مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مشارکت
حوزه های تخصصی:
بدون مشارکت زنان، توسعه پایدار تحقق پیدا نمی کند. بنابراین سرمایه گذاری برای آموزش دختران از عوامل موثر در دستیابی به توسعه می باشد. میزان مشارکت زنان در دانشگاهها که بهترین مراکز پیشرفت و تربیت متخصصان است، نشانه ای از توسعه هر کشور محسوب می شود. زنان تحصیلکرده، نقشهای اجتماعی، فرهنگی موثرتری ایفا می کنند که این مشارکت فعال باعث روند توسعه پایدار کشور می شود. از طرفی بالا رفتن سطح تحصیلات زنان نیز موجب گسترش مشارکت آنان در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی می شود. همچنین افزایش تحصیلات سبب بالا رفتن سن ازدواج، کاهش موالید، کوچک شدن خانواده، ارتقای سطح زندگی و تغییر نگرش جامعه نسبت به حضور زنان در بازار کار می شود. با توجه به این موارد پیش بینی می شود که نرخ مشارکت زنان در عرصه اشتغال در سالهای آینده افزایش پیدا کند. این مقاله به تبیین وضعیت زنان در دوره های تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها، مراکز آموزش عالی کشور و آثار آن بر اشتغال دانش آموختگان زن می پردازد. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاههای دولتی کشور می باشد. با استفاده از روش کتابخانه ای (اسنادی) و بررسی گزارشهای آماری می توان گفت:
حضور دختران در طی سالهای 1376-1386 در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناس ارشد، دکتری حرفه ای و دکتری تخصصی از رشد سالیانه ای برخوردار بوده است.
تعداد دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی ارشد در گروههای علوم انسانی و فنی و مهندسی افزایش پیدا کرده است، اما میزان افزایش تعداد دختران در گروه فنی و مهندسی بسیار کمتر از میزان افزایش پسران در همان گروه است.
تعداد زنان در سطح دکتری تخصصی در گروه فنی و مهندسی در حال افزایش است و در گروه علوم انسانی افزایش تعداد زنان نسبت به سالهای گذشته بیشتر از مردان بوده است.
افزایش سطح تحصیلات زنان در سالهای اخیر، بویژه در سطح آموزش عالی، چشم انداز افزایش نرخ مشارکت زنان را در سالهای آتی پیش رو قرار می دهد. هر چقدر زنان در آموزش عالی و کسب تجربیات تحصیلی مشارکت بیشتری داشته باشند، شانس بیشتری برای توسعه شغلی و نیل به مشاغلی با مراتب بالاتر خواهند داشت.
عدالت ترمیمی، دیدگاه نوین عدالت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور مفهوم عدالت ترمیمی (Rostorative justice) حاصل تحویل در نگرش ها و دیدگاههای عمومی حقوقدانان کیفری ، جرم شناسان و مجریان نظام کیفری نسبت به عدالت کیفری مبتنی بر «جزا و سرکوب» (Retributive justice) و عدالت کیفری مبتنی بر «اصلاح و تربیت» (Rehabilitative Justice) است که در پیوند با مفاهیم انسانی و فرهنگ و ارزشهای جامعه مدنی ، عدالت کیفری خلاق و پویایی را معرفی می کند . این پدیده نوظهور ، صرف نظر از پیشینه های تاریخی و فرهنگی و قبل از نریه پردازی ، ابتدا در خلال برنامه های مختلف خانواده عدالت ترمیمی ، نظیر میانجی گری کیفری ، محافل تعیین حکم و مجازات ، گفتگوی گروههای خانوادگی و ... تجربه شده و سپس اصول اساسی و اهداف و کارکردهای آن تئوریزه شده است .
بررسی زمینه های اجرای طرح مدیریت مدرسه محوربراساس رسالت، مشارکت وتعهدسازمانی مدیران ومعلمان مدارس راهنمایی تحصیلی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف پژوهش حاضر بررسی امکان اجرای طرح مدیریت مدرسه محور بر اساس رسالت، مشارکت و تعهد سازمانی در مدارس راهنمایی تحصیلی شهر مشهد است. در این تحقیق تعداد 160 از مدیران و معلمان از طریق نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و به یک پرسشنامه 33 سؤالی پاسخ دادند. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان توجه به رسالت، میزان مشارکت و میزان تعهد سازمانی در نمونه تحقیق نسبتاً مطلوب است. به این معنی که در مجموع و بر اساس وضعیتِ سه ویژگی مورد مطالعه در مدارس، امکان اجرای طرح مدیریت مدرسه محور وجود دارد. در پایان مقاله برای ارتقاء ظرفیت مدارس پیشنهادهایی در این رابطه ارائه شده است.
"
بررسی تاثیر باز خورد نوشتاری معلم در کلاس درس بر خودکارآمدی و حل مساله ریاضی دانش آموزان دختر دوره راهنمای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی تاثیر بازخورد نوشتاری معلم بر خودکارآمدی و حل مساله ریاضی دانش آموزان است. بدین منظور تعداد 181 دانش آموز دختر پایه سوم راهنمایی مدارس دولتی شهر تهران از مناطق 1، 6 و 19 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند.ابزار مورد استفاده عبارت بود از: پرسشنامه خودکارآمدی و آزمون حل مساله ریاضی.از این دوابزار به عنوان پیش آزمون برای اجرا در دو گروه استفاده شد.سپس گروه آزمایشی حدود 8 هفته بازخورد نوشتاری معلم ریاضی را دریافت کردند.در طی این دوره گروه کنترل به روش سنتی بازخورد دریافت کردند.پس از خاتمه دوره، پس آزمون های خودکارآمدی و حل مساله ریاضی بر هر دو گروه (آزمایشی و کنترل ) مجدداً اجرا شد. نتایج نشان داد که بعد از آموزش در خودکارآمدی و حل مساله ریاضی آزمودنی های گروه آزمایشی تفاوت معنی داری ایجاد شده است. بنابراین، روش های ارائه بازخورد اثر بخش آموزش پذیر هستند و عملکرد یادگیرندگان را در حوزه های انگیزشی و تحصیلی ارتقاء می دهد.
"
مشارکت در مدیریت و فرآیند آموزش از نظریه تا عمل
حوزه های تخصصی:
مشارکت در مدیریت و فرآیند آموزش «از نظریه تا عمل» / بخش دوم
حوزه های تخصصی:
بررسی موانع مشارکت آب بران در مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور تعیین موانع موجود در زمینه مشارکت آببران در مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی، شبکه آبیاری و زهکشی درودزن که یکی از مدرن ترین شبکههای کشور و نیز بزرگترین شبکه در استان فارس به شمار می رود، مورد مطالعه قرار گرفت. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل 118 پرسشنامه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای، به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از طیف چند گزینه ای لیکرت و معیار درصد فراوانی نسبی استفاده شد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که به طور کلی میزان مشارکت آب بران در مراحل مختلف طرح تکمیلی شبکه آبیاری و زهکشی درودزن، در سطح پایینی قرار دارد. این در حالی است که براساس بخش دیگری از یافته های مطالعه، آب بران نیاز به مشارکت را احساس کرده اند. موانع مشارکت در محدوده شبکه آبیاری و زهکشی درودزن به ترتیب اولویت عبارت اند از: سازمان های دولتی، سازمان های محلی، مشکلات اقتصادی آب بران، عدم کفایت تفاهم و همکاری موجود بین آب بران، عدم توجه کافی به آموزش و ترویج، و ناکافی بودن آب توزیعی بین آب بران. توصیه ما برای کاهش یا برطرف کردن این موانع بدین قرار است: بازنگری در نقش فعلی سازمان های دولتی مرتبط با موضوع، اصلاح و تقویت تشکل ها و سازمان های محلی، توجه به مشکلات اقتصادی آب بران، اهتمام هرچه بیشتر به امر آموزش و ترویج، و تلاش در جهت توزیع آب کافی.
بررسی و تحلیل میزان سرمایه اجتماعی در مناطق شهری و روستایی مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر که در پی تبیین سرمایه اجتماعی و سنجش آن در مناطق مرزی شرق کشور ایران می باشد، ضمن توضیح اجمالی مفهوم سرمایه اجتماعی و سیر تکاملی آن و همچنین رابطه آن با اعتماد که یکی از مؤلفه های مهم سرمایه اجتماعی است، سطح و توزیع سرمایه اجتماعی را در منطقه سیستان بررسی می کند. در این مقاله، از روش میدانی بهره گرفته شده است. با توجه به اینکه تفکر رشد نقاط شهری در مناطق مرزی در حال شیوع است و عمده ترین عامل حراست از مرزها توسط اجتماعات محلی نیز سرمایه و اعتماد اجتماعی است، بر اساس فرضیه تحقیق، تفاوت معنی داری بین سطح سرمایه اجتماعی در نقاط شهری و روستایی در سطح منطقه سیستان وجود دارد. بنابراین، با توجه به نتایج حاصله، در صورتی که اندیشه رشد نقاط شهری در مناطق مرزی با هزینه تخلیه روستاها توام باشد، که در آنها سرمایه اجتماعی بیشتر است، قطعاً این اندیشه نامناسب خواهد بود و با ضرورت های ژئوپولیتیکی منافات خواهد داشت.
رهبری و مدیریت در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
نظام های آموزشی و بخصوص نظام آموزش عالی، به مرور پی می برند که شرایط پیچیده امروز، بدون مدیریت و رهبری مؤثر قادر نخواهد بود که پاسخگوی مسئولیت های فزاینده خویش باشند.زیرا با آشکارشدن اهمیت آموزش عالی در جامعه، مردم روزبروز نسبت به مسایل مرتبط با آموزش عالی حساسیت بیشتری پیدا می کنند و شیوه های سنتی مورد تردید واقع می شوند. در این مقاله سعی شده است که به طور خلاصه فضای حاکم بر دانشگاه ها و شیوه رهبری و هدایت آنها ترسیم گردد.لذا پس از اشاره ای کوتاه به ماهیت و نقش آموزش عالی،ابعاد مدیریت و رهبری دانشگاهی مورد اشاره قرار گرفته و ضمن مطرح کردن آثار منفی اعمال قدرت در دانشگاه ها و اداره کردن آنها به عنوان سازمان های بوروکراتیک و اینکه استادان و اهل علم در فضای بوروکراتیک نمی توانند خلاق و نوآور باشند، به مزایای مشارکت و توسعه فرهنگ مشارکتی در دانشگاه ها پرداخته شده است. روش تحقیق حاکم بر این پژوهش توصیفی و روش گردآوری اطلاعات میدانی و مصاحبه بوده است. یافته ها مبین این نکته می باشند که در حال حاضر بیشتر ساختار حاک بر دانشگاه ها بوروکراتیک بوده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. در حالی که روشی که می تواند به نیازها به گونه ای بهتر پاسخ دهد مشارکتی است. برای استقرار این نظام می باید عامل و یا عنصر حاکم سیاسی بر سازمان دانشگاه ها، به سوی اعتماد بیشتر به اعضاء هیأت علمی کشیده شود و اصطلاحات لازم در آن انجام پذیرد.
عوامل مؤثر در ارتقای بهره وری در بخش صنعت
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سعی شده است عوامل مدیریتی از بعد رفتاری که در ارتقاء بهره وری مدیران مؤثر است مورد بررسی قرار گیرد. این عوامل در قالب پنج متغیر توجیه مستمر، حمایت سازمانی، دادن بازخورد مستمر، آگاهی مدیر از محیط خارجی سازمان و مشارکت کارکنان مبنای تدوین فرضیه های تحقیق قرار گرفته و سپس با استفاده از روش های آماری مثل آزمون های علامت و میانگین به آزمون هر یک از فرضیات بنا شده، پرداخته شده است. فرضیه اصلی پژوهش عبارت است از : عوامل مدیریتی (توجیه مستمر، حمایت سازمانی، دادن بازخورد مستمر،انطباق مؤثر با محیط خارجی و مشارکت کارکنان) یا ارتقاء بهره وری در مدیران ارتباط معنی داری دارد.نتایج نشان می دهد که همه عوامل مدیریتی در ارتقاء بهره وری مؤثر بوده و از نظر رتبه بندی حمایت سازمانی، مشارکت، آگاهی مدیر از محیط خارجی و انطباق مؤثر با آن، توجیه مستمر و دادن بازخورد مستمر، به ترتیب از اولویت اول تا پنجم از نظر تأثیر در ارتقاء بهره وری مدیران اثر دارند.
ارزشیابی نظام پیشنهاد ها در بخش دولتی ایران
حوزه های تخصصی:
به دنبال مصوبه سال 1377 شورایعای اداری در خصوص استقرار آزمایشی" نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها" در سازمان های داوطلب بخش دولتی،این طرح در چهار وزارتخانه و در چهار استان به طور آزمایشی به اجرا در آمد.مقاله حاضر کوششی است جهت ارزیابی این طرح تا نیروهای بازدارنده مشارکت کارکنان در تصمیم گیری مشخص شود و میزان موفقیت آن بر حسب معیار اثر بخشی تعیین گردد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که نظام پیشنهادها به طور متوسط اثر بخش بوده، اما رضایت افراد از این نظام چندان بالا نیست لذا ضرورت دارد از طریق تعدیل شرایط محیطی سازمان بخش های دولتی ایران درجه موفقیت آن را افزایش دهیم.
مدیریت کیفیت جامع در آموزش عالی : ارزیابی تطبیقی چند دانشگاه و بازخوانی یک تجربه
حوزه های تخصصی:
بر اساس ضرورت ایجاد تحول کیفی در مدیریت آموزش عالی – در این تحقیق چند دانشگاه داخلی و خارجی ارزیابی شده اند تا راه کارهای بهبود مدیریت کیفی برای دانشگاه های کشور ارائه گردد. هم چنین در این بررسی تجربه یکی از دانشگاه ها در اجرای مدیریت کیفیت جامع به صورت موردی تشریح گردیده است. در طی تحقیق درس هایی که از اشتباهات گرفته شده است تغییرات ساختاری تحولات در حالات و رفتار کارکنان که بر اثر اجرای برنامه به دست آمده مورد توجه قرار گرفته است.
تصمیم گیری مشارکتی و تعهد سازمانی
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد مشارکت کارکنان در تصمیم گیری مزایای زیادی را به دنبال دارد که آن مزایا می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم در تحقق اهداف سازمانی موثر باشند. یکی از مزایای مشارکت افزایش تعهد سازمانی کارکنان است اما چنین پیامدی همیشه و در همه شرایط حاصل نمی شود و تابعی است از مقتضیات محیطی. در این مقاله رابطه بین مشارکت و تعهد سازمانی در پرتو متغیرهای وضعی (سازمانی و فردی) بررسی شده است. یافته های پژوهش حاضر وجود وضعی را مورد تایید قرار می دهد.
راهبرد توسعه شهر در جهت تحقق برنامه ریزی توسعه شهری (با تاکید بر برنامه راهبردی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"از آن جا که وضعیت شهرها در رشد اقتصادی کشور عاملی تعیین کننده محسوب می شود، برای رفع موانع و مشکلات فراروی آن ها، رویکردهای متعددی مورد بررسی و استفاده قرار گرفته است. راهبرد توسعه شهر (CDS) نیز رویکرد جدیدی است که در کمتر از یک دهه اخیر وارد حیطه ادبیات توسعه شهری دنیا شده و اخیرا در ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است. در اواخر دهه 1990 سازمان ائتلاف شهرها با پشتیبانی بانک جهانی، مرکز سکونت گاه های انسانی سازمان ملل (UN-Habitat)، بانک توسعه آسیا و چند سازمان دیگر، به عنوان حامی، برای جذب کمک های بلاعوض به منظور سرمایه گذاری در شهرها، آغاز به کار کرد. این سازمان با توجه به بحران های مدیریتی، جمعیتی و اقتصادی موجود و افزایش روزافزون فقر و ناکارآمدی رویکردهای مدیریتی و شهرسازی، که گریبان گیر کشورهای در حال توسعه است، رویکرد راهبرد توسعه شهر (CDS) را به عنوان ابزاری جهت کمک به پیشبرد فرآیند و اجرای برنامه های توسعه شهرها، پیشنهاد نمود. راهبرد توسعه شهر، بر پایه برنامه ریزی استراتژیک، با در نظر داشتن چشم اندازی مشارکتی و در طی فرآیندی مشارکتی، بر اصلاح حاکمیت شهری، رشد اقتصاد محلی و کاهش مداوم و نظام مند فقر در نواحی شهری تاکید دارد. در این مقاله تلاش شده است به مفاهیم، اجزا و مصادیق این رویکرد، با تاکید بر یک نمونه عملیاتی (شهر کرمان) پرداخته شود و نتایج آن به بخش های موثر در حوزه مدیریت توسعه شهری اعلام گردد. این نتایج با توجه به حوزه فعالیت نهادهای متولی مدیریت شهری (شهرداری و شورای شهر) و بخش های موثر در توسعه شهر، تنظیم و ارایه می شود و طیف متناسبی از اهداف و راهبردهای متناظر آن را در بخش های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در بر می گیرد.
"
مبانی استقرار و توسعه دولت هوشمند
حوزه های تخصصی:
جهان در اعصار گوناگون، حکمرانی حکومت های بی شماری را به خود دیده است. حکومت هایی با قدرت، عظمت و فتوحات بسیار که گاه سالیان متمادی بر گسترده عظیمی از جهان حکمرانی کرده اند، ولی بناگاه از درون تضعیف شده و فروپاشیده اند و بآسانی تسلیم رقیب گشته اند. دلایل بسیاری را می توان برشمرد که در انقراض و فروپاشی یک حکومت دخیلند و به نظر می رسد که این علل به نوعی هم افزایی داشته، فروپاشی یک حکومت مقتدر را سرعت می بخشند. برخورداری جامعه از عدالت، پاسخگویی، آزادی، استقلال، و هویت و همبستگی ملی را می توان از جمله عواملی دانست که احتمالاً وجود آن ها موجب می گردد که ارکان آن جامعه پایدارتر شود، و عدم آن ها یا مواجه شدن با عواملی چون ظلم، استبداد و خودکامگی حکمرانان موجب می شود که جامعه به ورطه نابودی فرو افتد و در چرخه خردگریزی و اضمحلال باقی بماند. بنابراین، فرضیه های پژوهش درباره تأثیر الزامات هوشمندی دولت بر پایداری حکومت تدوین شده، هدف از این پژوهش، بررسی این رابطه با روش مطالعه تاریخی است که باروش دلفی به مثابه روش مکمل، انجام شده است.
ساخت هاى جهانى همکارى همه گاهى و همه جایى بودن انواع جوهرى یاریگرى و مشارکت
حوزه های تخصصی:
"ساختارهاى رفتار آدمى ـ حتى رفتارهاى بیماران روانى ـ با تمام پیچیدگى ها و گوناگونى، نامحدود نیستند، بلکه قانونمند و قاعده پذیرند؛ در نتیجه، همه جایى و به اصطلاح جهان شمول هستند. و از آن جا که رفتارهاى آدمى افزون بر بسترهاى زیست شناسانه، رفتارهایى تاریخى و فرهنگى اند و امورى خلق الساعه نیستند، لذا همه گاهى یا زمان شمولند. تنها وجود ظواهر بسیار گوناگون و گاه فریبنده است که در نگاه هاى نخست این همگونى ها و اشکال ساخت یافته رفتارى را از چشم دور نگاه مى دارد.
در چهار دهه گذشته، مولف آن چه را که نخست از رفتارهاى یاریگرانه آدمیان و انواع آن، محلى، خاص و بى همتا مى پنداشت، بتدریج در جاى هاى دیگر ایران و در زمینه هاى دیگر و با شگفتى گاه در سایر کشورها و فرهنگ ها و افزون بر آن، در دیگر زمان ها نیز یافته است. و لذا به تدریج ـ در این زمینه خاص ـ از شناخت ابتدایى مفاهیم سطحى و جزئى و شخصى به شناخت و مفاهیم عمقى تر، کلى تر و جمعى تر دست یافته است.
شگفت آورتر از ساخت و کارکردهاى همسان انواع اصلى همکارى در میان گروه ها و جوامع انسانى موجود، و وجود این انواع در طول تاریخ و پیش از تاریخ، وجود صور ابتدایى و انواع همکارى در میان جانوران جهان، چه به شکل طبیعى خود و چه اخیراً به شکل آزمایشگاهى آن است که به شکل غیرقابل تصورى، گسل عظیم بین غریزه و فرهنگ را پشت سر نهاده است. این مقاله در پى توضیح و اثبات چنین مدعایى است. "
بررسى رابطه بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى با مشارکت سیاسى ـ اجتماعى و امنیت ملى
حوزه های تخصصی:
" از آن جایى که اهمیت نقش مشارکت نهادینه شده در روند توسعه ، دموکراسى و مشروعیت بخشى حکومت ها در کاهش یا افزایش ضریب امنیت ملى مؤثر است، اعتماد مردم به حکومت باعث افزایش مشارکت و قوام حکومت، ایجاد توسعه و افزایش ضریب امنیت ملى مى شود. از دیدگاه اسلامى، نقش آفرینى مردم صرفآ در مشروعیت بخشى خلاصه نمى گردد، بلکه مردم در عینیت بخشى و کارآمدى حکومت نقش اساسى دارند. لذا پژوهش حاضر تحت عنوان «بررسى رابطه بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى با مشارکت سیاسى ـ اجتماعى و امنیت ملى» براى حصول به اهدافى همچون: 1) سنجش میزان بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى، مشارکت سیاسى ـ اجتماعى و مشارکت در حوزه هاى امنیت ملى 2) شناخت نوع همبستگى میان متغیرهاى بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى، مشارکت سیاسى ـ اجتماعى و امنیت ملى، شناخت نوع رابطه متغیرهاى فردى نظیر سن، جنس، مذهب، قومیت، تاهل، مقطع تحصیلى، درآمد و نوع دانشگاه با بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى، مشارکت سیاسى ـ اجتماعى و امنیت ملى و با طرح پرسش هاى زیر اجرا گردید: 1) میزان بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى، میزان مشارکت سیاسى و میزان مشارکت در حوزه امنیت ملى در جامعه مورد پژوهش چقدر است؟ 2) آیا همبستگى بین متغیرهاى بیگانگى، مشارکت و امنیت ملى برقرار است؟ 3) آیا رابطه اى بین سن، جنس، مذهب، قومیت و... با بیگانگى، مشارکت و امنیت ملى وجود دارد؟
براى دست یابى به پاسخ هایى جهت پرسش هاى مذکور، فرضیه هایى براى آزمون همبستگى بین متغیرهاى بیگانگى، مشارکت و امنیت ملى و آزمون رابطه بین متغیرهاى فردى با بیگانگى، مشارکت و امنیت ملى تهیه و تنظیم گردید.
نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که مؤلفه هاى سیاسى ـ اجتماعى در ارتقا یا کاهش ضریب امنیت ملى بسیار مؤثرند، و در صورت عدم مشارکت سیاسى، اجتماعى به دلیل ظهور بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى در جامعه، امنیت ملى به طور جدى مورد تهدید و خطر قرار مى گیرد. لذا مقامات تصمیم گیرنده براى تدوین استراتژى سیاسى، اجتماعى و فرهنگى کشور از نتایج تحقیق مى توانند استفاده نمایند.
"
فضاى مفهومى مشارکت هم معنایى و ناهم معنایى یاریگرى (یاورى، تعاون) با مشارکت (انبازى) و همکارى
حوزه های تخصصی:
"دشوارى تعریف و تحدید معناى اصطلاحى مشارکت به اندازه اى است که گاه تا حد وارونگى و تضاد پیش مى رود. این نوشته در چند صفحه نخست کوشیده است هم معنایى و نا هم معنایى، هم معنایى ناقص و کامل لغوى واژه مشارکت را با برخى واژگان مترادف و متباین همچون انبازى، خودیارى، همکارى، تعاون، معاونت، کمک، همیارى، دگریارى و یاریگرى را در زبان فارسى مشخص سازد.
سپس با گذر از سطح معانى لغوى واژگان، در پى راه یابى به معناى اصطلاحى و جوهره مشارکت، نویسنده به ذکر تعاریفى پرداخته است، که در آن ها جوهره مشارکت یا اصطلاحاتى نظیر دموکراسى، قدرت بخشى، اختیاردهى، سازماندهى، دخالت دادن، دخالت جمعى، خوداتکایى، تعاون، خودیارى، عدم تمرکز، خودمختارى محلى و نظایر آن یکى دانسته شده است.
کار بعدى نویسنده نقد این مناسبات و کوشش در راه تبدیل و تاویل این اصطلاحات به عوامل بنیادى ترى است که بتواند خواننده را به جوهره و ماهیت اصلى مشارکت نزدیک تر کند. در پایان، نشان داده شده که پژوهشگران ایرانىِ «مشارکت کار» با وجود اختلاف آراى بسیار در مسائل پیرامونى مشارکت، با شگفتى در مورد همسانى جوهره مشارکت و یاریگرى و زیر مجموعه هاى آن (خودیارى، همیارى و دگریارى) با یکدیگر متفق القولند.
"
ارزشیابی طرح های خودکفایی کمیته امداد امام خمینی (ره) در افزایش مشارکت مددجویان (مطالعه موردی بخش های مرکزی و نوبندگان شهرستان فسا)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات توسعه و برنامه ریزی، «ارزشیابی» یکی از ضرورت های فرایند برنامه ریزی محسوب می شود. بدون انجام این فرایند، برنامه ریزی و تصمیم گیری نه تنها کامل نیست، بلکه پویایی را از تصمیم گیری بهینه و فرایند بازخورد توسعه پایدار حذف می کند. با توجه به اهمیت موضوع و برای اصلاح طرح های آتی تصمیم گیری و برنامه ریزی توسعه پایدار، ارزشیابی بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. اگرچه آثار این طرح ها می تواند مثبت یا مطلوب و یا بالعکس منفی یا نامطلوب باشد.کمیته امداد امام خمینی (ره)، یکی از نهادهایی است که اقدام به اجرای طرح های خودکفایی، از جمله طرح های کشاورزی، خدماتی، صنعتی در روستاها در 35 روستای شهرستان فسا کرده است. هدف نوشتار حاضر، ارزشیابی آثار طرح های خودکفایی کمیته امداد امام خمینی (ره) در بخش های مرکزی و نوبندگان شهرستان فسا می باشد، تا میزان موثر بودن طرح ها در توسعه، به ویژه پس از «مشارکت» مورد توجه قرار گیرد. بر اساس چنین هدفی، فرضیه مقاله عبارت است از: وجود رابطه معنی دار بین طرح های اجرا شده کمیته امداد امام خمینی (ره)، و مشارکت مددجویان. در این مقاله، آثار طرح های خودکفایی کمیته امداد با توجه به فرضیه مطرح شده با دو شاخص وضعیت مشارکت مددجویان (در دودوره قبل و بعد از اجرای طرح های خودکفایی) مورد سنجش قرار گرفته است. روش شناسی مقاله توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از شیوه پانل، وضعیت مشارکت مددجویان قبل و بعد از اجرای طرح ها، مورد بررسی قرار گرفته است. که نتایج بررسی ها نشان دهنده آن است، که فرضیه با ضریب اطمینان 95% مورد پذیرش است.
بررسی میزان مشارکت عشایر بخش دیشموک، در طرح های توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به شرایط خاص کشورهای در حال توسعه و نرخ فزاینده شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن، توسعه روستایی از اهمیت مضاعفی برخوردار است. توسعه روستایی، راهبردی است که در نهایت به افزایش اعتماد به نفس، خلاقیت و در یک مفهوم، توانمندسازی روستانشینان، به خصوص قشر محروم و فقیر منجر می شود. تحقیق حاضر به بررسی میزان مشارکت پذیری عشایر نیمه کوچ نشین بخش دیشموک، از توابع شهرستان دهدشت، استان کهکیلویه و بویراحمد، در پروژه های توسعه ای و چالش های موجود پرداخته است. پژوهش از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش نظریه بنیانی و تکنیک ارزیابی سریع روستایی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته است. پایایی تحقیق با استفاده از طریق یادداشت برداری نکات مهم مصاحبه و برقراری تعامل مطلوب با مصاحبه شونده و روایی آن از طریق استراتژی «بازخور مشارکت کننده» تامین گردید. همچنین از استراتژی مثلث سازی به منظور افزایش روایی و پایایی استفاده شد. اعضای نمونه به روش نمونه گیری هدفمند تصادفی انتخاب شد. در مجموع، نه روستا از سه دهستان مطالعه گردید. بر اساس یافته های پژوهش، برخلاف تصور قبلی محقق، روستاییان از رغبت و انگیزه بالایی برای مشارکت برخوردار بودند؛ اگرچه از نظر مالی به شدت در تنگنا قرار داشتند. خرید و اعطای زمین به دولت برای ساخت مدرسه و انجام کارهای ساختمانی آن به طور رایگان، مشارکت در احداث جاده و غیره، از جمله مهمترین نمودهای مشارکت روستایی در روستاهای مورد مطالعه به شمار می رفت. با وجود مشارکت پذیری بالای مردم، بستر مساعد برای همیاری داوطلبانه و پایدار آنان در کشاورزی و سایر پروژه های فقرزدایی فراهم نگردیده بود. علت عمده این مساله نبود تشکل های محلی توانمندساز، از قبیل CBOs و NGOs و نیز مرکز ترویج و خدمات جهاد کشاورزی بود. پیشنهاد می شود به منظور ایجاد محیط توانمندساز، نهادهای محلی، به خصوص مرکز ترویج و خدمات جهادکشاورزی در منطقه تاسیس و تقویت شوند.