مطالب مرتبط با کلیدواژه

رضاشاه


۱۴۱.

کنکاشی پیرامون طایفه تمرتاش(تیمورتاش)خاستگاه عبدالحسین تیمورتاش(1260-1312ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمال خراسان طایفه تمرتاش عبدالحسین خان تیمورتاش رضاشاه نردین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳
هدف: بررسی پیشینه تاریخی طایفه تمرتاش(تیمورتاش) به عنوان خاستگاه و محیط تربیتی، عبدالحسین خان تیمورتاش، یکی از شخصیتهای متنفذ عصر پهلوی اول است. روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش تاریخی و با شیوه توصیفی - تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای انجام شده است. داده های تاریخی از لابه لای منابع اسنادی از قبیل مصالحه نامه، کتب خطی محلی و اسناد دیوانی استخراج شده است. این داده ها به لحاظ ساختار و کارکرد و محتوا در جهت توصیف و تبیین پیشینه طایفه «تیمورتاش، دمرداش، تمرتاش» و محیط تربیتی«عبدالحسین تیمورتاش» مورد استفاده قرار می گیرند.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که خاستگاه اولیه طایفه تمرتاش شامات بوده است، که به نواحی شمال خراسان کوچ داده شده اند. تا قبل از فتحعلی شاه قاجار اطلاعاتی، از این طایفه بسیار اندک است و اجداد عبدالحسین خان در قریه نردین، از طرف کارگزار بجنورد، حاکم بوده اند. به علت خارج شدن زود هنگام عبدالحسین خان به جهت تحصیل، از میان طایفه اش؛ اثرات تربیتی ایلی در او ماندگار نشد، تربیت اروپایی در او به ثبات رسید.
۱۴۲.

«سیاسی شدن خشونت» و سازوکارهای دولت سازی» در» (1299- 1320) عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضاشاه سیاسی شدن خشونت ارتش دولت سازی چارلز تیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۳
«جنگ دولت را ساخت و دولت جنگ را» این متافور یا استعاره معروف چارلز تیلی یکی از تاثیرگذارترین استدلال ها در زمینه جامعه-شناسی کلان تطبیقی است که «جنگ» و »خشونت نظامی» را منشاء و منبع اصلی تغییر و تحول اجتماعی و بویژه فرایند «دولت سازی» معرفی می کند. به اعتقاد تیلی، «خشونت» و اِعمال آن تنها هنگامی در جامعه سیاسی به عنصری موثر، کارآمد و مشروع بدل گردید که «سیاسی» شد، یعنی زمانی که بر پایه سیاست دولت-ملت سازی به مثابه ابزاری در دستان «دولت مطلقه» برای «انباشت و انحصار قدرت»، با هدف حذف و به حاشیه رانی رقبای داخلی و خارجی و اِعمال «کنترل اجتماعی» به خدمت گرفته شد. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که جنگ افروزی و سیاسی شدن خشونت (یا کنترل و انحصار انواع خشونت پراکنده و بعضا نامشروع توسط حاکم مطلقه) در ایران عصر رضاشاه چگونه بسترهای لازم را برای شکل گیری دولت مدرن فراهم آورد و چه جایگاه و کارکردی در پروژه دولت سازی پهلوی اول داشت؟ یافته های پژوهش با بهره گیری از رویکرد جامعه شناسی تاریخی «چارلز تیلی» و ایده محوری وی در خصوص هم پیوندی «جنگ و دولت سازی» نشان می دهد که حکومت پهلوی اول با اجرای مکانیسم های چهارگانه «حذف و ادغام» مانند؛ «جنگ-افروزی»، «نهادسازی»، «حفاظت» و «استخراج منابع»، از طریق توسعه و تحکیم اشکال جدیدی از نهادهای دولتی(نظامی، اداری، آموزشی، قضایی و...)، گام های موثری توانست در ایجاد تمرکز گرایی سیاسی و به طور کلی پیشبرد پروژه دولت سازی مدرن بردارد
۱۴۳.

تکوین و تثبیت دولت مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت مدرن نهادگرایی تاریخی حکومت انقلاب مشروطیت رضاشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۵۱
این پژوهش به بررسی تحول و تثبیت دولت مدرن در ایران می پردازد که در درون اندیشه های غربی قرارگرفته و نهادگرایی تاریخی را به عنوان چارچوب نظری به کار می گیرد. مبانی نظری بر ویژگی های متمایز یک دولت مدرن تأکید می کند و آن را از مدل های تاریخی مانند دولت مطلق جدا می کند. این تحقیق بر سیر تاریخی دولت در ایران متمرکز است و بر نیاز به درک دقیقی از رابطه رویدادها و بزنگاه های تاریخی و دولت مدرن تأکید دارد. هدف این پژوهش، کاوش جامع سیر تاریخی ایران در شکل گیری و تثبیت دولت مدرن است؛ بنابراین رویکرد نهاد گرایانه تاریخی به کار گرفته شده است که ارتباط نهادهای سیاسی مانند ارتش، نظام مالیاتی و قوه قضائیه را در دولت سازی تشخیص می دهد. روش تحقیق از تحلیل محتوا برای دیدگاه های متفکران غربی در مورد دولت مدرن و تحقیقات تاریخی استفاده می کند تا فرآیند شکل گیری را در یک بازه زمانی مشخص بررسی کند. یافته ها سیر ایران را از دوران صفویه تا انقلاب مشروطه تا دوران رضاشاه نشان می دهد. مشروطیت به عنوان یک جنبه محوری ظاهر می شود و نشان دهنده گذار به سمت حکومت داری مدرن و رابطه متوازن دولت-ملت است. دوران رضاشاه شاهد ناسیونالیسم و تمرکز اقتصادی است که اساساً پویایی قدرت را تغییر داده است. این کاوش تاریخی، تلاش ایران برای تفکر سیاسی مستقل و مفهوم متحول دولت-ملت را روشن می کند و درنهایت به درک سیاست ها و جهت گیری های معاصر ایران کمک می کند.
۱۴۴.

مطالعه تطبیقی فرآیند مدرنیزاسیون در ایران و ترکیه: دوره آتاترک و رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرآیند مدرنیزاسیون رضاشاه مصطفی کمال ایران ترکیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۶۰
دو کشور همسایه ایران و ترکیه از نظر تاریخی و سیاسی تقریبا در یک دوره ی زمانی یکسان شاهد تحولات قابل توجهی بوده اند. رضاشاه و آتاترک بعد از به قدرت رسیدن و با توجه به شرایط داخلی و خارجی کشورشان درصدد اقدامات اصلاحی خود بر مبنای غربی سازی و به نوعی عرفی سازی برآمدند. وجوه تشابه و تفاوت جامعه ی هر دو کشور و نحوه تعامل و مخالفت نیروها و طبقات مختلف اجتماعی در آن ها سرنوشت دیگرگونه ای را رقم زده است. هر دو رهبر سیاسی قصد داشتند تا در فرآیندی دستوری و آمرانه مردم را به سوی مدرنیزاسیون سوق دهند. مقایسه و مطالعه ی تطبیقی اقدامات مدرنیزاسیون رضاشاه و آتاتورک وجود شباهت های بسیاری را آشکار می کند اما با توجه به این وجوه مشابه از نظر رویکرد نظری، ما شاهد نتیجه و برآبند متفاوتی هستیم. مقاله ی حاضر درصدد مقایسه ی فرآیند مدرنیزاسیون در ایران و ترکیه از منظر نظریه ی مدرنیزاسیون آمرانه یا نوسازی از بالا است. لذا این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که؛ چرا با وجود شباهت های فراوان، سرنوشت مدرنیزاسیون در دوران رضاشاه پهلوی متفاوت تر از دوران مصطفی کمال آتاترک بود؟. یافته های این نوشتار حاکی از آن است که تفاوت کارکرد نهاد دین و رابطه ی آن با حکومت در کنار عوامل دیگر، موجبات عدم کامیابی مدرنیزاسیون در دوران رضاشاه پهلوی در مقایسه با مدرنیزاسیون در دوران مصطفی کمال آتاترک بوده است. در این مقاله از روش « تطبیقی- تاریخی» بهره می گیریم.
۱۴۵.

اجرای قانون کشف حجاب در شهر قم (بررسی اسنادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشف حجاب چادر قم رضاشاه روحانیون اسناد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۲
حجاب در تاریخ معاصر ایران با ورود فرهنگ و اندیشه های غربی و دخالت سلبی حکومت ها ابعاد پیچیده ای پیدا کرده است. مسلماً هرگونه بررسی و چاره اندیشی در مورد آن نیازمند بررسی ریشه ای شکل مواجهه عمومی با رفع و کشف حجاب و البته مطالعه سیاست های حکومت ها در قبال آن مسئله می باشد. شهر قم به عنوان یک شهر مذهبی با تمرکز روحانیت در آن، می تواند مورد مطالعاتی مناسبی در این زمینه محسوب شود. در این تحقیق با روشی توصیفی تحلیلی، طی تحقیقی کتابخانه ای و با بهره مندی از اسناد و مدارک آرشیوی موجود در آنها به بررسی و البته تحلیل موضوع پرداخته و در کنار آن تلاش شده با استفاده از خاطرات افراد آگاهِ معاصرِ رویداد(تاریخ شفاهی) بر جنبه استنادی و اقناعی کار افزوده شود. نتایج و یافته های تحقیق را می توان این گونه بیان کرد که سیاست ها و روش های حکومت رضاشاه در زمینه اجرای قانون کشف حجاب در قم، به دو بُعد تبلیغاتی و اجرایی قابل تقسیم بندی است. ابعاد تبلیغاتی معمولاً در قالب مراسم و جشن های کشف حجاب، که بیشتر رویه ای فرمایشی و نمایشی داشت، دنبال می شد و جنبه اجرایی آن که به مرور نسبت به جنبه اول، پررنگ تر، جدی تر و خشن تر شد؛ شامل ممانعت از حضور و برخوردهای تند با بانوان محجّبه در مدارس، ادارات، معابر و اجتماعات عمومی بود. روش تقابل مردم و علما نیز در برابر قانون کشف حجاب عموماً، بیشتر روشی تدافعی بود نه تهاجمی.
۱۴۶.

واکاوی انتقادی دیدگاه دکتر عبدالهادی حائری درباره شخصیت و رویکرد سیاسی شیخ عبدالکریم حائری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: شیخ عبدالکریم حائری دکتر عبدالهادی حائری رضاشاه تأسیس حوزه علمیه قم دخالت در سیاست قدر مقدور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۱
بازتأسیس حوزه ی علمیه ی قم توسط آیت الله شیخ عبدالکریم حائری موجب شهرت و اهمیت بیشتر این فقیه گردید. بر این اساس، در طول یکصدسال گذشته، شخصیت، اندیشه و مواضع سیاسی ایشان محور برخی گزارش ها، تحلیل ها و واکاوی های تاریخی بوده است. در همین زمینه، دکتر عبدالهادی حائری (نواده ی شیخ عبدالکریم و تاریخ پژوه) در یکی از آثار خود، به مناسبت، مطالبی را در خصوص آیت الله حائری بیان کرده است. از این مباحث، می توان یک ادعا و یک القا درباره شیخ عبدالکریم به دست آورد: (1) ادعای شخصیت ذاتاً غیر سیاسی؛ (2) القای ریاست طلبی. نوشتار حاضر با روش تاریخی (توصیفی و تحلیلی) به ارزیابی دو مطلب مذکور پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که اولاً، فاصله گیری ظاهری مؤسس حوزه قم از سیاست و عدم تقابل ایشان با رضاشاه، به معنای غیر سیاسی بودن شخصیت وی نیست، بلکه به شناخت ایشان نسبت به محیط سیاسی ایران آن عصر بازمی گشت و ریشه در دو مطلب داشت: (الف) سلطه انگلیس بر کشور؛ (ب) حفظ حوزه علمی تازه تأسیس قم؛ ثانیاً، وجود گزارش های متعدد و موثق که بیانگر ریاست گریزی، زهد و تواضع شیخ عبدالکریم حائری است، القای دکتر حائری را به وضوح به چالش می کشد.
۱۴۷.

نظریه «وابستگی» در تاریخ روابط خارجی ایران (مطالعه موردی از کودتای 1299 تا سقوط رضاشاه)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعمار ایران رضاشاه روابط خارجی وابستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۱۹
تاریخ عصر پهلوی دوره گذار ایران از عصر نیمه استعماری به دوران نو استعماری و وابستگی به قدرت های امپریالیستی است. پژوهش حاضر با بررسی روابط خارجی ایران در دوره پهلوی اول، آن را بر مبنای نظریه «وابستگی» مطالعه و بررسی کرده است. رضاشاه در حلقه رقابت دو قدرت برتر آن دوره (یعنی روس و انگلیس) عملاً به کارگزاری وابسته و فاقد اراده تبدیل شد. وی در چارچوب این رقابت مجری سیاست های استعمارگرانی بود که منافع خود را در وابستگی حکومت ایران به آنان جست وجو می کردند. پژوهش حاضر بر اساس روش «وابستگی» به دنبال بررسی مسئله اصلی پژوهش، یعنی کارکرد روابط خارجی ایران در دوران پهلوی اول بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش، عشق و شیفتگی رضاشاه به فرهنگ و تمدن غربی، وی را به تقلید کورکورانه از آن و تلاش برای اجرای آن فرهنگ نامتجانس در جامعه اسلامی ایران سوق داد. در همین حال، ترس و نگرانی وی نسبت به توطئه غربیان علیه حکومت خود، او را به اطاعت بیشتر از بیگانگان واداشت که همین ایران را در مدار پیچیده وابستگی در ابعاد گوناگون گرفتار ساخت.
۱۴۸.

بررسی وضعیت موقوفات زنان در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وقف موقوفات زنان رضاشاه قانون موقوفات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۶
وقف به عنوان یک پدیده اجتماعی از دوره باستان رواج داشته و با ورود اسلام به ایران، بخصوص از زمان رسمیت یافتن مذهب تشیع در دوره صفویه و با حمایت پادشاهان این سلسله، بر میزان و تنوع آن افزوده است و تا زمان روی کار آمدن رضاشاه، زنان و مردان زیادی با نیات عمدتا مذهبی و خداپسندانه، بخشی از اموال و دارایی خود را وقف می نمودند. اما در اثر سیاست های ضددینی رضاشاه که تصویب قانون موقوفات در سال 1313ش از جمله آنها بود، تغییراتی در وضعیت موقوفات، ازجمله موقوفات زنان به وجود آمد. پژوهش حاضر درصدد است با روش تحلیل محتوا و با تکیه بر اطلاعات موجود در وقفنامه های زنان دوره رضاشاه، طبقات اجتماعی زنان واقف، نیات آنها از وقف، میزان و تنوع موقوفات، مصارف و کارکردهای آن و تأثیر سیاست های رضاشاه بر وضعیت موقوفات زنان را مورد بررسی قرار دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد در دوره رضاشاه، زنان از طبقات مختلف اجتماعی و با نیات عمدتا مذهبی، بخشی از اموال و دارایی خودشان بخصوص زمین مزروعی و ملک مسکونی و تجاری را با کارکرد عمدتا مذهبی و عزاداری ائمه وقف می کردند اما در اثر سیاست های ضددینی رضاشاه، از میران موقوفات زنان به شدت کاسته شد.