مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
مشارکت
حوزه های تخصصی:
بیش از نیم قرن است که پیرامون همکاری و ناهمکاری ایرانیان با ادعاهای به شدت مغایری مواجه ایم که هیچ یک قصد کرنش در برابر دیگری را ندارد. مسأله اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه های مغایر موجود پیرامون همکاری و ناهمکاری ایرانیان از منظر روش شناختی و توضیح علل مغایرت دیدگاه ها از روزن روش شناختی است.
روش انجام این پژوهش، از نوع کیفی و اسنادی و به طور خاص به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بوده است. جمعیت آماری این پژوهش شامل همه پژوهش هایی است که در آن پیرامون وضعیت همکاری در جامعه ایران اظهارنظر شده است. اگرچه اختلاف دیدگاه ها براساس آرای مارکس، مانهایم، تریگ و... می تواند ناشی از جایگاه اجتماعی اقتصادی و منافع صاحب نظران باشد، در این پژوهش به دلیل تمرکز بر متون موجود، به بازتاب آن ها در شیوه انجام پژوهش و نحوه دستیابی به دیدگاه در چارچوب متون خود صاحب نظران بسنده شده است.
برمبنای یافته های پژوهش دو گزاره نظری، به عنوان عوامل اساسی برای توضیح این مغایرت ها، از منظر روش شناختی، آشکار می شود: «ضعف در روش انجام پژوهش» و «نبود جامعه علمی نقاد».
رابطه توانمندسازی شهروندان منطقه 18 تهران با مشارکت در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توانمندسازی شهروندان به عنوان عامل مؤثری در مشارکت مدیریت شهری بیان می شود. بنابراین هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه توانمندسازی شهروندان با مشارکت در مدیریت شهر و ارایه سازوکارهایی جهت توانمندسازی شهروندان به منظور ترغیب آنها به همکاری بیشتر و مشارکت فعال در مدیریت شهر است.
این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و به شیوه توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و جامعه آماری پژوهش تمامی شهروندان بالای 15 سال ساکن در منطقه 18 شهرداری تهران، حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر و انتخاب نمونه های آماری به شیوه طبقه ای تصادفی انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به دو شیوه توصیفی و استنباطی صورت گرفت؛ نتایج کلی نشان داد که میان توانمندسازی شهروندان و مشارکت در مدیریت شهر رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین یافته ها نشان می دهند که میزان توانمندی و مشارکت پایین تر از حد متوسط است. با توجه به نتایج به دست آمده، اقدام در جهت توانمندسازی شهروندان و ارتقای مشارکت شهروندی ضرورت دارد و هر گونه تلاش برای توانمندسازی شهروندان، در ارتقای سطح مشارکت در مدیریت شهر، مؤثر خواهد بود
جایگاه بزه دیدگان در دیوان کیفری بین المللی؛ با تأکید بر مشارکت آنان در مراحل آغازگری دعوا و تحقیقات مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت بزه دیدگان اشاره به موقعیتی دارد که طی آن، حق قابل ملاحظه شرکت فعال در مراحل مختلف رسیدگی و ارائه دیدگاه ها و نگرانی ها را به آنان اعطا می کند. حقیقت یابی، ایجاد سازش، تحکیم هنجارها و اعاده حاکمیت قانون از زمره اهم اهداف مشارکت محسوب می شوند.
اساسنامه رم برای بزه دیدگان حق واقعی در آغازگری رسیدگی ها را به رسمیت نشناخته و در این مرحله حقوق مشارکتی آنان در شروع تحقیقات بسیار محدود است. اما در مقایسه با این مرحله، دیوان کیفری بین المللی در مرحله تحقیقات مقدماتی، حقوق مشارکتی نسبتاً گسترده تری را مورد پذیرش قرار داده است. اما با وجود این، اساسنامه و سایر مقررات دیوان، راهبردهای ناچیزی در زمینه ماهیت «مشارکت»، جرئیات، شرایط و شیوه اعمال آن توسط قضات به دست می دهد. کلی، مبهم، پیچیده و متناقض بودن اساسنامه رم و سایرمقررات دیوان در زمینه مشارکت بزه دیدگان، به ویژه در زمینه تحقیق، به دادستان و قضات اجازه می دهد که در این راستا با رویکردی موسع و امکان اعمال سلایق شخصی، تصمیماتی اتخاذ کنند.
تاکنون عدم ثبات و انسجام عملکرد و رویه دیوان در راستای مشارکت بزه دیدگان، در بیش از یک دهه ای که از اشتغال به کار آن می گذرد، در کنار حضور و مشارکت نامنظم و بدون بهره مندی از ارشاد و معاضدت درست و کافی، در مجموع، مشارکتی تقریباً نمادین را برای بزه دیدگان به نمایش گذاشته است.
تحلیل اثرات گسترش افقی شهر بر سرمایه های اجتماعی مورد شناسی: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ناگزیر بودن رشد شتابان شهرنشینی که براساس پیش بینی های صورت گرفته، در دهه آینده نیز به روال خود ادامه خواهد داد و نیز جریانهای ناشی از آن که به جابجایی، استقرار و تمرکز جمعیت در کلان شهرها منجر می شود؛ هدف این نوشتار تأثیرات گسترش افقی شهر بر سرمایه های اجتماعی شهروندان می باشد. در حقیقت می توان گفت که بین شکل و نوع گسترش شهر و مؤلفه های اجتماعی رابطه وجود دارد. به منظور گردآوری اطلاعات در زمینه رابطه بین شکل و فرم شهر و تأثیر آن بر سرمایه اجتماعی شهروندان، از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. از روش کتابخانه ای و اسنادی برای بخش برابری اجتماعی یا میزان دسترسی شهروندان محلات مختلف شهر به انواع خدمات و فضاهای ورزشی، فرهنگی، آموزشی، تجاری، پارک و فضاهای سبز و بهداشتی – درمانی مورد استفاده قرار گرفت. به عبارتی برای محاسبه میزان دسترسی شهروندان به خدمات و تسهیلات مختلف، از آمارهای مزبور به سرانه های مختلف در طرح جامع شهر مراغه کمک گرفته شد و سایر اطلاعات مورد نیاز از روش پرسشنامه ای بدست آمد. سرمایه های اجتمای دارای پنج مؤلفه (امنیت اجتماعی و محیطی، عضویت، مشارکت، تعامل اجتماعی، اعتماد) می باشد. بعد از تقسیم بندی مؤلفه ها، سؤالات پرسشنامه براساس آن ها طراحی شده است. تعداد نمونه ها با توجه به اینکه شهر مراغه در سرشماری سال 1390، 162356 نفر بوده، بر اساس فرمول کوکران 320 نمونه برآورد شده است. پرسشنامه ها به صورت تصادفی در سطح محلات به منظور گردآوری نظرات مردم توزیع شده اند و سپس اطلاعات خام به دست آمده وارد نرم افزار spss شده است. متغیرهای مربوط به گسترش شهر مانند: تراکم، دسترسی، فاصله و ... به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای مربوط به سرمایه های اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شده است. در نهایت به منظور ارزیابی و تحلیل سرمایه های اجتماعی و میزان ارتباط آن ها با مؤلفه های گسترش افقی در شهر مراغه با استفاده از تحلیل های پیشرفته آماری مانند: ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های تراکم با ضریب معناداری 0.026 و با مقدار بتای 0.699 بیشترین تأثیر را بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی داشته است. شاخص های فاصله از مرکز شهر، نرخ فضای باز، نرخ رشد خانوار، میانگین مدت سکونت و بعد خانوار به ترتیب بر میزان سرمایه های اجتماعی تأثیرگذار بوده اند. در نهایت بایستی خاطر نشان کرد که در مقوله توسعه شهری تنها نباید به مسائل کالبدی پرداخت؛ بلکه بایستی تأثیرات اجتماعی نیز ارزیابی شوند و سیاست های مختلفی را برای افزایش سرمایه اجتماعی تدوین نمود.
نسبت مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در اندیشه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بیان می کند که مشارکت اجتماعی (به خصوص به صورت داوطلبانه)، نقش مهمی در شکل گیری سرمایه اجتماعی دارد. در عین حال سرمایه اجتماعی زمینه اصلی مشارکت را به وجود می آورد. در واقع سرمایه اجتماعی، روح و مشارکت تجلی و جسم رفتار اجتماعی و سیاسی است. مشارکت جنبه محسوس و سرمایه اجتماعی جنبه نامحسوس ثروت ملی می باشد. با تراکم و آزاد شدن این نیرو، توسعه و تعالی (سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی) و امنیت روانی و اجتماعی در سطوح مختلف تضمین می شود. سؤال مقاله این است که آیا مشارکت اجتماعی به خصوص نوع داوطلبانه آن و سرمایه اجتماعی در اندیشه امام خمینی مورد توجه قرار گرفته است؟ فرض این است که مشارکت اجتماعی، بر احساس تعلق افراد به جامعه تأثیر می گذارد. امام بارها و همزمان سعی می کند: از یک سو، مشارکت داوطلبانه مردم را در جامعه تحریک نماید و از سوی دیگر با تأکید بر «کشور مال خود شماست» روحیه احساس تعلق را در بین مردم ایران احیا کند.
تحول رهیافت موازنه قدرت در نظم های منطقه ای: هویت گرایی در برابر ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موازنه منطقه ای یکی از الگوهای امنیت سازی در رهیافت واقع گرایی، نوواقع گرایی و مکتب انتقادی است. باری بوزان دو نوع موازنه را در سازماندهی امنیت منطقه ای ارائه می دهد. وی بر این اعتقاد است که موازنه قدرت به موازات موازنه هویت انجام می گیرد. سازماندهی موازنه منطقه ای به عنوان یکی از ضرورت های امنیتی در شرایط و محیط های بحرانی تلقی می شود. چنین فرایندی در حوزه خاورمیانه و خلیج فارس از اهمیت ویژه ای برخوردار است. موازنه منطقه ای در شرایطی دارای مطلوبیت است که زمینه های بحران سازی منطقه ای وجود داشته باشد. می توان بر این امر تأکید داشت که بحران یکی از واقعیت های محیط منطقه ای در خلیج فارس و خاورمیانه محسوب می شود. برای عبور از بحران نیاز مشهودی به سازماندهی موازنه منطقه ای وجود دارد. قدرت های بزرگ یکی از اصلی ترین نیروهای تأثیر گذار در توازن منطقه ای می باشند. این امر، انعکاس شاخص ها و نشانه هایی محسوب می شود که قدرت های بزرگ در کنترل محیط، حوادث، منابع و بازیگران منطقه ای ایفا می نمایند. منطقه گرایی و توازن منطقه ای به مفهوم آن است که در هر نظام منطقه ای به موازات نقش آفرینی بازیگران منطقه، بازیگران دیگری نیز به کنشگری مبادرت می نمایند. بر هم خوردن موازنه قوا را می توان انعکاس تحولاتی دانست که ناشی از اقتصاد جهانی، سیاست جهانی، فناوری های تأثیرگذار در حوادث جهانی و ابزارهای قدرت بازیگران در سطح فراملی و فرامنطقه ای است. به هر میزان فناوری از تحول بیشتری برخوردار شود، زمینه برای تغییر در معادله توازن قوا به صورت بیشتر و فراگیرتری ایجاد می شود.
بازشناسی پدیدارشناختی حکمت متعالیه و پی آیندهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین، انسان را حقیقت ذومراتبی می داند که دائماً در ذات و گوهر خود در حال تحول و سیلان است. علم و ادراک نیز چیزی جز طی مراحل و مدارج استکمال و انتقال از نشئه ای به نشئه دیگر نیست. با توجه به نگرش هایی که وی در خصوص بحث طاقت بشری و بحث تحویل وجودی (منبعث از اصالت وجود و مشکک بودن آن)، ارائه داده، می توان گفت که ملاصدرا در زمره فیلسوفانی قرار دارد که نسبت سوژه اوبژه را واجد حیث التفاتی دانسته و لذا با تفکر سوبژکتیویستی کلاسیک ناسازگار است.
نظریه فوق در مقاله حاضر به بحث گذارده شده و مبتنی بر آن، عناصر تربیتی صدرایی معرفی گردیده است. مدعای مقاله آن است که در تفکر تعلیم وتربیت صدرایی، دو عنصر «مشارکت» و «شکوفایی»، واجد بالاترین اهمیت هستند.
حسابداری تخصیص منابع(مضاربه، سرمایه گذاری و اجاره به شرط تملیک) در بانک داری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت شیوه های تخصیص منابع در بانک داری بدون ربا و بانک داری ربوی مستلزم گسترش نظام حساب داری متفاوت است. این در حالی است که حساب داری موجود در بانک های کشور تفاوت چندانی با حساب داری بانک های متعارف ندارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی مشکلات حساب داری تخصیص منابع در برخی عقود و قراردادها (مضاربه، سرمایه گذاری و اجاره به شرط تملیک) در بانک داری اسلامی است. روش جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر، «کتاب خانه ای» و «مصاحبة عمیق» و «نظرخواهی» از کارشناسان خبرة حساب داری بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز با روش «توصیفی تحلیلی» انجام شده است. بررسی های انجام شده در مطالعة حاضر، نشان می دهد که الگوی حساب داری و گزارش گری مالی مرسوم در بانک داری ایران، از قابلیت های لازم برای پاسخ گویی به نیازهای کاربران و الزامات شرعی حاکم بر قانون عملیات بانکی بدون ربا و نگه داری حساب و گزارش گری سود یا زیان مبتنی بر نتایج واقعی عملکرد حاصل از عقود مشارکتی برخوردار نیست. این روش موجب دور شدن قرارداد «مضاربه» و سرمایه گذاری مستقیم از ماهیت خود می شود.
بررسی دیدگاه سهامداران نهادی و کارگزاران فرابورس در رابطه با متغیرهای موثر بر گسترش فرهنگ سهامداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش فرهنگ سهامداری یکی از عوامل کلیدی و موثر در توسعه بازار سرمایه و از نمادهای توسعه
اقتصادی است . مطالعه حاضر، نگرش سهامداران نهادی و کارگزاران بازار فرابورس نسبت به متغیرهای موثر
بر گسترش فرهنگ سهامداری در ایران را سنجیده است.
روش تحقیق از نوع توصیفی - پیمایشی بوده که به روش سرشماری و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته
شده که روایی آن تایید گردید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به میزان 0,87 به دست آمد . دیدگاه
با کمک SPSS و Minitab سهامداران نهادی و کارگزاران بازار فرابورس ایران را تحت نرم افزارهای
و (U ویلکاکسون تک نمونه ای، من - ویتنی (آزمون ،(KS) آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف
تحلیل می نماید. (H کروسکال- والیس (آزمون
نتایج به دست آمده بیانگر این است که شفافیت ، هزینه های معاملاتی و هم چنین مکانیزم های حمایتی و
آموزشی بازار فرابورس ایران برای ورود و مشارکت سرمایه گذاران و شرکت ها در بازار سرمایه مناسب ومطلوب بوده و این بازار ضمن ارائه نوآوری ها و تنوع موقعیت های معاملاتی، باعث کاهش ریسک
سرمایه گذاران می شود. هم چنین بین دیدگاه سهامداران نهادی و کارگزاران فرابورس در مورد متغیرهای
مطروحه تفاوت معناداری وجود ندارد. اما، از جنبه میزان تحصیلات در همه موارد و از جنبه زمینه فعالیتی
نیز به جز در مورد متغیر شفافیت معاملاتی، این تفاوت دیدگاه تایید می شود.
ریشه یابی چالش ها ی استفاده از عقود مشارکتی در نظام بانکداری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی چالش ها ی پیش روی بانکداری بدون ربا، یکی از مهم ترین مسائلی است که محققان و متفکران به آن می پردازند. به عقیده بسیاری از صاحب نظران، یکی از چالش ها ی اصلی که نظام بانکداری کشور با آن مواجه است، عدم تطبیق نحوه اجرای عقود مشارکتی در بانک ها با شکل فقهی عقود مشارکتی است. بدین معنا که در مقام اجرا، آنچه در بانک ها به اسم عقود مشارکتی در حال اجراست، بسیار متفاوت است از آنچه که شارع به نام مشارکت معرفی می کند. مقاله حاضر پس از عنوان کردن قابلیت های ساختاری و کارکردی بانک ها و تطابق آن با الزامات شرعی، قانونی و اجرایی عقود مشارکتی این فرضیه را بررسی می نماید که ریشه اصلی این چالش در این است که بانک به عنوان یک ظرف توان گنجایش عقود مشارکتی به عنوان مظروف را ندارد. بانک در بعد خرد و کلان اقتصادی دارای وظایف و ویژگی ها یی است که اجرای عقود مشارکتی با آن ها سازگاری ندارد و الزام به این امر هم بانک ها را در اجرای وظایف ذاتی خود با مشکل مواجه می سازد و هم موجبات اجرای ناقص این عقود را فراهم می کند.
تاثیر مشارکت در بودجه بندی بر نگرش های شغلی و عملکرد مدیران تربیت بدنی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق تحلیل تأثیر مشارکت در بودجه بندی بر نگرش های شغلی و عملکرد مدیران تربیت بدنی دانشگاه ها بود. روش تحقیق توصیفی، از لحاظ روابط بین متغیرها، از نوع همبستگی و به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش مدیران تربیت بدنی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند. حجم نمونه برابر با کل جامعه و به صورت کل شمار تعیین شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پنج پرسشنامه استاندارد شامل پرسشنامه مشارکت در بودجه بندی، پرسشنامه رضایت شغلی، پرسشنامه عجین شدن با شغل، پرسشنامه تعهد سازمانی و پرسشنامه عملکرد استفاده شد. بررسی تأثیر متغیرها و ارزیابی مدل از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)، روش Bayesian Estimation با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که مشارکت در بودجه بندی مدیران به طور مستقیم بر عملکرد مدیران تربیت بدنی تأثیر معناداری ندارد، اما نتایج معادلات ساختاری Bayesian Estimation نشان داد مشارکت مدیران در بودجه بندی به طور غیرمستقیم از طریق تأثیرگذاری بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر عملکرد مدیران مؤثر است. همچنین رضایت شغلی مدیران تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد سازمانی و تعهد سازمانی بر عجین شدن با شغل آنان دارد.
مدل معادلات ساختاری عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، تعیین عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی کارکنان در سازمان های ورزشی بود. روش تحقیق توصیفی همب ستگی بود. به همین منظور کارکنان ادارهکل ورزش و جوانان استان خراسان رضوی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند، با توجه به جدول نمونه گیری مورگان کرجسای تعداد 86 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. اطلاعات مورد نظر از طریق پرسش نامه سرمایه اجتماعی اکبری (1392) که شامل 26 سؤال در 7 عامل بود، جمع آوری گردید. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه توسط گروهی از استادان صاحب نظر دانشگاهی بررسی و تأیید شد و در یک مطالعه راهنما و با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ مقدار پایایی برابر با 87/0 محاسبه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مدل معادلات ساختاری، عوامل توانمندسازی و آموزش، هویت، مشارکت و کار تیمی، تعهد، اعتماد، اطلاعات و آگاهی و کمک و هم یاری به ترتیب بیش ترین نقش و تأثیررا در شکل گیری سرمایه اجتماعی در سازمان داشتند (χ2[14]=36.741,P<.05;CFI=.94; GFI=.93; RMSEA=0.01). از این رو سازمان های ورزشی می توانند به منظور حفظ و ارتقای جایگاه خود در جامعه، با اتخاذ راه کارهایی، زمینه بروز سرمایه اجتماعی را از طریق سرمایه گذاری در عوامل مؤثر به دست آمده در این مطالعه فراهم نمایند.
قرائت شهروندان شهر ایوان از مفهوم حقوق شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی آمیخته ای از وظایف و مسئولیت های شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت ( قوای حاکم)؛ حقوق و امتیازاتی که وظیفه تأمین آن بر عهده ی دولت یا قوای حاکم است. مفهوم حقوق شهروندی یکی از عوامل مهم در توسعه ی اجتماعی و رفاه اجتماعی است. هدف این پژوهش قرائت شهروندان شهر ایوان از مفهوم حقوق شهروندی است. روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است. جهت جمع آوری اطلاعات از نمونه گیری سهمیه ای و مصاحبه ی متمرکز(گروه کانونی) استفاده گردیده است. این پژوهش بر روی 50 نفر از شهروندان شهر ایوان انجام شد. شهروندان به پنج گروه ده نفره ی دانش آموزی، دانشجویی، کارمندان، متخصصان، بازاریان و کسبه تفکیک شدند و از هر گروه مصاحبه ی عمیق به عمل آمد؛ نتایج مصاحبه ها ضبط، و به متن تبدیل و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که در مجموع آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی کم است. این مسأله ناشی از اعتماد و مشارکت اندک شهروندان از یک سو، و فعالیت کم در ارائه ی آموزش حقوق شهروندی به شهروندان از سوی دیگر، می باشد. هم چنین، در مصاحبه های انجام شده تقریباً بیشتر مصاحبه شوندگان به آموزش حقوق شهروندی توجه نشان داده اند؛ و این آموزش را به طور گسترده در بین تمام اقشار جامعه لازم دانسته اند. بنابراین، فرایند آموزش باید به صورت گسترده و فراگیر از طرف نهادهای ذی ربط مانند آموزش و پرورش، دانشگاه ها، صدا و سیما و مطبوعات انجام شود. در مورد التزام به حقوق شهروندی، مصاحبه شوندگان دیدی انتقادی نسبت به دولت دارند. در این زمینه به مواردی مثل پارتی بازی و رشوه خواری اشاره می کنندکه منجر به فساد اداری و تضییع حقوق شهروندان می شود.
مشارکت شوراهای اسلامی روستایی در حفاظت از منابع طبیعی: مطالعه ای در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفاظت از منابع طبیعی نه تنها به فنّاوری، بلکه به نهادها و سازمان هایی وابسته است که در سطح محلی در مدیریت آن دخالت دارند. سازمان های محلی مانند شوراهای اسلامی، هم یک گزیدار در ایجاد یک چارچوب سازمانی پایدار و مناسب برای مدیریت منابع طبیعی محسوب می شوند و هم یک عامل مؤثر در جلب همکاری و مشارکت آحاد جامعه هستند. به همین دلیل بسیاری از کشورها به دنبال تشویق و بکارگیری ظرفیت مشارکتی اجتماعات محلی در قالب ساماندهی به تشکل ها و شوراهای مختلف می باشند. وجود شوراهای اسلامی روستایی در ایران، که هم گسترش وسیعی دارند و هم از پشتوانه قانونی و حقوقی برخوردارند، باعث شده است که یک ظرفیت قابل توجه برای حفاظت مشارکت محور از منابع طبیعی فراهم باشد. مقاله حاضر با درک اهمیت این موضوع به تشریح قابلیت های مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی در ایجاد یک نهاد یا سازمان اجتماعی پایدار به منظور حفاظت از محیط زیست طبیعی می پردازد و در آن به نتایج یک تحقیق پیمایشی اشاره شده است که با هدف بررسی ایستار و ساختار مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی به منظور حفاظت از منابع طبیعی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش که درباره شوراهای اسلامی 52 روستای واقع در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت محیط زیست فارس انجام شده است نشان می دهد که بُعد مشارکتی ساختار سازمانی شوراهای اسلامی نسبتاً مناسب است و از این نظر، شوراهای اسلامی آمادگی ایفای نقش نهاد حفاظتی در زمینه محیط زیست را دارند. این در حالی است که ایستار اعضای شوراهای اسلامی مورد مطالعه هم نسبت به مشارکت عمومی و هم نسبت به حفاظت از منابع طبیعی در حدّ مطلوبی است و آنان خواستار همکاری در حفاظت از منابع طبیعی در سطوح بالای مشارکت هستند، به طوری که میانگین وزنی مشارکت آنان در سطح مشارکت تابعی قابل ارزیابی است. این در حالی است که بیشتر اعضای شوراهای اسلامی معتقد به فعّالیت این شوراها در نظارت بر حفاظت از منابع طبیعی هستند و زمینه های تصمیم گیری و اجرا، به ترتیب در مراتب بعدی قرار دارند. تفویض مناسب اختیار به منظور افزایش قدرت تصمیم گیری شوراهای اسلامی، مشارکت تعاملی ادارات و سازمان ها با شوراهای اسلامی در حفاظت محلی از منابع طبیعی، توجه به ارتقاء نگرش اعضای شوراهای اسلامی نسبت به مشارکت عمومی و قائل شدن نقش نظارتی در حفاظت از منابع طبیعی برای شوراهای اسلامی از پیشنهادات تحقیق حاضر می باشند.
مقایسه شیوه های بومی و نوین مدیریتی سامانه همیاری ها: مطالعه موردی شهر ارسنجان، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های بومی و نوین مدیریتی (گردانندگی) و ریشه های ماندگاری و یا ناکامی آنها در شهرستان ارسنجان استان فارس انجام پذیرفت. موردپژوهی به عنوان رویکرد مطالعاتی این پژوهش برگزیده شد و داده ها با استفاده از تکنیک مشاهده، مصاحبه و اسنادپژوهی گردآوری گردید. بدین ترتیب، چگونگی دارایی (شرایط مالکیتی) و شیوه گردانندگی کاریزهای عایشه، بناب و کتک ارسنجان که یادگار کهن آبیاری و زندگی مردم این شهر است، با دو مورد سامانه نوین گردانندگی (شرکت پیشین سهامی عام برق و مجتمع تعاونی امت اسلامی) برابر سازی و سنجش گردید. آوردهای پژوهش روشن ساخت که مالکیت این سه رشته کاریز، به هفتصد و بیست (720) سهم بخش شده و بسیاری از مردم بومی ارسنجان مالک پاره کوچکی از این آب هستند. آشکار گردید که در این کاریزها، شیوه های گردانندگی، مهندسی ساخت و پخش آب از دانش بومی ارزشمند و پویایی برخوردار است که با اندیشه های نوین همیاری سازگاری دارد. کار گروهی برای نوکَنی، بهسازی و بهره برداری از کاریزها فرهنگ همیاری با ارزش و کهنی را پایه ریزی کرده که بر بسیاری از پیوستگی های پولی و مردمی سایه افکنده است. روشن گردید که در سنجش با شرکت سهامی پیشین برق ارسنجان، سامانه همیاری کاریزها از زیرساخت های نیرومندتری برخوردار است. پراکنش دارندگان آب کاریز در 24 زیرگروه (تاق)، گزینش سرگروه ها از مردمانی خوش نام و اندیشمند و دوری جستن از دولتی شدن از رازهای پایداری این سامانه می باشد. رو در روی این، سستی های اساسنامه، پاسخگو نبودن چندان نیکوی گردانندگان، روشن نبودن و یا دادگرانه نبودن بهره هییت مدیره از کارکرد خود و وابستگی بنگاه های نوین به سازمان های دولتی از ساز وکارهای فروپاشی آنها هستند.
بررسی متغیرهای تمایل به دریافت وام،جهت مقاوم سازی مساکن روستایی دربرابر زلزله (مطالعة موردی: بخش آباده طشک واقع در شهرستان نی ریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناخت متغیرهای مؤثر بر میزان تمایل روستاییان به دریافت وام در فرایند نوسازی و بهسازی مساکن و همچنین، رتبه بندی این متغیرها می باشد.
روش: در این مطالعه، روش تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. برای توصیف داده ها از نرم افزار SPSS و برای تعیین میزان تمایل به دریافت وام از آزمون خی دو، T.Testو Anovaاستفاده شده است. داده ها براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری کوکران، از سطح 300 خانوار نمونه منطقه جمع آوری شده اند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که از شش متغیر موردبررسی، بین پنج متغیر نوع سکونت، سن، سطح تحصیلات، آگاهی از خطر و میزان درآمد، با متغیر وابستة تحقیق؛ یعنی، تمایل به دریافت وام رابطة معنی داری وجود داشت (05/0P).
محدودیت ها/ راهبردها: نداشتن دسترسی به اطلاعات به هنگام در روستاها، از چالش های پژوهش حاضر می باشد.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل توجه به جدول زمان بندی برای اعطای وام به خانوارهای متمایل، تأمین بخشی از نیاز ساختمان سازی با بهای یارانه ای و غیره پیشنهاد شد ه اند.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که با شناسایی متغیرهای تمایل به دریافت وام، مدیران روستایی می توانند برای مقاوم سازی مساکن اقدام کنند.
تحلیل عوامل تأثیرگذار بر تمایل و شرکت باغداران در کلاس های آموزشی- ترویجی در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه برنامه های ترویجی چالشی است که متخصصان و برنامه ریزان ترویج درگیر آن هستند و نیازمند صرف زمان زیاد و تعهد افراد است که بر موفقیت یا شکست برنامه ها تأثیرگذار است، بنابراین امروزه اهمیت برنامه های آموزشی و ترویجی به منظور توانمندسازی کشاورزان اهمیت زیادی دارد. اما بسیاری از کشاورزان به دلایل متعدد تمایلی به شرکت در این برنامه ها ندارند و رضایت کشاورزان و حسابرسی برنامه ها اهمیت زیادی دارد. با توجه به این، هدف تحقیق حاضر بررسی تحلیل موانع رفتاری باغداران برای شرکت در برنامه های آموزشی و ترویجی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر باغداران استان آذربایجان غربی بود که تعداد 231 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که بر اساس ادبیات نظری تدوین شد و روایی آن از طریق روایی محتوا و سازه محاشبه شد همچنین روایی پرسشنامه توسط صاحب نظران کشاورزی تأیید شد. پایایی ترکیبی پرسشنامه با استفاده از نرم افزار لیزرل محاسبه شد و نشان داد شاخص های تحقیق از پایایی نسبتاً مناسب برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون تی مستقل نشان داد که باغداران شرکت کننده در برنامه های ترویجی تمایل بیشتری نسبت به باغداران شرکت نکرده در برنامه های ترویجی برای مشارکت در برنامه های آموزشی و ترویجی دارند. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای کنترل رفتار ادراک شده و ارزشیابی برونداد نشان می دهند با افزایش این دو متغیر احتمال شرکت در برنامه های آموزشی و ترویجی کاهش می یابد. بر اساس نتایج حاصل از ضرایب مسیر، متغیرهای تمایل، کنترل رفتار ادراک شده و نگرش نسبت به رفتار بیشترین تأثیر را بر رفتار داشته و متغیرهای باورهای ذهنی و هنجارهای ذهنی کمترین تأثیر را داشته اند. در پایان بر اساس یافته های تحقیق پیشنهادهایی ارایه شده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان روستایی در برنامه های آموزشی – ترویجی مراکز خدمات جهاد کشاورزی (مطالعة موردی: شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان روستایی در برنامه های آموزشی- ترویجی مراکز خدمات جهاد کشاورزی در شهرستان آمل است تا درنتیجة بهبود سطح مشارکت آنان، بتوان درجهت تسهیل و تسریع فرایند توسعة کشاورزی و روستایی گام مثبتی برداشت.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- همبستگی دارد. برای گردآوری اطلاعات، از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از نظرهای متخصصان و آزمون آلفای کرونباخ (86/0>α>78/0) موردتأیید قرار گرفت. 67488 نفر از زنان روستایی شهرستان آمل در استان مازندران، جامعة آماری تحقیق حاضر را شکل می دهند (67488N=) که براساس فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی انتخاب شدند (384n=). برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار 16SPSS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که میزان مشارکت زنان روستایی در برنامه های آموزشی- ترویجی در سطح خوبی قرار دارد. نتایج یافته های تحلیلی نیز نشان داد که بین سن، سطح تحصیلات، درآمد ماهیانه، میزان استفاده از منابع اطلاعاتی، ویژگی های اجتماعی، ویژگی های نگرشی و ویژگی های اقتصادی زنان روستایی با میزان مشارکت آن ها در برنامه-های آموزشی- ترویجی، رابطة مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که ویژگی-های اقتصادی، سطح تحصیلات، میزان درآمد، عوامل نگرشی، سن و میزان استفاده از منابع اطلاعاتی، 10/37% از تغییرات میزان مشارکت زنان روستایی در برنامه های آموزشی- ترویجی را تبیین می کنند.
محدودیت ها/ راهبردها: دسترسی به زنان روستایی و کسب اطلاعات موردنیاز، عمده ترین چالش تحقیق حاضر هستند.
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج تحقیق، انجام تجزیه وتحلیل جنسیتی با هدف ارائة اطلاعاتی درجهت روشن نمودن نقش و اهمیت آموزش زنان روستایی در توسعة پایدار کشاورزی و روستایی، ارتقای سطح تحصیلات زنان روستایی، بهبود نگرش زنان، و غیره می تواند درجهت مشارکت فزایندة زنان روستایی در برنامه های آموزشی- ترویجی مؤثر باشد.
اصالت و ارزش: با توجه به سهم و نقش بنیادی زنان روستایی در توسعة کشاورزی و روستایی، به ویژه در مناطق شمالی کشور، شناسایی عواملی که بر میزان مشارکت آنان در برنامه های آموزشی- ترویجی مراکز خدمات جهاد کشاورزی که تسهیل کنندة فرایند توسعة بخش کشاورزی و روستایی می باشند، الزامی است.
رویکرد پژوهش در عمل فضایی: تعادل میان مقیاسی به روابط قدرت، دانش و تصمیم گیری در برنامه ریزی فضایی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر برنامه ریزی راهبردی بر اساس رویکرد دموکراسی مشارکتی و عقلانیت ارتباطی مطرح شد و سپس به دلیل عدم ارائه کاربست عملی مورد نقد قرار گرفت. برای رفع این محدودیت، برخی محققین مانند گاونتا، کرنوال و آتاو معتقدند باید بر رویکرد پژوهش در عمل به مثابه یک راه حل روش شناختی تمرکز کنیم که در آن تأکید بر امر یادگیری متقابل است و منجر به کنش متقابل میان مجموعه متعددی از بازیگران می شود. با وجود این، تحلیل پژوهش های آن ها نشان می دهد که تنها به کاربرد رویکرد پژوهش در عمل در یک مقیاس جغرافیایی توجه شده و از مفهوم کثرت گرای مقیاس غفلت کرده اند، درحالی که به دلیل ماهیت چندمقیاسی مکان ها و ارتباط متقابل مقیاس ها، موفقیت دموکراسی مشارکتی در یک سطح به سطوح دیگر نیز وابسته است. بنابراین، ضروری است تا نگرشی موزون و بهم پیوسته برای برنامه ریزی راهبردی و رویکرد پژوهش در عمل بر اساس روابطِ میانِ مقیاس های مختلف و معنای کثرت گرای مقیاس تدوین شود. این نوشتار با رویکردی کثرت گرایی فضایی و طرح مفهوم “برنامه ریزی با مقیاس ها” افق گسترده تری را برای رویکرد پژوهش در عمل فراهم می آورد و از این طریق می تواند به تعادل بخشی روابط دانش، قدرت و تصمیم گیری میان مقیاسی در برنامه ریزی راهبردی مساعدت و ابعاد دموکراتیک آن را تقویت کند.
مروری بر تحقیقات تجربی پیرامون مشارکت استفاده کنندگان در فرایند تدوین استانداردهای حسابداری
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی نتایج تحقیقات داخلی و خارجی پیرامون میزان مشارکت استفاده کنندگان در فرایند تدوین استانداردهای حسابداری و نقش آن ها در اثرگذاری بر فرایند تدوین استانداردها است. میزان مشارکت استفاده کنندگان در فرایند تدوین استاندارد به عنوان یک عامل اساسی در مشروعیت نهادهای تدوین کننده استاندارد تلقی می شود. استفاده کنندگان از صورت های مالی دارای قدرت بالقوه جهت تأثیرگذاری بر فرایند تدوین استاندارد هستند. یافته های پژوهش به طور کلی نشان می دهد که میزان مشارکت استفاده کنندگان در فرایند تدوین استانداردهای حسابداری اندک است. نداشتن زمان و منابع کافی جهت مشارکت، هزینه مشارکت و احتمال موفقیت از دلایل عمده مشارکت اندک استفاده کنندگان در فرایند تدوین استانداردها است.