۱.
کلیدواژهها:
فرهنگ مشارکت غریزه رفتار انسانى جهان شمول زمان شمول یاریگرى
"ساختارهاى رفتار آدمى ـ حتى رفتارهاى بیماران روانى ـ با تمام پیچیدگى ها و گوناگونى، نامحدود نیستند، بلکه قانونمند و قاعده پذیرند؛ در نتیجه، همه جایى و به اصطلاح جهان شمول هستند. و از آن جا که رفتارهاى آدمى افزون بر بسترهاى زیست شناسانه، رفتارهایى تاریخى و فرهنگى اند و امورى خلق الساعه نیستند، لذا همه گاهى یا زمان شمولند. تنها وجود ظواهر بسیار گوناگون و گاه فریبنده است که در نگاه هاى نخست این همگونى ها و اشکال ساخت یافته رفتارى را از چشم دور نگاه مى دارد.
در چهار دهه گذشته، مولف آن چه را که نخست از رفتارهاى یاریگرانه آدمیان و انواع آن، محلى، خاص و بى همتا مى پنداشت، بتدریج در جاى هاى دیگر ایران و در زمینه هاى دیگر و با شگفتى گاه در سایر کشورها و فرهنگ ها و افزون بر آن، در دیگر زمان ها نیز یافته است. و لذا به تدریج ـ در این زمینه خاص ـ از شناخت ابتدایى مفاهیم سطحى و جزئى و شخصى به شناخت و مفاهیم عمقى تر، کلى تر و جمعى تر دست یافته است.
شگفت آورتر از ساخت و کارکردهاى همسان انواع اصلى همکارى در میان گروه ها و جوامع انسانى موجود، و وجود این انواع در طول تاریخ و پیش از تاریخ، وجود صور ابتدایى و انواع همکارى در میان جانوران جهان، چه به شکل طبیعى خود و چه اخیراً به شکل آزمایشگاهى آن است که به شکل غیرقابل تصورى، گسل عظیم بین غریزه و فرهنگ را پشت سر نهاده است. این مقاله در پى توضیح و اثبات چنین مدعایى است. "
۲.
کلیدواژهها:
انسان شناسى سیاسى پنداشت سیاسى رابطه سیاسى ملى ـ محلى شوراها مشارکت سیاسى روستایى
" ثبات و پایدارى حکومت هاى سیاسى در آغاز قرن بیست و یکم بر میزان پاگرفتن و درونى شدن پنداشت ها و رفتارهاى دموکراتیک در انسان هایى استوار است که واحدهاى سیاسى جدید یعنى دولت هاى ملى را مى سازند. رابطه مستقیم کاهش تنش هاى اجتماعى درونى و تنش هاى سیاسى بین المللى و هزینه هاى ناشى از آن ها با این ثبات، امروزه کاملا روشن است. از این رو، تلاش در جهت توسعه پایدار نمى تواند بدون حرکت در جهت توسعه سیاسى، به مثابه یکى از محورهاى اصلى آن، معنایى داشته باشد. توسعه سیاسى نیز مهم ترین مؤلفه خود را مشارکت سیاسى اعلام مى دارد که هر چند در شرایط غیردموکراتیک، یک آرمان و آرزوى مورد مطالبه است، ولى در شرایط دموکراتیک لزومآ از سوى بازیگران اجتماعى به اجرا در نمى آید.
مطالعه در مورد مشارکت سیاسى مى تواند از دو ورودى انجام گیرد: پنداشت و رفتار. در پژوهش حاضر، بخش اول یعنى پنداشت مورد نظر بوده است. جامعه مورد مطالعه، جامعه اى روستایى انتخاب شده است که به دلایل متعدد، موانع بیش ترى در آن براى گسترش مشارکت سیاسى وجود دارد. افزون بر این، براى آن که بتوان در کنار روش هاى متعارف از روش هاى ژرفانگر نیز استفاده کرد، حوزه مطالعه به دو روستا در منطقه گرمسار محدود شده است که انتخاب آن ها بر اساس گروهى از پارامترهاى معنادار در زمینه پرسش هاى تحقیق انجام گرفته است. در این تحقیق که با استفاده از یک پرسشنامه و مصاحبه ها ومشاهدات میدانى طولانى مدت به انجام رسیده است، تاکید اساسى بر پنج حوزه جنسیت، خویشاوندى، رسانه ها، شهر و رابطه ملى-محلى بوده است و در هر یک از آن ها پس از ارائه یک تحلیل، راهکارهایى عملى در کوتاه و درازمدت ارائه شده است.
"
۳.
کلیدواژهها:
مشارکت اجتماعى مشارکت غیررسمى مشارکت رسمى ویژگى هاى شخصیتى ارزش هاى اجتماعى
" به علت اهمیت زیاد مشارکت اجتماعى در جوامع امروزى، چگونگى و عوامل موثر بر مشارکت اجتماعى مورد توجه بسیارى از دانشمندان علوم اجتماعى قرار دارد. در مقاله حاضر، براساس پژوهشى پیمایشى، سعى شده است که اثر ویژگى هاى فردى و شخصیتى بر میزان مشارکت اجتماعى بررسى شود. جامعه آمارى این پژوهش را شهروندان 18 سال و بالاتر ساکن در مناطق 22 گانه شهر تهران تشکیل داده اند که از آن، نمونه اى به حجم 827 نفر با روشهاى نمونه گیرى تصادفى انتخاب شده است. با استفاده از نظریه هاى روان شناسى اجتماعى و کنش اجتماعى پارسونز در سطح خرد، در این مقاله سه فرضیه اصلى مطرح و آزمون شدند. این بررسى نشان داد که با توجه به در حال گذار بودن ایران، هنوز در جامعه آمارى ما غلبه با مشارکت اجتماعى سنتى و غیررسمى است، و این که هنوز مشارکت اجتماعى رسمى در آن نهادمند نشده است. همچنین این مطالعه نشان داد که ویژگى هاى شخصیتى فعال گرایى، اعتماد اجتماعى، دلبستگى اجتماعى، تعهد اجتماعى، امید به آینده، سطح تحصیل، ارزش مشارکت و ارزش هاى فرامادى رابطه مستقیم معنادارى با میزان مشارکت اجتماعى افراد دارند. در خاتمه بر اساس یافته هاى تحقیق، پیشنهادهایى جهت افزایش مشارکت اجتماعى در کشور ارائه گردید.
"
۴.
" مشارکت سیاسى یکى از معیارهاى توسعه سیاسى به طور خاص و توسعه به طور کلى است و پرداختن به آن مى تواند روشنگر یکى از ابعاد مهم توسعه باشد. هدف از این تحقیق بررسى و شناخت عوامل اجتماعى موثر بر مشارکت سیاسى روستاییان است تا از این طریق برخى از نظریاتى را که تحت عنوان نوسازى مطرح شده است، بتوان در جامعه مورد مطالعه آزمون نمود. برخى از این عوامل که در نظریات دانیل لرنر، اینکلس و اسمیت، رابرت دال، لیپست و هانتینگتن به عنوان عوامل نوسازى کننده جامعه و رواج دهنده اشکال جدید رفتارهاى اجتماعى بیان شده اند عبارتند از: وضعیت اقتصادى، شغل، تحصیلات، ارتباط با شهر، استفاده از وسایل ارتباط جمعى. علاوه بر این برخى عوامل روان شناختى مانند احساس بى قدرتى و اعتماد به دولت نیز مورد بررسى قرار گرفته اند.
فرضیه اصلى تحقیق این است که با بهبود شاخص هاى اجتماعى، مشارکت سیاسى افزایش یافته است. این فرضیه در دو بعد مشارکت سیاسى رسمى و غیررسمى مورد بررسى و سنجش قرارگرفت. روش تحقیق مورد استفاده روش پیمایشى بوده که با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام شد.
جامعه مورد مطالعه سرپرستان خانوارهاى روستایى دهستان حومه شهرستان بوشهر بود. با استفاده از نمونه گیرى چندمرحله اى سه روستاى چاه کوتاه، آب طویل و تل اشکى که معرف سه سطح توسعه یافتگى بالا، متوسط و پایین بودند به طور تصادفى انتخاب شده و از میان این روستاها نسبت به تعیین حجم نمونه مجموعاً به تعداد 250 مورد و توزیع آن ها با توجه به میزان جمعیت هر روستا اقدام شد.
نتایج تحقیق حاکى است که بین دو نوع مشارکت سیاسى رسمى و غیررسمى در خصوص متغیرهاى مورد مطالعه تفاوت قابل ملاحظه اى وجود دارد. به این صورت که مشارکت سیاسى غیررسمى همراه با افزایش سطح تحصیلات، ارتباط با شهر و استفاده از رسانه هاى گروهى افزایش یافته است اما مشارکت سیاسى رسمى تنها در سطح متوسط ارتباط با شهر و تحصیلات ابتدایى بیش تر شده است و پس از آن رو به کاهش داشته است. از طرف دیگر مشارکت رسمى همبستگى بسیارى با اعتماد به دولت داشته و هر چه اعتماد به دولت بیشتر بوده، مشارکت سیاسى رسمى بیش تر شده است. در حالى که رابطه معنى دارى بین این عامل و مشارکت سیاسى غیررسمى به دست نیامد. این موضوع نشان مى دهد که مشارکت سیاسى غیررسمى بیش از جنبه رسمى مشارکت مرتبط با شاخص هاى توسعه و تایید کننده نظریات نوسازى است. در صورتى که ساختار سیاسى و عوامل محیطى در مشارکت سیاسى رسمى نقش زیادى دارند.
"
۵.
کلیدواژهها:
مشارکت بیگانگى بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى مشارکت سیاسى ـ اجتماعى امنیت ملى
" از آن جایى که اهمیت نقش مشارکت نهادینه شده در روند توسعه ، دموکراسى و مشروعیت بخشى حکومت ها در کاهش یا افزایش ضریب امنیت ملى مؤثر است، اعتماد مردم به حکومت باعث افزایش مشارکت و قوام حکومت، ایجاد توسعه و افزایش ضریب امنیت ملى مى شود. از دیدگاه اسلامى، نقش آفرینى مردم صرفآ در مشروعیت بخشى خلاصه نمى گردد، بلکه مردم در عینیت بخشى و کارآمدى حکومت نقش اساسى دارند. لذا پژوهش حاضر تحت عنوان «بررسى رابطه بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى با مشارکت سیاسى ـ اجتماعى و امنیت ملى» براى حصول به اهدافى همچون: 1) سنجش میزان بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى، مشارکت سیاسى ـ اجتماعى و مشارکت در حوزه هاى امنیت ملى 2) شناخت نوع همبستگى میان متغیرهاى بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى، مشارکت سیاسى ـ اجتماعى و امنیت ملى، شناخت نوع رابطه متغیرهاى فردى نظیر سن، جنس، مذهب، قومیت، تاهل، مقطع تحصیلى، درآمد و نوع دانشگاه با بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى، مشارکت سیاسى ـ اجتماعى و امنیت ملى و با طرح پرسش هاى زیر اجرا گردید: 1) میزان بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى، میزان مشارکت سیاسى و میزان مشارکت در حوزه امنیت ملى در جامعه مورد پژوهش چقدر است؟ 2) آیا همبستگى بین متغیرهاى بیگانگى، مشارکت و امنیت ملى برقرار است؟ 3) آیا رابطه اى بین سن، جنس، مذهب، قومیت و... با بیگانگى، مشارکت و امنیت ملى وجود دارد؟
براى دست یابى به پاسخ هایى جهت پرسش هاى مذکور، فرضیه هایى براى آزمون همبستگى بین متغیرهاى بیگانگى، مشارکت و امنیت ملى و آزمون رابطه بین متغیرهاى فردى با بیگانگى، مشارکت و امنیت ملى تهیه و تنظیم گردید.
نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که مؤلفه هاى سیاسى ـ اجتماعى در ارتقا یا کاهش ضریب امنیت ملى بسیار مؤثرند، و در صورت عدم مشارکت سیاسى، اجتماعى به دلیل ظهور بیگانگى سیاسى ـ اجتماعى در جامعه، امنیت ملى به طور جدى مورد تهدید و خطر قرار مى گیرد. لذا مقامات تصمیم گیرنده براى تدوین استراتژى سیاسى، اجتماعى و فرهنگى کشور از نتایج تحقیق مى توانند استفاده نمایند.
"