مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تحلیل گفتمان انتقادی
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی و نقد زبان شناختی با ادبیات از طریق مطالعات تحلیل متون ادبی، سبک شناسی و نقد ادبی مرتبط است. تحلیل گران گفتمان انتقادی بر این باورند که متون ادبی نیز مانند سایر متون در خدمت ارتباط اند. از این رو آنها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. تاریخ، ساختارهای اجتماعی و ایدئولوژی در نقد زبان شناختی از منابع اصلی دانش به شمار می روند و تحلیل گرانِ رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی معتقدند که تولید، فهم، خوانش و تحلیل متون به عواملی همچون بافت خرد و کلان اعم از مسائل فلسفی، تاریخی، سیاسی، جامعه شناختی، ایدئولوژیکی و گفتمان وابسته است؛ چرا که رابطه بین مردم و جامعه به صورت تصادفی و دلبخواهی نیست بلکه توسط نهادهای اجتماعی و دیگر عوامل دخیل در گفتمان تعیین می شود و ادبیات و متون ادبی هر دوره نیز در بافت خاصی تولید، تحلیل و تفسیر می گردد. در این راستا زبان شناسان انتقادی همچون فاولر الگوهایی برای تحلیل، تفسیر و نقد متون ادبی ارائه نموده اند. در نگاه تحلیل گران گفتمان انتقادی ادبیات به مثابه زبان و گفتمان است.
بازتاب نگرش فرهنگی غرب نسبت به ایران در ساخت های زبانی نشریات انگلیسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله سعی بر آنست تا با معرفی دو رویکرد اصلی در شرق شناسی -شرق شناسی کلاسیک و شرق شناسی نوین- نگرش غرب نسبت به شرق در سطح کلان و اسلام در سطح خرد در هر یک از این دو رویکرد بررسی و رویدادهای مؤثر در ایجاد شرق شناسی نوین برشمرده شود. حادثه یازدهم سپتامبر 2001، یکی از اتفاقات مهم و تاثیرگذار در قرن حاضر و شرق شناسی نوین بوده است. از آن جایی که رسانه ها مهم ترین وسیله برای بازنمایی تفکر شرق شناسانه و نژادپرستانه هستند، گونه معاصر نژادپرستی، تاکید بر تفاوت های فرهنگی است. بر همین اساس، در این پژوهش نگرش فرهنگی غرب نسبت به ایران در ساخت های زبانی روزنامه های گاردین و دیلی تلگراف از انگلیس و مجلات تایم و نیوزویک از آمریکا پس از این حادثه تحلیل و تفسیر می شود. چارچوب نظری پژوهش بر پایه مدل بازنمایی کنش/ کنشگران اجتماعی ون لیوون 1995 و 1996 بنا شده که یکی از چهار رویکرد اصلی در تحلیل گفتمان است.
"
بازنمایی ایران در سینمای هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"وجود شکاف میان واقعیت و آنچه در رسانه ها ارائه می شود، سبب شده تلاش های بسیاری برای توصیف و تبیینِ چگونگی و چرایی شکل گیری بازنمایی های رسانه ای از جهان خارج صورت گیرد. در سایه این تلاش ها، امروزه بازنمایی رسانه ای به مفهومی بنیادین در مطالعات فرهنگی و رسانه ای تبدیل شده است. بر اساس فرض های اولیه مطالعات فرهنگی، در بررسی متون رسانه ای، مؤلفه های ایدئولوژیک و اجتماعی موجود در ورای این متون و تاثیر آن در شکل گیری نگاه مخاطبان، امری است که باید به شکل جدی مدنظر قرار گیرد. در میان محصولات رسانه ای موجود، سینمای هالیوود در ارائه بازنمایی های رسانه ای از جهان خارج، موقعیت منحصربه فرد و بی بدیلی دارد. این تحقیق به بررسی «گفتمانی در درون گفتمانی دیگر» می پردازد. به این صورت که تصویر ایران در چهارچوبی از صورت بندی کلی شرق (و در اندازه کوچک تر اسلام) در جهان غرب و به ویژه امریکا مورد بررسی قرار می گیرد. برای رسیدن به این هدف، فراورده های سینمایی هالیوود به عنوان یک رسانه، و بخشی از رسانه های امریکایی در نظر گرفته می شود. به این ترتیب، تحقیق حاضر به تحلیل «رسانه ای در میان رسانه های جمعی» امریکا می پردازد. بررسی فیلم های سینمایی ساخته شده در هالیوود که به نحوی با ایران مرتبط بوده اند نشان می دهد در این فیلم ها ایران به مثابه «دیگری فرودست» غرب نشان داده شده و کلیت عمل رسانه ایِ هالیوود را می توان بخشی از «نژادپرستی نوین» دانست. برای نیل به این هدف، از تلفیق دیدگاه های سه سنت نظریِ مطالعات فرهنگی، مطالعات پسااستعماری و نظریه فیلم استفاده شده است. در این منظومه نظری، مفهوم بازنمایی در مرکز مباحث نظری قرار دارد و رویکردی مرکب از نظریات استوارت هال و میشل فوکو در مورد مفهوم بازنمایی ارائه می شود. سپس دیدگاه ادوارد سعید در مطالعات پسااستعماری به عنوان مصداقی از کاربرد نظریه بازنمایی ارائه می شود. در نهایت سومین سنت نظری با عنوان نظریه فیلم، سعی در به کارگیری مضامین بازنمایی و مطالعات پسااستعماری در حوزه مطالعات سینمایی خواهد داشت.
"
سیاست های دینی و فرهنگ مردمی در ایران: تحلیل گفتمان انتقادی برنامه های توسعه
حوزه های تخصصی:
"در زیست جهان فرهنگی معاصر پیوند میان دو مقوله اثرگذار، «قدرت و فرهنگ»، بیش از پیش خود را در قالب و شکل بندی اجتماعی سیاسی سیاست فرهنگی (گفتمان) و سیاست گذاری فرهنگی (راهبرد و کردار ایدئولوژیک) نشان داده است. پیامد کارکردی این سیاست ها در مجموع چیزی جز تعیین معنای زیست اجتماعی و کنش های روزمره، بازنمایی فرهنگی و مشروعیت بخشیدن به فرهنگ زندگی روزمره و نهایتاً انتظام بخشیدن به اندیشه و کردارهای فرهنگی نیست. در این میان دست کم ما شاهد ایجاد پررنگ حوزه دیگری از این سیاست های فرهنگی هستیم که حلقه محوری آن را دین تشکیل می دهد؛ منظور سیاست (های) فرهنگی دینی است که شکل بندی اجتماعی را با محتوای فرهنگ دینی، سیاست دینی، سیاست گذاری فرهنگ دینی و سیاست گذاری دینی در فرهنگ پدید آورده اند. به این معنا سیاست (های) فرهنگی دینی، به ویژه در جوامع حساس تر به فرهنگ دینی و دارای رژیم های سیاسی با جهت گیری فرهنگ دینی (از جمله ایران معاصر)، با سوژه گفتمانی سروکار دارند که می توان آن را فرهنگ مردمی (مردم پسند) دانست. از این منظر مسئله این است که در سیاست گذاری دینی برای فرهنگ مردمی ایران: 1. کدام سیاست های گفتمانی محوریت یافته اند؟ 2. به کدام سوژه های گفتمانی در این سیاست ها بیشتر ارجاع شده است؟ 3. غایت گفتمانی محوری در این سیاست ها برای سوژه ها چیست؟
در مقاله حاضر پرسش های این مسئله در دل چارچوب نظری خاص، سیاست های دینی هویت- مقاومت فرهنگی، و روش متناسب با آن، تحلیل گفتمان انتقادی، پاسخ داده شده اند.
"
الگویی ساختاری - نقشی برای سبک شناسی گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا تعریف سبک، مشخصه سبکی و شیوه تشخیص آن بیان می گردد. همچنین رویکرد زبانشناسی ساختارگرایی، صورت گرایی، تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی به سبک شناسی معرفی می شود. نظریه انتقادی در نظریه و کارکرد با دیگر مکاتب زبانشناسی نیز مقایسه می گردد. سپس انواع فرآیندهای مادی، ذهنی، رابطه ای، وجودی، رفتاری و بیانی که در نقش اندیشگانی دستور نظام مند هلیدی آمده است با نمونه هایی از زبان فارسی ارایه می شود.
تحلیل گفتمان سیاسى رسانه ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۷ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان انتقادی نشان دهد رسانه ها چگونه به شکلی جانبدارانه، گفتمانهای سیاسی را بازنمایی می کنند. در این راستا بعد از ارائه توضیحات مختصری درباره تحلیل گفتمان، عناصری را که هنگام تحلیل گفتمانهای سیاسی ارائه شده در رسانه ها باید مورد بررسی قرار گیرند، معرفی می شوند و در نهایت، مقاله به اختصار، به بررسی بازنمایی نقش ایران در جنگ 33 روزه اسرائیل و حزب الله در لبنان در شبکه بی بی سی خواهد پرداخت.
کارآمدی الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در نقد و ارزیابی برابر ها در متون ترجمه شده «خواهران» اثر جیمزجویس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برابری و برابریابی را بر پایه هم ویژگی های صوری متن در زبان مبدا و هم بافت موقعیتی با استناد بر رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف مورد بررسی قرار می دهیم، زیرا تنها با بررسی صوری و از طریق تحلیل ویژگی های صوری متن در زبان مبدا نمی توان مستقیماً به تاثیرات ساختاری بر شالوده های جامعه و در ادامه به انتقال بین فرهنگی دست یافت. فرکلاف متن را شامل دو گونه مکمل یکدیگر معرفی می نماید: تحلیل زبان شناختی یا در سطح خرد و تحلیل بینامتنی یا سطح کلان. در این پژوهش بازتولید (ترجمه) ساختارهای گفتمان مدار و دیدگاه های اجتماعی حاکم بر تولید گفتمان چه در متن مبدا و چه در متن های ترجمه شده (مقصد) تحلیل، توصیف و تبیین شده اند. تعدادی ساختار گفتمان مدار زبان شناختی برجسته انتخاب و در تجزیه و تحلیل به کار گرفته شد. هدف از این تحقیق، ارائه بهترین شیوه برای بررسی و ارزیابی فرآیند ترجمه (نه تنها محصول آن)، در فرآیند برابریابی و سپس گزینش برابری در فرآیند ترجمه با استناد بر تحلیل گفتمان انتقادی است. برای مشخص کردن تفاوت ساختارهای گفتمان مدار متن اصلی داستان خواهران، اثر جیمزجویس را با متون ترجمه شده آن، مقایسه کردیم.
روش کیفی در مطالعات اجتماعیبا تاکید برروش تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی -(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روش های تحقیق در علوم اجتماعی در روش شناسی این علوم به شیوه های گوناگونی تقیسم بندی شده اند .از جمله این تقسیم بندی ها عبارتند از کمی/کیفی، آزمایشی/غیر آزمایشی،ژرفانگر/ پهنانگر[1]، توصیفی/تبیینی[2]،کاربردی/بنیادی[3]، ،نقلی–عقلی/تجربی[4] .اما با وجود تحلیل های گوناگونی و تعاریف متعددی که از هر یک ارائه شده معیارهای دقیق و روشن،برای تمایز آنها در دست نیست.پژوهشهای کیفی ریشه در کار قوم شناسان،روان شناسان،روانشناسان اجتماعی،مورخان و منتقدان ادبی دارد.پژوهش کیفی در بردارنده روش های دقیق ، ژرفانگر و محقق محور است که برای کشف معناهایی که افراد به پدیده های اجتماعی و فرهنگی می دهند و نیز روشن کردن فرایندهای ذهنی رفتار استفاده می شود. تحلیل گفتمان انتقادی (CDA)به عنوان یک روش کیفی برای اولین بار توسط نورمن فیرکلاف مطرح شد .این گرایش مطالعاتی بین رشته ای است که از اواسط دهه 1960 تا اواسط دهه 1970 در پی تغییرات گسترده ی علمی– معرفتی در رشته های علوم اجتماعی و انسانی علاقه مند به بررسی و مطالعه ابعاد گفتمانیِ سوء استفاده از قدرت و بی عدالتی و نابرابری ناشی از آن است . این رهیافت از نظریات جامعه شناختی کارل مارکس ، آنتونیو گرامشی ، لویی آلتوسر ، یورگن هابرماس ، میشل فوکو و پیر بوردیو در بررسی قدرت بهره گرفته است . این گرایش ، به دلیل بین رشته ای بودن ، خیلی زود ، به عنوان یکی از روش های کیفی در حوزه های مختلف علوم سیاسی ، علوم اجتماعی ، ارتباطات و زبان شناسی انتقادی مورد استقبال واقع شد .محور بحث مقاله اخیر بررسی روش تحلیل گفتمان وتحلیل گفتمان انتقادی به عنوان یک روش کیفی در علوم اجتماعی می باشد
تحلیل روایت در آگهی های داستانی تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک آگهی تبلیغاتی به مثابه متنی رسانه ای از تمهیدات گوناگونی برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده می کند. در میان این تمهیدات، روایت و روایت گری عامل مهمی در صورت بندی متن آگهی است و ساختار روایتی بسیاری از آگهی های تلویزیونی، از ویژگی ها و عناصر یک داستان کوتاه بهره می گیرد. حوزه های روایت شناسی، تبلیغات و بازاریابی، مطالعات تلویزیون و ارتباطات، در سامان یافتن هدفمندِ واحدهای متنی این نوع آگهی ها دخالت می کنند و از سویی دیگر به همراه رمزگان فرهنگی، مجرای ارتباط متن با جهان خارج از آن به شمار می روند. نقطة آغاز پژوهش، بر اساس تمایز نظری میان روایت و داستان، تفکیک میان «آگهی های داستانی» از آگهی هایی است که ساختار داستانی بر روایت آنها غالب نیست. در وهله نخست، با بررسی پهنانگر، آگهی های داستانی مورد مطالعه از منظر ساختار روایت به چهار دستة مختلف تقسیم شده است. کنشگران دخیل در این آگهی ها نیز بر اساس نحوة ارتباط با کالاها و موضوعات مورد تبلیغ، به چهار نوعِ کلی دسته بندی شده اند. در نهایت، با اتخاذ رویکردهای نشانه شناسی و تحلیل گفتمان انتقادی، مطالعة عمقی نمونه ها نشان می دهد قطب بندی اشخاصِ داستانی در این متون بر «مصرف» یا «اطلاعِ» آنها از ویژگی های کالاها و خدمات مبتنی است و این آگهی ها به دلیل ماهیت متنی خود، امکان خوانش هایی متفاوت و گاه متضاد با خوانش آرمانی و رسمی را فراهم می سازند.
آیا این مرد به بمب اتم دست پیدا میکند؟ (نگاهی به بازنمایی مناقشات اتمی ایران در مطبوعات آمریکا)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها در همه جای جهان خواسته های صاحبان خود را بازتاب میدهند و صاحبان رسانه ها هم برای خود ایدئولوژی دارند. اما این ایدئولوژیها چگونه به نویسندگان مطبوعات منتقل میشوند و در قالب متن بازتاب مییابند؟ ایدئولوژیها، نگرش های خاص گروه ها را سازماندهی میکنند؛ این نگرش ها میتوانند به شکل نظرات شخصی در مدل ها بازنمایی شوند و سرانجام این نظرات شخصی میتوانند در متون و گفتگوها بیان شوند. با این مفروض، این مقاله به تحلیل چگونگی بازنمایی مناقشات اتمی ایران در یکی از سرمقالههای مجله تایم میپردازد تا نشان دهد مطبوعات آمریکا چگونه حقایق مربوط به این مناقشات را به شکلی خاص بازسازی میکنند تا در راستای سیاستهای دولت آمریکا باشد. به لحاظ نظری این تحقیق مبتنی است بر دیدگاه اجتماعی ـ شناختی ون دایک و چارچوب ویژه ای که او برای تحلیل سرمقاله ها ارائه میکند.
گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی
حوزه های تخصصی:
نظریه ی اجتماعی در نیمه ی دوم قرن بیستم شاهد توجه خاص به مقوله ی زبان بوده است . « چرخش زبانی » اصطلاحی است که در باره ی همین امر به کار برده می شود . رواج مفهوم «گفتمان» در علوم انسانی نیز محصول همین چرخش زبانی است . در مقاله ی حاضر ابتدا تلاش می شود تا ضمن ارائه ی تعاریف مختلف از این مفهوم و « تحلیل گفتمان » ، ویژگی های مشترک آن بر شمرده شود . در ادامه انواع پژوهش های که بر حول محور « تحلیل گفتمان » سامان می گیرد خیلی مختصر معرفی می شود ...
تحلیل گفتمان غالب در رمان سووشون سیمین دانشور
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان از اندیشه¬های زبان شناسان، نشانه شناسان، محققان هرمنوتیک و آرای میشل فوکو1 (1926- 1992م) سرچشمه گرفته است. با اینکه این شیوه از تحلیل در رویکردهای نقد ادبی با ساختارگرایی، فرمالیسم و هرمنوتیک بیشتر پیوند دارد، برخلاف رویکردهای یادشده بر هر دو جنبه صورت و معنای متن توجه می¬کند؛ از این رو، رویکردی جامع در تحلیل متن است. صاحب نظرانی چون نورمن فرکلاف2، روث وداک3، تئون ون دایک4، راجر فاولر5 و گونتر کرس6 در معرفی و رشد تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان گرایشی نو در تحلیل متن نقش داشته اند. در این پژوهش از میان رویکردهای یادشده، رویکرد نورمن فرکلاف به عنوان روش خاص این تحقیق انتخاب شده است. در پژوهش حاضر سعی بر این است که رمان سووشون (1348) با استفاده از این رهیافت تحلیل و تبیین گردد و چگونگی نگرش نویسنده در پردازش رمان بررسی شود. همچنین با عرضه روشی تازه لایه های مختلف معنا و درون مایه، که معنای نزدیک تر به رمان دارد، کشف شود. نتیجه پژوهش این است که دانشور با نگاه و رویکردی ویژه که به تحولات سیاسی و اجتماعی دوره معاصر داشته، میان عناصر اجتماعی، سیاسی و اسطوره¬ای پیوند برقرار کرده است. این رویکرد و نگرش ویژه با دیدگاه های دیگران متمایز بوده است که می توان از آن به جهان¬نگری و ایدئولوژی ویژه وی نام برد. از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی، سیمین دانشور در این اثر با انتخاب واژگان خاص، استفاده از جنبه¬های حماسی و اساطیری و پیوند آن با مذهب و تعمیم دادن این عنصر به دوره معاصر، هویت مستقل انسان ایرانی را جست وجو کرده است. وی موفق شده است از طبقه متوسط جامعه قهرمان ضداستعماری بسازد و نیز تحول طبیعی و تدریجی نقش پذیر زن را از همسری خانه¬دار تا مصلحی اجتماعی ارتقا دهد.
تحلیل گفتمان انتقادیِ رمانِ دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست داشت(1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمانِ دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست داشت، نوشته شهرام رحیمیان، از رمان های سیاسی قابل تامل است که به بازنگری متفاوتی از کودتای 28 مرداد، با تاکید بر مسائل روانی شخصیت های سیاسی می پردازد. واکاوی علمی رویکرد نویسنده در بازنمایی واقعه، فوایدی چندوجهی دارد: نخست، بازگوکننده رویکرد بخشی از جریان های فکری جامعه درباره آن حادثه است؛ دوم، ما را با قسمتی از تحولات فکری طبقه روشنفکر جامعه، به ویژه پس از تامل نوستالژیک آنها در حوادث سرنوشت ساز تاریخ سیاسی معاصر آشنا می کند؛ و سرانجام واکاوی مولفه های تشکیل دهنده رمان با روش توصیفی- تحلیلی و با رهیافت «تحلیل گفتمان انتقادی»، نه تنها رویکرد کاملاً هدفمند نویسنده را - به عنوان یکی از نویسندگان وابسته به طیف روشنفکران خارج از کشور- در انتقاد از جریان های سیاسی معاصر نشان می دهد، ایدئولوژی سیاسی نویسنده را نیز آشکار می سازد و آشکار می شود نگرش نویسنده در طرح گفتمان روشنفکری، معطوف به رویکردی ملی گرایانه منهای نقش دین است.
نقش استعاره در برجسته سازی و حاشیه رانی ایدئولوژی در روز نامه های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی استعاره، روی کردی است که جنبه های مختلف تحلیل انتقادی گفتمان، تحلیل پیکره ای، کار برد شناسی و زبان شناسی شناختی را در یک مجموعه گرد میآورد. کارکرد های اصلی استعاره در گفتمان، عبارت اند از برجسته سازی و حاشیه رانی ایدئولوژیها، و باز نمایی و باز تولید ایدئولوژی در رسانه ها. در پژوهش حاضر، این کارکرد ها را در روز نامه های داخلی، بررسی کرده ایم؛ بدین شرح که نخست، روی کرد های مختلف را درباره تحلیل انتقادی استعاره، معرفی کرده ایم و سپس نمونه هایی از استعاره های گفتمانی استخراج شده از روز نامه های رسالت، کیهان، ایران، مردم سالاری و آفتاب یزد را بر اساس روی کرد های تحلیل گفتمان انتقادی وندایک و استعاره گفتمانی کامرون، تجزیه و تحلیل کرده ایم. یافته های تحقیق، حاکی از آن است که نقش های اصلی استعاره در گفتمان رسانه ای، باز نمایی و باز تولید ایدئولوژی و همچنین برجسته سازی و حاشیه رانی ایدئولوژیهاست و نمونه های بر گرفته از روز نامه های یاد شده نیز فرضیه های تحقیق را تأیید می کنند؛ علاوه بر آن، تحلیل داده های تحقیق نشان می دهد که راه برد های ایدئولوژیک استعاره نظام مند در گفتمان بدین شرح اند: قطبیسازی، برجسته سازی نقاط قوت خودیها و نقاط ضعف غیر خودیها، توصیف کنشگر، غیریت سازی، مثال و تشریح، گواه نمایی، خود بزرگ منشی ملی، اجماع، تکرار، تلویحات، تشریح و واژگان گرایی.
تحلیل گفتمان انتقادی هویت ایرانی در شاهنامة فردوسی (مورد مطالعه: داستان سیاوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامة فردوسی با روایت گذشتة ایرانیان بخش زیادی از عناصر هویت ایرانی را به زمان حال انتقال داده است. در این نوشتار به منظور شناخت هویت ایرانی و تقابل آن با غیرایرانی و بستر زمانی و مکانی به وجود آورندة شاهنامه، از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. نتایج واکاوی متن داستان سیاوش نشان می دهد گفتمان هویت ایرانی به واسطة تقابل با گفتمان هویت انیرانی شکل گرفته و در هر دو گفتمان، بعد سیاسی هویت از اهمیت بیشتری برخوردار است. فردوسی نهاد سیاسی را نگهبان آزادی و استقلال ایران زمین می داند. درواقع، او با توجه به شرایط زمان خویش و غلبة عرب ها بر ایران، ایدة سیاسی خود را در قالب شاه آرمانی بیان کرده است. شاه آرمانی با ویژگی های فرّ ایزدی، داد و خرد دال مرکزی گفتمان هویت ایرانی بوده است و درمقابل، از شاه انیرانی به عنوان دال مرکزی هویت انیرانی که فاقد فره ایزدی داد و خرد است، مشروعیت زدایی شده است.
کردار گفتمانی و اجتماعی در رمان مدار صفر درجه بر پایه الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان دارای سه رویکرد ساخت گرایانه، نقش گرایانه و تحلیل انتقادی گفتمان است. نورمن فرکلاف از نظریه پردازان این شیوه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به بررسی متون پرداخته است. بر این مبنا، رمان مدار صفردرجه (1370) اثر احمد محمود از گونه های رمان سیاسی با این رویکرد تحلیل می شود. در تحلیل رمان هایی از این سنخ، بهترین رویکرد، نوع اخیر است؛ زیرا در این داستان دربارة این مباحث می توان بحث کرد که آیا گفتمان غالب بر انقلاب اسلامی در دهة شصت در آفرینش داستان هایی مانند مدار صفردرجه در فضای جدید تأثیرگذار بوده است؟ بنابراین، در این تحلیل باید از الگوی سه لایة فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژگان، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی توجه ویژه ای دارد. در نهایت، می توان متن مدار صفردرجه را متأثر از گفتمانی دانست که تولید چنین متنی را می طلبید و آن گفتمان و هژمونی غالب نیز در سال های بین 1350 تا 1357 منطبق با جامعة سال های دهة شصت تا هفتاد در زمینة فرهنگ، اقتصاد و سیاست آن دوره (کردار اجتماعی) بوده است که وجود و چاپ و انتشار چنین متنی را می طلبیده است.
انگارة زبان شناختی نگارش و گزینش خبر: رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه از دیرباز زبان شناسی به خبر، به عنوان گونه ای از متن، توجه ویژه ای داشته، بیشتر پژوهش های این حوزه بر تحلیل صرف متون خبری و شناسایی ویژگی های زبانی آن ها تمرکز یافته و توجه زبان شناسان و محققان علوم رسانه بیشتر به تعیین مجموعه ای از ملاک های گزینش خبر یا «ارزش های خبری» و ارائة فهرست های مختلف از این معیارهای گزینش معطوف بوده است. مقالة حاضر بر آن است تا به این پرسش ها پاسخ دهد: چگونه می توان فرایند نگارش و گزینش خبر را در قالب یک انگارة منسجم توصیف کرد؟ ملاک ها و به اصطلاح مرسوم ارزش های خبری زبانی کدام اند؟ و رابطة این ملاک ها با دیگر عوامل نگارش و گزینش خبر چگونه است؟
هدف این پژوهش، شناسایی و معرفی انگارة زبان شناختی فرایند نگارش و گزینش خبر است که در آن مجموعه ای از بایسته های زبانی تولید خبر در کنار عوامل غیر زبانی، ازجمله ملاک های اجتماعی، اقتصادی و حرفه ای، بازبینی و ارائه می شود. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی و تحلیلی و با اتکا به داده های میدانی از جمله مصاحبة هدفمند با خبرنگاران فعال در عرصة مطبوعات و خبرگزاری ها انجام شده است. این پژوهش ضمن معرفی اصول چهارگانة گرایس به عنوان معیارهای نگارش متن خبری، انگاره ای چندسطحی از فرایند تولید خبر را معرفی می کند که مبتنی بر دستاوردهای زبان شناختی، به ویژه تحلیل گفتمان انتقادی است و به نقش عوامل کلان ساختی از جمله ایدئولوژی، روابط قدرت و رقابت در شکل دهی به گفتمان خبری نیز می پردازد.
مطالعة تطبیقی شیوة بازنمایی کنشگران ایرانی و غربی در پروندة هسته ای ایران در رسانه های بین المللی (الگوی 2008 ون لیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف تحلیل گفتمان انتقادی، بررسی روابط نابرابر و سلطه گرانة حاکم بر رسانه و ایجاد آگاهی، بینش و نگاه انتقادی در مخاطبان رسانه هاست و انگاره اجتماعی- معنایی نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی (Van Leeuwen, 2008) چارچوب نظری مناسبی برای پژوهش در این حوزه در اختیار زبان شناسان و تحلیلگران گفتمان قرار می دهد. در تحقیق حاضر، پنجاه خبر و مقالة منتشر شده در رسانه های معتبر بین المللی که در دو ماه پایانی سال 2010م دربارة پروندة اتمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده اند، در چارچوب انگارة یادشده بررسی و نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی دو طرف منازعه (ایران- غرب) تحلیل می شود تا میزان بی طرفی یا جانبداری این رسانه ها در بازنمایی نقش آفرینان این کشمکش بین المللی آشکار شود. نتایج پژوهش مؤید این واقعیت است که با وجود ادعای بازنمایی بی طرفانة وقایع توسط خبرگزاری ها و مطبوعات مهم بین المللی، جریانی هدفمند از سازکارهای زبانی و اجتماعی در مطالب منتشر شده توسط آن ها دربارة پروندة اتمی ایران دیده می شود: کنشگران اجتماعیِ طرف ایرانی، هم ازنظر حجم و محتوا و هم به لحاظ نحوة نام دهی و هویت دهی، به شیوه ای متفاوت با کنشگران غربی بازنمایی می شوند و تصویری غیرمنطقی و ستیزه جو از ایشان نشان داده می شود؛ درحالی که کنشگران طرف دیگر منازعه با همدلی بیشتر و به عنوان افرادی منطقی و صلح طلب معرفی می شوند.
تحلیل گفتمان انتقادی در اثری از ابراهیم گلستان با استفاده از مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی گفتمان مدار با توجه به بازنمایی کارگزاران اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی مفاهیمی همچون قدرت و ایدئولوژی را در تحلیل وارد می کند و با به کارگیری ساختارهای گفتمان مدار، بین ایدئولوژی و نحوه بیان آن ارتباط برقرار می کند. مسئلة اصلی این تحقیق یافتن شیوه های متفاوت بازنمایی کارگزاران اجتماعی مختلف در روایت «میان دیروز و فردا» اثر ابراهیم گلستان (1384) است. هدف این پژوهش کشف رابطة بین دیدگاه های فکری-اجتماعی (ایدئولوژیک) با ساختارهای گفتمان مدار در روایت مذکور است؛ بنابراین سعی کرده ایم با تحلیل کیفی گفتمان و به کارگیری مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی ارائه شده توسط ون لیوون (1996) و انطباق آن ها با برش داستانی موردنظر، بین پیام نهفته در متن که بر پایه ایدئولوژی خاصی سامان یافته است و نحوه بیان آن ارتباط برقرار کنیم و توجیه لازم برای شکل گیری پیام نهفته در متن را ارائه دهیم. حاصل پژوهش نشان می دهد مؤلف به منظور تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب و شرایط سیاسی- اجتماعی پیرامون متن و دیدگاه های فکری- اجتماعی وی کارگزاران اجتماعی مختلف را به شیوه های متفاوتی بازنمایی کرده است.
ارائه مدلی برای تحلیل گفتمان انتقادی فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سیطره روزافزون تصاویر در دوران معاصر و غلبه «فرهنگ دیداری»، توجه به روش های تحلیل تصاویر و متون دیداری نیز افزایش یافته است. در این مقاله تلاش می کنیم تا ضمن اشاره به پیچیدگی های نظری تحلیل تصاویر به مدلی برای تحلیل گفتمان انتقادی فیلم دست یابیم. با توجه به نظام مند بودن رهیافت «فرکلاف» به تحلیل گفتمان انتقادی، مدل سه بُعدی وی را مبنای کار قرار دادیم. با این حال، ابزارهایی که فرکلاف برای تحلیل معرفی می کند، بیشتر مناسب متون نوشتاری است تا تصاویر. از این رو، این مقاله می کوشد تا با استفاده از نشانه شناسی اجتماعی و به کار گرفتن رهیافت های «ایدما» ، «رُز» و نیز «کرس» و «ون لیون» و ادغام این رهیافت ها در مدل سه بُعدی فرکلاف، مدل مناسبی را برای تحلیل فیلم به دست دهد.