مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
مشارکت
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه مشارکت اجتماعی با مدارای اجتماعی میپردازیم. برای بررسی مدارای اجتماعی از تقسیمبندی وگت، و برای سنجش مشارکت اجتماعی از نظریههای حوزه مشارکت استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه پیامنور مشگین شهر در استان آذربایجان شرقی (3041 نفر) را شامل بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 307 نفر آنها به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب شدهاند. ابزار گردهآوری دادهها پرسشنامه محققساخته بوده است. نتایج یافتهها نشان داد که میزان مدارای اجتماعی با مشارکت اجتماعی و ابعاد سهگانه آن دارای همبستگی مستقیم معنی دار می باشد، ولی مشارکت و مدارای اجتماعی براساس وضعیت تأهل دانشجویان معنی دار نبود. در متغیرهای زمینهای، مقطع تحصیلی تأثیر معناداری بر روی مدارای اجتماعی داشته است. در نهایت، تحلیل رگرسیون نشان داد که 8/12 درصد از تغییرات متغیر مدارای اجتماعی توسط ابعاد سهگانه مشارکت قابل تبیین است اما، بین ابعاد مشارکت اجتماعی، بعد نگرش مشارکتی تأثیر بیشتری نسبت به دو بعد دیگر بر مدارای اجتماعی دارد.
دیدگاه متخصصان برنامه درسی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی درباره چگونگی مشارکت دانشجویان این دوره در برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی دیدگاه های دانشجویان تحصیلات تکمیلی درباره مشارکت موجود و مطلوب آنان در برنامه ریزی درسی و مقایسه این دیدگاه ها با نظرات صاحبنظران برنامه درسی است. پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که در انجام آن، از دو روش کمّی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری شامل دو گروه صاحبنظران برنامه درسی دانشگاه های کشور و اعضای ستاد سیاستگذاری برنامه درسی دانشگاه اصفهان و نیز دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد دو دانشگاه اصفهان و صنعتی اصفهان است. روش نمونه گیری صاحبنظران برنامه درسی و اعضای ستاد سیاستگذاری برنامه درسی روش هدفمند و شبکه ای بوده و برای انتخاب دانشجویان از روش طبقه ای تصادفی استفاده شده است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شده است. یافته های کیفی بر اساس مارپیچ تحلیل یافته های کیفی و یافته های کمّی با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی معتقدند در وضعیت موجود در برنامه ریزی درسی مشارکت حداکثری ندارند و برای برخی از آنان تنها مشارکت حداقلی آگاه شدن از تصمیم های اتخاذ شده مطرح است. در وضعیت مطلوب دانشجویان به مشارکت خود در برنامه ریزی درسی معتقدند. با وجود این، آنان ایده مشارکت غیرمستقیم از طریق نماینده دانشجویان و دانش آموختگان برجسته را دنبال می کنند و خواستار مشارکت حداکثری تک تک دانشجویان در برنامه ریزی درسی نیستند. در وضع مطلوب، مقایسه دیدگاه های صاحبنظران و اعضای ستاد سیاستگذاری با دانشجویان نشان دهنده همسویی های زیاد و در مواردی ناهمسویی هایی است.
تحقق پذیری برنامه ریزی محله محور در بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی محله سنگلج تهران
حوزه های تخصصی:
محله ها از عناصر مهم و موثر تشکیل دهنده حیات اجتماعی شهری هستند. در گذشته، نقش و کارکردِ محلات ، موجب می شد که افراد ساکن، پیوندهای اجتماعی بیشتری نسبت به امروز داشته باشند. در نظریه ها و رویکردهای مختلف مرتبط با توسعه محله ای نوین، اهمیت مشارکت اهالی محله، در قالب الگو های برنامه ریزی فرآیندگرا و تعامل محور، مورد تاکید قرار گرفته است. برنامه ریزی اجتماعات محلی با تاکید بر دیدگاه پایین به بالا بر توانمندسازی، افزایش سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محلات تاکید دارد. در این راستا برنامه ریزی محله محور نیز برگردهم آوردن گروههای مختلف موثر ویا ذی نفع در چرخه نوسازی شهری و توجه به نیازها و خواسته های همگانی در تهیه طرح ها و برنامه ها تاکید دارد. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد برنامه ریزی محله محور با حفظ و احیای ارزش های محله ای و پیوند های اجتماعی، ارتقاء عملکردی و افزایش کارایی محله سنگلج را دنبال نموده است. برای سنجش ارتباط و همبستگی بین سرمایه اجتماعی و مشارکت، بعنوان مولفه های اصلی رویکرد برنامه ریزی محله محور در محله سنگلج از طریق پیمایش میدانی و روش های تحلیل آماری، با شاخص سازی و تدوین گویه هایی، به بررسی میزان ارتباط بین دو متغیر سرمایه اجتماعی و مشارکت محلی پرداخته شده است. نتایج تکنیک آماری همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیر تمایل به مشارکت و شاخص های سرمایه اجتماعی (شامل هنجار، امنیت، انسجام و اعتماد) با میزان همبستگی 0.396 رابطه معنادار مثبتی وجود دارد به عبارت مشخص با افزایش سرمایه اجتماعی در محله، میزان مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی محله نیز افزایش خواهد یافت. آزمون رگرسیون نشان داد که حدود 16 درصد از واریانس متغیر وابسته تمایل به مشارکت شهروندان، توسط چهار شاخص مستقل اعتماد، هنجار، امنیت و انسجام قابل پیش بینی است.تحلیل های ترکیبی نیز نشان می دهد با تقویت شبکه های اجتماعی (در قالب گروهها و اجتماعات محلی) و ایجاد زمینه ها و بسترهای لازم برای برقراری ارتباط میان ساکنین محله در روند تهیه طرح های توسعه محله ای و در جریان هرگونه مداخله در بافت، می توان به بهبود و ارتقای سطح عملکرد محله ای، تعاملات و روابط مناسب اجتماعی میان ساکنین محله سنگلج نائل آمد.
تحلیل عوامل زمینه ساز مدیریت مشارکتی در کلانشهر مشهد
حوزه های تخصصی:
مدیریت مشارکتی شهری رویکرد نوینی است که در پاسخ به ضعف روش های مدیریت شهری سنتی پدیدار گردیده است اما وابستگی زیادی به عوامل زمینه ساز از جمله فرهنگ جامعه و ایجاد نهادها و تشکل های مردمی و قانونی و تهیه ساختار و چارچوب لازم در مدیریت شهری دارد که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین در این مقاله سعی شد تا عوامل زمینه ساز مدیریت مشارکتی کلانشهر مشهد در سه عامل فرهنگ مردم، میزان رضایت مردم از عملکرد فعلی سازمان شهرداری و میزان فراهم بودن مقتضیات مدیریت مشارکتی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق، تبیینی و بر اساس مطالعات میدانی و ابزار پرسشنامه و نمونه گیری خوشه ای در سه منطقه مشهد (شامل مناطق1،6 و8) و با تکمیل 386 پرسشنامه از شهروندان و 31 پرسشنامه از مدیران شهرداری انجام گرفت و به منظور تحلیل نیز از نرم افزار Spss و آزمون t و توکی (Tokey) بهره گیری گردید. نتایج بیانگر آن است که میزان مشارکت، فرهنگ مشارکت و میزان رضایت از عملکرد شهرداری در وضعیت فعلی، در سطح پایینی قرار دارد. در زمینه رضایت از عملکرد شهرداری، میانگین منطقه 6 پایین تر از سایر مناطق بوده و با توجه به همبستگی بین این عامل و میزان مشارکت، سطح مشارکت در آن در سطح پایین تری قرار دارد. همچنین میزان فراهم بودن مقتضیات مدیریت مشارکتی اندکی بالاتر از متوسط برابر با 3.0124 قرار گرفته و اثبات شده است که مقتضیات مدیریت مشارکتی از سوی مدیران شهرداری، فراهم گردیده است اما نیاز به اقدامات بیشتر دارد. لذا مدیریت شهری باید درراستای پیشبرد مشارکت مردم و مدیریت مشارکتی، ابتدا در جهت فرهنگ سازی، بهبود عملکرد خود و جلب رضایت شهروندان، اقداماتی را به عمل آورد و پس از فراهم نمودن پیش زمینه های مشارکت، می توان انتظار داشت که نتایج مؤثری از مدیریت مشارکتی در شهر مشهد حاصل آید.
بررسی و تحلیل عوامل بازدارنده مشارکت مردم در توسعه روستایی با تأکید بر روش تفکر عقلائی (نمونه موردی دهستان سنبل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت به عنوان یکی از راهبردهای توسعه پایدار، در عمل با چالشهایی روبهرو است. این چالشها یا ریشه فرهنگی ـ فکری دارد و یا به استراتژیهای جلب مشارکت پیوند خورده است. این نوشتار ریشههای ضعف مشارکت رسمی و غیررسمی روستائیانرا در چهار چوب روش فکری ـ فرهنگی جستجو میکند. روش تحقیق بر مبنای توصیفی ـ تحلیلی و ابزار جمعآوری اطلاعات بر مبنای پرسشنامه و اسناد کتابخانهای است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که حدود 80 درصد جامعه در نهادهای رسمی مشارکت نداشته و یا کمتر مشارکت میکنند. ولی در زمینههای غیررسمی عمومی حدود 60 درصد مردم مشارکت دارندکه علت آن آداب و رسوم و عرف اجتماعی است و به انگیزه شخصی و فکری ارتباط زیادی ندارد. با توجه به آزمونهای آماری، عوامل مشارکت گریزی در فعالیتهای رسمی با میزان فردگرایی، مسؤولیتگریزی، ضعف اعتماد مردم نسبت به همدیگر و فقدان آیندهنگری رابطة معنیداری دارد. با توجه به اینکه نهادهای مدنی میتواند فرهنگ مشارکت را در جامعه نهادینه سازد، ایجاد و تقویت نهادهای اجتماعی و سازمانهای غیردولتی میتواند برموانع مشارکت غلبه نماید.
بررسی و ارزیابی سرمایة اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین روستاییان (مطالعة موردی: منطقة اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر که از نوع مطالعة توصیفی ـ همبستگی است، بررسی و تحلیل سرمایة اجتماعی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن درمیان روستاییان منطقة اورامانات است. جامعة آماری این تحقیق، 22279 خانوار روستایی ساکن در چهار شهرستان واقع در منطقة اورامانات استان کرمانشاه هستند که به روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 280 خانوار به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه بود که روایی و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسش نامة یادشده و محاسبة ضریب KMO و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. همة محاسبات آماری این پژوهش به وسیلة نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که 9/55% (559/0 =R2) از واریانس تغییرات متغیر وابسته، توسط 6 متغیر مستقل سن، سطح اراضی، رضایت کلی از زندگی، درصد درآمد از شغل اصلی و شغل راننده تبیین می شود.
بررسی الگوی حکمروایی خوب و نقش دولت در مدیریت و اداره ی امور شهرها در ایران
حوزه های تخصصی:
بنابر آمارهای بین المللی از اوایل هزاره ی جدید، نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند. این توسعه ی شتابان شهرنشینی، دولت ها را برای اداره ی شهرها با چالش های تازه ای روبه رو کرده، به طوری که امروزه مدیریت عقلائی و کارآمد بر شهرها از مهم ترین مسائل کشورهای جهان شده است.
در ایران نیز وضعیت دور از این امر نیست، به طوری که ساختار دولت در ایران، زمینه ساز تسلط گسترده ی آن بر تمامی عرص ههای حیات سیاسی و اجتماعی - اقتصادی و حتی فرهنگی جامعه و به تبع آن اداره ی امور شهرها شده است.
ایران کشوری است که در گذار از سنت به مدرنیزم قرار دارد. این در حالی است که حدود 70 درصد جمعیت کشور در شهرها ساکنند. در چنین شرایطی جمعیت شهرنشین توقعات جدیدی از دولت دارند، از ای نرو اداره ی جامعه ی شهری با ابزار و شیوه های سنتی امکان پذیر نیست.
گذار از حکومت شهری به صورت متمرکز و سلسل همراتبی، ویژگی یافته و حرکت به سوی حکمروایی مطلوب، غیرمتمرکز و مرد مسالار امری اجتناب ناپذیر است. لذا بکارگیری رویکرد حکمروایی خوب و متناسب با بافت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشورمان، به عنوان رویکردی که کشور را بیش از پیش در مسیر توسعه ی پایدار هدایت خواهد کرد، ضرورتی بسیار پیدا کرده است. در این راستا، جهت دس تیابی به توسعه ی منطقه ای و شهری باید، نهادهای محلی و مردمی را درگیر مسئله کرد و این امر نیازمند ایجاد جوامع مدنی است. مقاله ی حاضر دو موضوع را پی گیری می کند:
اول، معرفی الگوی حکمروایی خوب و متناسب با شرایط زمان؛ دوم. تجزیه و تحلیل ساختار دولت در ایران و رابطه ی دولت و شهروندان در بستر تاریخی در ایران از ابتدا تا به امروز تا بر این اساس الگوی مناسب را استنتاج و معرفی نماییم.
آموزش در فضای مجازی: پنجره ای میان رشته ای برای تولید دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عطف توجه به پرسش امکان تولید دانش با رویکرد میان رشته ای، مقاله حاضر به بحث درباره نوعی وب۲ و مجهزسازی کاربران به ابزار مشارکت و تولید دانش در فضای مجازی می پردازد. به این منظور به قابلیت های یک نرم افزار در فراهم کردن فضای تولید دانش توجه شده مثال هایی از مشارکت که بر روی این نرم افزار انجام شده است توضیح داده می شود. سپس این مثال ها تجزیه و تحلیل می شوند تا نشان داده شود که برای ایجاد مشارکت آنلاین چه چیزی لازم است و این مشارکت تحت چه شرایطی ممکن است منجر به تولید دانش شود. مشارکت کنندگان در این تحقیق شامل تعدادی دانشجو معلم بودند که در یک دوره ی آموزش ریاضیات که به صورت تلفیقی (ترکیبی از آموزش کلاسی و آنلاین) بود شرکت داشتند. مشارکت کنندگان در گروه های ۹-۶ نفری قرار داده شدند و از آنها خواسته شده بود که به حل مساﺋل ریاضی و بحث درباره ی آنها و چگونگی تدریس این مساﺋل به دانش آموزان مقطع ابتدایی بپردازند. از روش تحقیق نظریه ی داده بنیاد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد و نظریه ی یادگیری فرهنگی- اجتماعی ویگوتسکی به عنوان دریچه ای برای مطالعه ی محیط اجتماعی به کار برده شد. یافته های تحقیق حاکی از مواردی از تولید دانش به صورت انفرادی و اجتماعی است؛ زمانی که اعضای گروه هیچ اشاره ای به اطلاعات یا پاسخ های اعضای دیگر گروه نمی کنند تولید دانش به صورت انفردی روی داده است. برعکس، زمانی که آنها در زمینه مسئله ای با هم مشارکت می کنند، تولید دانش بیشتر ماهیتی اجتماعی دارد. علاوه بر این، نقش مدرس، مداخله یا کناره گیری وی، و قابلیت های چندرسانه ای نرم افزار در شکل گیری نوع تولید دانش مؤثر بوده اند.
جاماندگی ضرورت نیست، تاخیر عدالت است(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
تلاشهای چند دهه اخیر برای معاصرسازی پهنههای شهری جامانده تا کنون به نتیجه مورد انتظار نرسیده است. یکی از دلیلهای این امر و شاید مهمترین آن، طرح نادرست مسئله بوده است. تعریف درست مسئله نیاز ادبیات وپژه خویش دارد تا با روشنی افکندن بر معنا و مفهوم مقولههای حوزه مورد نظر زمینه طرح دقیق و بیش بعدی معاصرسازی پهنههای شهری جامانده آماده شود. نوشتهی حاضر تلاشی است برای جلب توجه به ضرورت جلوگیری از آنچه جاری است و پیشنهادی در بازاندیشی تعریف مسئله ""جاماندگی پهنههای شهری"" برای جبران تاخیر تاریخی در ""معاصرسازی"" آنها است.
ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در کاهش اثرات سانحه زلزله دردهستان سجاسرود- شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم فرارشته ای در چند دهه اخیر در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی پیرامون توسعه روستایی مطرح شده و به نقش ساختارهای اجتماعی محلی از قبیل روابط متقابل، شبکه ها و نهادهای محلی، نگرش، انسجام و اعتماد تاکید دارد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در کاهش میزان آسیب پذیری ناشی از سانحه زلزله است. به این منظور، از 3510 خانوار ساکن در دهستان سجاسرود، با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران تعداد 186 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 857/0 محاسبه شده است. برای نیل به این هدف، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تکمیل پرسشنامه در بین سرپرستان خانوار بهره گرفته شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی اسپیرمن، آزمون t، فریدمن و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج حاصله از تحلیل آماری نشان می دهد که همه ابعاد سرمایه اجتماعی در بین خانوارهای نمونه از سطح مطلوب پایین تر می باشد. به طوری که، در ابعاد شبکه های محلی و انسجام اجتماعی حتی از حد متوسط نیز پائین تر است. تحلیل مهمترین ابعاد سرمایه اجتماعی تاثیرگذار در کاهش آسیب پذیری زلزله از دیدگاه پاسخگویان نشان می دهد که شاخص های شبکه ها و نهادهای محلی، اعتماد و مشارکت و همکاری با دارابودن ضرایب استاندارد منفی به ترتیب با مقادیر 331/0-، 123/0-، 219/-0 بیشترین و شاخص های نگرش مردم (163/0) و انسجام اجتماعی با (239/0) نیز کمترین تاثیر را در کاهش آسیب پذیری روستاهای نمونه داشته اند.
سنجش عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریه پردازان به منظور توسعه بر سرمایه اجتماعی تاکید می ورزند و از آن به عنوان یک متغیر مهم برای تبیین تفاوت های اقتصادی و اجتماعی میان سطوح فضایی مختلف یاد می کنند. بافت مرکزی شهرها نیز یکی از حوزه های مسئله برانگیز در برنامه ریزی شهری کشور است و برای توسعه و بهسازی آن، طرح ها و سیاست های مختلفی آزموده شده اند که همواره با مانع عدم مشارکت ساکنین بافت، مواجه شده اند که ناشی از درنظرنگرفتن سرمایه اجتماعی است. بر این اساس هدف مقاله حاضر، سنجش و اولویت بندی عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی بافت مرکزی شهرهاست که بافت مرکزی مشهد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است و اطلاعات به وسیله پرسشنامه در بین نمونه 378 نفری از ساکنین بافت مرکزی مشهد گردآوری شد. در این مقاله فرآیند محاسبات براساس روش تحلیل عاملی صورت گرفته است. بدین منظور 42 شاخص در ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی انتخاب شدند و این شاخص ها به 5 عامل تقلیل یافتند که 89 درصد واریانس را دربرداشتند. در بین 5 عامل برتر به ترتیب نسبت تأثیرگذاری، عامل مشارکت عمومی 2/24 درصد، آگاهی از حقوق شهروندی 89/22 درصد، اعتماد عمومی 35/22 درصد، اعتماد رسمی -56/16 درصد و مشارکت رسمی 9/2 درصد از واریانس را تبیین می کنند. بنابراین آگاهی از عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد و اولویت بندی آن، می تواند زمینه برنامه ریزی برای توسعه سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی بیشتر در این بافت را فراهم آورد.
مردم سالاری در حکومت امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر امام علی (ع)، عرصه سیاسی حکومت حق محور، عرصه ای شایسته سالار است که در آن همه افراد جامعه باید موقعیت مشارکت در حکومت را داشته باشند؛ و حکومت بر اراده و حضور آنان متکی است. آن حضرت (ع) به حکومت، به مثابه وسیله ای برای خدمت به مردم نگاه می کنند. پرهیز از خودکامگی، و تأکید بر مشاوره با مردم، وجه بارز حکومت آن امام (ع) است. در این حکومت، از عامه مردم به مثابه ستون دین و سپر محکم دربرابر دشمنان یاد می شود. امام علی (ع) ارزش فوق العاده ای برای ضرورت جلب حسن ظن مردم قائل است، و از آنجا که قدرت سیاسی برخاسته از مردم است، مردم حق دارند بر روند اجرای امور در حیطه مبانی و احکام اسلامی نظارت کنند. در رأس سیاستگذاری های حکومت، توده مردم قراردارند؛ زیرا این قشر عظیم همواره در سختی ها یاری رسان حکومت هستند. آگاهی سیاسی مردم، نقش به سزایی در روند استمرار، تداوم و تسریع اهداف حکومت دارد و حکومت عرصه پنهان کاری نیست و لذا همه باید در جریان اقدامات حکومت قرار گیرند تا ضمن صراحت، زمینه های شفافیت سیاسی درمقابل مردم نیز فراهم آید. هرگونه تبعیض و نابرابری در تمامی عرصه ها، اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، مطرود است تا محیطی مناسب و امن برای شکوفایی و بالندگی هر چه بیشتر جامعه فراهم آید. تمامی این اصول، اعم از حق اظهارنظر و مشارکت سیاسی، مدارا با مردم، خدمت به عامه و تلاش درجهت تأمین منافع عامه، پاسخگویی، شفافیت، برابری، عدالت، ... مبانی و اصولی هستند که امروزه از شرایط یک حکومت مردمی است؛ و این نکته حائز اهمیت است که اجرای چنین اصولی در دوران حکومت حق محور امام علی (ع) نمود پیدا کرده است.
بررسی تطبیقی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان (مورد مطالعه: محلات شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان در محلات شهر تبریز است. روش تحقیق پژوهش حاضر، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر خانوارهای ساکن شهر تبریز در سال 1385 و تعداد نمونه آماری 450 خانوار بوده که بر اساس فرمول کوکران برآورد شده است. همچنین در این تحقیق از روش نمونه برداری طبقه های متناسب توأم با تصادفی سیستماتیک استفاده شده است و نمونه ها از مناطق با ارزش منطقه ای متفاوت و بافت های قدیمی و جدید با فرهنگ های مختلف نظیر مناطق ولیعصر، محدوده مرکزی شهر، باغمیشه، یاغچیان، شهرک امام و سیلاب قوشخانه انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آمارهای توصیفی و تحلیلی موجود در نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شده است. لازم به ذکر است که بر اساس محاسبه آلفای کرونباخ، می توان گفت میزان پایایی ابزار تحقیق 81/ بوده است.
نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهری متوسط به بالا بوده است. اما این میزان نسبت به محلات مختلف در نوسان بوده و بالاترین آن اختصاص به شهرک امام و پایین ترین آن به محدوده مرکزی شهر اختصاص دارد. همچنین متغیرهای جنس، نوع مالکیت، منطقه سکونت، تحصیلات، قدمت سکونت و احساس تعلق میزان مشارکت شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد. از میان این عوامل، احساس تعلق، تحصیلات و قدمت سکونت مهم ترین عوامل اثرگذار بر مشارکت شهروندان محسوب می شود.
بررسی رابطة جامعه پذیری و مشارکت سیاسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
در این نوشتار کوشش می شود تا تأثیر جامعه پذیری بر مشارکت سیاسی زنان در سطوح بالای تصمیم گیری در ایران پس از انقلاب، با رویکردی توصیفی تحلیلی، بررسی شود. به این منظور، با بهره گیری از روش تحلیل ثانویه و با مراجعه به داده ها و آمارهای موجود در وزارت خانه ها و مجلس شورای اسلامی، در گام نخست به بررسی میزان مشارکت سیاسی زنان در ساختار قوه مقننه و مجریه و قضائیه پرداخته شده و سپس نسبت بین مشارکت سیاسی زنان و جامعه پذیری بررسی شده است. به نظر می رسد که مشارکت سیاسی زنان در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ایران اندک است. در پاسخ به این سؤال، که چرا زنان در ساختار قدرت جمهوری اسلامی حضور اندکی دارند، نتایج پژوهش نشان می دهدکه زنان، بر اثر جامعه پذیری متفاوت و کلیشه های جنسیتی که در فرایند جامعه پذیری از طریق نهادهایی مثل خانواده، رسانه ها، مدارس، نهاد های آموزشی به آن ها القا می شود، سیاست را حیطه ای مردانه تلقی می کنند و تمایلی به مشارکت سیاسی، مخصوصاً حضور در عرصه قدرت، ندارند. به این ترتیب، تمایل نداشتن زنان به حضور در عرصه قدرت، بیش از آن که ناشی از ساختار های حاکم بر جامعه باشد، نشئت گرفته از جامعه پذیری متفاوت دختران و زنان ارزیابی می شود. اما شرط اول، برای افزایش مشارکت و حضور زنان در عرصه قدرت، زدودن و جلوگیری از بازتولید کلیشه ها و هویت های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جامعه در فرایند جامعه پذیری است.
واکاوی نقش زنان در توسعه محلی پایدار، رویکردی زیست شناختی در احیاء منابع زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش در سه سطح جهانی، ملی و محلی تعریف شده که در سطح محلی این پژوهش به منظور بسط و توسعه دیدگاه های مشارکتی در احیای مراتع و افزایش توان و ظرفیت ترسیب کربن و نیز بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان محلی اجرا شد. لذا در این زمینه به بسیج و توانمندسازی جامعه محلی زنان به عنوان ابزار اساسی برای مدیریت و مشارکت، همیاران دائم در مدیریت و احیای مراتع تحت عنوان سرمایه زیست محیطی منطقه، تشکیل گروه های توسعه روستایی زنان به عنوان سرمایه اجتماعی، صندوق های خرد اعتباری زنان به عنوان سرمایه مالی و توسعه روستاها و... عمل کرده است. بررسی عملکرد زنان در این پژوهش نشان می دهد که آن ها با تشکل های سازمان یافته در قالب گروه های توسعه روستایی در امر احیاء مراتع در فعالیت هایی همچون بذرچینی از گیاهان بومی منطقه، احداث نهالستان ، کاشت و آبیاری گونه ها، در عرصه احیای مراتع مشارکت مستقیم داشته اند. هم چنین آن ها به طور غیر مستقیم با پذیرش نوآوری جدید سوختی، بوته کنی از مراتع را به میزان 75 درصد قبل کاهش داده اند و از طریق جمع آوری پس اندازهای کوچک خود در صندوق های خرد اعتباری به فعالیت های تولیدی- اقتصادی متنوعی برای کاهش وابستگی به شغل دامداری و استفاده از مراتع برای چرای دام اقدام کرده اند که نقش اصلی را در تعادل دام و مرتع داشته است.
الگوی فضایی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری مطالعه موردی : دوره یازدهم ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان بیش از سه دهه است که با حضور در انتخابات، سرنوشت و اداره کشور را به دست افراد مورد نظر خود می سپارند. هر چند سابقه شکل گیری مجلس به دوران مشروطه بر می گردد، ولی نقش پررنگ مجلس و انتخابات در بعد از انقلاب اسلامی، نمایان گشته است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی حضور مردم از دیدگاه فضایی- سیاسی در پهنه سرزمین است، تا نشان دهد که الگوی فضایی مشارکت مردم در یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری چگونه بوده است. بدینمنظور با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و توابع آمار مکانی به بیان الگوی فضایی تمایل ساکنین کشور به هر یک از نامزدهای حاضر در انتخابات پرداخته شده است. نتایج نشان داد که الگوی مشارکت در کشور یکسان نبوده و استان های با توسعه یافتگی بالا از مشارکت کمتری برخوردار بوده و استان های محروم مشارکت بیشتری داشته اند. الگوی فضایی آراء بیانگر تمرکز شدید آراء کاندید منتخب در نواحی شمال غرب، جنوب شرق و جنوب کشور بوده و همچنین آراء آقایان محسن رضایی در غرب و جنوب غرب کشور و محمدباقر قالیباف در خراسان رضوی کاملاً منطبق بر جستار زادشهری است.
نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنان در نوسازی بافت فرسوده شهری مورد شناسی: بافت فرسوده شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارشناسان بر این باورند که وجود بافت های فرسوده و سکونت گاه های غیرمجاز در کشور، یکی از بیماری های شهری است که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی و امنیتی بسیاری از ناهنجاری های موجود کشور را در دل خود نهفته دارد و برای حل این گونه معضلات و تأمین امنیت جانی شهروندان درمقابل ساخت و سازهای بی کیفیت، قدیمی و فرسوده باید این مناطق به سازی و نوسازی شود. همین امر موجب شده است مدیران شهری توجه و رسیدگی به این گونه بافت ها را در دستور کار جدی خود قرار دهند. بافت های قدیمی که در طول زمان، به صورت ارگانیک و با مشارکت مردم شکل گرفته و تغییر پذیرفته اند، اکنون نیز برای برقراری و انطباق نیازمندی های امروز و فردای بافت حضور و مشارکت همان مردم جزء لاینفک ساماندهی محسوب می شود. نوشتار حاضر سعی دارد با مطالعه موردی بافت فرسوده شهر اردبیل به روش توصیفی-تحلیلی یکی از ارکان مهم طرح های ساماندهی این نوع بافت ها یعنی مشارکت ساکنان را در ارتباط با وضعیت سرمایه اجتماعی محلات بافت فرسوده مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. نتایج پژوهش معناداری بالای رابطه میان دو شاخص، میزان احساس تعلق به محله و میزان اعتماد نهادی محله با میزان مشارکت ساکنان بافت فرسوده و همچنین عدم معناداری رابطه بین شاخص میزان همبستگی اجتماعی و میزان مشارکت ساکنان را در فرایند نوسازی بافت فرسوده شهری نشان می دهد.
بررسی عوامل جامعه شناختی مرتبط با بیگانگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناخت عوامل جامعه شناختی مؤثر بر بیگانگی شغلی معلمان انجام شده است. روش این مطالعه پیمایشی و جامعة آماری معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران، بالغ بر 18452 نفر، و حجم نمونه 374 نفر بود. با مداقه بر تحقیقات پیشین و مبانی نظری موجود اعتماد، مشارکت، حمایت، مسئولیت پذیری اجتماعی، و رضایت از زندگی عوامل مرتبط با متغیر بیگانگی شغلی در نظر گرفته شد. برای سنجش متغیرهای مستقل از پرسشنامة محقق ساخته و برای متغیر بیگانگی شغلی از پرسشنامة گانستر و واگنر استفاده شد و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ تأیید کرد. در کنار عوامل فوق، متغیرهای زمینه ای مثل جنس، سن، وضعیت تأهل، سابقة شغلی، گذراندن دورة آموزش ضمن خدمت، تحصیلات، و درآمد نیز مطالعه شد. نتایجْ رابطه ای معنادار را بین متغیرهای اعتماد، مشارکت، حمایت، مسئولیت پذیری، و رضایت از زندگی با بیگانگی شغلی نشان داد. نیز تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد همة متغیرهای این تحقیق، به جز متغیر سن افراد مطالعه شده، رابطه ای معنادار با بیگانگی از کار دارند.
تحلیلی بر موانع اقتصادی- اجتماعی مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت روستایی مطالعه موردی: دهستان لیشتر، شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت به عنوان یکی از عناصر ضروری جهت دستیابی به توسعه و به خصوص توسعه روستایی شناخته شده است. در همین ارتباط دولت ها برنامه های متفاوتی را جهت افزایش مشارکت روستاییان به اجرا می گذارند. مسئله اساسی آن است که در نواحی روستایی کشور، سطح مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت روستایی در سطح پایین قرار دارد. این روند ناکارآمدی نظام برنامه ریزی روستایی کشور را در سطح خرد و کلان به دنبال داشته است. سئوالی که در این زمینه مطرح می شود آن است که «مهمترین موانع اقتصادی و اجتماعی عدم مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت روستایی کدام عوامل می باشد؟». روش پژوهش حاضر توصیفی، تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) بود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (آزمون توکی، کای دو، تحلیل خوشه ای، رگرسیون خطی، و آزمون t تک نمونه ای) صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، 1582 خانوار 20 روستای دارای شورای اسلامی و دهیاری دهستان لیشتر بود که نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه از این خانوارها با استفاده از فرمول کوکران، 143 نمونه محاسبه شد. جهت سنجش پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ و با تاکید بر همسانی درونی استفاده شد که ضریب آن برای پرسشنامه مردم 764/0 و برای پرسشنامه مسئولین 781/0 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد سطح مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت روستایی در وضعیت مناسبی قرار ندارد و میان ویژگی های فردی روستاییان و سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه با سطح مشارکت رابطه معنی داری وجود دارد. از دیدگاه مردم و مسئولین کمبود درآمد روستاییان به عنوان مهمترین مانع مشارکت آنان در فرآیند مدیریت روستایی شناخته شد.
نقش هویت سازمانی در پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه علوم اسلامی رضوی و دانشگاه خیام مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، رفتار شهروندی سازمانی به عنوان رفتارهای فرانقشی کارکنان، به دلیل اثرات قابل توجهی که بر اثربخشی و موفقیت سازمانی داشته اند، بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. از سوی دیگر، هویت سازمانی یکی از عوامل مهمی است که می تواند در بهبود رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان نقش داشته باشد. در پژوهش حاضر تلاش شد وضعیت هویت سازمانی در دو دانشگاه و رابطه آن ها با رفتار شهروندی سازمانی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش با روش همبستگی انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این پ ژوهش را کارکنان رسمی، پیمانی، قراردادی دانشگاه علوم اسلامی رضوی و دانشگاه خیام در سال تحصیلی 90-89 در بر می گرفت که تعداد آنها به ترتیب برابر با 75 و 50 نفر بود. این افراد به روش سرشماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه هویت سازمانی چنی (1982) و رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (2000) استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه هویت سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ و نظر استادان و پژوهشگران رشته های مدیریت و جامعه شناسی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی نیز به روش آلفای کرانباخ و روایی سازه تایید شد. یافته ها نشان داد که که بین رفتار شهروندی سازمانی و هویت سازمانی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نمره این دو متغیر در دانشگاه ها در سطح بالایی قرار داشت؛ میانگین نمره دانشگاه علوم اسلامی رضوی در هر دو متغیر هویت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بالاتر از دانشگاه غیردولتی خیام بود؛ همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که 40 درصد از تغییرات رفتار شهروندی سازمانی از طریق هویت سازمانی کارکنان دو دانشگاه قابل تبیین است.