مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تحلیل گفتمان انتقادی
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی ها ساخت هایی معنایی هستند که در تولید، بازنمایی و تغییر روابط نابرابر قدرت نقش دارند و به واسطة معنا با گفتمان و زبان که ابزار تولید معناست، پیوند می خورند. ایدئولوژی ها در قالب رخدادهای گفتمانی، تولید می شوند و انتقال می یابند. عناوین خبری مطبوعات نمونه های این رخدادهای گفتمانی هستند. در این پژوهش در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از مؤلفه های جامعه شناختی معنایی الگوی تحلیلی ون لیوون (1996) همچون «حذف، اظهار، پیوند زدن، ارزش دهی و تفکیک کردن»، به بررسی چگونگی بازنمایی ایدئولوژی ها دربارة برنامة هسته ای ایران در سال 1390 در روزنامه های داخلی و خارجی به شکل تحلیلی و توصیفی پرداخته شده و بسامد استفاده از این مؤلفه ها توسط هر دو گروه از روزنامه ها تعیین و مقایسه گردیده است تا به این سؤال پاسخ داده شود که بازنمایی ایدئولوژی در برنامة مذکور با استفاده از کدام مؤلفه های جامعه شناختی معنایی صورت می گیرد و آیا نحوة این بازنمایی و بسامد استفاده از مؤلفه ها در روزنامه های داخلی و خارجی یکسان است. برای این منظور 242 عنوان از دو روزنامة داخلی ایران و کیهان و دو روزنامة خارجی گاردین و واشنگتن پست دربارة موضوع هسته ای ایران مورد بررسی تحلیلی و توصیفی قرار گرفت. نتایج تحلیل حاکی از این است که نوع مؤلفه های به کاررفته یکسان است و میزان استفاده از مؤلفه ها در روزنامه های ذکرشده، بیشتر در مؤلفة حذف، تفاوت می کند، اما نحوة استفاده از این مؤلفه ها متفاوت و منطبق بر ایدئولوژی و دیدگاهی است که از آن جانبداری می کنند. در واقع ایدئولوژی های متفاوت به بهره گیری متفاوت از مؤلفه های زبانی منجر می شود.
تحلیل گفتمان انتقادی داستان کوتاه «ناخلف» نوشته سیّدمهدی شجاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از رویکردهای تحلیل گفتمان است که در آن با ارتقا بخشیدنِ تحلیل متن از سطح توصیف به سطح تبیین و با دخالت دادن عواملی همچون ایدئولوژی، قدرت، تاریخ و... به تفسیر متون پرداخته می شود. نورمن فرکلاف یکی از صاحب نظران برجسته در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی است. به باور تحلیلگران گفتمان انتقادی، متون ادبی نیز مانند دیگر متون در خدمت ارتباط اند. از این رو، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل کرد. در این مقاله کوشش شده است داستان کوتاه «ناخلف» از مجموعه داستان سانتاماریا، نوشته سیّدمهدی شجاعی، با توجّه به رویکرد فرکلاف در سه بخش توصیف، تبیین و تفسیر بازخوانی شود.
بررسی اندیشه فرح انطون در کتاب ابن رشد و فلسفه ی او (بر اساس الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بهره گیری از نظریه تحلیل گفتمان فرکلاف، سعی شده اندیشه و نظام اندیشگانی فرح انطون، مورد بازشناسی قرار گیرد. مدعای پژوهش بر این قرار است: متن کتاب ابن رشد و فلسفه ی او، تحت تأثیر اندیشه ی مولف آن فرح انطون قرار دارد. این متن بازتاب دهنده ی ایدئولوژی یک روشنفکر سکولار است که تلاش دارد برای ترویج اندیشه ی غربی در جهان اسلام، فیلسوفی با اندیشه های نو و مورد تأیید تمدن جدید غرب را به عنوان شاهد مثال، به جامعه خویش معرفی کند. از سویی بافت زمینه ای موجود نیز بر متن تأثیر دارد. متن تلاش دارد با هنجارهای زمانه و سنت به عنوان یک قدرت مسلط مبارزه کند. انطون در این نگاشته تلاش می کند به تولید اندیشه ای بپردازد که تحت تأثیر اندیشه ی غرب بوده و بازتاب دهنده ی تفکر روشنفکری زمانه ی خویش است. این متن در حالی که قدرت مسلط سنت را زیر سوال می برد، خود در حال بازتولید تفکر غربی است و هم زمان تحت تأثیر بافت زمینه ای (Context) قرار دارد که در آن این عمل گفتمانی تولید می شود.
تحلیل گفتمان انتقادی شیوة نام گزینی و حضور/ عدم حضور ایران در مطالب نشریة آمریکایی تایم از دهة 1920(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه نام دهی (تشخص بخشی/تشخص زدایی) و بازنمایی افراد و گروه ها در تحلیل گفتمان انتقادی، به ویژه رویکرد ون لیون حائز اهمیت در خور توجهی است. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی شیوه نام گزینی و بازنمایی کشور"" ایران""، به عنوان یکی از مهمترین نقش آفرینان منطقه حساس خاورمیانه و رقیب سیاسی و ایدئولوژیک ایالات متحده آمریکا در بیش از سه دهه اخیر در مجلهآمریکایی تایم می باشد. در این مقاله نحوه حضور/عدم حضور نام ایران و شیوه خطاب نام این کشور (ایران در برابر جمهوری اسلامی ایران) در پیکره مجله تایم در چارچوب الگوی جامعه شناختی-معنا شناختی ون لیون بررسی شده است. داده های پژوهش از بین محتوای مطالب منتشر شده در مجله تایم از دهه 1920 تا 2010 (بیش از 5000 هزار مطلب و خبر در مورد ایران) انتخاب و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که تعداد و همچنین شیوه بازنمایی ایران در مجله مذکور در دهه های مختلف با تفاوت های معنا داری رو به رو بوده است و در این بین نام دهی ایران با سیستم حکومتی آن کاملا جهت گیرانه و در راستای اهداف و اغراض گردانندگان و سیاست گذاران نشریه تایم بوده است، به گونه ای که در برابر بیش از 2500 بار ارجاع به نام ایران از سال 1980 به بعد فقط 8 مورد ارجاع به نام ""جمهوری اسلامی ایران"" عمدتا در بافت های منفی به همراه تشخص بخشی منفی همراه با توصیف گر هایی به شدت سوگیرانه وجود داشته است. نتایج این پژوهش علاوه بر یافته های نظری می تواند رهیافتی تازه در برداشت مخاطبان عام رسانه های مهم بین المللی نیز محسوب گردد.
رویکردهای غالب در تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا با مروری بر خاستگاه تحلیل گفتمان انتقادی و معرفی مکاتب نظری تأثیرگذار بر آن، به بیان اشتراکات و افتراقات رویکردهای غالب در آن پرداخته شود. هر رویکرد به لحاظ بنیان های نظری و ابزارهای تحلیل با دیگر رویکردها تفاوت هایی دارد؛ اما سه مفهوم انتقاد، قدرت و ایدئولوژی در تمامی رویکردها وجود دارد. دو نکتة قابل توجه در این مقاله به چشم می خورد؛ یکی تأکید بر میان رشته ای بودن تحلیل گفتمان انتقادی و تصریح بر رابطة دیالکتیک میان زبان، فرهنگ، جامعه و سیاست و دیگری وجود نوعی گرایش به به گزینی و پرهیز از اتخاذ روش خاص در تحلیل گفتمان انتقادی به گونه ای که نمی توان این نوع تحلیل را نظریه به شمار آورد.
نقد ترجمة ادبی از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در چارچوب روییل گفتمانِ انتقادی به نقد ترجمهادبی میپردازد.تحلیل گفتمانِ انتقادی رویی به مطالعة متن ی از ی درنظر می گیرد و می یربناهای ایدئولوژیطبیعی جلوه داده شده ین رویمطالعات ترجمه زمینه تازه ای را به وجود می مبدأ و متنِ مقصدمی تواند با نگاهی نو مورد نقد قرار گیرد. به منظور معرفی این تعامل، در ای""""، با بهره گیری از روش های تحلیل گفتمان انتقادی، مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می ییر، تبدیل، انتخاب واژگانی و دستوری، جاافتادگی و سهوالقلمی را می توان ایدئولوژییی روابط قدرت و عوامل فرهنگی و اجتماعی قابل مشاهده است.
تحلیلی بر دو رمان از محمدرضا بایرامی با نظری به اندیشه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدرضا بایرامی از نویسندگان توانمند معاصر است که دورمان او «پل معلّق» و «مردگان باغ سبز» به دلیل پرداختن او به عوامل برون زبانی مثل بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، تکثرگفتمانی را بین نسل ها و عصرهای متفاوت به لحاظ پیوند لاینفک این عوامل با ایدئولوژی و پیوند رمان ها با بافت اجتماعی و تاریخی، زمینه تحلیل گفتمان انتقادی را فراهم کرده است. از دو رمان وی «پل معلّق» جنبه روان شناختی و «مردگان باغ سبز» جنبه تاریخی و جامعه شناختی قوی تری دارند و موضوع اصلی رمان دوم او، جستجوی هویّت است. یکی از نظریه پردازان معروف در تحلیل گفتمان انتقادی میشل فوکوست که ظاهراً بایرامی در این دورمان از اندیشه او بهره گرفته است با این تفاوت که غرض وی همچون فوکو، از واژه «ایدئولوژی»، هر نظام فکری و گفتمان مسلّط، منهای اندیشه های متافیزیکی و تجربه قدسی نیست. پرسش محوری نگارنده در این پژوهش، میزان تأثیر پذیری بایرامی از نظریه فوکو و توانایی وی در خلق تکثّر گفتمان است و در نهایت با تجزیه و تحلیل این دورمان به شیوه توصیفی-تحلیلی، نشانه های تکثّر گفتمان را از منظر زبانی، روان شناختی، جامعه شناختی و ایدئولوژیکی برمی شمارد.
«تحلیل داستان ""مکر سهزن مکار با قاضی و شحنه و محتسب"" از منظر تحلیل گفتمان انتقادی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن آیینه ذهن مؤلف،زمانه و فضای زیستی اوست؛ از این رو تحلیل متن به ویژه داستان به سبب ماهیت و گستره وسیع مؤلفان و مخاطبانش در دریافت تاریخ هر دوره اهمیت دارد. داستان محبوب القلوب برخاسته از گفتمان فکری-فرهنگی دوره صفویه است و تحلیل آن در شناخت بیشتر این دوره مهم رشد داستان پردازی در ایران راهگشاست. پس این پژوهش از روش تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی داستان «مکر سه زن مکار با قاضی و شحنه و محتسب»، از کتاب «محبوب القلوب» می پردازدتا به این پرسش پاسخ دهد که متن چه گوشه هایی از فضای فکری اجتماعی عصر صفوی را بازتاب می دهد. حاصل آنکه در سطح زبانی، واژگانی انتخاب شده اند که بیشترین سازش را با بن مایة اصلی داستان یعنی مکر و حیله گری زنانه، دارند. سطح تفسیری، به تواتر چنین داستانی در متون هم مضمون و بررسی تطبیقی آنان می پردازد؛ در سطح تبیین گفتمانی، داستان بخشی از نظام رفتاری عصر صفوی را بازنمایی کرده است.
بازنمود شبکه های اجتماعی در مطبوعات ایران از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر حاصل یک تحقیق در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی است. در این مقاله سعی شده بر مبنای چارچوب نظری نورمن فرکلاف به تجزیه و تحلیل متون مطبوعاتی ایران پرداخته شود. داده های پژوهش به طور تصادفی از بین مقاله های چاپ شده در روزنامه های جام جم، دنیای اقتصاد، رسالت، شرق و کیهان در سال های 1390-1388 که همگی در رابطه با شبکه های اجتماعی هستند، انتخاب شده اند. نگارندگان کوشیده اند داده ها را با استفاده از فنون و ابزارهای زبان شناختیِ ارائه شده در مدل مورد نظر، توصیف، تفسیر و نیز تبیین کنند و بدین طریق به نحوه تجلی دیدگاه های فکری روزنامه نگاران ایران در رابطه با شبکه های اجتماعی پی برند. طبق نتایج به دست آمده، نویسندگان روزنامه ها نه تنها با استفاده از عناصر زبان شناختی و غیرزبان شناختی مشخص به بیان دیدگاه های خود پیرامون این شبکه ها می پردازند، بلکه هر نویسنده به نحوی خاص و متناسب با دیدگاه فکری خود و البته سیاست کلی آن روزنامه، هر یک از این عناصر را به کار می گیرد.
تحلیل گفتمان انتقادی کتاب امریکن اینگلیش فایل با استفاده از مدل ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، گرایشی از رشتة تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناختی است که به رابطة زبان، قدرت و ایدئولوژی در جامعه می پردازد. هدف این مقاله بررسی نمونه های از متون و تصاویر کتاب امریکن اینگلیش فایل با استفاده از الگوی ون دایک(1998) و الگوی کرس و ون لیوون(1996) است. نتایج نشان می دهد کتاب مذکور مملو از عوامل گفتمانی، مؤلفه های اجتماعی و شناختی از جمله نظام های ارزشی اجتماعی فرهنگی است. نویسندگان گفتمان این کتاب را طوری طراحی نموده اند که اهداف و ایدئولوژی مورد نظر آنان از جمله عرضة دانش اجتماعی فرهنگی جوامع غربی همچون سبک پوشش، تغذیه و مراودات اجتماعی، معرفی شخصیت های معروف و اماکن توریستی و نیز نگرش نژادپرستانه را در بر می گیرد. به طور کلی معرفی ابعاد مختلف جوامع غربی و هجوم نرم فرهنگ غرب در قالب این کتاب به منزله یک پل ارتباطی مشهود است.
بررسی نشانه ای- فرهنگی و تغییر ایدئولوژی در ترجمه (بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی) مطالعة موردی: پیرمرد و دریا، اثر ارنست همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به اهمیت تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمه پرداخته شده است تا مشخص شود که این تحلیل چگونه می تواند انتقال ایدئولوژیک را در فرایند ترجمه منعکس کند. با تکیه بر دلایل احتمالی که در حین انتقال زبان منجر به تحریف در ترجمه می گردد، این مقاله بر آن است تا رابطة ساختارهای گفتمان مدار و کارکردهای اجتماعی را نشان دهد. در این باب، پس از تعریف مفاهیم کلیدی، برخی مزایای تحلیل گفتمان انتقادی نسبت به رویکردهای دیگر بر شمرده می شوند. از آنجایی که روابط قدرت و ایدئولوژی را می توان به عنوان مفاهیم مشترک در ترجمه و گفتمان انتقادی در نظر گرفت، به اجمال به توضیح آنها پرداخته خواهد شد. پس از معرفی برخی تحلیلگران انتقادی، جهت نشان دادن انتقال ایدئولوژیکی و فرهنگی در فرایند ترجمة ادبی «پیرمرد و دریا»، از نظریة فان دیک و هاکین کمک گرفته می شود. در نهایت، بر اساس چارچوب یادشده، مشخص می شود که به دلیل اشتراک مفاهیم یادشده در گفتمان انتقادی و ترجمه، تحلیل انتقادی گفتمان به تحلیلگر و مترجم در درک مشکلات فرهنگی و اجتماعی کمک می کند و برای تفسیر، توصیف و بررسی تغییرات فرهنگی و اجتماعی صورت گرفته در متن ضروری می باشد. این تحلیل در فرایند ترجمة نام برده، نگارندگان را به این نتیجه می رساند که مترجم با اقتباس شیوة بومی سازی، طبیعی سازی ایدئولوژیک، و ترجمة اصطلاحی، سعی بر انتقال ایدئولوژی و گفتمان غالب داشته است.
تحلیل کیفیت بازنمایی مقام سلطنت در گفتمان سفرنامه نویسی عصر صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نهاد سلطنت در دولت ملی، مقتدر و دارای ایدئولوژی تمایزبخش صفویه که در شخص پادشاه نمود داشت، یکی از کانون های توجه سفرنامه نویسان خارجی آن روزگار است. پژوهش پیش رو، می کوشد با بهره گیری از روش شناسی تحلیل گفتمان انتقادی، به ویژه خوانش تئو فن لیوون از مفهوم بازنمایی، به بازنمایی تصویری بپردازد که گفتمان سفرنامه نویسی عصر صفوی از نهاد سلطنت ارائه می دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در این سفرنامه ها فراگرد بازنمایی شاه صفوی در دو زاویه به انجام رسیده است: نخست، بازنمایی نهاد سلطنت به عنوان امری ناظر بر متافیزیک و سنّت، و دوم، بازنمایی مقام سلطنت به عنوان نهاد و جایگاهی معطوف به کارآمدی و کارایی. تصویر برآمده از بازنمایی در این سفرنامه ها، دایره ای گسترده ای از معنادهی و انتساب دال ها به مدلول ها و مصادیق را دربرمی گیرد. در این منطق، مقام سلطنت در عصر صفوی، دارای دو کیان مادی و فرامادی تصویر شده است. در این بازنمایی، شاه در نسبت با پنج منبع مشروعیت بخش این خاندان، یعنی: تصوف، تشیع، سنّت ایران شهری (شاه آرمانی ایرانی)، خوانش ایرانی شیعی از خلافت اسلامی و امواج اوّلیه مشروعیت مبتنی بر کارآمدی برآمده از موج نوپدید مدرنیته غربی تصویر شده است. این سفرنامه نویسان، کوشیده اند تا در کنار وصف شخص شاه، کیفیت ارتباط وی با دربار، نخبگان و طبقات و شئون اجتماعی را نیز بازنمایی کنند. از دید آنان، رابطه میان نهاد سلطنت و دیگر طبقات، به جز سلسله علما و فقهای شیعه، عموماً یک سویه، خطی و از بالا به پایین بوده است.
بررسی بازنمایی کنش های اجتماعی در مجموعه داستان زن زیادی از جلال آل احمد بر اساس الگوی ون لیوون (2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی زیر شاخه ی تحلیل گفتمان است که با ترکیبی از دو شرط بین رشته ای و شرط انتقادیبودن توصیف می شود. در تحلیل گفتمان انتقادی، اعتقاد بر این است که در زیرساخت همه ی متون و گفتمان ها، شکلی از ایدئولوژی نهفته است که ساخت و معنی متن و گفتمان را تعیین می کند. به گفته تئون ای ون دایک هدف تحلیل گفتمان، رونمایی، اطلاع دادن و مقاومت در برابر نابرابری های اجتماعی است. به عقیده ی وی چنین تحلیلی، منتقد را قادر خواهد ساخت تا آن گونه های گفتمانی را که از قدرت سوء استفاده می کنند و بی عدالتی را رواج می دهند، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. هدف از بررسی این پژوهش، بازنمایی کنش اجتماعی در مجموعه داستان زن زیادی از جلال آل احمد بر اساس الگوی ون لیوون(2008) می باشد که نگارندگان به این دلیل که مجموعه داستان های این نویسنده، هم در دوران خود و هم امروزه نیز میان اقشار مختلف محبوبیت خود را دارد این عنوان را جهت بررسی انتخاب نموده اند. در این پژوهش از روش توصیفی و کتابخانه ای برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است بدین صورت که پس از انتخاب متون، الگوی مورد بحث روی آنها بررسی شده و در نهایت از آزمون خی برای مشخص شدن میزان رازگونگی متون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشانگر این است در این مجموعه داستان میزان صراحت بیشتر از پوشیدگی است.
کاربرد تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمه از عربی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد گفتمانی برخلاف نگرش متن محور، به همة عوامل مؤثر در شکل گیری معنا در متن توجه می کند و علاوه بر جنبه های زبانی متن، بافت موقعیتی و درکل فرازبان را نیز درنظر می گیرد. در نوع انتقادی این رویکرد، به ایدئولوژی و روابط قدرت به عنوان عامل جهت دهنده به متن توجه می شود. چنین رویکردی، برخلاف نگرش جزئی نگر متن محور، شناختی همه جانبه از متن به مترجم می دهد. بر این اساس، نگارنده در مقالة حاضر، کوشیده با روش استنادی-تحلیلی کاربرد رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمة متون عربی به فارسی را تبیین کند؛ بنابراین، با فرضیة اصلی عدم کارآمدی نگرش متن مدار و کارآیی تحلیل گفتمان انتقادی در انتقال جنبه های پنهان متن، مطلب را دنبال کرده و با تحلیل و ترجمة نمونه هایی از متون معاصر عربی، کوشیده است فرضیه را ثابت کند. درپایان، این نتیجة کلی حاصل شده است که از رهگذر تحلیل گفتمان انتقادی، علاوه بر روشن شدن جنبه های کاربردشناختی متن و به ویژه بافت موقعیتی آن، ایدئولوژی موجود در متن به عنوان عامل جهت دهندة کلی آن نیز آشکار می شود و مترجم با درنظر گرفتن معانی فرامتنی، متن مقصد را با به کارگیری سبک متناسب سامان می دهد.
بررسی کارکرد سطوح تحلیل در رویکرد انتقادی به تحلیل گفتمان: مطالعة موردی فیلم جدایی نادر از سیمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر،کارکرد سطوح تحلیل در رویکرد انتقادی به تحلیل گفتمان را ازمنظر فرکلاف در فیلم جدایی نادر از سیمین مطالعه می کنیم و با بررسی روابط قدرت، فرهنگ و باورهای فرهنگی، نقش و جایگاه متون اسطوره ای، همچون کتاب مقدس را در گشایش گفتمانی بررسی می نماییم. در این مقاله، مشخصاً نقش دروغ در برهم ریختن روابط و هنجارهای کنشی را بررسی می کنیم و نشان می دهیم که دروغ های متوالی درطول روایت فضایی ناامن را به وجود می آورند که به دلیل نتایج تنش بارآن، به فضایی بحرانزا تبدیل می شود. در بستر فیلم، سوژه ها با استفاده از باورهای فرهنگی، غیریّت سازی و اقناع برای حل بحران های موجود در تلاش هستند. در چنین فضایی که عدم توازن قدرت در منازعات گفتمانی سوژه های آن موج می زند، بازگشت به فرااسطوره و فراباور تنها راه گریز از بحران است که سبب می شود فضای آسمیک ایجادشده تعدیل و آرام شود. این گونه، ارتباط فرهنگ و اسطوره با گشایش گفتمانی مشخص می شود. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی است و واحد تحلیل، سکانس های فیلم و جمله ها یا دیالوگ های به کاررفته در فیلم یادشده هستند.
بازنمایی زنان در ضرب المثل های گیلکی (گونه اشکورات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها آینه فرهنگ هر جامعه هستند؛ از این رو، با بررسی آن ها می توان به درک بهتری از باورها و نگرش های گویشوران هر جامعه نسبت به زن و ارزش های اجتماعی- فرهنگی مردم هر منطقه دست یافت. هدف از انجام این پژوهش، توصیف و تحلیل بازنمایی زنان در ضرب المثل ها گیلگی (گونه اشکورات) است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه ساخت یافته با شصت نفر از گویشوران اصیل گیلکی زبان اشکورات (اعم از زن و مرد)- که بیش از 45 سال سن داشتند و چندان متأثر از زبان فارسی معیار نبودند- گردآوری شد. از آنجا که روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی است، ضرب المثل های گرد آوری شده درباره زنان، نخست از نظر معنایی تقسیم بندی و توصیف و سپس به هجده مقوله تقسیم بندی شدند. این مقوله ها نشان می دهند که سه نوع تصویر یا بازنمایی از زنان در مثل ها وجود دارد که به ترتیب فراوانی عبارت اند از: الف) بازنمایی منفی، ب) بازنمایی مثبت، ج) بازنمایی خنثی. توزیع این بازنمایی ها در چارچوب گفتمان انتقادی و مطالعات فمینیستی تحلیل شد. از یافته های مهم پژوهش حاضر این است که در جامعه گیلکی زبان منطقه اشکورات مفهوم جنسیت به عنوان ساختاری ایدئولوژیک درک می شود. بر اساس رابطه سلسله مراتبی برتری و فرودستی، طبقه اجتماعی زنان فرودست شمرده می شود و زنان به عنوان اعضای طبقه اجتماعی فرودست بدون مزیت خاص و بیشتر نادیده گرفته می شوند.
بررسی تطبیقی ساختار مناظره و گفت و گوی قهرمانان در شاهنامه فردوسی، ایلیاد و اُدیسه هومر (بر پایه برخی دستاورد های مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی با تکیه بر روش تحلیل گفتمان انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه و در جهان معاصر به ویژه بعد از پیدایش مکتب ادبیات تطبیقی نگرش تطبیقی به آثار همانند ادبی جهانی با اقبال فراوانی مواجه شده است. تحلیل گران انتقادی گفتمان بر آن شده اند که متن های ادبی، مثل سایر متن ها، در خدمت ارتباط است، بنابراین، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. سه اثرمورد بررسی، در حول محوریت شخصیت های هکتور، اولیس و رستم طرح ریزی شده است. این قهرمانان در بستر حماسه، گاه برای دفاع از میهن و گاه برای دفاع از شاه و یا برای طی طریق خود به ایفای نقش قهرمانانه می پردازند. آن ها در خلال گفت و گوی درونی و بیرونی بیش از هر چیز دغدغه های قهرمانانه را روایت و برجسته می کنند و ذهن ما را نسبت به آنچه برای خودشان مهم است، سوق می دهند. در این بستر، موقعیت هایی قابل ردیابی است و تاثیر و نشانه های میهن پرستی، دلسوزی و شفقت، اخلاق مداری و فضایل انسانی، مرگ با عزت، شجاعت و رشادت، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه قهرمان در حماسه و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار می گیرد. هومر و فردوسی با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط حماسه، در قالب ژانری از پیش موجود، حماسه ای نو را باز تولید کرده اند. بنابراین، سه اثر حماسی، به منزله رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشه شاعر نیست، بلکه، با انتقاد از عملکردهای بزدلانه و رواج نگاه های قهرمانانه، نظم گفتمانی ویژه ای را بازتولید می کند.
ایران هراسی در گفتگوهای خبری سی ان ان مطالعه ای بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران با بهره از جوهره انقلابی مکتب تشیع، مدلی از ساختار حکومتی اسلام بر مدار اسلام سیاسی را در دنیا ترسیم می کند که برای نظام جهانی سلطه، پرچالش ارزیابی می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی گفتمان ایران هراسی در شبکه CNN انجام گرفته است. نویسندگان در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان ون دایک، به مطالعه گفتمان مجری برنامه گفتگوی خبری GPS در سال ۲۰۱۳ و در دو مقوله متن و بافتار اجتماعی پرداخته اند. مقوله متن در سه سطح معنا، سبک و استدلال و مقوله بافتار در دو سطح میزان دسترسی و مشارکت کنندگان مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده، سوگیرانه بودن گفتمان فرید زکریا را در پرداختن به مسائل ایران نشان می دهد.
بررسی بازنمایی ایدئولوژی در متون ترجمه شده سیاسی انگلیسی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی : محورهای سبک و بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبلور و انعکاس افکار، باورها و بطور کلی ایدئولوژی در صورت های زبانی یکی از کانون های اصلی مورد توجه در بسیاری از حوزه های علوم انسانی به ویژه در زبان شناسی، مطالعات ترجمه و علوم سیاسی در چند دهه اخیر می باشد. از آنجایی که متون سیاسی اعم از متون زبان مبدأ و بازتولید آن در زبان مقصد بر اساس متغیرهای فرازبانی شکل می گیرد، می توان ادعا نمود که هر یک از انتخاب ها، دستکاری های زبانی و راهبردهای بکارگرفته شده توسط مترجمان نشأت گرفته از ایدئولوژی نهفته ویژه ای می باشد تا از این رهگذر اذهان مخاطبان خود را جهت داده و به سوی پذیرش آنچه مد نظر دارند، هدایت کنند. پژوهش حاضر در صدد آن است تا با بهره گرفتن از دستاوردهای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و الگوی نظری وندایک (۲۰۰۴)، بکارگیری محورهای سبک و بلاغت توسط مترجمان فارسی و دلایل ایدئولوژیکی احتمالی گزینش آنها را در صورت وجود به چالش بکشد. بدین منظور ابتدا بکار بستن این دو محور در ترجمه فارسی متون سیاسی مکتوب انگلیسی محدود به مسائل مرتبط به ایران در دو سال اخیر بررسی شده و بر اساس آن چگونگی انعکاس ایدئولوژی مترجمان مورد واکاوی قرار گرفته است. سپس بسامد بهره گرفتن از این دو محور و راهبردها و استراتژی های معرفی شده مرتبط با هر یک احتساب و ارائه شده و مورد مقایسه قرار می گیرد. نتایج حاصل نشان می دهد که بکارگیری این دو محور غالباً با هدف بازنمایی و انعکاس ایدئولوژی مترجم فارسی همسو است. همچنین تفاوت چشمگیری میان میزان کاربرد این دو محور و راهبردهای آنها وجود داشته و علیرغم اینکه زبان فارسی از منظر ادبی بسیار غنی است، مترجمان فارسی در ترجمه متون سیاسی از محور بلاغت و راهبردهای مربوط با آن در مقایسه با محور سبک به ندرت بهره جسته اند.
بدن بینی ؛ کاربست رویکرد گفتمان تاریخی رُوث وُداک در تحلیل مستند «دماغ به سبک ایرانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ مصرفی کنونی مقوله بدن و بدن پنداری، رکن اساسی هویت شخصی شده است؛ درنتیجه در سال های اخیر انواع مختلفی از جراحی زیبایی در جامعه ایرانی متداول شده که بالاترین میزان مراجعات زیبایی، متعلق به جراحی بینی است. در این مقاله با تأکید بر اهمیت بدن و تمایل روزافزون به جراحی زیبایی بینی در جامعه ایرانی و اشاره به تحولات گفتمانی بدن در ایران، تلاش شده است با الهام از نظریه باومن و باتلر در حوزه جنسیت، روش تحلیل گفتمان انتقادی و رویکرد تاریخی وُداک، مستند اجتماعی «دماغ به سبک ایرانی» توصیف، تفسیر و معناکاوی شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد در مستند مذکور، نهادهایی مانند تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش)، دین، پزشکی و هنر، موقعیت سخن گویی و موضع گیری پیرامون بدن و جراحی زیبایی دارند. فیلم مستند همچنین تنازعی گفتمانی- ارزشی بین گفتمان مدرسه و پزشکی به عنوان تأییدگران و مشروعیت دهندگان این کردار گفتمانی (جراحی زیبایی) و گفتمان دین و هنر به عنوان نکوهش گران این کردار است و در این میان مبادرت کنندگان نیز در دیالکتیک هایی همچون اطمینان– تردید، تشویش – لذت و خوشایندی و فردیت قرار می گیرند. تحلیل گفتمان مستند مذکور همچنین نشان می دهد هیچ یک از گفتمان های مذکور، موقعیت برتر و فرادست را پیرامون جراحی زیبایی و تصاحب فضای گفتمانی آن ندرند و به همین دلیل نمی توانند یکسره هژمونیک شوند و بر ساحت مذکور تفوّق پیدا کنند.