مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
حکمت صدرایی
حوزه های تخصصی:
این نوشتار برآن است که به بررسی مساله شرور و رابطه آن با آفرینش شیطان در نظام احسن بپردازد. مساله شر همواره چالشی برای بشر بوده است و سوالات بسیاری را با خود به همراه داشته است. یکی ازآن سوال های مهم سازگاری شری چون خلقت شیطان با وجود خداست. بدون تردید آفرینش شیطان و وجود او شر محض است. از طرفی دیگر می دانیم نظام آفرینش بهترین نظام ممکن است که خداوند با توجه به خیر محض بودن آن آفرید. در این جا مساله ای رخ می نمایدکه عالم خلقتی که بهترین نظام است، با خلقت شیطان که شر محض است، چگونه تناسب دارد و چرا خدایی که خیر محض است، شیطانی بیافریندکه فعل او اغواگری و اضلال وگمراه کردن آدمیان است. زیرا نظام احسن اقتضاء داردکه خداوند تمامی اسباب تکامل آدمی را فراهم سازد. پس آفرینش موجودی چون شیطان با حکمت بالغه الهی و وجود نظام احسن سازگار نیست. ملاصدرا براساس مبانی حکمت متعالیه معتقد است که خداوند ابلیس را که موجودی از موجودات است آفرید و این موجود چون صاحب اختیار و اراده است، از رهگذر اختیار و اراده راه گمراهی را در پیش گرفته و دیگران را به وسوسه وگمراهی می کشاند. علاوه براین نکته، موجودات وجود فی-نفسه و لغیره دارند، وجود فی نفسه او خیر است و از آنجایی که بالنسبه به ما آدمیان و انسان-ها اغواگری و اضلال می کند، شر است. این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی به تجزیه و تحلیل این موضوع می پردازد و درصدد است چگونگی نسبت خلقت شیطان و مساله شرور را با توجه به نظام احسن براساس حکمت صدرایی موردکاوش قرار دهد و زوایای بحث را بررسی نماید.
تمایز مبنایی حکمت صدرایی و حکمت سینوی در مسئله حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
91 - 103
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که یکی از بارزترین تمایزات اندیشه فلسفی سینوی و صدرایی در محور بسیار مهم حرکت و بویژه حرکت جوهری است و میان رأی ابن سینا و صدرا در این بحث، تقابل کاملی وجود دارد، نگارنده تلاش نموده است به این پرسش پاسخ دهد که ریشه ها و مبانی نظری این اختلاف رأی چیست و کدام موضع و اصل فلسفی به چنین تقابلی دامن زده است؟ در قسمت نخست مقاله با مقایسه تحلیلی که از مسأله حرکت در اندیشه این دو فیلسوف نام آور انجام می شود، به اختلاف صدرا و ابن سینا در سه موضع اساسی پی می بریم: 1- تلقی وجودی صدرا ازحرکت در مقابل نگرش ماهوی و مقولی ابن سینا؛ 2- توسعه قلمرو حرکت از جسم و جسمانیات به امور نفسانی و بویژه نفس انسانی؛ 3- تغییر جایگاه بحث حرکت از طبیعیات فلسفه به مباحث امور عامه. با تحلیل و بررسی نکات یاد شده بویژه با تأمل در اشکالات ابن سینا بر حرکت جوهری، نتیجه نهایی حاصل از این پژوهش آن است که اختلاف این دو فیلسوف نام آور در مسأله حرکت جوهری، ریشه در مهمترین موضع گیری فلسفی ایشان که همان اصالت وجود یا اصالت ماهیت است، دارد. بر این اساس علی رغم انکارها و تشکیکاتی که از جانب برخی متفکرین در اصالت ماهوی بودن اندیشه ابن سینا ابراز گردیده است، بر پایه این تحلیل فلسفی بروشنی میتوان تلقی اصالت ماهوی او را حداقل در بحث حرکت نشان داد و به این تشکیکات پایان داد.
نقد هستی شناسی رئالیسم انتقادی با تکیه بر مبانی نوصدراییان
یکی از آسیب های اندیشه دینی در جامعه اسلامی، طرح علوم انسانی مبتنی بر مبانی فلسفی غربی است. راه مقابله با این آسیب نیز فراهم کردن زمینه های لازم به منظور ارائه مبانی نظری علوم انسانی بر پایه فلسفه و حکمت اسلامی معاصر است. یکی از این موارد، طرح مسائل بنیادین اندیشه اسلامی و مقایسه تطبیقی آن با اندیشه های معاصر و تأثیرگذار در جوامع غربی است. بدین منظور در پژوهش حاضر تلاش می شود تا ضمن معرفی مبانی هستی شناختی رئالیسم انتقادی و حکمت صدرایی، مبانی هستی شناختی رئالیسم انتقادی بر اساس حکمت متعالیه و از نگاه نوصدراییان ارزیابی گردد و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا رئالیسم انتقادی می تواند با تکیه بر مبانی هستی شناختی خود، تبیین صحیحی از واقعیت و هستی داشته باشد یا نه؟ در این پژوهش با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و با استفاده از شیوه تحقیق توصیفی-تحلیلی، نهایتاً این نتیجه به دست آمده که رئالیسم انتقادی روی بسکار با طرح نظریه سطوح سه گانه واقعیت در کنار نظریه معرفت شناسی اش، همچنان از تبیین واقعیت بازمانده است؛ درحالی که صدرالمتألهین با طرح مبانی هستی شناسانه خویش و عینی دانستن حقیقت وجود، و با گذر از حس و عقل و بهکارگیری شهود، دستیابی به واقعیت و تبیین آن را آشکار می سازد.
مسئله جنسیت در رویکرد معرفت شناسانه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه اسلامی بطور عام و حکمت متعالیه بطور خاص، مسئله جنسیت بصراحت مورد توجه قرار نگرفته است. اما بر اساس مبانی فلسفه اسلامی و از لابلای آثار فیلسوفان میتوان به آراء ایشان در اینباره و تفسیرهای گوناگونی از این موضوع دست پیدا کرد. هدف این مقاله، نشان دادن نسبت میان عقل و جنسیت بر اساس حکمت صدرایی است و اینکه آیا زن و مرد در ادراک عقلانی سهم یکسانی دارند یا بین این دو تفاوت وجود دارد؟ طبق نظر ملاصدرا بنیادیترین ویژگی انسان، عقلانیت، بخصوص عقل نظری است و زن و مرد از حیث داشتن قوه تعقل یکسان هستند؛ بدین معنا که بین زن و مرد ذاتاً و طبیعتاً در برخورداری از عقل تفاوتی وجود ندارد. ملاصدرا تصریح میکندکه رسیدن به مرتبه تعقل یعنی از قوه به فعلیت رساندن عقل بطور اکتسابی بدست می آید و تفاوتی که بین زن و مرد و حتی در میان خود زنان و مردان در فرایند کسب معرفت مشاهده میشود، امری عارضی و نتیجه غلبه شرایطی است که شخص در آن قرار گرفته است. او در تقسیمبندی عقل و مراتب تعقل از عقل هیولانی تا عقل مستفاد این امر را بخوبی نشان داده است.
گستره حکایت مفاهیم ماهوی، بر مبنای اصالت وجود از منظر مفسران معاصر حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، مبنای اصلی فلسفه ملاصدرا و نظریات خاص اوست. از طرفی او در نظام فلسفیش تصوری روشن و دقیق از اصالت وجود و اعتباریت ماهیت ارائه نداده و از ماهیت با تعابیر مختلف یاد نموده است. هریک از مفسران معاصر حکمت متعالیه، براساس ظن و مبانی مطلوب خود، بنحوی ماهیت و چگونگی حکایت آن از وجود را تفسیر کرده و نظر صدرالمتألهین را بر آن حمل نموده اند. در حالیکه با توجه به نقش اساسی ماهیت و مفاهیم ماهوی در کسب معرفت حصولی، اختلاف در تفاسیر ماهیت، در نحوه» حکایت علم حصولی نیز مؤثر خواهد بود. از اینرو پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در تلاش است با ارائه تفسیر صحیح ماهیت از منظر مفسران معاصر حکمت صدرایی، این مسئله را بررسی کند که آیا شناخت ما از موجودات در علم حصولی که از طریق مفاهیم ماهوی حاصل میشود شناختی ایجابی است یا سلبی؟ بر همین اساس، تفاسیر شارحان معاصر حکمت صدرایی در باب ماهیت و نوع حکایت آن از وجود، نقد و بررسی میگردد. پاسخ اجمالی اینست که بنظر میرسد بنابر نظر صحیح که همان نظر استاد جوادی آملی است ماهیت، ظهورِ وجودِ متعین بوده و مفاهیم ماهوی حاکی از وجودِ محدودند؛ البته حکایتی ایجابی نه سلبی و تنزیهی.
بعد چهارم عالم طبیعت در حکمت صدرایی و نسبیت اینشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
99 - 126
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های فیلسوفان در طول تاریخ اندیشه ی فلسفی، پاسخ گویی به پرسش از چیستی و هستی زمان و مکان بوده و هست. به همین منظور در این پژوهش سعی بر آن است تا مسأله ی فضا و زمان در حکمت صدرایی و ارتباط آن با پیامدهای حاصل از فیزیک جدید تبیین شود و افزون بر مقایسه ی تحلیلی دو دیدگاه، ابعاد جدیدی از این مسأله ی پیچیده و مبهم اشاره گردد. نگاه صدرا به مسأله ی زمان با توجه به مبانی تفکر او در وجودشناسی به ویژه حرکت جوهری، سازگاری بهتری با یافته های جدید فیزیک دانان چون اینشتن دارد. از مهمترین دست آوردهای این مقاله، با توجه به نگاه هستی شناسی صدرالمتالهین از زمان، دست یابی به نگاهی جامع نگر و با دامنه ای وسیع به مسأله ی فضا - زمان است که دیدگاه فضا - زمان نظریه ی نسبیت را پوشش می دهد و با توجه به مسأله ی زمان مشترک، الگویی اتصال و یکپارچگی عالم طبیعت را با ابعادچهارگانه به تصویر می کشد. روش مورد استفاده در این پژوهش اسنادی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. آثار اصلی صدرالمتألهین و پژوهش های اینشتن در نظریه نسبیتمنبع این پژوهش است.امید است این نگرش افزون بر آشکارسازی زوایای فلسفی مسأله ی زمان، بتواند راه گشای انکشاف ابعاد جدیدتری برای فیزیک دانان باشد.
نقد دیدگاه گسست توحیدی قرآن از منظر حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
23 - 43
حوزه های تخصصی:
نورمن گیسلر اعتقاد دارد که دلیل گذار خدای ادیان ابراهیمی از هیأت تثلیثی به بلندای احدیت و صمدیت در قرآن، نفوذ اندیشه فلوطینی در آن بوده و همین امر سبب پیدایش گسست و ناپیوستگی توحیدی میان کتاب مقدس و قرآن شده است. وی از یک سو اندیشه بساطت مطلق ذات الهی را اندیشه ای فلوطینی و وارداتی در قالب واژگان احد و الصمد به قرآن می داند و از سوی دیگر رابطه صفات و ذات را ناگزیر از وقوع کثرت و نفی بساطت مطلق پنداشته است. در این مقاله ابعاد انتقادهای گیسلر از منظر حکمت صدرایی بررسی و به جای ادعای وارد کردن یا تحمیل بساطت بر آیات قرآن بر استنباط بساطت ذات الهی از طریق تحلیل فلسفی صفات الهی، همچون غنای مطلق، کمال مطلق، عدم محدودیت و زوال ناپذیری ذات الهی، به نفی همه انواع ترکیب من جمله ترکیب صفات و ذات و اثبات بساطت ذات الهی تأکید شده است.
جنس برتر از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
203-224
حوزه های تخصصی:
آیا زن انسان برتر است یا مرد؟ این پرسش در آراء فمینیستی پاسخ های مختلفی دارد. برخی از فمینیست ها ملاک برتری زن یا مرد را در تمایزات جنسی و طبیعی آن ها جستجو کرده و نفس بهره گیری از اندام تولید مثل خاص یا قوای جسمانی و ... را دلیل برتری یک جسم بر دیگری محسوب می کنند و برخی دیگر این ملاک را در تمایزات جنسیتی، اجتماعی و برساختی آن ها کاویده و حضور در سپهر اجتماعی و به کارگیری ابزار تولید فرهنگ و ... را عامل برتری می شمارند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، پاسخ این پرسش را از مبانی حکمت صدرایی استنباط می کند. بر اساس این مبانی هر دو گرایش فمینیستی غیرقابل قبول است. انسان برتر انسانی است که در کمالات وجودی سعه بیشتری دارد و این سعه، با فعلیت مراتب عقل عملی و نظری محقق می شود. تمایز جنسی میان زن و مرد، به خودی خود موجب فعلیت این مراتب یا مانع از تحقق آن ها نمی شود چنانچه تمایزات جنسیتی نیز تنها اگر مورد تائید عقل نظری و عملی باشند موجب برتری فرد انسان می گردد. ملاصدرا در کتب مختلف خود اظهارات فراوانی در خصوص شخصیت زن نیز دارد که به باور این تحقیق هیچ یک منافات با نتیجه مذکور نداشته و صراحتی در فرودست محسوب کردن زن ازآن جهت که زن است ندارند.
عقل مستمع (مظهر) و عقل منبع (مصدر) از دیدگاه استاد جوادی آملی (با ملاحظاتی از استاد مصباح یزدی بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
69 - 80
حوزه های تخصصی:
بحث از ادراک عقلی و نحوه تعقل، از مباحث مهم معرفت شناسی است. فلاسفه اسلامی ضمن تأکید بر ارزش ادراک عقلی، در تبیین سازوکار تعقل رویکردهایی گوناگون داشته اند. در این میان، ملاصدرا نیز در تبیین فرایند ادراک کلی، تعبیرات مختلفی دارد؛ او گاهی عقل را مظهر (مستمع) و گاهی مصدر (منبع) صور عقلی میداند. از اینرو هر یک از پژوهشگران و شارحان حکمت صدرایی بنوعی، در صدد توجیه اختلاف تعابیر صدرالمتألهین برآمده اند. استاد جوادی آملی در آثار خود، در مقام یک فیلسوف نوصدرایی مباحثی را مطرح میکند که میتواند نگاهی نو به مسئله فرایند ادراک عقلی باشد. پژوهش حاض ر با روش توصیفی تحلیلی نشان میدهد که استاد جوادی آملی به دو نوع ادراک عقلی و لزوم تفکیک آنها تصریح نموده است؛ در یک نوع عقل، مستمع است و ادراک کلی حاصل شهود آگاهانه عقلی و انفعال نفس میباشد و درک آن مختص به گروهی خاص است و در نوع دیگر، عقل، منبع است و ادراک کلی حاصل کارکرد ذهن و فعالیت نفس است و عموم مردم از این ادراک عقلی بهره مندند.
خوانشی نو از اسفار اربعه صدرایی بر اساس الگوی سفر قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا فلسفه را علمی برای استکمال همه نفوس انسانی معرفی می کند و آن را مختص گروه خاصی نمی داند؛ اما پیچیدگی مسائل فلسفی و دشواری فهم آن به دلیل انتزاعی بودن بر کسی پوشیده نیست. این در حالی است که ازنظر ملاصدرا قوه خیال و قدرت سخن دو موهبت الهی است که امکان فهم و انتقال این گونه مسائل را برای مخاطبان مختلف ایجاد می کند. قوه خیال به کمک تجزیه و ترکیب صور و معانی، پیوسته در حال ایجاد صور و معانی جدید است و زبان با گستره ای به پهنای خلاقیت ذهن، با تغییرات مداوم در فرم و محتوا، ابزاری است در خدمت ذهن گوینده برای انتقال معانی به ذهن مخاطب. داستان قالبی است که دو عنصر خیال و سخن فصل ممیّز آن از دیگر متون است. در این مقاله، عناصر داستان از منظر حکمت صدرایی به روش توصیفی تحلیلی تبیین شده و نیز ظرفیت های داستانی شدن آن بررسی شده است. وجود تمثیلات در حکمت صدرایی و عرضه شدن آن در قالب چهار سفر، امکان خوانشی داستانی از آن را با بهره گیری از کهن الگوی «سفر قهرمان» فراهم می کند.
پدیده عشق در حیوانات از دیدگاه حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
151 - 176
حوزه های تخصصی:
این بررسی به منظور تبیین دیدگاه هستی شناسی صدرایی در مورد ماهیت پدیده عشق غریزی و نهفته در وجود حیواناتِ غیر انسانی با استفاده از روش پیمایشی و نیز تحلیلی - توصیفی (اسنادی کتابخانه ای) انجام شده است. موسس حکمت متعالیه معتقد است که در کلِّ عالم هستی، از پست ترین موجودات تا عالی ترین آن ها عشق سَریان دارد. بر اساس نظر ملاصدرا، حیوان یکی از موجودات متن واقع است که دارای صفات کمالی مختص به مراتب خود است. حیوانات دارای نفس هستند که از آثار آن، کمالاتی از قبیل حیات، درک ، اختیار و عشق است. از منظر حکمت صدرایی، عشق یکی از کمالات وجود حیوان است. مبانی حکمت صدرایی برای اثبات وجود و سریان کمال عشق در حیوان عبارتست از اینکه وجود "اصیل"، "بسیط"، "مشکّک" و مساوق با حیات و ادراک (شعور) و عشق است و خدا معشوق حقیقی تمام موجودات از جمله نفوس حیوانات است. همه ی حیوانات عاشق هستند اما به لحاظ وجودی، مرتبه ای دارند و به قدر شدت و ضعف در مرتبه حیوانی خود به زیور کمالات آراسته اند، یعنی؛ همه حیوانات در یک سطح نیستند و حدِّ این کمالات به تناسب سهم آنان از وجود بستگی دارد. اما هر حیوانی که عالی ترین سهم را از مرتبه ی خویش داراست از عشق بیشتری نیز برخوردار است. به باور صدرالدین، به لحاظ تکاملی، حیوان تنها تا جایى مى تواند پیش رود که انسانیت از آن جا آغاز مى شود.
نقش حمل محیط و محاط در تبیین نظریه وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت شخصی وجود یکی از نظریات اساسی و چالش برانگیز در حوزه تبیین نحوه ارتباط خداوند با مخلوقات است. مدعای این تحقیق آن است که تنها از طریق حمل محیط و محاط می توان به تبیین صحیح این نظریه پرداخت؛ به گونه ای که نه همه خدایی لازم آید و نه شأن مخلوقات و خداوند متعال به یکدیگر سرایت کند. ارکان این حمل متشکل از سه ضلع محیط، محاط و احاطه است. وجود محیط باید در عین بساطت از سعه برخوردار باشد تا کثرت بلاضم ضمیمه در آن معنای محصلی یابد و وجود محاط در عین واقعی بودن باید غیراستقلالی باشد. در چنین حالتی احاطه میان محیط و محاط ارتباط برقرار می نماید و کثرات بدون آنکه نیازی به استقلال داشته باشند، دارای نفس الامر و اموری حقیقی خواهند بود، بدون آنکه خللی در دایره احاطه خداوند بر مخلوقات صورت پذیرد. دو چالش اساسی در باب وجود رابطی محاط پدید آمده که با توجه به شاخصه های حمل محیط و محاط بدان پاسخ داده شده است. از جمله خصوصیات این حمل نسبت های متفاوت محیط و محاط با یکدیگر است؛ به گونه ای که در عین دور بودن محاط از محیط می توان محیط را نسبت به محاط در همان نزدیک تصور کرد. ادبیات حمل محیط و محاط از مواردی است که در آیات و روایات در تصویر رابطه خلق و حق بدان تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می شود.
طراحی الگوی تبیین مخاطرات در عرصه اجتماع از منظر حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفهوم مخاطره از تهدیداتی حکایت می کند که در نتیجه تصمیمات انسانی به خصوص پس از مدرنیته ایجاد شده اند. پیچیدگی، کنترل ناپذیری و وسعت جهانی مخاطرات در جهان مدرن سبب شده است این مفهوم از اواخر قرن بیستم، هر چه بیشتر از سوی محافل علمی مورد استقبال قرار گیرد. در این پژوهش، مفهوم مخاطره در دستگاه فکری ملاصدرا ترسیم گردیده و در این راستا از روش تحلیلی بهره برده می شود. این مفهوم هنگامی که در نظام حکمت صدرایی طرح می شود، چه از نظر مفهومی و چه از حیث مصداقی، گستره ای وسیع تر و عمیق تر از آنچه در نظریات غربی طرح گردیده است را شامل می شود و تنها به عوارض جانبی مدرنیته ختم نخواهد شد. از دیدگاه صدرایی، مخاطره به دلیل عدم هماهنگی با هستی و بر اثر غفلت انسان از حقیقت هستی رخ می دهد که به موجب آن، هستی نیز خود را از انسان مخفی می سازد. همان گونه که سرپیچی و غفلت از اوامر پرودگار و انسان کامل به عنوان حقیقت هستی و خلیفه خداوند بر روی زمین موجب ایجاد مخاطرات می شود، بازگشت انسان به حقیقت و پناه بردن به انسان کامل به عنوان یگانه کسی که قدرت تصرف در هستی را داراست، باعث رهایی انسان از مخاطرات خواهد شد.
پژوهشی ناکام درباره ملارجبعلی تبریزی: بررسی مقاله تحلیل و نقد بُعد هستی شناسی و معناشناسی الهیاتِ تنزیهیِ حکیم تبریزی بر مبنای حکمت صدرایی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۹۴)
305 - 318
حوزه های تخصصی:
در اصفهان عصر صفوی فلسفه رشد و نمو خوبی داشته است. در آن زمان با سه مدرسه فلسفی متفاوت روبه رو هستیم. مدرسه میرداماد، مدرسه ملاصدرا و مدرسه ملارجبعلی تبریزی. مدرسه تبریزی در بیشتر مسائل همچون اشتراک معنوی و لفظی وجود، حرکت جوهری، وجود ذهنی، تجدد امثال و... با دو مدرسه دیگر تفاوت های بنیادین دارد. یکی از این تفاوت ها «الهیات سلبی» است که در مدرسه تبریزی مورد قبول و در دو مدرسه دیگر مردود است. موضوع اصلی این نوشتار بررسی مقاله «تحلیل و نقد بُعد هستی شناسی و معناشناسی الهیاتِ تنزیهیِ حکیم تبریزی بر مبنای حکمت صدرایی» است. نتیجه اجمالی که این مقاله گرفته است این است که پژوهش چه در انتخاب موضوع و چه در نقل و نقد اقوال ناکام است.
اثربخشی عرفان حکمی در علم کلام با تکیه بر اندیشه های فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
69 - 86
حوزه های تخصصی:
عرفان از سه جهت می تواند در علم کلام مؤثر واقع شود. نقش آن در طرح مسائل کلامی، شرح و تبیین این مسائل با عنایت به مبانی وجودشناسی و ایجاد تحول در ادبیات و سبک بیان کلام از مواردی است که در این نگاشته به بحث گذاشته می شود. عرفان فیض کاشانی با ویژگی هایی که دارد، در علم کلام او تأثیرگذار است. سازگاری با شریعت و حکمت عقلی حکما از اهم این خصوصیات است. عرفان او را در این نوشتار «عرفان حکمی» نام می دهیم. نزد او عقل مؤید به شهود نیز به آنچه انبیا رسیده اند، دست می یابد؛ لیکن با سه تفاوت و آن اینکه فراورده های وحی وسیع تر، عمیق تر و مربوط به همه سطوح مخاطبان است. عرفان فیض کاشانی هماهنگ با عرفان شیعی و مبتنی بر حکمت صدرایی است. این عرفان حکمی می تواند از جهات مختلف، تأثیر قابل توجهی در علم کلام داشته باشد که نمونه ای از این تأثیرها در آرای کلامی فیض دیده می شود.
حکمت صدرایی و جنسیت انسانی: تحلیلی بر پایه برخی مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۸
1 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مسئله جنسیت بر اساس هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی ملاصدرا است. با اینکه ملاصدرا به طور مستقیم به مسئله جنسیت نپرداخته است، ولی با بررسی برخی مؤلفه های هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی او می توان بر برخی از لایه های پنهان اندیشه این حکیم در این زمینه پرتو افکند. انسان همانند دیگر موجودات سیر جوهری دارد و از نازل ترین مرتبه تا به فعلیت تام قوا ادامه پیدا می کند. در این تبدیل و تبدل جوهری زنانگی و مردانگی متصور نیست. بر مبنای انسان شناختی جنسیت در هویت و حقیقت انسان سهمی نداشته و این ویژگی ها و تمایزات اموری عارضی است. در بخش معرفت شناختی به عقیده ملاصدرا انسان ها از نظر برخورداری از معرفت در یک مرتبه نیستند بلکه هر کسی از درجه ای از شناخت برخوردار است. اما تفاوت درجات معرفت را به تفاوت در مرتبه وجودی اشخاص بر می گرداند نه جنسیت آنها. در واقع زنانگی و مردانگی از ویژگی های نفس نباتی و بدن است، همان گونه که نباتات و حیوانات نیز چنین اوصافی دارند.
بررسی و نقد نظریه پی یر بوردیو بر مبنای حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقال نخست مبنای نظری حکمت صدرایی به عنوان ملاک ارزیابی تشریح شده و آنگاه منظومه فکری بوردیو مطرح و به نقد دیدگاه او مبادرت می شود. در مبنای نظری بحث اصالت وجودی فرد و جامعه ، حرکت جوهری ، مقیقت انسان، منابع شناخت، فطرت گرایی و تکامل گرایی از نظر ملاصدرا بیان شده است. و در رویکرد انتقادی بوردیو، تلاش برای از میان برداشتن ضدیت کاذب میان عینیت گرایی و ذهنیت گرایی، بررسی طبیعت ثانوی و تجارب جامعه شناسان درون عرصه ها به عنوان جهانی علمی و آکادمیک ، عاملان اجتماعی را شناسایی دانستن که از دلایل پیروی می کنند و نه محکومان نیروهای مکانیکی و انتخاب گران خود آگاه و اعتقاد به اینکه طبیعت ثانویه در درون فضا ها و عرصه ها شکل می گیرد و عرصه ها ساختارهایی هستند که استراتژی ها و مبارزه ها درآن رخ می دهد؛ از جمله مباحثی است که پیگیری شده است. ناتوانی در تلفیق عاملیت- ساخت و برداشت ناتمام از جامعه سنتی و مدرن و منطق رفتار در این جوامع، ارائه راهی برای برون رفت از جبر گرایی و تعینات اجتماعی از جمله مواردی است که در نقد بوردیو مورد توجه قرار گرفته و در پایان تلاش شده است با ارائه نظریه هویت فضا، غلبه احساسات؛ غلبه تعلقات اجتماعی و گزینش عقلانی و ارائه مدل حرکت فرد و جامعه گزارش دقیقتری از فرآیند تحولات جامعه انسانی ارائه گردد.
خوانش سرمایه اجتماعی در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احیای تمدن اسلامی و الگوی توسعه ی ایرانی-اسلامی نیاز به مبانی فلسفی و دانش بومی دارد. بر همین اساس بازخوانی مفاهیم امروزین توسعه که عمدتا ریشه در مطالعات غربی دارند، در اندیشه ی حاکم بر شهر اسلامی ضروری می نماید. هدف اصلی پژوهش جست و جوی مفهوم «سرمایه اجتماعی» به عنوان یکی از عوامل توسعه انسان محور در اندیشه های ملاصدرا به عنوان نقطه ی عطف پیوند فلسفه، عرفان و کلام اسلامی است. در این مقاله با استفاده از روش هرمنوتیک سنتی که مبتنی بر مولف محوری و متن محوری است، تلاش شده است در سه گام به خوانش سرمایه اجتماعی در حکمت صدرایی دست یابیم. در گام نخست با تفسیر آثار و اندیشه های مکتوب صدرالمتالهین ابتدا با تبدیل متن به جهان زیسته، آثار اجتماعی نظریه های ملاصدرا استخراج می شود. در گام دوم با کشف افق متن، تفسیر و متن در هم می آمیزند و تلاش می شود تا مفاهیم فلسفی در سطح نظری به مفاهیم اجتماعی نزدیک شود. در گام سوم باید گفت سرمایه اجتماعی در نظر ملاصدرا منطبق بر فضایل اخلاقی در چارچوب قوانین الهی است که در روابط جمعی بروز می یابد و از این ره با مولفه های «سرمایه اجتماعی دینی» قرابت دارد. با تناظر مولفه-های نظری سرمایه اجتماعی با مولفه های مستخرج از اندیشه های ملاصدرا، در می یابیم که مولفه های سرمایه اجتماعی دینی هرچند تکیه بر فضایل اخلاقی و فردی دارند، لیکن نتیجه ای که در روابط بین فردی برجای می-گذارند متناظر با مولفه های سرمایه اجتماعی در مبانی نظری غربی است.
ضرورت حیات اجتماعی و نیاز بشر به دین از منظر صدرالمتألهین و ابن مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
29 - 48
حوزه های تخصصی:
ضرورت تشکیل حیات اجتماعی از منظر ملاصدرا و ابن مسکویه درگستره پاسخ دین به نیازهای بشر، موضوعی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده و بطور مقایسه یی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه ملاصدرا ضرورت رفع نیازهای انسان، مستلزم وجود قانون و شرع بوده و لزوم وجود فردی بعنوان «نبی» را مستدل میکند. وی با تبیینی فلسفی، معتقد است معنی و مفهوم نوع انسانی، در «هویت جمعی» او در عالم خارج از ذهن و در شاکله اجتماعی او تحقق پیدا میکند. ابن مسکویه در نظری قابل تأمل و شاید انحصاری، نیاز اصلی انسان به تشکیل زندگی جمعی را بدلیل ضرورت پاسخ به نیاز فطری به «محبت و الفت» متقابل میداند و رفع نیازهای مادی را در مرحله بعد مطرح میکند. از نظر او، محبت اساس زندگی و تشکیل جامعه گروهی انسانهاست. دیدگاه ملاصدرا دارای صبغه عقلی و فلسفی است درحالیکه تبیین ابن مسکویه صرفاً مبتنی بر وجود محبت و عاطفه بین انسانهاست. از نظر هر دو اندیشمند، آموزه های وحیانی دین، گستره نیازهای دنیوی و اخروی انسان را دربرمیگیرد اما در منظر هیچکدام، تأکیدی واضح و مستقل نسبت به شأنیت تهذیب نفوس برای نبی و انسان کامل الهی، مشهود نیست.
تبیین کثرتهای عرضی در عوالم طولی وجود بر مبنای حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
81 - 102
حوزه های تخصصی:
بر مبنای اصل تشکیک وجود در حکمت صدرایی، جهان هستی نظامی طولی است که از اعلی علیین تا اسفل السافلین امتداد دارد و هر موجودی، در درجه یی از شدت و ضعف وجودی قرار میگیرد. قبول این مبنا در حکمت صدرایی، در کنار مشاهدات ما در جهان پیرامون از موجودات همعرضی که هیچ رابطه علّی معلولی با هم ندارند، مثل یک سنگ و یک درخت، این پرسش مهم را در تاریخ اندیشه بعد از صدرالمتألهین پیش آورد که چگونه میتوان بین این دو حقیقت، جمع نمود. پاسخ به این پرسش، در چهارصد سال گذشته، اختلافهایی مبنایی بین شارحان آثار ملاصدرا پدید آورده است. ما در این پژوهش نشان میدهیم که پذیرش نظام طولی و تشکیکی وجود، منافاتی با پذیرش کثرتهای عرضی ندارد و آنچه در تشکیک وجود صدرایی پذیرفته شده، یک نظام تفاضلی بین هم ه موج ودات است، ن ه صرف اً یک نظام علّ ی معلول ی. کلی د اصل ی فه م ماجرای کثرتهای عرضی در اندیشه صدرایی را باید در ماجرای ارباب انواع و ملحقات آن یافت. صدرالمتألهین در ارائه نظام فیض خود، تأثیر فراوانی از اندیشه سهروردی پذیرفته و از نح وه ص دور ارب اب ان واع، در مجاله ای مختلف، دفاع کرده است. ارباب انواع همان عقول عرضی هستند که پذیرش آنها، مساوی است با حل ماجرای کثرتهای عرضی در همه عوالم طولی وجود.