مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساختارسیاسی


۱.

نقش ساختار سیاسی در شکل گیری احزاب در فاصله سال های 1299-1320 هجری شمسی

کلیدواژه‌ها: رضاشاه احزاب ساختارسیاسی حکومت اقتدارگرای بوروکراتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۲۵۷۸
در دوران شانزده ساله حکومت پهلوی اول، نوعی حکومت اقتدارگرای بوروکراتیک، ایجاد شد که با اقدامات سرکوبگرانه پلیسی و مصوبات ظاهراً قانونی، موانع بزرگی در برابر ظهور جامعه مدنی، آزادیهای سیاسی و تشکیل احزاب به وجود آورد. این اقدامات، که با همکاری دستگاههای مختلف قدرت از جمله دربار و ارتش پیش می رفت، باعث ایجاد حرکتهای زیر زمینی مانند جنبشهای کارگری و کمونیستی، ناپایداری احزاب سیاسی و فرمایشی شدن مجلس شورای ملی شد. در اواخر دوره سلطنت رضا شاه، جو اختناق و خفقان سیاسی چنان بر کشور سایه گسترده بود که بسیاری از تحصیلکرده های طبقه جدید به انزوای سیاسی یا سکوت کشانده شدند و در اثر این وضعیت، نوعی خمودگی و بی تفاوتی در روحیه مردم نسبت به شرایط سیاسی کشور ایجاد شد. بدین ترتیب شرایط به گونه ای شد که سراسر دوره پادشاهی رضاشاه، بجز کوتاه زمانی در ابتدای آن، خالی از هرگونه ایجاد و فعالیت احزاب و گروههای سیاسی گردید. در این پژوهش سعی شده است با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد بجا مانده از این دوره، به تبیین و تعلیل رابطه بین ساختار سیاسی و شکل گیری احزاب در دوره رضاشاه پرداخته شود.
۲.

همگرایی و واگرایی ممالیک بحری و بری (648-923 ه . ق/1250-1517 م)

کلیدواژه‌ها: ساختار اقتصادی ساختارسیاسی ممالیک بحری ممالیک بری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۹۶
ممالیک سلسله ای از غلامان ترک نژاد بودند که با استفاده از توانمندی های سیاسی و نظامی توانستند حاکمیت بر دریاهای سیاه و سرخ را در مدیترانه به دست بگیرند و به مدت دو قرن و نیم اقتدار سیاسی و اقتصادی خود را در شرق مدیترانه بعنوان حاکمان اسلامی جهان عرب موجودیت بخشند. از سوی دیگر دلیل این پایداری و گستردگی سیاسی آن ها؛ منوط به کارآمد بودن دیوان سالاری و ارکان برجسته ی سیاسی اقتصادی و ساختار فرهنگی آن ها می باشد که بر اساس همین ساختارها توانستند دوران طولانی حکومت بر مصر را رقم بزنند، همچنین از نظر دسته بندی های سیاسی؛ ممالیک به دو دسته ی ممالیک بحری و ممالیک بری تقسیم می شوند. از این رو می توان گفت بهره گیری از موقعیت سیاسی و اقتصادی ممالیک به لحاظ ارکان حکومتی و شرایط بالقوه ی تجاری و سیاسی در ایجاد و تدوام مراودات سیاسی اقتصادی با همسایگان متفاوت بوده است؛ به گونه-ایی که هر یک از سلاطین مملوک بحری و بری در این زمینه کارکردهای متفاوتی از خود نشان دادند که این امر در تحکیم و یا اضمحلال اقتدار حکومتی شان تأثیر گذار بوده است. این پژوهش به دنبال یافتن این سؤال می باشد که میان ممالیک بحری و بری از لحاظ کارکردهای سیاسی و ارکان حکومتی چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد و نقاط مثبت و منفی در همگرایی و واگرایی این دو سلسله ی حکومتی چه بوده است؟ از این رو این فرضیه مطرح می شود که شباهت ها و تفاوت های ساختار سیاسی و حکومتی ممالیک بحری و بری زمینه ی لازم را برای ترقی و یا ایستایی ارکان حکومتی مصر فراهم نمود همچنین فراز و نشیب هایی که در این زمینه بوجود آمد موجب شد هر یک از این سلسله ها کارآیی متفاوتی از خود نشان دهند که در تداوم و یا اضمحلال حکومتی شان تأثیر گذار بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در زمینه همگرایی و واگرایی ممالیک بحری و بری از لحاظ ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تفاوت های آن ها بیشتر از شباهت هایشان می باشد و همین نکته به عنوان مهم ترین عامل سیاسی و ایدئولوژیکی در تثبیت – تدوام و فروپاشی اقتدار سیاسی و اقتصادی آن ها تأثیر گذار بوده است.
۳.

واکاوی رابطۀ نظام اداری و ساختار قدرت و تاثیر آنها بر یکدیگر در دورۀ امویان

کلیدواژه‌ها: خلافت اموی اقتدار سنتی دیوانسالاری ساختارقدرت ساختارسیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۱۷۶
دیوانسالاری به عنوان یکی از نیازمندیهای استمرارساختار سیاسی حکومت، در تثبیت اقتدار خلافت اموی نقش بسزایی داشته است .نظام اداری و تشکیلات دیوانی بر ساختار سیاسی تاثیر گذار و ارتباط متقابل با یکدیگر داشتند. در دوران قدرت یابی امویان، متناسب با گسترش قلمرو اسلامی و احساس نیاز حکومت مرکزی به ایجاد نظم و نیز کنترل بخش های مختلف ممالک فتح شده، دیوانسالاری گسترش یافت. به این ترتیب اقتدار سنتی پدرسالاری امویان با استخدام عناصر غیر عرب و بهره گیری از تشکیلات اداری به نظام سیاسی پاتریمونیال تحول یافت، اما تکامل تشکیلات دیوانسالاری دودمان اموی با موانع متعددی همراه شد. با پیدایش نظام اداری در دوره اموی و تداوم قدرت بنی امیه تا حدود یک قرن و نیز با توجه به تکامل این نظام اداری در دوره بعد از امویان، بنابراین این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و براساس مفهوم اقتدارسنتی وبر به واکاوی نقش، تأثیر و رابطه متقابل دیوان سالاری و اقتدار سیاسی در استمرار قدرت خلافت اموی می پردازد؟. یافته های این پژوهش نشان میدهد که حکومت امویان با اقتباس از نظام اداری امپراتوری های ساسانی و بیزانس، مشخصات پاتریمونیالیسم یافت، اما اختلاف های مذهبی، مشکلات داخلی و عدم اعدالت اجتماعی مانع ارتقای دیوانسالاری در این دوره بود.