اصلاحات پهلوی اول مانند (قانون نظام اجباری، اتحاد البسه، کشف حجاب و اسکان عشایر) واکنش گروه هایی از مردم را برانگیخت؛ مجازات به کاررفته دربرابر این مخالفان نیز تبعید بود. تبعید در دوره پهلوی اول ویژگی های خاص خود را دارد و با دوران قبل و بعداز خود متفاوت است. هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفه های متشکله حکومت پهلوی اول در گسترش استفاده از کیفر تبعید است. روش/ رویکرد: روش و رویکرد در این پژوهش تحلیل تاریخی مبتنی بر اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی است. یافته ها و نتیجه گیری: تبعید در دوره پهلوی اول، هم ویژگی تبعید در حکومت های دیکتاتوری را دارد و هم ویژگی تبعید در حکومت های استبدادی را. استفاده از کیفر تبعید در دوره پهلوی اول نسبت به دوره قاجار گسترش پیدا کرد؛ این موضوع هم در قوانین و مقررات داخلی و هم در موافقت نامه های بین ایران و دولت های همسایه متجلی است.
تحلیل مولفه های تبعید مخالفان سیاسی در دورة پهلوی اول (تبعیدی، تبعیدگاه و علت تبعید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دورة رضاشاه ازنظر میزان استفاده از کیفر تبعید برای مجازات مخالفان خود، شاخص بود که این دوره را از دوره های قبل از خود متمایز می نماید. تبعید ایلات و عشایر در این دوره، یادآور تبعید ایلات متمرد در دوره های گذشته است و تبعید مخالفان سیاست های اصلاحی (نظام وظیفه، اتحاد البسه و کشف حجاب) و نیز دیوانیان منتقد حکومت، تبعید مخالفان و منتقدان حکومت های دیکتاتوری را به ذهن می آورد. در این پژوهش با بررسی گروه های اجتماعی تبعیدیان دورة رضاشاه در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که آیا مولفه های سه گانة (تبعید، تبعیدگاه و علت تبعید) در دورة رضاشاه، الگوی یکسانی از وضعیت تبعیدیان را که ناشی از سیاست واحد حکومت در این موضوع باشد نشان می دهد؟ روش مورداستفاده در این مقاله، روش تحلیل تاریخی با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و نیز بهره گرفتن از منابع اصلی است. یافته های این مقاله نشان می دهد که الگوی یکسانی از وضعیت تبعیدیان در دورة رضاشاه دیده نمی شود و تحلیل مولفه های سه گانة پیش گفته نشان می دهد که تبعید در این دورة هم ویژگی های تبعید در حکومت های استبدادی را دارد و هم شاخصه های تبعید در حکومت های دیکتاتوری را.
واکنش اهالی کردستان به گسترش آموزش نوین در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه و ظرفیت بالای نهاد آموزش رسمی در پروژه ی ملّت سازی باعث شد تا در دوران رضاشاه، دولت نگاه ویژه ای به توسعه ی معارف داشته باشد، از آنجا که یکی از رسالتهای اصلی این نهاد تقویت و گسترش زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان اساسی ملّی گرایی و تحکیم وحدت ملّی بود، گسترش و تأسیس مؤسسات معارفی در مناطق عشایری و قوم نشین اهمیّت دو چندانی داشت. هدف این پژوهش آگاهی از چرایی و چگونگی واکنش اهالی کردستان نسبت به گسترش مدارس دولتی است و در این راستا تلاش شده است تا به روش توصیفی، تحلیلی و بر اساس اسناد و مدارک آرشیوی به این سئوالات پاسخ داده شود: در دوران رضاشاه سیاست های آموزشی در کردستان با چه کیفیتی به اجرا در آمد؟ فرماندهان نظامی در تأسیس مدارس و توسعه معارف در کردستان چه نقشی داشتند؟ گروه های مردمی چگونه از مدارس جدید استقبال کردند و نگاه مردم به مدارس مذکور چگونه بوده است؟ فرضیه اصلی پژوهش این است که باورهای مذهبی و بافت سنّتی جامعه و استفاده از زور و اجبار به عدم استقبال مردم از مدارس جدید منجر شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل دیگری نیز چون استفاده از معلّمان غیربومی و لزوم تدریس دروس به زبان فارسی، وضعیّت پریشان معیشتی و اقتصادی اهالی، عدم همخوانی مطالب کتب درسی با نیازهای جامعه و... نیز در این زمینه نقش داشته اند.
جشن های دوران رضاشاه؛ اهداف و دستاوردهای آن در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برپایی جشن های گوناگون به مناسبت های مختلف و اجرای برنامه های گزینشی و ایراد نطق ها و خطابه های هدفدار یکی از کم هزینه ترین، عملی ترین و در عین حال، زودبازده ترین اقدامات برای تبلیغ و تأکید بر تحوّلات جامعه ایران و بزرگ نمایی خدمات شخص رضاشاه و تهییج احساسات توده مردم بوده است؛ بنابراین دولت پهلوی اول اهتمام ویژه ای به برگزاری جشن های مختلف در راستای همسو ساختن مردم با برنامه مدرن سازی و کاستن از موج مخالفت و مقاومت ها داشته است؛ در این پژوهش تلاش شده است با روش تحلیلی- اسنادی از طریق بررسی اسناد و مدارک آرشیوی و روزنامه ها به این پرسش پاسخ داده شود که در دوران پهلوی اول چه جشن هایی و با چه اهدافی توسط کارگزاران دولتی در مناطقی چون کردستان اجرا شده و برگزاری این جشن ها تا چه حد توانسته است به تثبیت سیاست های فرهنگی دولت در منطقه یاری رساند؛ یافته های پژوهش نشانگر آنست که برگزاری جشن های دولتی دستاوردهای مقطعی داشته و در ایجاد تغییرات پایدار در افکار و رفتار اهالی مناطقی چون کردستان ناتوان بوده است.
شلیک توپ ماه رمضان به روایت اسناد آرشیو ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر، شلیک توپ رمضان از بهترین روش های اطلاع دادن وقت سحر و افطار، کار سخت و پرهزینه ای بود. در دوره ناصری، هزینه ها توسط حاکمان ولایات و با پیروزی انقلاب مشروطه توسط وزات داخله تأمین می شد. در دوران نابسامان حکومت احمدشاه، این هزینه ها معضل وزارتخانه های داخله، مالیه و جنگ شد و هیچ یک هزینه های شلیک توپ را نمی پذیرفتند. در دوره رضاشاه، شلیک توپ و هزینه هایش ابتدا بر عهده ارکان حرب کل قشون و سپس از دی1310ش. بر عهده وزارت داخله قرار گرفت و سامان یافت. به مرور این شیوه منسوخ و از رمضان 1319ش. عملاً انجام نشد و از 1322ش. پخش اذان از رادیو ایران، جای شلیک توپ را گرفت. این مقاله با روش اسنادی- تحلیلی مبتنی بر داده های اسناد آرشیو ملی ایران، در پی پاسخ دادن به این سؤالات است که اساساً شلیک توپ رمضان چه معنایی داشته، از چه زمانی مرسوم گردیده و دلیل منسوخ شدن بوده است؟ لذا روند اقدامات دولت در خصوص شلیک توپ ایام رمضان و تحولات منجر به تغییر روش آگاه کردن مردم، همچنین آسیب ها و مشکلات مربوط به این موضوع را شناسایی می کند و آنها را مورد تحلیل قرار می دهد. نتیجه اینکه بالا بودن هزینه های شلیک توپ و کمرنگ شدن مناسک دینی در خلال حکومت رضاشاه، موجب نادیده گرفتن این وظیفه از سوی دولت شد و اعلام وقت روزه داری به مؤمنان سپرده شد تا به شیوه سنتی عمل کنند. این روند تا سال 1322 که برای اولین بار اذان از رادیو پخش شد ادامه یافت.
تأملی بر شورش منطقه طرهان در سال 1306ش. (شورش علی محمدخان غضنفری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 1306ش. در منطقه طرهان لرستان، شورشی برضد قوای رضاشاه به وقوع پیوست و سرتیپ شاه بختی فرمانده لشکر غرب، به محاصره بومیان آنجا درآمد. این رویداد که آخرین شورش ایلی لرستان بر ضد قوای دولتی بود، به رهبری علی محمد خان غضنفری (امیراعظم) فرزند نظرعلی خان، رخ داد. تلاش برای تأسیس دولت مطلقه، رفتار خشونت آمیز فرماندهان ارتش در اجرای برنامه های خلع سلاح و اسکان اجباری و بی توجهی به خلقیات عشایر لرستان، در بین ایلات مختلف آنجا موجی از ترس و تنفر نسبت به ارتش و دولت ایجاد کرد و به وقوع شورش هایی از جمله در منطقه طرهان منجر شد که بررسی آن، مسئله مقاله پیش رو است. هدف این مقاله، واکاوی زمینه ها و بسترهای بروز این شورش و تبعات آن بوده و درصدد پاسخ به این پرسش است که علل بروز، ماهیت و سرنوشت شورش طرهان چه بوده؟ نتایج پژوهش نشان می دهد برخورد تند فرماندهان ارتش با عشایر، ترس بومیان از ورود قوای دولتی، تلاش برای حفظ قدرت محلی و اختلاف خانوادگی بین حکام آنجا علل اصلی وقوع این شورش بوده و در نهایت، برتری عده و عُدّه قوای نظامی و اختلافات داخلی بین عشایر، منجر به شکست شورش، تسلیم امیراعظم و تصرف منطقه به دست ارتش شد.
بررسی چگونگی ایجاد معارف نوین در بلوچستان و سیر عملکرد آن در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
175 - 198
حوزه های تخصصی:
منطقه بلوچستان علیرغم اهمیت خاص و استراتژیک، ازجمله مناطقی است که در طول سال های حاکمیت قاجار کمتر موردتوجه قرارگرفته است. این منطقه تا قبل از سال 1307 ه. ش از نهضت فرهنگی مملکت بهره چندانی نداشت و آموزش اندک و محدود بود، اما باروی کار آمدن رضاشاه و استقرار ارتش در این منطقه، گام های مهمی در راستای سوادآموزی اطفال بلوچ برداشته شد. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی سیر تحول و عملکرد مدارس نوین در بلوچستان می باشد. بر این اساس، با توجه به اهمیت موضوع، در این تحقیق به روش تاریخی و به شیوه توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد نویافته تلاش گردید علاوه بر علت عدم توسعه و پیشرفت مدارس نوین در بلوچستان، واکنش مردمان بلوچ نسبت به تأسیس مدارس نوین و نقش نظامیان در توسعه این مدارس موردبررسی قرار گیرد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که پس از عملیات قشون در بلوچستان و استقرار ارتش در سال 1307 ش. دولت توجه خود را معطوف به گسترش مدارس نوین نمود؛ اما مردمان بلوچ نه تنها در ابتدا واکنش مثبتی نسبت به این گونه اقدامات نشان نداد بلکه به مقاومت در برابر آن نیز بر خواست. از طرفی دیگر، عدم وجود ادارات دولتی، وسعت زیاد منطقه، فقدان وسایل ارتباطی، عدم آشنایی بلوچ ها با فواید تحصیل، مشکلات تهیه لوازم تحریر، فقر مردم و ناتوانی در تهیه لباس متحدالشکل، تبلیغات سوء روحانیون مذهبی علیه مدارس نوین، و از همه مهم تر استخدام و جذب آموزگار و بی اعتنایی دولت به امور فرهنگی، از عوامل اصلی عدم توسعه و پیشرفت مدارس نوین در بلوچستان بوده است.
تبیین فعالیت های فرهنگی-اجتماعی جریان روشن فکری ملی-مذهبی در دوره پهلوی دوم: از شهریور 1320 تا آغاز فضای باز سیاسی 1339
حوزه های تخصصی:
حرکت نوگرایانه دینی در اواخر دوران حکومت رضاشاه و تحولات پس از شهریور 1320 جریان روشن فکری تازه ای را به جامعه عرضه داشت؛ جریانی که از بطن آن طیفی مذهبی متأثر از تمدن اروپایی و ایدئولوژی لیبرالیسم نمود پیدا کرد. این طیف باتوجه به شیوه غالب مبارزه جهانی -یعنی مبارزه مسالمت آمیز فرهنگی-اجتماعی- و وضعیت حکومت استبدادی، اولویت را به فعالیت های فرهنگی-اجتماعی داد و آن را طی دهه های 20 و 30 از راه های مختلف پیگیری کرد. پژوهش حاظر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استناد به مطالعات کتابخانه ای و اسناد آرشیوی معتبر انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش عبارت است از: «مهم ترین فعالیت های فرهنگی-اجتماعیِ جریان ملی-مذهبی در دهه های 20 و 30 چه بود و آن ها با چه اهدافی به این شیوه از فعالیت ها روی آوردند؟» نتیجه پژوهش حاکی است که طیف مذکور به این دلیل به این شیوه از فعالیت ها روی آوردند که مسئله اساسی جامعه ایرانی را نه در تغییر حکومت، بلکه در مشکلات فرهنگی-اجتماعی و اصلاح آن در چارچوب قانون اساسی ازطریق ایجاد کانون هایی برای حرکت جمعی درجهت تقویت و بازسازی ایمان، اخلاق و اندیشه درست دینی و ملی برای تربیت نسل جدید می دانستند.
روان شناسی استبداد رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ابعاد روان شناختی استبداد رضا شاه می پردازد؛ فرض را بر این نهاده است که مجموعه اقدامات سرکوب گرایانه رضاشاه اساساً تحت تاثیر مسائل و مشکلات روحی و روانی بوده که از بدو تولد تا رسیدن به قدرت به آن مبتلا و دست به گریبان بوده است بنابراین با بهره مندی از چارچوب روشی آدلر اسپربر به نقش دو مؤلفه خانواده و اجتماع در فرایند شکل گیری شخصیت تأکید شده است چنانچه والدین، نظام تربیتی و جامعه در مهیا نمودن بسترها و شرایط زیستی اقداماتی روشمند و سازنده در جهت رشد و شکل گیری شخصیت سالم افراد در پیش برنگیرند این قبیل افراد در برخورد با موانع و کمبودها دچار حقارت، ترس و نا امنی می شوند. در این راستا دوران کودکی و مراحل بعد زندگی رضاشاه که با حقارت ها و مشقت هایی توأم بوده است؛ تبعات آن در دوران قدرت یابی و پادشاهی با تناقض شخصیتی، ترس و هراس، استبداد و خشونت بر ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و به ویژه نزدیک ترین یارانش نمایان است.